درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۷۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
لزوم اطمینان مردم به ادامهدار بودن حمایت دولت از بازار سرمایه
یک کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه شاخصسازی یا بالا نگه داشتن شاخص وظیفه سازمان بورس و اوراق بهادار نیست، گفت: برای بهبود اعتمادها به بازار لازم است تا این اطمینان خاطر به مردم داده شود که حمایتهای دولت ادامهدار است.
به گزارش ایران اکونومیست از پایگاه خبری بورس کالا، «احمد کوچکی» با اشاره به طرح بیمه سهام اظهار داشت: بخش زیادی از فشار فروش بر بازار سرمایه عمدتاً به دلیل مشتریان خرد بوده است و بیمه سهام تا حد زیادی از این فشار میکاهد، اما برای اینکه نتیجه مطلوبی حاصل شود، این فاکتور در کنار عوامل کلان اثر ماندگار و عمیقی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
وی با تاکید بر اینکه شاخصسازی یا بالا نگهداشتن شاخص وظیفه سازمان بورس و اوراق بهادار نیست، تصریح کرد: این سازمان از طریق قدرتی که دارد میتواند بر نهادهای سیاستگذار اثرگذار باشد که تصمیمهایی که به ویژه در بودجه گرفته میشود، همسو با منافع بازار سرمایه باشد.
کوچکی ادامه داد: بازده ۲۰ درصد در بازار سرمایه یک بازده متعارف به شمار میرود و نیاز است در کنار این بند، اطمینان داده شود که در آینده اتفاقهایی در بازار رُخ تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید دهد که این بیمهها به دلیل سودآوری خود بازار اعمال نخواهند شد و سرمایهگذار بلندمدت به بازدهی بالاتر از ۲۰ درصد خواهد رسید، این موضوع اثربخشی بیشتری نسبت به نفس بیمه سهام دارد.
این فعال بازار سرمایه با بیان اینکه سرمایهگذاران زیر ۱۰۰ میلیون از نظر تعدادی، شمار بالایی هستند، افزود: اگرچه پرتفوی ۹۶ درصد از سهامداران بازار سرمایه زیر ۱۰۰ میلیون تومان است، اما سهم این افراد بر تابلوی معاملات، حجم بالایی را به خود اختصاص نمیدهد.
وی خاطرنشان کرد: لازم است از طریق سیاستگذاریهای درست به سهامدارانی همچون سرمایهگذاران نهادی و مجموعههای بازنشستگی اطمینان داده شود که تا انتهای سال، بابت تامین نقدینگی متحمل فشار جدی نخواهند شد.
کوچکی در شرایط فعلی، موضوع سیاستگذاری را با اهمیت برشمرد و تاکید کرد: با توجه به اینکه طی دو سه سال اخیر سرمایهگذاران خُرد بسیاری بنا به دعوت دولت به سمت بازار سرمایه تمایل پیدا کردند، بنابراین برای بهبود اعتمادها به بازار لازم است تا این اطمینان خاطر به مردم داده شود که حمایتهای دولت ادامهدار است.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: بازار سهام ، فرابورس ، بورس ، سازمان بورس و اوراق بهادار
اخبار استان گیلان
اخبار بازار جمعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۷۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
بازگشت اعتماد به بورس با اجرای بسته حمایتی
یکی از مدیران پیشین تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید سازمان بورس و اوراق بهادار با بیان اینکه انتشار اوراق تبعی با رویکرد بیمه جمعی سهام میتواند اثر اطمینانبخشی روی بازار سرمایه به جا بگذارد، گفت: بهتر است دولت زمینههای پیشبینی پذیری اقتصاد را برای بنگاههای اقتصادی فراهم کند.
«مهدی پارچینی» در گفتوگو با ایران اکونومیست با اشاره اینکه تجربه انتشار اوراق تبعی با رویکرد بیمه جمعی سهام پیشتر هم به صورت گسترده برای سرمایهگذاران انجام و اعمال شد، افزود: این تصمیم در گذشته باعث اطمینان بخشی به بازار سهام شد و به نظر در شرایط کنونی هم این اتفاق میتواند اثر مثبت بگذارد.
وی عنوان کرد: انتشار اوراق تبعی و بیمه گسترده سهام میتواند یک حاشیه امن و تضمینی برای سهامداران حقیقی ایجاد کند که این موضوع باعث برقراری ثبات و اطمینان از ناحیه شرایط آینده شرکتها و سرمایهگذاری میشود.
پارچینی گفت: در کنار این اقدامات حمایتی از بازار سرمایه، بهتر است دولت برنامه حمایت جامعی را در دستور کار قرار دهد تا اثرگذاری این تصمیمها زودگذر نباشد و در بلندمدت شاهد یک رویه منطقی و تعادلی در بازار باشیم.
مدیر سابق نظارت بر بورسهای سازمان بورس یکی از چالشهای کنونی بازار سهام را به گزارش عملکرد شرکتها مربوط میداند که به خاطر افزایش بهای تمام شده تولیدات شرکتها که مستقیماً به تصمیماتی در زمینه خوراک و هزینههای انرژی بر میگردد، روی سود عملیاتی شرکتها اثر منفی گذاشته است.
وی با اشاره به چالشهای دیگر بازار سهام همچون انتشار اوراق و افزایش نرخ سود بانکی گفت: دولت باید برای هر مسئله یا موضوعی از تکرر تصمیمات پرهیز کند، چراکه ابهام و تکرر در تصمیمها باعث میشود افق سرمایهگذاریها کوتاهمدت شود؛ این در حالی است که رویکرد اصلی باید در جهت پیشبینی پذیری اقتصاد باشد.
به گفته پارچینی، بسته حمایتی بازار سهام قطعاً میتواند در کاهش بیاعتمادی به بازار سرمایه موثر باشد.
مدیر سابق نظارت بر بورسهای سازمان بورس تصریح کرد: بیاعتمادی شکل گرفته در بازار سرمایه ناشی از تصمیمهایی است که در جای دیگری از اقتصاد گرفته شده و اثرش را روی بنگاهها گذاشته است.
وی اظهار داشت: بازار سرمایه با چالشهای متعدد و متنوعی مواجه است که افق بلندمدت سرمایهگذاری را تحت تاثیر قرار میدهد؛ این در حالی است که اگر سیاستگذار بتواند در حل این چالشها موفق باشد، نوعی اطمینانبخشی در بازار شکل میگیرد.
پارچینی با تاکید بر اینکه بازار سهام لاجرم به لحاظ اثر تورمی باید رشد کند؛ اما مسئله اینجاست که عملکرد شرکتهای بورسی به سیاستهای کلان دولت بر میگردد، گفت: در صورتی که سیاستگذار تصمیم درست را اخذ کند، آن زمان نیاز به بستههای اطمینانبخشی نخواهیم داشت، چراکه عملکرد شرکتها میتواند این اطمینان را به بازار بدهد و سرمایهگذار به دلیل هوشمندی که در درون خود نهفته دارد، به سرعت منابع را به بازار سرمایه هدایت میکند.
مدیر سابق نظارت بر بورسهای سازمان بورس با اشاره به اینکه ثبات در سیاستهای کلان اقتصاد و فراهم کردن بستر پیشبینیپذیری اقتصاد باعث ایجاد موقعیتی باثبات برای شرکتها و نیز سرمایه گذاران میشود، اظهار داشت: نبود پیشبینی پذیری اقتصاد، یک مسیر مبهم و تاریک را در برابر شرکتها و سرمایه گذاریها قرارمی دهد؛ چراکه سرمایهگذار نیازمند ثبات اقتصادی است و اگر شرایط نا امن باشد سرمایهگذار نیز به سمت بازار امن حرکت میکند.
پارچینی تاکید کرد: پارامترهای کلان اقتصادی همچون نرخ بهره و یا نرخ ارز در توجیه پذیری طرحهای توسعهای تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید اثرگذار است و بهتر است دولت با دقت و حساسیت بیشتری روی متغیرهای کلان تصمیمگیری کند.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: بازار سهام ، فرابورس ، بورس ، سازمان بورس و اوراق بهادار
چند رسانه
اخبار بورس پایشگر- ابراهیم خلیلی با اشاره به روند رو به رشد شاخص بورس و قیمتها در تالار شیشهای گفت: یکی از نشانههای بازار این روزهای معاملات بازار سهام که موجب تداوم رشد قیمتها و شاخص در بازار سهام شده است، تمایل نقدینگی به ادامه حضور در معاملات و همچنین ورود نقدینگی جدید با این بازار است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایشگر، این کارشناس بازار سرمایه افزود: البته در این زمینه نباید از روند رو به رشد قیمت جهانی نفت و کالاها نیز گذر کرد و این موارد اثر خود را بر کلیت بازار سهام و صنایعی که از این طریق دچار سود میشوند، گذاشته است که نمونه بازار آن را میتوان در گروه کالایی و فلزات اساسی مشاهده کرد.
وی با اشاره به این مطلب که ورود نقدینگی به بازار سهام علاوه بر اینکه موجب تداوم رشد شاخص و قیمتها میشود، اذعان داشت: افزایش نقدینگی در بازار سهام نقدشوندگی بازار را نیز به همراه دارد.
این کارشناس بازار سرمایه تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید ادامه داد: یکی از مولفههای یک بازار پویا و قابل اعتماد مزیت نقدشوندگی است و از بازار سرمایه نیز به دلیل نقدشوندگی بالا به عنوان یکی از بازارهای مناسب برای سرمایهگذاری یاد میشود.
چشم انداز بازار سهام
وی همچنین در خصوص آینده بازار سهام و چشمانداز ادامه روند کنونی گفت: با توجه به اینکه در خصوص موضوعاتی همچون FATF و لایحه پالرمو در دو ماه آینده باید تصمیمگیری شود، بنابراین این موارد میتوانند به عنوان یکی از ریسکهای پیش روی بازار سهام مطرح باشند و همین موضوعات نیز موجب میشوند تا رشد بلندمدتی را نتوان برای بازار سهام پیشبینی کرد.
خلیلی افزود: البته مواردی همچون رکود حاکم بر سایر بازارها از جمله خودرو، ارز و مسکن در کنار احتمال عدم افزایش نرخ سود بانکی و نیز افزایش قیمت جهانی نفت و چشمانداز مثبت تداوم این روند هم مجموعه عواملی هستند که موجب میشوند بازار سهام طی هفته و ماههای آینده از آنها تاثیر مثبت بگیرد.
وی در پایان به سهامداران به ویژه تازه واردان به بازار سهام توصیه کرد برای خرید و فروش سهام حتما به عوامل متعدد داخلی و خارجی که بر صنایع مختلف اثرگذار هستند توجه کنند. ضمن اینکه برای این دسته از افراد که تجربه معامله در بازار سرمایه را ندارند، یکی از بهترین گزینهها استفاده از ظرفیتهای صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سهام است.
چگونه ابعاد بازار هدف را برای استارتآپ اندازهگیری کنیم
ابعاد و ظرفیت بازار هدف یکی از مواردی است که باید همیشه مدنظر مدیران و بنیانگذاران استارتآپها باشد و در تصمیمگیریها لحاظ شود.
نوپانا به نقل از زومیت، یکی از حیاتیترین وظایف مدیران و بنیانگذران استارتاپها، محاسبهی ابعاد و ظرفیت بازار است. به بیان دیگر ارزش بالقوهای که بازار هدف دارد، باید مبنای برنامهریزی و تصمیمگیری این مدیران باشد. بدون داشتن اطلاعاتی در مورد این فاکتور مهم، نمیتوان طرح کسبوکار جامعی برای فعالیت نوشت و حتی سرمایهگذاران نیز اهمیت چندانی به برنامههای کارآفرین نمیدهند.
هرچه بازار هدف یک استارتاپ بزرگتر باشد، پتانسیل درآمدزایی آن بالاتر بوده و سرمایهگذاران تمایل بیشتری برای ورود به آن خواهند داشت. به بیان دیگر وقتی شما بازاری محدود داشته باشید، هرچقدر هم که ایده و تیم مناسبی پشت آن باشد در نهایت درآمد محدود خواهد بود و تمایل برای سرمایهگذاری را کاهش میدهد.
در واقع، محاسبهی ابعاد بازار به بنیانگذار، شرکا و سرمایهگذاران این دید را میدهد که چهمقدار تجارت بالقوه برای ایدهی آنها وجود دارد. این اندازهگیری به شما کمک میکند تا ارزش نهفته در بازار برای ایدهی خود را پیدا کنید. حتی در صورت نداشتن برنامه برای جذب سرمایهگذار نیز باید ابعاد بازار را بشناسید تا ریسکها و فرصتهای ایدهی خود را بهتر درک کنید.
در صورت نیاز به جذب سرمایهی خارجی، محاسبهی ابعاد بازار تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید اهمیت دوچندان پیدا میکند. در واقع هر سرمایهگذار چه فرشته چه VC یا هر نوع دیگری از آن، پیش از هر اقدامی به این آمار نگاه میکند. حتی دوستان و آشنایان شما در مراحل اولیهی شروع مانند بوت استرپ نیز در مورد این ابعاد سوال میپرسند. فراموش نکنید که نداشتن پاسخ برای این مورد، تمامی پتانسیلهای شما از ایده تا تیم اجرایی را از بین خواهد برد.
متاسفانه، بسیاری از کارآفرینان تنها بهخاطر جذاب بودن ایده و علاقهمندی به تاسیس کسبوکاری برای خودشان، از این نوع تحقیقات و بررسی ابعاد بازار صرفنظر میکنند. آنها زمانی متوجه مشکل اصلی میشوند که دیر شده و سرمایهگذاران تمایلی برای ورود به استارتاپ آنها از خود نشان نمیدهند. اکنون سوال مهم این است که چگونه پیش از هر اقدام یا عملی در مورد ایده، ابعاد پتانسلی آن را بسنجیم؟
تخمین ابعاد بازار
برای اندازهگیری ابعاد بازار، عموما تعداد مشتریان بالقوه یا تراکنشهای سالیانه بررسی میشود. بهعنوان مثال اگر شما فروشندهی مسواک باشید، تقریبا همهی مردم بهعنوان مشتریان بالقوه شناخته شده و در ابعاد بازار لحاظ میشوند. حال اگر مردم به توصیههای دندانپزشک دقت کنند و هر سال ۲ تا ۴ مسواک بخرند، ابعاد بازار شما چند برابر میشود. در مقابل اگر شما فروشندهی املاک باشید، بازار شما بهنسبت کوچکتر خواهد شد و بسته به کشور محل فعالیت، درصد پایینی از مردم، مشتریان بالقوه خواهند بود.
از مواردی که در بررسیهای اولیهی ابعاد بازار باید لحاظ شوند، رشد یا کاهش ابعاد در طول سالهای فعالیت است. در واقع شما باید پیشبینی کنید که آیا بازار مقصد در سالهای بعدی بزرگ یا کوچک میشود. این تخمین را میتوان حدودا تا ۳ سال با دقت مناسبی حساب کرد. در این بررسی، ورود به بازارهای جدید از لحاظ جغرافیایی یا دموگرافیک نیز باید بررسی شود. به بیان دیگر اگر شانس ورود به کشورها و مناطق دیگر یا جذب مشتریان با سنین مختلف را دارید، آن را در اندازهگیری خود لحاظ کنید.
بنیانگذاران یا مشاوران آنها برای جمعآوری اطلاعات در زمینههای گفته شده، باید تحقیقات متعددی را انجام دهند. آنها میتوانند از منابع رسمی اطلاعاتی در کشور استفاده کرده یا به تحقیقات میدانی اکتفا کنند.
پس از اندازهگیری ابعاد، نوبت به ارائهی آن میرسد. شما باید این اطلاعات باارزش را بهعنوان یکی از اصلیترین داراییهای خود در ارائهها در نظر بگیرید و به شکیلترین شکل ممکن آن را ارائه دهید. در واقع این ارائه، مهمترین بخش تلاش شما برای جذب سرمایه خواهد بود. برای ارائهی این بخش از اطلاعات، میتوان یک یا دو اسلاید را در زمان جلسهی سرمایهگذاران در نظر گرفت. نمونهها و تمپلتهای مختلفی برای ارائهی ابعاد بازار به سرمایهگذاران در اینترنت وجود دارد.
تخمین ارزش بازار
پس از این که ابعاد بازار یا تعداد مشتریان احتمالی و تراکنشهای احتمالی را اندازهگیری کردید، نوبت به اندازهگیری ارزش میرسد. ارزش بازار اهمیتی بیش از تعداد مشتریان یا تراکنشهای آنها دارد و باید با دقت بیشتری محاسبه شود.
در تعریف ساده، شما باید بدانید که بازار اندازهگیری شده، چه مقدار درآمد تولید خواهد کرد؟ بهعنوان مثال یک استارتاپ موفق در زمینهی املاک و مستغلات، UpNest است. این استارتاپ بهعنوان رابطی بین خریداران و فروشندهها و همچنین تسهیلکنندهی قراردادهای آنها فعالیت میکند.
اگر قیمت متوسط هر خانه را ۳۹۴ هزار دلار در نظر گرفته و ۵ میلیون فروش با کمیسیون ۵ درصد از ۹۰ درصد از مخاطبان را برای هر سال متصور شویم، این استارتاپ در صنعتی ۸۸.۷ میلیارد دلاری فعالیت میکند. به بیان دیگر، ارزش بازار آپنست ۸۸.۷ میلیارد دلار است.
محاسبهی کل بازار در دسترس (TAM)
حقیقت این است که هیچ استارتاپی نمیتواند ۱۰۰ درصد از سهم بازار را در اختیار بگیرد و قطعا نباید برای چنین سهمی هم برنامهریزی کند. درواقع برنامهریزی برای کل بازار بدون هدفگیری زمینههای مختلف آن، بررسی ابعاد مشتریان و منطقهی فعالیت، یک خودکشی مالی است. حتی بزرگترین استارتاپهای جهان نیز در تخمین سهم خود از بازار و هدفگذاری آن، اعداد و ارقامی میانهرو را استفاده میکنند.
در میان استارتاپهای نوپا، قطعا اغلب آنها توانایی تصاحب سهم بالایی از بازار را ندارند. بههمین دلیل سرمایهگذاران نیز ادعاهای بالا در مورد سهم بازار را از آنها قبول نمیکنند. سرمایهگذاران باتجریه بر این عقیدهاند که ادعای تصاحب بازار ۱ تا ۵ درصدی، ادعایی صحیح است. یکی از راههای تخمین حدودی سهم بازار، پرسوجوی ناشناس از رقبای محلی است.
یکی از نکات دیگری که در مورد سهم بازار باید مورد توجه قرار دهید، شناخت ایستایی یا پویایی بازار است. بهعنوان مثال باید بدانید که افزایش جمعیت در سالهای آینده موجب افزایش مشتریان شما میشود یا آنها را کاهش خواهد داد؟ البته در این بررسیها باید تاثیر شرکت خودتان بر بازار را هم بسنجید.
بهعنوان مثال آمازون یک دهه پیش عامل فعالیت خودش یعنی ساختارشکنی در بازار فروش کتاب را نیز در نظر گرفت. بهعلاوه فعالیت آنها و کاهش قیمتها، ارزش کلی آن بازار را نیز کاهش داد. بههرحال برای تخمین کل بازار در دسترس سه رویکرد وجود دارد:
- بالا به پایین: استفاده از تحقیقات بازار و صنعت و گزارشها و اسناد موجود
- پایین به بالا: استفاده از دادههای فروش اولیهی محصول و خدمات
- تئوری ارزش: استفاده از حدس و گمان و تخمین برای کشف تمایل مشتریان به خرید
در نهایت انجام هر سه رویکرد بالا پیش از مراجعه به سرمایهگذار مفید خواهد بود.
جمعبندی
اطلاع داشتن از ابعاد بازار برای راهاندازی هرنوع شرکت استارتاپی بخشی اساسی است. هر کارآفرینی باید ابتدا نحوهی محاسبهی این فاکتور و تاثیرات جانبی آن را بیاموزد. بهعلاوه ارتباط این فاکتور با درآمد بالقوه از بازار مورد نظر نیز باید بررسی شود.
فراموش نکنید که نکتهی اصلی، واقعبین بودن است. سرمایهگذاران به اعداد و ارقام بزرگ علاقهمند هستند اما قطعا از هیچگونه بزرگنمایی یا آمارهای گمراهکننده استقبال نمیکنند. شما بهعنوان بنیانگذار باید بتوانید پتانسیل رسیدن به اهداف سرمایهگذاران یعنی بازگشت سرمایه را نشان دهید. نکتهی مهم در این ارائه، اطلاعات آماری و تحقیقاتی است که از ادعای شما پشتیبانی کنند. درواقع باید منابعی موثق برای ادعاها و چگونگی دسترسی به آنها را ارائه دهید.
درباره تحریریه نوپانا
نوپانا وبسایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیستبوم کسبوکارهای نوپا و کارآفرینی است. این وبسایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیستبوم استارتآپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینههای مربوطه فعالیت میکند.
تبعات دلار دو نرخی در بورس /اسکناس آمریکایی به کمک بازار سرمایه میآید؟
روند معاملات بورس تهران طی روزهای گذشته به واسطه تحولات خاص نرخ ارز شرایط مناسبی پیدا کردهاست، بهطوریکه نماگر اصلی بازار با افزایش بیش از ۴۴هزارواحدی در جریان معاملات روز شنبه بیشترین مقدار رشد روزانه از ۲۵بهمن سال۹۹ را بهثبت رساند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، بازار سهام در حالی در روند صعودی روزهای اخیر پایدار مانده که بهنظر میرسد جهش نرخ دلار مهمترین عامل این رشد بودهاست.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، افزایش قیمت ارز در بازار آزاد و بهتبع آن بیشترشدن انتظارات در اینباره سببشده تا شجاعت خریداران بیشتر و تمایل فروشندگان بهفروش کاهش یابد، اما همچنان اختلافنظر درخصوص اینکه بازار تغییر مسیر داده و به روند صعودی بازگشته است یا خیر وجود دارد، چراکه بسیاری از تحلیلگران معتقدند رشد کنونی بازار سرمایه هیجانی بوده و بسیاری از مولفههای لازم برای بازگشت بورس تهران همچنان در بازار وجود ندارند، در مقابل عدهای از تحلیلگران با استناد به اینکه p/ e تاریخی بورس و سابقه تاریخی این عدد به کمترین میزان طی سال۹۶ تاکنون رسیده است؛ بر این باورند که بازار از نظر روانی و آماری در شرایط مناسبی برای صعود قرار دارد، با اینحال بهنظر میرسد که بهرغم تمامی کمکهایی که تاکنون سعیشده به بازار سهام شود و شاهد رونق این بازار باشیم، به عوامل خیلی مهمی نظیر فاصله قابلتوجه قیمت بازار آزاد ارز و نرخ دلار نیمایی توجه نشده و بهجای آن بیشتر سعی شده تا با تزریق پول به بازار یادشده و حمایتهای دستوری استعداد بالقوه این بازار به حالت بالفعل تبدیل شود.
این در حالی است که اگر فاصله حدودا ۳۲درصدی میان دو نرخ یادشده پر شود، به سبب افزایش درآمد ریالی شرکتها میتوان شاهد بهبود اوضاع درآمدی آنها و در نتیجه تغییر مثبت قیمت سهام بر روی تابلوی معاملات بود.
بورس و جهش ارزی
روند معاملات بورس تهران طی روزهای گذشته به واسطه تحولات خاص نرخ ارز شرایط مناسبی پیدا کردهاست، بهطوریکه نماگر اصلی بازار با افزایش بیش از ۴۴هزارواحدی در جریان معاملات روز شنبه بیشترین مقدار رشد روزانه از ۲۵بهمن سال۹۹ را بهثبت رساند. در ادامه این روند، نماگر یادشده در روز یکشنبه نیز بر مدار صعودی باقیماند و توانست تا ارتفاع یکمیلیون و ۳۴۴هزار واحد بالا بیاید؛ این در حالی است که شاخص بورس همواره با دلار مسیر همسو و همگرایی داشته و از نظر موج روانی نیز رشد نرخ دلار بهطور طبیعی رشد بازار را بههمراه داشته است، بهطوریکه همیشه دلار و شاخصکل با هم حرکت میکردند و هماکنون نیز تقدم و تاخری در مسیر دلار و بورس وجود دارد، اما بهنظر میرسد که آنها نهایتا هم مسیر خواهند شد. در نگاهی دقیقتر حدود دوماه بود که بهرغم صعودیبودن نرخ دلار، بورس تهران در روند نزولی دستوپا میزد اما همزمان با آغازشدن روند افزایشی دلار از تاریخ ۷آبان۱۴۰۱ بازار سهام نیز طی روزهای گذشته سیر صعودی خود را آغاز کرد و تقاضا برای بازار افزایش نسبی پیدا کرد. بر این اساس، در چنین شرایطی که شاخصکل نیز مجددا در کانال ۳/ ۱میلیون واحد قرار گرفته و حجم معاملات نیز افزایش پیدا کرده، انتظار میرود پولهای راکدی که نقش تماشاچی در بازار را ایفا میکردند آرامآرام وارد بازار شوند. البته بسیاری از تحلیلگران معتقدند هنوز اثرات واقعی نرخ دلار باقیمانده اما در واقع دلار و رشد آن همواره یکی از اصلیترین مولفههای بازار سهام بوده که بهدنبال خود، جریان پول را به سمت بازار سوق میدهد، ضمن اینکه بر اساس تحلیل کارشناسان، یکی از دلایلی که میتواند موجبات شرایط مطلوب را در نقاط کنونی شاخص فراهم کند، رشد دلار است. این عامل شجاعت خریداران را بیشتر و تمایل فروشندگان را بهفروش کاهش میدهد. اما فارغ از مسائل مذکور موضوعی که در کنار افزایش نرخ دلار به آن پرداخته میشود، شکاف قیمتی است که همواره میان نرخ دلار بازار آزاد و نرخ دلار نیمایی وجود دارد و موجب دو نرخی و بعضا چند نرخیشدن نرخ دلار در کشور شدهاست. این فاصله قیمتی میان ارزهای یادشده در حالحاضر به حدود ۲/ ۳۱درصد رسیده است؛ درحالیکه این مقدار در حالت مطلوب باید صفر باشد اما چون میدانیم دولتها هیچگاه سیاستهای اصولی را در این زمینه اجرا نمیکنند، انتظار میرود این فاصله به حداقلترین مقدار ممکن برسد؛ این در حالی است که نرخ ارز مناسب در هر کشوری، نرخی است که در بازار تعیین میشود، اما در ایران دو نوع نرخ اصلی داریم. یکی آزاد که از سوی دولت رسمیت ندارد و دیگری نرخ دلار نیمایی است که نرخ ارز رسمی است؛ در واقع عملکرد مالی شرکتها نیز بر اساس نرخ ارز نیمایی محاسبه میشود و سود شرکتها و ارزش دارایی آنها در نتیجه تغییر در ثروت سهامداران و بهطور کلی مردم در گروی تغییرات نرخ نیمایی است. از طرفی دیگر این روزها نظرات متفاوتی پیرامون حضور صندوق توسعهملی در بازار نقل میشود. برخی با جدیت مخالف حضور این صندوق در بازار سرمایه هستند و برخی دیگر آن را اقدام جالبی میدانند. گروهی از افراد معتقدند چون این صندوق دربر گیرنده سرمایههای بیننسلی است، این نوع سرمایهگذاری همانند سرمایهگذاری بسیاری از صندوقهای دنیا به حفظ ارزش دارایی بیننسلی نیز کمک میکند، در مقابل منتقدان معتقدند منابع این صندوق نباید در بازار ثانویه بهکار گرفته شود، اما فارغ از حمایتهایی به این شکل از بازار سهام، در صورت کاهش شکاف قیمتی میان دلار بازار آزاد و دلار نیمایی میتوان امید داشت زمینه رشد بورس بدونحمایت از جیب صندوقها بهعنوان نگهدارنده داراییهای ملی عملی شود.
بازار سهام در روز یکشنبه
روند معاملات بازار سهام در حالی پانزدهمین روز از آبانماه را آغاز کرد که نماگر اصلی تالار شیشهای با گذشت حدود ۱۵دقیقه از بازار حدود ۶هزار و ۹۷۹ واحد افزایش داشت و توانست کانال یکمیلیون و ۳۳۵هزارواحدی را پسبگیرد. نماگر هموزن بازار نیز در مدت زمان یادشده حدود هزار و ۲۸ واحد رشد داشت؛ این در حالی است که تا نیمه معاملات بورس روز گذشته شاخصکل با افزایشی بیش از ۱۱هزار و ۳۸۹ واحد در محدوده یکمیلیون و ۳۳۹هزارواحدی قرار گرفت. تا نیمه معاملات بورس دیروز «فملی»، «شستا» و «فولاد» بیشترین تاثیر مثبت بر روی نماگر اصلی بازار را داشتند، ضمن اینکه شاخصکل هموزن نیز تا محدوده زمانی مذکور رشد بیش از دوهزار و ۸۵۳واحدی را بهثبت رساند؛ این در حالی است که در معاملات روز گذشته مجموع ارزش معاملات خرد سهام با کاهش ۴/ ۱۱درصدی در مقایسه با روز گذشته رقم دوهزار و ۲۴۵میلیاردتومان را بهثبت رساند. علاوهبر این بازار سهام مجددا با خروج پول مواجه شد و در ادامه روند خروج نقدینگی از بازار حدود ۸۱میلیاردتومان سرمایه از بورس تهران خارج شد.
از رویا تا واقعیت تصاحب بازار صادراتی لوازم خانگی
همزمان با آغاز دور جدید تحریمها و خروج شرکتهای معتبر بین المللی که به تبع آن منجر به لغو قرارداد تامین کنندگان مرتبط با آنها با صنعت لوازم خانگی در کشور شد، مشکل جدیدی در روند ادامه فعالیت برای تولید کنندگان این صنعت نمایان شد. شناسایی و انعقاد قرارداد با تامینکنندگان معتبر و پایدار و همچنین انتقال پول در شرایط تحریمی چالش بزرگی بود که فعالین عرصه تولید را به شدت درگیر خود کرد.
در چنین شرایطی تامینکنندگان معتبر بین المللی، از ترس قرار گرفتن در لیست تحریمها، تمایلی برای فروش قطعات و مواد اولیه به شرکتهای ایرانی نداشتند و از اینرو تولیدکنندگان به ناچار قطعات مورد نیاز برای تکمیل محصول را از تامینکنندگان رتبههای بعدی تامین کرده و بسیاری از مشکلات و شکایات مصرف کننده، پیرامون کیفیت برندهای داخلی در سه سال اخیر ریشه در استفاده از قطعات همین پیمانکاران متزلزل داشته و دارد.
این چالش در کنار عدم امکان صادرات محصولات لوازم خانگی به بازارهای هدف، بحران رکود و عدم رشد متوازن را در این صنعت ایجاد کرده است.
در واقع تولیدکنندگان ایرانی با این هدف که علاوه بر تامین نیاز داخلی با نشانه گذاری بر بازارهای صادراتی بتوانند حاشیه سود بالاتری کسب کنند، حجم سنگینی از سرمایه در گردش خود را صرف افزایش تیراژ تولید کردند، اما متاسفانه نه در کسب سهم حداکثری از بازار داخلی موفق بودند نه در جذب خریداران بازارهای منطقه. اگر چه آمارهایی در خصوص رشد صادرات توسط مسئولین ذیربط منتشر شده، اما نباید از توجه به دو نکته در تحلیل اعداد و ارقام اعلامی غفلت کرد. نخست اینکه اقلام صادراتی ذکر شده در کدام گروه محصولی بوده (لوازم خانگی بزرگ یا کوچک) و چه میزان ارزش افزوده به دنبال داشته و از سوی دیگر میزان ذکر شده چه سهمی از بازار بزرگ وارداتی کشورهای منطقه را به خود اختصاص داده است؟
از سوی دیگر ریل گذاری غیر واقع بینانه و غیر کارشناسی دستگاههای مسئول در سالهای اخیر، منجر به هجوم کم سابقه سرمایه گذاران و مشتاقان به کسب سودهای وعده داده شده به سمت این صنعت شد که با توجه به ظرفیت اسمی بسیار بالاتر تولید نسبت به تقاضای بازار، سهم حداقلی بازار را برای برندهای داخلی، روز به روز کم و کمتر کرد. همین کاهش سهم فروش نسبت به حجم سرمایه گذاری و انتظار سرمایه گذاران، نتیجه مستقیم خود را بر حاشیه سود و نتیجتاً ضعف در بخش تحقیق و توسعه و تبلیغات گذاشت. هر چه میزان سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه کاهش یابد اثر مستقیم بر کیفیت محصول و به تبع آن افزایش کالاهای برگشتی و افزایش شکایات خواهد گذاشت. در این میان دولت نیز با قیمتگذاری دستوری مانع برنامهریزی منظم و بلند مدت تولیدکننده شد.
با وجود چند ده تولیدکننده لوازم خانگی وعرض اندام محصولات لوازم خانگی قاچاق، مداخله قیمتی توسط دولت قطعاً معنی پیدا نمیکند. اگر دولت دخالتی در قیمتگذاری نمیکرد، قیمت در سطح تعادل عرضه و تقاضا میایستاد و تولیدکننده قدرت مانور بیشتری برای برنامهریزی تولید و فروش داشت. برای مثال احتمالا در صورت آزادسازی قیمتی، تولیدکنندگان بزرگ برنامههای فروش اعتباری بیشتری را در دستور کار قرار میدادند و تردید نکنیم که تولید کننده نیز افزایش قیمت را تا جایی عملیاتی میکند که بازار کشش داشته باشد و سهم بازار خود را به رقبا واگذار نکند. در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای هنگفتی در صنعت لوازم خانگی صورت گرفته و حالا ظرفیت تولید قابل توجهی وجود دارد. با این حال بازار داخلی، کشش چنین عرضهای را ندارد و صرفا با انجام صادرات این ظرفیت تولید میتواند به صورت اقتصادی عمل کند. در صورتی که تولیدکنندگان داخلی همین حالا هم در برآوردن انتظارات مشتریان داخلی به دلایل مختلف به مشکلاتی برخورد کرده اند و بعید است در آینده نزدیک با وضع موجود امکان ورود تمایل کم بازار به سرمایهگذاری جدید به بازارهای صادراتی وجود داشته باشد. به بیان دیگر میتوان گفت برای ورود به بازارهای صادراتی نیاز به سرمایهگذاری عظیمی در بخشهای مخلتف زنجیره تولید، از تامین و تولید و کنترل کیفیت گرفته تا بازاریابی و فروش و مذاکره باید صورت بگیرد. در حالی که تمرکز دولت و سرمایهگذاران این صنعت در سالهای اخیر صرفا توسعه خطوط تولیدی و افزایش تیراژ تولید برای تحقق شعارهای داده شده بوده و توجه بسیار کمی به حوزههای دیگر زنجیره تولید در کنار تاکید بر مزیتهای رقابتی شده است.
مسئله دیگر این صنعت، تعدد بسیار بالای تولیدکنندگان است. وجود شرکتهای کوچک و گمنام از یک طرف باعث کوچک شدن سهم بازار شرکتهای بزرگتر شده و تولید با مقیاس غیراقتصادی متبلور شده و از سوی دیگر این شرکتها با عدم توجه به خدمات پس از فروش و ضمانت در استانداردهای بین المللی، موجب بدنامی تولید داخل شده اند. هرچند این را هم باید اضافه کرد که شرکتهای بزرگ تولید لوازم خانگی هم در این زمینه نواقصی را نمایان کرده اند. این ضعف هم تا حد زیادی مربوط به سهم بازار کمتر از حد انتظار و برنامه این بنگاهها میشود. یعنی فروش کمتر از سطح انتظار و کاهش سطح حاشیه سود باعث شده برندهای ایرانی نتوانند به اندازه کفایت و مورد انتظار بازاری که سالها بهترین سطح خدمات و هپی کال را شاهد بود، برای ارتقای خدمات پس از فروش خود سرمایهگذاری و تمرکز کنند.
در نهایت باید گفت که مداخلات دولتی از قیمتگذاری گرفته تا تشویق به افزایش تیراژ تولید برای آمار سازیهای کمی، باعث شده صنعت لوازم خانگی داخلی در شرایط نامطلوبی قرار بگیرد. مقیاس پایین تولید، ظرفیت بلااستفاده، تعدد تولیدکنندگان، مشکلات تحریم و عدم همکاری تامینکنندگان معتبر، وجود کالاهای قاچاق، مداخلات قیمتی دولت و عدم حمایت از ایجاد کنسرسیوم، مجموعه عواملی است که شرایط نامطلوبی را برای این صنعت به وجود آوده است. در چنین شرایطی که بدنه نحیف و رنجور تولید تمام توان خود را برای مبارزه و ادامه حیات در کوران چالشها و بحرانهای داخلی درگیر کرده، نمیتوان انتظار داشت چشم انداز روشنی در کسب بازارهای صادراتی پیش رو داشته باشد.
دیدگاه شما