چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟


محاسبه دقیق سود و زیان در بورس

سود و زیان در بورس شاید مقوله‌ای ساده به‌نظر برسد. یک عدد به‌صورت درصد روی پنل آنلاین نوشته شده و بیشتر افراد، این عدد را به صورت سود و زیان در نظر می‌گیرند. مثلا سهمی را خریده‌اند و در مقابل این سهم، سود 43% ثبت شده است.

اما این عدد، واقعا نشان‌دهنده سود و زیان شما نیست. در این مقاله می‌خواهیم هر چیزی را که لازم است در مورد محاسبه سود و زیان بدانید، به شما بگوییم.

حسابدار خودتان باشید

بیشتر افراد وقتی سهمی را می‌خرند، هیچ چیزی را یادداشت نمی‌کنند. بعدها نمی‌دانند چند سهم را در چه قیمتی خریده و به چه قیمتی فروخته‌اند.

لازم نیست خیلی وارد جزئیات شوید. فقط آمار خریدها و فروش‌های خود را در اکسل وارد کنید.

برای این کار لازم است که تاریخ، تعداد سهم و قیمت را یادداشت کنید.

خوبی استفاده از اکسل این است که بعدها می‌توانید خریدها و فروش‌های خود را مرتب کنید.

علاوه‌بر این، می‌توانید واریزها و دریافت وجه‌های خود را هم در اکسل بنویسید.

محاسبه سود و زیان در بورس

اگر از جمله کسانی هستید که سهم را می‌خرید و از فروش آن سود می‌کنید (و معمولا مجمع نمی‌روید)، سود و زیان به این صورت محاسبه می‌شود.

محاسبه سود و زیان بورس

کارمزد خرید + (تعداد سهم ⨯ قیمت خرید) = مبلغ خرید

کارمزد فروش و مالیات - (تعداد سهم ⨯ قیمت فروش) = مبلغ فروش

مبلغ خرید – مبلغ فروش = میزان سود نقدی

مبلغ خرید ÷ میزان سود نقدی = درصد سود

فرض کنید من 1000 سهم شمثال را در قیمت 1000 تومان خریده و در 3000 تومان فروخته‌ام.

برای خرید این سهم یک میلیون تومان پرداخت می‌کنم. علاوه‌بر این معادل 0.0049 از مبلغ خرید را به عنوان کارمزد می‌پردازم. یعنی 4900 تومان. پس مبلغ خرید برابر می‌شود با 1،004،900 تومان.

برای فروش این سهم باید 3 میلیون تومان دریافت کنم. اما باید کارمزد 0.00975 را بپردازم. یعنی 29،250 تومان. پس در نهایت مبلغ 2،970،750 تومان دریافت می‌کنم.

از این معامله به اندازه 1,965,850 سود می‌کنم. (نه 2 میلیون تومان)

با تقسیم این عدد بر مبلغ خرید به عدد 1.95 درصد می‌رسم. یعنی 195 درصد سود کرده‌ام.

مشکل شروع می‌شود

همیشه کار به همین سادگی که گفتیم نیست. فرض کنید قیمت همین سهم به 3 هزار تومان رسیده‌ است. شرکت افزایش سرمایه می‌دهد، قیمت سهم به هزار و ششصد تومان کاهش پیدا می‌کند، اما حق‌تقدم دریافت کرده‌ام. بعد شرکت 300 تومان سود نقدی می‌دهد و قیمت سهم پس از بازگشایی 1500 تومان می‌شود. حالا من چقدر سود کرده‌ام؟

در سامانه آنلاین ممکن است عددی نزدیک به 50 درصد سود را ببینید. چون قیمت از 1000 تومان به 1500 تومان رسیده. اما سود واقعی 50 درصد نیست. بیایید ببینیم در این حالت چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ چقدر سود کرده‌ام.

محاسبه سود و زیان بورس

برای خرید این سهم 1،004،900 هزار تومان پرداخته‌ام.

1000 سهم 1500 تومانی دارم، یعنی 1.5 میلیون تومان که برای فروش آن باید 14625 تومان کارمزد بپردازم. 1,485,375 تومان می‌ماند.

1000 حق تقدم دارم که مثلا 1400 تومان هستند. با احتساب کارمزد 13650 تومانی، 1,386,350 تومان از فروش حق‌تقدم به‌دست می‌آورم.

300 هزار تومان هم سود نقدی دریافت کرده‌ام.

جمع این اعداد برابر می‌شود با 3,171,725 تومان.

مبلغ سود نقدی من حاصل کسر همین عدد از مبلغ فروش است، یعنی 2,166,825 تومان.

در این حالت من 215 درصد سود کرده‌ام، نه 50 درصد.

یک خوبی دیگر اکسل این است که می‌توانید برای مبلغ ریالی سود و درصد سود، فرمول بنویسید.

چطور این مشکل را حل کنیم؟ به‌سادگی و با نوشتن خرید‌ها و فروش‌ها در اکسل. یک خوبی دیگر اکسل این است که می‌توانید برای مبلغ ریالی سود و درصد سود، فرمول بنویسید. در این صورت فقط کافی است مبلغ فروش را به‌روز کنید تا تمام درصدها به صورت خودکار محاسبه شوند.

زمان، عاملی که اهمیت دارد

تصور کنید دو سهم دارم. یکی شمثال و دومی خسوال.

هر دو سهم را هزار تومان خریده‌ام.

هر دو سهم امروز 3 هزار تومان هستند.

شمثال را یک سال پیش خریده‌ام و خسوال را سه سال پیش.

آیا از این دو سرمایه‌گذاری، به یک میزان سود کرده‌ام؟

قطعا خیر. نمی‌شود گفت دویست‌درصد رشد قیمت طی یک سال و سه سال، دقیقا عملکردی مشابه به هم هستند.

برای این کار باید مقدار تنزیل‌یافته سود رو محاسبه کنیم.

برای این کار، ابتدا باید نرخ تنزیل را حساب کنیم. فرض کنید بهره بانکی حدود 17 درصد باشد. یعنی اگر پول را در بانک می‌گذاشتیم، در پایان سال 17 درصد سود می‌گرفتیم و پول ما برابر می‌شد با یک میلیون به علاوه 17 درصد از چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ این مبلغ.

از نظر ریاضی این اتفاق شبیه به این بود که هر سال، پول خود را در 1.17 ضرب کنیم. (1+r که در آن r نرخ بهره است).

برای این که سود تنزیل یافته را حساب کنیم از این فرمول استفاده می‌کنیم.

تعداد سال ^ (r + 1) / مبلغ سود

این حرف یعنی چه؟ اگر قرار است یک میلیون تومان را یک سال دیگر به من بدهید، باید آن را بر 1.17 تقسیم کنم، که برابر می‌شود با 854 هزار تومان. یعنی با نرخ بهره 17 درصد، اگر یک میلیون تومان را یک سال دیگر به من بدهید، به همان اندازه ارزش دارد که 854 هزار تومان را الان پرداخت کنید.

اگر قرار است همین پول را دو سال دیگر بدهید، باید بر 1.17 به توان 2 تقسیم شود.

اگر مبلغ، 1،004،900 بعد از یک سال به 2،970،750 تومان رسیده، با نرخ بهره 17 درصد، در عمل 2,539,102 سود کرده‌ام. اگر همین پول سه سال بعد محقق شده باشد، در عمل مثل این است که به مبلغ 1,854,848 تومان رسیده باشم.

پس اگر سهمی در یک سال از 1000 تومان به 3000 تومان رسیده باشد، در واقع 152 دو درصد سود کرده‌ام. اگر همین رشد طی سه‌سال رخ داده باشد، در نهایت 84 درصد.

چه کسی پنیر مرا خورده است؟

شاید احساس کنید کمی بحث پیچیده شده است. یک سهم را خریده‌اید، قیمت آن 3 برابر شده، اما 84 درصد سود کرده‌اید؟ دلیل این ماجرا چیست؟

فرض کنید الان 1 میلیون و 840 هزار تومان را در بانک بگذارم و سود ثابت بگیرم. بعد از 3 سال حدود 3 میلیون تومان در بانک دارم. اما دقت کنید که من امروز دارم از 1 میلیون تومانم می‌گذرم که در آینده به این سود برسم. پس اگر الان 1 میلیون تومان را در بورس بگذارم و بعد از سه سال، 3 برابر شود، مثل این است که الان 1.8 میلیون را در بانک گذاشته‌ام. اختلاف این عدد با مبلغ سرمایه‌گذاری، 800 هزار تومان است.

مثالی برای درک ارزش زمانی پول

برای این که موضوع روشن شود، بگذارید دو حالت را با هم مقایسه کنیم.

دو سهم به شما معرفی می‌کنم که هر دو هزار تومان هستند.

سهم اول، شمثال، این سهم پس از یک سال 3 برابر می‌شود.

سهم دوم، خسوال، این سهم پس از پنج سال، 4 برابر می‌شود.

کدام سهم را انتخاب می‌کنید؟ درست است که سود خسوال بیشتر به نظر می‌رسد. اما برای چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ رسیدن به این پول باید 5 سال صبر کنید. پنج سال دیگر، 4 میلیون تومان شما چقدر ارزش دارد؟ اما اطمینان دارید که تورم 200 درصد نخواهد بود و در آن زمان، 3 میلیون قدرت خرید بیشتری نسبت به 1 میلیون امروز دارد. پس شمثال را انتخاب می‌کنید.

حالا اگر برای هر دو، سود تنزیل یافته را (با نرخ 17 درصد) محاسبه کنیم، دلیل انتخاب خود را متوجه خواهید شد.

سهم شمثال، طی یک سال 171 درصد سود تنزیل یافته محقق می‌کند.

خسوال طی پنج سال 136 درصد سود تنزیل یافته می‌دهد.

واضح است که 171 درصد از 136 درصد بهتر است.

پس انتخاب شمثال یک انتخاب منطقی است و شما را به سود بیشتری می‌رساند.

هزینه فرصت، یک هزینه واقعی

به سه نفر، نفری بیست میلیون تومان می‌دهیم و از آن‌ها می‌خواهیم در یک بازار سرمایه‌گذاری کنند. یک نفر سکه، یک نفر دلار و دیگری سهام.

بعد از مدتی عملکرد هر سه فرد را می‌سنجیم.

سکه: کسی که در سکه سرمایه‌گذاری کرده بود، توانسته 50 درصد سود بگیرد.

دلار: این فرد توانسته پول خود را به ریال 25 درصد افزایش دهد.

سهام: این شخص موفق شده 84 درصد سود بگیرد.

اگر سرمایه‌گذاری این افراد را به دلار تعدیل کنیم، وضعیت چطور می‌شود؟

سکه: به او هزار دلار داده بودیم، حالا دلار به 25 هزار تومان رسیده است. او به ریال، 30 میلیون تومان معادل 1200 دلار دارد. پس او 20 درصد سود دلاری کرده است.

دلار: این فرد هزار دلار داشت، الان هم هزار دلار دارد. پس او به دلار سودی نکرده است.

سهام: در پایان سرمایه‌گذاری، او 37 میلیون تومان دارد. یعنی 1472 دلار. پس او به دلار، توانسته 47.2 درصد سود کند.

از آنجایی که بازه زمانی سرمایه‌گذاری هر سه‌نفر یکی بوده، برای مقایسه به تنزیل نیاز نداریم.

چرا این محاسبات مهم است؟ در ابتدای سرمایه‌گذاری می‌توانستیم 20 میلیون تومان را بدهیم و یک گوشی آیفون جدید بخریم. در پایان سرمایه‌گذاری، به‌خاطر افزایش قیمت دلار، گوشی آیفون 25 میلیون تومان شده بود. کسی که به ریال 100% سود گرفته باشد، در این زمان نمی‌تواند 2 آیفون بخرد. پس نمی‌تواند مدعی شود که واقعا پولش دوبرابر شده است.

اما دقت کنید کسی که پولش را روی دلار یا سکه سرمایه‌گذاری کرده، در عمل زیان کرده است. چرا که می‌توانست سهام بخرد و سود خوبی ببرد. اما حالا این سود را از دست داده است. به این سود از دست رفته، هزینه فرصت می‌گویند.

بورس، مسابقه نیست

موضوع هزینه فرصت خیلی‌ها را گمراه می‌کند. مثلا شخصی که در بورس بیشتر از شاخص سود کرده، شاید به یک سهم خاص نگاه کند و بگوید اگر این سهم را خریده بودم، الان پولم 10 برابر شده بود. آیا با احتساب هزینه فرصت، این فرد زیان کرده است؟ خیر.

چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟

آزمون آنلاین اقتصاد دهم مدرسه شهید مصطفی خمینی (ره) مرحمت آباد | بخش 3: توسعه اقتصادی دبیر: نورالدین حسین پور

آزمون آنلاین اقتصاد دهم مدرسه شهید مصطفی خمینی (ره) مرحمت آباد | بخش 3:…

تیم مدیریت گاما

آزمون تستی بخش 1 اقتصاد دهم انسانی و معارف | فصل دوم: تولید

آزمون تستی بخش 1 اقتصاد دهم انسانی و معارف | فصل دوم: تولید

تیم مدیریت گاما

آزمون مجازی بخش دوم اقتصاد دهم انسانی | نهادهای پولی و مالی

آزمون مجازی بخش دوم اقتصاد دهم انسانی | نهادهای پولی و مالی

تیم مدیریت گاما

 نمونه سوال امتحان نوبت اول اقتصاد پایه دهم رشته ادبیات و علوم انسانی

نمونه سوال امتحان نوبت اول اقتصاد پایه دهم رشته ادبیات و علوم انسانی

آزمون نوبت دوم اقتصاد پایه دهم دبیرستان باقر العلوم | خرداد 1397 + پاسخ

آزمون نوبت دوم اقتصاد پایه دهم دبیرستان باقر العلوم | خرداد 1397 + پاسخ

سوالات امتحان اقتصاد دهم رشته ادبیات و علوم انسانی | بخش 2: نهادی های پولی و مالی

سوالات امتحان اقتصاد دهم رشته ادبیات و علوم انسانی | بخش 2: نهادی های پولی و مالی

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازار ارزهای دیجیتال

نرخ بازگشت سرمایه در معامله ارز های دیجیتال

جذابیت سرمایه گذاری در ارزدیجیتال روز به روز بیشتر می‌شود. فعالان بازار در حال کسب سود از بازارهای ارز رمزنگاری شده هستند. اما این بازار بسیار ناپایدار است و در بسیاری از موارد قابل پیش‌بینی نیست. انتظار بازدهی سریع و بالا مردم را به سمت این بازار می‌کشاند، اما ممکن است خیلی سریع ناامیدشان کند. صرف نظر از میزان سودی که در این بازار کسب می‌کنید، باید بدانید نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چه اهمیتی دارد. محاسبه این نرخ باعث می‌شود حضور آگاهانه‌تری در بازار داشته باشید. در ادامه با ما باشید تا نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال را توضیح دهیم.

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه (ROI: Return on Investment)، یک معیار برای سنجش بازدهی عملکرد و میزان موفقیت است. این نرخ در بازارهای مالی مختلف و سرمایه‌گذاری‌ها استفاده می‌شود. بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد شما از یک سرمایه‌گذاری در کسب و کاری خاص است. هرچه نسبت درآمد به سرمایه اولیه بیشتر باشد، یعنی شما سود بیشتری کسب کرده‌اید.

ROI چیست

در معاملات کریپتوکارنسی این نرخ برای مقایسه کارایی سرمایه‌گذاری‌های مختلف در چند رمزارز بسیار استفاده می‌شود. ROI مثبت بیانگر این است که شما در حال کسب سود از این سرمایه‌گذاری هستید و ROI منفی نشان‌دهنده ضرر و زیان در سرمایه‌گذاری است. به طور کلی، فهم نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال بسیار ساده است و لازم است هنگام سرمایه‌گذاری به آن آگاه باشید.

تماشای این ویدئو به شما کمک می‌کند تا این مفهوم را بهتر درک کنید:

چرا باید نرخ بازگشت سرمایه را حساب کنیم؟

نه تنها در معاملات کریپتوکارنسی، بلکه بازگشت سرمایه در تمام مشاغل و معاملات نرخ مهمی است. برای مثال، فرض کنید که نه رمزارز، بلکه یک خانه نسبتاً قدیمی دارید. ۲۰ سال پیش برای ساخت آن ۳۰ میلیون‌ تومان سرمایه‌گذاری و تا امروز برای حفظ و نگهداری آن ۲۰ میلیون دیگر نیز هزینه کرده‌اید و امروز خانه شما را ۱۰۰ میلیون‌ تومان قیمت می‌کنند (در این فرضیه، ارزش پول کشور را ثابت در نظر بگیرید).

شما با محاسبه بازگشت سرمایه می‌توانید متوجه شوید که آیا فروش خانه برای شما به صرفه است یا نه و اگر سودآور است، میزان این سود چقدر است؟

صرف‌نظر از استراتژی معاملاتی شما در بازار کریپتوکارنسی، باید از عملکرد خود مراقبت کنید تا احتمال این که در طولانی مدت ضرر قابل توجهی را تجربه کنید، از بین برود. مطابقت عملکرد شما با اهدافتان در تصمیم‌گیری‌ها به شما بسیار کمک خواهد کرد.

آموزش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

اگر چه به نظر می‌رسد که محاسبه نرخ بازگشت کار سختی باشد، اما واقعاً اینطور نیست. محاسبه ROI بسیار آسان است. تمام کاری که لازم است انجام دهید، این است که هزینۀ اصلی سرمایه‌گذاری را از ارزش فعلی سرمایه کم کنید و آن را بر هزینه اصلی سرمایه‌گذاری تقسیم کنید.

نرخ بازگشت سرمایه = ارزش فعلی سرمایه گذاری – مقدار اولیه سرمایه گذاری / ارزش اولیه سرمایه

برای مثال، ارزش خانه‌ای که در مثال بالا از آن صحبت کردیم برابر است با:

ROI= 100 M – ۵۰ M/ 50 M = 1*100 = 100%

‌میتوان نرخ بازده را در ۱۰۰ ضرب کرد تا درصد بازگشت سرمایه به دست بیاید. این نرخ برای خانه مد نظر ما برابر با ۱۰۰% خواهد شد.

پس سود خالص شما از فروش خانه، ۱۰۰ درصد خواهد بود.

محدودیت های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

معادله نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال نیز محدودیت‌هایی دارد که آن را برای یک برای محاسبه دقیق میزان سودآوری ناکافی می‌کند.

۱- عامل زمان

یکی از محدودیت‌های مهم در محاسبه نرخ و درصد بازگشت سرمایه این است که عامل زمان در این نرخ محاسبه نمی‌شود. برای مثال، ممکن است سودآوری یک معامله بیت کوین برای شما صد در صد باشد، اما اگر این سود در چند سال به دست آمده باشد، شاید آنقدر هم معامله به‌صرفه‌ای نکرده باشید.

۲- ارزش واقعی سرمایه اولیه

ارزش اولیه سرمایه‌گذاری یک دغدغه مهم برای فعالان بازار است. آیا باید هزینه اصلی را فقط در نظر گرفت یا هزینه‌های زمانی و تورم را هم باید وارد معادله کنیم؟ این کاملاً بستگی به شما دارد.

۳- وابستگی به ریسک

دارایی‌هایی که نرخ بازده بالاتری دارند، معمولاً سرمایه‌گذاری‌های کم‌خطری نیستند. برای مثال، بیت کوین امکان رشد قیمت بالایی دارد اما ریسک مالی دارد و هر لحظه هم ممکن است ارزش خود را از دست بدهد. اگر زیاد علاقه ندارید که دارایی خود را به خطر بیاندازید، احتمالاً ارز دیجیتال گزینه مطلوبی برای شما نیست. اما اگر قصد خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را دارید و می‌خواهید شانس خود را برای کسب سود امتحان کنید، می‌توانید از خدمات صرافی آنلاین والکس استفاده کنید.

roi در ارز دیجیتال

محاسبه بازگشت سرمایه در استخراج ارز دیجیتال

یکی از کارهای مهم پیش از استخراج بیت کوین این است که بازگشت سرمایه را حساب کنید. معمولاً برای محاسبه نرخ بازگشت در استخراج بیت کوین باید عوامل زیر را به عنوان هزینه‌های اولیه در نظر بگیرید:

  • هزینۀ خرید دستگاه استخراج
  • هزینۀ برق
  • هزینۀ کارمزد استخر
  • هزینۀ محل نگهداری دستگاه‌ها و خنک کردن آن

سپس باید سودآوری استخراج را بسنجید. برای محاسبه سودآوری استخراج یک دستگاه، می‌توانید از یک ماشین حساب استخراج ارز دیجیتال استفاده کنید. این مثال را ببینید:

اگر یک دستگاه Aladdin Miner با قدرت ۱۶ تراهش بر ثانیه داشته باشید و هزینه هر کیلووات ساعت برق برای شما با نرخ برق صنعتی ۹۰ تومان به ازای هرکیلووات ساعت محاسبه شود، هزینه‌های شما به این شرح خواهد بود:

  • هزینه اولیه برای دستگاه: ۵۶۵ دلار
  • هزینه برق مصرفی: ۹۰ هزارتومان در ماه
  • کارمزد استخر: ۳.۰۴ دلار
  • درآمد اصلی ماهانه: ۰.۰۰۳۰۸۹ بیت کوین
  • درآمد به دلار: ۱۵۱.۸۷ دلار

در این محاسبه، طبق فرمولی که پیش از این برای شما توضیح دادیم، درآمد ماهانه شما از استخراج با این دستگاه حدود ۱۵۱ دلار خواهد بود. هزینه‌های ماهانه را باید از این درآمد کم کنید که حدود ۱۴۵ دلار در ماه درآمد خالص شما خواهد شد.

در نظر بگیرید که باید حدود ۶۰۰ دلار در ابتدا هزینه کنید تا دستگاه را بخرید. پس باید حداقل ۴ ماه صبر کنید تا از طریق درآمدتان، هزینه خرید دستگاه پرداخت شود. سپس با بررسی قبض برق در پایان هر ماه، درآمد بیت کوین خود را محاسبه کنید.

محاسبه بازگشت سرمایه، مسیری هوشمندانه و حرفه‌ایمحاسبه نرخ بازگشت سرمایه چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ در ارز دیجیتال، یک کار مهم در جهت مراقبت از سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال است. اما محاسبه این فرمول تنها معیار شما برای محاسبه سودآوری نیست اما می‌تواند معیار مفیدی باشد. ما در مقالات قبلی به یکی دیگر از معیارهای سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال یعنی مارکت کپ یا حجم بازار اشاره کرده‌ایم. به طور کلی، همیشه هنگام سرمایه‌گذاری معیارهای مختلفی را در نظر بگیرید و از سرمایه خود مراقبت کنید.

ROI با کم کردن ارزش اولیه سرمایه گذاری از ارزش نهایی سرمایه گذاری (که برابر با بازده خالص است) محاسبه می‌شود، سپس این عدد جدید (بازده خالص) بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم می‌شود و در نهایت آن را در ۱۰۰ ضرب می‌کنیم.

بازگشت سرمایه (ROI) معیاری است که برای درک سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده می‌شود. ROI میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آورده اید مقایسه می‌کند.

بازگشت سرمایه،شاخص کلیدی عملکرد (KPI) است که اغلب توسط مشاغل برای تعیین سودآوری هزینه ها استفاده می‌شود. این برای سنجش موفقیت در طول زمان و حذف حدس و گمان از تصمیم‌گیری‌های تجاری آینده بسیار مفید است.

ROI معیاری است که توسط معامله‌گران ارزهای دیجیتال برای اندازه‌گیری عملکرد و اثربخشی یک سرمایه‌گذاری رمزنگاری یا مقایسه عملکرد چندین سرمایه‌گذاری رمزنگاری در یک سبد استفاده می‌شود.

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان به زبان ساده

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان به زبان ساده

اگر شما نیز یکی از سرمایه گذاران بازار های مالی همچون بورس یا ارز دیجیتال باشید، به احتمال زیاد نام «ریسک به ریوارد» را شنیده باشید، اما ندانید معنا و مفهوم آن دقیقا چیست. ریسک و ریوارد (Risk/Reward)، ابزار مهمی است که در بازار های مالی گوناگون، برای تعیین مقدار ریسک و یا پاداش یک معامه مورد استفاده قرار می گیرد. تحلیل نسبت ریسک به ریوارد یا ریسک به پاداش، به شما این امکان را می دهد تا میزان سود خالص و یا خطرات معامله خود را بررسی کرده و سپس تصمیم به لغو یا تکمیل معامله بگیرید. از همین روی می توان گفت این ابزار، یکی از اساسی ترین نیاز های هر سرمایه گذاری، به شمار می رود. اما چگونه نسبت ریسک به ریوارد را به دست بیاوریم؟ و از آن برای بهبود کیفیت معاملات خود استفاده کنیم؟


نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward ) چیست؟

ریسک به ریوارد

بدیهی است که سرمایه گذاری در بازار های مالی مختلف و پا گذاشتن بر عرصه اقتصاد، همیشه خطراتی را به دنبال دارد که ممکن است سرمایه معامله گران را از بین ببرد. از همین روی، معامله گران برای داشتن یک معامله منطقی موظف هستند پیش از شروع معامله، نسبت ریسک و ریوارد معامله مورد نظر را به دست بیاورند. در پی این فعالیت، حتی اگر معامله به اهداف خود نرسد، جای جبران وجود خواهد داشت، زیرا از پیش سرمایه گذار نسبت ریسک آن را تخمین زده است. در کل بررسی دو مورد زیر در موفقیت یک معامله، بسیار تاثیرگذار است:
ریسک(Risk): خطراتی که پیرامون سرمایه گذاری یا بازار های مالی می چرخد، اغلب با اصطلاح «ریسک سوداگرانه یا پویا» شناخته می شود. ریسک سوداگرانه بدان معناست که در صورت وقوع، می توان آن را کنترل کرده و جبران پذیر است.
ریوارد یا پاداش(Reward): میزان سود هر معامله یا سرمایه گذاری، با اصطلاح «پاداش» تعریف می شود. در واقع هر میزان سودی که از یک معامله به دست می آید، به نام پاداش در بازار های مالی شناخته می شود.
اکثر معامله گران وقت خود را صرف مطالعه نمودار قیمت می کنند، به داده های تاریخی نگاه می کنند و به دنبال فرصت بزرگ بعدی هستند. در حالی که این ها فعالیت‌ های سازنده‌ ای هستند که همه باید به آن توجه کنند، اما هر معامله‌گری برای تمرکز بر ضرر یا سود احتمالی نسبت به ریسک انجام شده، وقت نمی‌گذارد. نسبت ریسک/پاداش به سرمایه گذاران بازار های گوناگون، کمک می کند تا بهترین استراتژی را برای معامله خود تعیین کنند و دقیقا بدانند که تا چه میزان سود یا ضرر خواهند کرد. سپس نسبت به اعداد به دست آمده، معامله را در موقعیتی تعیین کنند که در صورت مواجهه با ریسک، ضرر مورد نظر را کنترل کرده، و در صورت موفقیت سود خود را چند برابر کنند. این امر به وسیله فرمول محاسبه ریسک به ریوارد، به دست می آید که در ادامه این مقاله به آن اشاره کرده ایم.


کاربرد ریسک به ریوارد در ارز دیجیتال

یک استراتژی معاملاتی خوب اغلب برای کسب سود ثابت از تجارت ارز های دیجیتال کافی نیست. معامله گران سودآور، معمولا برای دستیابی به اهداف مالی نهایی خود، موظف هستند ترفند هایی را در بازار به کار بگیرند که یکی از کاربردی ترین آن ها نسبت ریسک به ریوارد به شمار می رود. دانستن نسبت ریسک به پاداش، می تواند به برنامه ریزی یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب، کمک کند. همچنین این امر، می تواند تعیین کند که آیا در بلندمدت معامله گر موفقی خواهید بود و به اهداف مالی خود دست خواهید یافت، و یا به سادگی به شانس در کوتاه مدت متکی هستید. بازار کریپتوکارنسی، یک بازار مالی غیر قابل پیشبینی است. به همین دلیل، اغلب افرادی که در این حوزه به فعالیت می پردازند، باید از طریق انواع روش های حرفه ای ترید، بررسی قیمت ها، کندل استیک ها و سایر ابزار های تخصصی مالی بازار را رصد کرده و سپس معاملات خود را تعیین کنند.
در پی همین موضوع، معامله گران می توانند ریسک را، با یافتن شکاف قیمت بین نقطه ورود و دستور توقف ضرر شناسایی کنند. درواقع تریدر هایی که در بازار ارز دیجیتال مشغول به باز کردن پوزیشین های گوناگون هستند، از قابلیت بسیار کاربردی به نام stop-loss ، استفاده می کنند. این ابزار به معامله گر اجازه می دهد حد سود و حد ضرر برای معامله خود تعیین کند. حالا تصور کنید از طریق قابلیت ریسک و ریوارد، میزان سود و مقدار کسر معاملاتی خود را تخمین زده اید و از طریق استاپ لاس می توانید این سود و ضرر را در معامله خود پیاده کنید تا از لیکویید شدن جلوگیری کنید، آیا یک معامله ایده آل نخواهید داشت؟ انجام این اقدامات، یک راه حل بسیار عالی برای بهبود استراتژی معاملاتی شما است.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

محاسبه ریسک به ریوارد

برای به دست آمدن ریسک به ریوارد، معامله گران باید قبل از شروع معامله مقدار ریسکی که قادر به پذیرفتن آن هستند را به دست آورده و مقدار سود معامله را نیز تعیین کنند تا به مقایسه این دو بپردازند. در معاملات دستی، معامله گران قبل از باز کردن یک موقعیت، این سطوح را تجزیه و تحلیل و تعیین می کنند.
ریسک مقدار پولی است که یک معامله گر از دست می دهد، همانطور که توسط دستور توقف ضرر تعیین می شود. به عبارت دیگر، شکاف بین دستور توقف ضرر و قیمت ورودی است. به طور مشابه، پاداش، سود بالقوه تعیین شده توسط معامله گر است. ما می توانیم آن را با محاسبه فاصله بین نقطه ورود و هدف سود اندازه گیری کنیم. برای اینکار، کافیست از فرمول ساده زیر استفاده کنیم:
فرمول محاسبه ریسک و ریوارد:
• به دست آوردن ریسک: حد ضرر - قیمت سهم
• به دست آوردن ریوارد: قیمت سهم - حد سود
همچنین برای به دست آوردن نسبت Risk/Reward، باید مقدار ریسک به دست آمده را تقسیم بر ریوارد کنید. هرچه نسبت محاسبه شده، کمتر از 50 درصد باشد، این سهم برای خرید مناسب ‌تر است. این فرمول برای تمامی چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ کلاس های دارایی کاربرد دارد و برای پیدا کردن نسبت ریسک و ریوارد در حوزه رمز ارز ها نیز از همین فرمول استفاده می شود.


نحوه استفاده از ریسک و ریوارد

همانطور که گفته شد از نسبت ریسک به پاداش، می توان در تمام بازار های مالی استفاده کرد. اما یک سری قواعد و مراحل کلی برای استفاده از این ابزار وجود دارد که به شرح زیر می باشد:
• با استفاده از تحقیقات جامع، نوعی از کلاس دارایی را انتخاب کنید.
• اهداف صعودی و نزولی را بر اساس قیمت فعلی تعیین کنید.
• ریسک/پاداش را محاسبه کنید.
• اگر رقم به دست آمده برای شما قابل قبول است، هدف نزولی خود را افزایش دهید تا به نسبت قابل قبولی دست یابید.
• اما اگر نمی توانید به نسبت قابل قبولی دست یابید، با یک ایده سرمایه گذاری متفاوت شروع کنید.
هنگامی که شروع به ترکیب ریسک/پاداش کردید، به سرعت متوجه خواهید شد که یافتن ایده های سرمایه گذاری یا تجارت خوب دشوار است. تحلیل گران حرفه ای، گاهی اوقات، صد ها نمودار را هر روز دنبال می ‌کنند و به دنبال ایده‌ هایی می ‌گردند که با نمایه ریسک/پاداش آنها مطابقت داشته باشد. پس هر چه تحقیقات گسترده تری به عمل بیاورید و بررسی بیشتری از بازار داشته باشید، معاملات موفق تری را به ثمر خواهید رساند.

آشنایی با نسبت های مالی مهم حسابداری

یکی از عوامل مهم موفقیت حسابداران در کارشان، تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی و ارائه گزارش های تخصصی به مدیران است تا مدیران و صاحبان سهام بتوانند بر اساس این آمار و اطلاعات و تحلیل ها تصمیم گیری درستی داشته باشند به نحوی که نتایج مطلوبتری به دست آورند.

در واقع حسابداران با تحلیل دقیق صورت های مالی یعنی صورتحساب عملکرد، سود و زیان و ترازنامه، نقش بسیار مهمی در پیشرفت موسسات و شرکتهای محل فعالیت خود ایفا خواهند کرد.

در ادامه چند مورد از مهم ترین نسبت های مالی که در شرکت ها و موسسات بازرگانی تهیه می شود را مختصرا مورد بررسی قرار می دهیم.

نسبت های مالی مهم حسابداری

نسبت های مالی صورت حساب عملکرد و سود و زیان

نسبت برگشت از فروش به فروش غیرخالص

برای محقق شدن امر فروش کالا، هزینه های مختلفی وجود دارد. این هزینه ها شامل صرف وقت، هزینه تبلیغات، هزینه حمل کالا و برخی هزینه های اداری و تشکیلاتی است. پس برگشت از فروش یعنی انجام این هزینه ها بدون انجام فروش و به دست آمدن سود.

نسبت برگشت از فروش و تخفیفات به فروش غیرخالص=برگشت از فروش و تخفیفات/فروش غیرخالص *۱۰۰

کوچک بودن این نسبت در مقایسه با نسبت شاخص و عرف محیط اقتصادی، مطلوب و نشانه ای از کارآیی مدیران فروش مجموعه است. این نسبت به صورت درصد بیان می شود.

نسبت قیمت تمام شده کالای فروش رفته به فروش خالص

این نسبت هم به صورت درصد بیان می شود. هرچه فاصله بهای تمام شده کالای فروش رفته و فروش خالص بیشتر باشد سود حاصل از فروش کالا بیشتر و این نسبت کوچکتر است.

نسبت قیمت تمام شده کالای فروش رفته به فروش رفته خالص= قیمت تمام شده کالای فروش رفته/فروش خالص*۱۰۰

در شرکتها و موسسات بازرگانی تلاش می شود این نسبت به کوچکترین حد ممکن برسد.

07

نسبت سود ناویژه به فروش خالص

حاصل تفریق قیمت تمام شده کالای فروش رفته از فروش خالص، سود ناویژه موسسات تجاری است.

سود ناویژه= قیمت تمام شده کالای فروش رفته – فروش خالص

پس اگر نسبت قیمت تمام شده کالای فروش رفته به فروش خالص از ۱۰۰درصد کم کنیم نسبت سود ناویژه به فروش خالص به دست می آید.

نسبت سود ناویژه به فروش خالص= ۱۰۰% – قیمت تمام شده کالای فروش رفته/فروش خالص

در صورت در اختیار داشتن سود ناویژه و فروش خالص هم نسبت موردنظر به نحو زیر قابل محاسبه است:

نسبت سود ناویژه به فروش خالص=سود ناویژه /فروش خالص*۱۰۰

بزرگتر بودن این نسبت مطلوب نظر مدیران و صاحبان شرکتهاست.

نسبت سود ویژه دوره مالی به فروش خالص

بزرگی این نسبت که به درصد بیان می شود، نشانه کارآیی و لیاقت مدیران موسسه و نیز کارآیی بخش فروش و بازرگانی موسسه تلقی می شود.

نسبت سود ویژه به فروش خالص=سود ویژه/فروش خالص *۱۰۰

نسبت برگشت از خرید به خرید غیرخالص

نسبت برگشت از خرید و تخفیفات به خرید غیرخالص=برگشت از خرید و تخفیفات/خرید غیرخالص*۱۰۰

بزرگ بودن این نسبت مطلوب نیست، چرا که نشان دهنده آن است که هزینه های صرف شده برای چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ امر خرید کالا، نتیجه مطلوب که همان خرید و پس از آن فروش کالا و کسب سود است را به همراه نداشته است.

نسبت هزینه حمل کالای خریداری شده به خرید غیرخالص

نسبت هزینه های حمل کالای خریداری شده به خرید غیرخالص= هزینه حمل کالای خریداری شده/ خرید غیرخالص*۱۰۰

عموما هزینه حمل کالای خریداری شده، یکی از اقلام مهم در قیمت تمام شده خرید است. پس موسسات بازرگانی تا جایی که ممکن باشد سعی در کاهش این هزینه خواهند داشت و هرچه کوچکتر بودن این نسبت بنابر شرایط، مطلوبتر خواهد بود.

نسبت های مالی حسابداری

نسبت های مالی صورتحساب ترازنامه:

نسبتهای جاری

نسبت جاری= دارایی های جاری/بدهی های جاری

بدهی های جاری از محل تبدیل به نقد دارایی های جاری پرداخت می شوند و چون کلیه دارایی های جاری به یکباره امکان نقد شدن پیدا نمی کنند؛ بنابراین این نسبت باید مساوی ۲ یا بزرگتر از آن باشد تا موسسات و شرکتها برای پرداخت تعهدات خود دچار مشکل نشوند.

سرمایه جاری

سرمایه جاری= دارایی های جاری – بدهی های جاری

مانده سرمایه جاری هر موسسه باید به میزانی باشد که در صورت پرداخت کلیه بدهی ها با میزان نقدینگی باقی مانده بتوان موسسه را برای مدت معقولی اداره نمود.

نسبت آنی

نسبت آنی= صندوق+بانک+خالص بدهکاران/بدهی های جاری

انجمن های حرفه ای حسابداران عقیده دارند که اگر چنانچه این نسبت از عدد یک کمتر باشد، خطر عدم توانایی پرداخت سریع بدهی ها در صورت عدم تحمل زیان تبدیل به نقد عجولانه سایر دارایی ها، حیثیت تجاری موسسه را تهدید می کند.

نسبت ثابت

نسبت ثابت=دارایی ثابت/بدهی های طویل المده

دارایی های ثابت، در واقع تضمین پرداخت بدهی های طویل المدت هستند. این نسبت چنانچه عدد ۲ یا بیشتر باشد نشان دهنده آن است که شرکت موقع پرداخت بدهی های طویل المدت با مشکل مواجه نمی شود.

نسبت سود ویژه به جمع دارایی

نسبت سود ویژه به جمع دارایی ها=سود ویژه/(جمع دارایی های پایان سال+جمع دارایی چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ های ابتدای سال/۲) *۱۰۰

این نسبت از تقسیم سود ویژه به متوسط جمع دارایی های موسسه طی سال بدست می آید.

در پایان باید گفت، نتیجه گیری و اظهارنظر نهایی در این مقوله، تا حد زیادی به تجربه، دانش و آگاهی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کارشناس امور مالی حسابداری وابسته است و لزوما نتیجه مشخص و یکسانی وجود نخواهد داشت. چون کارشناسان مختلف از تجربیات مختلف و سطح دانش متفاوت برخوردارند. برای هر حسابداری که علاقمند به پیشرفت در کار است بالابردن آگاهی، افزایش قدرت تجزیه و تحلیل و تسلط به انواع اطلاعات مالی بسیار ضروری به نظر می رسد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.