بازاریابی توسعه ای چیست + 6 اصل مهم بازاریابی توسعه ای
انواع مختلفی از استراتژیهای بازاریابی وجود دارد که هریک بر روی یک بخش خاص از بازار تأثیر میگذارند. گاهی در بخشهایی از بازار، پتانسیل رشد بیشتری وجود دارد و اگر روی آن بخشها تمرکز شود، محصولات بهتری به بازار عرضه میشوند. همین اصل را میتوان اساس یک نوع بازاریابی در نظر گرفت که به بازاریابی توسعه ای مشهور است و در واقع یک استراتژی برای توسعه محصولات فعلی در بازار به حساب میآید.
اگر مایلید در مورد این استراتژی بیشتر دانسته و آن را در صنعت خود به کار بگیرید، با ما همراه باشید تا با هم ببینیم که بازاریابی توسعه ای چیست و چه نقشی در توسعهی کلی بازارهای مختلف دارد؟!
بازاریابی توسعه ای چیست؟
بازاریابی توسعهای یا «Developmental marketing» همانطور که از نامش هم پیداست، بر روی توسعهی بخشهای مختلف بازار، تأکید دارد. به کمک این شیوهی بازاریابی میتوان بخشهای جدیدی از بازار را برای محصولات فعلی، باز کرده و همچنین مشتریان تازهای را نیز برای همان محصولات پیدا کرد. یک مدیر بازاریابی، قبل از اجرای استراتژی توسعهای، باید به سؤالات زیر بیندیشد:
- آیا باید محصول جدیدی معرفی کنم یا محصولات قبلی را اصلاح کنم؟
- آیا این مدل از محصولات، توسط جامعه درک شدهاند؟
- آیا این توسعه سودآور است؟
البته در جوابی واضحتر به این که بازاریابی توسعه ای چیست، میتوانیم بگوییم که: «بازاریابی توسعهای فرآیندی است که در طی استراتژی ورود به بازار چیست؟ آن، تقاضاهای نهفتهی بازار، به تقاضای واقعی تبدیل میشوند!» در واقع این استراتژی، زمانی به کار گرفته میشود که مردم آرزومند وجود یک محصول خاص در بازار باشند.
به همین دلیل، اجرای استراتژیهای توسعهای به کارهای خیرخواهانه و کمپینهای اجتماعی شباهت دارد. برای مثال، ممکن است افرادی که خواستار استفاده از محصولات ارگانیک هستند، خواستار وجود سیستم یا دستگاهی باشند که بتوانند به کمک آن، محصولات طبیعی تولید کنند.
یا حتی ممکن است افرادی آرزو کنند که از تلفن همراه خود، استفادههای متنوعتری داشته باشند. در هر صورت، چه آرزوی مردم مربوط به ایجاد یک محصول یا خدمت جدید باشد و چه آرزوی آنها برای بهتر شدن یک محصول قدیمی باشد، در هر صورت برای تحقق بخشیدن به این آرزو، میتوان به این موضوع پرداخت که بازاریابی توسعهای چیست و چرا استفاده از آن مهم است!
فراموش نکنید داشتن استراتژی بازاریابی در این امر بسیار مهم می باشد که می توانید با مطالعه مقاله ” انواع استراتژی های بازاریابی ” با آن آشنا شوید.
آیا بازاریابی توسعهای، یک استراتژی مجزا به حساب میآید؟
در شگردهای مدیریتی، سه نوع استراتژی برای پیشرفت در بازار کار وجود دارد:
- استراتژی نفوذ بازار که به ارائه خدمات و محصولات در بازارهای جدید اشاره دارد.
- استراتژی توسعه محصول که به تغییر و ارائهی متفاوت محصولات و خدمات اشاره دارد.
- استراتژی توسعه بازار که به روشهای معرفی محصول، تبلیغات و …. اشاره دارد.
اگر بخواهیم بهصورت دقیقتر بدانیم که بازاریابی توسعه ای چیست و چه کاربردهایی دارد، میتوان آن را در هر سه مورد فوق به کار گرفت.
به طوری که هم نفوذ بازارِ، هم توسعه خود محصول یا خدمت و هم روشهای ارائهی آن را گسترش و توسعه داد. شاید در نگاه اول آنگونه به نظر برسد که استراتژی نفوذ بازار، متفاوت از توسعه است، اما گاهی از این شگرد نیز در مراحل توسعهای کسبوکارها بهره میگیرند. ولی بهصورت کلی، وظیفه بازاریابی توسعه ای، توسعه محصول و بازار است.
چگونه میتوان از بازاریابی توسعهای برای توسعه محصولات فعلی استفاده کرد؟
تصور کنید که شما صاحب یک شرکت هستید و مشتریان فعلی شما از محصولات و خدمات شما راضی هستند. در این صورت، شما میتوانید برای توسعه محصولات و خدمات باکیفیت خود، به روشهای زیر از بازاریابی توسعهای بهره بگیرید:
بستهبندی جذابتری برای محصولات خود در نظر بگیرید
اگر محصولات شما از کیفیت کافی برخوردارند، میتوانید با طراحی یک بستهبندی جدید، بیشتر بتوانید نظر افراد را به سمت محصول خود جلب کنید.
البته زمانی میتوانید از این روش استفاده کنید که به اندازه کافی تحقیق کرده باشد؛ چراکه گاهی ارائه محصولات فعلی با بسته بندی جدید، ممکن است محصولات شما را شبیه یک محصول دیگر نشان داده و مشتریان را از خرید آن منصرف کند. برای مثال، صابونهای قدیمی گلنار که محبوبیت خوبی در بین مردم داشتند، پس از تولید صابونهای متنوع با برندهای جدید، کمکم داشتند از یادها میرفتند، تا اینکه گلنار با ارائه بستهبندی جدید، توانست به بازار رقابتها برگردد.
اما یک برند مشهور تولید اسنک و چیپس، با تغییر بستهبندی محصولات خود، بیش از نیمی از مشتریان خود را از دست داد. در واقع این مورد میتواند یک وجه تمایز برای شما ایجاد کند. در بسیاری از مواقع، متمایز کردن محصولات و خدمات خودتان از سایر نمونههای مشابه، افراد بیشتری را به سمت شما میکشاند. در همین راستا پیشنهاد میکنیم مقاله ” معرفی محصول جدید به بازار” را مورد مطالعه قرار دهید.
در مکانهای جدید به تبلیغ بپردازید تا افراد بیشتری محصول شما را ببینند
اگر تا به امروز، محصولات خود را فقط به شیوه ویزیتوری و حضوری میفروختید، حالا میتوانید با ورود به اینترنت، محصولات و خدمات خود را بهصورت آنلاین یا همکاری در فروش به فروش برسانید.
فعالیت در شبکههای اجتماعی نیز، مکان جدیدی برای معرفی محصولات و خدماتتان به جامعه بزرگتری از مشتریان بالقوه است. اگر تنها در یک رسانه اجتماعی فعالیت میکنید، حالا میتوانید استراتژی ورود به بازار چیست؟ در بقیه رسانهها نیز حضور داشته باشید. چرا که هر رسانه، کاربران مجزایی دارند. برای مثال، اگر تابهحال تنها در تلگرام تبلیغ میکردید، وارد اینستاگرام هم شوید و به کمک اینستاگرام مارکتینگ محصول خود را بفروش برسانید.
کاربردهای تازهای را برای استفاده از محصولات و خدمات خود معرفی کنید
با ارائهی کاربردهای تازه برای محصول قدیمی خود، مشتریان بیشتری پیدا خواهید کرد. برای مثال، اگر شما تولیدکنندهی لباسهای بچگانه باشید، میتوانید همان محصولات را برای عروسکسازی نیز بکار ببرید.
به طوری که تولیدیهای عروسک، به مشتریان دیگر شما تبدیل شوند. یا حتی یک تولیدکنندهی شربت، میتواند محصول خود را برای ساخت انواع اسموتی یا دسرهای دیگر مورد استفاده قرار داده و از این طریق، کاربردهای بیشتری برای محصول خود ایجاد کرده و سهم بزرگتری از بازار را به خود اختصاص دهد.
محصول خود را صادر کنید
اگر محصولتان را صرفاً برای بازارهای محلی و داخلی ارائه میکردید، برای توسعه آن میتوانید روی بازارهای بینالمللی حساب کنید. در اینصورت، تولید شما چندین برابر شده و مشتریان بسیار بیشتری را جذب خواهید کرد.
متعلقات بیشتری به محصول خود اضافه کنید
افزودن متعلقات به کالاها، افراد را بیشتر برای خرید آن ترغیب میکند. برای مثال، اگر شما به همراه لوازمالتحریر تولیدی خود، یک عروسک کوچک با همان قیمت قبلی به آن اضافه کنید، قطعاً ارزش بیشتری را به محصول خود افزودهاید و افراد بیشتری آن را به محصولات مشابه ترجیح خواهند داد. شما میتوانید بسته به زمینه شغلی استراتژی ورود به بازار چیست؟ و کاری خود، محصولات مرتبط با آن را اضافه کنید (مانند اشانتیون). اگر تعمیرکار موبایل یا دیگر دستگاههای الکترونیکی هستید، میتوانید خدمات بیشتری را برای مشتریان خود در نظر بگیرید.
تمام موارد فوق در صورتی قابل دسترسی هستند که محصولات و خدمات شما از کیفیت کافی برخوردار باشند. در غیر اینصورت نمیتوان به این پی برد که بازاریابی توسعه ای چیست و همچنین استراتژی شما با شکست مواجه خواهد شد. پس شرط اول که کیفیت است را در تمام قسمتهای کارتان ایجاد کنید تا توسعه محصول جدید ، با راحتی بیشتری برای شما اتفاق بیفتد.
چگونه میتوان از بازاریابی توسعهای برای ارائه محصولات جدید استفاده کرد؟
اگر شما در حال حاضر محصول یا خدمتی برای عرضه در بازار ندارید و به تازگی میخواهید فعالیت حرفهای خود را آغاز کنید، در هر صورت میتوانید بفهمید که بازاریابی توسعه ای چیست و چگونه میتوان از آن بهره گرفت.
چراکه این مدل از بازاریابی نیز هم برای محصولات جدید استراتژی ورود به بازار چیست؟ و هم برای محصولات قدیمی، به خوبی عمل میکند. اما بین عرضه کالا و خدمات جدید با کالاها و خدماتی که قبلاً در بازار وجود داشتند اما قابل توسعه بودند، تفاوتهای بسیاری وجود دارد. برای توسعه محصولات موجود، میتوان از شیوههایی که بیان کردیم استفاده کرد. اما برای توسعه محصولات تازه، باید در اندیشه پاسخ به سؤالات زیر باشید:
- آیا حقیقتاً مردم به این محصول نیاز دارند؟
- آیا این محصول از کیفیت کافی برخوردار است؟
- آیا منابع کافی برای عرضه این محصول یا خدمت را در اختیار دارم؟
- در بهترین حالت، چقدر طول میکشد تا جایگاه خود را در بازار بدست بیاورم؟
- در بدترین حالت، چقدر طول میکشد تا جایگاه خود را در بازار بدست بیاورم؟
ایدههای بسیاری برای تولید محصولات و ارائه خدمات جدید وجود دارد، اما مهمترین نکته در توسعه چنین محصولات و خدماتی این است که جامعه بهصورت انبوه به آنها نیاز داشته یا کیفیت آنها را تأیید کنند. همچنین داشتن سرمایه یا اسپانسر برای تولید و ارائهی انبوه آن نیز جای تحقیق و بررسی دقیق دارد. گاهی افراد در توسعه محصولات و خدمات جدید خود، همه چیز را در بهترین حالت تصور میکنند که اکثراً هم اوضاع بر طبق پیشبینی آنها عمل نمیکند. پس باید همیشه بدترین حالت را نیز در نظر بگیرید.
فیسبوک چگونه از بازاریابی توسعهای کمک گرفت؟
فیسبوک یا «Facebook» در ابتدا، تنها یک برنامهی ساده بود که به دانشآموزان این امکان را میداد تا تصاویر و متون مختلف را به هم به اشتراک بگذارند. اما توسعهدهندگان این برنامه، با دیدن رفتار کاربران خود، هربار بخش جدیدی را به آن اضافه کردند؛ به طوری که امروزه، فیسبوک را به عنوان یکی از اولین، بهترین و محبوبترین رسانههای اجتماعی جهان میشناسند.
فیسبوک در تمام مراحل کار به علایق و رفتار کاربران خود دقت داشت تا بتواند خدمات بیشتری به آنها ارائه کند. اگر فیسبوک به رفتار کاربران خود دقت نمیکرد و سرویس خود را توسعه نمیداد، هرگز نمیتوانست به جایگاه امروزی خود دست یابد.
بنابراین فیسبوک را میتوان یکی از بهترین نمونههایی در نظر گرفت که به کمک آن میتوانیم بفهمیم بازاریابی توسعه ای چیست و ما در کسبکار خود به چه شیوهای میتوانیم از آن بهره بگیریم؟!
در کنار فیسبوک، دیگر برندهای مطرح جهانی مانند نایکی، آدیداس، اپل، سامسونگ، ادوبی و …. نیز با توسعه محصولات و بازارهای خود، هر سال بیشتر از پیش مورد استقبال قرار گرفتهاند و پس از سالها، همچنان در بازار، یکهتازی میکنند. برای آشنایی بیشتر با روش فیسبوک مارکتینگ می توانید مقاله ” استراتژیهای بازاریابی از طریق فیسبوک ” را مطالعه نمایید.
برای استفاده از بازاریابی توسعهای، باید از کجا شروع کنیم؟
برای استفاده از بازاریابی توسعهای، باید محصولات و خدمات خود را به درستی شناخته و با تمام زوایای آن آشنا باشیم. تنها در این صورت است که میتوانیم به توسعه آنها فکر کنیم در غیر اینصورت، عدم شناخت کافی از زمینه کاریمان، هرگز به توسعه آن منجر نخواهد شد.
پس ابتدا باید تمام موارد مربوط به مواد اولیه، کانالهای فروش، تعداد مشتریان، تعداد رقیبان، محصولات مشابه و …. را بررسی کرده و سپس منابع و امکانات خودتان را برای توسعه محصول یا خدمت خود به کار بگیرید. برای مثال، اگر شما در زمینه ارائه نرمافزارهای آموزشی فعالیت میکنید، باید ضمن بررسی و تحقق درباره سایر نرمافزارهای آموزشی موجود، سازندگان آنها، تعداد گزینههایی که در اختیار کاربران قرار میدهند و ….، در فکر افزودن امکانات استراتژی ورود به بازار چیست؟ بیشتر به آن، افزایش سرعت، محیط کاربرپسندتر و …. نیز باشید.
البته اگر همه چیز را بررسی کردهاید، اما هنوز نمیدانید برای شروع باید چکار کنید، در چنین شرایطی، حتماً از متخصصین بازاریابی تیم دکتر ویز مشورت بگیرید.
استراتژی بازاریابی جهانی (Global marketing) چیست؟
تدوین استراتژی بازاریابی جهانی (Global marketing) برای ورود به بازار بین المللی یک ضرورت است. اگر صاحب کسب و کار هستید و قصد حضور در بازار جهانی را دارید باید بدانید که محصولات و خدمات خود را چگونه ارائه کنید تا بتواند در رقابت با محصولات معتبر در دنیا موفق باشد. شما باید نیاز ها و انتظارات گوناگون مشتریان مختلف در نقاط مختلف دنیا را شناسایی و تامین کنید. در این مقاله از سرویس علم و تکنولوژی در مجله کوروش به بحث بازاریابی جهانی پرداخته ایم.
تعریف بازاریابی جهانی (Global marketing)
بازاریابی جهانی (Global marketing) به عنوان یک فرایند تنظیم استراتژی های بازاریابی برای انطباق با شرایط سایر کشور ها تعریف می شود. البته باید گفت که بازاریابی جهانی فراتر از فروش جهانی محصول و یا خدمات شماست. این فرایند کاملا برنامه ریزی شده است. موقعیت یابی، تبلیغ محصول و سایر عملکردها در چارت کامل برنامه ریزی قرار می گیرند. کسب و کار های بزرگ معمولا دفاتری در خارج از کشور دارند. این دفترها مسئولیت بازاریابی را در آن کشور ها بر عهده دارند.
اهمیت بازاریابی جهانی (Global marketing) برای کسب و کارهای کوچک
در حال حاضر با گسترش اینترنت حتی کسب و کار های کوچک نیز می توانند در هر نقطه از جهان به مشتریان خود دسترسی پیدا کنند. شاید یک کسب و کار تصمیم بگیرد که در سطح بین المللی وارد رقابت نشود، اما پس از مدتی از رقبای خود در سطح ملی نیز عقب می افتد. رقبا با ورود به بازار بین المللی می توانند برای خود مزیت رقابتی کسب کنند. بنابر این بهتر است تا با رعایت اصول بازاریابی جهانی (Global marketing) به عرصه بین المللی ورود کرد. حضور بین المللی برای بسیاری از کسب و کار ها الزامی است.
فواید بازاریابی جهانی (Global marketing)
اطلاع از آخرین مطالب جذاب و پرطرفدار
قطعا بازاریابی جهانی (Global marketing) اگر به درستی انجام شود فواید زیادی دارد. اول این که می تواند اثر بخشی محصول یا خدمات شما را بهبود بخشد. هر چه بیشتر رشد کنید، بیشتر یاد می گیرد. هر چه سریع تر یاد بگیرید، در تولید محصولات یا خدمات جدید موثرتر عمل می کنید.
یکی دیگر از مزایای این نوع بازاریابی این است که شما می توانید به عنوان یک کسب و کار یا برند تجاری، مزیت رقابتی قوی داشته باشید. برای رقبا فعالیت در بازار محلی و رقابت در آن عرصه به اندازه کافی راحت است.
رقابت با رقبا
تنها تعداد کمی از کسب و کارها می توانند کار خود را در عرصه جهانی گسترش دهند. از این رو اگر بتوانید در بازار جهانی رقابت کنید، رقبای شما راه سخت تری را استراتژی ورود به بازار چیست؟ پیش رو دارند. در نتیجه شما به یک نیروی قوی در صنعت خود تبدیل شده اید. یکی دیگر از فواید این نوع بازاریابی، آگاهی مصرف کننده از برند، محصول و خدمات شما است.
از طریق اینترنت مصرف کنندگان به سادگی می توانند پیشرفت و توسعه شما را در جهان پیگیری کنند. در نهایت بازاریابی جهانی (Global marketing) می تواند هزینه شما را کاهش دهد. در عین حال پس انداز شما افزایش پیدا می کند. با تمرکز بر بازار های دیگر می توانید با استانداردسازی فرایند های خود به صرفه جویی در مقیاس و دامنه دست یابید.
بازاریابی جهانی (Global marketing)؛ یک مسیر تدریجی
شرکت هایی که به سمت بازاریابی جهانی (Global marketing) در حال تکامل هستند، در واقع کاملا تدریجی این مسیر را طی می کنند. در مرحله اول کسب و کارها باید بر روی بخش داخلی خود متمرکز شوند. آن ها باید فعالیت های خود را در بازار داخلی به طور متمرکز گسترش داده و بهینه سازی کنند. در مرحله دوم شرکت ها می توانند وارد پروسه صادرات شوند.
پروسه بسیار مهم سازگاری
اما مرحله سوم زمانی است که شرکت متوجه شده است که باید بازاریابی خود را برای خارج از کشور نیز بسط دهد. تمرکز کسب و کار در آن زمان به سمت توسعه چند ملیتی سوق پیدا می کند. بنابراین وارد پروسه بسیار مهم سازگاری می شود.
در مرحله نهایی کسب و کارها پس از سازگاری برنامه ها و محصولات خود را برای خدمت به بازاریابی جهانی گسترش می دهند. در این مرحله است که خلق ارزش می شود. تقریبا می توان گفت که هیچ دوره زمانی مشخصی برای این فرایند تکامل وجود ندارد.
استراتژی های بازاریابی جهانی (Global marketing)
استراتژی های بازاریابی جهانی (Global marketing) در واقع اهمیت زیادی در پیشبرد عملکرد کسب و کار در سطح جهانی دارند. برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی جهانی خوب باید بتوانید به چند سوال صادقانه پاسخ دهید. این که در بازار بین المللی در تلاش هستید که به چیزی برسید. در عین حال باید نقاط قوت و ضعف کسب و کار خود را در این بازار شناسایی کنید.
پس از آن باید از خود سوال کنید که چگونه می توان با چالش های موجود در بازار مقابله کرد. این که شما چه پتانسیلی در بازار جهانی خواهید داشت. یک استراتژی بازاریابی جهانی خوب، تمامی مناطق جهان را در نظر می گیرد. پس از آن تلاش بازاریابی بر اساس لحاظ مناطق مختلف در جهان شروع می شود.
تجزیه مناطق
گاهی اوقات استراتژی، همه کشورها را در بر نمی گیرد، بلکه باید در مناطق خاصی اعمال شود. به عنوان مثال شما می توانید مناطقی مانند آمریکای شمالی، آمریکای لاتین، اروپا و خاورمیانه و آفریقا را تجزیه کنید.
یک استراتژی بازاریابی جهانی (Global marketing) تقریبا از چند بخش مهم تشکیل شده است: نام های تجاری یکسان، بسته بندی یکسان، محصولات مشابه و پیام تبلیغاتی استاندارد. همچنین در این استراتژی قیمت گذار هماهنگ، راه اندازی محصول هماهنگ و کمپین های فروش هماهنگ لحاظ شده اند.
اهمیت فرهنگ سازی در برند در بازاریابی جهانی (Global marketing)
یکی از نکات مهمی که در استراتژی بازاریابی جهانی (Global marketing) باید مورد نظر قرار گیرد، بحث فرهنگ غنی و قوی برند است. ایجاد یک برند قوی و ثابت که برای مشتریان آشنا به نظر می رسد، اولویت شرکت هایی است که در سطح بین المللی در حال رشد هستند. با افزایش روز افزون و گسترش اینترنت ساختار برند بیشتر به یک فرهنگ برند تبدیل شده است. به بیان دقیق تر امروزه رایج شده که برندی که از آن حمایت می کنید، فرهنگ شما را منعکس می کند.
یک مثال ساده
اگر فرهنگ برند خود را به خطر بیندازید، کسب و کار شما آسیب پذیر می شود. برای مثال گوگل زمانی که یک موتور جستجوی خود سانسور شده را در چین راه اندازی کرد با واکنش مشتریان مواجه شد. در بازار هیچ حد و مرزی وجود ندارد؛ چه یک برند محبوب باشید و چه یک کسب و کار تجاری کوچک.
توسعه کمپین بازاریابی جهانی (Global marketing)
برای توسعه کمپین خود در بازاریابی جهانی (Global marketing)، چند نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید. شما باید بازار خود را به خوبی بشناسید. هر منطقه رفتارها و هنجارهای مختلفی دارد. بنابراین پیام های بازاریابی شما باید با شناخت از بازار شکل گیرند. در عین حال نباید یک برنامه بازاریابی منسجم را فراموش کنید. شما باید برنامه بازاریابی جهانی خود را با تلاش های محلی خود هماهنگ کنید.
زمانی که بینشی کامل از محیط جهانی داشتید، اقدام به تدوین طرح بازاریابی کنید. پس از آن اهداف خود را مشخص کنید. یکی دیگر از نکات مهمی که باید در نظر بگیرید، بحث بومی سازی ارتباطات است. دانستن زبان و موانع فرهنگی و تنظیم ارتباطات خود برای هر بازار مهم است. شما باید بتوانید تجربه شخصی تری ایجاد کنید.
سخن پایانی
بازاریابی جهانی (Global marketing) نیاز به دانش زبان و شناخت بازار در کشور های مختلف دارد. کشورهایی که قصد توسعه کسب و کار در آن ها را دارید. در عین حال شما باید بتوانید داده های ارزشمندی را از استراتژی های داخلی و محلی کسب و کارهای مشابه در هر منطقه را به دست آورید. این کار باعث می شود تا بتوانید اهداف خود را بهتر مشخص کنید. اما در این میان قدم نخست توسعه کسب و کار و برند تجاری در سطح ملی و محلی است. پس از شناسایی مخاطبان هدف خود در سطح ملی و توسعه محصول به صورت داخلی می توانید آهسته و پیوسته در مسیر توسعه جهانی قدم بردارید.
با استراتژی بازاریابی مخاطبان هدف خود را پیدا کنید
یک استراتژی بازاریابی مستحکم به شما کمک می کند تا به بازار هدف خود برسید، از افرادی که هرگز نام شرکت شما را نشنیده اند تا مشتریان بلندمدت. اگر برنامه مشخصی ندارید، باید تیم خود را جمع کنید و با آنها مشورت کنید و سعی می کنید بفهمید چه چیزی برای برند موثر است و با کار بیهوده و بی هدف پول، زمان و منابع انسانی و مالی خود را از دست ندهید.
استراتژی بازاریابی چیست؟
استراتژی بازاریابی یک شرکت، طرحی برای دسترسی به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریانی است که برای کالاها و خدماتش پول پرداخت می کنند. یک استراتژی بازاریابی شامل:
- ارزش پیشنهادی شرکت
- پیام های برند اصلی
- اطلاعات مربوط به مشتری هدف
- سایر اجزای موثر بر مشتری در سطح بالا
اگر میخواهید پیشرفت کنید و ارتباط خود را با مخاطبان خود حفظ کنید، بسیار مهم است که در کسب و کار بازاریابی در حال توسعه سریع جلو بروید.
بیایید مقاله را با یک مثال جلو ببریم تا درک مطالب عمیقتر و در عین حال راحتتر شود. فرشاد به تازگی یک فروشگاه نانفروشی را افتتاح و فعالیت خود را در فضای مجازی نیز شروع کرده است. او نمیداند که کدام استراتژی برای موفقیت کسب و کار نوپای او جواب میدهد و راهگشاست…
اهمیت استراتژی بازاریابی چیست؟
انتخاب استراتژی بازاریابی صحیح برای کسب و کار شما چندین مزیت را به همراه خواهد داشت، از جمله:
- شرکت شما را نسبت به رقبا برتری می دهد.
- به توسعه کالاها و خدمات با بالاترین پتانسیل سود کمک می کند.
- به شرکت کمک می کند تا بهترین استفاده را از منابع خود برای رساندن پیام فروش به بازار هدف خود انجام دهد.
- این بسیار مقیاس پذیر است، به این معنی که با سازمان شما سازگار است و رشد می کند.
- همچنین می تواند برای آزمایش سناریوهای مختلف و ارائه بهترین نتایج در حالی که مطالعات موردی و آمارهای آینده را ارائه می دهد، قابل تکرار باشد.
یک برنامه بازاریابی قوی و ایده آل شامل عناصر زیر خواهد بود:
- تیم خود را در بستر مجموعه ای از اهداف هماهنگ می کند
- به شما کمک می کند تا تلاش های خود را با اهداف شرکت خود مرتبط کنید
به شما امکان می دهد تعیین کنید چه چیزی با مخاطبان شما ارتباط دارد و آن را آزمایش و تحلیل کنید.
مراحل استراتژی بازاریابی چیست؟
جدای از نکاتی که در بخش فوق این مقاله مطرح شد؛ موارد کلیدی که باید هنگام کار بر روی استراتژی بازاریابی شرکت خود بگنجانید چیست؟ بیایید با هم مروری بر آنها داشته باشیم:
1- با یک برنامه بازاریابی مستند شروع کنید
برای شروع، همه چیزهایی را که یاد میگیرید و انجام میدهید مستند کنید تا همه بازاریابان، آژانسها، مدیران اجرایی و سایر ذینفعان سازمان شما موارد زیر را درک کنند:
- چه کسی را هدف قرار می دهید
- اهداف شما چیست
- چگونه خود را از رقبا متمایز کنید
- چگونه به مخاطب خود دسترسی پیدا کنید
- چه چیزی موفقیت شما را می سنجد
مستندسازی برنامه محتوای شما برای اثربخشی تلاشهای بازاریابی محتوای شما بسیار مهم است.تعیین اهداف اغلب می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد. اعتقاد بر این است که نوشتن (یا تایپ کردن) اهداف به آنها اجازه می دهد تا بیشتر در ذهن شما جا بیفتند.
بازاریابان سازمان یافته 674 درصد بیشتر احتمال دارد که موفقیت شرکت خود را گزارش کنند.
ما می دانیم و درک می کنیم که ایجاد یک استراتژی بازاریابی از همان ابتدا چقدر ممکن است دلهره آور باشد. به همین دلیل است که در ادامه سعی میکنیم این مراحل را با هم طی کنیم
2- مخاطب و بازار خود را بشناسید
در مورد انتظارات مشتری تحقیق کنید. بازاریابی موثر، مخاطب خاصی را هدف قرار می دهد. دانستن اینکه آن افراد چه کسانی هستند می تواند به شما کمک کند تا فروش موثرتری داشته باشید. شما می توانید با تحقیق و تجزیه و تحلیل کافی، شمایل بازاریابی هدف خود را مشخص کنید.
روندهای بازار را شناسایی کنید
در حالی که درک مخاطبان فقط می تواند شما را به این نتیجه برساند، دانستن روندهای بازار شما را در مسیر خود حفظ می کند. شناسایی و دانستن روندهای فعلی در بازار به شما کمک می کند تا خود را ارتقا دهید و در جریان رقابت قرار بگیرید.
رقابت و پیشنهاد فروش منحصر به فرد خود را پیدا کنید
تجزیه و تحلیل رقابتی فرآیند تعیین نقاط قوت و ضعف رقبای شما برای به دست آوردن درک بهتری از نحوه انجام تجارت و دستیابی به مخاطبان جدید است. انجام یک مطالعه رقابتی برای تعیین اینکه چگونه کل سازمان خود را اداره خواهید کرد بسیار مهم است.
تحلیل SWOT به نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات یک شرکت اشاره دارد. این می تواند به شما در تعیین اینکه چه چیزی شما را از رقبایتان جدا می کند و منابع موجود برای استفاده از آن فرصت کمک می کند.
شخصیت خریداران خود را دسته بندی کنید
شخصیت بازاریابی شما سندی است که چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا و چرا از مخاطبان هدف شما و داده های جمعیت شناختی گسترده ای مانند جنسیت، عنوان شغل، عملکرد شغل، اندازه کسب و کار، اندازه تیم، الزامات، نقاط درد و مشکلات را پوشش می دهد.
3- ارزش پیشنهادی و متمایزکننده های کلیدی خود را تعریف کنید
ارزش و پیشنهاد برند خود را شناسایی کنید
در حالی که لوگو، کالاها، وب سایت و حتی تلاش های بازاریابی دیجیتال شما ممکن است تکامل یابد، یک ثابت باید ارزش های برند شما باشد. ارزش های اساسی برند شما اصولی هستند که کسب و کار خود را بر اساس آنها پیدا کردید.
آنها به عنوان قطب نمایی برای روایت، فعالیت ها، رفتارها و فرآیند تصمیم گیری برند شما عمل می کنند.
صدای برند منحصر به فرد خود را تعریف کنید:
صدای برند: اصطلاح صدای برند به شخصیت و احساسات القا شده در ارتباطات یک شرکت اشاره دارد. این شامل کلمات و زبانی است که شما برای شخصیت و تصویری که توسط اجزای بازاریابی شما ایجاد می شود، به کار می گیرید.
شما باید اطمینان حاصل کنید که پیام شما بالاتر از رقبا شنیده می شود و تأثیری ماندگار بر مشتریان بالقوه می گذارد.
هویت بصری خلاق خود را ایجاد کنید
طراحی برند شما مدافع آشکار آن است. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، ظاهر بصری برند شما می تواند کسب و کار شما را شکست دهد یا پیروز کند.
هویت بصری منحصر به شرکت های بزرگ نیست. شرکتهای کوچک نیز ممکن است با هزینهای ناچیز این مساله را توسعه دهند. ما قویاً به شما توصیه می کنیم که یک هویت بصری عالی ایجاد کنید، حتی اگر تازه شروع کرده اید.
موقعیت و پیام رسانی برند خود را مستند کنید
موقعیت نام تجاری تعیین می کند که محصول شما چگونه دیده می شود، در حالی که پیام به عنوان وسیله ای برای تقویت این ادراک عمل می کند. آنها با هم موقعیت شرکت شما را در بازار مشخص می کنند و در نهایت موفقیت بلندمدت آن را تعیین می کنند.
4- اهداف و اهداف بازاریابی را تعیین کنید
اهداف استراتژی ورود به بازار چیست؟ بازاریابی چیست؟
هدف بازاریابی شما یک آمار تعریف شده، قابل سنجش، آرمانی، معقول و محدود به زمان است که به عنوان نیروی محرکه همه تلاش های بازاریابی شما عمل می کند.بازاریاب هایی که اهداف و مقاصد خود را مستند می کنند، به احتمال زیاد آنها را تا پایان می بینند.
اهداف بازاریابی اهداف قابل سنجشی هستند که نتیجه مطلوب رویکرد بازاریابی شما را مشخص می کنند. هدف اصلی آنها هدایت تلاش های بازاریابی شما به سمت نقاط عطف خاص است.
اهداف هوشمند( SMART ) را مستند کنید
بسیار مهم است که اطمینان حاصل کنید که اهداف بازاریابی شما مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان هستند ( یا به اختصار SMART). رویکرد SMART ، یک سرپرست را قادر می سازد تا فعالیت های بازاریابی را به طور موثر مدیریت کند و موفقیت اهداف جدید را پیش بینی کند.
5- روش ها و رسانه های بازاریابی را برای دستیابی به مخاطبان هدف خود شناسایی کنید
کانال های بازاریابی خود را تعریف کنید
هر تکنیک یا پلتفرمی که برای تبلیغ یک محصول یا خدمات به مشتریان استفاده می شود، کانال بازاریابی محسوب می شود. هدف اساسی انتقال مالکیت محصول یا خدمات از تولید کننده به مصرف کننده است.
تاکتیک های بازاریابی خود را انتخاب کنید
تاکتیک های بازاریابی، اقداماتی هستند که برای پیشبرد یک محصول یا خدمات برای دستیابی به اهداف بازاریابی مشخص استفاده می شوند.
مطالعه موردی نمونه ای از رویکرد بازاریابی است. مقالات وبلاگ، کاغذهای سفید و ویدئوها نمونه هایی از مطالبی هستند که ممکن است برای اجرای آن تکنیک بازاریابی مورد استفاده قرار گیرند.
6- اجرا و انتشار فعالیت های بازاریابی
اجرای بازاریابی نحوه تبدیل طرح بازاریابی شما به واقعیت است. قبلاً میدانید که استراتژی بازاریابی به عنوان نقشه راه برای انتخاب، اولویتبندی، برنامهریزی و در نهایت اجرای وظایفی است که در نهایت به سود کسب و کار شما میشوند.
7- اندازه گیری و تجزیه و تحلیل نتایج
متریک بازاریابی یک معیار قابل اندازه گیری است که برای ردیابی اثربخشی یک کمپین بازاریابی استفاده می شود.
آنها برای کل سازمان شما ضروری هستند. بدون آنها، تعیین تأثیر دقیق بازاریابی بر یک تجارت دشوار است.
13 نوع استراتژی بازاریابی کدامند؟
- استراتژی موقعیت یابی برند
استراتژی برند یک طرح جامع برای پیوند دادن ارزش متمایز شما به هدف مناسب در هر نقطه تماس با مشتری است.
شما می توانید با طراحی موقعیت برند خود را قبل از انتشار محتوا و تعریف صدای برند خود به مشتریان تعیین کنید.
روابط عمومی مسئول ایجاد و حفظ ارتباط مثبت با مردم است. برای جلوگیری از عقب ماندن، بازاریابان باید بیاموزند که چگونه فعالیت های روابط عمومی خود را به طور موثر با سایر جنبه های بازاریابی مرتبط کنند.
فعالیت های روابط عمومی شما باید با استفاده از استراتژی های مناسب، مخاطبان مناسب را هدف قرار دهد و هر استراتژی باید دارای اهداف قابل سنجش باشد.
بازاریابی محصول مانند رابط بین فروش، بازاریابی و توسعه محصول است. اکثر عملیات بازاریابی محصول اغلب در یک سوم پایین قیف بازاریابی متمرکز می شوند – چیزی که به کسی در تصمیم گیری نهایی برای خرید و تبدیل شدن به مشتریان موفق و وفادار کمک می کند. برای نتایج بهتر می توانید بازاریابی محصول را استراتژی کنید.
برای موفقیت به عنوان یک کسب و کار در دنیای دیجیتال امروزی، یک برنامه بازاریابی دیجیتالی ساختاریافته لازم است.
برخی از نکات مفید و موارد دیگر را میتوانید در مبحث بازاریابی دیجتال در این مقاله به صورت کامل مطالعه کنید
5. استراتژی بازاریابی درونگرا
این استراتژی برای جذب و جذب مشتریان، سازمانی را ایجاد می کند که ارزش ارائه می کند و اعتماد را به دست می آورد.
بازاریابی درونگرا به جای قطع رابطه با افرادی که علاقه ای به محصولات شما نشان نداده اند، به دنبال جذب کسانی است که قبلاً به نیاز خود اذعان کرده اند.
سئو عمدتاً با محتوا سروکار دارد. با بازاریابی محتوا، سئو همانطور که می شناسیم سرعت بیشتری گرفت و محبوبیت پیدا کرد. امروزه بازاریابان محتوا پتانسیل بیشتری نسبت به همیشه برای استفاده از استراتژی سئو محور دارند.
استراتژی محتوا به انتشار محتوای موفق ختم می شود. در حالی که ممکن است مطالب و قطعات وبلاگ خود را آماده کرده باشید، تبلیغ آنها و اطمینان از دستیابی آنها به مخاطبان چالشی کاملا متفاوت است.
استراتژی محتوای رسانههای اجتماعی اطلاعاتی را که در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مختلف منتشر میکنید، جزئیات میدهد و در عین حال نحوه ارتباط با مخاطبان خود را نیز تعریف میکند.
این استراتژی در زمان شما صرفه جویی می کند و به شما کمک می کند تا حساب های رسانه های اجتماعی خود را به طور موثرتری مدیریت کنید.
استراتژی بازاریابی ایمیلی برای هر کسب و کاری بسیار مهم است زیرا سازمان ها از طریق ایمیل با مشتریان درگیر می شوند، آنها را تقسیم بندی می کنند و برنامه های بازاریابی بعدی خود را استراتژی می کنند.
بازاریابی ویدئویی یک روند رو به افزایش است. بازده بازاریابی از YouTube و TikTok گواه این امر است. تولید محتوای ویدیویی با کیفیت بالا زمان بر است. ولی ارزش هزینه و زمان را دارد زیرا که امروزه افراد به ویدیو ها بازخورد بسیار بهتری نسبت به سایر محتواها دارند.
استراتژی بازاریابی که بر تقویت وفاداری، شایستگی و مشارکت کارکنان از طریق “فروش” محصول و چشم انداز شما به آنها تمرکز دارد، استراتژی بازاریابی داخلی نامیده می شود.
شما می خواهید کارکنان شرکت واقعاً بفهمند که چرا محصولات شما را می فروشند تا بتوانند پیامهای بازاریابی را به دیگران از جمله مشتریان شما به خوبی منتقل کنند.
طرح تحریریه فرمتهای محتوا، کانالهای توزیع و رویههایی را مشخص میکند که به فعالیتهای بازاریابی شما نیرو میدهد و شما را قادر میسازد تا به اهداف بازاریابی خود برسید و همیشه روی مخاطب هدف شما متمرکز است. در نتیجه، یک استراتژی ویراستاری معیارها و انتظارات روشنی را برای تولید محتوا بر اساس خواستههای مخاطبان ایجاد میکند.
- استراتژی بازاریابی تجارت الکترونیک
بازاریابی اولین نکته ای است که هنگام راه اندازی یک فروشگاه تجارت الکترونیک مورد توجه قرار می گیرد. هنگامی که تصمیم گرفتید چه چیزی را ارائه دهید، احتمالاً تعجب خواهید کرد که چگونه ترافیک سایت خود را افزایش دهید و این ترافیک را به فروش تبدیل کنید.فهمیدن اینکه چگونه استراتژی بسازید می تواند بسیار دلهره آور باشد. اما نگران نباشید، زیرا ما چندین پست اختصاصی در مورد استراتژی بازاریابی داریم تا به افزایش فروش شما کمک کند.
استراتژی معاملاتی چیست؟ انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه
برای حضور در بازارهای مالی باید برنامه داشت. طراحی یک برنامه یا استراتژی معاملاتی یکی از مهمترین اقدامات برای شروع فعالیت در بازار سرمایه است. شاید هر فردی احساس کند در ذهنش برنامهای برای کسب سود دارد اما تا زمانی که این برنامه به یک استراتژی مدون و هدفدار تبدیل نشود، شانس کسب موفقیت اندک خواهد بود. استراتژیهای معاملاتی متنوع هستند. سرمایهگذار باید با توجه به شرایط یک روش مناسب برای کسب سود انتخاب کند. برای شناخت استراتژی معاملاتی و انواع آن با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
اگر بخواهیم استراتژی یا برنامه معاملاتی را به سادهترین شکل بیان کنیم میتوانیم از جمله «در چه زمانی چه سهمی بخریم» استفاده کنیم. استراتژی معاملاتی به ما نشان میدهد در چه زمانی باید چه اقدامی داشته باشیم. ورود و خروج از بازار، خرید و فروش سهم، تغییرات سبد دارایی، تغییر میزان نقدینگی و … از جمله اقداماتی است که در استراتژی معاملاتی مشخص میشود.
برخی از بازارهای مالی یک طرفه هستند. یعنی سرمایهگذار میتواند تنها برای زمان خرید سهم به صورت قطعی برنامهریزی کند. در نتیجه استراتژی معاملاتی چنین افرادی باید بر پایه زمان و میزان خرید شکل بگیرد و حالتهای متنوعی برای فروش سهم طراحی شود.
تحلیل تکنیکال چیست و چه نقشی در برنامه معاملاتی دارد؟
قبل از آن که بخواهید استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید باید با مفاهیمی مثل تحلیل تکنیکال آشنا شوید. تجزیه و تحلیل تکنیکال سهم شامل اقداماتی میشود که بر پایه مفاهیم و فرمولهای ریاضی و آماری، آینده نمودار و قیمت دارایی یا سهام را پیشبینی میکند. در تحلیل تکنیکال به اخبار، اعتبار تیم توسعه، بحرانها و اتفاقات جهانی و … توجه نمیشود و تنها دادههای ریاضی مثل قیمت، حجم خرید و فروش، میزان عرضه و تقاضا، حرکات نمودار و … مورد بررسی قرار میگیرد. گرچه امروزه شاخصهایی مثل ترس و طمع در بازار کریپتو طراحی شدهاند که هیجانها و احساسات کاربران را مورد ارزیابی قرار میدهد اما باز هم نتیجه روی کاغذ و به وسیله فرمولها تعیین میشود.
تحلیل تکنیکال به روشهای متنوعی انجام میشود. تحلیل بر اساس معاملات روزانه، نوسانها، موقعیت بازار و اسکالپینگ (Scalping) از جمله روشهای تحلیل تکنیکال و تدوین برنامه معاملاتی است.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای بسیار متنوعی برای فعالیت در بازارهای مالی طراحی شده است. علاوه بر این که خصوصیات بازارهای مالی متفاوت است، دیدگاه و نظرات کارشناسان نیز تفاوتهای زیادی دارد. از طرفی هر شخصی شرایط خاص خودش را دارد و نمیتواند از هر استراتژی یا برنامهای برای کسب سود و سرمایهگذاری استفاده کند.
استراتژی ابزار محور (اندیکاتوری)
اندیکاتورها یا شاخصها اعدادی هستند که از فرمولها و ابزارهای ریاضی حاصل میشوند. این اعداد به صورت چارت، نمودار خطی یا اشکال ریاضی ترسیم میشوند تا دیدی روشن از وضعیت بازار به سرمایهگذار بدهند.
امروزه اندیکاتورهای بسیار زیادی طراحی شده است. برای مثال در بازار کریپتو شاخصهایی مثل ترس و طمع، دامیننس، مارکت کپ و … در کنار قیمت و حجم خرید و فروش به سرمایهگذاران کمک میکنند تا بهترین تصمیمات ممکن را بگیرند.
استفاده از این استراتژی معاملاتی سادهترین راه برای ورود به بازارهای مالی است. در صورت استفاده از این استراتژی باید دقت داشت که شاخصها همیشه پیشبینی صحیحی از آینده ندارند. علاوه بر این هر شاخص در بازه زمانی خاصی محاسبه میشود. بنابراین در زمان سنجش شاخصها باید به همخوانی بازههای زمانی دقت کرد.
یکی دیگر از چالشهای مهم مربوط به استراتژی معاملاتی ابزار محور، درک صحیح هر اندیکاتور است. برای مثال افزایش مارکت کپ همیشه ناشی از افزایش تقاضا نیست و گاهی رشد قیمت موقتی و کاذب باعث افزایش ارزش بازار میشود.
استراتژی پرایس اکشن
پرایس اکشن را میتوان اساسیترین روش تحلیل تکنیکال و تعیین استراتژی معاملاتی دانست. در این روش هیچ شاخصی بررسی نمیشود و تنها نمودار قیمت مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. البته نمودار قیمت دارای جزییات متعددی مثل قیمت باز شدن، سطح بسته شدن، بالاترین و پایینترین نرخ دوره زمانی و صعود یا سقوط قیمت در محدوده مورد نظر است.
بر خلاف روش ابزار محور که یادگیری جزییات آن در بازارهای مالی مختلف متفاوت است، با یادگیری روش پرایس اکشن میتوان در تمام بازارهای مالی سرمایهگذاری را آغاز کرد. این روش تمام تمرکزش را روی اتفاقات زمان حال قرار میدهد و سبب اخذ تصمیماتی منطقی و لحظهای میشود.
استراتژی محاسباتی
این استراتژی استراتژی ورود به بازار چیست؟ معاملاتی به کمک فرمولهای ریاضی طراحی شده است و نیازی به تحلیل ندارد. در حقیقت استراتژی محاسباتی یک مدل ساده شده از استراتژی بازار محور است. مارتینگل یا گرید از جمله معروفترین استراتژیهای معاملاتی است که توسط تریدرها و سرمایهگذاران زیادی مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش دادهها وارد فرمولهای ریاضی میشوند. نتایج فرمولها برابر با تصمیمات سرمایهگذار است. یعنی فرمولها به شما اعلام خواهند کرد که زمان مناسب برای خرید و فروش یا هر اقدام دیگری چه موقعی خواهد بود.
بهترین راهکار برای استفاده از این برنامه معاملاتی، بهرهگیری از معاملات خودکار است. لازم به ذکر است که بیدقتی در این روش ممکن است خساراتی سنگینی را ایجاد کند.
استراتژی ترکیبی
زمانی که سرمایهگذار از چندین برنامه معاملاتی به صورت همزمان استفاده کند میتوان گفت در حال اجرای استراتژی ترکیبی است. بسیاری از سرمایهگذاران و تریدرهای موفق از همین روش برای فعالیت در بازارهای مالی استفاده میکنند. در این روش تمام احتمالات و پیشبینیها بررسی خواهد شد. هر کدام از استراتژیهای ذکر شده مزیتها و معایبی دارند و در صورت استفاده همزمان از چند استراتژی، میتوان امید داشت که تاثیر معایب به حداقل برسد.
باید دقت داشت که به کار بستن استراتژی معاملاتی ترکیبی بسیار وقتگیر و چالشبرانگیز خواهد بود. بنابراین افرادی که وقت و حوصله زیادی برای تدوین استراتژی و برنامه معاملاتی دارند میتوانند از این روش استفاده کنند.
جمعبندی
حضور در بازار بدون داشتن استراتژی معاملاتی بازی با سرنوشت داراییها است. یک برنامه معاملاتی خوب میتواند مهمترین عامل برای کسب ثروت باشد و استراتژی نامناسب یا ناقص نیز سرمایهگذار را به مرز ورشکستگی خواهد رساند. امروزه استراتژیهای متنوعی طراحی شده است اما بهتر است تا حد امکان از دو یا چند روش به صورت همزمان استفاده کرد تا درصد خطا و احتمال شکست به کمترین میزان ممکن برسد. هر چه آگاهی ما از جزییات استراتژیهای معاملاتی افزایش یابد، تصمیمات بهتری در شرایط و موقعیتهای مختلف خواهیم گرفت و هر چه تصمیمات بهتری اخذ کنیم، سود بیشتری کسب خواهیم کرد.
توسعه بازار
استراتژی توسعه بازار یک برنامه استراتژیک کوچک است که برای کمک به شرکت ها به منظور معرفی و انتقال محصولات جدید به بازار، افزایش سهم موجود خود در بازار و یا گسترش استفاده از محصولات فعلی خود برای انجام کارهای جدید طراحی شده است. استراتژی توسعه بازار مستلزم گسترش بازار بالقوه از طریق کاربران جدید یا استفاده های جدید است. کاربران جدید می توانند به عنوان بخش های جغرافیایی جدید، بخش های جمعیتی جدید، بخش های جدید سازمانی یا بخش های روانشناسی جدید تعریف شود.
کلیدی ترین مبحث در موضوع توسعه بازار، شناخت عملکرد فعلی ما در مقابل آنچه می خواهیم عملکرد آینده ما باشد، می باشد. توسعه بازار، استفاده از محصول یا خدمتی که موجود است برای جذب بازاری جدید است، در حالی که نفوذ در بازار، تلاش برای کاوش عمیق تر در یک بازار موجود است.
اجرای استراتژی توسعه بازار
روش های ایده آل یک استراتژی توسعه بازار برای هر تجارت متفاوت است، بنابراین باید در مورد این نوع استراتژی به گونه ای فکر کنید که متناسب با عملکرد و نوع محصول یا خدمات شما باشد. در اینجا دو مثال برای بررسی وجود دارد:
استفاده جدید را برای محصول موجود خود پیشنهاد دهید
کشف کاربردهای جدید برای محصول، شما را قادر می سازد تا به مشتریان جدید تبلیغ کرده و بازارهای جدید را گسترش دهید. انسان ها موجوداتی کنجکاو هستند که در خلاق بودن و بداهه نوازی با ابزارهایی برای انجام کار فوق العاده هستند، بنابراین به این نحوه که فکر می کنید محصول شما در حال استفاده است، ممکن است کاملاً صحیح نباشد. نظرسنجی و مصاحبه با مشتریان و تیم شما می تواند روش های خلاقانه ای را نشان دهد که مردم از محصول شما برای حل مشکلات خود استفاده می کنند. به نوبه خود، این می تواند ایده های تازه ای در مورد نحوه بازاریابی، ارائه دهد.
گسترش جغرافیایی
اگر محصول شما از یک منطقه کوچک شروع شده است، گسترش به مناطق جدید ملی یا بین المللی ممکن است مرحله بعدی توسعه بازار شما باشد.
اگر شناسایی و توسعه بخش های جدید بازار الویت شماست، باید در این زمینه دقت لازم را داشته باشید:
- چه منابع کافی برای گسترش به بازار جدید داشته باشید؟
- آیا محصول شما در نهایت در این بازار جدید موفق خواهد بود یا خیر؟
- آیا بازار به اندازه کافی با ارزش خواهد بود که بتواند منابع، بودجه و تلاش خود را در این جهت گسترش دهد؟
- این که آیا بازار جدید بالقوه در حال حاضر بیش از حد اشباع شده است، یا اینکه می توانید سهم بازار را بدست آورید و رقابتی بمانید؟
اجرای استراتژی نفوذ در بازار
از آنجا که استراتژی نفوذ در بازار کمترین خطر را دارد، بیشتر شرکت ها از اینجا شروع می کنند و سعی می کنند بدون ریسک ذاتی و ورود به بازارهای جدید، راه هایی برای رشد پیدا کنند. به عنوان مثال، قبل از اجرای استراتژی توسعه بازار، ممکن است بخواهید:
برای به دست آوردن سهم بازار بیشتر از رقبا، محصول خود را جذاب تر کنید
رقابت شدید است، مهم نیست که در کدام شغل فعالیت می کنید. یافتن راه هایی برای تمایز خود از سایر شرکت ها در فضای شما – از جمله ارائه پشتیبانی بهتر، قیمت گذاری رقابتی تر یا ویژگی های اضافی که مورد تقاضا بوده و توسط رقبای شما ارائه نمی شود، می تواند مشتریان را ترغیب کند تا روی محصول شما سرمایه گذاری کنند.
خریداران را در بازار فعلی خود جذب کنید
آزمایش های رایگان، بازاریابی محتوا هدفمند، تبلیغات و آزمایش استراتژی های قیمت گذاری می تواند بخش مفیدی از استراتژی توسعه بازاریابی شما باشد، زیرا آنها می توانند کاربران موجود در بازار شما را به مشتری تبدیل کنند.
نفوذ بازار یک استراتژی عالی برای شروع است، اما تنها می تواند وضعیت فعلی شما را به خودی خود سوق دهد. در بعضی مواقع برای ادامه رشد مداوم ممکن است شما نیاز به در نظر گرفتن یک استراتژی پاداش بالاتر داشته باشید. این جایی است که توسعه بازار به عنوان یک استراتژی سودمند مطرح می شود.
مثال استراتژی توسعه بازار:
اسلک زندگی را به عنوان یک ابزار داخلی شرکت آغاز کرد. بخشی از استراتژی توسعه بازار Slack شامل وسواس در مورد رفتار کاربر برای افزایش استفاده از آن و رشد درآمد حاصل از محصول موجود است. همانطور که تکامل یافته اند، Slack توانست نحوه استفاده مشتریان از این ابزار را حس کند. این به آنها امکان می دهد ارزش نرم افزار خود را بهتر بیان کنند.
این تمایز در بازار، آنها را از سایر محصولات با ویژگی های بسیار مشابه جدا کرده است. دیگر ابزار آنها فقط یک سکوی پیام رسانی گروهی دیگر نبود، این برای مشاغلی بود که می خواهند با “75٪ ایمیل کمتر” ، “مدیریت دانش صفر تلاش” و ارتباطات تیمی که “هر لحظه قابل جستجو و در دسترس هستند، ساده و صرفه جویی کنند.
Slack با گوش دادن به آنچه مشتریانشان می خواهند، توانسته است تغییرات جزئی را در برنامه خود ایجاد کند تا کاربران جدیدی را در بازارهای جدید جذب کند. هم اکنون نیز با بسیاری از محصولات محبوب SaaS مانند Dropbox ، Zendesk و Zapier یکپارچه شده است تا از رشد مداوم و پذیرش کاربر اطمینان حاصل شود.
توسعه بازارـ فیس بوک
مانند Slack، فیس بوک به عنوان ابزاری کوچک و بومی سازی شده آغاز شد. این دانشجویان را قادر می سازد تا عکس های سر را مقایسه كنند و انتخاب كنند چه كسی جذاب است یا نه. با تبدیل شدن این نرم افزار به فیسبوکی که امروزه می شناسیم، دستیابی کاربران جدید و بازارها به منظور گسترش، اهمیت بیشتری پیدا کرد.
به عنوان ابزاری که استفاده از آن برای هر کسی رایگان است، برای تیم فیسبوک مهم بود که تمرکز جدی روی رفتار کاربر داشته باشد. با نگه داشتن هرچه بیشتر افراد در برنامه تا آنجا که ممکن است، می توانند درآمد بیشتری را از طریق تبلیغات به این کاربران هدایت کنند.
با تمرکز اصلی در مورد چگونگی استفاده مردم از برنامه و کارهایی که سعی می کنند در حین انجام آن انجام دهند ، فیس بوک می تواند دائماً استراتژی های جدید بازار را برای رشد اقتصادی، همه در محصول اصلی خود توسعه دهد.
توسعه بازارـUber
Uber، طی دهه گذشته از طریق ترکیبی منحصر به فرد از استراتژی متنوع سازی (یعنی تحویل غذا ، دوچرخه ، اسکوتر و غیره) ، استراتژی توسعه بازار (یعنی به اشتراک گذاری سوارکاری ، ارتقاء لوکس و غیره) ، رشد چشمگیری داشته است. و استراتژی توسعه محصول در سال 2009 توسعه یافته و ابتدا در سال 2010 به یك بازار كوچك سان فرانسیسكو معرفی شد، استراتژی تهاجمی توسعه بازار Uber تا سال 2020 به بیش از 700 شهر در سراسر جهان رسیده است. مطلع بودن از هزینه جذب مشتری نیز یکی از المان هایی بود که کمک شایانی به uber در این مسیر داشته است.
وظایف مدیر توسعه بازار
همانطور که گفته شد، مدیر توسعه بازار نقشی اساسی در ایجاد تغییر و تحولات آینده کسبوکار شرکتها بازی می کند. در ادامه به طور خلاصه به شرح وظایف کلیدی یک مدیر توسعه بازار می پردازیم که شامل موارد زیر می شوند:
- برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی توسعه بازار برای مشتریان جدید و برقراری ارتباط با مدیران شرکت های تامین کننده خدمات مورد نیاز در زنجیره ارزش کسب وکار شرکت.
- نظارت و رهبری پروژه های توسعه بازار شرکت.
- تجزیه و تحلیل بازار برای شناخت فضای رشد جدید. تحلیل جذابیتها، نیازها و فرصتهای بازار برای ایجاد ارزشهای جدید برای مشتریان و ارائه راهکارهای موثر در این راستا.
- گسترش فرصتهای جدید در کسبوکار، تجاری کردن آنها و افزایش سود حاصل از رشد کسبوکار جدید.
- تبدیل ارزش هایی که کاربرد محصولات و تجربه خدمات شرکت به مشتری ارائه می دهد، به اطلاعات کاربردی برای گروه تبلیغاتی شرکت به منظور تعیین استراتژی های جدید ارائه کالا و خدمات.
چگونه می توان یک استراتژی توسعه بازار برای خودمان طراحی کرد
ایجاد یک استراتژی توسعه بازار برای هر کسب و کاری حیاتی است. بدون داشتن استراتژی توسعه بازار تلاش های شما برای جذب مشتریان از اثر گذاری کمتری برخوردار است. استراتژی شما باید به گونه ای باشد که نیاز های مشتریان را به خوبی پوشش بدهد و در عین حال باعث ایجاد روابط بلند مدت بین شما و مشتریان بشود. برای تحقق این امر باید استراتژی های خود را انعطاف پذیر طراحی کنیم بطوری که بتواند به تغییرات نیاز مشتری و تقاضای او به خوبی پاسخ دهد. در ابتدا باید نقاط قوت و ضعف خود را درک کنیم و پس از آن به توسعه استراتژی ها پرداخت و همچنین مشکلات و چالش های استراتژی بیان شوند.
خطرات و تهدیدات پیش رو برای مدیران توسعه بازار
یک مدیر بازاریابی در صورتی می تواند در کار خود موفق باشد که بازار مورد نظر را به درستی مطالعه کند و بشناسد. شناخت بازار یکی از اصول مهم موفقیت هر مدیر توسعه بازاری است ولی همه چیز نیست، زیرا مواردی ممکن است پیش بیاید که می تواند تهدید آمیز باشد و منجر به تجربه ناکامی و ناامیدی گردد. از جمله این موارد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
دیدگاه شما