تفاوت سود و سودآوری و نقش آنها در عملکرد مالی شرکت
هر چند این دو اصطلاح به جای یکدیگراستفاده می شوند؛ اما مفهوم سود و سودآوری یکسان نیستند. هر دو مفهوم، از معیارهای حسابداری در تحلیل موفقیت مالی یک شرکت هستند. اما تفاوتهای مشخصی بین این دو وجود دارد. سرمایه گذاران برای تعیین مناسب این که آیا یک شرکت از نظر مالی آماده رشد است یا خیر، باید ابتدا درک کنند که چه چیزی سود شرکت را از سودآوری آن متمایز می کند.
تعریف سود
سود یک عدد قطعی است که با میزان درآمد یا بازده مالی افزون برهزینه های جاری شرکت، تعیین می شود. نحوه محاسبه آن به این صورت است: کل میزان درآمد منهای کل هزینه های محاسبه شده شرکت و درصورتحساب سود و زیان شرکت ذکر می شود. صرف نظر از حجم و حوزه تجارت یا صنعتی که درآن فعالیت می کند، هدف یک شرکت همیشه سود بردن است.
تعریف سودآوری
سودآوری ارتباط نزدیکی با سود دارد؛ اما با یک تفاوت کلیدی. در حالی که سود یک مقدار مطلق است، سودآوری نسبی است. ازاین معیار برای تعیین دامنه ی سود شرکت با در نظر گرفتن اندازه ی کسب و کار، استفاده می شود. سودآوری یک معیار اندازه گیری بهره وری و در نهایت بیانگر موفقیت و شکست یک کسب و کاراست. تعریف دقیق تر سودآوری، توانایی یک کسب و کار در ایجاد بازده مالی مبتنی بر منابع خود در مقایسه با یک سرمایه گذاری جایگزین است. با وجودی که یک شرکت می تواند سود ببرد اما این به معنی سودآوری شرکت نیست.
کاربردهای سودآوری در دنیای واقعی
سرمایه گذاران برای تعیین ارزش سرمایه گذاری در یک شرکت، تنها به محاسبه ی سود اکتفا نمی کنند. در عوض تحلیل سودآوری شرکت برای درک اینکه آیا شرکت بطور موثر از منابع و سرمایه ها استفاده می کند، امری ضروری است. ممکن است یک شرکت در ظاهر سودآور باشد ولی سود ده نباشد. معیارهایی برای افزایش سودآوری و رشد کلی شرکت وجود دارد. پروژه های ناموفق می توانند به سرعت یک شرکت را به زمین زده و آن را در انبوه هزینه ها غرق کند. شرکت ها می توانند با استفاده از شاخص های سودآوری بفهمند آیا یک پروژه ارزش پیگیری دارد یا خیر و درصد شکست را پایین بیاورند. این معیار، نگرش مدیریت شرکت را به سمت مقایسه سود و هزینه های یک پروژه هدایت می کند و با تقسیم ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی به سرمایهگذاری اولیه پروژه، محاسبه میشود.
نظریه حاشیه سود
یک شرکت همچنین می تواند سودآوری را از طریق تئوری حاشیه سود، افزایش دهد. یکی از گامهای نخستین برای افزایش سودآوری افزایش فروش است؛ که نیاز به افزایش تولید دارد. نظریه ی حاشیه سود بیان می کند که افزودن کارکنان تا یک حد مشخص می تواند استفاده از سرمایه را تا حد بسیاری افزایش دهد. فراتراز آن افزایش تعداد کارکنان به کاهش بازده و در نهایت سودآوری کمتر منجر می شود. برای سودآوری لازم است یک شرکت این نظریه را بر کسب وکار و تولید خود اعمال کند؛ تا بتواند رشد را به شیوه ای موثر و مقرون به صرفه تجربه کند.
سخن پایانی
اگرچه این دو عبارت مشابه به نظر می رسند؛ اما زمانی که پای مدیریت کسب و کار و سرمایه گذاری به میان می آید سودآوری و سود بطور مجزا و انحصاری در نظر گرفته می شوند. تنظیم مجدد خطوط تولید و افزایش قیمت، دو نظریه هستند که بیشترین تاثیر را بر اینکه آیا یک شرکت می تواند به سود برسد یا درآینده سودآوری را تجربه کند؛ دارند.
سخنگوی کمیسیون انرژی: به زودی با واقعی شدن قیمت سوخت نیروگاه جلوی قاچاق سوخت گرفته می شود
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی از ایجاد ساز و کاری برای مقابله با قاچاق سوخت از نیروگاهها خبر داد و گفت: باید نحوه بازتوزیع یارانه بنزین تغییر کند تا عادلانه شود، به طوری که افراد چه خودرو داشته باشند و چه نداشته باشند سهمی از یارانه بنزین ببرند.
به گزارش ایسنا؛ مالک شریعتی، با بیان اینکه طبق گزارشهایی که مقامات وزارت نفت به کمیسیون انرژی مجلس ارائه کرده، اکنون تحرک بهتری نسبت به یک سال قبل در حوزه دیپلماسی انرژی رقم خورده، ما علاوه بر بحث های معمول فروش نفت و فرآوردههایی که برای نقش آفرینی در بازار نفت دنبال میکردیم یک اتفاقات جدیدی در حال رقم خوردن است، اظهار کرد: هم مبادی وارداتی ما در حال تغییر و تنوع و هم مقاصد صادراتی سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ ما در حال تغییر است. نه تنها در حوزه همسایگی این اتفاق در حال رخ دادن است، بلکه در حوزه فرامنطقه ای نیز این موضوع دنبال می شود. به نوعی دیپلماسی انرژی و دیپلماسی همسایگی ما با یکدیگر تلفیق شده و اتفاقاتی از این دست را برای ما رقم زده است.
وی افزود: ما روی دو چیز تمرکز کردهایم، اول توسعه و نگهداشت میادن مشترک کشور چه در حوزه نفت و چه در حوزه گاز. در حوزه نفت اولویت با میادین غرب کارون بوده و در حوزه گاز نیز حوزه پارس جنوبی به ویژه بحث فشار افزایی مورد توجه است. اخیرا نیز در مجلس کمیسیون انرژی گزارش نظارتی در خصوص ناترازی گاز ارائه کرد. در این گزارش هشدار داده شد که ممکن است ما در آینده نزدیک دچار مشکل شویم.
شریعتی با بیان اینکه در سالهای اخیر بخش زیادی از نیاز در حوزه انرژی را با گاز تامین کردیم، بخشی نیز از طریق سوخت مایع تامین شده است، گفت: اما اگر وضعیت افت فشار میدان پارس جنوبی را به عنوان میدانی که عمده سوخت گاز کشور را تامین میکند ساماندهی نکنیم ممکن است در آینده نه چندان دور با مشکل مواجه شویم. بنابراین اولویت ما در حوزه تولید سرمایهگذاری در بخش فشارافزایی پارس جنوبی و تولید و نگهداشت میادین نفتی غرب کارون است.
وی افزود: هر کشوری که آماده سرمایهگذاری باشد میتواند به ما کمک کند. با روسها بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار تفاهم نامه امضا شده که تقریبا ۱۰ درصد آن به قرارداد تبدیل شده است. بخشی از آن در خصوص میادین نفتی و بخشی از آن در خصوص فشار افزایی پارس جنوبی است. ما قاعدتا از این موضوع استقبال میکنیم. هر کشوری که قصد سرمایه گذاری در این حوزه داشته باشد با حفظ منافع اقتصادی ما قطعا مورد استقبال کمیسیون انرژی مجلس است.
شریعتی در ادامه تاکید کرد: آنچه که از نظر بنده در این حوزه خیلی مهم است نقش آفرینی ایران در حوزه تجارت گاز بوده، تجارت گاز در دنیا به دو شیوه رایج است. یکی از طریق خط لوله که بیشتر منطقهای و در قالب قراردادهای بلند مدت است. یک شیوه هم بر اساس ال. ان. جی که قراردادهای آن نیز میتواند کوتاه مدت و به صورت فرامنطقه ای باشد. منافع ما ایجاب می کند که ما تجارت منطقهای را از طریق خط لوله تقویت کنیم؛ چرا که وابستگی بیشتری به منبع ایجاد می شود، زمانی که به صورت ال. ان. جی باشد خریدار هر جای دنیا می تواند انجام دهد و قیمت گذاری آن لزوما در اختیار کشورهای تولید کننده نیست. ما حتما باید استقبال کنیم که قیمتها منطقه ای باشد و خط لوله نیز گسترش یابد.
سخنگوی کمیسیون انرژی اظهار کرد: ایران باتوجه به موقعیتی که در عرصه جغرافیایی دارد مابین قطر و روسیه به عنوان دو شریک اصلی در اجلاس مشهور به اوپک گازی (GECF) قرار دارد. عمده مصرف کنندهها نیز اطراف ایران قرار دارند. بیش از ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت هدف صادراتی اطراف ایران سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ زندگی می کنند و بازار خوبی وجود دارد. اگر ایران به هاب تجارت منطقه تبدیل شود گام بزرگی است.
وی با بیان اینکه سوآپ گازی صرفا یک روش در تجارت گاز است. اکنون درباره این موضوعات صحبت شده و تفاهماتی نیز صورت گرفته اما هنوز عملیاتی نشده، اما خیلی محتمل است که در آینده نزدیک اتفاقهای خوبی در این حوزه رقم بخورد، گفت: از نظر بنده تحولات خوبی در حوزه گاز شروع شده است. در حوزه نفت خام نیز هم ساخت پالایشگاههای داخلی در حال دنبال شدن است که در دولت گذشته اعتقادی برای ساخت پالایشگاه وجود نداشت. در دولت گذشته بیشتر نگاه اقتصادی بودن را مبنا قرار می دادند که محل تامل بود. قانون پتروپالایشگاه ها تنفس خوراکی را برای پالایشگاههای تازه تاسیس در نظر گرفته که اقتصادی است.
شریعتی ادامه داد: از سوی دیگر ساخت پالایشگاه مانند ساخت سلاح دفاعی بوده در جنگ اقتصادی که سلاح اصلی دشمن تحریم نفت است. سلاح دفاعی ما ساخت پالایشگاه و تولید فرآورده های تحریم ناپذیر است. متاسفانه در ساخت پالایشگاه کوتاهی شده، اما اکنون هم ساخت پالایشگاه های داخلی درحال دنبال شدن است. در کنار آن پالایشگاههای فراسرزمینی نیز دنبال شده است؛ که هم تنوع در مقاصد صادراتی ایجاد میکند و هم وابستگی به نفت ما را رقم میزند. محصولات این پالایشگاه ها را در بازارهای فرامنطقهای میتوانیم به فروش برسانیم که مشتریهای بهتری در آن وجود داشته و حتی به قیمت بهتری خریداری میکنند. اولین پالایشگاه در ونزوئلا به اتمام رسیده و وارد مدار تولید شده است و چند مورد دیگر هم در حال اقدام است. مجموعا رویکرد تحولی خوبی در حوزه تجارت نفت و گاز شکل گرفته و امیدواریم سریع تر در حوزه سرمایهگذاریها نیز به نتیجه برسیم.
وی با اشاره به اهمیت بحث بهینه سازی مصرف انرژی و مدیریت مصرف و کاهش شدت انرژی، اظهار کرد: ما به منابع حاصل از بهینه سازی به عنوان یک مخزن گازی مجازی نگاه میکنیم. به اندازه ۲ تا ۳ فاز پارس جنوبی ظرفیت مدیریت مصرف در حوزه گاز داریم. در حوزه برق نیز اینگونه است. امروز بهرهوری نیروگاههای ما از ۱۸ درصد شروع میشود و نهایتا به بالای ۳۰ درصد میرسد. این بازدهی نیروگاهها در دنیا منسوخ شده است. در حوزه گاز نیز بخشی از ناترازی به مصرف مربوط میشود. سرمایه کمتری برای بهینه سازی مصرف نسبت به سرمایه گذاری در تولید نیاز است.
به گفته وی باید سرمایهگذاری لازم در این حوزه صورت گیرد. از سوی دیگر سرمایهگذاری در حوزه بهینهسازی زودتر به نتیجه میرسد. از نظر بنده در این حوزه خیلی غفلت شده است. در گزارش اخیر کمیسیون انرژی در بحث ناترازی گاز در سطح کشور نسبت به کاهش فشار پارس جنوبی در آینده نزدیک هشدار داده و تاکید شد که در وهله اول حتما باید تمرکزی در دولت برای بهینه سازی مصرف انرژی رخ دهد. حوزه نفت و نیرو تولید کننده و عرضه کننده هستند اما کل اقتصاد ما نظیر کشاورزی و صنعت مصرف کننده هستند.
وی با بیان اینکه پیشنهاد ما این است که معاونتی در سطح ریاست جمهوری شکل بگیرد و مجموعه سیاست گذاری در حوزه بهینه سازی مصرف انرژی را به این بخش منتقل کنیم گفت: تاکنون در حوزه بهینه سازی نتیجه مطلوبی نگرفته ایم. به احتمال قوی طی هفته های آتی کمیسیون انرژی طرح دو فوریتی را پیرو گزارش ناترازی گاز در سطح کشور به صحن مجلس ارائه خواهد کرد تا سازمان بهینه سازی مصرف شکل گرفته و شرکت بهینه سازی مصرف سوخت از وزارت نفت و بهره وری انرژی از وزارت نیرو جدا شده و همه ظرفیتهای دستگاهها برای بهینه سازی مصرف انرژی در سازمانی ذیل نظر ریاست جمهوری متمرکز شود تا به صورت ویژه در این حوزه کار شود، ما چارهای جز تقویت این حوزه نداریم. میزان شدت انرژی در سطح کشور مایه آبروریزی است.
وی با بیان اینکه بر اساس برنامه ششم میزان شدت انرژی باید به یک دوم اول برنامه پنجم کاهش می یافت، اما امروز شدت انرژی بیشتر نیز شده است، گفت: با توجه به گزارش کمیسیون انرژی در خصوص ناترازی مصرف گاز در سطح کشور دو موضوع حیاتی برای کشور مطرح است. یکی بحث تامین سوخت نیروگاهها در فصل زمستان است و این احتمال وجود دارد که ما مجددا برای تامین سوخت برخی از نیروگاهها به استفاده از سوخت مایع روی بیاوریم. موضوع بعدی توسعه بازارهای صادراتی است. اکنون قرارداد با ترکیه تا سال ۲۰۲۶ به اتمام خواهد رسید و در بحث تمدید آن گویا طرفهای ترکیه خواستار گاز بیشتر شدهاند. کارشناسان معتقدند اگر ما این تعهد را بپذیریم از عهده تامین آن بر نمی آییم. با توجه به ناترازی پیش بینی شده در زمستان برای تامین سوخت نیروگاه ها و جلوگیری از خاموشی ها چه تدابیری اندیشیده شده است؟
وی ادامه داد: این موضوع مسئله جدیدی نیست. ما چندین سال است که بخشی از سوخت نیروگاه ها را از طریق سوخت مایع تامین میکنیم. سهم گاز در نیروگاههای ما تقریبا ۸۰ درصد بوده و ۲۰ درصد از طریق سوخت مایع یعنی گازوئیل و مازوت تامین میشود. از نظر زیست محیطی نیز دارای اشکال است. ما به صراحت اعلام کردیم که اگر بهینه سازی مصرف و افزایش ظرفیت تولید دنبال نشود اولین آسیب را در داخل و در تامین سوخت نیروگاهها خواهیم خورد.
وی با تاکید بر اینکه ما در تامین برق دچار مشکل نخواهیم شد. چون از طریق سوخت مایع کار پیش می رود. اما تا ۳ الی ۴ سال آینده ممکن است این افت فشار تا حدی تاثیر بگذارد که تولید ما را تا حدود نصف کاهش دهد، تصریح کرد: ما فعلا در کوتاه مدت مشکلی نداریم و فرصت نیز در اختیار است. امروز هم فرصت برای سرمایه گذاری به منظور فشار افزایی و هم فرصت برای اجرای طرح های بهینه سازی داریم. در حوزه وسایل گرمایشی و سرمایشی اگر بتوانیم تا حدی بهره وری را بالا بیاوریم گام موثری در حوزه بهینه سازی برداشته ایم.
به گفته وی کار خوبی که انجام شده است، طرح مانع زدایی از توسعه صنعت برق کشور است. این طرح در مجلس تصویب شد و ایرادات شورای نگهبان نیز در آن مرتفع شد. اکنون تنها چند مورد جزئی باقی مانده، یکی از مهم ترین موضوعاتی که در این طرح مصوب شده به حل معضل بیست ساله ای باز می گردد که سالها در خصوص آن صحبت کردیم اما کسی در خصوص آن اقدامی انجام نداده است، اکنون سوخت نیروگاه ها با قیمت تقریبا صفر داده می شود و نیروگاه ها انگیزه ای برای افزایش بهره وری و بازدهی ندارند. در قانون مصوب مجلس وزارت نیرو و وزارت نفت مکلف شده اند تا قیمت سوخت نیروگاه ها را ظرف چند سال واقعی کنند.
وی با بیان اینکه بدین ترتیب یارانه از وسط زنجیره تولید به آخر زنجیره منتقل می شود. نیروگاهها بعد از مدتی سوخت را با قیمت واقعی خریداری میکنند. بعد از مدتی قیمت برق خود را نیز به صورت واقعی به وزارت نیرو می دهند، وزارت نیرو نیز به قیمت واقعی به شرکتهای توزیع می دهد، گفت: سپس برای ارائه به مصرف کننده خانگی و صنعتی فرمول خاصی برای قیمتگذاری پیش بینی شده است که از محل منابع حاصله از قیمت واقعی سوخت، در حلقه ماقبل زنجیره، یارانه انرژی مصرف کننده ها تامین شود و فشاری به مردم نیاید.
شریعتی افزود: در این قانون گفته شده که الگوی مصرف چگونه باید باشد و یارانه چگونه توزیع شود. فقط به مصارف کمتر از الگوی مصرف یارانه تعلق می گیرد. این یارانه از محل واقعی شدن سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ قیمت سوخت نیروگاه ها تامین می شود. اولا قیمت برای مردم تغییر نخواهد کرد و فشاری به مصرف کننده نهایی وارد نمی شود. اما نیروگاهی که بهره وری ۱۸ درصدی دارد تلاش می کند تا بهره وری خود را افزایش داده و به بالای ۵۵ درصد برساند. به تدریج نیروگاه ها مجبور به افزایش بهره وری خواهند شد. بدین ترتیب اقتصاد واقعی می شود و مصرف کننده یارانه خود را در آخر زنجیره دریافت می کند. مانند مدلی که در خصوص یارانه آرد و نان در حال اتفاق افتادن است. قیمت نان تغییر نمی کند اما یارانه به آخر زنجیره منتقل می شود.
وی در پاسخ به این سوال که در سال های گذشته باتوجه به طرح های مختلفی که در حوزه بنزین داشتیم همواره میزان مصرف ما از تولید پیشی گرفته است و اخیرا نیز گفته می شود پروژه واردات بنزین کلید خورده است. آیا به واردات کننده بنزین تبدیل خواهیم شد؟ گفت: ما با یک چالش تقریبا پنج ساله مواجه هستیم تا زمانی که پالایشگاه های ما به بهره برداری برسد. البته خیلی نگرانی از بابت تامین وجود ندارد. ما عمده بنزین مصرفی را در داخل کشور تولید می کنیم. مشکلات را پشت سر می گذاریم. امسال نیز واردات بنزین به میزان خیلی محدودی اتفاق افتاد. وزارت نفت نیز باید اعداد آن را اعلام کند، اما نگرانی برای تامین بنزین نداریم.
وی با بیان اینکه یک نگرانی در حوزه قاچاق بنزین و دیگری در بحث مصرف غیر بهینه است، اظهار کرد: با تاسیس پالایشگاه شهید سلیمانی در بندرعباس و پالایشگاه مروارید مکران در دریای عمان می توان به طور کامل نیاز داخل را تامین کند. ما نباید از کلمه واردات بترسیم. وابستگی بد است، ممکن است از یک نقطه وارد کنیم و از نقطه دیگر صادر کنیم. در یک مقطعی از سال که مصرف بالایی داریم وارد کنیم و در یک مقطعی از سال صادر کنیم. به طور کلی باید منافع کشور تامین شود. آنچه که برای ما نگران کننده است این بوده که سیاست های توزیع یارانه در حوزه بنزین غلط بوده و عادلانه نیست.
سخنگوی کمیسیون انرژی ادامه داد: امروز افرادی که مصرف بنزین بیشتری دارند، یارانه بیشتری دریافت و افرادی که تعداد بیشتری ماشین دارند یارانه بیشتری دریافت می کنند. اینگونه نیست که توزیع یارانه در حوزه بنزین عادلانه باشد. طرحی که دولت به صورت پایلوت در جزیره کیش و قشم برای اصلاح توزیع یارانه بنزین دنبال کرد، اصلش خوب بود، اما در اجرا ایراداتی داشت که ما پیگیر هستیم مرتفع شده و این طرح به نتیجه برسد. بدون اینکه تغییری در قیمت ها ایجاد کنیم باید نحوه بازتوزیع یارانه بنزین تغییر کند تا عادلانه شود. افراد چه خودرو داشته باشند و چه نداشته باشند باید سهمی از یارانه بنزین ببرند.
وی با بیان اینکه افرادی که خودرو ندارند باید بتوانند سهم خود را به خودرودارها بفروشند. سهمیه خودرودارها معقول شود. فردی که ۱۰ خودرو دارد نباید هر ۱۰ خودرو آن یارانه بنزین دریافت کند. زمانی که سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ این اتفاق افتاد و بازار شکل گرفت دولت می تواند صرفا به عنوان تنظیم گر بازار نقش ایفا کند، گفت: در خصوص طرحی که در کیش و قشم اجرا شد دولت بازار را خیلی دنبال نکرد و خودش به نوعی خریدار شد. دولت باید پای خود را از قیمت گذاری بیرون بکشد و صرفا تنظیم گر و تسهیلگر بازار باشد. مثلا دولت سقف قیمت آزاد را تعیین می کند. ممکن است فردی که خودرو ندارد اول دوره تصمیم بگیرد بنزین خود را ۲۰۰۰ تومان بفروشد. به تدریج افرادی که از بازار منتفع می شوند آنها سیاست را تعیین می کنند.
شریعتی ادامه داد: مطالبه از ناحیه مردم برای تنظیم بازار شکل می گیرد نه اینکه از ناحیه دولت به مردم تحمیل شود. زمانی که از سوی دولت سیاست به مردم تحمیل شود بنزین به یک کالای حساس و تنش زا با اثر تورمی در جامعه تبدیل خواهد شد. اگر این مدل ها دنبال نشود، به ناچار بعد از چند سال تحمل، به علت تغییرات قیمت ها دولت ها مجبور هستند با تغییر قیمت به بازار شوک وارد کنند. بنابراین ما مجبور هستیم که روش توزیع یارانه بنزین را تغییر دهیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا مدل های در حال بررسی در کشورهای دیگر اجرایی شده است؟ گفت: لزومی ندارد حتما در جای دیگری استفاده شده باشد. مثلا مدل سال ۱۳۸۹ در بحث هدفمندی یارانه ها در جای دیگری اجرا شده بود. حتی برخی کشورها از این مدل برای بازتوزیع یارانه انرژی بهره و الگو گرفتند. ما باید ببینیم نیاز کشور خودمان چیست و روی آن مطالعه کنیم. تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مدل ها را بسنجیم و سپس اجرا کنیم.
وی با تاکید بر اینکه امروز توزیع یارانه بنزین ناعادلانه است. ۵۰ درصد خانوارهای جامعه ما خودرو ندارند. آیا این خانواده ها نباید سمهی از یارانه بنزین داشته باشند؟ بنده آمار دارم که بعضا ۱۰۰ خودرو به نام یک فرد است و برای تمام خودروها نیز یارانه می گیرد، گفت: این روش توزیع یارانه باید تغییر کند. باید برای اصلاح آن مدل های مختلف بررسی شود. اگر این کار را نکنیم بهترین حالت این است که مانند گذشته سالی ۱۰ الی ۲۰ درصد به قیمت بنزین اضافه کنیم. اما نمی توان هیچ کاری نکرد و دست روی دست گذاشت. نه قیمت را به تدریج افزایش دهیم و نه مدل توزیع یارانه را تغییر دهیم و به یکباره بعد از ۶ سال با یک فنر در حال انفجار مواجه سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ شویم.
شریعتی در پاسخ به این سوال که امروز برخی از مسئولان وزارت نفت موضوع قاچاق سوخت نیروگاهها را طرح کردند و می گویند قبل از مصرف از نیروگاه ها قاچاق می شود، اما وزارت نیرو می گوید اصلا این امکان وجود ندارد. شما به عنوان سخنگوی کمیسیون انرژی این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟ گفت: زمانی که این اتفاق افتاده یعنی امکان آن وجود دارد. گزارش نهادهای نظارتی نشان می دهد که این اتفاق افتاده، قاچاق سوخت هم در حوزه خرد و هم در حوزه کلان به ویژه در گازوئیل رخ داده است.
به گفته وی حوزه خرد به خودرو و کامیون و حوزه کلان به نیروگاهها باز میگردد. متاسفانه ما به جای اینکه بخواهیم از سرچمشه جلوی این فسادها را بگیریم قصد داریم که دانه دانه جلوی آنها بایستیم. به زودی با واقعی شدن قیمت سوخت نیروگاه به دنبال قانون مجلس، جلوی قاچاق سوخت از نیروگاه ها نیز گرفته میشود. در بازار محدود نان و آرد بر اساس آمار اعلام شده با اصلاح سیاست توزیع یارانه و جلوگیری از قاچاق نزدیک به ۴۰۰۰ میلیارد صرفه جویی شده است. از نظر بنده با واقعی شدن قیمت سوخت نیروگاهها این رقم صرفه جویی باید به بیش از ۱۰ برابر برسد.
نفرات رزرو قرعهکشی فروش فوقالعاده ایران خودرو چگونه انتخاب و جایگزین میشوند؟
افراد منتخب در قرعه کشی محصولات ایران خودرو و سایپا به چه نحوی انتخاب میشوند؟ رزرو قرعه کشی ایران خودرو چه معنایی دارد؟ برنده دوم ایران خودرو چیست و سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ چطور میتوان از برنده شدن در قرعه کشی خودرو اطلاع پیدا کرد؟ به همه این سؤالات در ادامه پاسخ خواهیم داد.
به گزارش خبرگزاری برنا، شرکتهای خودروساز بهمنظور اجحاف نشدن در حق مصرفکنندگان واقعی، محدودیتهای زیادی بر فروش خودرو اعمال کردهاند و درنهایت با توجه به ظرفیت محدود فروش خودرو، افراد واجد شرایط در هر مرحله صرفا از طریق قرعه کشی انتخاب میشوند.
معمولا برای هر خودرو ظرفیت محدودی در نظر گرفته میشود و به همان میزان برنده اصلی از طریق قرعه کشی انتخاب میشوند.
البته معادل همین تعداد نیز برنده دوم قرعه کشی خودرو یا همان خریداران رزرو نیز انتخاب خواهند شد تا در صورت انصراف یا عدم تکمیل وجه هر یک از برندگان اصلی، افراد رزرو جایگزین آنها شوند.
در ابتدای مراسم قرعهکشی، آمار و جزئیات تعداد متقاضیان، ظرفیت و تعداد افراد رزرو به تفکیک هر خودرو اعلام میشود.
سپس بهترتیب برای هرکدام، قرعهکشی انجام میگردد و بلافاصله پس از اتمام قرعهکشی هریک، لیست غیرنهایی افراد برندهی اول یا برندهی اصلی و همچنین افراد رزرو برای خودروی مدنظر بهصورت شمارهبندیشده مشخص میشود.
برای مثال خودروی «Y» با ۸,۰۰۰ دستگاه ظرفیت، ۸,۰۰۰ نفر برندهی اول (اصلی) و ۸,۰۰۰ نفر هم رزرو انتخاب می شوند. لیست غیرنهایی منتخبین قرعهکشی این خودرو به این صورت میباشد که از نفر شماره ۱ تا نفر شماره ۸,۰۰۰ برندهی اول و از نفر شماره ۸,۰۰۱ تا نفر شماره ۱۶,۰۰۰ رزرو میباشند.
در فاصلهی پس از زمان ثبت نام تا مراسم قرعهکشی ایرانخودرو و ایرانخودرو از سایپا برای حذف نفرات مشترک ثبت نامی استعلام به عمل می آورند. در فاصله زمانی بین قرعه کشی تا اعلام نتایج، هر دو شرکت از ناجا و دیگر مراجع نظارتی، برای رعایت شرایط بخشنامهی قرعهکشیشده توسط افراد منتخب، استعلام میگیرند، (برای مثال بخشنامهی فروشی با محدودیتهای زیر):
۱- متقاضی باید گواهینامهی رانندگی خودرو با تاریخ انقضای معتبر داشته باشد.
۲- متقاضی باید مالک پلاک فعال خودروی سواری شخصی نباشد.
بدین ترتیب رعایت شرایط بخشنامهی فروش برای تمامی متقاضیان بررسی شده و در نهایت از آن برندگان اول لیست غیرنهایی، تعدادی به علت عدم رعایت یک یا چند شرط، از لیست برندگان حذف شده و طبق اخطار درجشده در بخشنامهی فروش برای ایندسته از افراد محرومیتهایی درنظر گرفته خواهدشد.
در آخر لیست نهایی برندگان اول در سایت اعلام میگردد و در «پروفایل کاربری» در بخش «استعلام وضعیت قرعهکشی»، برای این افراد، «برنده اول» درج خواهدشد.
این افراد، چند روز کاری (مطابق با مدت زمان درجشده در بخشنامه) فرصت تکمیل وجه دارند.
پس از اتمام مهلت تکمیل وجه برندگان اول، مشخص میشود تعدادی از این افراد بهدلایلی تکمیل وجه نمیکنند. ایران خودرو لیست نفرات رزرو را برای این موقعیت درنظر گرفته است.
همانند روالی که برای افراد برندهی اول لیست غیرنهایی مفروض طی شد، برای افراد رزرو لیست غیرنهایی نیز مراحل استعلام انجام میشود (قبل از هر سری اعلام نفرات رزرو، استعلام گرفته میشود).
سرانجام پس از کنترلهای لازم، تعدادی از افراد رزرو لیست غیرنهایی به عنوان رزرو اول یا برندهی دوم، نهاییشده و اعلام میشوند.
برندگان دوم به بعد، تا پیش از اعلام رزرو، در قسمت «استعلام وضعیت قرعهکشی» «پروفایل کاربری» آنها، برایشان «برنده نشدهاید» درج شده بود، اکنون عنوان «برندهی دوم» به معنی رزرو اول، برای آنها جایگزین شده است.
این افراد نیز چند روز کاری فرصت دارند تا نسبت به تکمیل وجه اقدام نمایند. اینکه چندبار رزرو اعلام شود، به دو مورد زمان تکمیل ظرفیت خودرو و تعداد تکمیلوجهکنندگان بستگی دارد.
آلفا ونچرز – در کنار سرمایه گذار و سرمایه پذیر
ترکیبی از استارتاپ فکتوری، شتاب دهنده و ونچر کپیتال در ونچربیلدر
توسط تحریریه منتشر شده در ۲۵ تیر ۱۳۹۹
آلفا ونچرز که در قالب یک ونچربیلدر فعالیت میکند، با در نظر گرفتن نیازها و خلأهایی که در حوزه تکنولوژی و مهندسی وجود داشت، لزوم یک راهحل استراتژیک را برای سازمانهای تکنولوژیمحور و دانشبنیان ضروری دانست و با هدف ارائه راهحلی که از شتابدهندهها، ونچرکپیتالها و استارتاپاستودیوها بزرگتر باشد، شکل گرفت. در ادامه گفتوگوی هفتهنامه شنبه با امیررضا شفاعت، رئیس هیأت مدیره این مجموعه ارائه میشود.
- لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.
من امیررضا شفاعت، مدیرعامل گروه مدیریت سرمایه آلفا کپیتال و رئیس هیأت مدیره مجموعه آلفا ونچرز هستم. نزدیک به ۱۵سال تجربه در بازارهای جایگزین سرمایه گذاری دارم و تحصیلات من هم مرتبط با همین حوزه است.
- آلفا ونچرز، در قالب یک ونچربیلدر فعالیت میکند، قبل از معرفی مجموعه به صورت کلی، مختصری درباره ونچربیلدینگ توضیح دهید.
ما در حوزه venture builder یا همان کارخانههای کسب و کار جسورانه فعالیت میکنیم و از آنجایی که حوزه ونچربیلدر متناسب با حوزه ساخت و تولید و فناوری است، استارتاپهای ما نیز بیشتر به کسب و کارهایی مانند بوستون داینامیکس(BostonDynamics)، اسپیسایکس (SpaceX) و تسلا (Tesla) شباهت دارند و در مقابل، به شرکتهایی مانند آمازون و گوگل و… چندان شبیه نیستند. در واقع بیشتر سختافزاری هستند، تعداد کمی از آنها کاملا سختافزاری هستند و بخش بزرگتر ترکیبی از نرمافزار و تجارت الکترونیک نیز دارند. به بیان بهتر میتوانم بگویم ونچربیلدرها یک راهحل خلاقانه جدید در مقابل ونچرکپیتالها به شمار میروند.
- چطور شد که تصمیم گرفتید در کنار ونچرکپیتالها یک ونچربیلدر راهاندازی کنید؟ ایده راهاندازی آلفا ونچرز چطور شکل گرفت؟
همانطور که گفتم آلفا ونچرز یک ونچربیلدر محسوب میشود. دوستانی که بنیانگذار این سیستم هستیم، با مشاهده خلأهایی که در حوزه تکنولوژی و مسائل مهندسی وجود دارند، به فکر راهاندازی این شرکت افتادیم. استارتاپهای این حوزه به چند دلیل نمیتوانستند بهراحتی قابل طراحی و ایجاد باشند، یکی اینکه این حوزه به افراد فنی نیاز بالایی دارد و این افراد نیز معمولا روحیه تجاری و کارآفرینی لازم را ندارند و به ندرت تعریف درستی از مدل کسب و کار ارائه میدهند، به علاوه معمولا نمیتوان این کسب و کارها را نیز همانند سایر نوآوریها، با یک نگاه از پایین به بالا تعریف کرد، به این صورت که با یک مدل کسبوکار ناب یک محصول کمینه قابل قبول توسعه بدهیم و سریع به نتیجه برسیم، بلکه به همان اندازه یک مدل کسب و کار ناب استارتاپی (Lean Startup Method) به طراحی بالا به پایین اقتصادی نیاز دارند.
این نوع از استارتاپها، به دلیل ساختارهای فیزیکی و زیرساختهای مکانیکی مورد نیازشان، شرایط یا موادی که ممکن است نیاز داشته باشند و عوامل دیگر با یک استارتاپ صرفا حوزه نرمافزاری کاملا متفاوت هستند. ما پس از بررسی راهحلهای توسعه داده شده در اقتصادهای بزرگ و تواناییهای سازمانی خودمان، به این نتیجه رسیدیم که بهترین راهحل برای این نوع استارتاپها، حداقل در کشور سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ ما، ونچربیلدر (کارخانه کسب و کار جسورانه) است.
حتی شاید بتوان ادعا کرد به عنوان یک روش جایگزین استراتژیک واحد R&D در شرکتهای دانشبنیان و سازمانهای بزرگ با فناوری سطح بالا (High-tech) و یا بهترین ساختار برای CVCها یا همان برنامههای سرمایه گذاری جسورانه شرکتی قابل ارائه هستند، به ویژه در حوزه مهندسی، ساخت و تولید، تجهیزات نوین و زیست فناوری. در ادامه با توجه به رابطه نزدیک و سهامداری که بنیانگذاران این مجموعه با مجموعه دانشبنیان شرکت مهندسی فرافن داشتند و بر اساس سابقه فنی بینالمللی و صادراتی که در شرکت دانشبنیان فرافن وجود داشت و زیرساختهای دانشی که خودمان داشتیم، یک ونچربیلدر (کارخانه کسب و کار جسورانه) طراحی کردیم. تیم ما نیز دارای یک ترکیب دانشی منحصربهفرد است که هم بعد دانش کسب و کار و سرمایه گذاری و هم بعد دانش فنی و مهندسی لازم، هم تجربه تولید صنعتی دوران جنگ تحمیلی و هم نیروی جوان، با سابقه مبارزه با تحریمها را در تیممان داریم.
کارخانههای کسب و کار جسورانه یا Venture Builderها از جهات زیادی شبیه استارتاپ فکتوریها هستند، اما تفاوت بزرگ آنها در رویکرد آنها نسبت به سرمایه گذاری است. استارتاپ فکتوریها نهادهایی هستند که از نظر فرهنگی بیشتر مشابه شتابدهندهها میتوانند باشند، اما شاید کارخانه کسب و کار جسورانه یا Venture Builder یک صندوق سرمایه گذاری جسورانه یا Venture Capital است که از آخر به اول ساخته شده است، به این معنا که براساس نیاز سرمایه گذار و البته شرایط بازار و اقتصاد و صنعت، استارتاپ را تعریف، ایجاد و توسعه میدهد، بعد برای این استارتاپ جذب سرمایه (fundraising) انجام میدهد. ونچربیلدر معمولا مانند یک ونچرکپیتال، دوره بلندمدتی در کنار استارتاپهایی که ایجاد کرده، میماند و حتی ممکن است تا لحظه خروج هم در آن استارتاپها چه به صورت راهبر یا معمار و یا به صورت یک کنترلکننده استراتژیک دخیل باشد و در سطوح مختلف مدیریت نقش داشته باشد. در واقع، برعکس ونچرکپیتال که شما اول سرمایه را جذب کرده و بعد سرمایهگذاری میکنید، یک ونچر بیلدر، اول گزینههای سرمایهگذاری را ایجاد کرده و بعد برای آنها جذب سرمایه خواهد کرد.
- ونچربیلدر آلفا در چه سالی راهاندازی شد؟
تقریبا از سال گذشته ثبت رسمی آن را شروع کردیم و کار تعریف استارتاپها را ادامه دادیم و از ابتدای امسال، یعنی همزمان با تعطیلی کرونا، کار جدی ما شروع شد و به مرور استارتاپهای ما در حال لانچشدن هستند، یعنی تعاریف انجام شده است و در حال شناسایی تیمهای همبنیانگذار و تخصیص آنها به استارتاپها هستیم، همچنین مذاکره با سرمایه گذاران لایه اول را نیز شروع کردهایم.
- این استارتاپها بیشتر در چه حوزههایی هستند؟
بهطور کلی تمرکز اصلی آلفاونچرز در حوزههای مختلف مکاترونیک، تجهیزات پزشکی و manufacturing as a service است و بیشتر شامل حوزههایی میشوند که به مهندسی و ساخت و تولید مرتبط باشد.
- آماری از استارتاپهایی که لانچ شدهاند، دارید؟
ما حدود ۱۰ الی ۱۱ استارتاپ را تعریف کردیم. از این استارتاپها، استارتاپ آکا (آسان کاربرد آذر) به صورت کامل لانچ شده است که در حوزه تکنولوژیهای نورپردازی و الایدی فعالیت میکند و حتی محصول آن نیز در شرکتهای اروپایی تست شده و مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین حوزههایی داریم که ترکیبی از تجارت الکترونیک و زیرساختهای مهندسی و ساخت و تولید و ماشینکاری هستند که در واقع حوزه manufacturing as a service محسوب میشوند و کار ما در این حوزهها نیز شروع شده و همبنیانگذاران در حال اجرای طرح هستند و زیرساختهای فنی، محصولات امویپی و پروتوتایپها در حال شکلگیری بوده و مشغول به کار شدهاند.
متأسفانه در حوزه لیزر هنوز هیچ یک از تیمها مورد تأیید قرار نگرفتهاند. در رابطه با مابقی استارتاپها نیز در حال مذاکره با همبنیانگذارانی هستیم که این همبنیانگذاران به تیم ما ملحق شوند و پس از قبولی در دوره گذار و تأیید تیم در آلفاونچرز، طراحیهای ما را ادامه داده و به ثمر خواهند رساند.
- ایده شکلگیری استارتاپها تنها از طرف شماست یا خود استارتاپها هم میتوانند ایده بیاورند؟
معمولا سیستم ما به این شکل است که ما نیازهای بازار و اقتصادی و سیاستهای کشوری را سنجیدهایم و خلأهای صنعتی را کشف کرده و سپس استارتاپ را تعریف کردهایم، ضمن اینکه یک زیرساخت کامل حمایت و کمکرسانی، به دلیل کارخانههایی که با ما شراکت و یا رابطه استراتژیک دارند نیز داریم؛ یعنی زیرساختی داریم که میتوانیم از طریق آن به دوستان کمک کنیم. بنابراین اگر استارتاپی را ما طراحی کرده باشیم، تیم کارآفرینی به استارتاپهایی که ما طراحی کردهایم ملحق شود، ارزش افزوده ما خیلی بیشتر خواهد بود سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ و معمولا سهامداری ما نیز بیشتر است، همانند استارتاپ فکتوریها، سهامداری ما بیش از سهامداری تیم است. البته ممکن است در برخی شرایط خاص، اگر ایده تیم در راستای استراتژیهای ما بوده و همان ایدهای باشد که ما میخواستیم انجام دهیم، علیرغم تجربه ناموفقی که در این زمینه داشتیم و به نتیجه نرسیدم، آن تیم را بپذیریم. بنابراین اگر چنین تیمهایی وجود داشته باشند، اگرچه شانس وجود داشتن آنها کم است، ما استقبال میکنیم.
- شیوه سرمایه گذاری ونچربیلدر چه مزایای قابلتوجهی دارد؟
یکی از مزایای قابلتوجه ونچربیلدر در حوزه کاهش ریسک و میزان سرمایه مورد نیاز است. اگر بخواهیم در این حوزههای مهندسی و تولید به صورت لیناستارتاپ جلو برویم (با ایده کسب و کار ناب شرکت را تعریف کنیم) و تعداد گزینههای سرمایه گذاری بازار زیاد باشد، به دلیل قانون اعداد بزرگ این شیوه سرمایه گذاری اقتصادی نخواهد بود؛ یعنی با روح سرمایه گذاری جسورانه همخوانی ندارد. کسب و کار جسورانه زمانی جذاب و اقتصادی است که شما تعداد کافی گزینه سرمایه گذاری داشته باشید که هر یک بهتنهایی توان بازدهی مورد نیاز سرمایه گذار و پوشش زیان تمامی دیگر گزینهها را داشته باشند، چون Seed capital مورد نیاز در استارتاپهای تولید و صنعتی بسیار بالاست و در ایران در حالت صرفهجویی بالا هنوز میتواند حداقل به ۱۰ میلیارد برسد، سرمایه مورد نیاز به شدت بالا رفته و نیاز بازدهی سرمایه گذاران ممکن است پوشش داده نشود. کاری که ما انجام میدهیم این است که از طریق تجمیعکردن این نیازها، هزینههای قابل توجهی از آنها را با هم یکی میکنیم و یک همافزایی (Synergy) و یک اقتصاد مقیاس (Economy of Scale) و اقتصاد گستره (Economy of Scope) به وجود میآید.
در واقع با متدهای sharing economy یک شرایط اقتصادی به وجود میآید که این دوستان میتوانند با هزینه کمتری محصولات مهندسی کسب و کار خود را ایجاد کنند. بنابراین استارتاپها میتوانند بر اساس زیرساختهایی که ما داریم، در بدو تولد، روی R&D و فروش که جزو ارزش افزوده (value added) اصلی این کسب و کارهاست، تمرکز کنند و به اصطلاح ناب باشند و زیرساختهای پرهزینه ساخت و تولید (manufacturing) را به ما واگذار کنند.
مزیت دیگری که ما در ونچربیلدر آلفا داریم، برای سرمایه گذاران است. از آنجایی که پورتفولیوی مهندسی متنوع است، ممکن است برای سرمایه گذار جذاب نباشد که روی یک سبد سرمایه گذاری متنوع سرمایه گذاری کند. بنابراین از دید سرمایه گذاری نیز انواع ریسکهای کسب و کار به اصطلاح سرمایهگذاری Exposureهای مختلف مهندسی-تولیدی، به صورت جداگانه تعریف شده و سرمایه گذار میتواند به صورت انتخابی و شرایط ریسک و بازدهی مورد نیاز خود سرمایه گذاری کند، مثلا روی زیرمجموعههایی از پورتفولیوهای ما که در حوزه ساخت و تولید هستند، یا مثلا استارتاپهایی که در حوزه تجهیزات پزشکی داریم و… سرمایهگذاری کند و مجبور نیست روی تمام سبد سرمایه گذاری جسورانه ما سرمایه گذاری کند، در عین حال که این انتخاب نیز از وی سلب نشده است.
از دیگر مزایای ما داشتن دانش فنی نهادینه و تجربه سالها کار اجرایی و بینالمللی همبنیانگذاران صنعتی آلفا ونچرز است. دانش فنی معمولا بهراحتی انتقال پیدا نمیکند، در واقع دانش فنی مهندسی چیزی نیست که بدون تجربه وجود داشته باشد و مانند بقیه استارتاپهایی که فقط در حوزه تجارت الکترونیک و فناوری ارتباطات فعالیت میکنند، با یک فرد Geek کدنویس تکمیل شود؛ بلکه نیازمند تجربههای بزرگ چندینساله است.
افرادی که در ونچربیلدر ما حضور دارند، از بزرگان صنایع هستند، مثلا ما در ونچربیلدر خودمان افراد شناختهشدهای داریم که شرکتهای بزرگ صنعتی کشور را مدیریت کردند، در دوران جنگ تحمیلی ماشینسازی کردهاند، در این کشور کارآفرینیهای صنعتی سریالی داشتهاند، شرکتهای دانشبنیان صنعتی نسل قبلی را بهوجود آوردهاند، به کشورهای اروپایی با استانداردهای سطح بالا صادرات داشتهاند و یا مشاور شرکتهای صنعتی بزرگ بوده و در حال حاضر نیز به آنها مشاوره میدهند.
بنابراین یکی از مزایای ما انتقال و نهادینهسازی این دانش در استارتاپهای آلفا ونچرز است. این درحالی است که چنین تجربیاتی به راحتی به استارتاپهای مهندسی و تولیدی منتقل نمیشوند، ولی با شرایط ما و زیرساختهای مشترکی که داریم، این انتقال امکانپذیرمیشود.
از سوی دیگر، استارتاپها، با توجه به تکنولوژیهای مختلفی که در یک ونچربیلدر در کنار هم قرار میگیرند، میتوانند از زیرساختهای تکنولوژی، زیرساختهای R&D و از دانش مشترکی که در اینجا شکل میگیرد نیز استفاده کنند که در نتیجه آن، ایجاد استارتاپها و بیزینسهای فنی-مهندسی جدید بسیار راحتتر میشود، یعنی شما مثل یک VC دیگر نیاز به جریان کشف گزینههای سرمایه گذاری (sourcing) ندارید، بحث ما در اینجا جایگزین این موضوع، مسئله شکار مهارتها و استعدادها (Talent Acquisition) است.
از سوی دیگر، این استارتاپها دقیقا در جاهایی طراحی میشوند که نیاز سرمایه گذاری، نیاز اقتصادی کشور و نیاز استراتژیک دولت و صنعت باشد، ضمن اینکه با یدککشیدن تجربه سالها کار صنعتی صادراتی و صنعتی سطح بالای کشور وارد صنعت میشوند؛ علاوه بر اینکه تفکرهای استارتاپی هم به این محصولات صنعتی اضافه شده است، تفکرات استارتاپی مانند تفکر چابک (Agile)، تفکر ناب (Lean Startup) و مدلهای جذب سرمایه و مدیریت ریسکی که ما در ونچرکپیتالها داریم، تمام این دانشهای مدیریتی استارتاپی به این استارتاپها انتقال پیدا میکنند و باعث میشوند سیستمهای چابک و سریع در حوزه تولید ما به وجود بیایند که میتوانند زیرساخت مهندسی – تولیدی کشور را دگرگون کنند.
- نمونه دیگری نیز در ایران وجود دارد که مشابه ونچربیلدر شما عمل کند؟
از آنجایی که در هیچ کاری نمیتوان گفت من اولین هستم، ممکن است برخی دیگر نیز این کار را بکنند، ولی در حوزه خاصی که ما در حال حاضر انجام میدهیم، یعنی حوزه مکاترونیک و تجهیزات پزشکی و مهندسی پزشکی، با توجه به ارتباطاتی که داریم، چنین موردی را در بازار ندیدیم. البته همین تیم برای یک گروه صنعتی بزرگ تولیدی بسیار شناختهشده کشور که همه ما محصولاتش را حداقل یکبار استفاده کردهایم، در حال راهاندازی یک کارخانه کسب و کار جسورانه (Venture Builder) مشابه این کار هستیم.
- اندازه بازار این حوزهها را چگونه میبینید؟
اندازه بازار هر یک از حوزهها متفاوت است، برای مثال، اندازه بازار حوزه تولیدات هوشمند حدود ۷۰میلیارد دلار، اندازه بازار روشناییهای پیشرفته ۶۹ میلیارد دلار، حوزه لیزر ۱۵ میلیارد دلار، حوزه ساخت و تولید به عنوان خدمت، نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار و حوزه جراحی هوشمند حدود یک میلیارد دلار است. در واقع مجموعه کلیه استارتاپهایی که مورد نظر است و هدفگیری آلفا ونچرز است، یک بازار حداقل ۵۰۰ میلیارد دلاری است.
مزایای صندوق های سرمایه گذاری چیست؟
بطور خلاصه و مفید می توان گفت که مزایای صندوق های سرمایه گذاری عبارت اند از : مدیریت حرفهای داراییها ، تنوع ، بازده مناسب و تبدیل سرمایه های خرد به سرمایهگذاری کلان و شفافیت اطلاعات در صندوق های سرمایه گذاری و … با ما همراه باشید تا در ادامه به شرح کامل این مزایا بپردازیم.
صندوق های سرمایه گذاری چه مزایایی دارد؟
در گام اول جهت سرمایه گذاری در هر بازار و زمینه ای باید از امنیت و میزان ریسک آن بازار و همچنین میزان ریسک پذیری خودمان اطلاع پیدا کنیم. از این رو سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ ما در این مطلب می خواهیم که به شرح 10 مزایای صندوق های سرمایه گذاری بپردازیم تا سرمایه گذاران با آگاهی کامل در این زمینه عمل کنند.
1. مدیریت حرفهای داراییها
یکی از بهترین مزیت های صندوق های سرمایه گذاری، مدیریت حرفهای داراییها می باشد. این افراد متخصص و کارشناسان حرفه ای هستند صندوق های سرمایه گذاری را مدیریت می کنند و با تکیه بر تجربه و دانش در بازار های مختلف سرمایه گذاری می کنند که این کار برای افراد کم تجربه و تازه وارد کمی پیچیده و سخت می باشد و چه بسا ممکن است این سرمایه گذاری با ضرر و زیان مالی نیز همراه باشد.
از این رو بهتر است که سرمایه گذاران با درصد ریسک پذیری پایین وکم تجربه مدیریت دارایی های خودشان را بدست کارشناسان حرفه ای بپردازند.
اینکه بازار سرمایه را بشناسید و همچنین کسب اطلاعاتی در رابطه با مفاهیمی همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال غیر ممکن نیست و با گذراندن کلاس های آموزشی امکان پذیر است اما در عین حال زمان بر از طرفی درک تئوری اصطلاحات زمانی کامل می شود که با تجربه کاری ادقام شود که هر دوی آن را کارشناسانی که صندوق سرمایه گذاری را مدیریت می کنند دارند.
2.شفافیت در اطلاعات
شفافیت اطلاعات در صندوق های سرمایه گذاری نیز از امتیازات برجسته آن محسوب می شود و یکی از ابزار های نوین مالی هستند و با دیگر ابزار های مالی بخصوص تفاوت شگرفی در شبکه پولی کشور طی دهههای گذشته تبلیغ شدهاند، دارند.
شفافیت مالی یکی از ویژگی هایی است که سرمایه گذاران در هر قشر را به سوی خود می کشاند زیرا این صندوق های بگونه ای طراحی شدند که هر دو دقیقه یکبار ارزش داراییهای سرمایهگذاری شده در صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس اعلام می شود و همچنین بصورت روزانه ارزش صندوق های سرمایه گذاری غیر قابل معامله منتشر می گردد.
با این وجود باز هم صندوق های سرمایه گذاری بصورت منظم گزارش های ریز معاملات و همچنین نحوه سرمایه گذاری را اعلام می کنند و این امر تحت نظارت سخت گیرانه سازمان بورس صورت می گیرد .
بطور مثال : در آخر هر ماه صندوق های سرمایه گذاری گزارشی کامل از سرمایه گذاری های صورت گرفته و همچنین تغییرات احتمالی در ارزش داراییها باید ارائه دهند.
با مراجعه به سایت های مخصوص هر صندوق سرمایه گذاری می توان اطلاعات مورد نیاز را کسب نمود و یک سرمایه گذاری مطمئن داشت.
3. تنوع در صندوق های سرمایه گذاری
شاید همه سرمایه گذاران امکان این را نداشته باشند که مطالعه کنند و اطلاعات کسب کنند که چه موقع چه سهمی را خرید و یا در چه زمانی اقدام به فروش سهم کنند. تجربه و علم لازمه موفقیت در بازار سهام می باشد که کارشناسانی که صندوق سرمایه شما را مدیریت می کنند دارای سابقه و همچنین دانش بازار سرمایه هستند.
یکی از مزیت های صندوق های سرمایه گذاری تنوع آن است که با توجه به میزان ریسک پذری فرد طراحی شده سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ است و همچنین شاید در این بین سرمایه گذارانی باشند که بخواهند از صندوق سرمایه گذاری خود یک درآمد منظم و ثابتی داشته باشند و در مقابل نیز افرادی هستند که درصد ریسک پذیری بالایی دارند و به دنبال سود بیشتر می باشند و همچنین صندوق هایی نیز وجود دارند که برای این دو هدف طراحی شدند.
از دیگر تنوع این صندوق های میتوان به سرمایه گذاری در کالاهای مختلف نظیر طلا ، محصولات کشاورزی و زمین و ساختمان اشاره نمود که این روشی است که افراد بئرت غیر مستقیم از نوسانات قیمت در این بازار ها در بازار سرمایه استفاده می کنند.
4. تبدیل سرمایه های خرد به سرمایهگذاری کلان
یکی از امتیازات برجسته صندوق های سرمایه گذاری این است که افراد با سرمایه اندک نیز می توانند وارد بازار سهام شوند و از مزایای صندوق سرمایه گذاری بهرهمند شوند. با جمع کردن سرمایه های کم ، این امکان در صندوق های سرمایه گذاری فراهم می شود تا از سرمایه گذاری در مقیاس بزرگتر سود ببرند.
و پول های آورده سرمایه گذاران در انواع اوراق بهادار همچون سهام و اوراق با درآمد ثابت کوتاه مدت و بلند مدت سرمایه گذاری می شود.
تجمیع سرمایه ها این امکان را برای صندوق های سرمایه گذاری فراهم می سازد تا با معامله با انواع نهاد های مالی همچون بانک ها تخفیف بگیرند و از این رو سرمایه گذار از سود بیشتری بهره مند شود.
5. بازدهی خوب
همانطور که می دانید ریسک یک مولفه جدا نشدنی از بازار سهام می باشد از این رو سرمایه گذارانی که ریسک بیشتری را قبول می کنند به همان اندازه توقع سود و بازدهی دارند.
می توان گفت که میانگین سودهی صندوق های سرمایه گذاری در یک سال گذشته معادل با 81.6 درصد بوده معنی این عبارت این است که اگر سرمایه گذار در تمام صندوق های سرمایه گذاری کشور فعالیت می نمود سودی برابر با 81.6 درصد عایدش می شد.
6. سرمایه گذاری راحت و آسان
یکی دیگر از مزایای صندوق سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری راحت و آسان است زیرا جهت یک سرمایه گذاری اصولی و حرفه ای از یک راه کوتاه و به اصطلاح میانبر استفاده می کند.
از این رو بهتر است که یک صندوق سرمایه گذاری خوب انتخاب کنید و از آنجایی که جهت ارزیابی عملکرد صندوق های سرمایه گذاری موسساتی وجود دارد می توانید با مراجعه به آنها بهترین صندوق سرمایه گذاری را انتخاب کنید.
7. ضامن نقدشوندگی در صندوق های سرمایه گذاری
یکی سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ از ارکان اصلی اکثر صندوق های سرمایه گذاری “ضامن نقدشوندگی” است. این موضوع در این صندوق ها بسیار حائزه اهمیت بود که سرمایه گذاران مطمئن شوند که هر موقعی که تصمیم به خروج و فروش واحد های سرمایه گذاری گرفت تقاضا جهت خرید آن وجود دارد و به عبارت دیگر این امکان وجود داشته باشد تا هر زمانی که سرمایه گذار اراده کرد بتواند سرمایه خود را نقد کند.
البته لازم به ذکر است که ضامن نقدشوندگی از الزامات تمام صندوق های سرمایه گذاری نیست و برخی از صندوق ها فاقد این ویژگی می باشند از این رو بهتر است تا صندوقی را انتخاب کنید که دارای این ویژگی باشد زیرا صندوق هایی که دارای امتیاز ضامن نقدشوندگی می باشند یک شرکت حقوقی همچون بانک ها پشتوانه آنها بود که باعث می شود اطمینان بیشتر و ریسکپذیری کمتری به همراه داشته باشد.
8. صرفه جویی ناشی از مقیاس
سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری به نوعی صرفه جوی در مقیاس می باشد و هزینه کمتری نسبت به سرمایه گذاری فردی دارد زیرا در این نوع سرمایه گذاری هزینه هایی همچون استفاده از متخصصان با تجربه و حرفه ای در امر سرمایه، گزینش سبد بهینه اوراق بهادار و همچنین تحلیل اطلاعات بین سرمایه گذاران تقسیم می شود و اینگونه هزینه ها کاهش می یابد.
از سوی دیگر با شرکت در صندوق های سرمایه گذاری هزینه های سرانه هر سرمایه گذار جهت سرمایه گذاری کاهش می یابد زیرا صندوق سرمایهگذاری از طرف سرمایهگذاران تمامی هزینه های اجرایی مربوط به بازار سهام همچون دریافت اوراق بهادار ، کوپن و سود سهام را انجام می دهند.
9. نقدشوندگی بالا
نقدشوندگی بالا از اصلی ترین مزیت صندوق های سرمایه گذاری بشمار می آید می دانیم که در پیس سرمایه گذاری اشخاص هدفی پنهان است و از این رو روزی می آید که باید نقد شوند. به جرات می توان گفت که بسیاری از سرمایه گذاران به همین دلیل به سراغ صندوق های سرمایه گذاری می آیند زیرا هر زمان نیاز به تمام سرمایه خود و یا حتی بخشی از آن داشته باشند می توانند آن را نقد کنند.
اگر سرمایه شما ملک و یا خودرو باشد می دانید که نقد کردن آن دردسر های خاص خودش را دارد و مستلزم طی مراحلی می باشد در صورتیکه در صندوق های سرمایه گذای اینچنین نبوده و سهولت در خرید و فروش دارایی در کمترین زمان، بدون تغییر قابل ملاحظه در قیمت آن از جمله فاکتورهای انتخاب سرمایهگذاری سرمایه گذاری جایگزین چیست؟ مناسب است.
از این رو اگر فکر میکنید که روزی نیاز به سرمایه خود خواهید داشت باید در دارایی هایی سرمایه گذاری نمایید که قابلیت نقد شوندگی بالایی داشته باشند. حتی در بازار سهام نیز ویژگی نقدشوندگی به نسبت وجود ندارد زیرا ممکن است بنا به دلایلی معاملات برخی نماد ها مدتی متوقف شوند از این رو افرادی که سهام آن شرکت را خریداری نمودند قادر به نقد کردن سرمایه خود نخواهند بود.
اگر سرمایهگذار احتمال میدهد که در طول دوره سرمایهگذاری خود ممکن است به پول نقد احتیاج پیدا کند باید در داراییهایی سرمایهگذاری کند که از نقدشوندگی بالایی برخوردار بوده و قابلیت تبدیل به پول نقد در کمترین زمان و با کمترین هزینه را دارا باشد.
10 . کاهش ریسک سرمایهگذاری
ریسک سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری بسیار کمتر از روش های دیگر سرمایه گذاری بوده زیرا کاشناسانی که سرمایه شما را مدیریت می کنند روش هایی را جهت کاهش ریسک سرمایه گذاری اعمال می کنند که یکی از آنها چیدمان صحیح دارایی ها است.
این بدان معناست که افراد از خرید تک سهمی خودداری کنند و تمرکز سرمایه بر یک سهم خودداری کنند با این روش اگر یک سهم ضرر کرد داریی های دیگری نیز در سبد موجود باشد تا زیان آن سهم را جبران کنند در صورتیکه اگر یک سهم را خریداری کنید اگر زیان ده باشد دیگر جای جبران وجود ندارد.
در صورت سرمایه گذاری فردی مقدار گزینه هایی که شما می توانید انتخاب کنید نسبت به سرمایه گذاری جمعی کمتر بوده و در این صورت شما مجبورید که سرمایه خود را در تعداد محدودی از سبد ها قرار دهید و این نشان می دهد که سرمایه گذاری جمعی قدرت بیشتر داشته و می تواند در سبد های متنوعی سرمایه گذاری نماید و از آن طرف نیز ریسک سرمایه گذاری را پایین می آورد.
در آخر سرمایه گذار با خرید واحد های سرمایه گذاری یک صندوق سرمایه گذاری در همزمان در دهها شرکت مختلف سرمایهگذاری نموده است.
دیدگاه شما