مبادله با استفاده از واگرایی ابزار بسیار خوبی است چون واگرایی به شما این نشانه را میدهد که یک اتفاق مشکوک در حال وقوع است و باید حواستان را بیشتر جمع کنید.
واگرایی قسمت دوم
قسمت دوم
قبل از اینکه از واگرایی معمولی متفی بگویم،قسمت قبل را یادآوری میکنم که گفتیم واگرایی زمانی رخ می دهد که واگرایی معمولی در بازار نزولی قیمت یک دارایی برخلاف جهت یک اندیکاتور مانند اسیلاتورها یا سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی می تواند هشداری از ضعیف شدن روند قیمت و یا تغییر روند احتمالی باشد.در تحلیل تکنیکال دو واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت احتمال افزایش قیمت دارایی است. واگرایی منفی اما احتمال روند نزولی آتی قیمت است. واگرایی در تحلیل تکنیکال می تواند سیگنال های مثبت و منفی معاملاتی را به ما بدهد.معامله گران از مفهوم واگرایی به منظور ارزیابی قدرت حرکت قیمت یک دارایی مالی و احتمال تغییر روند در آینده استفاده می کنند. وقوع واگرایی لزوماً به معنای تغییر روند در زمان بسیار نزدیک نیست. واگرایی می تواند بلند مدت شود، بنابراین اعمال آنها به تنهایی برای تصمیمات سرمایه گذاری منطقی نیست.
این حالت از واگرایی معمولی، در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف رخ میدهد.
بهاینصورت که قیمت، یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود را میسازد.
واگرایی معمولی منفی
اما اندیکاتور با این حالت قیمت، مخالفت کرده و سقفی پایینتر از سقف قبلی ایجاد میکند.این نوع از آرایش که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، بهعنوان واگرایی معمولی منفی شناخته شده.
که همچنین منجر به کاهش قیمت میشود.
واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد و قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر شود.حتما ویدیو بالا را ببینید و عضو پیج اینستاگرام آکادمی شوید. همچنین میتوانید بقیه فیلم های آموزشی ما را در آپارات مشاهده کنید.
[/vc_column_text][/vc_column][vc_column][vc_column_text] آموزش های رایگان ما را دنبال کنید. [/vc_column_text]
آشنایی با مفهوم واگرایی و انواع آن در تحلیل تکنیکال
یکی از مفاهیم حوزه تحلیل تکنیکال، واگرایی است. واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است. این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
یکی از مفاهیم حوزه تحلیل تکنیکال، واگرایی است. واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است. این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
در بیشتر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزار برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند RSI ،CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
در این مقاله قصد داریم به معرفی واگرایی بازار بپردازیم که یکی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال بهشمار میرود.
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
واگرایی معمولی:
واگرایی معمولی حالتی از واگرایی است و زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت کرده و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. درواقع درهنگام وقوع این نوع واگرایی، قیمت از ادامه حرکت بازمیایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند و به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
بهطورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت، کفی پایینتر از کف قبل خود را ثبت میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت کرده و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت مینماید. در این حالت قیمت میل به افزایش دارد و نشان میدهد که فروشندگان ضعیف شدهاند.
فرم واگرایی معمولی مثبت بهصورت زیر است:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
این حالت از واگرایی معمولی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف رخ میدهد. بهاینصورت که قیمت، یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود را میسازد؛ اما اندیکاتور با این حالت قیمت، مخالفت کرده و سقفی پایینتر از سقف قبلی ایجاد میکند. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، بهعنوان واگرایی معمولی منفی شناخته شده و منجر به کاهش قیمت میشود.
واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد و قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر شود.
فرم واگرایی معمولی منفی بهصورت زیر است:واگرایی معمولی در بازار نزولی
در شکلهای زیر مثالهایی از واگرایی را مشاهده میکنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشخص است نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتاً خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان روبهرو شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی به وجود آمده است.
تا به اینجای کار به معرفی واگرایی معمولی پرداختیم و انواع آن را توضیح دادیم. آنچه گفته شد مقایسه بین نمودار قیمتی و اندیکاتور است که در صورت تضاد بین اندیکاتور و قیمت، واگرایی مشاهده میشود.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی:
با استفاده از ابزاری که در تحلیل تکنیکال موجود است، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولاً با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است.
هنگامیکه نمودار با سرعتبالا بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه بوده که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) درنظر گرفت.
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملاً مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح موردنظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالیزه در حالت حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف و یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
به این نکته هم باید توجه کرد که اگر در یک ساختار کانالیزه، سطحی شکسته شد و با واگرایی همراه بود، میتواند کاملاً فریبدهنده (fake) باشد.
یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولاً ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی گشت.
از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید یا فروش بود.
همه چیز درباره استفاده از واگرایی در معامله (Divergence Trading)
در این قسمت از سری مقالات آموزش فارکس، به بررسی (نحوه معامله با استفاده از واگرایی) میپردازیم. با ایران بروکر در این مقاله همراه باشید.
واگرایی چیست و چگونه واگرایی معمولی در بازار نزولی از آن در معاملات استفاده کنیم؟
واگرایی به شما کمک میکند انتهای یک روند را تشخیص داده و از فروش در قله و خرید در کف سود کسب کنید.
اگر چیزی را خریده باشید و با استفاده از یک علامت دریابید که اکنون وقت خروج از معامله است بسیار بهتر است تا اینکه شاهد این باشید که سودتان در مقابل چشمانتان دود شود!
یک راه وجود دارد که به آن استفاده از واگرایی می گویند.
به طور خلاصه واگرایی را میتوان با مقایسهی روند قیمت و حرکت اندیکاتور مشاهده واگرایی معمولی در بازار نزولی کنید. واقعاً مهم نیست که از چه اندیکاتوری استفاده کنید.
میتوانید از MACD، RSI و غیره استفاده کنید.
خوبی واگرایی این است که با کمی تمرین پیدا کردن آن کار چندان سختی نیست.
اگر خوب دقت کنید و تریدر باهوشی باشید میتوانید از واگرایی سود خوبی به دست بیاورید.
بهترین نکته در مورد واگرایی این است که معمولاً نزدیک به کف قیمت میخرید یا نزدیک به اوج قیمت میفروشید.
این باعث میشود ریسک مبادلههای شما نسبت به سود احتمالیتان بسیار کم باشد.
روند یک قیمت و روند یک مومنتوم(آر اس آی یا مکدی) معمولاً همگام با یکدیگر تغییر میکنند،
اگر قیمت دارد به قلههای بالاتری میرسد، اسیلاتور نیز باید به قلههای بالاتری برسد.
اگر قیمت دارد به کفهای پایینتری میرسد، نوسانگر نیز باید به کفهای پایینتری برسد.
اگر این طور نیست، این یعنی قیمت و اسیلاتور دارند از یکدیگر دور میشوند و به همین دلیل این حالت «واگرایی» نام گرفته است.
مبادله با استفاده از واگرایی ابزار بسیار خوبی است چون واگرایی به شما این نشانه را میدهد که یک اتفاق مشکوک در حال وقوع است و باید حواستان را بیشتر جمع کنید.
استفاده از مبادلهی واگرایی میتواند برای پیدا کردن روند در حال تضعیف مفید باشد.
گاهی میتوانید حتی از آن به عنوان نشانهای برای ادامهٔ روند استفاده کنید!
دو نوع واگرایی وجود دارد:
در این مطلب به شما یاد میدهیم چطور این واگراییها را پیدا کنید و با استفاده از آنها مبادله کنید.
نحوه معامله با واگرایی معمولی
واگرایی معمولی به عنوان نشانهٔ احتمالی برای بازگشت روند به کار میرود.
واگرایی صعودی معمولی
اگر قیمت کفهای پایینتر داشته باشد (LL) اما اسیلاتور کفهای بالاتر داشته باشد (HL) این یک واگرایی معمولی تلقی میشود.
آشنایی با شاخص قدرت نسبی یا اندیکاتور RSI
اندیکاتور ابزاری است برای بهرهگیری از تحلیل تکنیکال. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا به اختصار RSI، از اندیکاتورهای دنیای تحلیل، بعد از گذشت چند دهه پرطرفدارترین اندیکاتور نزد تکنیکالیستها محسوب میشود. اهمیت اندیکاتور RSI در این است که به یک واگرایی معمولی در بازار نزولی سؤال اساسی سرمایهگذاران میتواند پاسخ دهد: چگونه میتوان رمزارزی را در شرایط صعودی انتخاب کرد که اگر در دورۀ بعدی بازار منفی شد، نزول کمتری داشته باشد؟ در این مقاله میکوشیم با این اندیکاتور محبوب آشنا شویم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی، یک نوسانگر مومنتوم (momentum oscillator) است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. این شاخص توسط ولز وایلدر (Welles Wilder) پدید آمده است. اندیکاتور RSI بین دامنه صفر تا صد نوسان میکند. به طور سنتی وقتی که بالای 70 باشد، وضعیت «اشباع خرید» است و هنگامی که زیر 30 باشد، وضعیت «اشباع فروش» ارزیابی میگردد. سیگنالها از طریق پیدا کردن واگرایی(divergences) و سیگنال نوسان ناقص (failure swings) ایجاد میشوند. از این شاخص همچنین میتوان برای تشخیص روند کلی استفاده کرد.
نحوۀ محاسبهی RSI
شاخص RSI فرمول محاسبۀ نسبتاً سادهای دارد، اما فهم آن بدون مثال دشوار است. فرمول اصلی به صورت زیر محاسبه میشود:
RSI = 100 – [100 / (1 + (متوسط رشد قیمت / متوسط نزول قیمت))]
متغیر RSI قدرت نسبی یا بازدهی بازار (Market Gain) است که برابر است با حاصل تقسیم متوسط رشد قیمت بر متوسط نزول قیمت در همان بازۀ زمانی.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
اگر مقدار اندیکاتور RSI بالای 70 باشد ، وضعیت «اشباع خرید» و اگر زیر 30 باشد وضعیت «اشباع فروش» در نظر گرفته میشود.
این سطوح میتوانند در صورت لزوم برای مطابقت بیشتر با اوراقبهادار یا رمزارز، تعدیل و اصلاح شوند. به طور مثال اگر یک رمزارز مکرراً به سطح اشباع خریدِ 70 برسد، میتوانید آن را به 80 تغییر دهید. باید به این نکته توجه کرد که ممکن است شاخص RSI طی روندهای قدرتمند، برای مدتی طولانی در وضعیت خرید یا فروش باقی بماند.
اندیکاتور RSI اغلب الگوهای نموداری مانند الگوهای کف و سقف دوقلو و خط روند تشکیل میدهد؛ در حالی که این الگوها به صورت معمولی در نمودار اصلی قیمت مشخص نیستند. علاوه بر آن، سطوح یا خطوط حمایت و مقاومت نیز به وسیله RSI قابل تشخیصاند. در یک بازار صعودی، شاخص RSI تمایل دارد که در محدوده 40 تا 90 با حوزه عملکردی 40-50 به عنوان سطح حمایت باقی بماند. در یک بازار نزولی نیز این اندیکاتور تمایل دارد که در محدوده 10 تا 60 با حوزه عملکردی 50-60 به عنوان سطح مقاومت قرار بگیرد. این محدودهها بسته به موقعیت RSI و روند اصلی بازار متفاوت هستند.
اگر قیمت سقف یا کف جدیدی بزند که مورد تأیید شاخص RSI نباشد، این واگرایی میتواند به عنوان یک سیگنال بازگشت قیمتی(price reversal) تلقی شود. اگر اندیکاتور RSI سقف قبلیاش را به سمت بالا بشکند یا کف قبلیاش را به سمت پایین بشکند، در این دو حالت، سیگنال نوسان ناقص (Failure Swing) صادر میشود.
سیگنال نوسان ناقص در حالت صعودی وقتی رخ میدهد که RSI در ناحیه اشباع فروش، یعنی زیر 30، دره بسازد، سپس با عبور از سطح 30 از آن خارج شده و قله بزند و بازگردد؛ اما این بار وارد سطح اشباح فروش نمیشود. لذا دره دوم را بالای سطح 30 ایجاد میکند، باز صعود میکند و سقف قبلی خود را میشکند و در لحظه عبور از سقف قبلیِ خود سیگنال نوسان ناقص صادر میکند.
سیگنال نوسان ناقص در حالت نزولی نیز برعکس حالت فوق است و هنگامی صادر میشود که اندیکاتور RSI در ناحیه اشباع خرید، یعنی بالای 70، قله بسازد؛ از ناحیه به سمت پایین خارج شود، سپس تا مرز ناحیه اشباع خرید بازگردد، اما وارد نشود و با ایجاد قله دوم تغییر مسیر دهد و رو به پایین از کف قبلیاش عبور کند. در این لحظه یک سیگنال نوسان ناقص از نوع نزولی صادر کرده است.
سخن پایانی
اندیکاتور RSI، پرکاربرد و محبوب و طرز کار با آن نسبتاً ساده است.
میتوان گفت اهمیت این شاخص در آن است که با طرز کار آسانی که دارد، اطلاعات فراوانی از نبض بازار ارائه میدهد.
اندیکاتور RSI سرعت تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند و وضعیت اشباع خرید یا فروش را نمایان میسازد. مفهوم RSI در واقع انعکاسی است از بازدهی بازار. از طریق حرکت آن میتوان سیگنال مهم نوسان ناقص را تشخیص داد و این همان پاسخِ سؤالی است که در ابتدای مقاله مطرح شد.واگرایی معمولی در بازار نزولی
آشنایی با واگرایی زمانی
در تکمیل تعریف واگرایی و انواع آن، به سراغ تعریف یکی دیگر از انواع واگراییها یعنی واگرایی زمانی میرویم. بر خلاف واگرایی معمولی و واگرایی مخفی که با توجه به تضاد رفتاری بین نمودار قیمتی و اندیکاتور ایجاد میشد، واگرایی زمانی فارغ از اندیکاتورها است و توجه آن به تراز زمانی و تعداد کندلها است. با فراگیری دانش واگرایی زمانی، میتوانید پیشبینی دقیقتری برای بعد از هر روند با توجه به زمان داشته باشید.
واگرایی زمانی (Time Divergence) چیست؟
در واگرایی زمانی (TD)، تضاد رفتاری بین قیمت و زمان مورد توجه قرار میگیرد. واگرایی زمانی در واقع ضعف قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان میدهد. واگرایی زمانی با توجه به مقایسه زمان در هر روند مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به همه این موارد دو نوع واگرایی زمانی وجود دارد که به تفضیل و با مثال آنها را توضیح خواهیم داد:
واگرایی زمانی معمولی (RTD)
زمانی که تعداد کندلهای فاز اصلاح از تعداد کندلهای روند قبلی بیشتر باشد، واگرایی زمانی معمولی رخ دادهاست. در این حالت میل به چرخش در بازار وجود ندارد و پیشبینی میشود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند. به نحوی میتوان گفت که واگرایی زمانی معمولی مانند الگوهای ادامهدهنده رفتار میکنند. بهترین واکنش در مقابل مشاهده واگرایی زمانی معمولی، پیدا کردن قیمت و الگوی مناسب در نمودار قیمتی برای ورود به معامله است.
تا زمانی که پایینترین نقطه اصلاح روند صعودی از پایینترین نقطه روند اصلی بالاتر باشد، میتوان به آن اصلاح روند قبلی گفت. در روند نزولی نیز بایستی بالاترین نقطه اصلاح از بالاترین نقطه روند اصلی پایینتر باشد و در غیر اینصورت، شاهد تغییر روند هستیم و اصلاح تمام شدهاست.
واگرایی زمانی هوشمند (STD)
برخلاف واگرایی زمانی معمولی، در واگرایی زمانی هوشمند، تعداد کندلهای اصلاح کمتر از واگرایی معمولی در بازار نزولی تعداد کندلهای روند قبل از خود است، اما درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی میباشد. در این شرایط، قدرت بازار در حرکت اصلاحی کمتر از قدرت معاملهگران در روند اصلی بازار میباشد. در اینجا نیز انتظار داریم که روند اصلی قبل ادامه پیدا کند.
به بیان سادهتر در واگرایی هوشمند و در اصلاح قیمتی، معاملهگران در مدت زمان بیشتری، مسافت کمتری را نسبت به حرکت قبلی میپیمایند.
نکاتی که بهتر است مرور کنیم
هر چه میزان دانش خود را در تحلیل تکنیکال افزایش دهید، میزان سودآوری شما با توجه به ریسکپذیریتان در بازار سرمایه افزایش قابل توجهی خواهد کرد. مبحث واگرایی از مباحثی بود که میبایست در کنار تحلیلهای دیگر تکنیکال، به آن توجه ویژهای شود. البته پیشنهاد ما بر این است که هرگز با یک روش تحلیل، تصمیم به خرید و فروش نگیرید، بلکه چندین روش را در کنار هم انجام دهید و در واگرایی معمولی در بازار نزولی صورت همپوشانی نتایج بهدست آمده، تصمیم نهایی خود را بگیرید.
سوالات متداول
در واگرایی زمانی (TD)، تضاد رفتاری بین قیمت و زمان مورد توجه قرار میگیرد. واگرایی زمانی در واقع ضعف قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود را نشان میدهد.
در این حالت میل به چرخش در بازار وجود ندارد و پیشبینی میشود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند.
در این حالت تعداد کندلهای اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند قبل از خود است. در این نوع واگرایی درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی میباشد.
در این شرایط، قدرت بازار در حرکت اصلاحی کمتر از قدرت معاملهگران در روند اصلی بازار میباشد. در اینجا انتظار داریم که روند اصلی قبل ادامه پیدا کند.
دیدگاه شما