استراتژی معامله با خط روند
یکی از مفاهیم اساسی در تحلیل تکنیکال، روند میباشد. در واقع هدف از رسم نمودار قیمت نیز شناسایی روند و انجام پیشبینیهایی در جهت حرکت روندها است. برای شروع تحلیل خود ابتدا باید روند بازار را تشخیص دهید. بازار در حالت کلی دارای سه روند میباشد. همانطور که میدانید قیمت دائما در حال نوسان است و جا به جا میشود. وقتی که قیمت ما در کل صعودی یا نزولی باشد یا به عبارتی برآیند حرکت قیمت ما دارای شیب نزولی یا صعودی باشد میگوییم بازار دارای روند صعودی یا نزولی است. حال این روند الزاما بصورت پیوسته صعودی یا نزولی نیست! در بین آن قیمت میتواند صعود یا نزولهایی داشتهباشد. گاهی اوقات هم بازار روند خاصی ندارد که اصلاحاً میگوییم بازار دارای روند خنثی یا بدون روند است. برای شناسایی این روندها ما باید خطوطی رسم کنیم که به آنها خط روند میگوییم. در ادامه این مقاله به نحوه رسم خط روندها و استراتژیهای معاملاتی مربوط به آن میپردازیم.
خط روند(Trendline)
برای رسم چگونه با معاملات روند معامله کنیم خطوط روند در ابتدای کار کافی است تا از نمای کلی به بازار نگاه کنید. درحالت کلی برای رسم خطوط روند باید حداقل دو قله نزولی یا دو کف صعودی را به یکدیگر متصل کنید. جهت رسم خط روند نزولی، حداقل دو قله که دومی از اولی پایینتر است را به یکدیگر متصل کنید. برای رسم خط روند صعودی نیز لازم است حداقل دو کف که کف دومی از اولی بالاتر است را به یکدیگر متصل کنید. به تصاویر زیر توجه نمایید. جهت یادگیری کاملتر این مبحث مقاله خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در معاملات دارد، را مطالعه نمایید.
اعتبار خطوط روند
خطوط روندی که رسم میکنید باید از اعتبار کافی برخوردار باشند. در ادامه به بررسی مواردی که بر اعتبار این خطوط تاثیر میگذارند پرداختهایم.
- هرچقدر خط روند ما شیبش بیشتر باشد از اعتبار کمتری برخوردار است. شیب 45 درجه اصولا یک شیب مناسب بهشمار میآید.
- هرچقدر برخورد قیمت با این خط بیشتر باشد، خط روند ما از اعتبار بیشتری برخوردار است. حداقل برخورد مناسب با خط روند 3 برخورد میباشد.
- خطوط روند معمولا در بازههای زمانی بلندمدتتر از اعتبار بیشتری برخوردار هستند.
- هنگام رسم خط روند، خط شما نباید از بدنه کندل عبور و آن را قطع کند. اما قطع کردن سایه کندل اشکالی ندارد.
انواع استراتژیهای معامله با خط روند
اگر خطوط روند به درستی استفاده شوند، ابزارهای معاملاتی خوبی محسوب میشوند. همانطور که پیش از این گفتیم با اتصال 3 کف یا سقف به یکدیگر میتوانید شاهد یک خط روند معتبر باشید.
از استراتژیهای کاربردی خط روند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استراتژی شکست و برخورد مجدد (Break and Retest)
- استراتژی خط روند پرچم (Trendline Flag)
- استراتژی معامله با جهش از خط روند ( Trendline Bounce)
استراتژی شکست و برخورد مجدد (Break and Retest)
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از متداولترین استراتژیهای خط روند میباشد. این استراتژی توسط بسیاری از معاملهگران مورد استفاده قرار میگیرد.
طبق این استراتژی زمانیکه یک خط روند معتبر رسم کردید منتظر بمانید تا قیمت آن را بشکند. زمانیکه قیمت خط روند را شکست دو حالت اتفاق میافتد. در یکی از این حالات قیمت دیگر به خط روند شکستهشده بازنمیگردد و آن را لمس نمیکند. به تصویر زیر توجه کنید.
در حالت دیگر قیمت پس از شکست خط روند مجددا به سمت خط روند بازمیگردد و آن را لمس میکند.
اگر قیمت مجددا خط روند شکستهشده را لمس کرد، در آن نقطه شما میتوانید وارد پوزیشن معاملاتی خود شوید. همچنین از این استراتژی میتوانید در تایم فریم پایینتر از تایم فریمی که خط روند را در آن رسم کردهاید استفاده کنید.
طبق این استراتژی، خط روند میتواند به عنوان محرک برای ورود به معامله یا ایجاد توقف عمل کند.
هرچه خط روند شما با قلهها یا کفهای بیشتر برخورد داشته باشد، جهت استفاده در این استراتژی مناسبتر است.
همانطور که در تصویر میبینید این خط روند دارای 4/3 برخورد معتبر میباشد. هنگام شکست خط روند نوسانات زیادی حول خط روند رخ داده است. معاملهگران ریسکپذیر به محض برخورد قیمت با خط روند وارد معامله میشوند. اما معاملهگران محافظه کارتر تا شکست کامل خط روند و مشاهده نشانههایی از ایجاد روند جدید صبر میکنند و سپس وارد معامله میشوند. درمورد نحوه ورود این دو گروه نمیتوان گفت که کار کدام درست و کدام نادرست است چراکه به اولویتهای معاملهگران بستگی دارد.
استراتژی خط روند پرچم (Trendline Flag)
استراتژی قبلی که به بررسی آن پرداختیم برای موقعیتهایی مثل تغییر روند استفاده میشود. اما استراتژی خط روند پرچم مانند الگوی پرچم بیانگر ادامه روند است. در این استراتژی باید خط روند کوتاهی در زمان اصلاح بازار رسم کنید. در این حالت این خط روند مانند الگوی پرچم است و پس از آن روند بازار مانند روند قبل از خط روند پیشخواهد رفت.
همانطور که در تصویر میبینید بازار ابتدا روند صعودی دارد. سپس وارد اصلاح میشود. در حالت اصلاح میتوانید یک خط روند کوتاه رسم کنید. پس از شکست خط روند مانند الگو پرچم بازار روند قبلی خود را از سر میگیرد. سپس شما میتوانید وارد موقعیت خرید شوید. برای حالت نزولی برعکس میباشد.
در این استراتژی شما باید در جهت روند معامله کنید. همچنین میتوانید از میانگین متحرک(MA) 50 نیز برای شناسایی روند بازار کمک بگیرید. در این تصویر روند بازار صعودی است چرا که نمودار قیمت بالای میانگین متحرک نوسان میکند.
استراتژی معامله با جهش از خط روند ( Trendline Bounce)
این استراتژی نیز مانند استراتژی قبلی میباشد. خطوط روند در این استراتژی مانند خطوط حمایت یا مقاومت عمل میکنند. این استراتژی را میتوانید در تایم فریمهای متفاوتی استفاده کنید. بدین شکل که در تایم فریمهای بالاتر خطوط حمایت و مقاومت را رسم کنید. سپس در صورت تایید تایم فریم بالاتر، در تایم فریمهای پایینتر معاملات خود را انجام دهید.
همانطور که در تصویر زیر میبینید قیمت پس از 3 بار برخورد با خط روند و وجود نشانههای صعودی پس از برخورد سوم روند را از سرگرفته است. در این حالت میتوانید از این خط برای تعیین حدضرر خود استفاده کنید. همچنین میتوانید یک مقاومت رسم کنید و حدضرر خود را زیر آن قرار دهید.
انجام معامله در جهت روند
برای انجام معامله در جهت روند میتوانید از دو استراتژی جهش از خط روند(Trendline Bounce) و خط روند پرچم (Trendline Flag) استفاده کنید. همانطور که گفتیم در استراتژی جهش از خط روند شما میتوانید پس از برخورد سوم در جهت روند وارد معامله شوید. با کمک استراتژی خط روند پرچم نیز میتوانید در روند نزولی بازار سود خوبی کسب کنید.
انجام معامله در خلاف جهت روند
این استراتژی برای معاملهگران کوتاه مدتی و نوسانگیران مناسب است. برای انجام معامله در خلاف جهت روند میتوانید با استفاده از فیبوناچی و سقف وکفهای قبلی، سطوحی را بهعنوان تارگت یا بازگشتی(Reversal) درنظر بگیرید. سپس در محدوده بازگشتی وارد معامله شوید و تارگت خود را با توجه به خط روند تعیین کنید.
در این حالت میتوانید به موازات خط روند خود یک خط دیگر رسم کنید و یک کانال تشکیل دهید. سپس درصورت مشاهده یک سیگنال بازگشتی وارد معامله شوید.
جمع بندی
خطوط روند میتوانند ابزارهای خوبی برای تحلیل شما باشند. افراد برای مطمئن شدن از روند بازار آنها را رسم میکنند. همچنین بوسیلهی این خطوط میتوانید نقاط حمایت و مقاومت را نیز تشخیص دهید و در نقاط مناسبی وارد پوزیشنهای معاملاتی خود شوید. برای آشنایی کامل با مبحث خط روند سایر مقالات سایت اقتصاد بیدار را در این زمینه مطالعه نمایید.
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند چگونه با معاملات روند معامله کنیم صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، چگونه با معاملات روند معامله کنیم شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
چطور با کمک خطوط روند معامله کنیم؟
حالا که اصول اولیه را میدانید، وقت آن است که این ابزارهای تکنیکال ساده اما بسیار مفید را در معاملات خود به کار ببریم.
از آنجا که میخواهیم همه چیز را ساده کنیم، سطوح حمایت و مقاومت معامله را به دو ایده ساده تقسیم میکنیم: جهش و شکست
توجه داشته باشید که خط روند و کانالهای روند هم نوعی حمایت و مقاومت هستند. در این نوشته وقتی از حمایت و مقاوت سخن میگوییم، خط روند را نیز در بر دارد.
جهش یا بانس
همانگونه که از نام آن پیداست، یکی از روشهای خرید و فروش روی نقاط حمایت و مقاومت، وقتی است که قیمت بلافاصله بعد از برخورد به سطوح عکسالعمل نشان دهد و جهش کند.
خلی از معاملهگران مبتدی این اشتباه را مرتکب میشوند که سفارشات خود را مستقیماً روی سطوح حمایت و مقاومت تنظیم میکنند و صبر میکنند تا معامله مورد نظرشان انجام شود.
ممکن است این روش گاهی اوقات جواب دهد اما این روش فرض را بر این میگیرد که سطح حمایت یا مقاومت سر جای خود میماند بدون آنکه قیمت واقعاً به آنجا برسد.
ممکن است با خود بگویید، چرا یک سفارش ورود روی خط حمایت و مقاومت نگذارم؟ به این ترتیب، خیالم از بهترین قیمت ممکن راحت میشود.»
هنگام معامله با روش جهش، میخواهیم اوضاع را به نفع خود تغییر دهیم و نوعی تأیید به دست آوریم که حمایت یا چگونه با معاملات روند معامله کنیم مقاومت حفظ خواهد شد.
به جای خرید یا فروش در همان ابتدای کار، صبر کنید که قبل از ورود به بازار، قیمت جهش کند و عکس العمل نشان دهد. با انجام این کار، از آن لحظاتی که قیمت سریع حرکت میکند و در سطوح حمایت و مقاومت میشکند اجتناب میکنید. بنا به تجربه، گرفتن چاقوی در حال سقوط میتواند واقعاً خطرناک باشد…
شکست
در یک دنیای ایدهآل، سطوح حمایت و مقاومت تا ابد معتبر باقی میمانند، غذاهای مک دونالد سالمند و برای سلامتی ضرری ندارند و همه ما روی کوله پشتی خود جت داریم.
در دنیای ایدهآل معامله، هرزمان قیمت به سطح حمایت و مقاومت اصلی رسید، میتوانیم خرید و فروش را انجام دهیم و کلی پول به جیب بزنیم.
اما واقعیت امر این است که این سطوح اغلب شکسته میشوند. بنابراین، تنها این کافی نیست که در واکنشها و جهشها معامله انجام دهیم. بلکه باید بدانید که هر گاه سطوح حمایت و مقاومت راه میدهند چه باید کرد!
در معاملات دو راه برای معامله در زمان شکستها وجود دارد: راه تهاجمی و راه محافظه کار.
راه تهاجمی
سادهترین راه برای معامله در زمان شکستها خرید یا فروش در هر زمانی است که قیمت از منطقه حمایت یا مقاومت عبور متقاعدکنندهای دارد.
کلمه کلیدی در اینجا «متقاعدکننده» است زیرا فقط زمانی میخواهیم وارد بازار شویم که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت مهمی عبور میکند.
میخواهیم منطقه حمایت یا مقاومت طوری عمل کند که انگار که همین الان یکی از ضربههای مهلک بروس لی را خورده است: میخواهیم قیمت در آنجا بشکند و از درد به خود بپیچد.
راه محافظه کارانه
این وضعیت فرضی را در نظر بگیرید: تصمیم دارید EUR / USD را خریداری کنید به امید آن که پس از جهش از سطح حمایت افزایش یابد.
بلافاصله پس از آن، حمایت میشکند و اکنون در موقعیت ضرر قرار دارید، و مانده حسابتان به آرامی در حال سقوط است.
۱. شکست را میپذیرید، و پوزیشن خود را میبندید؟
۲. معامله خود را حفظ میکنید و صبر میکنید تا قیمت دوباره بالا رود؟
اگر دومی را انتخاب کنید، جای نگرانی نیست چون این روش معاملاتی را کاملا درک خواهید کرد.
به یاد داشته باشید، هر زمان که موقعیتی را میبندید، جهت مخالف معامله را میگیرید.
بستن معامله (خرید) EUR/USD در نقطه ورود یا نزدیک آن به معنای فروش همان مقدار EUR / USD است.
حال اگر فروش و بستن موقعیتهای زیان ده در سطح حمایت شکسته شده به اندازه کافی رخ دهد، قیمت معکوس خواهد شد و دوباره شروع به سقوط خواهد کرد.
این پدیده دلیل اصلی این امر است که چرا سطوح حمایت شکسته شده در زمانی که میشکنند به مقاومت تبدیل میشوند.
همانطور که حدس زدهاید، در استفاده از این پدیده چیزی که مهم است این است که کاملا صبور باشید.
به جای ورود درست در زمان شکست، صبر کنید تا قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده بر گردد و پس از جهش قیمت وارد شوید.
به یاد داشته باشید:
این امر همیشه اتفاق نمیافتد. «تست مجدد» سطوح حمایت و مقاومت شکستهشده همیشه رخ نمیدهد. گاهی اوقات قیمت در یک جهت حرکت میکند و شما را پشت سر میگذارد. به این دلیل، همیشه از سفارشات حدضرر استفاده کنید و هرگز فقط به دلیل اینکه امید دارید قیمت برگردد یک موقعیت ضررده را نگه ندارید.
آموزش استفاده از خطوط روند در معاملات (آموزش تصویری)
وقتی از تحلیل بازارهای مالی صحبت میکنیم، اولین چیزی که هر تریدر و تحلیلگر مالی باید بتواند در چارتهای سهام و کوینهای کریپتو انجام دهد، کشیدن خط روند است. آموزش خط روند یکی از اساسیترین اصول یادگیری تحلیل بازارهای مالی است.
خطوط روند (Trendlines) بخش عمدهای از تحلیل تکنیکال و انجام معامله بر اساس نمودارها را تشکیل میدهند.
درصورت استفاده صحیح، خطوط روند یا ترند میتوانند به عنوان ابزاری عالی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار گیرند. اما دنبال کردن آموزش کشیدن خط روند به شکل صحیح و اصولی یکی از مسائلی است که بسیاری از تحلیلگران تازه کار به آن توجه نمیکنند. به طور کلی خط روند اگه به شکل نادرست استفاده شود، ناکارآمد و حتی باعث ضرر خواهد بود.
در هنگام دنبال کردن آموزش کشیدن خط روند، به دلیل عدم درک صحیح رسم خط روند، ممکن است به این باور نادرست منجر شود که قیمتها روندی معکوس را پیش گرفتهاند یا روند قوت گرفته است درحالیکه عملکرد قیمت در واقعیت چنین چیزی را نشان نمیدهد.
در ادامه این مقاله به آموزش خط روند و نکات مهم آن میپردازیم. شما میتوانید با مطالعه این مقاله از سایت بورسینس به استفاده موثر از خطوط روند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی آن را به شکل اصولی یاد بگیرید.
مبانی و اصول آموزش خط روند
خطوط روند، خط مشخصکننده روندها یا محدوده رنج قیمت به یک سمت خاص هستند. خطوط روند به ما کمک میکنند تا الگوهای قیمتی بر روی نمودار را بهتر تشخیص دهیم.
در آموزش کشیدن خط روند، وقتی صحبت از یک خط روند صعودی میشود، باید کفهای قیمت را به کفهای بالاتر متصل کنیم. این اتصال، شامل پایینترین نقطه در حرکات قیمت میشود. هنگامی که قیمتها افزایش مییابند، خط روند نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
رسم خط و اتصال این نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی را تشکیل داده و به شما نشان میدهد که قیمتها روندی صعودی به سمت بالا دارند.
یک خط روند همچنین میتواند در امتداد هر کدام از نوسانهای رو به بالا (سقفها) کشیده شود. خط روند نشاندهنده زاویه صعود یا نزول قیمت، قدرت حرکت قیمت و مقاومت نسبی روند است.
در اموزش خط روند، برای رسم خط نزولی نیز این قضیه بالعکس است. در یک روند نزولی، قیمت پس از نوسانهای کوتاه رو به بالا، مجدد سقوط میکنند. اتصال این نقاط بالا با یک خط منجر به رسم خط روند نزولی میشود و روندی رو به پایین را نشان میدهد.
همچنین، یک خط روند را میتوان در امتداد نوسانهای رو به پایین کشید، که زاویه نزول و قوت حرکت نزولی قیمت را نشان میدهد.
رسم چندین خط روند
آموزش کشیدن خط روند فقط به یک خط محدود نمیشود. معمولا در هر نموداری شما بیش از یک خط روند میتوانید رسم کنید که همگی نشاندهنده حرکت قیمت در دورههای مختلف زمانی هستند.
در آموزش خط روند به خاطر داشته باشید خطوط روند در زاویههایی با شیب تند معمولا عمر کوتاهی دارند، زیرا قیمتها نمیتوانند یک افزایش یا کاهش تقریبا عمودی را برای مدت طولانی حفظ کنند.
با توجه به این نکته، ترسیم خطوط روند در هر زمانِ ممکن میتواند به معاملهگران جدید در شناسایی روند کلی کمک کند. با اینکار، تریدر از روندها و اصلاحهای کوچک در قالب آن روند کلی وجود دارد آگاهی مییابد.
- در طی یک روند صعودی، خرید ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند نزولی کوتاهمدت با یک خط روندِ صعودی کلیتر (روند صعودی بزرگ) برخورد کند. چگونه با معاملات روند معامله کنیم
- در امتداد یک روند نزولی، فروش ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند صعودی کوتاهمدت با یک خط روندِ نزولی کلیتر (روند نزولی بزرگ) برخورد کند.
آموزش تنظیم خط روند با خطوط چندگانه
پس از ترسیم خطوط روند، اغلب نیاز است تا این خطوط به خوبی تنظیم شوند. قیمتها معمولا به شکلی یکنواخت حرکت نمیکنند و از آنجا که خطوط روند هم زمان و هم قیمت را مشخص میکنند، آنها در امتداد محور زمان و قیمت پیش میروند.
این یعنی با هرگونه افزایش یا کاهش شتاب در روند، نیاز به تنظیم با خط روند وجود دارد. خطوط روند مانند یک ابزار عمل میکنند و نمیتوان صرفا به آنها اعتماد کرد.
در آموزش خط روند به این نکته توجه کنید که برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا یک خط روند باید تنظیم شود یا اینکه آیا قطعا شکسته شده است یا خیر، حرکات قیمت را در یک روند در نظر بگیرید:
- در طی یک روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر را به وجود می آورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، بالاتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت به زیر خط روند حرکت کند لزوما به معنای پایان روند نیست و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط باشد.
- در طی یک روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر را به وجود میآورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، پایینتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت از خط روند نزولی بالاتر برود، لزوما به معنای پایان روند نیست، و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط روند باشد.
تشخیص حمایت و مقاومت با خطوط روند
آموزش کشیدن خط روند فقط به تشخیص چند نقطه و کشیدن یک خط منتهی نمیشود با این حال خطوط روند ابزارهایی نسبتا ساده هستند که میتوانند برای ارزیابی مسیر کلی قیمت یک دارایی سهام، ارز دیجیتال، جفت ارز و سایر بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرند.
اما مهمتر از همه، تریدرها از این خطوط میتوانند برای پیشبینی محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کنند. به این معنا که معاملهگران میتوانند با این خطوط تشخیص دهند قیمت در چه محدودهای برای حرکت دچار چالش خواهد شد.
این اطلاعات برای معاملهگرانی که به دنبال یافتن نقاط استراتژیک ورود به معامله و قراردادن حدضرر یا حد سود هستند کاربرد دارد.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، زمانی که قیمت یک دارایی به خطوط روند نزدیک میشود، آن را با دقت بیشتری زیر نظر میگیرند. زیرا این مناطق نقش بزرگی در مسیر کوتاهمدت قیمت بازی میکنند.
وقتی قیمت به مقاومت یا حمایت میرسد دو اتفاق ممکن است رخ دهد: قیمت با برخورد به حمایت و مقاومت بازگشت کرده و در مسیر روند قبلی شروع به حرکت کند یا اینکه حمایت یا مقاومت را بشکند که نشاندهنده تغییر و یا ضعف روند کنونی است.
تشخیص معتبر بودن یا نبودن خط روند
میتوان گفت اولین اصل در آموزش خط روند این است که یک خط روند حداقل باید دو نقطه را به هم وصل کند.
هر چقدر تعداد نقاط وصل شده در یک خط روند بیشتر باشد، اعتبار خط روند و حمایت و مقاومتهای آتی بیشتر خواهد بود.
با وجودی خط روند از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است اما رسم خط روند ممکن است گاهی امکان پذیر نباشد. شاید عجیب به نظر برسد اما گاهی یافتن بیش از 2 نقطه برای رسم خط روند مشکل میشود و نمیتوانید بهترین خط روند ممکن را بکشید.
مثلا ممکن است سقف و کفها در یک راستا نباشند تا بتوانیم خط روند را رسم کنیم. در این مواقع نباید به رسم خط روند بینقص چگونه با معاملات روند معامله کنیم اجباری وجود داشته باشد. در آموزش کشیدن خط روند باید به حالت خنثی دقت کنید. برخی اوقات بازار بدون جهت را نمیتوان با خطوط روند مجبور به نشان دادن روند کرد.
خطوط روند به عنوان یک راهنما
نکته دیگری که در اموزش خط روند باید به آن توجه کنید این است که نیاز به تنظیم و رسم مداوم این خطوط، باعث تبدیل خط روند به یک سیگنال معاملاتی غیردقیق میشود.
همچنین، در نظر داشته باشید خط روندی که با زاویه اندکی متفاوت ترسیم شده باشد میتواند در اینکه این خط روند با چه قیمتی برخورد میکند باعث ایجاد تفاوتی بزرگ شود.
بنابراین، با اینکه میتوانید خطوط روند را یک راهنما در نظر بگیرید، بهتر است از معیارهای دقیقتری برای ورود به یک معامله استفاده کنید، مانند الگوهای قیمت، کندل استیکها (نمودار شمعی) یا اندیکاتوری که نسبت به نوسانات قیمت، به شکل دقیقتر و سریعتری مطابقت دارد.
اگر از خطوط روند تنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید، دیگر نیازی نیست نگران ترسیم خطوط روند به شکلی دقیق در امتداد کفها یا سقفها باشید.
خطوط روند را به شکل متناسب رسم کنید و نیاز نیست به فکر بینقص بودن آن باشید. خطوط روندی که به شکلی مقتضی رسم شده هنوز هم میتواند روندی بصری در اختیار شما بگذارد تا بتوانید از محدودههای مناسب برای معاملات آگاه شوید.
البته در آموزش کشیدن خط روند استثناهایی نیز وجود دارد. برای نمونه در برخی موارد، ترسیم خطوط روند در امتداد کفها و سقفهای حداکثری کارساز است. اما هنگامی که اینطور نباشد، خطوط روند را به متناسبترین شکل رسم کنید.
در بازارهای مالی و چارتهای قیمتی گرچه از خط روند به عنوان یک سیگنال معاملاتی استفاده نمیکنید، اما باز هم میتواند بدون اینکه نیازی به تنظیم مجدد و مداوم آن باشد اطلاعاتی مرتبط در خصوص روند در اختیار شما قرار دهید.
تفاوت کانالها و خط روند
برخی از تریدرها در آموزش خط روند ممکن است کانالهای قیمتی را با خطوط روند یکسان بدانند. همانطور که قبلا گفته شد، شما میتوانید بیش از یک خط روند در چارتهای قیمتی رسم کنید. اما همیشه چارت قیمتی خود را تمیز و گویا حفظ کنید چرا که کشیدن چندین خط روند که در تایم فریمهای مختلف از روی یک دیگر عبور میکنند مسلما نتیجهای جز سر درگمی نخواهد داشت.
در آموزش کشیدن خط روند باید به این نکته توجه کنید که با کشیدن دو خط روند موازی ما یک کانال قیمتی خواهیم داشت. یک کانال قیمتی، تصویر بهتری از نقطه حمایت و مقاومت در تایم فریم انتخابی ارائه میدهد. کاربرد کانالها نیز مانند ترند تقریبا یکسان است. تریدر در هر دو حالت به دنبال یافتن جهشها و شکستهای قیمتی هستند.
تریدرها در صورت مشاهده عبور قیمت از خط روند یا کانال قیمتی، ممکن است از آن به عنوان نقطه ورود یا خروج استفاده کنند. البته این موضوع کاملا به روش معاملاتی آنها بستگی دارد.
محدودیتهای خط روند
آخرین نکتهای که باید در آموزش خط روند به آن توجه کنید، در نظر گرفتن محدودیتهای خطوط روند بر روی چارت قیمتی است. این محدودیتها در همه ابزارهای چارت قیمتی مشترک هستند.
برای مثال دقت خطوط روند به صورت مستقیم به دقت تریدر و نحوه خواندن دادههای قیمتی بستگی دارد. در برخی حالتها، روند قیمتی گاهی برای مدت طولانی دوام میآورد اما در نهایت حرکتهای قیمت باعث عبور از آن میشود که در این جا نیز تریدر باید براساس دادههای قیمتی جدید، خط جدیدی رسم کند.
نکته دیگر این است که خطوط روند تنظیم شده در تایم فریمهای کوتاه میتوانند نسبت به حجم معاملات حساسیت نشان دهند. به عبارت دیگر، یک خط روند برپایه حجم معاملات پایین با افزایش حجم نامعتبر خواهد شد و به راحتی میشکند.
سوالات متداول
خطوط روند، خط مشخصکننده روندها یا محدوده رنج قیمت به یک سمت خاص هستند. خطوط روند به ما کمک میکنند تا الگوهای قیمتی بر روی نمودار را بهتر تشخیص دهیم.
Trendline خطوطی هستند که تریدر بر روی چارت برای تشخیص روند قیمت و اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری نسبت به آن ترسیم میکند. از خطوط روند برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف استفاده میشود.
روند قیمتی گاهی برای مدت طولانی دوام میآورد اما در نهایت حرکتهای قیمت باعث عبور از آن میشود که در این جا نیز تریدر باید براساس دادههای قیمتی جدید، خط جدیدی رسم کند. همچنین یک خط روند برپایه حجم معاملات پایین با افزایش حجم نامعتبر خواهد شد و به راحتی میشکند.
نتیجه گیری
در این آموزش خط روند به بررسی نکات مهمی پرداختهایم که باید آنها را دائما در یک چک لیست در کنار خود حفظ کنید.
در هنگام رسم خط روند به پرایس اکشن (عملکرد قیمت) توجه کنید و آن را همیشه به هنگام استفاده از خطوط روند در نظر داشته باشید. اگر قیمت کفها و سقفهای پایین تر به وجود آورد، هنوز هم روند نزولی است حتی اگر قیمت از یک خط روند نزولی بالاتر برود.
اگر قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد کند، قیمت هنوز هم روندی صعودی دارد حتی اگر از خط روند پایینتر برود. یک خط روند، خصوصا به هنگام معاملات روزانه، اغلب احتیاج به تنظیم دارد.
برای جلوگیری از نیاز به تنظیم مداوم، از خطوط روندی که به شکل متناسب و مقتضی شکل ترسیم شدهاند استفاده کنید. خط روندی که به تناسب چگونه با معاملات روند معامله کنیم رسم شده باشد هنوز هم میتواند روند را نشان داده و مشخص کند که روند چه هنگام بازگشت خواهد کرد.
از خطوط روند برای شناسایی فرصتهای بالقوه معاملاتی و از سیگنالهای معاملاتی پرایس اکشن برای ورود به معامله استفاده کنید. به خاطر داشته باشید توجه به حجم معاملات در تایم فریمهای کوتاه مثل 15 دقیقه در رسم خط روند اهمیت زیادی دارد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
استراتژی های معاملاتی خرید و فروش سهام
بسیاری افراد معتقد هستند که به هیچ وجه نباید خلاف جهت جریان آب شنا کرد. این افراد اگر به دنیای معامله گری وارد شوند به طور قطع جزء آن دسته از معامله گرانی می شوند که به فلسفه “روند دوست ما است و هرگز نباید در خلاف جهت روند معامله گرفت” ایمان دارند. اما عده ای دیگر به این موضوع معتقد نیستند. از این رو، براساس این دو شخصیت متفاوت، می توان دو نوع از استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت؛ یعنی استراتژی معامله گری در جهت روند (Trend Trading) و استراتژی معامله گری در خلاف جهت روند (Countertrend Trading).
★ انجام معامله در جهت روند
معامله گری در جهت روند که آن را پیروی از روند نیز می نامند، یک نوع استراتژی معاملاتی در تحلیل تکنیکال است که قصد دارد با استفاده از تحلیل حرکت قیمت در یک جهت خاص سود به دست آورد. ریچارد دانکیان را پدر استراتژی پیروی از روند می نامند اما این استراتژی زمانی محبوبیت یافت که ریچارد دنیس و ویلیام اکهارت، آن را به گروهی معامله گر تازه کار آموختند و نام آن گروه را لاکپشت ها نهادند. معامله گران پیرو روند زمانی به پوزیشن های خرید وارد می شوند که روند صعودی بوده و بازار دائماً در حال ایجاد سقف های جدید باشد و هنگامی وارد پوزیشن های فروش می شوند که روند نزولی بوده و بازار به طور پیوسته در حال ایجاد کف های جدید باشد.
✔ مفهوم بازگشت قیمت در معامله گری در جهت روند
در استراتژی های معاملاتی پیروی از روند فرض بر این است که قیمت همچنان به روند کنونی خود ادامه می دهد و هر گونه نشانه ای از سیگنال بازگشت، معامله گر را مجبور می کند تا پوزیشن خود را ببندد. همه معامله گران از جمله معامله گران کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت می توانند از این استراتژی بهره ببرند. صرف نظر از تایم فریم انتخابی، معامله گر تا زمانی در معامله می ماند که متوجه علائم بازگشت روند شود. هر چند، بازگشت قیمت برای تایم فریم های مختلف در زمان های متفاوت رخ می دهد. بنابراین نقطه خروج از معامله برای یک معامله گر پیرو روند، نقطه بازگشت روند است.
✔ استراتژی های معاملاتی انجام معامله در جهت روند
برای معامله در جهت روند، استراتژی های معاملاتی مختلفی وجود دارد:
✰ میانگین های متحرک: در این استراتژی از دو میانگین متحرک با دوره های زمانی مختلف کمک می گیریم. زمانی وارد معامله خرید می شویم که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند و زمانی وارد معامله فروش می شویم که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند.
✰ اندیکاتورهای نشان دهنده مومنتوم: در این استراتژی زمانی که قیمت سهام دارای حرکت قوی است وارد معامله خرید و زمانی که حرکت ضعیفی دارد، وارد معامله فروش می شویم. اغلب می توانیم از اندیکاتور MACD کمک بگیریم.
✰ الگوهای نموداری و خطوط روند: با کمک این استراتژی زمانی که روند در حال افزایش است وارد معامله خرید می شویم و حد ضرر را زیر خط حمایت کلیدی قرار می دهیم. بدین ترتیب زمانی که روند قیمت معکوس می شود می توانیم با سود از معامله خارج شویم. در مورد الگوهای نموداری نیز باید گفت که در این استراتژی معامله گران از الگوهای ادامه دهنده روند استفاده می کنند.
بسیاری از اوقات معامله گران پیرو روند از ترکیبی از استراتژی های معاملاتی فوق استفاده می کنند. یک معامله گر ممکن است برای تأیید شروع یک روند جدید به دنبال شکست کانال باشد، اما زمانی وارد معامله شود که میانگین متحرک کوتاه مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند و حرکت نزولی قوی ایجاد شود. البته برای کسب حداکثر بازده، بهتر است که استراتژی های معامله در جهت روند را با تکنیک های مدیریت ریسک همراه کرد.
ذکر این نکته ضروری است که درست است ترکیب روش های فوق اطمینان بیشتری در معامله گر ایجاد می کند، اما تحلیل براساس خطوط روند نوعی تحلیل قدرتمند است که معامله گران می توانند تنها با استفاده از آن سودهای خوبی از بازار کسب نمایند. از این رو، در ادامه کمی راجع به خطوط روند صحبت می کنیم.
✔ تحلیل تکنیکال براساس خطوط روند
جریان قیمتی رو به بالا یا رو به پایین را روند گویند و در تعریفی کلی برآیند حرکات قیمت در بازار را روند می نامند. تحلیل روند بر این اصل استوار است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده در آینده نیز رخ خواهد داد. در واقع روشی است که سعی دارد با داده های کنونی قیمت و روند، حرکت آینده قیمت را پیش بینی کند. سه نوع روند در بازار قابل مشاهده است؛ روند صعودی، نزولی و خنثی.
✔ روند صعودی و روند نزولی چیست ؟
هنگامی که قیمت ها رو به افزایش باشند، مجموع حرکات صعودی و نزولی، روندی با شیب مثبت را ایجاد می کند که به آن روند صعودی می گوییم. در روند صعودی هر کفی که ایجاد می شود بالاتر از کف قبلی و هر سقفی که ایجاد می شود بالاتر از سقف قبلی است. وقتی قیمت ها رو به کاهش هستند نیز روندی با شیب منفی ایجاد می شود که به آن روند نزولی گفته می شود و در آن هر سقف پایینتر از سقف قبلی و هر کف پایینتر از کف قبلی است.
✔ رسم خط روند
برای رسم خط روند صعودی به حداقل دو کف قیمت (باید دومی بالاتر از اولی باشد) نیاز داریم که با متصل کردن آنها به یکدیگر می توان این نوع خط روند را رسم نمود. در مورد رسم خط روند نزولی نیز عکس این قضیه صادق است. یعنی برای رسم خط روند نزولی به حداقل دو سقف قیمت نیازمندیم.
✔ رسم کانال قیمت
کانال قیمت را از آن جهت رسم می کنیم تا بدانیم محدوده حرکات قیمت به چه شکل خواهد بود و با شکست کانال یا برگشت قیمت به درون آن سیگنال های لازم برای ورود به معامله یا خروج از آن را دریافت کنیم. همانند خطوط روند صعودی و نزولی، دو کانال صعودی و نزولی را می توانیم رسم کنیم. کانال صعودی، کانال قیمتی است که شیب مثبتی دارد و با استفاده از دو خط روند موازی رسم می شود. برای این کار، به موازات خط روند صعودی، خطی را رسم می کنیم که سقف ها را در بر بگیرد. کانال نزولی نیز شیبی منفی دارد و حاکی از ریزش قیمت هاست و برای رسم آن، به موازات خط روند نزولی، خطی را می چگونه با معاملات روند معامله کنیم کشیم که کف ها را در بر بگیرد.
✔ شکست کانال صعودی و نزولی
همان گونه که پیشتر بیان شد شکست کانال می تواند به منزله سیگنالی برای ورود به معامله باشد. چرا که حکایت از تغییر روند دارد. به طور مثال، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و آن را بشکند می توان وارد معامله فروش شد. اگرچه، برخی از معامله گران منتظر می مانند تا پولبک ایجاد شود. به هر جهت حد سود را می توان به اندازه عرض کانال در نظر گرفت.
✔ بازگشت قیمت به داخل کانال
این حالت نیز می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد. برای مثال همانند شکل زیر، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و نتواند آن را بشکند و دوباره به داخل کانال باز گردد می توان معامله خرید گرفت. برای کانال نزولی نیز اگر قیمت به خط بالایی کانال برخورد کند و آن را نشکند می توان معامله فروش گرفت.
البته ناگفته نماند اگر قیمت در کانال نزولی به خط پایینی برخورد کند و برگردد نیز معامله گرانی هستند که وارد معامله خرید می شوند. عکس این امر در مورد کانال صعودی نیز صادق است.
✔ روند خنثی در نمودار های تکنیکالی
زمانی که قیمت ها در یک محدوده مشخص شروع به نوسان می کنند میتوان دو خط را به عنوان حمایت و مقاومت برایشان در نظر گرفت. برای انجام معامله در روند خنثی می توان دو نوع استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت. یک استراتژی شکست سطوح حمایت و مقاومت و استراتژی دیگر بازگشت قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است.
✔ شکست سطوح حمایت و مقاومت
شکست حمایت و مقاومت خود به عنوان سیگنالی برای ورود به معاملات در نظر گرفته می شود. اگر مقاومت شکسته شود می توان وارد معامله خرید و اگر حمایت شکسته شود می توان وارد معامله فروش شد، البته گاهی برای اطمینان، می توان از روند غالبی که پیش از این روند خنثی شکل گرفته است کمک گرفت. بدین صورت که اگر روند غالب صعودی بوده و اکنون مقاومت شکسته شده باشد معامله گر با اطمینان بیشتری معامله خرید می گیرد و اگر روند غالب نزولی بوده و اکنون حمایت شکسته شده باشد معامله گر با اطمینان بیشتری وارد معامله فروش می شود.
✔ برگشت قیمت از سطح حمایت و مقاومت
از آنجا که در روند خنثی هم می توان معامله خرید و هم می توان معامله فروش گرفت، اگر قیمت به حمایت برخورد کند و آن را نشکند می توان معامله خرید و اگر به مقاومت برخورد کند و آن را نشکند نیز می توان معامله فروش گرفت.
★ انجام معامله در خلاف جهت روند
استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند که به عنوان”معامله گری معکوس” نیز شناخته می شود، یک روش معاملاتی است که در آن معامله گر با معامله در خلاف جهت روند سودهای کوچکی به دست می آورد و در واقع بخش بزرگی از حرکت روند را از دست می دهد. این استراتژی برخلاف استراتژی پیروی از روند است؛ گاهی برخی سهام خوب، بنا به دلایلی به نحوی که باید عمل نمی کنند. بنابراین این سهام با عملکرد ضعیف را که حدس می زنید به زودی رشد خواهد کرد، پیدا می کنید و در تلاش هستید تا آنها را در قیمت پایین و در کف، زمانی که همه در حال فروش آن هستند بخرید و با بالا رفتن قیمت، هنگامی که در سقف قرار گرفت آنها را بفروشید و سود کسب کنید.
در استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند اگر مسیری که دیگران می روند را دنبال کنید، فرصت های مناسب را از دست می دهید و به سود مورد نظر خود دست نمی یابید. اگر فقط به این دلیل که دیگران سهامی را خریداری کرده اند، شما نیز به سمت آن یورش ببرید موجب می شود دچار ضرر شوید. چون در هنگام خرید دیگران، قیمت ها بسیار بالا می رود و در هنگام فروش دیگران قیمت ها بسیار پایین می آید. به طور مثال، معامله گرانی که در هنگام تشکیل صف فروش، سهم را می خرند و با تشکیل صف خرید، سهم را می فروشند از همین استراتژی پیروی چگونه با معاملات روند معامله کنیم می کنند. آنها با حرکت در خلاف روند غالب امیدوارند پیش از خرید دیگران، خرید خود را انجام دهند و درنهایت فروش بزرگی نصیبشان شود.
✔ استراتژی انجام معامله در خلاف جهت روند
در استراتژی های معاملاتی خلاف جهت روند برای تعیین بهترین ناحیه برای اجرای معاملات می توان از اندیکاتورهای نوع مومنتوم، محدوده های معاملاتی و الگوهای بازگشتی استفاده نمود. معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند همیشه باید توجه داشته باشند که سهام می تواند در هر لحظه روند خود را دوباره از سر بگیرد، به همین دلیل باید تکنیک های مدیریت ریسک را به طور جدی رعایت کنند؛ یعنی تا حد امکان ضررها را کوچک نگه دارند و از حد ضررهای مناسب بهره ببرند. به همین علت پیشتر گفته شد که این نوع معامله گران در تلاشند تا در هر معامله سودهای کوچکی از بازار کسب نمایند.
✔ مزایای انجام معامله در خلاف جهت روند
✰ فرصتهای معاملاتی بیشتر: با استفاده از استراتژی پیروی از روند، وقتی معامله گری در بازارهای رونددار برای ورود به چگونه با معاملات روند معامله کنیم معامله فقط به دنبال ایجاد پولبک ها باشد برای مدت زمان طولانی باید دست روی دست بگذارد و منتظر بماند. اما در معامله گری معکوس، معامله گر حتی هنگامی که قیمت در یک محدوده معاملاتی در نوسان است، در سطوح حمایت و مقاومت فرصت های معاملاتی بسیاری زیادی برای خرید و فروش خواهد داشت.
✰ افت های سرمایه کمتر: از آنجا که معامله گران خلاف جهت روند سودهای کمتر، اما به صورت منظمی، کسب می کنند نسبت به معامله گران پیرو روند با افتهای سرمایه کمتری نیز مواجه خواهند شد.
✔ محدودیتهای معامله در خلاف جهت روند
✰ کمیسیون ها: هر چه ورود و خروج به بازار بیشتر باشد، هزینه های معاملاتی بیشتری در پی خواهد داشت.
✰ اهمیت زمان: معامله گران خلاف جهت روند باید به طور مرتب بر بازار نظارت داشته باشند تا بهترین نقاط ورود و خروج برای معاملات خود را پیدا کنند. که البته می توانند با انجام خودکارسازی معاملات بر این مشکل فائق آیند.
✍ سخن پایانی
چه معامله گر پیرو روندی باشید که در بازارهای دارای روند مشغول معامله در جهت روند هستید و چه معامله گر معکوسی باشید که به فلسفه معروف “روند دوست شماست” اعتقادی ندارید، به طور قطع هدفتان کسب سود از بازارهای سرمایه است. این امر میسر نمی شود مگر آنکه بدون داشتن تعصب نسبت به استراتژی های معاملاتی ، قوانین مربوط به خود را وضع نمایید که در آن از مدیریت ریسک قوی استفاده کنید و بدانید که در معامله گری سادگی حرف اول را میزند، بنابراین قوانین خود را پیچیده نکنید.
دیدگاه شما