سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت


ارزیابی اثرات کوتاه مدت و بلندمدت سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایه انسانی و توسعه مالی بر رشد اقتصادی گروه-های مختلف درآمدی کشورهای در حال توسعه (کاربردی از رهیافت هم انباشتگی پنل)

یکی از مهم‌ترین اهداف سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه، دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی است. سرمایه گذاری مستقیم خارجی به همراه سرمایه انسانی و توسعه مالی فاکتورهای مهمی هستند که می‌توانند بر رشد اقتصادی تاثیر بسزایی داشته باشند. سرمایه انسانی می‌تواند به عنوان تسهیل کننده برای انتقال فناوری مرتبط به سرمایه گذاری مستقیم خارجی باشد. علاوه بر این، شواهد نشان می‌دهد که سرمایه انسانی نقش مکمل تاثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی دارد. همچنین سرریز فناوری به شرکت‌های داخلی هنگامی کارآمدتر هستند که بازارهای مالی در اقتصاد میزبان توسعه بیشتری داشته باشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات کوتاه مدت و بلندمدت سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایه انسانی و توسعه مالی بر رشد اقتصادی گروه‌های مختلف درآمدی کشورهای در حال توسعه است. الگوی به کار گرفته شده برای اقتصادهای ناپایدار (کشورهای در حال توسعه) طراحی شده که برای پژوهش حاضر مناسب است. در این الگو، اثر نرخ رشد جمعیت و تکنولوژی، سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، توسعه مالی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی و توسعه مالی و تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری، کشورهای در حال توسعه در دوره زمانی 2019-2000 هستند. جهت انجام تحقیق، کشورهای در حال توسعه به چهار دسته درآمد پایین، درآمد کمتر از متوسط، درآمد بالاتر از متوسط و درآمد بالا تقسیم‌بندی شدند که در مجموع شامل 27 کشور (9 کشور آسیایی، 9 کشور آفریقایی و 9 کشور آمریکای جنوبی) می‌باشند. در این پژوهش ابتدا مانایی متغیرها برای کشورهای در حال توسعه به تفکیک گروه‌های درآمدی بررسی شد. سپس بر اساس آزمون کائو، وجود روابط تعادلی بلندمدت در میان متغیرهای مربوط به گروه‌های درآمدی کشورهای در حال توسعه تایید گردید. جهت بررسی هم‌انباشتگی، از روش‌های FMOLS و DOLS استفاده شد. نتایج تخمین بلندمدت نشان داد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تنهایی به میزان 27/0 بر رشد اقتصادی کشورهای درآمد بالا موثر است و هنگامی که با سرمایه انسانی و توسعه مالی ترکیب شود، تاثیر آن بر رشد اقتصادی به ترتیب به میزان 42/0 و 104/0 خواهد بود. بنابراین اثر تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرمایه انسانی نسبت به تاثیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تنهایی بر رشد اقتصادی کشورهای درآمد بالا بیشتر است. اما در سایر گروه‌های درآمدی کشورهای در حال توسعه، تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی با سرمایه انسانی و توسعه مالی تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی نداشته است. همچنین نتایج تخمین سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت کوتاه مدت نشان داد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تنهایی بر رشد اقتصادی کشورهای با درآمد بالا تاثیری ندارد، اما تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی و توسعه مالی و تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی و سرمایه انسانی به ترتیب به میزان 48/0 و 13/2 بر رشد اقتصادی موثر است. این نتیجه نشان می‌دهد که در کوتاه مدت سرمایه گذاری مستقیم خارجی به تنهایی بر رشد اقتصادی تاثیری ندارد اما در کنار سرمایه انسانی و توسعه مالی تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی این کشورها دارند. در سایر گروه‌های درآمدی کشورهای در حال توسعه، تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی با سرمایه انسانی و توسعه مالی بر رشد اقتصادی تاثیر سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت مثبت نداشته است. همچنین جزء صحیح خطای تعامل سرمایه گذاری مستقیم خارجی با توسعه مالی و سرمایه انسانی نشان می‌دهد که در هر دوره به ترتیب 78 درصد و 95 درصد از عدم تعادل‌های موجود در سیستم جهت رسیدن به تعادل بلندمدت برطرف می‌شود. اما در سایر گروه‌های درآمدی، سرعت تعدیل بسیار ناچیز است و یا اصلا وجود ندارد. این نتایج نشان می‌دهد که کشورهای با درآمد بالا دریافتند که امکان افزایش بهره‌وری سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت به دلیل سطح بالای سرمایه انسانی و نیروی کار ماهر از طریق انتقال تکنولوژی‌های جدید و سرریز‌های تکنولوژی وجود دارد و این موضوع به عنوان عاملی مثبت در رشد اقتصادی عمل می‌کند. همچنین در کشورهای در حال توسعه با درآمد بالا، به دلیل ظرفیت نهادی بالا در ساختار اقتصادی که منجر به کارایی فراگیر در مکانیزم تخصیص اعتبارات این کشورها شده است، اثر تعاملی سرمایه گذاری مستقیم خارجی و توسعه مالی بر رشد اقتصادی در کوتاه مدت و بلندمدت مثبت است.

کلیدواژه‌ها

  • سرمایه گذاری مستقیم خارجی
  • سرمایه انسانی
  • توسعه مالی
  • رشد اقتصادی
  • کشورهای در حال توسعه

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Assessing the short run and long run effects of foreign direct investment, human capital and financial development on the economic growth of different income groups in developing countries (application of the panel cointegration approach)

نویسندگان [English]

  • Neda Leylian 1
  • mehrzad ebrahimi 2
  • hashem zare 2
  • Ali Haghighat 2

1 Ph.D. Student at Department of Economic, Economic and Management Department, Shiraz Branch, Islamic Azad University, Shiraz, Iran

2 Department of Economic, Faculty of Economic and Management, Shiraz Branch, Islamic Azad University, Shiraz, Iran

چکیده [English]

One of سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت the most important goals of the countries, especially developing countries, is economic growth and development. Foreign direct investment along with human capital and financial development are important factors that can have a significant impact on economic growth. Human capital can be used as a facilitator for the transfer of technology related to foreign direct investment. In addition, evidences show that human capital plays a complementary role to the impact of foreign direct investment on economic growth. Technology overflow into domestic companies is also more efficient when financial markets in the host economy are more developed. Therefore, the purpose of this study is to evaluate the short-run and long-run effects of foreign direct investment, human capital and financial development on the economic growth of various income groups in developing countries. The model used for unsustainable economies (developing countries) is designed to be appropriate for the current study. In this model, the effect of population growth rate and technology, physical capital, human capital, financial development, foreign direct investment, foreign direct investment interaction and financial development and the interaction of foreign direct investment and سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت human capital on economic growth is examined. The statistical population is developing countries in the period 2000-2019. For the study, developing countries were divided into four categories: low-income, lower-middle-income, upper-middle-income, and high-income, which included a total of 27 countries (9 Asian countries, 9 African countries, and 9 South American countries). In this study, first, the significance of variables for developing countries by income groups was investigated. Then, based on the Kao test, the سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت existence of long-run equilibrium relationships among the variables related to the income groups of developing countries was confirmed. FMOLS and DOLS methods were used to investigate the integration. The results of long-run estimates show that foreign direct investment alone is 0.27 effective on the economic growth of high-income countries, and when combined with human capital and financial development, its impact on economic growth is 0.42 and It will be 0.104. Thus, the effect of the interaction of foreign direct investment and human capital is greater than the effect of foreign direct investment alone on the economic growth of high-income countries. But in other income groups of developing countries, the interaction of foreign direct investment with human capital and financial development has not had a positive effect on economic growth. Also, the results of short-run estimates showed that foreign direct investment alone does not affect the economic growth of high-income countries, but the interaction of foreign direct investment and financial development and the interaction of foreign direct investment and human capital by 0.48 and respectively. 2.13 affects economic growth. This result shows that in the short run, foreign direct investment alone has no effect on economic growth, but along with human capital and financial development have a positive effect on economic growth in these countries. In other income groups of developing countries, the interaction of foreign direct investment with human capital and financial development has not had a positive effect on economic growth. Also, the correct component of the error of foreign direct investment interaction with financial development and human capital shows that in each period, 78% and 95% of the imbalances in the system are eliminated to achieve long-run equilibrium, respectively. But in other income groups, the speed of adjustment is very low or non-existent. These results show that high-income countries have realized that it is possible to increase productivity due to the high level of human capital and skilled labor through the transfer of new technologies and technology overflows, and this is a positive factor in Economic growth works. Also in high-income developing countries, due to the high institutional capacity in the economic structure that has led to comprehensive efficiency in the mechanism of credit allocation of these countries, the interactive effect of foreign direct investment and financial development on economic growth in the short-run and long –run is positive.

سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت

فصلنامه برنامه ریزی و بودجه

Planning and Budgeting

Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Mehregan N, Sepahban gharebaba A. The Long and Short Run Effects of Government Expenditures and Inflation on Private Investment in Iran. JPBUD 2013; 18 (2) :3-22
URL: http://jpbud.ir/article-1-977-fa.html

مهرگان نادر، سپهبان قره بابا اصغر. اثرات کوتاه‌مدت و بلندمدت مخارج دولت و تورم بر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ایران. فصلنامه برنامه ریزی و بودجه 1392; 18 (2) :22-3

در مقالۀ حاضر تلاش می‌شود تا اثرات مخارج مصرفی و عمرانی دولت بر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ایران در دورۀ زمانی سال‌های 1338 تا 1386 با استفاده از روش الگوی پویای خود توضیحی با وقفه‌های توزیعی و آزمون علّیت گرنجری بررسی شود. نتایج نشان دادند که در کوتاه‌مدت و بلندمدت یک رابطۀ علّیت گرنجری از طرف رشد اقتصادی و افزایش اعطای اعتبارات و تسهیلات توسط شبکۀ بانکی به بخش خصوصی به سمت افزایش سرمایه‌گذاری بخش خصوصی وجود دارد. همچنین در کوتاه‌مدت و بلندمدت یک رابطۀ علّیت گرنجری از طرف افزایش هزینه‌های عمرانی دولت و افزایش تورم به سمت کاهش سرمایه‌گذاری بخش خصوصی وجود دارد و بالاخره در کوتاه‌مدت و بلندمدت هیچ رابطۀ علیتی از طرف افزایش هزینه‌های مصرفی بخش دولتی به سرمایه-گذاری بخش خصوصی وجود ندارد.

بازنشر اطلاعات
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution 4.0 International License قابل بازنشر است.

پایگاه های مرتبط

  • موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیرت و برنامه ریزی


کلمات کلیدی

اقتصاد, برنامه, برنامه ریزی, تحولات اقتصادی, توسعه اقتصادی, سیاست ها و راهبردهای اقتصادی, مسائل اقتصادی ایران و جهان

  • کاربران حاضر در وبگاه: 0 کاربر;
  • میهمانان در حال بازدید: 11 کاربر;
  • تمام بازدید‌ها: 14558557 بازدید;
  • بازدید 24 ساعت قبل: 2511 بازدید


This work is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

بررسی تاثیر تغییرات بدهی بر سرمایه گذاری بلند مدت و ریسک سقوط قیمت سهام

میزان بدهیهای شرکت و تامین مالی می تواند بر اهداف شرکت تاثیرگذار بوده و بر تمایل سرمایه گذاران نسبت به خرید و فروش سهام تاثیرگذار باشد که این امر می تواند منجر به افزایش یا کاهش در ریسک سقوط سهام گردد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر افزایش بدهی کوتاه مدت بر سرمایه گذاری بلندمدت و ریسک سقوط قیمت سهام می باشد. این تحقیق از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی بوده و از آنجایی که در تحقیق حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت انجام این پژوهش، ۱۴۸ شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف غربالگری برای دوره زمانی ۸ ساله بین ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای تحقیق بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد: افزایش بدهی کوتاه مدت بر سرمایه گذاری بلندمدت تاثیر مستقیم معناداری دارد. و افزایش بدهی کوتاه مدت بر ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم معناداری دارد.

سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در ارزهای دیجیتال

سرمایه

سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در ارزهای دیجیتال هر یک به نوبه ی خود می تواند سودآور باشد. معامله گرانی که ارزهای خود را در قیمت پایین می خرند و در قیمت بالا می فروشند، این بازار را فرصتی بی نظیر می دانند. چنین نوسانی در هیچ بخش دیگری از صنعت به چشم نمی خورد که با تحلیل و شناسایی الگوها می توان بسیار از آن سود برد.علاوه بر این، اگر سبد دارایی های خود را متنوع بچینید، از سرمایه گذاری بلند مدت سود خواهید کرد چراکه این بازار هیچ گونه همبستگی ای با سایر بازارها ندارد و به شدت پرنوسان است.

البته در برخی مواقع مقاومت هایی در قیمت خاصی رخ می دهد که در آن عرضه ی یک دارایی از تقاضای آن بیشتر می شود و اشباعی در بازار به وجود می آورد که از حرکت صعودی قیمت جلوگیری می کند. با این وجود می توان در ارزهایی سرمایه گذاری کرد که ثبات بیشتری دارند. اگر بتوانید نوسانات را پیش از وقوع آنها پیش بینی کنید از این بازار پرتلاطم سود خواهید برد.سرمایه گذاری در بازار بورس نیازمند به کارگیری استراتژی سرمایه گذاری کاملا متفاوتی است چراکه به خاطر برخی عوامل، نحوه ارزش گذاری روی رمزارزها و سهام دو پدیده کاملا مستقل در نظر گرفته می شود.

وقتی در مورد بورس صحبت می کنیم شما روی سهم های یک شرکت واقعی سرمایه گذاری می کنید که در آمد سه ماهه، بازده و سودش را به عنوان شاخص های رشد شرکت گزارش می دهد. این می تواند برای یک سرمایه گذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده مستلزم چه چیزهایی است و وضعیت در آینده چگونه خواهد بود.

قانون عرضه و تقاضا
عملکرد این دو بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. این مسئله مستقیما به تعداد خریدارانی که یک ارز یا یک سهم را می خرند وابسته است. افزایش قیمت زمانی اتفاق می افتد که هر خریدار در بازه ی زمانی متفاوت حاضر باشد بیشتر از خریداران قبلی برای خرید یک سهم یا ارز پول بپردازند.

ارزش گذاری مبتنی بر ایده

ارز دیجیتال بر اساس ایده ای که در وایت پیپر مربوط به آن نوشته شده ارزش گذاری می شود. همینطور ارزش یک سهم بر مبنای کسب و کار متعلق به آن و ایده و میزان کاربرد پذیری آن در صنایع مختلف باز می گردد.

قیمت گذاری بر اساس ارز های فیات

ابتدا باید بدانید ارزهای فیات یعنی پول های رسمی رایج مثل دلار، یورو و…. در حال حاضر هر دو بازار بر سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت مبنای ارزهای فیات نظیر دلار و یورو قیمت گذاری می شوند. اکثر سرمایه گذاران ارزش سهم یا ارزدیجیتال مورد نظر خود را بر اساس ارز های فیات اندازه می گیرند.

ارزش دارایی

اول از همه، شباهت گریزناپذیر بین ارزهای دیجیتال و سهام این است که ارزش آنها براین اساس تعیین می شود که طرف مقابل معامله چقدر حاضر است بابت آن پول بپردازد. به طور مثال اگر قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال در سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت بازار 1 دلار باشد ولی فروشنده ای بخواهد آن را با قیمت 10 دلار بفروشد، اگر شخصی حاضر شود بابت آن دارایی، 10 دلار را بپردازد، قیمت دارایی موردنظر همان 10 دلار خواهد بود.بنابراین به طور کلی تنها چیزی که مهم است، مشتریان و فروشندگان هستند که مایل به فروش یا خرید در یک قیمت مشخص هستند یا خیر.

اصول سرمایه گذاری بلند مدت

در بورس اوراق بهادار معمولاً توصیه می شود سرمایه گذاری بصورت بلند مدت برنامه ریزی شود. مطمئناً اولین سوالی که مطرح می شود این است که در شرایط فعلی و در بورس ایران سرمایه گذاری کوتاه مدت سود بیشتری دارد و بالعکس. سرمایه گذاری بلندمدت علاوه بر اینکه سود قابل قبولی ندارد در مقاطعی کاهش ارزش سرمایه را به همراه دارد. توجه داشته باشید که اصول سرمایه گذاری که به آنها اشاره می‌کنیم، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

اصل اول

مهم‌ترین اصل این است که حتی در بهترین شرایط ممکن است به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات نهانی قیمت سهم خریداری شده افت کند و یا از ارزش آن کاسته شود. بنابراین اگر فرد سرمایه گذار کوتاه مدت برنامه ریزی کرده باشد ممکن است در چنین شرایطی مجبور به خروج از بازار شود. این یعنی بدترین ضربه به بازار بورس و حتی خود شخص چه از نظر مسائل مالی و چه از نظر اثرات روانی. در این شرایط فرد سرمایه گذار به دلیل اثرات مخرب روانی تصمیماتی عجولانه و نادرست خواهد گرفت. نهایتاً نتیجه مطلوبی به همراه نخواهد داشت.

البته فراموش نکنیم وقتی براساس بررسی های نسبتاً دقیق اقدامی می کنیم و با کاهش ارزش سرمایه مواجه می شویم بهتر است به جای غصه خوردن، رفتارمان را تحلیل کنیم. بنابراین برنامه ریزی بلندمدت تنش های ناشی از کاهش ارزش سرمایه در کوتاه مدت را نخواهد داشت. و فرد سرمایه گذار با آسودگی خاطر منتظر آینده خواهد ماند. و در مقاطع کوتاه مدت ضرورتی برای نقد کردن سرمایه خود نمی بیند.

البته این توضیحات با فرض انتخاب سهامی با ارزش ذاتی سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت و گذشته مطلوب است که در ادامه و توضیحات مربوط به نکاتی در خصوص انتخاب سهم به آن خواهیم پرداخت. ضمناً لازم است در تمامی اصولی که در اینجا مطرح می شود به آنها توجه شود.

دوم

همانطوری که در اصل ۱ از اصول سرمایه گذاری گفتیم، معمولاً وقتی تصمیم بلند مدت اتخاذ می شود سهام با ارزش افزوده مناسبی که در گذشته کسب کرده اند انتخاب می شود. معمولاً تغییرات احتمالی و موقتی در بورس بر روی اینگونه شرکت ها اثر مخربی نخواهد داشت. به راحتی آسیب پذیر نیستند و در بلندمدت مجدداً شرایط بهبود را حتی اگر صدمه دیده باشند خواهیم دید. البته دقت شود که در برخی موارد نیز اینچنین نیست که در توضیحات نکات انتخاب سهام به آنها اشاره شده است.

فرض کنید روی سهامی برای کوتاه مدت سرمایه گذاری کنیم. این سرمایه گذاری فقط با توجه به بازدهی قابل توجه روزانه تصمیم گیری شود. به واسطه اینکه این داستان همچنان ادامه دارد تصمیمی برای فروش به موقع نگیریم. چون بر اساس ارزش ذاتی و یا واقعی انتخاب صورت نگرفته. بنابراین اگر اوضاع تغییر کند و روند کاهشی ارزش سهم آغاز شود تا جایی که حتی امکان نقد کردن آن فراهم نشود. خوب ادامه داستان مشخص و این یعنی بدترین حالت برای سرمایه گذاری.

سوم

وقتی شرکت هایی با دید بلند مدت انتخاب می کنید یعنی قبول دارید که تصمیم دیگری برای پولتان ندارید. حال شرایطی فراهم می شود که در میان مدت و یا کوتاه مدت می توانید با سود مناسبی از بازار خارج شوید و با آرامش خاطر اقدام به فروش می‌کنید. بنابراین می توان برنامه ریزی درازمدت داشت. با اطمینان خاطر و ریسک کمتر حتی در کوتاه مدت از بازار خارج شد. پس همیشه با شناخت اصول سرمایه گذاری، با دید درازمدت برنامه ریزی کنید و در صورت لزوم در کوتاه مدت تصمیم به فروش بگیرید.

اصل چهارم

از اصول سرمایه گذاری می‌توان به این موضوع اشاره کرد. فراموش نکنید که در هر خرید و فروشی مبلغی به عنوان مالیات، سازمان و کارگزار (در ایران و شرایط فعلی ۲ درصد ) کسر می شود. اگر فکر می کنید برنامه ریزی های کوتاه مدت سود بیشتری دارد می توانید تعداد معاملات و درصد های پرداختی را جمع بزنید. و با شرایط نگه داشتن سهمی در بلند مدت مقایسه کنید.

خوب در کوتاه مدت درگیری های روزانه بیشتر است. ریسک های خاص خود را دارد و آرامش در این شرایط کمتر است. بنابراین برای حصول نتیجه کنترل روند اتفاقات و تصمیمات می تواند مسائل زیادی را برای سرمایه گذار روشن کند.

اصل پنجم

از اصول سرمایه گذاری می‌توان به این اشاره کرد. جهت گیری بازار به سمت سرمایه های کوتاه مدت سبب می شود تا توجه به شرکت های معتبر که پشتوانه مالی قابل قبولی دارند کمتر شود. شرکت هایی که حرفی برای گفتن ندارند به صورت مقطعی سودی حاصل کنند و بزرگ جلوه داده شوند. از طرفی شرکت های معتبر علاوه بر اینکه مجبور می شوند وقت و سرمایه بیشتری برای حمایت در این بازار قرار دهند و از هدف اصلی خود یعنی تامین نیازهای مردم در بازار کالا و خدمات دور شوند.

در نتیجه به صورت ناخواسته سهام شان ارزش واقعی خود را از دست دهد. نهایتاً به دلیل جذب نقدینگی در بازار بورس، بازارهای دیگر نیز تحت تاثیر قرار گرفته. بدین گونه شرکت ها دو بازار خود را از دست می دهند.

لازم به توضیح است که مدیریت دو بازار اصولاً کاری است بسیار مشکل. جهت های بازار در هر یک از این دو بر دیگری تاثیر گذار است. لازم به توضیح است که در بین شرکت هایی که در کوتاه مدت بازدهی خوبی دارند. قطعاً شرکت های با ارزشی نیز وجود دارد که در هر صورت انتخاب آنها برای بلند مدت نیز سودآور است. در مبحث انتخاب سهم نکاتی درخصوص مدیریت و جهت گیری بازار ارائه خواهد شد.

اصل ششم

زمانی که اوضاع سیاسی اثرات منفی بر روی بازار بورس می گذارد معمولاً بیشترین تاثیر را بر سهام هایی که سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت ارزش ذاتی کمتری دارند می گذارد. بنابراین باز هم دید دراز مدت باعث می شود که سهام های با ارزش ذاتی بیشتر را انتخاب کنیم و افت و خیزهای مقطعی آنها نگرانی کمتری به همراه داشته باشد.

اصل هفتم

اصولاً سهامدار می شویم تا شرکت ها با پشتوانه مالی سرمایه های کوچک به بقا و رشد خود ادامه دهند. و تلاش می کنند تا سهامداران بیشتری از دو طریق جذب کنند:

اول سود حاصل از سرمایه گذاری.

دوم ارائه کالا و خدمات مورد پسند مشتری.

بنابراین شرکتی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که از خود مایه ای دارد و در جهت جلب رضایت مشتری تلاش های مضاعفی می کند. اگر دیدگاه این باشد قطعاً سرمایه گذاری بلند مدت معنی واقعی خود را پیدا می کند. شاید این سوال طرح شود که اگر همه بلند مدت سرمایه گذاری کنند پس چگونه معامله شکل میگیرد؟

همان گونه که می دانید انجام معامله ناشی از اختلاف سلیقه است. خاتمه یک سرمایه گذاری شروعی برای سرمایه گذاری دیگری است. ممکن است هر دو در مقطع زمانی خود تصمیم به سرمایه گذاری بلندمدت داشته اند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.