معرفی بهترین نمودارهای تحلیل تکنیکال
سلب مسئولیت: شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز TGJU صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
ورود به بازار سرمایه و بورس نیازمند کسب اطلاعات و تحلیل تکنیکال است. هر شخص فعال در این حوزه سبک و روش خود را برای فعالیت در آن دارد. تحلیلگران بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا ترجیح میدهند بازارهای مالی، بورس و طلا را از دیدگاه خودشان تحلیل کنند تا سرمایه خود را از دست ندهند. بنابراین تحلیل تکنیکال یکی از مهارتهای اصلی برای کار کردن در بازار بورس است. در واقع با تحلیل تکنیکال فرد به بررسی رفتارهای بازار مالی میپردازد. کسانی که از این روش استفاده میکنند، در یک بازه زمانی منظم، مثلا هر ساعت یا هر روز یا هر هفته، قیمتها را بررسی کرده و نمودار تغییرات آن را رسم میکنند. اگر دقت کرده باشید، اینگونه از تحلیلگران از کلمات «نمودار» یا «چارت» بیشتر استفاده میکنند. اگر شما هم به مباحث تحلیل تکنیکال و یادگیری نمودار علاقهمند هستید، با ما همراه باشید. در این مقاله به معرفی بهترین نمودارهای تحلیل تکنیکال بازار مالی میپردازیم.
نمودارهای تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
نمودارهای تحلیل تکنیکال دارای دو بعد هستند. در اکثر نمودارها محور افقی نشاندهنده زمان و محور عمودی نشاندهنده قیمت است. نمودارها نقش اساسی و حیاتی در تصمیمگیریهای مربوط به بازار بورس دارند. از این نمودارها میتوانید در سرمایهگذاری بازار بورس و همچنین خرید و فروش سهام بهره بگیرید. علاوه بر نمودارها از تکنیکها و نظریههای دیگری هم میتوانید استفاده کنید. امواج الیوت یکی از نظریههای مفید تحلیل بورس است که به شما در شناسایی فرصتهای خاص خرید و فروش کمک میکند.
یادگیری نمودارهای تحلیل تکنیکال مسیر موفقیت در بازار سرمایه را به شما نشان میدهد. خواندن و درک نمودارها راحتتر و سریعتر از متنهای طولانی است. به همین دلیل شناخت و تفسیر صحیح نمودارهای بازار بورس نقش مهمی در درک رفتار بازار در آینده دارد. از همین رو یادگیری این مهارت میتواند از شما یک خریدار موفق بسازد و سود فراوانی را برایتان به ارمغان آورد.
انواع نمودارها کدامند؟
- نمودارها را میتوان در بازههای زمانی مختلف ترسیم کرد. این بازه از یک دقیقه شروع میشود و تا بازههای زمانی ماهیانه هم میتواند ادامه داشته باشد.
- نمودارها میتوانند ساده یا لگاریتمی باشند. در نمودارهای لگاریتمی میتوانید درصد تغییرات را با دقت مشاهده کنید؛ اما در نمودارهای ساده که به آنها نمودار حسابی هم میگویند، این مورد وجود ندارد.
انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال کدامند؟
نمودارهای تحلیل تکنیکال برای اقتصاددانان، کارشناسان آمار و تحلیلگران بازار سرمایه بسیار اهمیت دارد. بدین منظور از نمودارهای قیمتی متفاوتی مانند نمودار خطی، نمودار میلهای، نمودار شمعی، نمودار رنکو، نمودار کاگی و غیره استفاده میکنند. هر کدام از این نمودارها اطلاعات پرکاربرد و مهمی را در اختیار تحلیلگران قرار میدهند.
مهمترین نمودارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی عبارتند از: نمودار خطی، نمودار میلهای و نمودار شمعی. در ادامه به توضیح هرکدام از اینها میپردازیم.
سادهترین و ابتداییترین حالت نمودار، بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا نمودار خطی است. این نوع از نمودار از به هم وصل کردن نقاط قیمتهای بسته شدن حاصل میشود. همچنین این نمودار را میتوان با تغییر تنظیمات، براساس قیمتهای باز شدن، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت پایانی رسم کرد. البته توجه کنید که نمودار خطی نمیتواند همزمان تمام قیمتها را نشان دهد. همانطور که گفتیم نمودار خطی سادهترین نوع نمودار در تحلیل تکنیکال است؛ چرا که نوسانات قیمتی سهم را در طول روز نشان نمیدهد.
نمودار خطی میتواند حرکتهای آینده و تغییر انتظارات را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این نمودار از آن جهت که قیمت پایانی را به تحلیلگر نشان میدهد، میتواند مفید باشد. اما در عین حال همین ویژگی یک نقطه ضعف هم برای نمودار خطی محسوب بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا میشود. چرا که این نمودار نمیتواند جزئیات قیمت را در یک بازه زمانی، مشخص کند. از همین رو بسیاری از تحلیلگران معتقدند در بسیاری از موارد نمیتوان از نمودار خطی استفاده کرد. در واقع این نمودارها از دقت پایینی برخوردارند و تنها زمانی کاربرد دارند که فقط تغییرات قیمت پایانی مهم باشد.
خوب است بدانید که حرکات واقعی قیمت میتواند در تصمیمگیری برای انجام معاملات به معاملهگر کمک کند. پرایس اکشن یکی از پرکاربردترین تکنیکهای معاملهگری و تحلیل بازار است که این کار را به خوبی انجام میدهد.
دیگر نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال نمودار میلهای است. این نمودار مهم از کنار هم قرار گرفتن میلههای مختلف تشکیل میشود. هر کدام از میلهها از یک خط عمودی و دو خط افقی در دو طرف خط عمودی تشکیل شده است. بنابراین شما میتوانید چهار قیمت را در هر میله مشاهده کنید. بالاترین قیمت در نوک بالایی میله و پایینترین قیمت در نوک پایینی میله نشان داده میشود. خط افقی که در سمت چپ میله قرار دارد، قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست آن قیمت بسته شدن را نشان میدهد.
خواندن این نمودار هم بسیار آسان و سریع است. اگر خط افقی سمت راست میله بالاتر از خط افقی سمت چپ آن قرار داشته باشد، میله صعودی است. این بدان معناست که سهم در پایان روز، به قیمت بالاتری نسبت به قیمت باز شدن، بسته شده است. به عبارت سادهتر تشکیل میله افزایشی این مفهوم را میرساند که در جریان معاملات بازار، شاهد افزایش قیمت بودهایم.
چنانچه خط افقی سمت راست میله پایینتر از خط افقی سمت چپ آن باشد، میله نزولی است. در این صورت قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن خواهد بود. در واقع این شکل از نمودار میلهای نشاندهنده کاهش قیمت در جریان معاملات بازار است.
نمودار میلهای اطلاعات بیشتر و دقیقتری نسبت به نمودار خطی در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. به همین دلیل میتوان آن را یکی از رایجترین نمودارها در تحلیل تکنیکال به حساب آورد. به طوری که این نمودار یکی از محبوبترین نمودارهای تحلیل تکنیکال در ایالات متحده آمریکا است. کارایی بسیار بالای نمودار میلهای باعث شده است که تحلیلگران در بورسهای مختلف آمریکا از این نمودار استفاده کنند.
نمودارهای کندل شمعی به این خاطر که اولین بار توسط ژاپنیها استفاده شدند، به نام آنان ثبت شده است. بیش از 200 سال پیش آنها برای بررسی میزان تغییرات قیمت در کالاها علیالخصوص برنج این نوع نمودارها را به کار گرفتند. همزمان با گسترش بازارهای مالی و سرمایه، محبوبیت این نمودارها هم افزایش یافت. امروزه بیش از پیش از نمودارهای شمعی برای تحلیل تکنیکال بازار بورس استفاده میشود. این نمودارها با نام کندل استیک هم شناخته میشوند.
قسمتهای اصلی نمودار شمعی بدنه و سایه نام دارد. این نمودارها هم مانند نمودار میلهای چندین قیمت مختلف را میتوانند به ما نشان دهند.
بدنه
قسمت اول این نمودار که بدنه نام دارد، نشاندهنده قیمت باز شدن و بسته شدن است؛ و میتوان گفت بدنه فاصله بین قیمت باز شدن تا بسته شدن را نشان میدهد. خواندن نمودار کندل تاحدودی مانند نمودار میلهای است. یعنی چنانچه قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن قرار بگیرد، بدنه صعودی و مانند یک شمع توخالی یا سفید است. ولی اگر قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن قرار بگیرد، بدنه نزولی است و مانند یک شمع توپر یا سیاه نشان داده میشود.
سایه
قسمت سایه دامنه تغییرات قیمت سهم در یک بازه زمانی معین را نشان میدهد. بالاترین قسمت سایه نشاندهنده بالاترین قیمت است و پایینترین قسمت سایه پایینترین قسمت را در طول بازه نشان میدهد.
نمودارهای شمعی در بین تحلیلگران تکنیکال ایرانی بیشترین محبوبیت را دارد. چرا که یک نمودار بسیار کاربردی است و تحلیلگران بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا به راحتی ميتوانند با کمک آن قیمتها را بررسی و تحلیل کنند. بررسی بدنه شمع یک دید کلی از وضعیت بازار به تحلیلگران میدهد. هرگاه بدنه شمع بلندتر از سایههای آن باشد، نمودار فشار فروش یا خرید را نشان میدهد.
به طور کلی یک تحلیلگر با بررسی اندازه سایه و بدنه نمودار میتواند اطلاعات زیاد و مفیدی از آن کسب کند. درواقع آنها میتوانند با کمک نمودار شمعی، ضعف یا قدرت بازار و همچنین انتظارات را تعیین کنند. بسیاری از آنها معتقدند که بررسی این نمودارها کار آسانی است. چرا که صعودی یا نزولی بودن نمودار شمعی به راحتی تشخیص داده میشود.
امروزه روشهای جدیدتری برای تحلیل تکنیکال ابداع شده است. یکی از این روشها که ایچیموکو نام دارد با هدف تکامل نمودارهای شمعی ژاپنی برای افزایش دقت پیشبینی حرکت به وجود آمده است.
نتیجه گیری
در این مقاله به بررسی سه نمودار مهم تحلیل تکنیکال پرداختیم. به طور مشخص نمیتوان گفت کدام نمودار از همه بهتر است. چرا که هرکدام از آنها کاربرد خاص خود را دارد و بنابر نیاز تحلیلگر میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال نمودارهای خطی بسیار ساده هستند و نسبت به نمودارهای میلهای و شمعی فضای کمتری را اشغال میکنند؛ البته واضح است که اطلاعات نمودارهای خطی هم بسیار کلی است و این نمودار از بیان جزئیات پرهیز میکند. از طرفی نمودارهای شمعی اطلاعات کاملتری را ارائه میدهند ولی فضای بیشتری را اشغال میکنند. همین ویژگی در عین خوب بودن میتواند باعث بینظمی شود. بنابراین شما میتوانید براساس شیوه و سبک خود از هر نمودار که مورد پسندتان بود، استفاده کنید.
بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا
اخبار/ همایش تحلیل تکنیکال صنایع و شرکتهای برتر بورسی برگزار میشود
- تحلیل تکنیکال برگزار میکند. براساس این گزارش،در سیمنار سه ساعته فردا شاخصهای صنایع و شرکتهای برتر بورس با رویکرد تحلیل تکنیکال، احتمال صعود یا اصلاح قیمتها و متغیرهای اصلی معاملات، اهداف قیمتی و غیره توسط علیرضا مهدی پور بررسی و تجزیه و تحلیل میشود. از 8 اسفند هم دورههای آموزش جامع تحلیل تکنیکال CTA برگزار می شود که در 84 ساعت و طی روزهای یکشنبه و سه شنبه برگزار خواهد شد. این دورهها در پنج سطح CTA 1 تا CTA 5 و شامل تحلیل تکنیکال ؛ مدیریت ر
- وزش جامع تحلیل تکنیکال CTA برگزار می شود که در 84 ساعت و طی روزهای یکشنبه و سه شنبه برگزار خواهد شد. این دورهها در پنج سطح CTA 1 تا CTA 5 و شامل تحلیل تکنیکال ؛ مدیریت ریسک و سرمایه،کارگاه 50 استراتژی معاملاتی سهام و قرارداد آتی سکه و طلا، تحلیل موج های الیوت؛کاربرد آمار و الگوهای ریاضی در معاملات، نمودارهای شمعی ، رنکو ، کاگی ، سه خط شکست ،شمع حجمی و دوره تخصصی معامله گر منطقی ACD ؛ بررسی سیستمهای معاملاتی است.
مقالات/ مقایسه تحلیل بنیادین با تحلیل تکنیکال
- اوراق بهادار ، خواهیم پرداخت . ● مقایسه نمودار با اظهار نامه های مالی در ابتدایی ترین سطح ، یک تحلیلگر فنی یک سهم را بر اساس نمودار ها تحلیل می کند در حالیکه یک تحلیلگر بنیادین با اظهار نامه های مالی کار خود را شروع می کند. یک تحلیلگر بنیادین با بررسی ترازنامه ها (Balance sheet) ، اظهار نامه های گردش نقدینگی و اظهار نامه های درآمد ، می کوشد تا ارزش یک شرکت را تعیین کند . در عبارات مالی ، یک تحلیلگر می کوشد تا ارزش ذاتی (درونی) یک شرکت را اندازه گیری کند. در این روش ، گرفتن تصمیمات سرمایه گذا
- لیلگر می کوشد تا ارزش ذاتی (درونی) یک شرکت را اندازه گیری کند. در این روش ، گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری نسبتاً ساده تر است و در صورتی که قیمت یک سهام از ارزش ذاتی آن پایینتر باشد ، فرصت بسیار خوبی برای سرمایه گذاری خواهد بود . اگر چه این یک عبارت (که تحلیل فنی فقط مربوط به اظهارنامه های مالی است) جهت ساده سازی مفاهیم این مقاله بیان شده است ، ولی به عنوان یک مبنای فکری ساده ، همواره صادق و قابل قبول است. از سوی دیگر ، متخصصینی که با تحلیل فنی کار می کنند ، معتقدند که نیازی به تحلیل مبانی شرکت نیس
- دق و قابل قبول است. از سوی دیگر ، متخصصینی که با تحلیل فنی کار می کنند ، معتقدند که نیازی به تحلیل مبانی شرکت نیست چون تمام اینها در قیمت سهام نهفته اند. این کارشناسان معتقدند که تمام اطلاعاتی را که آنها درباره یک سهام خاص نیاز دارند ، می توانند در نمودار ها پیدا کنند . ● افق زمانی تحلیل بنیادین در مقایسه با تحلیل فنی یک راهکار دراز مدت را برای تحلیل بازار به کار می برد . در حالیکه تحلیل فنی را می توان در یک قالب زمانی چند هفته ای ، چند روزه و حتی چند دقیقه بکار برد ، تحلیل بنیادین سهام مربوط
- طبقه بندی اطلاعات
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقیقی >سرمایه گذاری وپس انداز
- آرشیو اطلاعات> جامع رازنامه >بورس و سهام
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقوقی >مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- آرشیو اطلاعات> طبقه تخصصی> مدیریت >مدیریت مالی وسرمایه گذاری
مقالات/ ده قانون طلایی مورفی در تحلیل تکنیکال
- گذار بصری را منتشر کرد. مبانی روش مورفی در تحلیل تکنیکال نشان میدهد که تعیین جهت حرکت بازار از تعیین علت این حرکت مهم تر است که البته این دیدگاه به خوبی با ماهیت تحلیل تکنیکال سازگار است. ده قانون از مهمترین قوانین جان مورفی در بررسی تکنیکال در ادامه بیان شده است: 1- روندها را ترسیم کنید: با تحلیل یک نمودار هفتگی و ماهیانه مربوط به چند سال شروع کنید. یک نمودار مقیاس بزرگ از بازار، میدان دید بیشتر و چشمانداز دراز مدت آن بازار را ارایه میکند. بعد از بررسی
- ی ADX بیانگر وجود یک روند قوی است. یک خط نزولی ADX بیانگر وجود یک بازار بدون روند است. یک خط صعودی ADX با میانگینهای متحرک سازگار است و یک خط نزولی ADX با نوسانگرها سازگار است. با رسم جهت خط ADX، سرمایهگذار میتواند تعیین کند چه سبک تحلیل و چه مجموعهای از شاخصها برای محیط جاری بازار مناسب تر هستند. 10- علائم تایید کننده را بشناسید: این علائم شامل عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار و حجم هستند. سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها د
- ارش های دادوستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها در معاملات آتی (futures) هستند. حجم بر قیمت مقدم است. شما باید اطمینان حاصل کنید که حجم سنگینتر معامله در جهت روند متداول اتفاق افتاده است. در یک روند رو به بالا، حجم های سنگین باید در روز های رو به بالا مشاهده شود. سفارش های دادوستد قبل از شروع بازار اثبات میکند که پول جدید از روند متداول حمایت میکند. سفارش های دادوستد قبل از شروع بازار معمولا یک هشدار است که روند در حال تکمیل یا توقف است. یک
مقالات/ ده قانون طلایی مورفی در تحلیل تکنیکال
- یهگذار بصری را منتشر کرد. مبانی روش مورفی در تحلیل تکنیکال نشان میدهد که تعیین جهت حرکت بازار از تعیین علت این حرکت مهم تر است که البته این دیدگاه به خوبی با ماهیت تحلیل تکنیکال سازگار است. ده قانون از مهمترین قوانین جان مورفی در بررسی تکنیکال در ادامه بیان شده است: 1- روندها را ترسیم کنید: با تحلیل یک نمودار هفتگی و ماهیانه مربوط به چند سال شروع کنید. یک نمودار مقیاس بزرگ از بازار، میدان دید بیشتر و چشمانداز دراز مدت آن بازار را ارایه میکند. بعد از بررسی و
- ی ADX بیانگر وجود یک روند قوی است. یک خط نزولی ADX بیانگر وجود یک بازار بدون روند است. یک خط صعودی ADX با میانگینهای متحرک سازگار است و یک خط نزولی ADX با نوسانگرها سازگار است. با رسم جهت خط ADX، سرمایهگذار میتواند تعیین کند چه سبک تحلیل و چه مجموعهای از شاخصها برای محیط جاری بازار مناسب تر هستند. 10- علائم تایید کننده را بشناسید: این علائم شامل عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار و حجم هستند. سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها در
- ارش های دادوستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها در معاملات آتی (futures) هستند. حجم بر قیمت مقدم است. شما باید اطمینان حاصل کنید که حجم سنگینتر معامله در جهت روند متداول اتفاق افتاده است. در یک روند رو به بالا، حجم های سنگین باید در روز های رو به بالا مشاهده شود. سفارش های دادوستد قبل از شروع بازار اثبات میکند که پول جدید از روند متداول حمایت میکند. سفارش های دادوستد قبل از شروع بازار معمولا یک هشدار است که روند در حال تکمیل یا توقف است. یک
- طبقه بندی اطلاعات
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقیقی >سرمایه گذاری وپس انداز
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقیقی> سرمایه گذاری وپس انداز >سهام
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقیقی> سرمایه گذاری وپس انداز >طلاوارز
- آرشیو اطلاعات> جامع رازنامه >بورس و سهام
- آرشیو اطلاعات> جامع رازنامه >سرمایه گذاری
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقوقی >مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقوقی> مدیریت ریسک و سرمایه گذاری >ریسک وبازده
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقوقی> مدیریت ریسک و سرمایه گذاری >ابزارهای مالی
- آرشیو اطلاعات> طبقه تخصصی> مدیریت >مدیریت مالی وسرمایه گذاری
مشخصات کاربر/ شایان نمودار
- شایان نمودار
مقالات/ روشهای تحلیلگری قیمت سهام
- اطره از دست دادن اصل سرمایه و سود آن کمتر می شود. 2- روش بنیادین عوامل و متغیرهای متعددی در بازار سرمایه و در سطح کلان کشور روی قطعیت یا عدم قطعیت سود و نیز تغییرات قیمت دارایی های مالی اثر می گذارد. به همین خاطر روش بنیادین به بررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارایی های مالی تاثیر گذارد، می پردازد. در این روش به منظور تحلیل گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی
- ررسی دقیق عوامل محیطی که ممکن است بر روند حرکت قیمت سهام و به تبع آن بر بازده دارایی های مالی تاثیر گذارد، می پردازد. در این روش به منظور تحلیل گزینه های سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بایستی به سه مرحله اساسی ذیل که ارکان اصلی تحلیل بنیادین است توجه کرد: الف- بررسی و تحلیل اوضاع اقتصادی کشور: در نظام کنونی اقتصاد جهانی، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادی را ایفا می کند و وضعیت اقتصادی و حتی سیاسی و اجتماعی کشور در حال و آینده تاثیر بسزایی
- و تعیین قیمت و روند آینده آن و امکان تکرار الگوهایی مشابه صورت می پذیرد زیرا تکنیکال ها ابراز می دارند که تمامی وقایع جاری اقتصادی کشور و نیز صنعت و انتظارات سهامداران نهایتاً بر قیمت سهام تاثیر گذاشته است، لذا بایستی پیشینه تاریخی و نمودار قیمت سهام به دقت بررسی شود. در واقع تحلیل گر یا تکنسین صرفاً به یک روند قیمتی نیاز دارد که در قالب نمودار (Chart) عرضه می شود به همین دلیل به تکنسین ها، چارتیست نیز می گویند. چارتیست ها معتقدند قیمت های کنونی یک سهم که به
- طبقه بندی اطلاعات
- آرشیو اطلاعات> طبقه تخصصی> اقتصاد >تئوری وعقاید اقتصادی
- آرشیو اطلاعات> طبقه تخصصی> اقتصاد> اقتصاد کلان ومالیه عمومی >اقتصاد کلان
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقیقی >سرمایه گذاری وپس انداز
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقیقی >آموزش وتحصیل
- آرشیو اطلاعات> جامع رازنامه >اقتصادی
- آرشیو اطلاعات> جامع رازنامه >بورس و سهام
- آرشیو اطلاعات> جامع رازنامه >آموزش و تحقیقات
- آرشیو اطلاعات> اشخاص حقوقی >مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- آرشیو اطلاعات> طبقه تخصصی> مدیریت >مدیریت مالی وسرمایه گذاری
اخبار/ برگزاری سمینار استراتژیهای مناسب سرمایهگذاری
- اتژیهای مناسب سرمایهگذاری در سال 90، شامل سه پانل تخصصی است. پانل اول به تحلیل بازار مسکن و پانل دوم به بورس بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا و بازارهای جهانی و تحلیل روند قیمتهای جهانی اختصاص دارد. همچنین در پانل سوم تحلیل روند بازار سرمایه در سالهای اخیر و چشمانداز 1390 مورد بررسی قرار خواهد گرفت.این سمینار از سوی مرکز مطالعات تکنولوژی دانشگاه صنعتی شریف تشکیل میشود و علاقهمندان میتوانند جهت کسب اطلاعات بیشتر به نشانی www.irfiannce.ir مراجعه کنند. منبع: دنیای اقتصاد
کتاب/ انتشار ترجمه کتاب راهنمای پیکره دانش تحلیل کسبوکار (BABOK)
- انتشار ترجمه کتاب راهنمای پیکره دانش تحلیل کسبوکار (BABOK) موضوع: تحلیل کسب و کار نویسنده: محمد رمضانی- هادی صیرفی
- ISBN: 9786008610818 تعداد صفحات: 570 براساس گزارش موسسه PMI عدم شناسایی الزامات درست به عنوان دومین علت شکست پروژه ها (درصنایع مختلف) معرفی شده است و سازمان های ی که در موضوع تجزیه و تحلیل کسب و کار فاقد دانش و بلوغ کافی بوده اند، در عملکرد مالی و اجرای استراتژی های سازمان و سایر موارد با شکست یا اثربخشی بسیار پایینی مواجه شده اند فهرست محتوا:
- ته بندی الزامات ذینفعان فصل سوم: برنامه ریزی و پایش تحلیل کسب و کار برنامه ریزی رویکرد تحلیل کسب و کار برنامه ریزی مشارکت ذینفعان برنامه ریزی قواعد حاکمیتی تحلیل کسب و کار برنامه ریزی مدیریت ا طلا عات تحلیل کسب و کار تعیین اصلاحات عملکرد تحلیل کسب و کار و.
دریافت و بارگزاری فایل/ تحلیل شاخص های آزادی اقتصادی
با سلام سعی شده در این مقاله بر اساس شاخص های آزادی اقتصادی در جهان نیز بررسی و تحلیل شود
بررسی انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال تحلیلگران به دنبال بررسی روندها و الگوهای مختلف در نمودارهای قیمت هستند تا با تشخیص الگوهای مناسب بتوانند وارد معامله بشوند. اما نمودار قیمت با چه ترفندی ایجاد میشود؟ کدام قیمت برای رسم نمودار قیمتی استفاده میشود؟ نحوه نمایش نمودارها چه تاثیری بر روی نتیجه تحلیل میتواند داشته باشد؟ مهمترین روشهای نمایش قیمت کدامند؟ در این مقاله از کیسوک آکادمی، انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم و به این سوالات پاسخ خواهیم داد. با ما همراه باشید.
انواع قیمت در نمودارها
در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، برای ترسیم نمودارهای قیمتی اولین مرحله انتخاب قیمت پایه است. برای اینکه نمودار برای همه تحلیلگران قابل استفاده باشد، حتما نیاز است که نمودارها از استانداردهای مشخصی پیروی کنند. در بازارهای مالی برای یک بازه زمانی مشخص چهار نوع قیمت را میتوان به عنوان قیمت پایه در نظر گرفت: قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، قیمت بالا و قیمت پایین.
قیمت باز شدن (Open)
فرض کنید که یک مغازه طلافروشی میخواهد نمودار تغییرات قیمت برای طلا در یک روز خاص را رسم کند. طلا فروش صبح که بررسی و تحلیل نمودار های میله ای طلا مغازه را باز میکند قیمت هر گرم طلا برابر با یک میلیون تومان است. در واقع در شروع بازه زمانی این قیمت برای طلا ثبت میشود که به آن قیمت باز شدن میگویند. لذا قیمت باز شدن در واقع اولین قیمت ثبت شده در یک بازه معاملاتی است.
قیمت بسته شدن (Close)
شب که طلا فروش مغازه را تعطیل میکند تا به خانه خود برود قیمت طلا برابر با یک میلیون و پنجاه هزار تومان است. این قیمت را قیمت بسته شدن میگویند و آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن معامله انجام شده است.
قیمت بالا (High) و قیمت پایین (Low)
اما قیمت در طول بازه زمانی لزوما یکی از این دو قیمت نبوده و در حال نوسان بوده است. طلا فروش در طول روز طلا را با قیمت یک میلیون و صد هزار تومان در بالاترین قیمت، و نهصد و هشتاد هزار تومان در پایینترین قیمت معامله کرده است.
به بالاترین قیمت ثبت شده در معاملات برای یک بازه زمانی قیمت بالا Highو به کمترین قیمت ثبت شده قیمت پایین Low گفته میشود.
انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، برای نمایش قیمت در نمودارها میتوان از چهار قیمت استفاده کرد. برخی نمودارها فقط از یکی و برخی دیگر از همه این قیمتها استفاده میکنند. تفاوت نگاه به نمایش این قیمتها و کاربردهای مختلف آن منجر به ایجاد نمودارهای مختلف در تحلیل تکنیکال شده است که در ادامه سه مورد از مهمترین آنها را بررسی میکنیم.
نمودار خطی، جزئیات کمتر نمایش سادهتر
سادهترین و معروفترین انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، نمودار خطی است. برای ترسیم این نمودار تنها از یک قیمت استفاده میشود. سایتهای تحلیلی، امکان انتخاب نوع قیمت برای رسم نمودار خطی را به کاربران خود میدهند اما به صورت پیش فرض از قیمت بسته شدن برای رسم آن استفاده میشود. دلیل این امر این است که افراد معتقدند قیمت بسته شدن در واقع نشانگر مجموع تمام فعل و انفعالات قیمت در آن بازه زمانی است.
مزیت مهم این نمودار نمایش ساده تغییرات قیمتی است. رسم این نمودار نیز بسیار آسان است بدین صورت که برای هر بازه زمانی قیمت بسته شدن در نمودار به صورت نقطه ایجاد میشود و این نقاط با خط راست به هم وصل میشوند تا نمودار خطی را ایجاد کنند. اما این نمودار با حذف سایر قیمتها اجازه دسترسی به اطلاعات بیشتر را از کاربران میگیرد. به همین دلیل برای تحلیل کاربرد چندانی ندارد.
نمودار میلهای، استفاده از تمام قیمتها
نمودار میلهای از هر چهار قیمت باز شدن، بسته شدن، بالا و پایین برای رسم استفاده میکند. برای رسم این نمودار ما یک خط عمودی داریم که پایینترین قیمت، کف و بالاترین قیمت، سقف آن است. برای نشان دادن قیمت شروع و قیمت پایینی در این نمودار از دو نیم خط که به این خط عمودی وصل شده است، استفاده میشود. نیمخط افقی به سمت چپ قیمت شروع و نیمخط افقی به سمت راست قیمت پایانی است.
در برخی از پلتفرمها برای راحتی تشخیص روند در بازه زمانی مدنظر نمودار میلهای صعودی را به رنگ سبز و نمودار میلهای نزولی را به رنگ قرمز نشان میدهند. منظور از صعودی بودن در اینجا بالاتر بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت شروع و منظور از نزولی بودن برعکس این موضوع است.
از آنجایی که در این نمودار از چهار قیمت برای رسم استفاده میشود جزئیات بیشتری قابل مشاهده است. کاربران میتوانند همزمان علاوه بر دیدن قیمت روند قیمتی در بازه زمانی مد نظر را نیز با استفاده از این نمودار مشاهده کنند.
نمودار کندل استیک
نوع سوم نمودارها که پرکاربردترین آنها نیز هست نمودار کندل استیک میباشد. این نمودار مشابه با نمودار میلهای از چهار قیمت معرفی شده برای رسم استفاده میکند. اما جزئیات رسم آن متفاوت هست. در نمودارهای کندل استیک ما دو مفهوم بدنه و سایه داریم.
قسمت بدنه مستطیل توپر هست که بین قیمت شروع و پایانی محصور شده است. قسمت سایه از دو سمت به صورت عمودی به بدنه وصل میشود که نشان دهنده بالاترین و پایین ترین قیمت است. این نمودار با توجه به قیمتها میتواند بدون بدنه یا بدون سایه و یا حالتهای مختلف سایه و بدنه باشد. همین امر باعث شده است که در تحلیل تکنیکال مبحثی با نام کندل شناسی ایجاد شود و افراد با استفاده از آن به معامله بپردازند.
همانند نمودار میلهای نمودارهای کندل استیک نیز دو حالت صعودی و نزولی دارند و در پلتفرمها با رنگهای متفاوت از هم جدا میشوند.
علاوه بر این سه نمودار، نمودارهای دیگری مانند هیکن آشی، کاجی، بیس لاین و … وجود دارد که هرکدام با استفاده از قیمتهای ذکر شده به صورت متفاوت رسم میشوند اما کاربرد آنچنانی در تحلیل تکنیکال ندارند. لذا از توضیح آنها صرف نظر میشود.
مقیاس نمودارها
مفهوم مهم دیگری که در نمودارها وجود دارد مقیاس قیمتی است. مفهوم مقیاس به فاصله قیمتها روی نوار عمودی اشاره دارد. دو نوع مقیاس خطی و لگاریتمی برای رسم نمودارها وجود دارد.
مقیاس خطی
در مقیاس خطی اعداد به صورت خطی در نوار عمودی قرار میگیرند. به طوری که فاصله هر عدد با عدد قبلی برابر با مقدار واحد است. به عنوان مثال فاصله بین قیمت 100 با 200 در روی نمودار برابر با فاصله 200 تا 300 و برابر با 100 واحد است.
مقیاس لگاریتمی
در نمودارهای با مقیاس لگاریتمی فواصل روی نوار عمودی به صورت درصدی قرار میگیرند. به عنوان مثال فاصلهی بین 100 تا 200 برابر با فاصلهی 200 تا 400 هست. چرا که در هردو این حالتها، تغییر قیمت صد در صدی ایجاد شده است.
با تغییر مقیاس نمودار، خطوطی که روی نمودار رسم میشود نیز تغییر میکند. لذا در تحلیل تکنیکال مهم است که از کدام نمودار استفاده میکنید. نمودار خطی سادهتر و قابل درکتر، و نمودار لگاریتمی جمع و جورتر است.
معمولا در انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، برای تحلیلها با تایم فریم (بازه زمانی) بالاتر از نمودار لگاریتمی و برای تحلیلها در تایم فریمهای کوتاه از نمودار با مقیاس خطی استفاده میشود. در اکثر پلتفرمهای تحلیلی این دو مقیاس وجود دارند و شما میتوانید بسته به علاقه خودتان یکی را انتخاب و استفاده کنید.
جمع بندی
در مقاله انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال ، به بررسی انواع نمودار از جمله خطی، کندل استیک و میلهای، انواع قیمتها مانند قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، قیمت بالا و قیمت پایین پرداختیم. همچنین مقیاسهای خطی و لگاریتمی را در بازههای زمانی کوتاه و بلند، بررسی کردیم. با امید به اینکه این مقاله توانسته باشد دیدگاهی کلی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال را به شما ارائه دهد. لطفا نظرات و تجربیات خود را این باره با تیم کیوسک آکادمی در میان بگذارید.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
به صورت کلی سه نوع نمودار اصلی داریم که بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار میگیرند. البته انواع دیگری نیز داریم که تنها توسط عده ای از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرند که جزو بحث ما نیستند. این سه نمودار اصلی شامل موارد زیر میشوند:
ساده ترین شکل از نمودارهاست که فقط از یک خط تشکیل شده است. این نمودار تنها قیمت های بسته شدن هر دوره را به یکدیگر متصل میکند و از متصل کردن این نقاط یک خط بدست می آید که همان خط اصلی نمودار ما میباشد. مثلا اگر نمودار شما در تایم فریم روزانه باشد، قیمت بسته شدن هر روز قیمت (Close Price) به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی تشکیل میشود. این مورد برای تایم فریم های بالاتر و پایین تر نیز صادق است.
نمودار میله ای جزئیات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد. نام دیگر این نمودار OHLC می باشد. چون قیمت های باز شدن (Open)، بالا (High)، پایین (Low) و همچنین قیمت بسته شدن (Close) را به شما نشان میدهد. از این رو به شکل واضح تری شما را از تحولات قیمت باخبر میکند.
نمودار شمعی ژاپنی بهترین و کاملترین نوع نمودار است. این نمودار به شکل برجسته ای اطلاعات را به نمایش میگذارد. نه مثل نمودار خطی گنگ است و نه مثل نمودار میله نیاز به دقت بسیار زیاد برای دیدن قیمت های باز و بسته شدن دارد. در این نمودار سایه ها نقش High و Low را بازی میکنند. کندل های صعودی و نزولی با رنگ های متفاوت نمایش داده میشوند. بنابراین راندمان کار شما بسیار بالاتر خواهد رفت.
نمودار میلهای (bar chart)
نمودارهای میلهای (به انگلیسی Bar Charts) قیمتها را در طول بازههای زمانی دلخواه به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند.
هر میله (bar) نشان میدهد که قیمت در طول یک بازه زمانی مشخص چگونه تغییر کرده است.
- یک نمودار میلهای روزانه برای هر روز یک میله قیمت نشان میدهد.
- و یک نمودار میلهای هفتگی برای هر هفته یک میله قیمت نشان میدهد.
- و الی آخر…
هر میله معمولا قیمتهای بازشدن (open)، بالاترین قیمت (high)، پایینترین قمیت (low)، و قیمت بستهشدن (close) (که به اختصار با حروف اول این واژه ها OHLC نامیده میشود) را برای آن بازه زمانی نشان میدهد.
در برخی نمودارها فقط بالاترین، پایینترین قیمت و قیمت بستهشدن (HLC) نشان داده میشوند.
تحلیلگران تکنیکال از نمودارهای میلهای – یا سایر نمودارها مانند نمودارهای شمعی (candlestick chart) یا نمودارهای خطی (line chart) – برای بررسی عملکرد قیمت داراییها استفاده میکنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنند.
این نمودارها ابزار اصلی تحلیلگران تکنیکال هستند.
نمودارهای میلهای به معاملهگران اجازه میدهند روندها، نقاط احتمالی برای معکوس شدن روند، و حرکات قیمت/نوسانات را زیر نظر داشته باشند.
نکات کلیدی در مورد نمودار میلهای:
- یک نمودار میلهای قیمتهای بازشدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت را در طول یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد.
- خطوط عمودی روی یک میله قیمت نشانگر بالاترین و پایینترین قیمت در این بازه هستند.
- طوط افقی چپ و راست در هر میله قیمت نشانگر قیمتهای بازشدن و بستهشدن هستند.
نمودارهای میلهای ممکن است توسط رنگها نشانهگذاری شده باشند. اگر قیمت بسته بالاتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ سیاه یا سبز و اگر قیمت بسته پایینتر از قیمت باز باشد ممکن است میله به رنگ قرمز نشانه گذاری شده باشد.
جزییات بیشتر از نمودارهای میلهای
یک نمودار میلهای مجموعهای از میلههای قیمت است که هر میله حرکات قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. هر میله دارای یک خط عمودی است که بالاترین قیمت و پایینترین قیمت دست یافته در طول این بازه را نشان میدهد.
قیمت باز توسط یک خط افقی کوچک در سمت چپ خط عمودی و قیمت بسته با یک خط افقی در سمت راست خط عمودی مشخص میشود.
اگر قیمت بستهشدن، بالاتر از قیمت بازشدن باشد، میله ممکن است به رنگ سیاه یا سبز نمایش داده شود و اگر قیمت بستهشدن پایینتر از قیمت بازشدن باشد، به این معنی است که قیمت در طول آن بازه افت داشته و به این علت به رنگ قرمز مشخص میشود.
نشانهگذاری میلههای قیمت با رنگها با توجه به بالا و پایین رفتن قیمتها به معاملهگران کمک میکند روندها و حرکات قیمتها را روشنتر ببینند. در بسیاری از پلتفرمهایی که نمودار ارائه میکنند، کاربران میتواند این رنگها را به دلخواه خود تغییر دهند.
معاملهگران و سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که میخواهند در چه بازه زمانی تحلیل انجام دهند. یک نمودار میلهای یک دقیقهای که قیمتهای جدید هر دقیقه را نشان میدهد برای یک معاملهگر روزانه مفید است ولی نه برای یک سرمایهگذار طولانی مدت.
از سوی دیگر، یک نمودار میلهای هفتگی که حرکات قیمتها را هر هفته نشان میهد برای یک سرمایهگذار طولانی مدت مناسب است و چندان کاربردی برای یک معاملهگر روزانه ندارد.
تفسیر نمودارهای میلهای
از آنجا که یک نمودار میلهای قیمتهای بازشدن و بستهشدن، بالاترین و پایینترین قیمت را برای هر بازه زمانی نشان میدهد، معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند اطلاعات بسیاری از یک نمودار میلهای کسب کنند.
میلههای عمودی بلند نشان میدهند که بین قیمت بالا و پایین این بازه زمانی تفاوت زیادی وجود دارد، به این معنی که در طول این بازه نوسانات افزایش یافته است. هنگامی که یک میله دارای میلههای بسیار کوچک عمودی است اینگونه تفسیر میشود که نوسانات اندک بوده اند.
اگر فاصله بین قیمتهای بازشدن و بستهشدن زیاد باشد، به این معنی است که روند قیمت حرکات قابل توجهی داشته است.
اگر قیمت بستهشدن بسیار بالاتر از قیمت بازشدن باشد، به این معناست که خریداران در طول این بازه زمانی بسیار فعال بودهاند که میتواند پیش بینی کننده خرید بیشتر در دورههای زمانی پیش رو باشد.
اگر قیمت بستهشدن بسیار نزدیک به قیمت باز باشد به این معناست که قیمت این دارایی تغییرات چندانی در این بازه نداشته است.
موقعیت قیمت بستهشدن نسبت به بالاترین و پایینترین قیمت نیز میتواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار تحلیلگر قرار دهد. اگر یک دارایی در طول بازه رشد داشته اما قیمت بستهشدن بسیار پایینتر از بالاترین قیمت بوده این موضوع نشاندهنده این است که فروشندگان در پایان دوره دست به فروش زدهاند. چنین وضعیتی یک بازار نه چندان افزایشی را نشان میدهد، (در مقایسه با زمانی که قیمت بستهشدن در نمودار نزدیک به بالاترین قیمت است).
تعیین رنگ برای نمودارهای میلهای بر اساس رشد یا افول قیمتها در طول یک بازه زمانی خاص میتواند در نگاه اول اطلاعات خوبی به تحلیلگر ارائه دهد. روند صعودی کلی معمولا توسط میلههای سبز/سیاه نشان داده میشود و روند شدید صعودی قیمتها در آن دوره نمایان است. روند نزولی نیز اغلب توسط میلههای قرمز و روند شدید نزولی قیمتها قابل تشخیص است.
نمودارهای میلهای در مقایسه با نمودارهای شمعی
نمودارهای میلهای بسیار شبیه به نمودارهای شمعی ژاپنی (کندل استیک) هستند. هر دو نوع نمودار اطلاعات یکسان را به طرق مختلف بیان میکنند.
یک نمودار میلهای از یک خط عمودی با خطهای کوچک افقی در سمت راست و چپ تشکیل شده که قیمتهای بازشدن و بستهشدن را نشان میدهند. این شمعها نیز دارای یک خط عمودی هستند که قیمتهای بالا و پایین را نشان میدهد اما تفاوت بین قیمتهای باز و بسته توسط یک قسمت پررنگتر به نام بدنه اصلی (real body) مشخص میشود.
اگر قیمت بستهشدن زیر قیمت بازشدن باشد داخل این بدنه هاشور خورده یا به رنگ قرمز است. و اگر قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت بازشدن باشد بدنه سفید یا سبز است. درحالیکه اطلاعات یکسان هستند، نمای بصری دو نوع نمودار متفاوت است.
مثالی از نمودار میلهای
نمودار زیر مثالی از یک نمودار میلهای مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است. در طول افت قیمتها، میله ها معمولا بلندتر میشوند و افزایش نوسانات قیمت را نشان میدهند. کاهش قیمتها نیز معمولا توسط میلههای قرمز قیمت رو به پایین در مقایسه با میلههای سبز رو به بالا نشان داده میشود.
با رشد قیمتها، میلههای سبز از میلههای قرمز بیشتر میشوند. این ویژگی به تحلیلگر کمک میکند تا با یک نگاه کلی متوجه روند قیمتها شود. با اینکه معمولا میلههای قرمز و سبز هم در طول روند رو به بالا و هم در روند رو به پایین وجود دارند، یکی از این دو در نمودار غالب است.
قیمتها به این صورت حرکت میکنند. برای اینکه قیمتها در یک روند رو به بالا بیشتر شوند، میلههای قیمت باید با حرکت نسبی رو به بالا این مسئله را نشان دهند. اگر قیمتها به طور میانگین شروع به پایین آمدن کنند، ایجاد میلههای قرمز بیشتر عقب نشینی قیمتها و روند معکوس آنها را نشان خواهد داد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما