سه اصل اساسی در بازارهای مالی



با این اوصاف، چطور می‌توانید عملکرد معاملاتی خود را، صرفنظر از سادگی یا پیچیدگی استراتژی شما، بهبود بخشید؟
مشاهده کنید
مشاهده ابزاری عالی است
شما می‌توانید صرفا با مشاهده بازار، در مورد اتفاقات و شرایط آن مطالب زیادی بگویید. منظور معامله نیست، بلکه تنها مشاهده بازار با استفاده از قوانین استراتژی و اندیکاتورها. مشاهده می‌تواند ابزار بسیار خوبی باشد، اما به ندرت از آن استفاده می‌شود. بهترین آغاز برای یک معامله‌گر این است که قالب (تمپلیت) خود را اجرا کند و خیلی ساده به صندلی خود تکیه دهد و بازار را نگاه کند.

سه اصل اساسی در تحلیل تکنیکال

اصول تحلیل تکنیکال

در بازارهای مالی همه نوع عقیده پیدا میشود افرادی که نگاه بنیادی دارند اعتقادشان این هست که تحلیل تکنیکال کاربردی در چارت ندارد و استفاده کردن از آن بی فایده است. یا برخی سه اصل اساسی در بازارهای مالی دیگر تحلیل را یک نوع شعبده بازی تلقی میکنند در مقابل افراد بسیار معتقدند که راه دستیابی به موفقیت و کسب درآمد از این بازارها تسلط عالی بر الگو های تحلیل تکنیکال میباشد ، در این مقاله به سه اصل اساسی در تحلیل تکنیکال میپردازیم تا دلیل هایی بر کارا بودن تحلیل تکنیکال برای شما بیاوریم .

حرکت قیمت در جهت روند

تا زمانی که چیزی مزاحم حرکت قیمت نشود ، قیمت در جهت روند خود به آرامی در حرکت خواهد بود . بعبارتی قیمت تمام تلاشش را میکند را در جهت همان روند به نوسان بپردازد مگر اینکه عواملی خارجی در آن دخالت کنند مثل تغییر سیاست های یک کشور و…

برای همینم هست که اکثر معامله گران تاکید بر این موضوع دارند که تا جای ممکن در جهت روند تحلیل و معامله کنید.

تکرار شدن تاریخ در چارت

همه ما انسان ها از زمانی که به وجود آمده ایم احساسات مشترکی با هم داریم. بطور مثال همه ما احساساتی همچون ترس، نفرت ، خوشحالی ، طمع و… را تجربه کرده ایم و در وجود تمامی انسان ها نیز نهفته است .در این مقاله نمیخواهم بپردازیم به اینکه چرا این احساسات در ما وجود دارد بلکه بحث ما در این مورد هست که تصمیم هایی که بر سر انجام دادن معاملاتمان میگیریم منشا از احساساتمان دارد و بسیار تاثیرگذار میباشد.

مطالعاتی که توسط محققین صورت گرفته این نتیجه را میدهد که اکثر افراد احساساتی مشابه با یکدیگر دارند یعنی رفتار و تمایلات یکسانی در برخی از کارها با یکدیگر دارند و مسلما به همین دلیل است که میتوانیم رفتارهای یک بازار را با توجه به گذشته آن مطالعه کنیم چرا که بارها و بارها تکرار میشوند .

معامله گران بسیار بزرگ اعتقاد دارند همین رفتار ها باعث میشود که بتوانیم پیش بینی کنیم آینده یک چارت در برخی از تحولات چگونه خواهد شد بعبارتی رفتار معامله گران تاثیر صددرصدی بر روند یک نمودار خواهد گذاشت و تاریخ مدام در حال تکرار شدن است.

تحلیل کردن قیمت

عوامل متعددی در تاثیرگذاری بر قیمت نمودار دخیل هستند. عواملی مانند جنگ، سیاست و… که طبیعتا در سالهای گذشته این تاثیرات را در برخی از بازارها مشاهده کرده ایم این موارد علت ها هستند که در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرند اما ما در این مقاله به تحلیل بنیادی نخواهیم پرداخت چرا که علت ها در گاهی اوقات آنقدر زیاد میشوند که از حوصله و ظرفیت مغز انسان خارج خواهند شد.

ما به معلول ها خواهیم پرداخت یا بعبارتی تحلیل تکنیکال

سه اصل اساسی در تحلیل تکنیکال

یک معامله گر زمان که رفتارهای قیمتی چارت را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد میتواند میزان عرضه و تقاضا را تشخبص دهد .

بگذارید اینگونه تعریف کنم ، هر زمان تقاضا بر عرضه پیشه گرفت قیمت نمودار افزایش پیدا خواهد و هنگامی که عرضه بر تقاضا پیشه گرفت باید شاهد افت یا کاهش قیمت در نمودار باشیم ، این مورد یکی از اصول اصلی تحلیلی در تمامی بازارهای مالی جهان میباشد .

اگر در بازارهای ارزی باشید. یا یک مثال بهتر میزنم ، اگر در بروکرهای باینری آپشن مانند الیمپ ترید olymp trade باشید و با جفت ارزها معامله کنید با اصطلاح اشباع خرید و اشباع فروش سروکار دارید این دو موقعیت بهترین زمان برای ایجاد یک معامله کم ریسک با استفاده از یک استراتژی مناسب میباشد.

شما با تحلیلی که در نمودار انجام میدهید متوجه خواهید شد که اشباع خرید یا فروش چه زمانی به اتمام میرسد و بعد از آن در جهت روند معامله ای را باز خواهید کرد .

بنابراین در این قانون که گفته شده باید قیمت را در امر تحلیل بسیار جدی بگیریم چرا که تمام هرآنچه که به تحلیل نیازداریم در قیمت نهفته است.

سه اصل اساسی در بازارهای مالی

سه اصل مهم در بازارهای مالی

بسیاری از کاربران به ما ایمیل زدند و سوال هایی پرسیدند که در بازارهایی مانند فارکس ، باینری آپشن یا بورس ایران چه اصل مهمی را در نظر بگیریم تا بتوانیم همانند معامله گران حرفه ای ترید انجام دهیم . در این مقاله سه اصل اساسی در بازارهای مالی را خواهیم گفت ؛ سه اصلی که اگر آنها را بکاربگیرید میتوانید درصد موفقیت خودتان را تا حد بسیار خوبی بالا ببرید.

در بازارهای مالی همیشه تعداد افراد شکست خورده چندین برابر افراد موفق بوده و از دلایل اصلی شکست افراد هم میتوان نداشتن اطلاعات کافی و نداشتن نظم (برنامه) اشاره کرد.

واقعا فرق یک معامله گر حرفه ای و موفق با یک معامله گر ناموفق در چیست ؟ معامله گران ناموفق به سرعت و پشت سرهم معامله باز میکنند تا در آخر سرمایه شان تمام شده و از بازار خارج شوند در صورتی که معامله گران موفق برای هر یک از معامله های خود گاها ساعتها زمان میگذارند و تا دلیل محکم و قوی طبق تحلیلی که انجام میدهند بدست نیاورند هیچگاه وارد معامله نمیشوند آنها در روز تعداد ترید های مشخصی باز میکنند اگر معامله شان با سود بسته شود دلیل آنها را تسلط کافی بر تحلیل بازار میداند و اگر با ضرر بسته شود هیچ شخصی را مقصر قلمداد نمیکند و با خونسردی کامل با موضوع برخورد خواهد کرد.

اما 3 اصل مهم در بازارهای مالی که به سه M مشهور است را در ادامه برای شما بصورت کامل توضیح خواهیم داد .

دلیل نامگذاری سه M اینست که هر سه اصل با حرف M شروع میشوند . Method ،Money ،Mind

1- اصل اول mind که به معنی ذهن میباشد و تعبیری از روانشناسی در معامله دارد.

در ایران هر روز شاهد رشد و معرفی بیشتر بازارهایی مانند باینری آپشن مخصوصا بروکر الیمپ ترید هستیم که ایرانیان استقبال بسیار خوبی از آن کرده اند و تنها دلیل این استقبال کسب درآمد دلاری از راه ترید زدن میباشد ، زمانی که یک معامله گر انگیزه خودش که کسب درامد از این راه بوده را از دست میدهد محکوم به شکست است این افراد احساسی عمل میکنند و همین مورد یکی از شایع ترین علل شکست در بازارهای مالی است.

همچنین کسانی که این کسبوکار را یک قمار یا بازی میدانند از دسته افرادی هستند که قطعا ضرر خواهند کرد و پس از مدتی باید از این بازارها خارج شوند.

اکثر افرادی که شکست میخورند ، استاد یا برخی از اتفاقات را مقصر میبینند ، اما آیا بنظر شما مقصر اصلی چه چیزی میتواند باشد؟

افراد تازه کاری که وارد بازار میباشد همانند کودکانی هستند که بلیط بخت آزمانی خریده اند و منتظرند که دیگران در مورد موفق شدن یا نشدن آنها تصمیم بگیرند ، یکی از نمونه های بارز آن کانال های سیگنال دهی تلگرامی است که اخیرا بسیار باب شده و معامله گران تازه کار به هوای رسیدن و کسب سودهای میلیونی گول این افراد را میخورند و عملا سرنوشت و سرمایه خودشان را در اختیار تصمیم یک فرد دیگر میگذارند . تاکید میکنیم به هیچ وجه گول تبلیغات های این افراد را نخورید و تمام تلاش خودتان را انجام دهید تا بتوانید بازار را خود تحلیل کرده و دست به ترید بزنید.

بهترین زمان برای تصمیم گیری های مهم دقیقا قبل از ترید زدن میباشد به دلیل اینکه هنوز سرمایه ای وارد نکردید لذا ذهنتان آرام است و میتوانید با دقت کافی بازار را تحلیل کرده و استراتژی خروج خود را تعیین کنید .

یکی از اشتباهات تریدرهای مبتدی این است که حد ضرر خودشان را قبل از ورود به معامله تعیین نمیکنند آنها فکر میکنند اگر معامله ای که ضرر شده را نگه دارند تا چند لحظه آینده با سود بسته خواهد شد در صورتی که یک خیال باطل است شما هر جایی که حد ضرر را تعیین کرده باشید و رفتار بازار نشانه ای از برگشت قیمت نداشته باشد باید از آن معامله خارج شوید.

سعی کنید یک روزنگار داشته باشید : روزنگار یکی از ساده ترین و بهترین راه ها برای جلوگیری از اشتباهات گذشته است ، یعنی شما از هر سود یا ضرری که کردید آن را در دفتر روزنگار خود ثبت کنید ، بهترین معامله گران جهان هم اشتباه میکنند ولی مهم اینست که یک اشتباه را 2 بار تکرار نکنید.

تا میتوانید اطلاعات در زمینه تحلیل بازارهای مالی بدست بیاورید

این را بیاد داشته باشید که هر شغلی با توجه به اهمیتی که دارد میزان زمان آموزش متفاوتی نیز دارد ، به طور مثال در شغل رفتگران احتیاج به آموزش اندکی است اما فردی که شغلش جراحی قلب میباشد باید سالها درس بخواند و یا حتی خلبانان که از همان ابتدا با تمرین های سخت آموزش هایشان شروع میشود ، دلیلش هم کاملا واضح و روشن است اگر اشتباهی از جراح یا خلبان سر بزنید منجر به مرگ یک یا چندین نفر میشود .

در ترید هم اگر معامله گر اشتباهی انجام دهد از نظر اقتصادی ضررهای فراوانی خواهد کرد ، به جراح دستیارانش کمک میکنند تا اشتباهی نکند و به خلبان ها برج مراقبت اما به یک معامله گر فقط خودش میتواند کمک کند تا وارد مسیر اشتباهی نشود .

به نظر ما ترید از جراحی هم سخت تر است چرا که یک سیستم خود آموز هست و بیشتر قوانین ورود یا خروج از ترید توسط خود معامله گر تدوین میشود .

سه کار به شما پیشنهاد میکنیم تا خودتان یک سه اصل اساسی در بازارهای مالی مراقب حرفه ای برای تریدهایتان باشید.

1-پذیرفتن مسئولیت : هیچوقت نمیگذارند یک خلبان تازه کار یک هواپیما را براند ولی هر تریدر تازه کاری میتواند در همان روز اول یک حساب ریل باز کرده و اقدام به معامله کند

2- زیر نظر داشتن موجودی حساب : یکی از ابزار هایی که میتواند حواس شما را به معاملات جمع کند میزان و موجودی حسابتان است ، برای حساب خود حدی تعیین کنید و اگر بیشتر از آن حد ضرر کردید تا یک هفته وارد لایو نشوید و فقط در دمو به تمرین بپردازید.

3-تمرین بسیار : سعی کنید اعمالتان در معامله ناخودآگاه شود ، توجه کرده اید نسبت به روز اولی که پشت فرمال نشسته اید تا امروز چقدر رفتارتان ناخودآگاه تر شده ، دقیقا شما باید آنقدر تمرین کنید تا به همچین مرحله ای برسید.

2- اصل دوم Method یا روش و استراتژی معاملات شما

معامله گران تازه کار باید از استراتژی استفاده کنند که توسط افراد حرفه ای تست شده باشد و بازدهی خوبی در ترید به شما بدهد ، در همین جا است که فرق یک تریدر حرفه ای و مبتدی مشخص میشود ، تازه کارهایی که بر اساس یک اندیکاتور پیشفرض معامله میکنند ، یا سرمایه خودشان را به دست یک نفر دیگر که سیگنال میدهد میسپارند و هیچکدام از پارامترهایی که مهم هستند را تنظیم نمیکنند که تمامی اینها چیز جر ضرر عاید معامله گر نحواهد کرد.

اما یک تریدر حرفه ای کسی است که به تمامی الگوهای تحلیلی تسلط دارد و حتی با کندل خوانی براحتی میتواند بازار را رفتار شناسی کند این افراد مانند عقاب مواظب سیستم معاملاتی خود هستند و دائما با بازخوردهایی که سه اصل اساسی در بازارهای مالی میگیرند در حال بهبودی آن میباشند.

تست استراتژی در دمو

با هر استراتژی که شروع به معامله میکنید باید حداقل یک ماه آن را در محیط دمو تست کنید ، روش معاملاتی را باید در تمام تایم فریم ها و تایم کندل های امتحان کنید تا متوجه شوید در چه تایمی موفقیت و سود بیشتری دارید . برای خود جریمه هم بگذارید مثلا اگر تریدهای روزانه شما زیر 70 درصد بازدهی رسید باید یک هفته به تمرین در دمو اضافه کنید .

شناخت انوع اندیکاتور ها

در کل اندیکاتورها را میتوانیم به چهار نوع نقسیم بندی کنیم

اندیکاتورهایی که در جهت روند حرکت میکنند، مووینگ اورج ها یا خطوط اندیکاتور مکدی از این دسته اند که با کاهش قیمت روبه پایین ، و با افزایش قیمت رو به بالا حرکت میکنند .

اسیلاتور ها : این دسته سعی میکنند نقاط برگشت را برای ما مشخص کنند مانند اسیلاتور استوکاستیک .

حجم ها: این دسته از اندیکاتور ها حجم و ارزش بازار را برای ما به نمایش میگذارند .

بیل ویلیامز: دسته چهارم را به احترام این فرد نامگذاری شده به این دلیل که اندیکاتور های تاثیرگذاری را ابداع کرده است .

در مقاله زیر بصورت کامل در مورد شناخت اندیکاتورها و اسیلاتورها توضیح داده ایم .

انوع تایم فریم ها

تایم فریم ها هم مانند اندیکاتور ها ناهماهنگی دارند . به طور مثال در مویینگ اوج در تایم فریم 4 ساعته سیگنال خرید میدهد ولی در تایم فریم 30 دقیقه سیگنال فروش میدهد .

افراد تازه کار سعی میکنند فقط با یک تایم فریم کار کنند که ما به شما دوستان پیشنهاد میکنیم از سیستم سه صفحه ای استفاده کنید .

در صفحه اول تایم کندلی را انتخاب سه اصل اساسی در بازارهای مالی کنید که در آن موفقیت بیشتری دارید مثلا 1 ساعت ، سپس در صفحه دوم تایم کندل بیشتری را انتخاب کنید تا گذشته بازار را بهتر مشاهده کنید بطور مثال روی 4 ساعت ، و در صفحه سوم یک تایم کندل کوتاه مدت مثل 10 دقیقه را انتخاب نمایید.

حال با تایم کندل بلند مدت روند بازار را تشخیص میدهید و با دو تایم کندل دیگر زمان دقیق وارد شدن به معامله را مشخص کنید.

تسلط بر احساسات

افرادی هستند که در موسسات سرمایه گذاری ترید میزنند و در قبال آن حقوق دریافت میکنند و افراد دیگری که بصورت خصوصی برای خودشان ترید میزنند که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد.

همانند تمامی کسبوکار ها هدف اصلی از معامله کردن در بازارهای مالی کسب درآمد است ، بعضی از تریدرها به موفقیت بسیار خوبی رسیدند ولی به علت سرخوشی زیاد و اعتماد بنفس کاذب با چند ترید تمامی سرمایه شان را به باد داده اند .

معامله گران موفق ، چندین روش معاملاتی را تست میکنند و بهترین روش را انتخاب میکنند ، با استفاده از روانشناسی دقیق بازار حد سود و ضرر را مشخص کرده و با درایت و طبق اصول وارد معامله میشوند .

داشتن برنامه ای مشخص

یک معامله گر حرفه ای باید ساعات مشخصی که در آن فعالیت میکند را مشخص نماید و در آن تایم به هیچ عنوان کار دیگری جز ترید انجام ندهد .

یک برنامه روزانه برای خود بنویسید اینطور کارهایتان دسته بندی میشود و ذهنتان کاملا آماده به کار میشود .

همیشه نیم ساعت قبل از اینکه وارد معامله ای شوید سعی کنید سری به اخبار اقتصادی بزنید و یا جفت ارز های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهید.

هنگامی که وارد معامله میشوید باید با تمام حواستان روند را دنبال کنید این حرف به این معنا نیست که زل بزنید به صفحه مانیتور بلکه به این معناست برای هر حرکتی چه در خلاف جهت روند چه در جهت روند باید برنامه ای داشته باشید .

توجه داشته باشید که معامله گری سفر نیست بلکه یک مقصد است . هر روز حداقل 2 بار مدیتیشن کنید و سعی کنید ذهنتان به آرامش برسد ، ورزش را فراموش نکنید عقل سالم در بدن سالم میباشد.

3-اصل سوم money پول یا مدیریت سرمایه

در اصل سوم سوال مطرح میشود که برای چه چیزی ترید میکنید؟ برای کسب درآمد و بدست آوردن پول یا صرفا برای تفریح و لذت ؟؟؟

نیازی نیست جوابی بدهید تاریخچه معاملات شما به تنهایی جواب این سوال را میدهد .

قطعا اکثریت افرادی که تازه وارد معامله گری میشوند دلیل اصلیشان بدست آوردن پول است ولی پس از مدتی آنها ترید را به دید یک تفریح نگاه میکنند و دیگر طبق قوانین وارد معامله نمیشوند و عملا با سرمایشان قمار میکنند .

تقریبا هر تریدر تازه کاری میتوانید پشت سرهم سود کند این مورد حتی در کازینو هم صدق میکند کسی که قمار انجام میدهد گاهی اوقات توانسته چندین برد پشت سرهم داشته باشد پس این مورد بدور از ذهن نیست اما تعداد محدودی هستند که همین روند سودگیری را ادامه دار کرده و موجودی حسابشان را چندین برابر میکنند .

در اینجاست که مبحث مدیریت سرمایه خودنمایی میکند ، برخی آن را یک علم میخوانند و برخی دیگر یک هنر میدانند ، اما در اصل مدیریت سرمایه ترکیبی از هر دو میباشد . هدف اصلی مدیریت سرمایه کمترکردن ضرر در تریدهای ضررده و بیشتر کردن سود در تریدهای سودده میباشد .

زمانی که قصد دارید از چراغ قرمز عبور کنید به اطراف خود نگاه کرده و بعد عبور میکنید چون هستند رانندگان بی احتیاطی که چراغ قرمز را هم رد کنند ، در معاملات بازارهای مالی مدیریت سرمایه دقیقا نقش همین نگاه کردن به اطراف را ایفا میکند ، این مهم نیست که روش معاملاتی شما چه میزان خوب کار میکند مدیریت سرمایه برای سوددهی مکرر الزامی هست.

با پدری آشناییت داشتم که پسر نوجوان خودش را برای مدیریت سرمایه آموزش میداد ، او شنبه هر هفته بهمراه پسرش به میدان اسب دوانی میرفت و هر هفته 10 دلار به پسرش میداد و میگفت با این 10 دلار هم باید ناهار برای خودت بخری و هم در شرط بندی اسب ها سرمایه گذاری کنی .

پدر با دوستانش به تفریح میپرداختند و پسر میتوانست هر صحبتی با پدرش انجام دهد بجر گرفتن پول بیشتر ، آن پسر باید طوری 10 دلارش را مدیریت میکرد که هم بتواند روی اسب ها شرط ببندد و هم از غذایش لذت ببرد .

تقسیم پول (مدیریت سرمایه ) نحوه شرط بندی روی اسب ها (تحلیل تکنیکی) صبور بودن برای پیدا کردن بهترین موقعیت جهت شرط بندی (روانشناسی) آن پسر را تبدیل به یک میلیونر کرده و یکی از موفقترین مدیران هج فاند با حسابی چند میلیون دلاری .

اندازه و حجم سرمایه گذاری برای هر معامله

برخی اوقات ما با حساب هایی با موجودی کوچک میتوانیم معاملات بسیار خوبی داشته باشیم اما به محض بزرگ شدن موجودی حساب مشکلات عجیبی برای ما ایجاد میشود که بهترین راه حل اینست که مجدد برگردید به حالت قبل و با معاملاتی کوچک وارد بازار شوید .

یک مثال میزنم تا بهتر موضوع را درک کنید : کدام یک از شما حاضر هستید روی یک لبه ای راه بروید که یک متر از زمین فاصله دارد و در ازای آن به شما 100 دلار داده میشود ، قطعا همه شما حاضر به انجام دادن اینکار هستید ولی زمانی که به گفته میشود روی لبه یک ساختمان مرتفع راه بروید و 10000 هزار دلار به شما میدهند شاید یک یا دو نفر از شما اعلام آمادگی کنند ، دقیقا معامله کردن با حساب کوچک مانند راه رفتن روی لبه ای است که از زمین 1 متر فاصله دارد اگر بیوفتید شاید یک زخم کوچک بردارید ولی هنگامی که با یک حساب بزرگ با معاملاتی با حجم زیاد اقدام میکنید دقیقا مانند راه رفتن روی لبه یک آسمان خراش است اگر بیوفتید نابود میشوید .

این 3 اصلی که به شما گفته شد از اساسی ترین مواردی هست که هر تریدر باید آن را در نظر داشته باشد این مقاله بصورت خلاصه ترجمه شده تا شما دوستان عزیز بتوانید چکیده مطلب را بهتر درک کنید.

اصول بازاریابی ( 10 اصل اساسی کاربردی بازاریابی )

عدم تسلط به اصول بازاریابی یکی از مهمترین خلع های هر مدیر کسب و کاری کوچک است. شاید در هنگام صحبت با مدیر بازاریابی خود مثلا با واژه “جمعیت شناختی” برخورد نماید یا مثلا به شما پیشنهاد نماید تا “آمیخته بازاریابی” را تعیین نماییم.

هرچه تعداد جلسات شما با تیم بازاریابی بیشتر میشود ، نقاط ضعف شما بیشتر مشخص شود.

اما زمانی که از اصول بازاریابی صحبت میکنیم ، به کتاب اصول بازاریابی کاتلر به عنوان پدر علم بازاریابی با حدود 600 صفحه اشاره مینماییم.

این کتاب از سیر تا پیاز بازاریابی بیان نموده است که بسیاری از قسمتها و یا مثالهای آن در ایران کاربرد ندارد یا برای همه کس قابل درک نیست.

آیا شما وقت خواندن آن را دارید ؟ البته که خیر.

بنابراین ما 10 تا از اصول بسیار مهم بازاریابی را به عنوان چکیده اصول بازاریابی خدمتتان ارائه می نماییم.

Marketing principles اصول بازاریابی

چکیده اصول بازاریابی

اصل اول بازاریابی

محصول یا خدمت به عنوان یک پیشنهادی

بسیاری از صاحبان مشاغل ، خاطرات جالبی در مورد مرحله ایده پردازی در شکل گیری محصول دارند.

بسیاری فکر میکنند پیشنهاد فقط به معنای ایده ای در خصوص محصول است، اما همانطور که بسیاری از مشاغل ارائه دهنده خدمات هستند ، ایده پیشنهادی میتواند یک خدمت باشد. مانند خدمات تعمیرات سه اصل اساسی در بازارهای مالی اتومبیل تا حسابداری.

محصول یا خدمات باید دارای نکات مثبت و بهتر از رقبا باشد. همچنین باید یک نیاز را برآورده کند – باید مشکلی را حل کند یا زندگی را به نوعی آسان تر یا بهتر کند .

بازاریابی از کلیدیترین اصول بازاریابی است

اصل دوم بازاریابی

اجرا تحقیقات بازار

شما نمی توانید در فروش یک محصول یا خدمات موفق باشید اگر مخاطب خود را به صورت احتمالی در نظر بگیرید.

به همین دلیل متخصصان بازاریابی برای درک صحیح “مشتری ایده آل” روی تحقیقات بازاریابی سرمایه گذاری میکنند.

این مشخصات از تحقیقات گسترده بازار ، از جمله آمیزه هایی از جمعیت شناسی – سن ، جنس ، نژاد ، وضعیت تأهل ، شغل ، درآمد سالانه ، سطح تحصیلات – و همچنین روانشناسی ، یا اطلاعات بصری در مورد نگرش ، اعتقادات و سبک زندگی مشتری ایده آل شما.

تحقیقات بازار باید بطور منظم انجام شود. مشتریان جابجا می شوند ، خواسته ها و نیازهای آنها تغییر می کند. تحقیقات به صاحبان مشاغل کوچک کمک می کند تا مشتری ایده آل خود را پیدا نمایند..

اصل سوم بازاریابی

بازارهای هدف خود را مشخص کنید

شاید فردی بگوید که مشتری ایده آل شما ممکن است یک یا دو حالت بیشتر نداشته باشند. گاهی اوقات ، تحقیقات بازار نشان می دهد که “همه” در شعاع 5 کیلومتری مشتری بالقوه هستند.

شاید در آغاز امیدوار کننده به نظر می رسد. اما به ندرت از این طریق به نتیجه ای خواهید رسید.

تحقیقات جامع بازار باید موجب شناخت بخشهای بازار برای بخش بندی بازار شود. شاید بخش بندی بر اساس جنسیت ، سن ، .. – مدیر باید بیشترین منابع را بر این بخش ها متمرکز نماید.

شما نمی توانید – و نباید تلاش کنید – که محصولات و یا خدمات خود را برای همه مشتریان در نظر بگیرید. هر کسب و کاری روی یک مسئله ای تخصص دارد.

یک سرآشپز می تواند بگوید که “همه غذا می خورند”، اما اگر این سرآشپز در پخت غذاهای فرانسوی تخصص داشته باشد ، چه ؟

اما در مورد آشپزی که در کنار خیابان مثلا ساندویج هات داگ میفروشد ، چه باید گفت ؟

آنها باید برای محصولات خود مشتریان خاصی را تعریف و بازار خود را اینگونه بخش بندی نمایند.

اصل چهارم بازاریابی

شناخت رفتار مصرف کننده

فرآیند خرید پنج مرحله ای مصرف کننده در سال 1910 در کتاب های بازاریابی معرفی شد.

سفر مصرف کنندگان عبارت است از :

  1. شناخت یک نیاز یا مشکل
  2. جستجوی اطلاعات برای رفع این نیاز یا مشکل
  3. ارزیابی گزینه های موجود
  4. خرید
  5. ارزیابی پس از خرید

برای مدیران کسب و کارهای کوچک ، قسمت جذاب بازاریابی تعیین روشی برای تأثیرگذاری بر حرکتهای یک مشتری در حال سفر در این مسیر است.

روشهای فروش و تبلیغات فقط یک گوشه از این روشهای اثرگذار است.

مرحله 3 بیشترین امید را برای صاحبان مشاغل کوچک ایجاد مینماید.

مشتری باید این مرحله شما را بر بقیه ترجیح دهد. اما مرحله 5 نیز بسیار حیاتی است.

زیرا مشتری وفادار در این مرحله قوام میابد. یک مشتری وفادار مشتری می تواند ستون فقرات تجارت شما باشد.

اصل پنجم بازاریابی

یک برنامه بازاریابی تهیه کنید

در کنار بیزینس پلن ( طرح توجیهی) شما ، برنامه بازاریابی ( مارکتینگ پلن ) شما مهمترین سندی است که تاکنون تهیه نموده اید.

برنامه بازاریابی یک نگاه 360 درجه ای به تلاش های بازاریابی شما ، از جمله اهداف میان مدت و بلندمدت ، محصولات یا خدمات ، بازارهای هدف ، رقابت و منابع بازاریابی (پول و استعداد) ارائه می دهد.

همچنین حاوی مارکتینگ میکس 4Ps یا 7Ps میباشد و تجزیه و تحلیل SWOT ، مجموعه ای نقاط قوت و ضعف داخلی کسب و کار شما و فرصت ها و تهدیدهای خارجی شما است.

نوشتن یک برنامه بازاریابی کار کوچکی نیست ، بنابراین از همان ابتدا برای تکمیل آن مشاوره دریافت نمایید. بسیاری از شرکتها در ابتدا برای نوشتن برنامه بازاریابی با سرعت بالایی حرکت و در میانه راه آن را رها میکنند.

اصل ششم بازاریابی

4Ps خود را به درستی تعیین نمایید

4Ps یک ترکیب جالب از عناصر مهم بازاریابی است که از 4 کلمه با حرف p تشکیل شده است. محصول Product، مکان Place ، قیمت Price و ترفیع Promotion. به این ترکیب ، مارکتینگ میکس گویند.

4Ps نیاز به یک تحلیل طولانی و مدبرانه در مورد هر عنصر دارند.

  • محصول (یا خدمات) توصیف صحیح از محصول یا خدمات و ویژگیهای آن است.
  • مکان به مکانی که محصول یا خدمات شما فروخته می شود و روشی برای توزیع آن اشاره دارد.
  • قیمت گذاری می تواند آزار دهنده باشد ، خصوصاً اگر شغلی فصلی داشته باشید و تمایل به طولانی شدن دوره های کند داشته باشید.
  • پروموشن (با تبلیغ اشتباه نشود) فعالیت هایی است که صاحبان مشاغل کوچک معمولاً بیشتر از آنها لذت می برند ، زیرا می توانند پیام خود را به سرعت به مشتری مخاطب برسانند.

از بین تمام اصول بازاریابی ، این اصلی است که ممکن است شما را به یک مأموریت مخفی بفرستد تا در مورد رقبای خود اطلاعات جمع آوری نمایید – نه برای کپی کردن (لزوما) بلکه برای یادگیری

اصل هفتم بازاریابی

روابط عمومی و رسانه های اجتماعی

نام تجاری ، تصویر برند و نحوه ارتباط آن با ذینفعان یک شرکت شاید در مدیریت روابط عمومی شرکت مشهود است

انجمن بازاریابی آمریکا بیان مینماید که روابط عمومی عبارت است از “نوعی مدیریت ارتباطات که سعی در استفاده از تبلیغات و سایر اشکال غیرپرداختی تبلیغات و اطلاعات برای تأثیر بر احساسات ، نظرات یا عقاید در مورد شرکت ، محصولات یا خدمات آن یا ارزش محصول یا خدمات یا فعالیت های سازمان برای خریداران ، مشریان بالقوه یا سایر سهامداران است ” به این ترتیب ، بازاریابی با زمان تکامل یافته است.

زمانی بود که فقط شرکت های بزرگ دپارتمان روابط عمومی داشتند. اکنون ، حتی کوچکترین شرکت ها نیز حداقل یک نفر را که وظیفه ارسال پست های منظم در شبکه های اجتماعی را دارد ، را به این کار گمارده اند.

همانطور که نمی توانید برای همه محصول داشته باشید ، نمی توانید در همه رسانه های اجتماعی حضور داشته باشید.

هزاران شبکه اجتماعی وجود دارد. چند مورد را انتخاب کنید که به بهترین وجه شما ، ارزشهای شما و تجارت شما را نشان دهند و سپس انرژی خود را بر روی آنها متمرکز کنید. روابط عمومی یکی از ضرورترین اصول بازاریابی برای برندسازی است.

اصل هشتم بازاریابی

بودجه بازاریابی خود تعیین نمایید

برای فعالیتهای نوشته شده در سند بازاریابی نیاز به انجام هزینه دارید. اما چه هزینه ای در اولویت است ؟ کدام هزینه در چه زمانی باید انجام شود. مثلا برای تبلیغات چه میزان باید پول برای کدام نوع از رسانه باید تخصیص داد ؟

حتی مشاغل فصلی باید در تمام طول سال برای بازاریابی پول اختصاص دهند. مبالغ ممکن است نوسان داشته باشد ، اما باید به بازاریابی به عنوان یک هزینه ثابت و منظم نگاه کرد. تلاش برای عقب انداختن تخصصی هزینه به بودجه بازاریابی یک فرار رو به جلو است.

اینها همان بودجه بازاریابی است. برای تعیین بودجه بازاریابی خود حتما از یک مشاور کمک بگیرید.

اصل نهم بازاریابی

اندازه گیری عملکرد

شما بعنوان یک مدیر ، واژه نرخ بازگشت سرمایه ROI باید بشناسید. تنها راه موفقیت هر ابتکار بازاریابی ، سنجش و اندازه گیری نحوه عملکرد آن ابتکار بازاریابی است. فروش فقط بخشی از داستان را بازگو می کند. اما باید تماس های تلفنی (و بازدیدها ، پیامک ها و کلیک ها) را نیز ارزیابی نمایید.

باید بتوانید اثر ابتکار عمل بر کسب و کار و میزان ایجاد اشتیاق در مورد محصول یا خدمات خود را تعیین نمایید.

افرادی که با تجارت شما تعامل دارند ، ممکن است هم اکنون نیز خرید ننمایید.

اینها افرادی هستند که باید تمرکز تلاش بعدی شما در بازاریابی روی آنها باشند. اما بدون داشتن اعداد و ارقام پیرامون قیف فروش ، نمی توان ROI را تعیین نمود. اعداد ROI دقیق به شما کمک می کند تا در آینده تصمیمات بهتری بگیرید.

ده ها معیار برای اندازه گیری میزان بازگشت سرمایه وجود دارد . نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI نیز حائز اهیمت است.

اصل دهم بازاریابی

رضایت و وفاداری مشتری را ارزیابی کنید

تعجب نکنید اگر “رضایت مشتری” به زودی به یک اصطلاح بازاریابی باستانی تبدیل شود.

“مدیریت وفاداری” کنار گذاشته شده است ، اصطلاحی که به این معنی است که هرگاه شرکتی مشتری جدید را جذب نمود ، شرکت تمام تلاش خود را برای ایجاد و رضایت خاطر مشتری انجام می دهد.

اما در عصر رسانه های اجتماعی ، حتی این تلاش ها برای ایجاد وفاداری مشتری کافی نیست. تحقیقات نشان می دهد مشتریان می خواهند “با” شركت هایی كه با آنها تجارت می كنند “آشنا شوند” – دقیقاً تا یاد بگیرند كه چگونه محصولات خود را تولید كنند.

مصرف کنندگان می خواهند شرکت ها نیز آنها را درک کنند و آزادانه مایلند اطلاعاتی را به اشتراک بگذارند که بازاریابان حتی در همین 10 سال پیش برای آنها پول هنگفتی پرداخت میکردند.

اصول بازاریابی

مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.

اصول معامله گری در بازارهای مالی و 10 قانون اساسی برای رعایت موفقیت در معاملات

اصول معامله گری در بازارهای مالی

در این مقاله تیم معامله گر،به اصول معامله گری و ده اصل مهمی را که همه معامله گران ، صرف نظر از اینکه در چه بازاری معامله می کنند. باید روزانه به آن پایبند باشند را، به شما نشان خواهند داد.

بسیاری از معامله گران بازارهای مالی مانند قمار معامله می کنند. اما معامله گری مانند سایر مشاغل یک فعایت جدی است. معامله گری در بازارهای مالی، به ویژه در بازارهای دارای اهرم، نظم، مهارت و استراتژی مناسبی را می طلبد.

برای موفقیت و کسب بهترین نتایج در معاملات، فلسفه ما حول اصول معامله گری زیر می چرخد.

معامله گری قمار نیست.

برخی از معامله گران تصور می کنند که معامله گری قمار است. آنها پول خود را (که ما آن را پول مقدس می نامیم) در بازار دور می ریزند. معامله گری یک فعالیت جدی است که نیاز به برنامه ریزی دقیق دارد. کشف اندازه معاملات بهینه سازی شده شخصی شما بخشی از این برنامه ریزی است.

استراتژی معاملاتی خود را بسازید و به آن پایبند باشید.

بسیاری از معامله گران بدون درک عمق بازار یا بدون برنامه ریزی وارد آن می شوند. و بیشتر اوقات مشاهده می شود که حتی اگر یک معامله گر برنامه هم داشته باشد، باز هم متاسفانه برنامه معاملاتی خود را در طول زمان معاملات تغییر می دهد. ما به معامله گران توصیه می کنیم که قبل از باز شدن بازار برنامه ریزی کنند و مهمتر از همه، به این برنامه پایبند باشید. توصیه می کنیم قبل از اینکه درصد زیادی از سرمایه معامله گری خود را در معرض خطر قرار دهید، استراتژی معاملاتی خود را خوب درک کنید.

باختن را بیاموزید تا اصول معامله گری را قدرتمند پیش ببرید.

به قول معروف “در یک نبرد شکست بخورید، در یک جنگ پیروز شوید.” مشاهده می شود که بسیاری از معامله گران خیلی زود به یک موفقیت در معاملاتشان دست می یابند، به ویژه احتمالا این پول فراتر از برنامه او باشد اما در نهایت با یک معامله بازنده ازدواج کند. این منجر به موقعیتی می شود که در آن شما سعی می کنید معاملات بد را توجیه کنید. به یاد داشته باشید ، “ضرر بزرگ امروز، ضرر کوچک دیروز بود.”

اهداف معاملاتی را مشخص کنید.

همانند سایر مشاغل، هدف معاملات باید بسیار واضح باشد. هدف خود از معامله را مشخص کنید، بسیاری از معامله گران هدف یک معامله را مشخص نمی کنند. سرمایه گذاران باید دلیل معاملات خود را مشخص کنند. مانند برخی که ممکن است بخواهند خانه یا ماشین جدیدی بخرند، یا بدهی خود را پرداخت کنند، یا وجوه خود را پارک کنند و غیره، هر دلیلی که ممکن است باشد. به طور مشابه، شما باید اهداف مربوط به هر معامله را مشخص کنید. مگر اینکه هدف شما کشتن زمان یا دور ریختن پول شما باشد، توصیه می کنیم با اهداف مشخص معامله کنید.

همیشه با حدضرر معامله کنید.

در حین معامله، وقتی معامله به محدوده حد ضرر خود برسد، معامله گر تمایل دارد حد ضرر خود را رعایت نکند. حد ضرر به خودی خود یک استراتژی اشتباه نیست، چون می تواند از ضرر زیاد شما جلوگیری کند. زمانی که یک حد ضرر فعال می شود، مجدداً در مورد علت حد ضرر خود تجدید نظر نکنید. به یاد داشته باشید ، “اگر ضرر را متوقف کنید جلوی یک شر اجتناب ناپذیر را خواهید گرفت”.

بازارهای مالی ابدی هستند این یکی از اصول معامله گری است.

بازارها امکانات بی پایان و فراوانی را ارائه می دهند. به طور کلی، یک معامله گر، به ویژه پس از ضرر، تمایل دارد بلافاصله معامله کند تا ضرر را جبران کند و در نهایت به ترکیب ضرر ختم می شود. یا اگر یک معامله را از دست داد، بدون برنامه ریزی وارد معامله بعدی می شود. فرصت های از دست رفته فقط در ذهن شما وجود دارد. قیمت ها همچنان در حال تغییر هستند و فرصت های دیگری را ایجاد می کنند. هدف از معاملات این است که پس از یک سری معاملات، سود خالص ایجاد شود. چه باشید و چه نباشید بازارها همیشه آنجا هستند.

در مورد اهرم زیاد و بیش از حد، مراقب باشید

اهرم بیش از حد باعث می شود مدیریت ریسک را نادیده بگیرید. یکی از اصول معامله گری مهم این است که مدیریت ریسک و سرمایه باید بیش از اهرم مورد توجه قرار گیرد، به ویژه در بازارهای مالی پر ریسک مانند معاملات آتی یا معاملات فارکس. معامله بیش از حد یکی دیگر از جنبه های بد معاملات است. به ذهن خود زمان دهید تا بتواند یک استراتژی بسازد. معاملات بیش از حد باعث خستگی و از دست رفتن سرمایه شما می شود.

تشخیص شایعات بازار از حقایق بازار

شایعات بازار حقایقی مانند سیاست نرخ بهره، تولید ناخالص داخلی، داده های سهام و موارد دیگر را بی اثر و بی ارزش می کند.

مراقب هزینه های معاملاتی خود باشید

در حالی که معامله گری، هزینه هایی مانند کارگزاری، مالیات و سایر هزینه های قانونی ثابت را داراست. مشاهده می شود که بسیاری از معامله گران در حدود 20 درصد یا بیشتر از سود یا زیان خود را به هزینه های معاملات پرداخت می پردازند. سعی کنید به شکلی معامله کنید تا هزینه های کمتری را بپردازید.

با ذهنی آرام معامله کنید تا اصول معامله گری را رعایت کرده باشید.

در نهایت، آخرین و مهمترین در اصول معامله گری این است که تنها زمانی معامله کنید که ذهن شما در موقعیتی قرار دارد که به وضوح و شفاف فکر می کنید. گاهی حتی درگیری کوچک با همسر، برادر، خواهر، بچه یا دوستانتان، یا شاید افراد ناشناس در راه رفتن به دفتر کار، یا به هر دلیلی، اگر ذهنتان مشغول و آشفته بود، هرگز معامله نکنید. شما باید با ذهنی آرام و به دور از احساسات معامله کنید.

سه اصل اساسی در بازارهای مالی

سادگی تقریبا در همه زمینه‌ها عالی جواب می‌دهد، اما انسان‌ها همه چیز را پیچیده و دشوار می‌کنند. این مساله در مورد آموزش فارکس و معامله گری هم صادق است. چه چیزی ساده‌تر از خرید در کف و فروش در سقف است؟

اما ما در عوض سعی می‌کنیم با کمک هزاران اندیکاتور و متغیرهای پیچیده همین کار ساده را انجام دهیم، یعنی خرید در کف و فروش در سقف. ممکن است بواسطه این پیچیدگی‌ها بقدری سرگردان و کلافه شویم که حتی قادر به مشاهده واضح‌ترین حرکات هم نباشیم.

نکته: در انجمن‌های معامله‌گران، معمولا افرادی را می‌بینیم که استراتژی معاملاتی خود را به تفصیل توضیح می‌دهند. اما عجیب نیست که با وجود تمام اطلاعاتی که به اشتراک می‌گذارند، تقریبا نصف یا بیشتر معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، همچنان متحمل ضرر و زیان می‌شوند؟

در ظاهر به نظر می‌رسد دلایل متداول از دست دادن پول و سرمایه معامله‌گرانی که از استراتژی یک معامله‌گر موفق استفاده می‌کنند، عبارتند از:
• آن استراتژی معاملاتی دیگر جوابگو نیست، زیرا شرایط بازار تغییر کرده است.
• آن استراتژی معاملاتی تنها در بازه زمانی معین و برای جفت‌ارز مشخصی کار می‌کند.
اما دلایل اصلی این عدم موفقیت عبارتند از:
• به اندازه کافی برای تحلیل آن استراتژی وقت صرف نکرده‌اید.
• به اندازه کافی روی آن استراتژی تمرین نکرده‌اید.
قطعا ممکن است مواردی باشد که استراتژی ارائه شده نیاز به بهبودهایی داشته باشد. اما بطور کلی، حتی موفق‌ترین استراتژی‌های موجود هم با اکثر معامله‌گران جفت و جور نمی‌شود.

3 اصل اساسی در بهبود عملکرد معاملاتی


با این اوصاف، چطور می‌توانید عملکرد معاملاتی خود را، صرفنظر از سادگی یا پیچیدگی استراتژی شما، بهبود بخشید؟
مشاهده کنید سه اصل اساسی در بازارهای مالی
مشاهده ابزاری عالی است
شما می‌توانید صرفا با مشاهده بازار، در مورد اتفاقات و شرایط آن مطالب زیادی بگویید. منظور معامله نیست، بلکه تنها مشاهده بازار با استفاده از قوانین استراتژی و اندیکاتورها. مشاهده می‌تواند ابزار بسیار خوبی باشد، اما به ندرت از آن استفاده می‌شود. بهترین آغاز برای یک معامله‌گر این است که قالب (تمپلیت) خود را اجرا کند و خیلی ساده به صندلی خود تکیه دهد و بازار را نگاه کند.

مهمتر اینکه، اگر نمودار قیمت را مشاهده و در عین حال برای خود در مورد حرکات احتمالی قیمت براساس قوانین استراتژی معاملاتی بنویسید، می‌تواند راه بسیار خوبی باشد برای اینکه دوباره به نوشته‌های خود مراجعه کنید و مقایسه کنید و ببینید در بازار چه اتفاقی افتاده است.

اگر از کِراس (تقاطع) میانگین‌های متحرک (مووینگ اوِرج) استفاده می‌کنید، در عوض اینکه سعی کنید یک EA (اکسپرت ادوایزر) طراحی کنید یا اسکلپ (Scalp) کنید، چند روز وقت صرف کنید و فقط بازار را مشاهده کنید. نیازی نیست تمام روز به نمودار قیمت خیره شوید، فقط آنچه در مورد حرکات آینده قیمت فکر می‌کنید را بنویسید.

جزئیات بیشتر از قبیل برگشت قیمت به روند، اهداف قیمتی و سطوح نامعتبر، می‌تواند احتمال موفقیت معاملات شما را خیلی بهتر کند.
این کار گرچه ممکن است کسل‌کننده به نظر برسد، اما نتایج آن شما را شگفت‌زده می‌کند. با انجام این کار، ذهن شما بطور خودکار موقعیت‌ها را دنبال می‌کند و همچنین در زمان معامله نیز، به علائم هشداردهنده توجه می‌کند.
تمرین کنید
کار نیکو کردن از پر کردن است

منظور از تمرین کردن، خرید و فروش‌های کورکورانه در حساب دِمو با استفاده از قوانین استراتژی معاملاتی نیست.
تمرین کردن در واقع گام بعدی در مسیر معاملاتی شماست. براساس اطلاعاتی که از طریق مشاهده نمودارها جمع‌آوری می‌کنید و سپس تمرین روی این اطلاعات، می‌توانید یک عادت برای خود ایجاد کنید.
انجام تمرینات پیاپی روی استراتژی معاملاتی، می‌تواند راه بسیار خوبی برای بهبود مهارت‌های معاملاتی باشد. مهمتر اینکه، انجام این فرایند تکراری به شما کمک می‌کند جزئیات ریز و در عین حال مهمی که می‌توان از قیمت دریافت نمود را تشخیص دهید. این جزئیات ریز هستند که می‌توانند تفاوت بین یک معامله موفق و یک معامله ناموفق باشند.
خود را به چالش بکشید
زمانی که یادگیری را متوقف کنید، مرگ شما آغاز می‌شود
یا در زمینه معامله‌گری می‌توان گفت، زمانی که یادگیری را متوقف کنید، فروپاشی استراتژی شما آغاز می‌شود.


تا این مرحله، بازار را مشاهده و شروع به تمرین کرده‌اید. اما این نقطه پایان نیست. قسمت اصلی بازی در این مرحله قرار دارد که شما باید خود را به چالش بکشید. اما یک معامله‌گر چطور باید خود را به چالش بکشد؟
امروزه انجمن‌ها، وبسایت‌ها و منابع بسیار زیادی وجود دارند که در هر یک از آن‌ها معامله‌گران یا نویسندگان نمودارهای خود را به اشتراک می‌گذارند. گام اول این است که معامله‌گری را پیدا کنید که از استراتژی معاملاتی شما استفاده می‌کند. این استراتژی می‌تواند کراس ساده مووینگ اورج‌ها یا یک استراتژی با استفاده از باندهای بولینجِر باشد. نکته اینجاست که وقتی افراد محدودی را دنبال کنید که نمودارها و تحلیل‌های خود را به روز رسانی می‌کنند، شما می‌توانید از این نمودارها استفاده کنید و بررسی کنید که آن‌ها چطور پرایس اکشن (رفتار قیمت) را تحلیل کرده‌اند و سپس خود را به چالش بکشید که آیا شما هم در آن موقعیت به طریق مشابهی معامله می‌کردید یا اینکه عملکرد شما متفاوت می‌بود.
امروزه اکثر معامله‌گران سر این موضوع بحث و جدل می‌کنند که تحلیل چه کسی صحیح است. در صورتی که این قبیل بحث‌ها در پایان روز سرمایه شما را افزایش نمی‌دهد، اما یادگیری درآمد شما را زیاد می‌کند.
بنابراین در عوض اینکه با یک معامله‌گر که فکر می‌کند قیمت در جهت مورد نظر او حرکت می‌کند، بحث کنید، بهتر است عقب نشینی کنید و صبر کنید تا قیمت حرکت کند. سپس دوباره به نمودارها نگاه کنید و ببینید آیا درست فکر می‌کرده یا خیر. اگر حق با او بود، سعی کنید نحوه اجرای معامله را درک کنید. اگر اشتباه کرده بود، علت آن را بررسی کنید و ببینید آیا شما در آن موقعیت می‌توانستید به طریق متفاوتی عمل کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.