ویژگی های الگو شمعی مردآویز


سنگ زورخانه

ویژگی های الگو شمعی مردآویز

Sat, 04 Apr 2020 12:38:10 +0000

Thu, 17 Aug 2017 06:09:10 +0000

Tue, 01 Aug 2017 03:20:37 +0000

Sat, 29 Jul 2017 05:04:53 +0000

http://tavor.ir/?p=7072 در ویکی پدیا چنین آمده است:

امردادگان هفتمین روز از ماه امُرداد است (امُردادروز در امُردادماه) (هفتمین روز از امرداد در گاه‌شمار زرتشتی برابر با سوم مردادماه در گاهشماری رسمی و کنونی ایران است)، یکی از جشن‌های دوازدگانهٔ سالیانه ایرانی در روزهایِ هم‌نام‌شدنِ روز و ماه است؛ و برای گرامی‌داشتِ منش و کُنش و خویش‌کاری امُرداد (/ در گاهانِ زرتشت و اوستایِ پسین: اَمِرِتات به مفهومِ بی‌مرگی/ جاودانگی) یکی از فروزه‌هایِ شش‌گانهِ خِرَد و دانشِ فرمان‌روا بر فرارَوَندِ هستی (نام‌بُردار و شناخته به اهوره‌مَزدا) است. امشاسپندِ جاودانگیِ امرداد همواره در کنار امشاسپندِ رساییِ خرداد، نگهبان آب و گیاه هستند. ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغات و مزارع رفته و به شادی می‌پرداخته‌اند

در یادگارهایِ کهن ایرانی، از این روز و جشنِ ویژهِ آن، سخنِ بسیار گفته‌شده‌است در متنِ پهلوی‌یِ بُندَهِش، می‌خوانیم:

امُردادِ بی‌مرگ، سَروَرِ گیاهانِ بی‌شمارست؛ زیرا او را به گیتی، گیاه، خویش است. گیاهان را رویانَد و رَمهِ گوسفندان را افزاید؛ زیرا همهِ دام‌ها از او خورند و زیست‌کنند. به فِرَشکردِ [/ نوگردانی‌ی ِ جهان و زندگی در پایان ِ کار ِ جهان به سالاری‌ی ِ سوشیانت، رهاننده‌ای از تبار ِ زرتشت]، نیز «انوش» [/ خوراک ِ بی‌مرگی] را از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امُرداد [از او] آسوده یا آزَرده بُوَد…

(گزارشِ دکتر مهرداد بهار در پژوهشی در اساطیرِ ایران، چاپ یکم، ص ۱۱۷)

با روی‌کرد به خویش‌کاری‌یِ امرداد در جهانِ اَستومَند (/ جهانِ مادّی) که نگاهبانی از گیاهانِ رویِ زمین و سرسبز و باروَرنگاه‌داشتنِ آنهاست، و نمادِ جاودانگی و بیمرگی و جوانی‌ی ی همیشگی به شمارمی‌آید، مسعود سعد ِ سلمان، چکامه‌پردازِ سدهٔ پنجمِ هجری، می‌گوید:

روزِ مُرداد [/ امُرداد] مُژده داد بدان
که جهان شد به طبع، باز جوان.

و همچنین می‌گوید:

مرداد مه است سخت خرم
مَی نوش پیاپی و دمادم

هریک از فروزه‌های دوازده‌گانه که جشن‌های هم‌نامی‌یِ روز و ماه برایِ گرامی‌داشتِ آنها برگزارمی‌شود، گلِ ویژه‌ای دارد. گلِ ویژهِ امُرداد، زنبق (/ چمبک) است.

در برگ ۲۵۰ برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی چنین آمده است که :

«… مرداد ماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزهٔ پیش آمدن دو نام با هم، جشن می‌گرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشته‌ای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها که اصل آن از نباتات است و بر کنار کردن گرسنگی و زیان و بیماری‌ها می‌باشد، کارگزاری یافته است…»

خیام در نوروز نامه می‌نویسد:

“مرداد ماه یعنی خاک، دادِ خویش بداد از بَرها ومیوهای پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانند غبارِ خاک باشد و این ماه میانه تابستان بود و قسمت او از آفتاب، مر برج اسد را باشد. “

خیام به جای نام اَمرداد از واژه مرداد استفاده کرده است.

تغییر تلفظ نام

ماه اَمرداد و جشن اَمردادگان امروزه به نام مردادگان، در بین مردم رایج است. مرداد به معنی نیستی و مرگ است اما وقتیکه حرف الف در اول آن قرار می‌گیرد آن را نفی می‌کند و به بی مرگی و جاودانگی، تغییر معنی می‌دهد. زیرا امرتات درزبان اوستایی و امرداد در زبان پهلوی، از ششمین امشاسپندان و یکی از صفات اهورامزدا در گات‌ها است که دلالت بر بی مرگی و جاودانگی و زوال ناپذیری اهورامزدا دارد.

و در این باره در زراتشت نامه چنین سروده شده است:

چو گفتار خردادش آمد به سر
همان گاه امرداد شد پیش تر

چو گفتار خردادش آمد به سر
همان گاه امرداد شد پیش تر

سخن گفت درباره رستنی
که زرتشت گوید ابا هر تنی

نباید به بیداد کردن تباه
به بیهوده برکندن از جایگاه

کزو راحت مردم و چار پاست
تبه کردن او، نه راه خداست

سایر مناسبت های این روز:

مناسبت‌ها

  • روز جشن امردادگان
  • «روز جهانی ببر»
  • لغو کاپیتولاسیون توسط «صمصام السَّلطنه» (۱۲۹۷ ش)
  • استیضاح دولت«رضاخان»به رهبری«مدرس»(۱۳۰۳ش)
  • تأخیر فروش هواپیماهای مجهز به ایران (۱۳۵۶ش)
  • فرار مفتضحانه بنی ‏صدر و رجوی به فرانسه (۱۳۶۰ ش)
  • آغاز عملیات متوسط والفجر ۳ در مهران (۱۳۶۲ ش)

زادروزها

  • ۱۳۲۰ – مسعود کیمیایی، کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی
  • ۱۳۳۷ – حسین مرعشی، فعال سیاسی و معاون رییس جمهور در دولت محمد خاتمی
  • ۱۳۴۳ – سید علی افتخاری، بازیکن سابق و مربی فوتبال ایران
  • ۱۳۵۱ – نوید فرح‌مرزی، چهره‌پرداز و طراح صحنه و لباس اهل ایران
  • ۱۳۵۷ – احسان عبده تبریزی، فعال دانشجویی و زندانی سیاسی ایرانی
  • ۱۳۶۵ – آناهیتا افشار، بازیگر ایرانی
  • ولادت آیهالله علامه «علی دوانی» (۱۳۰۸ ش)

مرگ‌ها

  • ۱۳۹۱ – بهروز ثروتیان، پژوهشگر ادبی و مصحح ایرانی.
  • وفات عالم مجاهد «شیخ محمد تقی بهلول» (۱۳۸۴ش)

منابع: ویکی پدیا، بیتوته، وبلاگ amordad20.blogfa.com

Sat, 22 Jul 2017 20:31:18 +0000

http://tavor.ir/?p=6761 نخستین روز هر ماه اورمزد یا هرمز نام دارد به معنی اهورامزدا؛ چون هر کار و هر چیزی را باید با نام خداوند آغاز کرد بنابراین زرتـشتیان نخـستین روز ماه را با نـام خداوند آغاز می کنند؛

فردوسی و شاهنامه، دو نام بزرگی هستند که علاوه بر معرفی فرهنگ و تاریخ این سرزمین، حس غرور و اعتماد به نفس را در ایرانیان تقویت کرده و شناسنامه ای دقیق از گذشته تاریخی ایرانیان را پیش چشم خواننده باز می کند.

فردوسی در کتاب ارزشمند شاهنامه از همه وجوه ایرانی بودن سخن گفته و توجه ویژه وی بر پهلوانی و منش و روش آن، این اثر را از سایر کتب ادبی متمایز نموده است. چنانکه ورزش، ابزارهای ورزشی و جایگاه فرهنگی و مردمی آن در شاهنامه، موضوع مهمی است که نمی توان بی تفاوت از کنار آن گذشت.

در شاهنامه می خوانیم که طبقه پهلوانان از دوران کشف آتش به وسیله جمشید، پدید می آیند و پس از طبقه روحانیون، قرار می گیرند.

حفظ تمامیت ارضی مملکت و کیان سلطنت و دفاع از خاک و ناموس مردم سرزمین خودی، بر عهده این طبقه بوده است. پهلوانان برای انجام وظیفه خود و ایفای کارکردهای تعیین شده، بیش از هر چیز- جدا از مسائل معنوی و روحی- لازم داشتند که هنر رزم را بدانند. هنری که به وسیله آن ضمن کسب توانایی های جسمانی و بدنی، قادر باشند از ابزار و ادوات جنگی آن روزگار مثل نیزه و شمشیر و تیر و کمان و مهارت های لازم رزمی مثل سواری و کشتی و شنا و کوهنوردی استفاده کنند.
آموختن «هنر رزم» نیز بدون طی مراحل ویژه آموزشی ممکن نبود. این آموزش ها به مسائل مادی و آموختن هنرهای تکنیکی و فیزیکی محدود نمی شد و در آن درس اخلاق و منش پهلوانی، از اهمیت بسزا و مهمی برخوردار بوده است.

ورزش زورخانه‌ای یا باستانی و یا ورزش پهلوانی دنباله همان آموزش هاست که در محدوده تاریخی و فرهنگی ایران از گذشته‌های دور رواج داشته است.

زمانی که سرنوشت جنگ‌ها به وسیله پهلوانان دو طرف جنگ بدون درگیر شدن لشگرها با یکدیگر رقم می خورد و لازم بود، پهلوانانی برای چنین زمان هایی تربیت شوند. به مرور زمان، رقابت این پهلوانان به ادبیات و شعر ایران زمین راه یافت و مرام نامه‌ها و فتوت‌ نامه ها نوشته شد و سینه‌ به سینه و نسل به نسل ماجراهای پهلوانان به مردم ایران زمین انتقال یافت.
از سابقه و تاریخ پیدایش این رشته در ایران، روایات مختلفی نقل شده است، اما آثاری از ۴۵۰۰ سال پیش در لرستان و بین‌النهرین به دست آمده که حکایتگر وجود و اهمیت داشتن ورزش و مهارت‌هایی است که امروز «کشتی» نامیده می‌شود.

کشتی زورخانه ای

با ورود اسلام به ایران، آیین پهلوانی رنگ مذهبی‌تری به خود گرفت و مورد توجه بیشتر اندیشمندان و مردم واقع شد.

در تاریخ اسلام آمده است که در روز هفده شوال، حضرت علی (ع) از اهل بیت پیامبر اسلام (ص) با عمروبن عبدود – پهلوان معروف عرب – مبارزه کرد و او را شکست داد. در این جنگ، حضرت علی(ع) پس از شکست دادن عمرو بن عبدود به طرف او رفت تا سرش را از بدنش جدا کند که عمرو آب دهان خود را به صورت مبارک مولی الموحدین انداخت.

حضرت از جای خود برخاست و مقداری در میدان جنگ قدم زد، سپس به سمت او رفت. از ایشان، علت این کار را جویا شدند که حضرت فرمود: آن لحظه که آب دهانش را به صورت من انداخت، دچار عصبانیت شدم و نمی خواستم او را به این حالت بکشم. مقداری قدم زدم تا آرام شوم و او را به خاطر شرک و دشمنی اش با خدا بکشم. به همین دلیل روز ۱۷ شوال به نام «روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای» نامیده شده است.

علاوه بر اهمیتی که این ورزش در نزد ایرانیان و مسلمانان دارد، آیین‌های پهلوانی و زورخانه‌ای در فهرست میراث معنوی یونسکو نیز از سوی ایران به ثبت جهانی رسیده است.

این آیین‌ها در تاریخ ۲۵ آبان ماه ۱۳۸۹ ( ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰ .م ) در فهرست میراث معنوی یونسکو به ثبت جهانی رسید. دانشنامه «بروک‌هاوس» آلمان، با استناد به تحقیقات دانشگاه ورزش آلمان واقع در شهر کلن، ورزش زورخانه‌ای را قدیمی‌ترین ورزش بدن‌سازی جهان معرفی می‌کند.

زورخانه، جایی است که مردان در آن ورزش می کنند و بیشتر در کوچه پس کوچه های شهر ساخته شده است.

بام آن به شکل گنبد و کف آن گودتر از کف کوچه است. در ورودی آن کوتاه و برای ورود به زورخانه باید خم شد. می گویند در زورخانه را از این رو کوتاه می سازند که ورزشکاران و کسانی که برای تماشا به آنجا می روند، به احترام ورزش و ورزشکاران و آن مکان خم شوند.
سقف اصلی زورخانه که گود در زیر آن واقع شده، بلندتر از سقف های دیگر بناهاست و در بالای این سقف پنجره ای برای روشنایی نصب شده است. زورخانه جای نیکان، پاکان و مکتب فتوت و جوانمردی است. ادب، صفا، فروتنی و گذشتی که بین ورزشکاران زورخانه حاکم است در جوامع دیگر کمتر دیده می شود.
امروزه در تهران حدود۵۰ زورخانه برقرار است که از مهم‌ترین آنها، ورزشگاه «شهید فهمیده» است که میزبان مسابقه‌های کشوری فدراسیون پهلوانی و زورخانه‌ای ایران بوده و به ثبت ملی درآمده است. این مسابقات سالانه و به صورت تیمی برپا می شود.

ورزش زورخانه‌ای، آداب و سنتی خاص دارد. آداب و سننی که با پیروی از پهلوانان و دلاوران افسانه‌ای دوره باستان و تاسی به پیشوای نخستین شیعیان و جوانمردان، خُلق و خوی مردانگی و مروت و جوانمردی را در ورزش کاران بر می‌انگیزد یا نیرو می‌بخشد.

این ویژگی‌های نیکو در قالب شعرها و داستان‌هایی به صورت آهنگین و به همراهی «ضرب زورخانه» که مهم‌ترین ساز این نوع موسیقی است، برای برانگیختن ورزشکاران در هنگام ورزش از سوی «مرشد» خوانده می‌شود. ورزش کاران هماهنگ با موسیقی و نوای مرشد، جست و خیر می‌کنند و حرکات زیبای گروهی یا فردی را به نمایش می‌گذارند.
مرشد، آوازی خوش دارد و هنگام ورزش با آهنگ های گوناگون، ضرب می گیرد و شعرهای رزمی که بیشتر از شاهنامه فردوسی برگزیده می شود می خواند.
ورزش باستانی در بین ورزشکاران به احترام و ادب معروف است و با اصول زیادی همراه است. به طور مثال تمامی حرکات با اجازه از سادات و پیش کسوتان زورخانه که به «رخصت گرفتن» معروف هست، انجام می‌شود. شعار ورزش باستانی «پرورش روح و جسم» است. یکی از اصلی‌ترین آداب زورخانه اینست که ورزشکاران باید مواردی را از قبیل فروتنی و از خود گذشتگی، مروت، مردانگی، میهمان نوازی، پاکیزگی، کمک به فقرا و تنگدستان و دیگر صفات پهلوانی را رعایت کنند.

رخصت گرفتن

اصلی‌ترین حرکات در ورزش‌های زورخانه‌ای عبارت‌اند از: شنا رفتن و نرمش، میل گرفتن و پا زدن. در ورزش زورخانه‌ای هم مانند برخی از ورزش‌ها مثل کاراته و کونگ فو، ورزشکاران بر اساس رتبه‌ای که دریافت می‌کنند حرکات را به نوبه خود انجام می‌دهند.

ورزش زورخانه ای

«پوریای ولی» پهلوان، صوفی و شاعر ایرانی است که در ورزش‌های زورخانه‌ای پیشینه زیادی داشته است. نویسندگان درباره زادگاه او اختلاف نظر دارند و برخی او را از اهالی گرگانج (از شهرهای خوارزم)، برخی از مردم گنجه و برخی دیگر او را از مردم خوی یا سلماس در آذربایجان – ایران – دانسته‌اند.

تندیس پوریای ولی در خوی

او در نیمه دوم قرن هفتم و نیمه نخستین سده هشتم هجری ( ۱۴ و ۱۵ .م ) می زیسته است. او پهلوان و شاعر و عارف بوده و دمی گرم و گیرا داشته است.

پوریای ولی در جوانی کشتی می‌گرفت و شغلش، پوستین‌دوزی و کلاه‌دوزی بود. در همان زمان جوانی، به شهرهای گوناگون آسیای میانه، ایران و هندوستان سفر کرد و همه جا کشتی گرفت و به پهلوانی معروف شد. زندگی پوریای ولی با افسانه درآمیخته‌ است ولی در میان ورزشکاران ایران نمونه‌ای از اخلاق، پایمردی و جوانمردی است و نه تنها در مقام یک پهلوان، بلکه در مقام یک قدیس در میان مردم جایگاهی والا و افسانه‌ای دارد.
داستانی از جوانمردی پوریای ولی در بین مردم شهر خوی نقل شده که بر اساس آن کمی درباره او شناخت پیدا می کنیم.

بر اساس این داستان: جوانی از فقرای شهر خوی که از نعمت پدر محروم بود، عاشق دختر حاکم این شهر می‌شود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بیمار و بستری می شود. مداوای پزشکان در علاج بیمار تاثیر نداشته و پسر زبان می‌گشاید و از عشقش به دختر حاکم می‌گوید. مادر و نزدیکانش وی را نکوهش می‌کنند اما پسر بر عشق خویش پافشاری می‌کند و مادر به ناچار به خواستگاری دختر حاکم می‌رود. دختر ازدواجش را مشروط به پیروزی وی بر پهلوان نامدار خوی، پوریای ولی می‌کند.

پسر جوان با وجود اینکه می‌داند توان غلبه بر پوریای ولی را ندارد، برای مبارزه و کشتی گرفتن اعلام آمادگی می‌کند. تاریخ مبارزه روز جمعه تعیین می‌شود. در شب پنج شنبه در یکی از مساجد شهرخوی، مادر آن جوان حلوای نذری پخش می‌کند که بر حسب اتفاق پوریای ولی هم آنجا حضور داشت.

پهلوان از مادر می‌پرسد: سبب نذرت چیست؟ و او که چهره پهلوان را از نزدیک ندیده بوده و نمی شناخته، جواب می‌دهد: پسرم باید با پوریای ولی کشتی بگیرد و من این حلوا نذر کرده‌ام تا پسرم پیروز شود .
پوریا تصمیمی شجاعانه می‌گیرد که باعث اسطوره شدن وی می شود. آن دو در میدان کشتی حاضر می‌شوند. جمعیت انبوهی به تماشا ایستاده‌اند و همه انتظار می کشند که در یک چشم بر هم زدن ، پهلوان نامدار شهر پیروز شود اما نتیجه چیز دیگری است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق می‌کند.
خود پهلوان پوریای ولی در این مورد می‌گوید: وقتی پشتم به خاک رسید و آن جوان بر سینه‌ام نشست، ناگهان حجاب از دیدگانم به کنار رفت و آن معرفتی را که سالها در جستجویش بودم، در مقابل دیدگانم یافتم.
مردم، جوان پیروز را بر دوش گرفته و به سمت خانه حاکم حرکت کردند و مراسم عروسی آنها سر گرفته و با هم ازدواج می کنند.

سالها به همین منوال سپری شد و مردم زمانی متوجه قضیه شدند که پهلوان پوریا، روی در نقاب خاک کشیده یود. از آن زمان پوریای ولی به پهلوان افسانه‌ای و اسطوره‌ای تبدیل و الگوی ورزشکاران زورخانه شد.

سنگ زورخانه

مرکز انجمنهای تخصصی

چند مدل سلام داریم! یک مدلش وقتی همدیگرو روزانه می بینیم و بدون اینکه نگاه قیافه همدیگه بکنیم واژه سلام رو تو هوا پرتاب میکنیم و میریم دنبال زندگیمون!یک مدل دیگه هست که بیشتر دخترونست!تا همدیگرو می بینند سلامی جیغ وار میکنند و میگن سلااااااااااااااااااااام!خوبی عزیییییییییییزم. پسرونه اش ممکنه خشن باشه و مثلا شلاقی به همدیگر دست بدن! مدلهای سلام باکلاس و متشخصانه هم که دیگه در جریان هستید و حال توضیح دادنش رو ندارم!یک مدل دیگه هم هست که دختر پسرای عاشق پیشه با هم سلام علیک میکنند که توضیح دادنی نیست و خودتون یاد بگیرید!به من چه اموزش این چیزا.
راستش سلام بعد از چند مدت یکم لذیذ تره و نیازی به عسل و مربا برای هضمش نداریم! البته ما که بی سلام عزیزیم!میدونم نمیخواد بهم بگی !آره با تو ام که داری چش غره به مانیتور میری و تا این لحظه 36 بار گفتی اه این چقدر لوسه!
خوب دری وری بسه بریم ببینیم چیکاره حسنیم!
بعد از صندلی خونین قبلی که آمار کشته ها و مجروحین در ان کمی تاقسمتی بارانی همراه با رگبارهای پراکنده بود میرسیم به دومین غربت نشین صندلی داغ!یک بابای تو سنترال هست از کنار دروازه گردیندوزنیم برلین!(درست نگفتم؟حس سرچ تو گوگل نبود اولین کلمه ای که از دهنم پرید نوشتم!) میاد تو سی سی!آدم باحالیه و سوپر فعال! به این مدل پسرا میشه گفت گوگولی مگولی!چون همه رقمه باهات راه میان! تریپش زن ذلیل میزنه! مهدی تا حالا 68 بار از در سنترال بیرونش کرده ولی این خیلی پررو تر از این حرفاست! از دریچه کانال کولر برمیگرده! طرز فکرش مدرن است. به تاریخ و فرهنگ ایران زمین هم خیلی دلباخته است. از اواتور و امضاش هم که معلوم جریانش چیه! اگه کار دیگه ای ندارین بریم سراغ رسیدگی به جنایات پارسا!راستی امیدوار صندلی قبل از سفرم به پایتخت تموم شه اگه نشد هم چند روزی ولش میکنم به امان خدا!

1.پارسا(سن-تحصیلات-محل تولد و زندگی-شغل-تاهل-شماره چشم-قد-وزن-میزان خوشکلی-میزان زشتی-شکل گوش و دماغ-رنگ مو-رنگ چشم-گروه خون) اینارو نوشتم که اگه شد همینجا زنت بدیم!
2.شرح اخلاقیات!
3.فیلم وبازیگر مورد علاقه؟
4.خواننده و اهنگ؟
5.شخصیت های مورد علاقه؟
6.غذای مورد علاقه ات چیه و چیا بلدی بپزی؟
7.جایگاه اجتماعیت؟
8.تیپ و ظاهرت رو مشروح بگو!
9.صبر و حوصله ات؟
10.زیبایی ها و نازیبایی های دختران و پسران؟
11.شدیدترین دعوای عمرت؟
12.از چیا متنفری؟
13.شیرین ترین و تلخ ترین خاطره عمرت؟
15.ازدواج چیه؟
17.جو خانواده تون چطوریه؟
.18.زیباترین بازیگر مرد و زن؟
19.شهرها و کشورهایی که مسافرت رفتی کدوما بود و خاطره بگو!
20.اسم مورد علاقه برای بچه ات؟
21.دوست داشتی دختر بودی؟
22.یک دوبیتی ؟
23.برلین نباشی کجا باشی؟چرا ؟
24.اعتماد به اهل اینترنت؟
25.روزی چند دست لباس میخری؟
26.از همه چی تاپیک میذاری! از سرخپوستای تیمور شرقی گرفته تا رنگ دامن پیش خدمت های رستوران برج600 متری تورنتو!
27.تا حالا خودت رو گرفتی؟
28.تا حالا گرفتنت؟
29.چه حیواناتی رو شکنجه دادی؟
30.کل دنیا رو بدن دست زنها چی ازش باقی میذارن؟
31.سوال نامرئی!
32.سایتهای مورد علاقه و همچنین کانال های مورد علاقه ماهواره ای رو بگو؟
33..به چه زبان هایی تسلط داری و در چه حد؟
34.سرگرمی هات اصولا چیه؟دیسکو و نایت کلاب و..چند بار در ماه میری؟
35.حالت خوبه؟خانواده چطورن؟
36.اینا هیزند یا اونا تیریپ هیزی میزنن!
37.چرا؟
38.ناراحتی روحی داری؟
39.لحظه ضدحال یودن دختر ها!
40.اون قضیه مهمه ؟
41.افکار شیطانی داری؟
42.چند تا کار خارق العاده که کردی بگو!
43.طبیعی یا سزارین؟
44.با فنون رزمی چطوری؟
45.اهل نماز هستی!نیستی بگو نیستم!اینجا مصاحبه عقیدتی استخدام نیست که بخوایم ردت کنیم!
46.کی غیر قابل تحمل میشی؟
47.مک دونالد رو هستی؟
48.عصر روز تعطیل چطوری؟
49.دختر ازت خواستگاری کرده؟
50.از چی پشیمونی؟
51.از چی حسرت میخوری؟
52.از چی دلت میگیره؟
53.از دیوار بالا میری؟
54.حجاب اجباری؟
55.رابطه ات با گوسفند و کبوتر چطوره؟
56.شلمچه؟
57.به نظرت زیادی زیادی؟
58.به خوب دیدن عادت داری یا نه؟
59عادتمون دادن به بد دیدن یا نه؟
60.دخانیات؟
61.خلاف سنگینت؟لاف سنگینت؟
---------------------------------------

پارسا و بابا
پارسا و مامان
پارسا و داداش
پارسا و خواهر
پارسا و همسر
پارسا و فرزند
پارسا و موش و سوسک و مارمولک
پارسا و قلیان!
پارسا و مایه داری!
پارسا و بی پولی!
پارسا و ف_*ل_ن*__ر شکن!
پارسا و سانسور!
پارسا و جمع و جور کردن ضایع بازی!
پارسا و عمل دماغ!
پارسا و گریه از ته دل!
پارسا و ترس در حد سکته!
پارسا و خندیدن از ته دل!
پارسا و عشق!
پارسا و موتورسواری!
-------------------------------
قبلا درباره بعضی هاشون گفتی ولی دلیل بر شکستن سنت اینجا نمیشه!
Mahdi1944
Fariborz
Negar.int
Mohammad1985
Naghme
Mahshid banoo
SAMAN
Mil@d

عکس حیات ترکی

1. عکس حیات ترکی ساعت مرگ
اگر مـی توانستید آینده را پیش بینی کنید، عکس حیات ترکی دوست داشتید از تاریخ دقیق مرگ خود آگاه شوید؟ پیش بینی طول عمر ما،ب و کار پُر درآمدی است. عکس حیات ترکی بیمـه های دولتی و شرکت های بازنشستگی، سالانـه مـیلیون ها دلار هزینـه مـی کنند که تا مرگ ما را پیش بینی کنند. جدول عمر، چنین تخمـینی را بـه ما مـی دهد. بخش شبح وار داستان آن است، برخی از تخمـین هایی کـه آنـها بر اساس اش، دوره ای سه ساله از زندگی ما را پیش بینی مـی کنند، بر اساس اطلاعات مشخصی بـه دست مـی آید. امّا مرگ با این موارد برابر نیست؛ ت و نژاد تاثیر زیـادی دارند، هنگامـی کـه شخصی بـه بدگویی از شما مـی پردازد.
عوامل بسیـار زیـادی بر طول عمر شما تاثیر دارد، کـه مـهمترین آنـها ژنتیک هست که اخیرا کشف شده و با گذشته ارتباطی ندارد. ژنوم انسان حوزه گسترده ای است، برخی از ژن ها وجود دارند کـه زمان مرگ شما را رمزگذاری مـی کنند، و امکان تفسیر آنـها بـه وسیله تکنولوژی مدرن وجود دارد. عوامل دیگری چون شغل، درآمد، شیوه زندگی، عادت ها، و سیگار کشیدن نیز تاثیرگذار هستند. آمارشناسان ساعت مرگ، داده ها را تجزیـه و تحلیل کرده و آن را بـه نتایج ژنتیکی شما پیوند مـی دهند و طول عمر نسبتا دقیقی را بـه شما ارائه مـی دهند. امّا این موضوع قطعا، مرگ و مـیر ناشی از سقوط هواپیما یـا تصادف ماشین را درون بر نمـی گیرد.

2. خواندنی های تاروت
کارت های تاروت
مردم درباره موضوعات مختلفی سوال مـی کنند: قراردادهای مختلف، طول عمر، و خرید اموال. امّا بیشتر سوالات مربوط بـه عشق است. عشق؟ بله صحبت از عشق است؛ کلمـه ای کـه خانم های دوست داشتنی عاشقش هستند.
کارل یونگ، اولین روانکاوی بود کـه به اهمـیت نماد تاروت پی برد. او کارت های تاروت را بـه عنوان نمایندگان کهن الگو، مدّ نظر قرار داد: انواع پایـه ای اشخاص یـا موقعیت هایی کـه که درون ناخودآگاه جمعی تمام انسان ها، جاسازی شده اند. نظریـه کهن الگوها، چندین کاربرد روانکاوی را ایجاد نموده است. از آنجا کـه این کارت ها، کهن الگوهای مختلفی را از درون هر فرد نشان مـی دهند، ایده های درک از خود فرد را مـی توان بوسیله سوال از آنـها به منظور انتخاب یک کارت کـه با آن شناسایی مـی شوند، بـه دست آورد. بـه طور برابر، فرد مـی تواند موقعیت را با تصور آن، امتحان کرده و مشخص نماید؛ کـه این امر بر حسب ایده های کهن الگوی همراه با هر کارت بـه دست آمده است. به منظور نمونـه، شخصی کـه بی پروا مـی دود، چون شوالیـه شمشیرها یـا فردی کـه کورکورانـه جهان را بـه سمت خلیج مـی برد، مانند سوارکار اسمـیت با دو شمشیر.
اخیرا، تیموتی لیری اظهار داشته هست که کارت های ذخیره تاروت، نمایش تصویری رشد انسان از نوزادی که تا بزرگسالی هستند. و "کارت حماقت"، کـه نمادی از نوزاد تازه متولد شده است؛ "کارت شعبده بازی" کـه نماد صحنـه ای هست که درون آن نوزاد شروع بـه بازی با مصنوعات مـی کند. درون دیدگاه لیری، تاروت های ذخیره، ممکن هست به عنوان طرح اولیـه به منظور نژاد بشری کـه بالغ شده است، دیده شود.

3. سفر درون زمان
حال از استثنائی به منظور یک مفهوم سنتی درون پیش بینی آینده سخن مـی گوییم و نـه واقعا یک روش خاص. ریشـه این مفهوم بـه 700 سال پیش از مـیلاد باز مـی گردد. سفر درون زمان، حرکت مـیان نقاط مختلف درون زمان بـه شیوه ای مشابه بـه حرکت مـیان نقاط درون فضا مـی باشد. کـه اشیـاء (یـا درون برخی موارد، فقط اطلاعات) را بـه زمان های عقب تر از زمان حال مـی فرستد، یـا اشیـاء را از حال بـه زمان آینده ارسال مـی کند، بدون آنکه دوره مـیانی را تجربه نمایند (حداقل نـه با سرعت معمول).
اگر چه سفر درون زمان، نقطه مشترک داستان ها درون دوره های مختلف بوده است، و سفر بـه آینده مسلما با توجه بـه پدیده اتساع (تاخیر) زمان بر اساس سرعت درون نظریـه نسبیت خاص، ممکن مـی باشد. امّا درون حال حاضر مشخص نیست کـه آیـا قوانین فیزیک اجازه سفر بـه گذشته را مـی دهند یـا نـه. برخی از تفاسیر مرتبط با سفر درون زمان، همچنین اظهار مـی دارند کـه تلاش به منظور سفر بـه گذشته، ممکن هست فرد را بـه جهانی موازی ببرد کـه تاریخش به منظور منشعب شدن از تاریخ واقعی سفرکننده، بعد از لحظه ای آغاز مـی گردد کـه مسافر وارد زمان گذشته مـی شود.
نظریـه انیشتین آنقدر ساده هست که یک کودک نیز مـی توان آن را توضیح دهد، و هنگامـی کاربردی مـی شود کـه وسیله ای را بسازیم کـه همانند یـا سریع تر از سرعت زمان حرکت کند. و اگر این امر محقق گردد، مـی توانیم این مفهوم قدیمـی را بـه واقعیت تبدیل کنیم.

4. اسکرایینگ (scrying)
از آن با عنوان بلوبینی نیز یـاد مـی شود. عملی جادویی هست که شامل دیدن اشیـاء بـه صورت فیزیکی درون یک محیط است. هدف از آن معمولا بـه دست آوردن چشم اندازی معنوی است، و در موارد کمتری به منظور مقاصد طالع بینی یـا فال مـی باشد. بیشترین وسیله مورد استفاده درون این کار، مواد بازتابنده، شفاف، یـا شب تاب مانند کریستال، سنگ، شیشـه، آینـه، آب، آتش، یـا دود مـی باشد. اسکرایینگ، درون بسیـاری از فرهنگ ها بـه عنوان ابزاری به منظور غیب گویی درباره گذشته، حال، و آینده مورد استفاده قرار مـی گیرد. بسته بـه نوع فرهنگ و اعمال، تصوراتی کـه هنگام نگاه شخص بـه وسیله بـه چشمانش مـی آید، این گونـه خیـال مـی شود کـه از سوی خدا، ارواح، ذهن روانی، شیطان، یـا ناخودآگاه آمده است.
اسکرایینگ، فعّالانـه توسط فرهنگ ها و سیستم های اعتقادی گوناگون مورد استفاده قرار مـی گیرد، و به یک سنت یـا ایدئولوزی محدود نیست. از سال 2009، آزمایش گانزفیلد، آزمایش کـه با الهام از این عمل جادویی شکل گرفته و شامل محرومـیت حسی بود، مـهمترین شاهد شناخته شده به منظور توانایی های فراروانی درون محیط آزمایشگاه مـی باشد.

5. ادراک حسی فوق العاده (ESP)
این درون واقع همان حس ششم است. و در برگیرنده دریـافت اطلاعات از طریق حواس فیزیکی شناخته شده نیست، بلکه از طریق حسی هست که با ذهن مرتبط است. این اصطلاح بـه معنیب اطلاعات بوسیله ابزاری هست که به منظور فرضیـه های محدود علم، پایـه ای بشمار مـی آیند. مانند این موضوع کـه ارگانیسم ها مـی توانند اطلاعاتی را از گذشته بـه زمان حال دریـافت کنند.
اعتقاد بر این هست که فرد هیپنوتیزم شده، مـی تواند ESP را بـه نمایش بگذارد. کارل سارگینت، یکی از روان شناسان دانشگاه کمبریج، درون مورد اداعاهای اولیـه درباره هیپنوتیزم شنیده بود. درون نتیجه، آزمایشی را طراحی نمود. او 40 نفر از دانشجویـان همکار خود را انتخاب کرد، هیچ یک از آنـها اطلاع نداشتند کـه از ESP برخوردار هستند. سپس آنـها را بـه دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی کـه پیش از آنکه با کارت های زینیر مورد آزمایش قرار بگیرد، هیپنوتیزم مـی شد، و گروه کنترلی کـه تنـها با این کارت ها سر و کار داشت. افراد گروه کنترل از 25 کارت موجود، تنـها 5 کارت را درست انتخاب د، درست درصدی کـه شانس مـی گوید. امّا آنـهایی کـه پیش از انتخاب هیپنوتیزم شده بودند، 11.9 از 25 عدد را درست انتخاب د.
نتایج مثبتی از آن بـه دست آمد؛ و دلیل آن مشاهده از راه دور یـا RV مـی باشد کـه توانایی جمع آوری اطلاعات درباره یک هدف دور یـا نامشخص با استفاده از ابزارهای ماوراء الطبیعه است؛ ادراک حسی فوق العاده (ESP) یـا احساس با ذهن. بـه طور معمول، از یک بیننده از راه دور انتظار مـی رود که تا اطلاعاتی را درباره یک شیء بدهد کـه از نگاه ها پنـهان هست و با فاصله از او جدا شده است. این نوع سنجش و دیدن، درون دهه 1990 مـیلادی بسیـار محبوب شد؛ درون این دوره اسناد مرتبط با پروژه استارگیت درون معرض دید عموم قرار گرفت، پروژه تحقیقاتی بیست مـیلیون دلاری کـه با حمایت مالی دولت فدرال ایـالات متحده آمریکا، به منظور تعیین هرگونـه برنامـه نظامـی بالقوه از پدیده های روانی تعیین گشته بود.

6. مایکل نوستردام (نوستراداموس)
مایکل نوستردام درون سال 1503 درون کشور فرانسه بـه دنیـا آمد. او یک پزشک و منجّم بود، و مسلط بـه سه زبان یونانی، لاتین، و عبری بود. و با توجه بـه دیدگاه هزاران نفر از طرفداران او، نوستراداموس پیشگوی آینده نیز بوده است. جنگ جهانی دوم، بمب اتمـی، ترور جان اف. کندی، و فرود بر ماه، برخی از پیشگویی های این مرد قرن شانزدهمـی مـی باشد. امّا او چگونـه مـی توانست پیشگویی کند و از چه ابزاری به منظور عبور از زمان و مکان استفاده مـی کرد؟
مطابق با برخی دیدگاه ها، او را هیپی قرن شانزدهم مـی دانند؛ شخصی کـه برای پیش گویی هایش خود را از خواب محروم مـی کرد و با خوردن کمـی داروی توهم زا و نگاه بـه شعله شمع، شروع بـه پیش گویی مـی نمود. امّا نوستراداموس ادعا مـی کرد کـه مبنای پیش گویی های او ستاره شناسی است- ارزیـابی نجومـی از کیفیت تحولاتی کـه در آینده ممکن هست رخ دهد- امّا منجّمان حرفه ای آن زمان مانند لورنس ویدل، او را بـه خاطر نادرستی و فرض این موضوع کـه "طالع بینی تطبیقی" (قیـاس ترکیب نجومـی آینده با آنـهایی کـه با رویدادهایی گذشته همراه است) مـی تواند آنچه را درون آینده رخ مـی دهد، پیش بینی کند، مورد انتقاد قرار دادند. به منظور 500 سال هست که مردم پیشگویی های او را دنبال مـی کنند، و حتی امروز نیز تلاش مـی کنند که تا پیش گویی های او را رمزگشایی نمایند.

7. رویـای وابسته بـه الهام قبلی
توانایی به منظور دیدن آینده از طریق الهام را مـی گویند. به منظور دیدن و تصور آینده، این توانایی نیـازمند آن هست که استفاده کننده ناهشیـار باشد. با این وجود، مشخص نیست کـه استفاده کننده بتواند این توانایی را بـه دلخواه فعّال نماید.
رویـاها، همان طور کـه مشخص است، به منظور تفسیر باز مـی باشند. درون اغلب موارد، تفاوت های جزئی مـیان رویـا و ویژگی های الگو شمعی مردآویز حوادث واقعی وجود ندارد. چه این امر بـه رویـاهایی مربوط باشد کـه کاملا جدّی نیستند، حتما بدانیم کـه آینده همواره درون حال تغییر است؛ نمـی دانیم کـه چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد یـا درون واقع نتیجه طبیعی قدرت نامشخص مـی باشد. درون عین حال، درون ارتباط با رویدادهای حقیقی، رویـاها مـی توانند بسیـار واقعی باشند. هیچ محدودیت خاصی وجود ندارد کـه این رویـاها چه زمانی بـه واقعیت تبدیل مـی شوند. جزئیـاتی کـه فرد بعد از بیدار شدن از خواب مـی تواند بـه یـاد آورد، بستگی بـه خواب دیدن درون طول مرحله حرکت سریع چشم (REM) دارد. این خواب ها، همچنین بـه حملات وابسته بـه تلپاتی، حساس بوده و آسیب پذیر مـی باشد.
الهام قبلی

8. کف بینی
کف بینی، هنر تشخیصی و پیش بینی آینده از طریق بررسی کف دست مـی باشد. این شیوه پیش بینی درون همـه جای جهان و در مـیان فرهنگ های گوناگون وجود دارد. ریشـه های کف بینی بـه هندوستان بر مـی گردد. هنر کف بینی، از هند بـه چین، تبت، مصر، ایران، و دیگر کشورهای اروپایی گسترش یـافت. کف بینی از چین وارد یونان شد، جایی کـه آناکسگوراس از آن استفاده مـی کرد. با این وجود، کف بین های معاصر، اغلب روش های سنتی پیش بینی را با روانشناسی، شفاهای کل نگر، و روش های جایگزین الهام، ترکیب نمودند.
کف بینی، شامل شیوه ارزیـابی از شخصیت یک فرد یـا زندگی آینده او از طریق خواندن خطوط کف دستش بود. خطوط مختلف ("خط قلب"، "خط زندگی"، و غیره) و "پایـه ها" (یـا دست اندازها)، ظاهرا تفاسیری را پیشنـهاد مـی دهد کـه بوسیله اندازه های نسبی، کیفیت، و تقاطع ها تفسیر مـی شود. درون برخی سنت ها، کف بین ها همچنین مشخصه های انگشتان، ناخن ها، اثر انگشت و الگوی پوست کف دست، بافت پوست و رنگ، شکل دست، و انعطاف پذیری دست را نیز بررسی مـی کنند. کف بین ها، کار خود را با "دست برتر" آغاز مـی کنند- دستی کـه فرد با آن مـی نویسد یـا از آن زیـاد استفاده مـی کند. دستی کـه گاهی اوقات ذهن خودآگاه فرد را نشان مـی دهد؛ درون حالیکه آن دست ذهن ناخودآگاه را بـه تصویر مـی کشد. درون برخی از سنت های کف بینی، باور بر این هست که دست دیگر حامل صفات ارثی و خانوادگی است؛ یـا بـه اعتقادات کیـهانی کف بین مرتبط است، که تا اطلاعاتی را درباره زندگی گذشته بـه فرد بدهد.
پژوهش های مختلفی درون رابطه با صحّت کف بینی انجام شده هست که مبتنی بر سیستم تجزیـه و تحلیل شخصیت مـی باشد. امّا تاکنون هیچ دلیل مشخص و قاطعی ارائه نشده هست که نشان دهنده رابطه مـیان خطوط کف دست و شخصیت یک فرد باشد، و بتوان از این تجزیـه و تحلیل نتیجه گرفت کـه آن شخص از اختلالی کروموزومـی رنج مـی برد یـا بـه گروه خاصی تعلق دارد.

9. توانایی های پیش بینی کننده درون حیوانات
حیوانات همـه جا هستند، امّا آیـا راز درک آنـها، فراتر از ادراک بشر است؟ خب این امر امکان دارد، زیرا رابطه تکاملی قدرتمندی مـیان پاسخ حیوانات و احساس آنـها از حوادث پیش از رخ وجود دارد، مانند اینکه آنـها از مکان خارج مـی شوند و ما نمـی توانیم این موضوع را درک کنیم. قرن هاست کـه گفته مـی شود، حیوانات مـی توانند زلزله را پیش بینی کنند. درون سال 373 پیش از مـیلاد، مورخان حیواناتی چون موش، مار، و راسو را درون شـهر یونانی هیلیک ثبت د کـه تنـها چند روز پیش از زلزله، شـهر را ترک کرده بودند.
داستان هایی از این دست درون طول تاریخ و قرن های مختلف نقل شده است. گربه ماهی ها وحشیـانـه شنا مـی کنند، مرغ ها تخم نمـی گذارند، و زنبورها کندوهای خود را با ترس ترک مـی کنند. صاحبان بسیـاری از حیوانات خانگی اظهار داشته اند کـه سگ یـا گربه آنـها، پیش از آغاز زلزله و لرزش زمـین، حرکات عجیبی انجام داده اند- بی دلیل زوزه کشیده یـا پارس مـی د، یـا نشانـه های عصبی بودن و بی قراری نشان مـی دادند. امّا واقعیت آن هست که آنچه حیوانات احساس مـی کنند، اگر اصلا چیزی را احساس کنند، یک معما است. یک نظریـه آن هست که حیوانات وحشی و اهلی، لرزش زمـین را سریع تر از انسان حس مـی کنند. عقاید دیگری نیز درون رابطه با تغییرات الکتریکی موجود درون هوا کـه از زمـین ساطع مـی شود، مطرح شده است.
فیل وحشیـانـه فریـاد مـی زند، بـه سمت درختان مـی رود، و به سطح بالاتر فرار مـی کند- درست پیش از آنکه تسونامـی رخ دهد و صدها هزار نفر از مردم غرق شوند. آیـا فیل ها از این موج مرگبار آگاه شده بودند؟ درون مصاحبه هایی کـه با دانشمندان و شاهدان صورت گرفته، مشخص شده هست که برخی حیوانات از احساساتی برخوردارند کـه به آنـها اجازه مـی دهد که تا بلایـای طبیعی را بسیـار زودتر از انسان حس کنند.
برای مثال، برخی موجودات قادر بـه شنیدن صداهای "زیرصوت" هستند- صداهایی کـه بوسیله پدیده های طبیعی، از جمله، زلزله، آتشفشان، و طوفان، تولید مـی گردد. و گوش انسان قادر بـه درک آن نیست. این توانایی بـه فیل ها و حیوانات دیگر زمان کافی مـی دهد که تا واکنش نشان داده و به جای امنی فرار کنند. توضیح دیگری درون رابطه با حساسیت حیوانات بـه تغییرات مـیدان مغناطیسی نـهفته وجود دارد. زمـین شناس بزرگ، موتولیجیکا، دریـافته هست که برخی حیوانات بـه تغییر موجود درون جریـان های الکتریکی واکنش نشان مـی دهند. او یک گربه ماهی را تحت نظر قرار داده است، حساس ترین موجودی کـه او مورد آزمایش قرار داده است، که تا به او کمک نماید از آمدن بلایـای طبیعی آگاه شود.

10. نظریـه بزرگ کرانچ
ما همواره فکر مـی کنیم کـه نگاه بـه ستاره ها، اطلاعات زیـادی را درباره ما و آینده مان مـی دهد. ایر تفکر بـه مصریـان باستان مـی رسد، کـه هم نوشتن را اختراع د و هم اهرام را ساختند. حتّی اولین منجمان نیز درون این دوره متولد شدند. آنـها به منظور پیش بینی نتایج سالانـه رود نیل، شروع بـه دنبال ستاره و یـادگیری ستاره شناسی نمودند.
و حتبی با گذشت 5000 سال، ستارگان هنوز هم کمک مـی کنند. نظریـه ای وجود دارد کـه مـی گوید زندگی و رویدادها ممکن هست خود را درون آینده ای دور تکرار نمایند، همان طور کـه در گذشته یـا حال اتفاق افتاده اند. این نظریـه را نظریـه بزرگ کرانچ مـی نماند. به منظور این کار، ابتدا حتما به آغاز زمان باز گردیم، روزی کـه جهان آغاز شد و بینگ بنگ رخ داد. لحظه ای کـه هستی شکل گرفت؛ آن را نقطه صفر زمان مـی دانند (این اتفاق 14 مـیلیـارد سال پیش روی داد). سپس شروع بـه گسترش و باز شدن کرد، گسترشی کـه هنوز ادامـه دارد. مطابق با نظریـه انیشتین، این توسعه که تا زمانی ادامـه یـافته، و پس از آن حرکت بـه سمت عقب آغاز مـی گردد. این نظریـه، کـه مطابق با آن جهان بـه نقطه آغازین و اندازه اصلی خود باز مـی گردد، سبب جمع شدن انرژی زیـادی درون زمـین شده (در فضایی محدود) کـه انفجار بیگ بنگ دیگری را رقم خواهد زد. و پس از آن این چرخه بارها و بارها اتفاق افتاده و ادامـه مـی یـابد.
در کیـهان شناسی فیزیک، نظریـه کرانچ بزرگ، یک سناریوی احتمالی به منظور سرنوشت نـهایی جهان است. کـه بر اساس آن جهان بزرگ مـی شود و بعد حرکت بالعرا طی مـی کند؛ و چون ققنوسی باز بر مـی گردد. و این چرخه که تا ابد ادامـه دارد.
نظریـه بزرگ کرانچ
منبع:seemorgh.com

تاریخ هخامنشی: مرکز و پیرامون مجموعه گزارش‌های کارگاه پژوهشی تاریخ هخامنشی دانشگاه خرونینگن در سال 1986 تالیف شده و در ایران توسط مرتضی ثاقب فر ترجمه و در انتشارات توس به چاپ رسیده است.

مرتضی ثاقب‌فر سال 91 درباره مجموعه «تاریخ هخامنشیان» به ایسنا گفته بود: ترجمه این مجموعه که از سال 87 آغاز شده بود، سال گذشته به پایان رسید و تا به حال 9 جلد آن از سوی انتشارات توس منتشر شده است.

طبق گفته این مترجم، این مجموعه به همت و ویراستاری «هلن سانسیسی وردنبورخ»، استاد جوان هخامنشی‌شناس هلندی، تدوین شده است. او در سال 1۹۸۱ سمیناری به نام «کارگاه پژوهشی هخامنشی‌شناسی دانشگاه خرونینگن هلند» را پایه‌ریزی کرد که از سال بعد نیز برگزاری این کارگاه‌ها ادامه پیدا کرد و از سال ۱۹۸۳ قرار شد مقالات برگزیده بزرگان و دانشمندان شرکت‌کننده با ویراستاری هلن سانسیسی به صورت کتاب چاپ شود. این کارگاه‌ها به جز هلند، یک بار در لندن و یک بار هم در آنآربر میشیگان برگزار شد و تقریبا همه‌ هخامنشی‌شناسان یا در آن شرکت کردند یا به نوعی به همکاری با شرکت‌کنندگان آن پرداختند و تا سال 2000 به همت و ویراستاری «هلن سانسیسی وردنبورخ» 10 جلد از این مجموعه منتشر شد، اما مرگ نابهنگام وردنبوخ در سال ۲۰۰۰ در میانسالی باعث شد تا مسؤولان کارگاه‌های یادشده، اقدام به چاپ دیگر مقالات منتشرنشده کارگاه‌ها کنند تا این مجموعه به 14 جلد برسد. این چهار‌ جلد که شامل مقالات حاشیه‌یی و کتاب «پیر بریان» است، ترجمه‌ شده‌ است.

او همچنین گفته بود: درواقع‌ این مجموعه دایرة‌المعارفی درباره تاریخ‌ هخامنشیان است که در آن افرادی ‌چون پیر بریان، یوزف ویسه‌هوفر، آملی کورت، کلاریس‌هرن‌ اشمیت، مری بویس، آلن لوید، پیتر کالمایر، دیتر متسلر، ریستوفر توپلین و مارگارت کول روت بحث‌های مفصل کارشناسانه‌ای راجع به مسائل و مشکلات‌ تاریخ هخامنشیان انجام داده‌اند. همه مجموعه تحت عنوان «تاریخ هخامنشیان» نام‌گذاری‌ شده، ولی هر جلد آن به یک موضوع اختصاص داده شده است.

ثاقب‌فر درباره‌ جلدهای مختلف این مجموعه نیز چنین اظهار کرده بود: جلد اول این مجموعه راجع به منابع و جلد دوم راجع به منابع یونانی است که در آن تمام آشور‌شناسان، سکه‌شناسان، ایران‌شناسان و زبان‌شناسان سراسر جهان که متاسفانه هیچ‌کدام آن‌ها ایرانی نیستند، در رابطه با منابع یونانی تاریخ هخامنشیان بحث می‌کنند. جلد سوم روش و نظریه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد، جلد چهارم به مسأله ایران مرکزی و ایران پیرامونی که شامل کشورهای تحت حکومت ایران می‌شده، می‌پردازد. جلد پنجم به بررسی ریشه‌های سنت اروپایی در فرهنگ هخامنشی می‌پردازد که در این جلد نشان داده می شود اروپاییان تا قرن 18 میلادی احترام بسیار زیادی برای ایران قائل بوده‌اند، اما در قرن 18 با رشد بورژوازی و همچنین وقوع انقلاب فرانسه دموکراسی یونانی به عنوان الگو مطرح می‌شود و از آن به بعد است که دشمنی اروپاییان با هخامنشیان آغاز می‌شود.

به گفته این مترجم، جلد ششم مجموعه راجع به نقش هخامنشیان و تاثیر آن‌ها بر فرهنگ‌های باستانی است که همه کارشناسان در این بخش به طور قاطع و بی‌طرفانه از فرهنگ هخامنشی دفاع کرده‌اند که در نوع خود بی‌سابقه است. جلد هفتم به مقالات و نوشته‌های مسافران و سیاحانی می‌پردازد که از دوره‌ ‌باستان از گزنفون ویژگی های الگو شمعی مردآویز تا بعد از اسلام به ایران سفر کرده‌اند. این جلد از مجموعه تاریخ هخامنشیان به بررسی نگاه این مسافران به ایران می‌پردازد. جلد هشتم نیز درباره‌ تداوم و علل تغییرات نظام هخامنشی است که در این بخش هم بسیاری از نظریات مغرضانه غربی‌ها درباره‌ی هخامنشیان رد می‌شود و جلد نهم نیز به بررسی لوح‌های گلی به‌جامانده از دوران هخامنشیان می‌پردازد.

این مترجم کتاب‌های تاریخی درباره جلد‌ دهم این مجموعه گفته بود: جلد دهم این مجموعه پیش از این توسط مرحوم مهدی سمسار ترجمه شده بود و من قصد ترجمه دوباره آن را نداشتم، ولی پس از این‌که با ناشر صحبت کردم و خود من نیز نسخه اصلی را که نوشته «پیر بریان» فرانسوی است، خواندم، متوجه شدم که در نسخه ترجمه‌شده از سوی این مترجم بسیاری از یادداشت‌ها و حدود 100 صفحه از کتاب ترجمه نشده است و ترجمه صورت‌گرفته نیز ایراد‌ها و اشتباهات زیادی دارد، بنابراین تصمیم گرفتم این کتاب را ترجمه کنم.

ثاقب‌فر در ادامه افزوده بود: جلد دهم و یازدهم درواقع کل تاریخ هخامنشیان است که در مجموع حدود 1600 صفحه می‌شود. در این دوجلد «بریان» دوران هخامنشیان را از کورش تا اسکندر به صورت مفصل مورد بررسی قرار داده است. جلد دوازدهم و سیزدهم این مجموعه نیز در واقع رساله‌ی دکترای خانم «دنیز کاپتان» است که رساله‌ای بسیار عالی راجع به مجموعه سکه‌ها و مهرهایی است که سال‌ها قبل در ترکیه کشف شده بودند و سکه‌شناسان و مهرشناسان آن‌ها را به یونانیان نسبت می‌دانند، ولی وی در این رساله به راحتی ثابت کرده است که تقریبا همه این سکه‌ها و مهرها ایرانی هستند. جلد چهاردهم نیز مربوط به تحقیقات و بررسی‌های دکتر «ووتر هنکلمن» هلندی است که او بحث مفصلی بر روی گل‌نوشته‌های کشف‌شده در تخت جمشید کرده است که اکنون این لوح‌ها در دانشگاه شیکاگو قرار دارند و آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها برای انتقال آن‌ها به ایران بحث دارند. در این لوح‌ها نوشته‌هایی مبنی بر کمک دولت هخامنشی برای برگزاری مراسم‌ دینی آورده شده است.

جلد دهم این مجموعه در دو مجلد و در 1876 صفحه به چاپ رسیده است. بخش اول این کتاب «سازندگان امپراطوری از کوروش تا داریوش» و بخش دوم آن «داریوش شاه بزرگ» نام دارد. سرزمین، مردمان و اقتصاد و همچنین ایدئولوژی هخامنشیان، دربار، زندگی درباریان، ارتباطات و مبادلات، خراج‌ها و برداشت‌های سلطنت، پارس شاهنشاهی، خراج کشورها، از خشایارشاه تا داریوش سوم، شاهنشاهی در ناآرامی، جلوس اردشیر یکم تا مرگ داریوش دوم، شاهنشاهی داریوش سوم، کشورها، قوم‌ها و شَهرَبی‌ها، فهرستی از جهان هخامنشی، شاه بزرگ، ارتش‌ها و گنجینه‌های داریوش سوم و سقوط یک امپراطوری در برابر تهاجم مقدونی موضوعاتی است که در این کتاب به آن‌ها پرداخته شده است.

جلد یازدهم این کتاب نیز 432 صفحه است که درباره گِل‌نوشته‌های تخت جمشید است. کوچ فصلی شاهان هخامنشی، مهرهای آشبازانا، یهودا و یهودیان، شرح اسامی در زبان عیلامی هخامنشی، مناسک لان در متون بارویی تخت جمشید و آرتمیس پارسی از جمله موضوعات مورد بحث در این جلد است.

گردآوری: سهیل اکبرپور - soheil akbarpour

مشخصات کتاب:

ویراستاران: هلن سانسیسی وردنبورخ، آملی کورت و مارگارت کول روت، مارک گریسون

ویژگی های الگو شمعی مردآویز

سلام. آهنگ جدیدم با نام «خواب خزون» با ملودی و تنظیم خودم و همچنین ترانه‌ای زیبا از سرکار خانم «حُسنیه جباری» منتشر شد که هم‌اکنون میتونید از زیر دانلود کنید.
این آهنگ قرار بود شب چله تقدیمتون بشه اما چون فضایی احساسی داشت و شب یلدا هم یک عید باستانی برای ما ایرونیاست و باید شاد باشیم، از انتشارش صرف‌نظر کردم که به همین علت عنوان ترانه نیز از «یلدا» به «خواب خزون» تغییر نام پیدا کرد.
امیدوارم به دلتون بشینه و حمایت کنید.

آهنگ فوق العاده زیبا و احساسی "خواب خزون" با صدای راتین رها

ترانه: حُسنیه جباری

آهنگ و تنظیم: راتین رها

تهیه شده در پارسوآ پخش

کاشکی نگامو توی چشمات جا بزارم

شاید بتونم توی دنیات پا بزارم

رو کن به من دینتو به چشام ادا کن

یلدای موهامو با شونه ات آشنا کن

مثل درختی نیمه جونم پای ریشه

عطر مسیحاتو بپاش بارون چی میشه

خواب خزونو می بینم وقتی که سردم

تاثیر خوابای توئه این رنگ زردم

دست از سرم خیال تو بر نمیداره

شبای دلتنگی منو جا نمیزاره

در میزنم هی پشت درهای خماری

وا کن درو تا بشنوم دوسم نداری.

شاید انار مونده رو دست خزونی

ای دل باید تکلیف حستو بدونی

دیوونه رویاهامو کردی درب و داغون

اینقد میون عشقمون ویژگی های الگو شمعی مردآویز آتیش نسوزون.

مثل درختی نیمه جونم پای ریشه

عطر مسیحاتو بپاش بارون چی میشه

خواب خزونو می بینم وقتی که سردم

تاثیر خوابای توئه این رنگ زردم

راتین رها، میلاد مسیح و کریسمس را تبریک گفت + اعلام زمان پخش آهنگ خواب خزون

لایک: : 8 مجمـــوع امتیــــاز

راتین رها در استوری جدیدش با مصرعی از ترانه آهنگ «خواب خرون» که قرار بود با نام یلدا در شب چله پخش شود اما به مرحله انتشار نرسید، میلاد مسیح و کریسمس را تبریک گفت.

آهنگ «خواب خزون» که اثر جدید راتین و با ترانه‌ای از حُسنیه جباری است، امشب بیستم دی‌ماه ۱۳۹۸ در ساعت ۲۰:۰۰ پخش خواهد شد.

نه نمیشه.

لایک: : 10 مجمـــوع امتیــــاز

مگه یک دل واسه چندبار، میتونه باز عاشق شه

مگه هرکسی میتونه، مثل عشق سابق شه؟

مگه میشه آخرین عشق، مثل عشق اولین شه

هرکسی واسه مجنون، اون حس بهترین شه

بخشی از ترانه آهنگ بارون شو

ترانه‌سرا: راتین رها

تولید آهنگ: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸

بارانه همیشه بهار

لایک: : 7 مجمـــوع امتیــــاز

خزان باشد یا بهار؛ اما تو که باشی همه‌ی فصلها همیشه بهار است ❤

راتین رها - ۱۳۹۸/۱۰/۱

بزودی آهنگ یلدا با صدای راتین رها منتشر خواهد شد

لایک: : 10 مجمـــوع امتیــــاز

به گزارش سرویس خبری ستاره‌ها؛ جدیدترین اثر موسیقی «راتین رها» با نام «یلدا» به مناسبت طولانی‌ترین شب سال، مراحل میکس و مستر را پشت سر می‌گذارد.

این اثر با ترانه‌سرایی «حسنیه جباری» که اولین همکاری هنری این دو هنرمند می‌باشد، با آهنگسازی و تنظیم راتین به‌زودی منتشر خواهد شد.

متن ترانه این اثر را در زیر بخوانید. .

کاشکی نگامو توی چشمات جا بزارم

شاید بتونم توی دنیات پا بزارم

رو کن به من دینت‌و به چشمام ادا کن

یلدای موهامو با شونه‌ات آشنا کن

مث درختی نیمه جونم پای ریشه

عطر مسیحاتو بپاش بارون چی میشه

خواب خزونو می‌بینم وقتی که سردم

تاثیر خوابای توئه این رنگ زردم

دس از سرم خیال تو بر نمیداره

شبای دلتنگی منو جا نمیزاره

در میزنم هی پشت درهای خماری

وا کن درو تا بشنوم دوسم نداری

شاید اناره مونده رو دست خزونی

ای دل باید تکلیف حست‌و بدونی

دیوونه رویاهامو کردی درب‌و داغون

اینقد میون عشقمون آتیش نسوزون

بارانه انگیزشی هوادار

لایک: : 10 مجمـــوع امتیــــاز

وقتی خداحافظی کرد؛ برایش خط و نشان کشیدم که به‌زودی انتقام میگیرم.
با دلهره گفت: هیچ عاشقی انتقام نمیگیره!
گفتم نترس. منظورم این بود که روزی آنقدر پیشرفت خواهم کرد که صدایم را هرکجا که میروی بشنوی. از سرکار که به خانه میروی، ببینی دیوار اتاقها از پوستر و مجلاتی که مصاحبه و عکس‌هایم را چاپ کرده‌اند پر شده و اینگونه خستگی‌ات افزون گردد.
به اجبار دخترت به کنسرتم بیایی و اشک بریزی و نتوانی به کسی درد دلت را بگویی.
در محافل خانوادگی بحث اخبار و ترانه‌هایم را وسط بکشد و هزار بار در خود بمیری که سالها برای خود رقیب عشقی پرورده‌ای و در حسرت اینکه کاش امروز من جای پدرش بودم غبطه بخوری و هی نماندن دیروزت را سرزنش کنی.
. و درست ساعتی پیش در یکی از پارکهای شهر، او را با هوادار کوچکم دیدم. همان دخترکی که قرار است انتقامم را بگیرد.
به قلم راتین رها - ۱۳۹۸/۲/۷
پ.ن: این دلنوشته رو اردیبهشت امسال نوشتم اما به دلایلی به اشتراک نذاشتم. امیدوارم که دوسش داشته باشین 🌹❤
.

جشن یکسالگی کمپین حمایت از سالمندان در کرمان برگزار شد + فیلم مسابقه راتین رها

لایک: : 12 مجمـــوع امتیــــاز

دیشب (۱۳۹۸/۹/۲۳) با دوستان گلم در جشن تولد یکسالگی کمپین حمایت از سالمندان در کرمان بودیم که همونطور در اسلاید دوم بعداز اجرای «مهدی مرکزی» می‌بینید؛ طناز خوب استان، جناب فضل‌آبادی منو وارد مسابقه میکنه.

این برنامه با اجرای مجری توانمند صداوسیما سرکار خانم «شمیم علیزاده» و اجرای خوانندگانی چون «مهدی مرکزی» و «صالح جهرمی» و همچنین طنازی «امیر فضل‌آبادی (مندلو)» با پذیرایی و صرف آش برگزار شد.

سرویس خبری ستاره ها

راتین رها در کافه ۵:۳۰ کرمان

لایک: : 12 مجمـــوع امتیــــاز

امشب (۱۳۹۸/۹/۲۳) با داداشای گل و هنرمندم (رامین و مالک) در کافه ۵:۳۰ کرمان

یادگاری شب تولد محسن رجب‌پور

لایک: : 10 مجمـــوع امتیــــاز

تولدت مبارک داداش گلم. امیدوارم لنز زندگیت هم مثل لنز دوربینت، همیشه برای زیبایی و شادیهای عمرت عکس بگیره و خاطرات خوب زندگیت از این پس بیشتر از قبل توی حافظه‌ی ذهن و قلبت ثبت بشن.

لایک: : 12 مجمـــوع امتیــــاز

ترمز نجابت و مهربانی را بکشید تا حریمتان را بی‌حرمتها نشکنند.

راتین رها - ۱۳۹۸/۹/۱۹

ارزش خودتو بدون

لایک: : 10 مجمـــوع امتیــــاز

همیشه ارزش خودت رو بدون تا با ارزشترینها سهم تو بشه. باور کن تو با ارزشی؛ پس موفقیت از آن توست.

راتین رها - ۱۳۹۸/۹/۱۸

لایک: : 9 مجمـــوع امتیــــاز

راتین رها در استوری جدید انگیزشی خود، سرزنش کردن را در اشتباهات جایز ندانست که متن و عکس این استوری در زیر آمده است:

یه وقتایی تو زندگیت میگی خدایا من تقاص کدوم گناهمو پس میدم؟! بعد میری عقبترو میفهمی این اشتباه خودت بوده، انتخاب و راه غلط خودت بوده که تو رو به اینجا رسونده.

اما صبر کن! جای اینکه خودتو مقصر بدونی و سرزنش کنی، هنوز فرصت داری تا جبران کنی. پس شهامت داشته باش و موجای منفی رو از خودت دور کن و برای هدفهات بجنگ که هروقت ماهی رو از آب بگیری، هنوز تازه است.

راتین رها - ۱۳۹۸/۹/۱۷

دنیای هنری راتین رها سیزده ساله شد / پادکست هفدهم پارسوآ پخش

لایک: : 9 مجمـــوع امتیــــاز

امروز شانزدهم آذر علاوه بر اینکه روز دانشجو در تقویم ملی ایران ثبت شده؛ اما یک روز ویژه برای راتین رها نیز هست که استودیو پارسوآ پخش هفدهمین پادکست خود را به همین مناسبت برایتان آماده کرده است که میتوانید آن را از زیر دانلود فرمایید.

متن صحبتهای این پادکست را در زیر آمده است:

عرض سلام و ادب خدمت شما دوستان عزیزم. امیداورم هرجا که هستید شاد و خرم و سرحال باشید. من مجتبی جعفری با نام هنری راتین رها؛ خواننده، ترانه سرا، آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی پاپ هستم.

سیزده سال پیش مثل چنین روزی یعنی در شانزدهم آذر ۱۳۸۵ وارد عرصه های فرهنگی و هنری شدم. هرچند قبل از این تاریخ هم به هنر و فرهنگ علاقه بسیار داشتم و خیلی دنبال این بودم تا در همان دوران نوجوانی که بتوانم یک راه و بستری را برای خودم فراهم کنم تا بتوانم در این مسیر بسیار زیبا که یک موهبت الهی هست قدم بزارم ولی نمیدانستم چه جوری؟! اما خب سیزده سال پیش مثل چنین روزی بنده در انتخابات شورای مشورتی رییس آموزش و پرورش ناحیه دو کرمان شرکت کردم و توانستم رای بیارم و همین زمینه باعث شد تا با مسئولین محترم آن زمان آشنا بشم و از طریق آنها به هنرمندان دیگر و همچنین مجلات کرمانی معرفی بشم و من یادمه که توانستم از طریق یک مجله که تیم تحریریه خیلی قدرتمندی هم داشت آشنا بشم.

بچه های هنرمندی که آنجا کار میکردند؛ به خصوص آقای حمید میرحسینی، خانم فاطمه نخغی، روح الله باقری و بقیه عزیزانی که آنجا بودند به من کمک بسیاری کردند، به ویژه حمید عزیز که وقتی میدید شوق امور فرهنگی هنری در من غوطه ور شده این افتخار را بهم دادند تا در چند مستند و فیلمشان از من به عنوان دستیار کارگردان، تصویربردار و صدابردار استفاده کردند و همچنین مرا معرفی کردند به گروههای دیگر مثل گروه محمدعلی اینانلوی خدا بیامرز که به نوعی میشه بگوییم پدر مستند طبیعت ایران بود.

با مجتبی صفرعلیزاده هم همچنین یک فیلم کوتاه و یکسری فیلمهای دیگر باهم کاری کردیم و خلاصه من هر سال وقتیکه شانزدهم آذر میرسه، هر چند که روز دانشجو هست اما یک روز ویژه هم برای من هست که خیلی خوشحالم که توانستم، هرچند که هنوز به آن هدف اصلیم نرسیدم اما تا اینجا با تلاش خودم و تمام عزیزانی که رفقای من هستند در تیم ستاره ها و استودیو پارسوآ پخش، به هرحال ۷۵ اثر را تا به این لحظه منتشرکنم که از این ۷۵ کار، ۴۶ تا از آنها؛ هم ترانه، هم آهنگ و هم تنظیم از خودم هست و خدا را شکر میکنم بابت این همه لطف و محبتی که شما بارونیای عزیزم (هواداران راتین رها)، همراهان عزیزم به من دارید و امیدوارم که بتوانم به زودی تمامی این محبتهای شما نازنینانم را جبران کنم.

خیلی ممنونم اگر از این پس هم منو همراهی کنید و حمایتم کنید. از آثارم در شبکه های اجتماعی حمایت کنید و به اشتراک بگذارید. مخلص همه شما هستم. خدانگهدار.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.