ریسک در DeFi
استخر نقدینگی (liquidity pool) چیست و چگونه کار می کند؟
دنیای کریپتوکارنسی فقط به ارزهای دیجیتال محدود نمیشود. در حقیقت فناوری بلاکچین و رونق امور مالی غیرمتمرکز(DeFi) پنجرهای به دنیای نوآوری را به روی ما گشودهاست. یکی از این نوآوریها استخر نقدینگی(liquidity pool) است. اما استخر نقدینگی چیست و به چه کار ما میآید؟
در این مقاله از «اکس نوین» تصمیم داریم تا تمامی مفاهیم استخر نقدینگی را به سادهترین شکل برای شما بازگو کنیم. با ما همراه باشید!
مطالبی که در این مقاله خواهید خواند:
مقدمه؛ آنچه پیش از شروع تعریف استخر نقدینگی باید بدانید
امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) انقلابی در فعالیتهای بلاکچینی بوجود آوردهاست به طوری که حجم معاملات صرافیهای غیرمتمرکز گام به گام با صرافیهای متمرکزی چون بایننس بالا میرود.
بر اساس دادههای defipulse، در زمان نگارش این مقاله، بیش از 38 میلیارد دلار در پروتکلهای دیفای قفل شدهاست و این اکوسیستم همچنان با انواع جدیدی از محصولات و خدمات به رشد خود ادامه میدهد.
اما پشت پرده این پیشرفت چیست؟ یکی از فناوریهای اصلی پشت و پرده خدمات دیفای، استخر نقدینگی(liquidity pool) است.
استخر نقدینگی (liquidity pool) چیست؟
استخر نقدینگی در اصل مجموعه وجوهی است که در یک قرارداد هوشمند قفل شدهاست. از استخرهای نقدینگی در خدمات متعددی از جمله تسهیل ترید غیرمتمرکز، وامدهی و بسیاری از فعالیتهای دیگر استفاده میشود که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
استخرهای نقدینگی در اصل پایه و اساس بسیاری از صرافیهای غیرمتمرکز مانند یونی سواپ(Uniswap) هستند. کاربرانی که استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ این نقدینگی را تهیه میکنند، مقدار مساوی از دو توکن را در یک جایی به نام استخر قرار میدهند و یک بازار بوجود میآورند.
اما هدف این کاربران از تهیه نقدینگی چیست؟
از قدیم گفتهاند، هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد! به ازای هر تراکنشی که در صرافیهای غیرمتمرکز صورت میگیرد، به این کاربران متناسب با سهمشان از کل میزان نقدینگی، کارمزد تعلق میگیرند.
به عبارتی سود این کاربران در کارمزد تراکنشهایی است که با نقدینگی که آنها بوجود آوردهاند انجام میشود.
یکی از اولین پروتکلهایی که از استخرهای نقدینگی استفاده کرد، پروتکل Bancor بود. اما استخر نقدینگی با Bancor آنچنان مورد توجه قرار نگرفت. در حقیقت، Uniswap، اولین صرافی غیرمتمرکزی بود که توانست استخر نقدینگی را آنطور که باید و شاید به توجه کاربران برساند.
از دیگر صرافیهای غیرمتمرکزی که بر بستر بلاکچین اتریوم از استخرهای نقدینگی استفاده میکنند میتوان به سوشی سواپ (SushiSwap)، کرو (Curve) و بالانسر (Balancer) اشاره کرد.
اما آیا تمامی صرافیهای غیر متمرکز از استخر نقدینگی استفاده میکنند؟ خیر!
در حال حاضر دو نوع صرافی غیرمتمرکز بر بلاکچین اتریوم وجود دارد. نوع اول صرافیهای غیرمتمرکزی هستند که از دفتر سفارش (OrderBook) استفاده میکنند. نوع دیگر همان صرافیهای غیرمتمرکزی هستند که از استخر نقدینگی استفاده میکنند.
بیایید تفاوتهای میان استخر نقدینگی و دفتر سفارشات را با هم بررسی کنیم.
استخر نقدینگی در برابر دفتر سفارشات
برای درک بهتر استخر نقدینگی، اجازه دهید در ابتدا بخش اساسی تجارت الکترونیک یعنی دفتر سفارشات را بررسی کنیم. به زبان ساده، دفتر سفارشات، مجموعه از سفارشات یک بازار معین است.
سیستمی که سفارشات را منطبق به یکدیگر وصل میکند، موتور انطباق (matching engine) نامیده میشود. در حقیقت دفتر سفارشات و موتور انطباق، بخش اصلی هر صرافی غیرمتمرکز را تشکیل میدهد. مدل دفتر سفارشات امکان ایجاد بازارهای پیچیده مالی را برای ما فراهم میکند.
صرافیهایی که از دفتر سفارش استفاده میکنند، برای انجام معاملات متکی به یک سیستم پیشنهاد و درخواست هستند. موتور انطباق صرافیها خریدار و فروشنده را به متصل میکند و ترید انجام خواهد شد.
در جاهایی که نقدینگی بالاست، مدل دفتر سفارشات بسیار مناسب است. اما در صورتی که معاملهای نقدینگی پایینی داشتهباشد، این نوع سیستم به مشکل بر خواهد خورد. در این صورت، این سفارشات، با نوسانات بزرگ و غیر عادی رو به رو میشوند که آنها را از پذیرش عموم باز میدارد.
استخر نقدینگی برای حل این مشکل به وجود آمدهاست. در حقیقت استخر نقدینگی اینجاست تا با استفاده از قراردادهای هوشمند، وابستگی توکنها به حجم ترید را از بین ببرد و مشکل نقدینگی را برطرف کند.
استخرهای نقدینگی چگونه کار می کنند؟
بازارسازهای خودکار (AMM) به نظر میرسد که قوانین بازی را تغییر دادهاند. به وسیله این نوآوری چشمگیر، امکان انجام تراکنشهای درون زنجیرهای بدون نیاز به دفتر سفارش فراهم شد.
یک صرافی همتا به همتا (peer-to-peer) با مدل دفتر سفارشات را در نظر بگیرید. در این صرافی، خریداران و فروشندگان توسط مکانیسم دفتر سفارشات به یکدیگر متصل میشوند.
در طرف دیگر اما، خرید و فروش با استفاده از بازارسازهای خودکار متفاوت و به صورت کاربر با قرارداد (peer-to-contract) انجام میشود.
همانطور که بالاتر اشاره کردیم، استخر نقدینگی مجموعهای وجوه است که در یک قرارداد هوشمند توسط یک سری افراد به وجود میآید. هنگام کار با بازارسازهای خودکار، مانند خرید سنتی، نیازی به وجود طرف مقابل نیست.
در حقیقت شما ترید خود را در برابر نقدینگی موجود در استخر نقدینگی انجام میدهید. برای مثال، در صورتی که شخصی بخواهد توکنی خریداری کند، در آن لحظه نیازی به وجود فروشنده نیست. در عوض باید نقدینگی کافی وجود داشتهباشد.
برای مثال، هنگام خرید یک کوین در یونی سواپ، فعالیت شما توسط الگوریتمی کنترل میشود که بر فعالیتهای استخر استخراج حاکم است. علاوه بر این، قیمتگذاری نیز بر اساس این الگوریتم تعیین میشود.
استخرهای نقدینگی برای چه مواردی استفاده می شوند؟
عمده صحبت ما تاکنون در رابطه با بازارسازهای خودکار بودهاست. بازار سازهای خودکار، محبوبترین مدل استفاده از اسنخرهای نقدینگی است. با این حال، فراهم کردن نقدینگی یک مفهوم ساده است و میتوان از آن در موارد متعددی استفاده کرد.
یکی از این موارد، ییلد فارمینگ یا استخراج نقدینگی است. استخرهای استخراج، اساس کار پلتفرمهای کشت سود مانند یرن فایننس (Yearn.Finance) هستند. در این پلتفرمها کاربران برای کسب سود بیشتر، وجوه خود را به استخرهای استخراج واریز میکنند.
توزیع توکنهای جدید به دست افراد مناسب یکی از مشکلات بزرگ پروژههای کریپتو است. استخراج نقدینگی یکی از موفقیتآمیزترین رویکردها در برابر این مشکل بودهاست.
در این روش توکنها به صورت الگوریتمی بین کاربرانی که توکنهای خود را در استخرهای نقدینگی گذاشتهاند و متناسب با سهم آنها از نقدینگی توزیع میشود.
وقتی که شما برای پلتفرمهایی مانند یونی سواپ یا کامپاند (Compound) نقدینگی فراهم میکنید، به شما توکن داده میشود که نشاندهنده سهم شما در آن مجموعه است.
جالب اینجاست که شما میتوانید این توکنها را در سایر استخرهای نقدینگی سپردهگذاری کنید و سود کسب کنید.
یکی دیگر از موارد استفاده از استخرهای نقدینگی، بیمهها در برابر ریسک قراردادهای هوشمند است. بسیاری از این پلتفرمهای بیمه از طریق استخرهای نقدینگی اجرا میشوند.
کاربرد استخرهای استخراج کم نیستند و در این مقاله تنها به چند مورد از آنها اشاره کردیم.
مزایا و معایب استخرهای نقدینگی
استخرهای نقدینگی دارای مزایای زیادی هستند و میتوانند یکی از بهترین گزینهها برای سرمایه گذاری باشند اما این استخرها ریسکهایی نیز دارند.
اگر قصد تأمین نقدینگی یک بازارساز خودکار را دارید، باید با مفهوم ضرر ناپایدار (impermanent loss) آشنا شوید. در حقیقت، هنگامی که نقدینگی برای یک بازارساز خودکار فراهم میشود، امکان کم شدن ارزش دارایی شما وجود خواهد داشت.
این ضرر گاهی اوقات میتواند کوچک و بسیار ناچیز باشد و گاهی اوقات ممکن است بسیار زیاد باشد.
خطر دیگری که وجود دارد، مربوط به قراردادهای هوشمند است. شما وجوه خود را به قراردادهای هوشمند واریز میکنید. در صورت هرگونه سوء استفاده یا نادرست بودن قرارداد هوشمند، ممکن است سرمایهتان از بین برود.
علاوه بر این، اگر قصد واریز وجوه خود به استخرهای نقدینگی را دارید، در مورد پروژههایی ک توسعه دهندگان اجازه تغییر قوانین حاکم بر استخر را دارند کاملآ مراقب باشید.
گاهی اوقات توسعهدهندگان میتوانند با استفاده از برخی دسترسیهای خاص که در کد قرارداد هوشمند وجود دارد، دست به فعالیتهای مخرب بزنند.
در کل میتوان گفت که دیفای و اموری مانند استخرهای نقدینگی، فناوریهای نو ظهوری هستند که تا بلوغ نهایی هنوز فاصله زیادی دارند بنابراین در حال حاضر هر اتفاقی ممکن است برای آنها بیافتد.
جمع بندی استخر نقدینگی
استخرهای نقدینگی(liquidity pool)، یکی از اصلیترین فناوریهای اکوسیستم امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای است. این استخرها پایه و اساس بسیاری از خدمات مانند ترید غیرمتمرکز، وام دهی، ییلد فارمینگ و … هستند.
صرافیهای غیرمتمرکز با دو مکانیسم دفاتر سفارش و استخرهای نقدینگی کارها را انجام میدهند. زمانی که نقدینگی کافی وجود داشتهباشد دفاتر سفارش میتوانند بسیار خوب عمل کنند اما در صورت کاهش نقدینگی، این مکانیسم برای کاربران مشکلساز خواهد شد.
استخرهای نقدینگی در حقیقت برای برطرف کردن مشکلات ناشی از دفاتر سفارش در هنگام نقدینگی پایین پدید آمدهاند و با استفاده از قراردادهای هوشمند، وابستگی توکنها به حجم ترید را از بین میبرند و مشکل نقدینگی را برطرف میکنند.
در آخر باید گفت که استخرهای نقدینگی همانند سایر خدمات حوزه دیفای، هنوز در ابتدای راه قرار دارند و در ادامه احتمالاً از آنها بیشتر خواهیم شنید.
سؤالات متداول
استخر نقدینگی(liquidity pool) مجموعه وجوهی است که در یک قرارداد هوشمند قفل شده، هر کاربر می تواند سرمایه خود را به جای نگهداری در کیف پول، به استخرهای نقدینگی بریزد و سود دریافت کند!
بله! به ازای هر تراکنش، کاربران متناسب با سهمشان از کل میزان نقدینگی، کارمزد دریافت میکنند.
دیفای ( DeFi ) چیست؟
امروزه بحث دیفای ( DeFi ) در حوزه کریپتو بسیار داغ است و در حال ایجاد امواجی است که میتواند اساساً نحوه عملکرد مشاغل محلی و چندملیتی را تغییر دهد.
DeFi برای مبتدیان
قبل از پرداختن به امور مالی غیرمتمرکز، درک مفهوم عدم تمرکز ضروری است. به طور سنتی، تراکنشهای مالی از طریق شخص ثالث قابلاعتماد (معمولاً یک بانک یا مؤسسه مالی) انجام میشود. درحالیکه انجام این عملیات فوقالعاده کارآمد هست اما زمینه را برای حملات عظیم هکرها باز میگذارد که نقطه شکست آن محسوب میشود.
باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشیم که نگرانیهای زیادی برای سرمایهگذاران وجود دارد و حتی آرامترین معامله گران نیز نگران امنیت داراییهای خود هستند.
تمرکززدایی تضمین میکند که حتی اگر یک نقطه در شبکه مورد حمله قرار گیرد، میتواند از طریق اجماع اکثریت بین افراد دیگر به کار خود ادامه دهد و وجوه همه را ایمن نگه دارد. همچنین تضمین میکند که اقدامات نمیتوانند سانسور شوند، زیرا هیچ نهاد مرکزی شبکه را کنترل نمیکند.
محبوبترین شبکه غیرمتمرکز و ارز دیجیتال امروزی بیتکوین است که بر اساس فناوری بلاکچین اجرا میشود. بیتکوین یکی از اساسیترین ارزهای دیجیتال موجود است که امکان تراکنشهای همتا به همتا و تعداد کمی از برنامههای مالی را فراهم میکند.
DeFi در بیشتر موارد به شبکه بلاکچین دیگری به نام اتریوم وابسته است که امکان برخی ویژگیهای اضافی مانند اجرای برنامههای غیرمتمرکز را فراهم میکند. تقریباً همه برنامههای مالی غیرمتمرکز در بستر بلاکچین اتریوم اجرا میشوند.
اتریوم استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ و قراردادهای هوشمند
اتریوم یک محیط مجازی ایجاد کرده است که به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند که این محیط، ماشین مجازی اتریوم (EVM) نامیده میشود. این ویژگی به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا بدون نیاز به پیچیده شدن بیش از حد، عملکرد بیشتری داشته باشند. در واقع EVM یک ماشین مجازی کامل تورینگ که اجرای کد را دقیقاً همانطور که در نظر گرفته شده امکانپذیر میکند. این محیط، محیطی اجرایی و تعاملی برای هر قرارداد هوشمند است.
برای مثال، فرض کنید شخصی پس از گذاشتن مقدار مشخصی بهعنوان وثیقه، پول قرض کرده است. در آن صورت، یک قرارداد هوشمند میتواند تضمین کند که وامدهنده نگهبانی وثیقه را تا زمان بازپرداخت وام حفظ میکند. امکان اجرای برنامهها بر روی یک شبکه غیرمتمرکز، اتریوم را «کامپیوتر جهانی» نامیده است و درحالیکه هنوز راه زیادی تا رسیدن به این عنوان در پیش دارد، فضای DeFi از وجود آن رونق مییابد.
با استفاده از قراردادهای هوشمند، توسعهدهندگان انواع برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را ایجاد کردهاند که مانند برنامههای مالی معمولی هستند، با این تفاوت که بهجای سرور مرکزی روی شبکهای از رایانههای توزیع شده اجرا میشوند.
برنامههای غیرمتمرکز
برخلاف بیتکوین، شبکه اتریوم به DApps اجازه میدهد تا توکنهای خود را برای پرداختهای درونبرنامهای صادر کند که به استاندارد توکن ERC-20 پایبند است. هزاران مورد از این توکنهای ERC-20 در اتریوم وجود دارد، و اگرچه عملاً هرکسی میتواند آنها را ایجاد کند اما بسته به کاربردشان و برنامههایی که ارائه میکنند، ارزش دارند.استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟
بااینحال، برای اجرای کد در شبکه، کاربران ملزم به پرداخت هزینهای به نام «سوخت» هستند. این «سوخت» در توکن بومی اتریوم اندازهگیری میشود و اساساً هزینههای محاسباتی برای کد اجرا شده را پوشش میدهد. آن را بهعنوان کارمزد تراکنش، برای انجام هر عملی در بلاکچین در نظر بگیرید.
انواع DAppها از ماشینهای قمار گرفته تا پلتفرمهای توسعه وجود دارد. امور مالی غیرمتمرکز زیرمجموعهای از این برنامههای کاربردی است که بهصراحت به وام دادن و استقراض وجوه کمک میکند.
پیشنهادهای DeFi
تقریباً هرکسی تنها با یک گوشی هوشمند و اتصال به اینترنت میتواند به خدمات بانکی دسترسی داشته باشد. علاوه بر این، به دلیل معماری غیرمتمرکز، DeFi در اطراف محدودیتها و مشکلات مختلف خدمات مالی متمرکز، مانند نداشتن نقطه شکست واحد، مقاومت در برابر سانسور و چارچوبهای کنترلی توزیع شده اساسی کار میکند.
DeFi که در شبکههای بلاکچین اجرا میشود، انواع موارد استفاده را فعال میکند، از جمله مواردی که قبلاً امکانپذیر نبودند. شبکههای بلاکچین نیز تغییرناپذیر هستند و دستکاری سیستم برای جعل سوابق تراکنشها غیرممکن است.
DeFi به طور بالقوه میتواند نحوه عملکرد سیستمهای اقتصادی جهانی را تغییر دهد و آنها را ایمنتر، کارآمدتر و در دسترس تر کند. بااینحال، همه قانع نشدهاند و هنوز تحقیقات و توسعه زیادی برای دستیابی به مخاطبان اصلی وجود دارد. همانطور که گفته شد، اگر رشد DeFi در چند سال گذشته اتفاقی باشد، آینده غیرمتمرکز میتواند نزدیکتر از حد انتظار باشد.
DeFi برای افراد متوسط
تأمین مالی غیرمتمرکز، در هسته خود، سیستمی است که بهطرفهای مختلف امکان میدهد بدون هیچ واسطهای تجارت کنند. این بدان معناست که هیچ واسطهای مانند بانکها و سایر مؤسسات مالی از تراکنشهای شما کوتاهی نمیکند و این هزینههای سربار پایین، تجربهای در دسترس و مقرونبهصرفه را برای کاربران نهایی فراهم میکند.
بسیاری از مشکلاتی که دیفای برای حل آن تصمیم میگیرد از جنس همان مشکلاتی است که بلاکچین در تلاش است با آن مقابله کند. بااینحال، در جایی که بلاکچین زیرساختی را برای توزیع خدمات مالی به یک پایگاه کاربر غیرمتمرکز ارائه میدهد، DeFi همان چیزی است که کاربران با آن تعامل دارند.
اگر بلاکچین بانک است، پروتکلهای DeFi خدمات آن هستند، اما تشبیه بلاکچین به اینترنت بسیار سادهتر است، زیرا محصولات دیفای خدمات آنلاین مانند PayPal و LendingClub را ارائه میکنند.
بااینحال، علیرغم تاکید زیاد بر تمرکززدایی، اکثر داراییهای دیجیتال هنوز از طریق واسطههای متمرکز معامله میشوند. اینها مشابه بورسها هستند، جایی که سرمایهگذاران، کارگزاران و معاملهگران پیشنهادها و درخواستهای خود را برای تعامل با بازار ارائه میکنند.
این سیستمها فوقالعاده کارآمد هستند و میلیونها تراکنش به ارزش میلیاردها دلار را به طور منظم مدیریت میکنند، اما برخی از مسائل را هم به وجود میآورند. یکی این که صرافی متمرکز بازار را تا یک نقطه شکست باز میکند. این فقط یک مشکل تئوری نیست، زیرا مقادیر زیادی سرمایه از طریق حملات سایبری و هک از صرافیها خارج میشود.
وقتی چند سال پیش DeFi برای اولینبار به دنیا معرفی شد، به علت جدید و نوظهور بودن مفهوم مبادله غیرمتمرکز، هیجانزده شدن در مورد آن سخت بود. صرافیهای متمرکز از یک دفتر سفارش برای پیگیری تعداد زیادی از سفارشهای بازار انجامشده بر روی پلتفرم استفاده میکنند و شبیهسازی این مدل در یک محیط غیرمتمرکز حتی برای بزرگترین حامیان بلاکچین هم سخت، ناکارآمد و غیر جذاب است.
این مشکلات عمدتاً به این دلیل است که صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) فاقد نقدینگی ارائهشده توسط همتایان متمرکز خود هستند که تضمین میکند سفارشها با استخدام بازارسازانی که از پرکردن شکافهای موجود در دفتر سفارش سود میبرند، انجام میشود. بااینحال، با معرفی بازارسازان خودکار (AMM) در صرافیهای غیرمتمرکز در سال گذشته، این پلتفرمها بسیار قابلاستفادهتر شدهاند.
برخلاف بازارسازان معمولی، AMMها افراد یا شرکتها نیستند، بلکه قراردادهای هوشمندی هستند که مجموعه نقدینگی دو یا چند توکن را مدیریت میکنند. بهجای یافتن شکافهایی برای کسب سود از درون اسپرد پیشنهادی کتاب سفارش، DEXهای مبتنی بر AMM به شیوهای منحصربهفرد عمل میکنند و به کاربران اجازه میدهند توکنها را به استخرهای نقدینگی سپرده و برداشت کنند، جایی که قیمتها بر اساس نسبت بین توکنها در بازار تعیین میشوند. استخر.
مشارکتکنندگان در استخر بهعنوان ارائهدهندگان نقدینگی یا LP شناخته میشوند و با کاهش کارمزد معاملات پلتفرم به ادامه دادن نقدینگی تشویق میشوند. این DEXها را به پیشنهاد بسیار جذابتری تبدیل میکند و طیف وسیعی از خدمات را که قبلاً غیرممکن تلقی میشدند، مانند وام دادن، وام گرفتن، و حتی خدماتی که مشابهی در دنیای متمرکز ندارند، امکانپذیر میکند.
ریسک در DeFi
ارزش بازار سهام جهانی، یعنی ارزش کل تمام سهام، اوراق قرضه و سایر داراییهای فروخته شده در بازارهای مالی، در حال حاضر حدود ۸۰ تریلیون دلار است. این هنوز ۴۰ برابر بزرگتر از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال و بیش از هزار برابر بیشتر از ارزش کل ETH قفل شده در دیفای است.
سرمایهگذاری در هر چیزی ممکن است نوعی ریسک را متحمل شود و دیفای از این قضیه مستثنی نیست. داراییهای دیجیتال به طور مشهوری بیثبات هستند، و احتمال ازدستدادن کل سرمایهگذاری شما وجود دارد. برای ارائهدهندگان نقدینگی در DEXهای مبتنی بر AMM، نوسان میتواند یک مشکل بزرگتر باشد که به طور بالقوه منجر به چیزی به نام “ازدستدادن دائمی” میشود.
ازآنجاییکه AMMها ارزش یک توکن را بر اساس نسبت آن نسبت به توکن دیگری در همان استخر پیدا میکنند، افت ناگهانی قیمت میتواند باعث ضررهای بیحدوحصر برای LPهایی شود که توکنها را صرف نگهداشتن آنها میکنند. بهعنوانمثال، در مارس ۲۰۲۰، ارزش توکن LINK Chainlink بیش از ۷۰۰٪ افزایش یافت، درحالیکه LPs برای استخر LINK/ETH AMM ، نرخ درصد سالانه ۵۰٪ را گزارش کرد.
علاوه بر این، خطر کلاهبرداری از کاربرانی که جذب پروژههای استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ پرزرقوبرق میشوند نیز در این فضا وجود دارد.
DeFi برای کارشناسان
دیفای ممکن است به افراد اجازه دهد تا در یک محیط کاملاً غیرقابلاعتماد با یکدیگر تجارت کنند، اما قدرت واقعی آن در این است که چگونه میتواند ویژگیهای بازار شبکه را برای مشارکتکنندگانش کنترل کند. حاکمیت، بخش بزرگی از پروتکلهای DeFi است و به افراد درگیر اجازه میدهد تا ویژگیهای مختلف شبکه، از جمله نرخ بهره، پارامترهای استیکینگ و موارد دیگر را تعیین کنند.
در مارس ۲۰۲۰، ارزش کل ETH قفل شده (TVL) در سیستمعاملهای DeFi فقط ۷۰۰ میلیون دلار بود. امروزه، نزدیک به ۸۱ میلیارد دلار دارایی در پلتفرمهای غیرمتمرکز قفل شده است (آوریل ۲۰۲۲)، و بیشتر این رشد را میتوان به هیاهوی ایجاد شده توسط “کشت سود” نسبت داد . ییلد فارمینگ را میتوان فرایندی دانست که در آن کاربران نقدینگی پروتکلهای دیفای را تأمین میکنند و بهعنوان پاداش، معمولاً بهصورت توکن پیشنهادی پلتفرم پاداش میگیرند
در ژوئن سال گذشته، بازار اعتبار Compound DeFi شروع به توزیع توکن COMP بومی خود برای وامگیرندگان و وام دهندگان روی پلت فرم کرد. با افزایش تقاضا برای این توکن، مردم بهسرعت دریافتند که وام دادن توکن COMP میتواند سود بیشتری را علاوه بر کارمزد معاملاتی که قبلاً از ارائه نقدینگی به پلتفرم کسب کرده بودند، ایجاد کند. اینجا جایی بود که کشت سود (که گاهی اوقات استخراج نقدینگی نامیده میشود) شروع شد.
کشت سود یا استخراج نقدینگی
برای درک بهتر این موضوع، بیایید مفهوم استخرهای نقدینگی را دوباره بررسی کنیم. در صرافیهای غیرمتمرکز مبتنی بر AMM، هرکسی میتواند با استفاده از یک جفت توکن و واریز هر دوی آن به نسبت برابر، یک استخر ایجاد کند.
برای مثال، فرض کنید یک استخر برای جفت ارز ETH/USDT وجود دارد. در حالت ایدهآل، اگر استخر دارای ارزش برابر USDT و ETH باشد، به این معنی که اگر میخواهید یک اتریوم بخرید، باید مقدار USDT معادل ۱ توکن اتر را واریز کنید.
پلتفرمهای دیفای با ارائه توکنهای حاکمیتی، کاربران خود را تشویق میکنند تا نقدینگی را برای پلتفرم فراهم کنند. با ایجاد استخرهای بزرگتر، تأثیری که یک خرید یا فروش میتواند روی قیمتهای توکن داشته باشد، از بین میرود. بااینحال، آنها هنوز در معرض نهنگهایی هستند که موقعیتهای مهمتری دارند، اما این بهاندازه استخر نقدینگی نیز بستگی دارد.
توکنهای حکومتی و DAO
توکنهای حکومتی مفهوم جدیدی نیستند و از زمان رونق ICO در سال ۲۰۱۷ مورداستفاده قرار گرفتهاند. علاوه بر اینکه به دارندگان این توکن، برای پیشنهادهای ارائه شده در یک پلت فرم خاص حق رأی داده میشود، به کاربران نیز امکان میدهند تغییراتی را در پروتکل پیشنهاد دهند و امکان ایجاد سازمانهای مستقل غیرمتمرکز را فراهم کنند.
DAOها شبکههای غیرمتمرکز که دارای خزانهای از سرمایه هستند که توسط گروهی از افراد توزیع شده و غیرمرتبط اداره میشود. شرکتکنندگان میتوانند در مورد نحوه تخصیص پول شبکه توسط خزانهداری رأی دهند و خود DAO میتواند با افراد دیگر، شرکتهای خصوصی یا حتی سایر DAOها قرارداد ببندد.
اکوسیستم دیفای سریعتر از آنچه سرمایهگذاران میتوانند واکنش نشان دهند در حال گسترش است. بااینحال، تقریباً تمام استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ پلتفرمهای دیفای بر روی اتریوم راهاندازی میشوند که برتری قابلتوجهی نسبت به رقبا دارد. درحالیکه این لزوماً جای نگرانی نیست، ازآنجاییکه اتریوم با سایر شبکههای بلاکچین قابل همکاری نیست، تقریباً تمام سرمایه در پلتفرمهای دیفای روی یک شبکه متمرکز است.
ارتباط زنجیرهای در دیفای
قابلیت همکاری مرز بعدی برای DLT است و در حال حاضر صنعت شاهد تلاشهای متمرکز با پروژههایی مانند کاردانو، پولکادات و پالیگان است که سیستمهایی را ایجاد میکنند که شبکههای غیرمتمرکز را قادر میسازد هم اطلاعات و هم ارزش را بدون دخالت شخص ثالث قابلاعتماد مبادله کنند.
بااینحال، هر تلاشی برای ایجاد قابلیت همکاری پلتفرمهای DeFi به روشی متفاوت به مشکل برخورد میکند و هنوز هم پیچیدگیهای زیادی وجود دارد که نیاز به برطرفکردن دارند. شبکهای از بلاکچینها به توزیع سرمایه در شبکهها و پروتکلهای متعدد کمک میکند و بازار را غیرمتمرکزتر و در دسترس تر میکند.
قابلیت همکاری یک ویژگی حیاتی است که در نهایت به بلاکچین راه پیدا میکند. درست مانند نحوه ایجاد پروتکل استاندارد TCP/IP برای کامپیوترها که با برقراری ارتباط از طریق اینترنت، منجر به تعداد زیادی محصول و خدمات آنلاینی شد که ما امروزه میشناسیم. یک استاندارد قابل همکاری تنها شروع سفر صنعت برای تبدیل دیفای به پلتفرم غالب برای تراکنشهای مالی و خدمات در سراسر جهان خواهد بود.
استخراج نقدینگی یا لیکوییدیتی ماینینگ (Liquidity Mining) چیست؟
استخراج نقدینگی یا لیکوییدیتی ماینینگ (Liquidity Mining) زیرمجموعه استراتژی ییلد فارمینگ و راهی برای کسب سود و سرمایه گذاری در دیفای است.
بازار; گروه اقتصاد دیجیتال: استخراج نقدینگی یا لیکوییدیتی ماینینگ (Liquidity Mining) زیرمجموعه استراتژی ییلد فارمینگ و راهی برای کسب سود و سرمایه گذاری در دیفای است . لیکوییدیتی ماینینگ یا همان استخراج نقدینگی یک استراتژی کسب سود منفعل در برخی از پروتکلهای امور مالی غیر متمرکز است. تمرکز این روش بر تشویق به تزریق نقدینگی به پروتکلها در ازای دریافت کارمزد معاملات و توزیع توکنهای گاورننس بین کاربران است که امکان دسترسی به حاکمیت پروژه مربوطه را نیز فراهم میکند. در این مطلب، درباره نحوه کار لیکوئیدیتی ماینینگ صحبت میکنیم .
ظهور امور مالی غیر متمرکز
پیش از ظهور دیفای، داراییهای رمز ارزی یا در صرافیها و کیف پولهای سختافزاری ذخیره یا معامله میشدند. در آن زمان هیچ گزینه بینابینی وجود نداشت و جامعه رمز ارزها یا محدود یا در حال آموزش دیدن در خصوص نحوه معامله روزانه یا صرفا کسب سود از طریق هادل کردن در بلند مدت بود .
اما شکلگیری سیستم مالی غیرمتمرکز با ارائه قابلیت کسب سود منفعل به کاربران از طریق استقرار داراییهایشان به عنوان لیکوییدیتی در صرافیهای غیر متمرکز، وامدهی در پروتکلها و استخرهای نقدینگی، این بازی را عوض کرد. در بافتار صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) ها و بازارسازهای خودکار( (MM ها، امور مالی غیر متمرکز امکان افزایش سرمایه افراد از طریق وامدهی آن به پلتفرمهای معاملاتی جدید را فراهم کرد .
اگر با نحوه کار دیفای آشنا باشید، میدانید که صرافیهای مبتنی بر مدل بازار ساز خودکار، نیازمند تامین نقدینگی از سوی کاربران هستند. بدون لیکوئیدیتی، صرافی مربوطه تواینایی خدمترسانی به تریدرهای مایل به سواپ و تبدیل توکنهای خود را ندارد. بنابراین، تیمهای فنی به وسیله توزیع کارمزد معاملات، شدیدا درصدد ارائه پاداش به افراد تامینکننده نقدینگی معروف به LP ها هستند .
باستخراج نقدینگی چیست و چگونه کار میکند؟
لیکوئیدیتی ماینینگ یک مکانیزم در امور مالی غیر متمرکز است که فعالین شبکه داراییهای رمز ارزی خود را وارد یک استخر نقدینگی کرده و در ازای آن پاداش دریافت میکنند. برای درک بهتر لیکوییدیتی ماینینگ باید بدانید که در این روش افراد به جای سرمایه گذاری فعالانه، سود منفعل کسب میکنند. در نتیجه، پاداش کلی شما به سهمتان از استخر نقدینگی بستگی دارد .
مثلا در یونی سواپ و تمام صرافیهای غیر متمرکزی که از مدل AMM استفاده میکنند، هولدرهای ارز دیجیتال باید مقدار برابری از یک جفت رمز ارز را به یک استخر واریز کنند. به عنوان مثال، اگر 4 توکن ETH ( به ارزش هر واحد 2,500 دلار) داشته باشیم، یعنی در کل 10,000 دلار کریپتو داریم. حالا برای واریز این 4 واحد به یک استخر ETH/USDT ، باید 10,000 دلار هم تتر داشته باشیم. حالا این نقدینگی اضافه شده به یونی سواپ توسط شما، به کاربران خواهان دریافت وام تعلق میگیرد. سپس، کارمزدهای معاملات جمعآوری شده و شما بر اساس سهمتان از این استخر پاداش دریافت میکنید. نتیجه نهایی، یک رابطه همزیستی است که هر طرف معامله چیزی را دریافت میکند .
هدف لیکوئیدیتی ماینینگ چیست؟
اما چرا استخراج نقدینگی آنقدر برای پلتفرمهای دیفای مهم است؟ پاسخ ساده است: تشویق سرمایه گذاری و تزریق نقدینگی در یک پلتفرم .
تامینکنندگان نقدینگی یا همان LP ها با مشارکت خود در پروتکلها پاداش کسب میکنند که در کل، این پاداش توسط توکن خود پلتفرم مربوطه پرداخت میشود. این توکنها بر اساس برنامهنویسی انجامشده درون پروتکل تولید و بسته به سهم LP ها بین آنها توزیع میشوند. با اینکه اکثر این توکنها خارج از خود پلتفرمهای دیفای تولیدکنندهشان بلااستفاده هستند، حقیقت امر این است که ساخت بازارهای مبادلاتی و سوداگری پیرامون اینگونه توکنها باعث جهش قیمتشان شده است .
پروژه آقای آندره کرونیه (Andre Cronje) یعنی یرن فایننس (Year Finance) را در نظر بگیرید. آقای کرونیه درباره توکن این پلتفرم به نام YFI گفته چون این رمز ارز صرفا یک «توکن حاکمیتی» است، هیچ ارزش واقعی ندارد. با این وجود، جامعه YFI این ارز دیجیتال را به این چشم نمیبیند و این توکن امروز 10 بهمن 1400، 24,806.66 دلار قیمت دارد. توکنهای پلتفرم یرن فایننس تنها برای افراد فعال این سیستم تولید و بین آنها توزیع میشوند، بنابراین دو هدف برای لیکوییدیتی ماینینگ این رمز ارز وجود دارد :
- توزیع توکن بین سرمایه گذاران: که باعث کمک به بهبود جایگاه و سودآوری کاربران در این پلتفرم میشود .
- ایجاد ارزش: با اینکه این توکنها ارزش ذاتی خاصی ندارند، اما استخراج نقدینگی یک رابطه «ورود-خروج» در سرمایه گذاری تامینکنندگان نقدینگی میسازد. این همان چیزی است که یک ارزش حداقلی را در این توکن ایجاد کرده و باقی آن توسط سوداگری در بازار ساخته میشود .
مزایای استخراج نقدینگی
اکنون که با نحوه کار لیکوئیدیتی ماینینگ آشنا شدید، وقت درک مزایای استفاده از این استراتژی سرمایه گذاری رسیده است. در هنگام واریز دارایی رمز ارزی به استخرهای نقدینگی، میتوانید از بازده سرمایه روی سرمایهگذاری خود مطمئن باشید. از مزیتهای اصلی استخراج نقدینگی در دیفای میتوان موارد زیر را نام برد :
- پتانسیل کسب بازده سود بالا
- توزیع توکنهای حاکمیتی و محلی
- موانع ورود کم
- پرورش یک جامعه وفادار و معتمد
بازده بالا
پیش از آغاز به اصطلاح ماین کردن لیکوییدیتی، درک اینکه بازده شما به ریسک کلی مربوط به سرمایهتان بستگی دارد، مهم است، که البته استخراح نقدینگی را هم به یک استراتژی سودمند برای همه سرمایهگذاران تبدیل میکند . اگر مایل به سرمایه گذاری در حجم بالا هستید، پاداشتان نیز به اندازه مشارکتتان بزرگتر خواهد بود. همین امر در هنگام عدم درک کامل نحوه کار لیکویئیدیتی ماینینگ و مواجه با ریسک بالا نیز صادق است .
صرافیهای غیر متمرکز تا زمان تامین مقدار مناسب نقدینگی برای تریدرهایی که خواهان تبادل توکنهای خود هستند، قادر به فعالیت نیستند. صرافیها در هنگام ارائه لیکوییدیتی به این روش، برای مشارکتتان به شما پاداش میدهند . از آنجایی که سرمایه گذاری شما نیز اساسا باعث تسهیل تراکنشهای غیرمتمرکز میشود، پاداشتان هم غالبا به صورت کارمزد معاملاتی است که در صرافی مربوطه انجام میشوند. از طرفی هم چون سهم شما از استخر نقدینگی بازده شما را تعیین میکند، قادر به تخمین پاداش پیش از سرمایه گذاری خود هستید .
توزیع توکنهای حاکمیتی و محلی
یکی از مزایای اصلی استخراج نقدینگی در حوزه امور مالی غیر متمرکز، امکان توزیع نسبتا عادلانه حاکمیت از طریق توکنهاست. پیش از تولد لیکوئیدیتی ماینینگ رمز ارزها، توزیع توکنها بسیار غیرمنصفانه و نامتعادل بود. در بسیاری از موارد، توسعهدهندگان پروتکلهای دیفای نیز به خاطر مقدار پول بالای سرمایهگذاران نهادی، آنها را به افراد کمسرمایه ترجیح میدادند .
لیکوییدیتی ماینینگ دیفای، سرمایه گذاران کمسرمایه و نهادی را در یک رده با شانس برابر کسب توکنهای محلی قرار میدهد. این توکنها مقدار مشخصی از قدرت رایدهی را در DEX هایی که در آنها سرمایه گذاری کردهاید، به همراه دارند. با در اختیار داشتن توکنهای یک صرافی خاص، استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ میتوان از آنها برای اثرگذاری بر مشخصههای پروتکل استفاده کرد. بنابراین مزیت اصلی هولد کردن توکنهای محلی به دلایل زیر است :
- بازنگری صندوق توسعه
- رایدهی برای تغییر کارمزدها
- پیادهسازی تغییرات در رابط کاربری
- تغییر توزیع پاداشهای کارمزدها
حتی با اینکه اینگونه توکنها در درجه اول برای گاورننس شبکه استفاده میشوند، اما بسیار چندجانبه بوده و امکان استفاده از آنها برای استیکینگ، کسب درآمد از طریق ییلد فارمینگ یا وامدهی نیز وجود دارد .
موانع ورود کم
استخراج نقدینگی سیستم مالی غیر متمرکز در کنار توزیع عادلانه و برابر پاداش میان سرمایه گذاران، همچنین موانع کمی برای ورود دارد. همانطور که در بخش قبل ذکر کردیم، همه افراد قادر به کسب منفعت از این استراتژی سرمایه گذاری هستند. اگر پیشتر مایل به شرکت در اکوسیستم غیر متمرکز بودید اما داراییها لازم برای این کار را در اختیار نداشتید، لیکوئیدیتی ماینینگ به شما اجازه میدهد تا با تامین هر مقداری رمز ارز، سود محسوس داشته باشید .
پرورش یک جامعه وفادار و معتمد
یکی دیگر از مزایای استخراج نقدینگی که کمتر به آن توجه شده، قابلیت پرورش یک جامعه معتمد و وفادار است. زمانی که یک برنامه لیکوییدیتی ماینینگ انجام میشود، سرمایهگذاران ارائهدهنده نقدینگی در کنار رشد خود پلتفرم، غالبا به یک عضو فعال جامعه تبدیل میشوند .
افراد تامینکننده لیکوئیدیتی همچنین به استفاده از پروتکل و هولد کردن توکنهای آن تمایل بیشتری دارند. در استخراج نقدینگی مزایا با درآمد شما تمام نمیشوند. با ادامه مشارکت با پروتکل، مزایای بیشتری را دریافت خواهید کرد .
ریسکها و خطرات استخراج نقدینگی
علیرغم مزایای لیکوییدیتی ماینینگ، چندین ریسک نیز در رابطه با این استراتژی وجود دارد که پیش از ورود به این حوزه باید به آنها توجه کنید . پس از درک ریسکهای بالقوه، قادر به کاهش مشکلات و شانس رخ دادن آنها خواهید بود .
ضرر ناپایدار یا ایمپرمننت لاس (Impermanent Loss)
پیش از اقدام به سرمایه گذاری داراییهای رمز ارزی خود در استخرهای نقدینگی، باید با مفهوم ضرر ناپایدار و نحوه اثرگذاری آن بر سرمایه خود آشنا شوید. ایمپرمننت لاس زمانی اتفاق میافتد که قیمت توکنهای واریزشده به استخرها در مقایسه با قیمت اولیهشان پیش از واریز تغییر کند. حالا هرچه این تفاوت قیمت بیشتر باشد، احتمال مواجه شما با ضرر ناپایدار نیز بیشتر خواهد شد .
بنابراین، در صورتی که توکنها در هنگام برداشت نسبت به زمان واریزشان به لیکوئیدیتی پولها قیمت پایینتری داشته باشند، ضرر خواهید کرد. البته شما میتوانید با کسب کارمزد معاملات این ریسک را تا حدودی کاهش دهید. با این وجود، نوسان بازار ارزهای دیجیتال به معنای نیاز به هشیاری در هنگام واریز پول به صرافیهای غیر متمرکز است .
ریسک پروژه
برخی از خطرات فنی مربوط به استخراج نقدینگی هم متوجه خود پروتکلهاست . هرچه یک پروتکل پیشرفتهتر باشد، کد منبع آن نیز پیچیدهتر خواهد بود. این پیچیدگی یعنی پروتکلها در معرض ریسکهای فنی لیکوییدیتی ماینینگ قرار دارند. در صورت عدم ممیزی عمیق و گسترده این کدها، امکان سوءاستفاده از پروتکل و داراییهای کاربران توسط مجرمان سایبری وجود دارد .
بنابراین ریسک مربوطه به خود پروتکل و پروژه را باید جدی گرفت. البته با اینکه تمام پروژهها در معرض هک شدن قرار دارند، اما همچنان توصیه میشود که پیش از اقدام به سرمایه گذاری در یک استخر نقدینگی، تحقیقات کاملی را انجام دهید. این تحقیق و اهتمام لازم انجامشده، باعث حفاظت شما در برابر هک و دیگر خطرات میشود. همچنین از ممیزی شدن پروژه مورد نظر به صورت منظم توسط سازمانهای مستقل اطمینان حاصل کنید .
تفاوت لیکوئیدیتی ماینینگ با استیکینگ
اولین استراتژی منفعل در کنار استخراج نقدینگی، استیکینگ نام دارد . استیکینگ در واقع بخشی از فرآیند یک الگوریتم اجماع است که به کاربران اجازه میدهد داراییهای ارز دیجیتال خود را به عنوان نوعی وثیقه در الگوهای اثبات سهام (PoS) بهکار بگیرند .
با اینکه ماینرها برای رسیدن به اجماع در بلاک چینیهای مبتنی بر اثبات کار (PoW) از مقدار قدرت محاسباتی مشخصی استفاده میکنند، اما در PoS سرمایهگذاران دارای مقدار رمز ارز استیکشده بیشتر، بهعنوان اعتبارسنج برای تایید تراکنشهای شبکه انتخاب خواهند شد. الگوریتمهای اثبات سهام در کنار بهبود کارایی انرژی نسبت به الگوریتمهای اثبات کار، فرصتهای کسب پاداش منحصربهفردی را نیز به ارمغان آوردهاند. افراد دارای ارزهای استیکشده بیشتر پاداش بالاتری هم خواهند داشت، که این مورد مشابه لیکوئیدیتی ماینینگ است .
یکی دیگر از مزایای استیکینگ، کمتر بودن ریسکها و خطرات است. با اینکه در استیکینگ شکست پروژه و خطر لیکوئیدیتی هم وجود دارد، اما ریسکهای استخراج نقدینگی بیشتر است. مثلا، کلاهبرداری راگ پول فقط در لیکوییدیتی ماینینگ دیفای امکانپذیر است .
جمعبندی
با درک کامل لیکوییدیتی ماینینگ و مزایا و ریسکهای بالقوه آن، باید برای استراتژی سرمایه گذاری خود در استخرهای نقدینگی دست پرتری استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ داشته باشید. با انتخاب رویکرد مناسب، میتوانید به بازدههای بالاتر دست یافته و پورتفوی خود را تقویت کنید. با اینکه استراتژیهای سرمایه گذاری منفعل دیگری برای کسب سود وجود دارد، اما لیکوئیدیتی ماینینگ بهترین روش پیادهسازی است .
برچسب: استخر نقدینگی
حقایق مهم ارز دیجیتال Reef
ریف فایننس چیست؟
ریف (Reef) یک ارزدیجیتال جدید که در بین طرح های موفق (DeFi) به دنیای کریپتوکارنسی معرفی شده است. رمزارز این پلتفرم نیز با نام (Reef) در بازار خرید و فروش می شود. این ارز دیجیتال در بستر پلتفرم ارز پولکادات عرضه شده است و همچنین امکان معاملات بین زنجیره ای را نیز فراهم می کند. این طرح قدمت زیادی ندارد و یک ارز جدید و نوظهور محسوب می شود اما با این حساب در حال حاضر در رتبه ۱۶۴ بازار کریپتو جای دارد. این ارز دیجیتال فعالیت های خود را در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ آغاز کرد. این پروتکل، آلبومی از خدمات بیشمار دیفای را در یک محصول ارائه کرده است. این طرح می خواهد مسئله عدم وجود نقدینگی در نوع غلط اداره منابع مالی نامتمرکز را با متصل شدن به صرافی های متمرکز مانند بایننس بر طرف کند.
باید بدانید که ارز دیجیتال ریف برای سرمایه گذارانی ابداع شده است که به راحتی با تاکتیک های مدیریت دارایی و سرمایهگذاری کنار نمیآیند؛ ریف برای اینگونه کاربران بسیار مفید واقع شده است. از طرفی دیگر یکی از اهداف اصلی توکن ریف، حذف هزینه های اضافی بلاک چین است تا بتواند هزینه حاصل از آن را تا حد نسبتا زیادی کاهش دهد، همچنین Reef به شکلی طراحی شده است تا ادعای برخی از کارشناسان مبنی بر غیرقابل استفاده بودن پروتکل های دیفای را به چالش بکشد. از جمله اینکه یکی از وظایف اصلی این شبکه این است که دیفای را برای اشخاص بیشتری در دسترس کامل و آسان قرار دهد.
همانطور که بالا اشاره شد، رمز ارز ریف توسط به روز ترین (BLOCKCHAIN) مرتبط با شبکه Polkadot راه اندازی شد و نحوه استفاده از آن با بهره گیری از روش اثبات سهام یا همان Proof Of Stake انجام می شود. مدیریت و اداره این شبکه بر عهده ریف چین که از یک قرارداد هوشمند پشتیبانی می کند، صورت می گیرد.
ویژگی هایی که Reef را خاص می کند:
بهره مندی از استخر نقدینگی واحد
استفاده ارز دیجیتال ریف از سیستم کنترل غیر متمرکز
ترکیب پلتفرم های متفاوت
مقیاس پذیری بالا در ساختار شبکه ریف
امنیت شبکه ریف فایننس
شبکه Reef تحت شیوه امنیتی مشترک توسط رمز ارز محبوب «DOT» کنترل می شود. این مسئله موجب انعطافپذیری این پلتفرم شده است. همچنین، در بنیاد ریف یک سازمان نا متمرکز مستقل وجود دارد که به وسیله هولدر های رمز ارز ریف اداره می شود. در ساز و کار این ارز دیجیتال تمام امور مالی به صورت غیرمتمرکز شکل گرفته است، به این معنا که کنترل تراکنش های این سیستم بین افراد مختلف و کاربران این شبکه توزیع شده و خبری از دخالت بانک ها و یا نهاد های سازمانی در امور این شبکه نیست. در واقع هیچ سازمانی اجازه دسترسی و کنترل معاملات شما را ندارد و نمی تواند مانع فعالیت های آزادانه شما شود.
ریف (Reef) به طور کلی
در بازار های سرمایه مخصوصا بازار کریپتو پیش بینی ها و تخمین هایی که از وضعیت ارز در آینده گفته می شود همواره با رخ داد اتفاقات غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی همراه است. اما با این حساب نیز می شود با در نظر گرفتن شواهد علمی و تحلیل های متفاوت و برسی داده های گوناگونی و تغییرات قیمتی که از شرایط ارز دریافت می شود، می توان وضعیت آن را در آینده پیش بینی کرد. با این وجود ارز ریف به طور کلی به یکی از پروژه های خوب و آینده دار بازار تبدیل شده است. ریف را می توان به عنوان یک پروژه قوی همراه با یک چارت بسیار خوب معرفی کرد، چرا که در هفته های پیش روی پیش بینی می شود که بازدهی بسیار خوبی داشته باشد. همچنین با پیشرفت روز به روز صرافی های نامتمرکز و ارائه استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ طرح های مختلف بر پایه بلاکچین، همه اینها نشانه های مستندی از آینده رو به رشد این ارز به ما می دهد. به همین دلیل می توانید Reef را جزو گزینه های مناسب سرمایه گذاری برای اهداف درامد زایی بلند مدت انتخاب کنید.
دیفای ( DeFi ) چیست؟
امروزه بحث دیفای ( DeFi ) در حوزه کریپتو بسیار داغ است و در حال ایجاد امواجی است که میتواند اساساً نحوه عملکرد مشاغل محلی و چندملیتی را تغییر دهد.
DeFi برای مبتدیان
قبل از پرداختن به امور مالی غیرمتمرکز، درک مفهوم عدم تمرکز ضروری است. به طور سنتی، تراکنشهای مالی از طریق شخص ثالث قابلاعتماد (معمولاً یک بانک یا مؤسسه مالی) انجام میشود. درحالیکه انجام این عملیات فوقالعاده کارآمد هست اما زمینه را برای حملات عظیم هکرها باز میگذارد که نقطه شکست آن محسوب میشود.
باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشیم که نگرانیهای زیادی برای سرمایهگذاران وجود دارد و حتی آرامترین معامله گران نیز نگران امنیت داراییهای خود هستند.
تمرکززدایی تضمین میکند که حتی اگر یک نقطه در شبکه مورد حمله قرار گیرد، میتواند از طریق اجماع اکثریت بین افراد دیگر به کار خود ادامه دهد و وجوه همه را ایمن نگه دارد. همچنین تضمین میکند که اقدامات نمیتوانند سانسور شوند، زیرا هیچ نهاد مرکزی شبکه را کنترل نمیکند.
محبوبترین شبکه غیرمتمرکز و ارز دیجیتال امروزی بیتکوین است که بر اساس فناوری بلاکچین اجرا میشود. بیتکوین یکی از اساسیترین ارزهای دیجیتال موجود است که امکان تراکنشهای همتا به همتا و تعداد کمی از برنامههای مالی را فراهم میکند.
DeFi در بیشتر موارد به شبکه بلاکچین دیگری به نام اتریوم وابسته است که امکان برخی ویژگیهای اضافی مانند اجرای برنامههای غیرمتمرکز را فراهم میکند. تقریباً همه برنامههای مالی غیرمتمرکز در بستر بلاکچین اتریوم اجرا میشوند.
اتریوم و قراردادهای هوشمند
اتریوم یک محیط مجازی ایجاد کرده است که به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند که این محیط، ماشین مجازی اتریوم (EVM) نامیده میشود. این ویژگی به قراردادهای هوشمند اجازه میدهد تا بدون نیاز به پیچیده استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ شدن بیش از حد، عملکرد بیشتری داشته باشند. در واقع EVM یک ماشین مجازی کامل تورینگ که اجرای کد را دقیقاً همانطور که در نظر گرفته شده امکانپذیر میکند. این محیط، محیطی اجرایی و تعاملی برای هر قرارداد هوشمند است.
برای مثال، فرض کنید شخصی پس از گذاشتن مقدار مشخصی بهعنوان وثیقه، پول قرض کرده است. در آن صورت، یک قرارداد هوشمند میتواند تضمین کند که وامدهنده نگهبانی وثیقه را تا زمان بازپرداخت وام حفظ میکند. امکان اجرای برنامهها بر روی یک شبکه غیرمتمرکز، اتریوم را «کامپیوتر جهانی» نامیده است و درحالیکه هنوز راه زیادی تا رسیدن به این عنوان در پیش دارد، فضای DeFi از وجود آن رونق مییابد.
با استفاده از قراردادهای هوشمند، توسعهدهندگان انواع برنامههای غیرمتمرکز (DApps) را ایجاد کردهاند که مانند برنامههای مالی معمولی هستند، با این تفاوت که بهجای سرور مرکزی روی شبکهای از رایانههای توزیع شده اجرا میشوند.
برنامههای غیرمتمرکز
برخلاف بیتکوین، شبکه اتریوم به DApps اجازه میدهد تا توکنهای خود را برای پرداختهای درونبرنامهای صادر کند که به استاندارد توکن ERC-20 پایبند است. هزاران مورد از این توکنهای ERC-20 در اتریوم وجود دارد، و اگرچه عملاً هرکسی میتواند آنها را ایجاد کند اما بسته به کاربردشان و برنامههایی که ارائه میکنند، ارزش دارند.
بااینحال، برای اجرای کد در شبکه، کاربران ملزم به پرداخت هزینهای به نام «سوخت» هستند. این «سوخت» در توکن بومی اتریوم اندازهگیری میشود و اساساً هزینههای محاسباتی برای کد اجرا شده را پوشش میدهد. آن را بهعنوان کارمزد تراکنش، برای انجام هر عملی در بلاکچین در نظر بگیرید.
انواع DAppها از ماشینهای قمار گرفته تا پلتفرمهای توسعه وجود دارد. امور مالی غیرمتمرکز زیرمجموعهای از این برنامههای کاربردی است که بهصراحت به وام دادن و استقراض وجوه کمک میکند.
پیشنهادهای DeFi
تقریباً هرکسی تنها با یک گوشی هوشمند و اتصال به اینترنت میتواند به خدمات بانکی دسترسی داشته باشد. علاوه بر این، به دلیل معماری غیرمتمرکز، DeFi در اطراف محدودیتها و مشکلات مختلف خدمات مالی متمرکز، مانند نداشتن نقطه شکست واحد، مقاومت در برابر سانسور و چارچوبهای کنترلی توزیع شده اساسی کار میکند.
DeFi که در شبکههای بلاکچین اجرا میشود، انواع موارد استفاده را فعال میکند، از جمله مواردی که قبلاً امکانپذیر نبودند. شبکههای بلاکچین نیز تغییرناپذیر هستند و دستکاری سیستم برای جعل سوابق تراکنشها غیرممکن است.
DeFi به طور بالقوه میتواند نحوه عملکرد سیستمهای اقتصادی جهانی را تغییر دهد و آنها را ایمنتر، کارآمدتر و در دسترس تر کند. بااینحال، همه قانع نشدهاند و هنوز تحقیقات و توسعه زیادی برای دستیابی به مخاطبان اصلی وجود دارد. همانطور که گفته شد، اگر رشد DeFi در چند سال گذشته اتفاقی باشد، آینده غیرمتمرکز میتواند نزدیکتر از حد انتظار باشد.
DeFi برای افراد متوسط
تأمین مالی غیرمتمرکز، در هسته خود، سیستمی است که بهطرفهای مختلف امکان میدهد بدون هیچ واسطهای تجارت کنند. این بدان معناست که هیچ واسطهای مانند بانکها و سایر مؤسسات مالی از تراکنشهای شما کوتاهی نمیکند و این هزینههای سربار پایین، تجربهای در دسترس و مقرونبهصرفه را برای کاربران نهایی فراهم میکند.
بسیاری از مشکلاتی که دیفای برای حل آن تصمیم میگیرد از جنس همان مشکلاتی است که بلاکچین در تلاش است با آن مقابله کند. بااینحال، در جایی که بلاکچین زیرساختی را برای توزیع خدمات مالی به یک پایگاه کاربر غیرمتمرکز ارائه میدهد، DeFi همان چیزی است که کاربران با آن تعامل دارند.
اگر بلاکچین بانک است، پروتکلهای DeFi خدمات آن هستند، اما تشبیه بلاکچین به اینترنت بسیار سادهتر است، زیرا محصولات دیفای خدمات آنلاین مانند PayPal و LendingClub را ارائه میکنند.
بااینحال، علیرغم تاکید زیاد بر تمرکززدایی، اکثر داراییهای دیجیتال هنوز از طریق واسطههای متمرکز معامله میشوند. اینها مشابه بورسها هستند، جایی که سرمایهگذاران، کارگزاران و معاملهگران پیشنهادها و درخواستهای خود را برای تعامل با بازار ارائه میکنند.
این سیستمها فوقالعاده کارآمد هستند و میلیونها تراکنش به ارزش میلیاردها دلار را به طور منظم مدیریت میکنند، اما برخی از مسائل را هم به وجود میآورند. یکی این که صرافی متمرکز بازار را تا یک نقطه شکست باز میکند. این فقط یک مشکل تئوری نیست، زیرا مقادیر زیادی سرمایه از طریق حملات سایبری و هک از صرافیها خارج میشود.
وقتی چند سال پیش DeFi برای اولینبار به دنیا معرفی شد، به علت جدید و نوظهور بودن مفهوم مبادله غیرمتمرکز، هیجانزده شدن در مورد آن سخت بود. صرافیهای متمرکز از یک دفتر سفارش برای پیگیری تعداد زیادی از سفارشهای بازار انجامشده بر روی پلتفرم استفاده میکنند و شبیهسازی این مدل در یک محیط غیرمتمرکز حتی برای بزرگترین حامیان بلاکچین هم سخت، ناکارآمد و غیر جذاب است.
این مشکلات عمدتاً به این دلیل است که صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) فاقد نقدینگی ارائهشده توسط همتایان متمرکز خود هستند که تضمین میکند سفارشها با استخدام بازارسازانی که از پرکردن شکافهای موجود در دفتر سفارش سود میبرند، انجام میشود. بااینحال، با معرفی بازارسازان خودکار (AMM) در صرافیهای غیرمتمرکز در سال گذشته، این پلتفرمها بسیار قابلاستفادهتر شدهاند.
برخلاف بازارسازان معمولی، AMMها افراد یا شرکتها نیستند، بلکه قراردادهای هوشمندی هستند که مجموعه نقدینگی دو یا چند توکن را مدیریت میکنند. بهجای یافتن شکافهایی برای کسب سود از درون اسپرد پیشنهادی کتاب سفارش، DEXهای مبتنی بر AMM به شیوهای منحصربهفرد عمل میکنند و به کاربران اجازه میدهند توکنها را به استخرهای نقدینگی سپرده و برداشت کنند، جایی که قیمتها بر اساس نسبت بین توکنها در بازار تعیین میشوند. استخر.
مشارکتکنندگان در استخر بهعنوان ارائهدهندگان نقدینگی یا LP شناخته میشوند و با کاهش کارمزد معاملات پلتفرم به ادامه دادن نقدینگی تشویق میشوند. این DEXها را به پیشنهاد بسیار جذابتری تبدیل میکند و طیف وسیعی از خدمات را که قبلاً غیرممکن تلقی میشدند، مانند وام دادن، وام گرفتن، و حتی خدماتی که مشابهی در دنیای متمرکز ندارند، امکانپذیر میکند.
ریسک در DeFi
ارزش بازار سهام جهانی، یعنی ارزش کل تمام سهام، اوراق قرضه و سایر داراییهای فروخته شده در بازارهای مالی، در حال حاضر حدود ۸۰ تریلیون دلار است. این هنوز ۴۰ برابر بزرگتر از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال و بیش از هزار برابر بیشتر از ارزش کل ETH قفل شده در دیفای است.
سرمایهگذاری در هر چیزی ممکن است نوعی ریسک را متحمل شود و دیفای از این قضیه مستثنی نیست. داراییهای دیجیتال به طور مشهوری بیثبات هستند، و احتمال ازدستدادن کل سرمایهگذاری شما وجود دارد. برای ارائهدهندگان نقدینگی در DEXهای مبتنی بر AMM، نوسان میتواند یک مشکل بزرگتر باشد که به طور بالقوه منجر به چیزی به نام “ازدستدادن دائمی” میشود.
ازآنجاییکه AMMها ارزش یک توکن را بر اساس نسبت آن نسبت به توکن دیگری در همان استخر پیدا میکنند، افت ناگهانی قیمت میتواند باعث ضررهای بیحدوحصر برای LPهایی شود که توکنها را صرف نگهداشتن آنها میکنند. بهعنوانمثال، در مارس ۲۰۲۰، ارزش توکن LINK Chainlink بیش از ۷۰۰٪ افزایش یافت، درحالیکه LPs برای استخر LINK/ETH AMM ، نرخ درصد سالانه ۵۰٪ را گزارش کرد.
علاوه بر این، خطر کلاهبرداری از کاربرانی که جذب پروژههای پرزرقوبرق میشوند نیز در این فضا وجود دارد.
DeFi برای کارشناسان
دیفای ممکن است به افراد اجازه دهد تا در یک محیط کاملاً غیرقابلاعتماد با یکدیگر تجارت کنند، اما قدرت واقعی آن در این است که چگونه میتواند ویژگیهای بازار شبکه را برای مشارکتکنندگانش کنترل کند. حاکمیت، بخش بزرگی از پروتکلهای DeFi است و به افراد درگیر اجازه میدهد تا ویژگیهای مختلف شبکه، از جمله نرخ بهره، پارامترهای استیکینگ و موارد دیگر را تعیین کنند.
در مارس ۲۰۲۰، ارزش کل ETH قفل شده (TVL) در سیستمعاملهای DeFi فقط ۷۰۰ میلیون دلار بود. امروزه، نزدیک به ۸۱ میلیارد دلار دارایی در پلتفرمهای غیرمتمرکز قفل شده است (آوریل ۲۰۲۲)، و بیشتر این رشد را میتوان به هیاهوی ایجاد شده توسط “کشت سود” نسبت داد . ییلد فارمینگ را میتوان فرایندی دانست که در آن کاربران نقدینگی پروتکلهای دیفای را تأمین میکنند و بهعنوان پاداش، معمولاً بهصورت توکن پیشنهادی پلتفرم پاداش میگیرند
در ژوئن سال گذشته، بازار اعتبار Compound DeFi شروع به توزیع توکن COMP بومی خود برای وامگیرندگان و وام دهندگان روی پلت فرم کرد. با افزایش تقاضا برای این توکن، مردم بهسرعت دریافتند که وام دادن توکن COMP میتواند سود بیشتری را علاوه بر کارمزد معاملاتی که قبلاً از ارائه نقدینگی به پلتفرم کسب کرده بودند، ایجاد کند. اینجا جایی بود که کشت سود (که گاهی اوقات استخراج نقدینگی نامیده میشود) شروع شد.
کشت سود یا استخراج نقدینگی
برای درک بهتر این موضوع، بیایید مفهوم استخرهای نقدینگی را دوباره بررسی کنیم. در صرافیهای غیرمتمرکز مبتنی بر AMM، هرکسی میتواند با استفاده از یک جفت توکن و واریز هر دوی آن به نسبت برابر، یک استخر ایجاد کند.
برای مثال، فرض کنید یک استخر برای جفت ارز ETH/USDT وجود دارد. در حالت ایدهآل، اگر استخر دارای ارزش برابر USDT و ETH باشد، به این معنی که اگر میخواهید یک اتریوم بخرید، باید مقدار USDT معادل ۱ توکن اتر را واریز کنید.
پلتفرمهای دیفای با ارائه توکنهای حاکمیتی، کاربران خود را تشویق میکنند تا نقدینگی را برای پلتفرم فراهم کنند. با ایجاد استخرهای بزرگتر، تأثیری که یک خرید یا فروش میتواند روی قیمتهای توکن داشته باشد، از بین میرود. بااینحال، آنها هنوز در معرض نهنگهایی هستند که موقعیتهای مهمتری دارند، اما این بهاندازه استخر نقدینگی نیز بستگی دارد.
توکنهای حکومتی و DAO
توکنهای حکومتی مفهوم جدیدی نیستند و از زمان رونق ICO در سال ۲۰۱۷ مورداستفاده قرار گرفتهاند. علاوه بر اینکه به دارندگان این توکن، برای پیشنهادهای ارائه شده در یک پلت فرم خاص حق رأی داده میشود، به کاربران نیز امکان میدهند تغییراتی را در پروتکل پیشنهاد دهند و امکان ایجاد سازمانهای مستقل غیرمتمرکز را فراهم کنند.
DAOها شبکههای غیرمتمرکز که دارای خزانهای از سرمایه هستند که توسط گروهی از افراد توزیع شده و غیرمرتبط اداره میشود. شرکتکنندگان میتوانند در مورد نحوه تخصیص پول شبکه توسط خزانهداری رأی دهند و خود DAO میتواند با افراد دیگر، شرکتهای خصوصی یا حتی سایر DAOها قرارداد ببندد.
اکوسیستم دیفای سریعتر از آنچه سرمایهگذاران میتوانند واکنش نشان دهند در حال گسترش است. بااینحال، تقریباً تمام پلتفرمهای دیفای بر روی اتریوم راهاندازی میشوند که برتری قابلتوجهی نسبت به رقبا دارد. درحالیکه این لزوماً جای نگرانی نیست، ازآنجاییکه اتریوم با سایر شبکههای بلاکچین قابل همکاری نیست، تقریباً تمام سرمایه در پلتفرمهای دیفای روی یک شبکه متمرکز است.
ارتباط زنجیرهای در دیفای
قابلیت استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ همکاری مرز بعدی برای DLT است و در حال حاضر صنعت شاهد تلاشهای متمرکز با پروژههایی مانند کاردانو، پولکادات و پالیگان است که سیستمهایی را ایجاد میکنند که شبکههای غیرمتمرکز را قادر میسازد هم اطلاعات و هم ارزش را بدون دخالت شخص ثالث قابلاعتماد مبادله کنند.
بااینحال، هر تلاشی برای ایجاد قابلیت همکاری پلتفرمهای DeFi به روشی متفاوت به مشکل برخورد میکند و هنوز هم پیچیدگیهای زیادی وجود دارد که نیاز به برطرفکردن دارند. شبکهای از بلاکچینها به توزیع سرمایه در شبکهها و پروتکلهای متعدد کمک میکند و بازار را غیرمتمرکزتر و در دسترس تر میکند.
قابلیت همکاری یک ویژگی حیاتی است که در نهایت به بلاکچین راه پیدا میکند. درست مانند نحوه ایجاد پروتکل استاندارد TCP/IP برای کامپیوترها که با برقراری ارتباط از طریق اینترنت، منجر به تعداد زیادی محصول و خدمات آنلاینی شد که ما امروزه میشناسیم. یک استاندارد قابل همکاری تنها شروع سفر صنعت برای تبدیل دیفای به پلتفرم غالب برای تراکنشهای مالی و خدمات در سراسر جهان خواهد بود.
دیدگاه شما