تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله


معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس ممکن است اردر خرید EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ را به همراه اردر حد ضرر در ۱.۱۴۸۵ اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به ۱۵ پیپ محدود می کند.

چگونه حداقل مبلغ مورد نیاز برای باز کردن معامله محاسبه کرد؟

ارز پایه - ارزی که در جفت ارز در سمت چپ نوشته می‌شود، برای مثال:

  • در EURUSD - ارز پایه EUR است؛
  • در USDJPY - ارز پایه USD است؛
  • در GBPJPY - ارز پایه GBP است.

پس از محاسبه میزان موجودی الزامی به ارز پایه باید این مبلغ را به ارز پایه حساب تبدیل کرد (به نرخ تبدیل ارز هنگام باز کردن معامله) - به USD و یا EUR

مثال شماره یک محاسبه موجودی الزامی برای تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله معامله با جفت ارز.

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار معامله - جفت ارز EURUSD
  • ارز پایه — EUR
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 100,000 EUR
  • لوریج — 1:100
  • نرخ تبدل ارز EURUSD هنگام باز کردن معامله — 1.35400
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract / Leverage = 0.1 × 100,000 EUR / 100 = 100 EUR
  2. میزان بدست آمده را به ارز پایه حساب (USD) تبدیل می‌کنیم. اگر USD در جفت ارز در سمت چپ نوشته شده است، مبلغ محاسبه شده را باید به نرخ تبدیل ارز تقسیم کرد، در غیر این صورت باید ضرب کرد: Margin = 100 EUR × 1.3540 = 135.40 USD.
  3. موجودی مورد نیاز برابر است با 135.400 USD.

مثال شماره دو محاسبه موجودی الزامی برای جفت ارز متقاطع (cross currency)

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار معامله - جفت ارز AUDCAD
  • ارز پایه — AUD
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 100,000 AUD
  • لوریج — 1:500
  • نرخ تبدیل ارز AUDCAD هنگام باز کردن معامله — 0.99484
  • نرخ تبدیل ارز AUDUSD هنگام باز کردن معامله — 0.78373
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract / Leverage = 0.1 × 100,000 AUD / 100 = 100 AUD
  2. این مبلغ را به ارز پایه حساب تبدیل می‌کنیم (USD). در این صورت باید از نرخ تبدیل ارز AUDUSD را در زمان باز کردن معامله استفاده کرد. Margin = 100 AUD × 0.78373 = 78.373 USD.
  3. موجودی مورد نیاز برابر است با 78.373 USD.

موجودی الزامی برای باز کردن معامله با فلزات با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

Margin for spot metals = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage, where:

  1. Spot metals Margin — موجودی الزامی
  2. V (lots) — حجم معامله به لات
  3. Contract — حجم هر یک لات
  4. Leverage — لوریج و یا اهرم

مثال محاسبه موجودی الزامی برای بازکردن معاملات

اطلاعات برای محاسبه:

  • ابزار معامله فلز XAUUSD
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 100 اونس
  • لوریج — 100
  • نرخ XAUUSD هنگام باز کردن معامله (Market Price) — 1,332.442
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله V (lots) × Contract × Market Price / Leverage = 0.1 × 100 × 1,332.442 / 500 = 26.648 USD
  2. موجودی مورد نیاز برابر است با 26.648 USD.

موجودی مورد نیاز برای CFD برای شاخص‌ها و کالا با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

CFD Margin = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage، در اینجا:

  1. CFD Margin — موجودی مورد نیاز
  2. V (lots) — حجم معامله به لات
  3. Contract — حجم هر یک لات (حجم ابزار تجاری در معامله)
  4. Leverage — لوریج و یا اهرم

مثال محاسبه موجودی الزامی برای معاملات CFD با شاخص‌ها و کالاها

اطلاعات برای محاسبه:تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله

  • ابزار تجاری (شاخص) — SPX500
  • حجم معامله (V، لات) — 0.1
  • حجم معامله — 10 USD
  • لوریج — 1:50
  • نرخ SPX500 هنگام بازکردن معامله (market price) — 2,804.5
  • ارز پایه حساب — USD
  1. Margin = V (lots) × Contract × Market Price / Leverage = 0.1 × 10 × 2,804.5 / 50 = 56.90 USD
  2. موجودی مورد نیاز برابر است با 56.90 USD.

مثال محاسبه موجودی الزامی برای معاملات CFD برای ارزهای رمزنگاری

اطلاعات برای محاسبه:

نرخ XAUUSDهنگام بازکردن معامله (market price) 1697.48

حد ضرر (Stop-Loss) در فارکس چیست؟

stop-loss-in-Forex

از اردر حد ضرر (stop loss) زمانی در بروکر فارکس استفاده می شود که بخواهید یک معامله پس از رسیدن به یک قیمت خاص بسته شود. به عبارت دیگر، از اردر حد ضرر به منظور کاهش ضرر معامله گر در یک پوزیشن معاملاتی باز استفاده می شود. این ابزار زمانی مفید است که برای نظارت بازار در مقابل کامپیوتر تان حضور نداشته باشید. این مقاله به ضرورت حد ضرر، نحوه ی تنظیم و همچنین چگونگی محاسبه ی آن می پردازد.

چرا استفاده از حد ضرر (stop- loss) در تجارت فارکس بسیار مهم است؟

اولین سؤال منطقی برای پاسخ دادن این است که – حد ضرر در فارکس نشان دهنده ی چیست؟ به طور خلاصه، حد ضرر اردری است که با بروکر به منظور کاهش ضرر سرمایه گذار در یک پوزیشن اجرا می شود. اردر حد ضرر را می توان در پوزیشن های خرید (Long) و فروش (Short) قرار داد.

اردر حد ضرر احساسات تأثیر گذار بر تصمیمات تجاری را حذف می کند . این به ویژه زمانی مفید است که فرد نمی تواند بر پوزیشن نظارت کند. حد ضرر در فارکس به دلایل بسیاری اهمیت دارد، اما دلیل ساده ای وجود دارد که در اینجا شایان ذکر است – هیچ کس نمی تواند آینده بازار فارکس را به طور دقیق پیش بینی کند. مهم نیست که تنظیمات تجاری تا چه اندازه قدرتمند است یا تا چه حد اطلاعات به یک ترند خاص اشاره دارد.

قیمت های آینده در بازار ناشناخته بوده و هر معامله ورودی یک ریسک است. معامله گران فارکس ممکن است در نیمی از موارد با بیشتر جفت ارزها موفق شوند، اما به دلیل مدیریت پول بسیار ضعیف هم چنان متحمل ضرر مالی شوند. مدیریت پول نادرست منجر به پیامدهای ناخوشایند می شود. برای جلوگیری از آن، فرد باید نحوه ی محاسبه و قرار دادن حد ضرر در تجارت فارکس را بداند.

نحوه ی تعیین اردر حد ضرر (stop- loss):

معامله گران فارکس می توانند با انتظار تخصیص حد ضرر – و نه حرکت دادن و تغییر حد تا زمانی که معامله به قیمت توقف برسد – در یک قیمت ثابت حد ضرر را تعیین کنند. به علاوه، راحتی این مکانیسم توقف به دلیل سادگی آن است.

اردر حد ضرر توسط معامله گران به منظور کاهش ریسک یا حفظ بخشی از سود موجود در یک پوزیشن تجاری اجرا می شود. هر گاه معامله ای انجام می شود، اردر حد ضرر به عنوان یک گزینه در پلتفرم متاتریدر ارائه شده و می توان آن را در هر زمان تغییر داد.

معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس ممکن است اردر خرید EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ را به همراه اردر حد ضرر در ۱.۱۴۸۵ اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به ۱۵ پیپ محدود می کند.

اردر حد ضرر ابزار مدیریت پول بسیار مهمی برای معامله گران است.

زمانی که یک معامله سود دهی متوسطی دارد معامله گر معمولاً اردر حد ضرر را تغییر داده و آن را به پوزیشنی حرکت می دهد که در آن بخشی از سود معامله حفظ شود. در ادامه مثال قبل، فرض کنید که پس از خریدن EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ ، قیمت به مقدار ۱.۱۶۰۰ بالا برود . در این زمان، معامله گر ممکن است اردر حد ضرر خود را به ۱.۱۵۴۰ بالا ببرد تا به طور تقریبی نیمی از سود موجود را در صورت روند نزولی بازار حفظ کند .

گاهی معامله گران از اردر Trailing Stop استفاده می کنند تا به طور خودکار اردر حد ضرر خود را با توجه به افزایش قیمت بازار به سطح بالاتری افزایش دهند. می توانید به راحتی اردر Trailing Stop را در متاتریدر تنظیم کنید. کافی است که مقدار پیپ یا دلاری که می خواهید حد ضرر در پشت بازار صعودی حرکت کند را تعیین کنید.

همچنین با استفاده از مثال EUR/USD، اگر معامله گر یک اردر Trailing Stop تعداد ۵۰ پیپ تعیین کند، زمانی که بازار به ۱.۱۶۰۰ برسد، حد ضرر به صورت خودکار به ۱.۱۵۵۰ تغییر خواهد کرد. اگر بازار پس از آن به ۱.۱۶۲۰ برسد، حد ضرر به ۱.۱۵۷۰ افزایش خواهد یافت.

اردر Trailing Stop همگام با حرکت معاملات به نفع معامله گر حرکت می کند تا ریسک اشتباه در یک معامله را کاهش دهد. درباره Trailing Stop در فارکس بیشتر بدانید.

محاسبه قراردادن حد ضرر (stop- loss)

اجرای حد ضرر را می توانید به ۲ روش محاسبه کنید: برحسب پیپ های تحت ریسک و دلارهای تحت ریسک

دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.

برای مثال EUR/USD شما ۵ پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن ۵ میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:

پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)

در معرض ریسک ۶x$1×5 = $30

پیپ های تحت ریسک هم مهم هستند اما بهتر است از آن به عنوان اطلاعات کمکی استفاده شود. به عنوان مثال، اگر توقف شما در X و معامله ورودی تان در y قرار داشته باشد محاسبه تفاوت به شرح زیر خواهد بود:

Y منهای X = پیپ های تحت ریسک

اگر جفت ارز EUR/USD را در ۱.۵۶۹ با حد ضرر ۱.۵۷۵ بفروشید در این صورت در هر لات ۶ پیپ تحت ریسک خواهید داشت.

این در صورتی به شما کمک می کند که بخواهید به کسی نشان بدهید اردرهای شما در کجا قرار دارند و فاصله حد ضرر تا قیمت ورودی تان چقدر است.

ریسک حساب تان را کنترل کنید

دلارهای تحت ریسک باید تنها بخشی از کل موجودی حساب تجاری تان باشد. به طور معمول، مبلغ تحت ریسک باید کمتر از ۲ درصد و به طور مطلوب کمتر از ۱ درصد از موجودی حساب تان باشد.

به عنوان مثال، اگر یک معامله گر فارکس یک اردر حد ضرر ۶ پیپ قرار دهد و ۵ میکرولات معامله کند این امر معامله را ۳۰ دلار در معرض ریسک قرار تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله می هد. حالا اگر بخواهد ۱ درصد ریسک کند، برای ریسک ۳۰ دلار در یک معامله به چه میزان موجودی احتیاج دارد؟ به این ترتیب به ۳۰۰۰$ = ۱۰۰×۳۰ موجودی نیاز دارد. برای ریسک ۳۰ دلار، معامله گر حداقل به ۳۰۰۰ دلار موجودی نیاز دارد تا ریسک حساب را به حداقل برساند.

از این طریق می توانید به سرعت محاسبه کنید که برای هر معامله چقدر ریسک خواهید کرد. اگر موجودی حساب تان ۵۰۰۰ دلار باشد به این ترتیب ($۵۰۰۰/۱۰۰= $۵۰) در هر معامله می توانید ۵۰ دلار ریسک کنید. اگر موجودی حساب تان ۳۰۰۰۰ دلار باشد می توانید تا سقف ۳۰۰ دلار در هر معامله ریسک کنید، اما ممکن است بخواهید کمتر از آن ریسک کنید.

کلام آخر درباره حد ضرر

همیشه از حد ضرر استفاده کرده و برای تعیین موقعیت مناسب برای اردر حد ضرر استراتژی تان را بررسی کنید. بسته به استراتژی، ممکن است پیپ تحت ریسک تان در هر معامله متفاوت باشد. دلیل آن این است که حد ضرر باید به صورت استراتژیک برای هر معامله تعیین شود.

حد ضرر تنها در صورتی باید اعمال شود که پیش بینی شما در رابطه با جهت بازار نادرست باشد. باید پیپ های تحت ریسک خود را در هر معامله بدانید زیرا به این ترتیب می توانید دلارهای تحت ریسک را محاسبه کنید. این امر در هدایت معاملات آتی شما بسیار مهم است. دلارهای تحت ریسک شما به طور مطلوب باید کمتر از ۲ درصد موجودی تجاری تان باشد تا حتی ضررهای پی در پی هم حساب تان را به طور کلی خالی نکند.

آشنایی با انواع ریسک در بازار سهام و روش های کنترل و کاهش آن

با انواع ریسک در بازار سهام و روش های کنترل و کاهش آشنا شوید

شاید تا الان و خصوصا در نصایح دلسوزانه و صبح بخیر های فرابورس و زیر نویس های هشداری تلوزیون و صحبت های مسئولین، واژه «ریسک» و «معامله پر ریسک» و یا «مدیریت ریسک» رو زیاد شنیده باشید. ریسک در هر بازار مالی وجود دارد و نمی توان منکر آن شد، سرمایه گذاران با توجه به این موضوع به دو دسته ریسک پذیر و ریسک گریز تقسیم می شوند. در این پست سعی داریم به زبانی ساده و البته به صورت جامع، به مفهوم ریسک و انواع ریسک در بازار سهام و چگونه سبد کم ریسک داشته باشیم، بپردازیم.

انواع ریسک در بازار سهام

«ریسک»، در همه کارها و همه شرایط وجود دارد. در بازار بورس، هیچ یک از معاملات بدون ریسک نمی باشد. اگر حرفه ای ترین معامله گر و تحلیلگر هم باشید، باز هم همواره عدم قطعیت ها و ریسک هایی در مسیر شما وجود داره. حتی اگر علم غیب هم داشته باشید و با یقین کامل از رشد یا ریزش سهمی صحبت کنید، احتمالاً دقیقاً وقتی قرار است معامله کنید، هسته ای از بورس یا سایت کارکرد هنگ کند، یا برق بره یا حتی سهم چند دقیقه زودتر صف خرید یا صفحات فروش بشه و شما پشت صف چند میلیونی گیر کنید و امکان معامله نداشته باشید.

در هر صورت، باید ریسک را بپذیرید تا بتوانید وارد بازار سهام شوید. برخی از ریسک ها با افزایش تجزیه و تحلیل شما، کاهش یافتن منبع و برخی از سیستماتیک و ریسک خارج شدن از حیات تحلیل، به هیچ وجه قابل حذف شدن نیست. از مصوبات مختلف گرفته تا قیمت دستوری، تا لغو صادرات یک کالا یا اجازه واردات کالای دیگر و سایر راه حل های سیاسی و با این شرایط، بهترین کار، مدیریت ریسک است.

1. نا آگاهی بزرگترین ریسک بازار سهام می باشد!

در سال 99 به وضوح این مورد را درک کردید، که سهامداران زیادی به دلیل نا آگاهی و بدون آموزش وارد بازار سهام شدند و با دیدن اولین منفی وارد صف های سنگین فروش می شدند.

به قول وارن بافت “ریسک از این ناشی می شود که ندارید در حال انجام چه کاری هستید”، شاید این تعریف وارن بافت از ریسک، ساده ترین تعریف از ریسک های موجود در بازرهای مالی باشد. بسیاری از افراد هستند که همچنان حتی بدون نگاه صرف چند دقیقه زمان برای بررسی یک سهم، صرفا با یک خبر و یا یک شایعه اقدام به معامله می کنند و بدتر از آن، بسیاری از افرادی که در بورس فعال هستند، به هیچ عنوان توانایی بررسی سهمی که خریداری کردند را ندارند. این خود بزرگترین ریسک موجود در بازار است. به طور خلاصه، اگر نتوانید در چند خط یا چند دقیقه، با دلیل و منطق هدفتان از یک سرمایه گذاری را توضییح دهید، معامله ی شما معامله ای کاملا پر ریسک خواهد بود.

2. عدم بررسی وضعیت عملکرد شرکت ها

دومین ریسک بازار سهام، عدم بررسی وضعیت عملکرد شرکت ها می باشد. منظور از این جمله، لزوما تحلیل بنیادی نیست، شرکت های ورشکسته زیادی در بورس هستند. از شرکت های بازار پایه تا شرکت های زیان ده بازارهای اصلی و شرکت هایی که به نسبت سود سازی خودشون، قیمت بسیاری بالایی دارند. اگرچه تحلیل بنیادی توسط همه افراد قابل انجام نیست، اما حداقل کاری که می توانید انجام دهید این است که با بررسی ساده نسبت EPS و P/E سهام، از سهام زیان ده و سهامی که به نسبت سود زیانشان، رشد بسیار زیادی داشتند دوری کنید. به عنوان مثال، سهم تپکو که یک شرکت ورشکسته بوده است را بررسی کنید، علی رغم رشد شدید این سهم از سال 98 تا 99، از تیر 99 تا همین چند روز پیش، بیش از یک سال در صف فروش بوده است و حتی پس از 60 درصد ضرر، اجازه خروج هم نداده است.

همواره در بازار، سهامی با رشد بسیار زیاد و سهامی با ریزش های سنگین وجود دارند. شما هیچ وقت مجبور نیستید از بین بیش تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله از 600 سهم موجود در بازار، یک راست سراغ سهمی بروید که در یک ماه گذشته رشد نجومی داشته است و قیمتش در حال حاضر بالا است. در نموداری که در شکل زیر آورده شده، طبیعتا هرچه قیمت بالاتری اقدام به خرید کنید، ریسک سرمایه گذاری شما بالاتر خواهد بود. میله های زرد رنگ به صورت شماتیک ریسک سرمایه گذاری درهر نقطه را نمایش میدهد.

کنترل و کاهش ریسک سرمایه گذرای در بازار سهام

در ادامه این مقاله به روش هایی برای کنترل و کاهش ریسک سرمایه گذرای در بازار سهام می پردازیم.

تعیین ریسک تحلیلی

یک از راه های تعیین ریسک هر معامله، بررسی مهمترین حمایت ها و مقاومت های هر سهم، و پتانسیل رشد و ریزش آن سهم می باشد. چنانچه سهمی با نزدیکترین حمایت معتبر خودش فاصله کمیی داشته باشد، خرید آن سهم کم ریسک خواهد بود. در غیر این صورت، اگر فاصله سهم با حمایت بسیار زیاد باشد طبیعتا ریسک سرمایه گذاری هم بیشتر خواهد بود.

اندازه گیری ریسک تحلیلی، فرض کنید ریسکی را تحلیلی تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله کردید و در نهایت به این نتیجه رسیدید که:

  • قیمت مناسب خرید: 1000 تومان
  • حدسود: 1500 تومان
  • حد ضرر: 500 تومان

ریسک شما در این معامله، در صورت فروش در حد ضرر، برابر از دست دادن نصف سرمایه است ( 50 درصد ضرر)، و سود شما نیز برابر 50 درصد می باشد. نسبت سود به ضرر شما در این معامله عملا یک معامله شانسی است و معامله ای پر ریسک تلقیی می شود. هر چقدر این نسبت بیشتر باشد ( فاصله حد سود تا قیمت خرید، بیشتر از فاصله حد ضرر تا قیمت خرید باشد) معامله کم ریسک تر است.

کاهش ریسک با تنوع در سهام

در مثال قبل، فرض کنید کل سرمایه شما 100 میلیون تومان است و کل این سرمایه را بر روی سهم مثال قبل سرمایه گذاری کردید و حد ضرر شما 50 درصد پایین تر از نقطه خرید است. در این صورت، ریسک کل سرمایه شما 50 درصد است و عملا 50 درصد سرمایه شما در خطر است. اما چنانچه این 100 میلیون تومان را به 5 قسمت تقسیم کنید، و مثلا 5 سهم با حد ضررهای مختلف بخرید، یا قسمتی از سرمایه رو در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، ریسک کل سرمایه کاهش خواهد یافت. طبیعی است که احتمال اینکه یک خرید شما اشتباه باشد، بیشتر از این است که هر پنج خرید شما اشتباه از آب در بیاید و با تنوع در سبد سهام، ریسک کل سرمایه را کاهش میدهید.

کاهش ریسک با تنوع در صنعت

پیش تر گفتیم که تنوع در سهام تشکیل سبد سهام، باعث کاهش ریسک می شود، اما این تنوع باید اصول و قواعدی هم داشته باشد. مثلا در تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله این تنوع، شما حق ندارید پنج سهم را از یک صنعت انتخاب کنید، چرا که عملا در این صورت تنوعی در سبد شما وجود ندارد و شما عملا بر روی یک صنعت، تک سهم شده اید.

همچنین اگر سرمایه زیادی دارید، قطعا بهتر است مقداری از آن را در بازارهای موازی سرمایه گذاری کنید. حتی اگر پول کمی دارید، بهتر است برای نیازهای ضروری و یا حتی برای فرصت ها سرمایه گذاری که در آینده پیش می آید مقداری از سرمایه را در صندوق های درامد ثابت یا بانک نگهداری کنید.

همچنین خرید واحدهای صندوق سهامی میتواند کمک بسیار زیادی به کاهش ریسک سرمایه گذاری شما کند و بهتر است همیشه 20 تا 30 درصد از سرمایه تان را به یک صندوق خوب اختصاص دهید.

همه‌چیز درباره ریسک به ریوارد در بازارهای مالی

یکی از مهم‌ترین معیارهای سنجش در معاملات مالی، بررسی نسبت ریسک به ریوارد Risk to Reward Ratio است.

همه‌چیز درباره ریسک به ریوارد در بازارهای مالی

این معیار بیان‌کننده این است که در یک معامله به ازای ریسکی که متحول می‌شوید چه میزان باید سود کسب کنید.تریدرهای حرفه‌ای در تلاش‌اند میزان ریسک به ریوارد معاملات خود را افزایش دهند. در ادامه مفهوم هر عبارت را به‌صورت واضح توضیح می‌دهیم تا در هنگام معاملات خود بیشترین میزان سود را کسب کنید.

ریسک چیست؟

برای این‌که مفهوم ریسک به ریوارد را بهتر متوجه شوید، باید ابتدا مفهوم ریسک را کاملاً متوجه شوید.

تریدرها هنگام باز کردن هر معامله‌ای قطعاً برای خود یک‌میزان حد ضرر مشخصی در نظر گرفته‌اند؛ و همان‌طور که میدانید بازارهای مالی دارای نوسانات قیمتی فراوانی است و هیچ‌کس نمی‌تواند قیمت دقیق هر نماد را مشخص کند. با این اوضاع اگر ضرر کنید کاملاً طبیعی است و نباید نگران باشید؛ درواقع باید این حقیقت را بپذیرید که هیچ معامله‌ای بدون ریسکی وجود ندارد و هر آن امکان دارد سرمایه شما نابود شود.

پس معامله‌گر حرفه‌ای باید برای ضررهای خود برنامه‌ریزی کند؛ مثلاً اگر شما قصد واردکردن 1000 دلار به بازار را داشته باشید، باید 2 درصد یعنی 20 دلار حد ضرر قرار دهید. با این توضیحات باید کاملاً مفهوم ریسک را متوجه شده باشید.

مفهوم ریسک به ریوارد

خب در مثال قبل گفتیم اگر قرار باشد 1000 دلار سرمایه‌گذاری کنید، باید حد ضرر را 20 دلار در نظر بگیرید به همان میزان هم باید برای سود خود در نظر بگیرید. درواقع تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله اگر شما قرار باشد 20 دلار ضرر کنید باید یک عددی بالاتر ارز 20 دلار برای سود خود در نظر بگیرید تا بتوانیم بگوییم نسبت ریسک به ریوارد مناسب را رعایت کرده‌ایم.

درواقع اگر میزان ضرر شما از سودتان بیشتر باشد، شما در درازمدت سودی کسب نمی‌کنید.

فرض کنید استراتژی معاملاتی win rate (نرخ برد) شما، دارای ۶۰ درصد است؛ یعنی در هر 100 معامله 60 عدد با سود و 40 عدد معاملات با ضرر بسته شود. حال اگر میزان سودهای شما، کمتر از ضررهای شما باشد، به‌طور مثال به ازای ۲۰ دلار ضرر در هر معامله، حد سود شما طوری تنظیم شود که ۱۰ دلار سود بگیرید، در چنین حالتی با اینکه نرخ برد استراتژی شما بالا است، ولی درنهایت ضرر کرده‌اید.

با یک محاسبه ساده می‌توان این را ثابت کرد.

در مثالی که زده شد، ریسک به ریوارد شما، یک به نیم است.

چرا باید ریسک به ریوارد معاملاتمان را محاسبه کنیم؟

میزان ریسک به ریوارد در معاملات یک مسئله بسیار مهم و حائز اهمیت است. همه تریدرها می‌دانند بازارهای مالی بر پایه احتمالات حرکت می‌کند و هیچ‌گونه بایدی در آن وجود ندارد. پس شما به‌عنوان معامله‌گر بایستی میزان ریسک خود را مشخص کنید و تمام سعی خودتان را داشته باشید تا میزان سودهای شما از ضررها بیشتر باشد تا میزان ریسک به ریوارد صحیح برقرار ‌شود.

اگر تریدرها قبل از انجام معامله میزان ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کرده باشد، در زمان تریدر در دام ترس و استرس و طمع ناشی از نوسانات بازار نمی‌افتد. درواقع رعایت کردن ریسک به ریوارد، منجر به ایجاد یک استراتژی مستحکم و اصولی می‌شود و دیگر ترس از تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله دست دادن پول را به همراه ندارید. در ادامه به روشی ساده برای محاسبه ریسک به ریوارد می‌پردازیم.

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد کار بسیار آسانی است. هر معامله‌گر بایستی میزان حد ضرر، حد سود و نرخ برد (win rate) معامله خود را تعیین کند. برای محاسبه ریسک به ریوارد کافی است میزان حد ضرر را به میزان حد سود تقسیم کنید. البته این در حالتی است که قصد تغییر حد سود و حد ضرر را نداریم.

تفاوت Ristk to Reward و Win Rate

Ristk to Reward و Win Rate دو مفهوم مکمل یکدیگر هست که شما با داشتن این دو میزان می‌توانید بر روی معاملات یک شخص یا سیستم قضاوت کنید و متوجه شوید که آیا این تعداد از معاملات سود ده بوده است یا خیر.

مشاهده ریسک به ریوارد در متاتریدر

اگر مدت‌زمانی زیادی است مشغول معامله در بازار فارکس هستید می‌توانید با استفاده از نرم‌افزار متا تریدر میزان دقیق ریسک به ریوارد خود را بررسی کنید.

برای این کار ابتدا از تب View گزینه terminal را انتخاب کنید.

در پنجره terminal وارد تب Account history شوید.

سپس بر روی یکی از معاملات خود کلیک راست کرده و گزینه Custom period را انتخاب کنید.

حال در این قسمت باید بازه زمانی معاملات خود را مشخص کنید.

سپس بر روی OK کلیک کنید.

حال مجدداً روی یکی از معاملات خود کلیک راست کرده و گزینه save as Detailed Report را انتخاب کنید.

پس‌ازاین کار، برنامه از شما آدرسی می‌خواهد که در آن، گزارش معاملات شمارا ذخیره کند.

پس از دادن آدرس روی گزینه save کلیک کنید.

در پایان به‌صورت خودکار صفحه گزارش معاملات شما باز می‌شود.

در پایین صفحه گزارش‌ها در ردیف Average می‌توانید میانگین میزان سودها و ضررهای خود را مشاهده کنید.

برای محاسبه میانگین ریسک به ریوارد معاملاتتان در بازه زمانی که مشخصی کردید، میزان loss trade را بر profit trade تقسیم کنید.

این نسبت میزان ریسک به ریوارد شمارا می‌دهد.

هرچقدر میزان profit trade شما بیشتر از loss trade شما باشد، ریسک به ریوارد معاملات شما، بالاتر و بهتر است.

جمع‌بندی

در کل اگر به‌صورت عامیانه بخواهیم میزان نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به زیان را توضیح دهیم؛ یعنی اینکه در برابر چند درصد سود حاضر به از دست دادن چند درصد از سرمایه خود هستید و می‌توانید سرمایه خود را به خطر بیندازید؟

اگر سهمی را پیدا کردید که ازلحاظ تکنیکال و فاندامنتال عملکرد عالی داشته باشد، برای معامله بهتر است میزان ریسک به ریوارد آن را هم بررسی کنید اگر نسبت در نظر گرفته‌شده، کم‌تر از 50 درصد خوب است اما بهترین ریسک به ریوارد در معاملات نسبت یک به سه تعیین‌شده است.در بین بروکرها که می تواند از طریق آنها در بازار های مالی سرمایه گذاری کنید پیشنهاد ما روبو فارکس است.

امیدوارم به خواندن این مقاله توانسته باشیم مفهوم ریسک به ریوارد را به شما رسانده باشیم.

ریسک چیست و چگونه می توان آن را کنترل کرد؟

مدیریت ریسک

به زبان ساده ، خطر احتمال وقوع اتفاق بد را ریسک می گوییم. ریسک یعنی عدم اطمینان در مورد پیامدهای یک فعالیت در رابطه با چیزی که انسان برای آن ارزش قائل است (مانند سلامتی ، رفاه ، ثروت ، دارایی یا محیط زیست) و اغلب بر پیامدهای منفی و نامطلوب تمرکز دارد. تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. تعریف بین المللی و اکثریت مردم از خطر کردن در شرایط مختلف تاثیر عدم اطمینان بر اهداف است. در اصطلاح مالی ریسک به عنوان شرایطی تعریف می شود که در آن شما نمی دانید نتیجه کار چه می شود. ممکن است سود چشمگیری کسب کنید یا اینکه برعکس متحمل ضرر فراوانی بشوید. اگر خطر شما به جا نباشد ممکن است تمام سرمایه اصلی خود را از دست بدهید.ما معمولا در حوزه مالی این کار را با بررسی و تحلیل نمودار و ارزیابی رفتارهای بازار انجام می دهیم. در امور مالی، انحراف معیار یک معیار متداول مرتبط با ریسک پذیری است. انحراف معیار اندازه گیری نوسانات قیمت دارایی ها را در مقایسه با میانگین زمانی آنها در یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند.

به طور کلی، اگر بتوانید ریسک را کنترل کنید و به قول معروف آن را مدیریت کنید می توانید بسیار هوشمندانه تر سرمایه گذاری انجام دهید و کم تر ضرر ببینید. با شناسایی خطر هایی که می توانند در هر شرایط و موقعیتی رخ دهند شما می توانید آنها را بهتر مدیریت و کنترل کنید. به عنوان یک سرمایه گذار و یا مدیر یک شرکت شما باید توانایی چنین کاری را داشته باشید تا از ضررهای غیر قابل جبران و سنگین جلوگیری نمایید.

مدیریت ریسک شناسایی ، ارزیابی و اولویت بندی ریسک ها یا عدم قطعیت ها و به حداقل رساندن آنهاست. با نظارت و کنترل تأثیر خطر های ممکن را کاهش می دهید و در نتیجه ضرر کمتری می کنید و حتی در بعضی از مواقع ممکن است سود بسیار خوبی هم به دست بیاورید. مدیریت ریسک برای هر شغلی ضروری است. با مدیریت ریسک می توانید مقدار زیادی از سرمایه خود را حفظ کنید و مطمئن شوید که سرمایه اولیه شما از بین نمی رود. با این کار شما در واقع بیشتر احتمالات ممکن را در نظر گرفته اید و از آمادگی نسبتا کاملی برخوردار هستید. تمام فرایندهای مدیریت ریسک مراحل اساسی یکسانی دارند. اگرچه گاهی اوقات اصطلاحات متفاوتی برای توصیف این مراحل استفاده می شود. مدیریت یا همان کنترل ریسک از پنج مرحله اصلی تشکیل شده است که در ادامه به آنها می پردازیم.

مرحله 1: ریسک را شناسایی کنید

ریسک خود را مدیریت کنید

شما و تیم خود خطر هایی را که ممکن است روی پروژه شما یا نتایج آن تاثیر بگذارد کشف و توصیف می کنید. تعدادی تکنیک وجود دارد که می توانید با کمک آنها خطرات پروژه را بیابید. در طی این مرحله شروع به تهیه احتمالات ممکن درباره پروژه خود می کنید.

مرحله 2: ریسک را تجزیه و تحلیل کنید

پس از شناسایی ریسک ها ، احتمال و نتیجه هر خطر را تعیین می کنید. در این مرحله شما ماهیت ریسک و میزان تاثیرگذاری آن بر اهداف پروژه تان را می دانید. اطلاعات به دست آمده را باید وارد یک لیست کنید.

مرحله 3: ارزیابی ریسک

شما با تعیین میزان ریسک که ترکیبی از احتمالات و نتایج می باشد در واقع خطر را ارزیابی کرده اید. حالا شما می توانید تصمیم بگیرید که انجام چنین خطری آیا واقعا به صرفه است یا ارزشش را ندارد. اطلاعات مربوط به ارزیابی را هم باید وارد یک لیست کنید.

مرحله 4: به ریسک رسیدگی کنید

حواستان به ریسک هایی که میکنید باشد

از این کار به عنوان برنامه ریزی جهت مقابله با خطرها نیز نامبرده می شود. در طول این مرحله شما بالاترین ریسک های خود را ارزیابی می کنید و برنامه ای برای رسیدگی یا اصلاح آنها می چینید. برنامه شما باید کاملا اصولی و دقیق باشد تا بتوانید سطح این خطر ها را تا مقدار زیادی پایین بیاورید و آنها را کنترل کنید. چگونه می توانید احتمال خطرات منفی را به حداقل رساند و در همین حال ریسک های بهتری انجام داد؟ شما در این مرحله استراتژی های کاهش خطر ، برنامه های پیشگیرانه و برنامه های احتمالی ای را جهت مقابله با خطرهای پیش رو برای خود برنامه ریزی می کنید. و خود را برای رسیدگی و کنترل جدی ترین خطر های احتمالی آماده می کنید تا در صورت وقوع هرکدام از خطرهای ممکن غافلگیر نشوید.

مرحله 5: ریسک را کنترل و مجددا بررسی کنید

شما در این مرحله ریسک هایی که پذیرفته اید را مدیریت می کنید و مجددا آنها را بررسی می کنید تا جلوی حوادث احتمالی را بگیرید.

خطر یعنی عدم اطمینان. اگر چارچوبی را برای این عدم اطمینان تنظیم کنید ، در نتیجه پروژه خود را از خطر حفظ کرده اید. و این بدان معناست که شما می توانید با اطمینان بیشتری در راستای اهداف ریسک دار خود حرکت کنید. با شناسایی و کنترل خطرات جامعی که لیست کرده اید ، تا حد زیادی خود را از تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله ضررهای احتمالی حفظ کرده اید و در واقع شانس بیشتری برای به دست آوردن سود بیشتر برای خود ایجاد کرده اید. مدیریت اصولی ریسک به حل مشکلاتی که ممکن است رخ دهد کمک می کند زیرا این مشکلات پیش بینی شده اند و شما از قبل برای مقابله با آنها برنامه ای جامع تعیین میزان ریسک پیش از شروع معامله تدوین کرده اید. با مدیریت خطر و کنترل آن خطرات احتمالی کاهش می یابند و همانطور که در بالا اشاره شد احتمال غافلگیری تا حد زیادی کاهش می یابد. در نتیجه شما و کارمندان تان استرس کمتری در هنگام انجام پروژه ها یا سرمایه گذاری تجربه خواهید کرد. فراموش نکنید که افرادی که اهل خطر هستند می توانند سودهای کلان به دست بیاورند اما باید بدانید که در کجا باید این کار را انجام دهید.

بهترین استراتژی های رسیدگی به ریسک

اجتناب

در بهترین حالت ، می توانید به طور کلی از عواقب ناشی از خطر جلوگیری کنید. اما در این صورت شما باید قید سودهای کلان را بزنید چون آنها فقط با ریسک پذیری به دست می آیند. میزان ریسک پذیری هر فرد به شخصیت او بستگی دارد و افراد مختلف در این زمینه با هم متفاوت هستند.

کاهش

کاهش ریسک یعنی اعمال تغییرات کوچکی در راستای میزان خطر پذیری البته با این کار سود احتمالی هم کاهش می یابد. اگر به دنبال کاهش خطر هستید به برنامه ریزی های دقیق نیاز دارید. با این کار سود قابل پیش بینی کاهش می یابد اما در عوض شرکت شما از خطر ورشکستگی در امان می ماند و سرمایه شما حفظ می شود.

اشتراک گذاری

با تقسیم خطر شما می توانید ضررهای احتمالی را کاهش دهید. معمولا شرکت های بزرگ در زمینه پروژه های عظیم با چند شرکت کوچک دیگر همکار می شوند و یا اینکه بیمه نامه حرفه ای تنظیم می کنند تا خطرات احتمالی کاهش یابد.

نگهداری

نگهداری کاملاً با فرض ضرر یا سود انجام می شود. این گزینه برای خطرهای کوچک که می توانید به راحتی جبران کنید مناسب می باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.