مدیریت معاملات هنگام انتشار اخبار
یادگیری نحوه برخورد با رویدادهای خبری بخش کلیدی موفقیت آمیز معاملات است. در این مقاله، چهار مرحله را برای کاهش خطرات ناشی از انتشار اخبار به همراه چند نکته مفید را پوشش میدهیم.
در نقطه ای از سفر معاملاتی شما، این احتمال وجود دارد که برخی از موقعیت های باز شما نوسانات بالایی ناشی از اخبار را مشاهده کنند. خواه انتشار NFP انفجاری، افزایش ناگهانی نرخ بهره یا فاجعه طبیعی باشد، هر معاملهگری باید در مقطعی با یک رویداد خبری دست و پنجه نرم کند.
با این حال، با کمی آمادگی، میتوانید اطمینان حاصل کنید که هنگام بروز حملات غیرمنتظره غافل نخواهید شد. این چهار مرحله را دنبال کنید تا مطمئن شوید که می توانید معاملات باز خود را در هنگام انتشار اخبار مدیریت کنید:
قبل از انتشار اخبار برنامه ریزی کنید
آمادگی برای مدیریت اخبار بسیار مهم است. اغلب، رویدادهایی که بیشترین نوسانات را ایجاد می کنند مانند تغییرات نرخ بهره و داده های اقتصادی ،خیلی زودتر از موعد برنامه ریزی می شوند. بنابراین اطمینان از آگاهی شما از تمام عوامل اساسی پیرامون بازارهای انتخابی می تواند به شما کمک کند تا یک شروع کار داشته باشید.
“شایعه را بخر، اخبار را بفروش“
به یاد داشته باشید که بازارها معمولاً در مورد هر گونه انتظاری که در مورد یک رویداد آینده وجود دارد، نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش قیمت گذاری می کنند. برای مثال، اگر انتظار میرود که یک رقم ضعیف NFP به دلار آمریکا آسیب برساند، احتمالاً قبلاً به USD/JPY قیمت گذاری شده است .بنابراین انتظار برای رسیدن به آن قبل از بستن موقعیت شما فایدهای ندارد.
با این حال، این بدان معنا نیست که اطلاعیه های اقتصادی نمی تواند معامله گران را شگفت زده کند.
اگر داده ها کمتر یا بالاتر از حد انتظار باشد، نوسان اغلب به دنبال خواهد داشت. بگویید که رقم ضعیف NFP حتی بدتر از حد انتظار است:USD/JPY حتی بیشتر کاهش می یابد. از سوی دیگر، اگر بد باشد اما نه به بدی پیش بینی شده، USD/JPY ممکن است افزایش یابد.
راجع به طرح معاملاتی خود مشورت کنید
اما زمانی که عناوینی کاملاً از ناکجاآباد ظاهر میشوند و بازارها را هول میکنند، چطور؟
ممکن است نتوانید پیش از اینها معامله کنید، اما همچنان می توانید از قبل برنامه ریزی کنید. یک استراتژی برای مقابله با اخبار غیرمنتظره به عنوان بخشی از برنامه معاملاتی خود بگنجانید. هرچه زودتر آماده باشید، اگر نوسانات کاملاً غیرمنتظره رخ دهد، استرس کمتری خواهید داشت.
یک واکنش زانو زده از بستن تمام موقعیت های خود در سریع ترین زمان ممکن فقط ممکن است به آسیب اضافه کند. زمانی که قیمت ها شکاف دارند و ممکن است لغزش رخ دهد، در اوج بی ثباتی مطلق معامله خواهید کرد.
در عوض، می توانید این اقدامات را انجام دهید:
- بسته شدن جزئی موقعیت خود برای کاهش قرار گرفتن در معرض بازار
- باز کردن یک معامله پوشش ریسک برای کاهش ریسک
- مدیریت ریسک کلی خود را سخت تر کنید
- اگر فکر می کنید که نوسانات فقط موقتی است، هیچ کاری انجام نمی دهید
با این حال، اگر بهترین برنامه عمل است، از خروج از موقعیت ها نترسید. زدن یک ضربه کوچک در حال حاضر به ضرر بزرگتر ترجیح داده می شود.
نسبت ریسک به پاداش خود را دوباره محاسبه کنید
رویدادهای خبری مهم میتوانند همه عواملی را که شما را به باز کردن معامله خود سوق دادهاند، نادیده بگیرند. بنابراین ارزش آن را دارد که از این لحظه ریسک خود را در مقابل پاداش در هر موقعیت باز ارزیابی کنید .
به عنوان مثال، شما ممکن است معامله ای داشته باشید که ۹۰ درصد از راه رسیدن به هدف سود خود را طی کرده است. با فرض اینکه به طور فعال موقعیت های خود را مدیریت کرده باشید، این بدان معنی است که می تواند بسیار دور از نقطه حدضرر خود باشد.
یک ثانیه وقت بگذارید و دوباره بررسی کنید که آیا موقعیت های شما پاداش کافی برای توجیه ریسک فعلی خود را ارائه می دهند یا خیر. همانطور که در بالا توضیح دادیم، اگر این کار را نکردند نیازی نیست فورا نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش آنها را ببندید.
در انتشار اخبار حرکت حد ضرر خود را در نظر بگیرید
اگر تصمیم دارید موقعیت خود را باز نگه دارید، بهترین راه برای تنظیم ریسک در برابر پاداش، حرکت حد ضرر است.
با این حال، باید مراقب باشید که آن را نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش به کجا منتقل کنید. بازار پایه در حال حاضر دچار نوسانات شدیدی خواهد شد، بنابراین اگر حد ضرر خود را بیش از حد به قیمت فعلی نزدیک کنید، ممکن است معاملات شما را زودتر بسته شود.
در عوض، دادن کمی فضای چرخش به موقعیت می تواند در دراز مدت کمک کند. فقط مطمئن شوید که هنگام محاسبه ریسک خود برای معامله، آن مقدار فضای چرخش را نیز لحاظ کنید. اگر در مورد چیزی مطمئن نیستید، اکنون به فکر خارج شدن از معامله باشید. از این گذشته، فرصتهای بینهایت بیشتری برای انجام معاملاتی وجود خواهد داشت که تا زمانی که باز هستند، خبری غافلگیرکننده را مشاهده نکنند.
در این جا بهتر است چند نکته را نیز باهم بررسی کنیم:
در زمان انتشار اخبار فقط دنبال گله نباش
گاهی اوقات، احساسات بازار ممکن است پس از یک رویداد خبری، باعث افزایش سرسام آور یا سقوط قیمت ها شود. اگر بیش از حد تحت تأثیر این حرکات قرار گرفتید، در نهایت می توانید در اوج بازار خرید کنید یا در پایین ترین سطح آن بفروشید.
وقتی نوسانات زیاد است، پایبندی به برنامه و استراتژی مفید است.
دید وسیع تری داشته باشید
بازارها همیشه آن طور که شما انتظار دارید به عناوین اخبار واکنش نشان نمی دهند. عملکرد ضعیف سود همچنان میتواند شاهد رشد قیمت سهام باشد و افزایش نرخهای بهره میتواند باعث سقوط ارز شود. قیمتهای مالی توسط تعداد زیادی از عوامل مرتبط به هم تغییر میکنند که درک آنها در ابتدا دشوار است.
اگر در ابتدا دلیل یک حرکت عمده قیمت را درک نمی کنید، کمی تحقیق کنید و سعی کنید دفعه بعد یاد بگیرید. این ممکن است به شما یک مزیت را بدهد.
به اسلحه خود بچسبید
یک رویداد خبری زمان خوبی برای ارزیابی مجدد موقعیتهای باز شماست ،اما آنها را کاملاً باطل نمیکند. بنابراین اگر فکر می کنید فرصتی که در ابتدا پیدا کردید هنوز وجود دارد، آن را صرفاً به دلیل برخی از عناوین منفی رها نکنید.
بازگشتی که پس از برخی اخبار ایجاد می شود حتی می تواند فرصتی برای افزودن به موقعیت شما باشد، قبل از اینکه بازار روند اصلی خود را از سر بگیرد، با قیمت مطلوب تر خرید کنید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
مدیریت سرمایه یکی از مباحث مهم و گسترده بازارهای مالی است که زیرشاخههای بسیاری دارد. از مهمترین زیرشاخههای آن بحث نسبت ریسک به ریوارد است.
در این مقاله به بررسی جامع مبحث نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس ایران خواهیم پرداخت.
البته باید توجه داشت که اصول کلی نسبت ریسک به ریوارد در همه بازارهای مالی چون بورس، فارکس، ارز دیجیتال و. یکسان است. این نسبت با توجه به نمودار تکنیکال سهم مشخص میشود؛ نمودار تکنیکال در همه بازارهای مالی اصول مشخص و یکسانی دارد و وجود بازه قیمتی و یکطرفه بودن بازار بورس خللی در روند نمودار ایجاد نمیکند.
قبل از آموزش نسبت ریسک به ریوارد، ابتدا به تشریح دقیق دو کلمه ریسک و ریوارد خواهیم پرداخت.
تعریف ریسک
در ادبیات مالی ریسک (Risk) این چنین تعریف میشود؛ رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً باعث تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میشود.
ریسکها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
- ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk) که همان ریسکهای فیزیکی هستند که آدمی از ابتدای تولد تا زمان مرگ با آن مواجه است؛ مثل بیماری، تصادف و. . از ویژگیهای عمده این نوع از ریسک عدم کنترلپذیری و حتمی بودن خسارت است.
- ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسک برخلاف ریسک واقعی فقط در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش است. نتیجه این نوع ریسک میتواند سود یا زیان باشد و قابل کنترل است.
تعریف ریوارد
به سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری بازده یا همان ریوارد (Reward) میگویند.
تعریف نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس
سرمایهگذاری در بازارهای مالی به مانند شمشیر دو لبه است که هم میتواند سودآوری بالایی داشته باشد و هم باعث زیان و از دست دادن کل سرمایه شود.
میزان ریسکپذیری و آستانه تحمل زیان افراد متفاوت بوده و هر کس باید با توجه به روحیات و شرایط مالی خود استراتژی مناسب را طراحی کند.
نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایهگذاران حرفهای برای مقایسه نسبت ریسکهای یک دارایی به سود مورد انتظار، استفاده میشود.
به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده احتمالی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر ریال ریسکی که سرمایهگذاری میکند، سود کسب کند.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه به دست میآید؟
نسبت سود به زیان از طریق مشخص کردن حد سود و حد ضرر به دست میآید.
حد سود نقطهای است که معاملهگر برای تعیین نقطه خروج با حفظ سود تعیین میکند؛ این نقطه به کمک تحلیل تکنیکال به دست میآید و معمولا در مقاومتهای مهم نمودار مشخص میشود.
حد ضرر نیز عکس حد سود بوده و نشاندهنده مقدار زیانی است که معاملهگر میتواند در یک معامله بپذیرد.
با یادگیری حد سود و حد ضرر میتوان نسبت ریسک به ریوارد را این چنین تعریف کرد؛ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن بوده و در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
برای مشخص کردن ریوارد بر روی نمودار تکنیکال، ابتدا باید اهداف صعودی سهم را مشخص کنید، اهداف صعودی در نقاط مقاومت سهم مشخص میشوند.
برای مثال در این شکل سهم اخابر در قیمت A معامله میشود؛ حد سودهای احتمالی این سهم در نقاط B و C تعریف شده است. اگر نمودار با قدرت خرید بالا توانست از نقطه B عبور کند، میتوان امید داشت که به نقطه C برسد. در تمام این مراحل باید مراقب قدرت خریدار به فروشنده بود و با توجه به تکنیک تابلوخوانی جلو رفت.
نقاط ریسک نیز بر اساس نقاط حمایتی سهم مشخص میشود؛ در سهم اخابر نقطه D نقطه حمایتی (ریسک) این معامله قرار دارد. هنگامی که سهم در نزدیکی این نقطه قرار گرفت، معاملهگر باید اقدام به فروش سهام کرده تا از زیانهای بعدی جلوگیری کند. با فعال شدن حد ضرر ماندن در معامله درست نیست؛ بالاخص اگر نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش در این نقطه قدرت فروشنده بالاتر از خریدار باشد نباید لحظهای در فروش سهم تعلل کرد.
تا به اینجای کار فقط ریسک و ریوارد سهم را مشخص کردیم؛ برای تعیین نسبت ریسک به ریوارد باید تناسب بین فاصله A تا C به فاصله نقطه A به D را نیز مشخص کرد.
نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد در معاملات همان نسبت حد ضرر به حد سود شماست که قصد داریم در این مقاله از مقالات آموزش فارکس برای شما از آن بگوییم. برای افزایش شانس سودآوری خود ، باید وقتی معامله کنید که توانایی کسب سود 3 برابر بیشتر از ریسک را داشته باشید. اصطلاحا نسبت ریسک به ریوارد شما 1 به 3 باشد.
اگر به خودتان نسبت پاداش به ریسک 3: 1 بدهید و فقط در چنین شرایطی وارد معامله شوید ، در دراز مدت سودآوری بالاتری خواهید داشت.
به عنوان مثال نگاهی به نمودار زیر بیندازید:
در این مثال بالا فرض بر این است که شما 50 درصد معاملات را ضرر می کنید. می بینید که نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش حتی اگر فقط 50٪ از معاملات خود را می بردید ، باز هم 10،000 دلار سود می کردید.
فقط بخاطر داشته باشید که هر بار با نسبت ریسک به پاداش خوبی معامله کنید ، احتمال سودآوری شما بسیار بیشتر است حتی اگر درصد برد شما پایین تر باشد.
و اما این لقمه بزرگی است ، تنظیم و گذاشتن نسبت پاداش به ریسک بالا هزینه دارد.
در ظاهر ، مفهوم گذاشتن نسبت سود به زیان بالا به نظر خوب می رسد ، اما به چگونگی اعمال آن در سناریوهای واقعی معاملات فکر کنید.
فرض بگیرید شما یک اسکلپر هستید و فقط می خواهید 3 پیپ ریسک کنید.
استفاده از نسبت 3: 1 پاداش به ریسک ، بدان معنی است که شما باید 9 پیپ بگیرید. ابتدا به ساکن، احتمالات علیه شما خواهند بود چراکه باید هزینه اسپرد را نیز پرداخت کنید.
اگر بروکر شما اسپرد 2 پیپی برای EUR / USD ارائه می دهد ، باید 11 پیپ سود کنید ، و بعبارتی مجبورید یک نسبت پاداش به ریسک 4: 1 که دشوار است را بپذیرید.
با توجه به نرخ تبدیل EUR / USD که می تواند در عرض چند ثانیه 3 پیپ بالا و پایین برود ، سریعتر از انکه بخواهید بگویید “عمه جان” استاپ خواهید خورد.
اگر بخواهید حجم معامله خود را کاهش دهید ، می توانید استاپ (حد ضرر) خود را واید یا بازتر کنید تا نسبت پاداش / ریسک مطلوب خود را همچنان حفظ کنید.
حال ، اگر مقدار پیپ هایی که می خواستید ریسک کنید را به 50 افزایش دهید ، باید 153 پیپ سود کنید.
با انجام این کار خواهید توانست نسبت پاداش به ریسک خود را نزدیک به 3: 1 مطلوب خود قرار دهید. زیاد بد نیست ، نه؟ با این کار احتمال استاپ خوردن در نوسانات بازار را کم کردید چون تعداد پیپ بیشتری برای مانور دارید. و از طرفی نسبت ریسک به ریوارد مناست را دارید.
در دنیای واقعی ، نسبت های سود به زیان آیه قران نیستند. آنها را باید بسته به بازه زمانی ، فضای معاملاتی و نقاط ورود / خروج تنظیم کرد.
یک معامله بلند مدت می تواند نسبت پاداش به ریسک تا 10: 1 نیز حتی داشته باشد و این در حالیست که یک اسکلپر (تریدر کوتاه مدت) می تواند نسبتی به کوچکی 0.7: 1 را انتخاب کند.
نکته مهم این است که حتما در ورود به معامله باید این نسبت را در نظر بگیرید.
طریقه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
کار بسیار آسانی است.
کافی است ابتدا مقدار حد ضرر خود را به پیپ یا دلار حساب کنید.
سپس مقدار حد سود خود را به پیپ یا دلار محاسبه کنید.
نسبت ریسک به ریوارد = نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش 1 : مقدار استاپ لاس / مقدار حد سود
معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1.1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1.1200 و حد سود ما در نقطه 1.1275 قرار دارد.
حد ضرر به پیپ = 25 پیپ
حد سود به پیپ = 50 پیپ
ریسک به ریوارد = 1 : 50/25 = 1 : 2
همانطور که می بینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض می شود.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین رکنهای موفقیت در این حرفه است چراکه هیچ تریدری بدون مدیریت سرمایه در هیچ بازار مالی (حتی افراد در مشاغل بازارهای سنتی) دوام نخواهد آورد. اگر شما ندانید چگونه سرمایهتان را مدیریت کنید در شرایط بحرانی و متلاطم اقتصادی داراییتان را از دست خواهید داد از طرفی با آموختن علم مدیریت سرمایه میتوانید، مدیریت ریسک کرده و سود و زیانتان را کنترل کنید. تیم تحلیلی همیار کریپتو در این مقاله به بررسی 3 رکن مهم در مدیریت سرمایه که باعث موفقیت مالی شما در بازارهای مالی از قبیل بازار ارز دیجیتال و بازار فارکس میشود را میپردازد.
چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟
اگر اقتصاد را مانند بدن انسان در نظر بگیریم، پول مانند خون در بدن است یعنی به نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش همان اندازه که برای زنده ماندن احتیاج به خون داریم در اقتصاد هم برای ادامه حیات احتیاج به پول داریم. ما انسانها بسیار مراقب هستیم تا بدنمان آسیب نبیند مخصوصاً دچار خونریزی نشود. زمانی که فردی دچار خونریزی میشود قبل از هر اقدامی به هر طریقی جلوی خونریزی گرفته شده سپس به اقدامهای دیگر پرداخته میشود.
در بازارهای مالی نیز ابتدا باید تمام تحلیلها و استراتژیهای مناسب را بهکار بست تا پولی از دست نرود به عبارت سادهتر ابتدا به حفظ سرمایه اولیه (پول اولیه) میپردازیم و بعد باید مراقب بود تا هرگاه به هر شکلی پول در حال از دست رفت است، با تمهیدات مناسب جلوی آن گرفته شود. این کار را قوانین مدیریت سرمایه برای ما انجام میدهد.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه، دانش و مهارتی در سرمایهگذاری است که نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش به افراد کمک میکند تا ریسک را کنترل کنند و کسب حداکثر بازدهی داشته باشند. البته با توجه به شخصیت، تجربه و میزان سرمایه هر فرد مدیریت سرمایه متفاوت خواهد بود و هر شخص باید استراتژی مدیریت سرمایه مطابق به شرایط خودش را طراحی کند.
در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه باید فاکتورهایی از قبیل میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک هر معامله، درصد ریسک به ریوارد (پاداش- سود)، نرخ برد، نسبت افت سرمایه (drawdown) در نظر گرفته شود و در دوره زمانهای مشخص مثلا هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه این عوامل در تریدها تحلیل و بررسی شوند.
چه عواملی در مدیریت سرمایه تأثیرگذار است؟
برای مدیریت سرمایه باید عوامل مختلفی را در نظر گرفته و بررسی کنیم عواملی مانند 1- شناخت بازاری که در آن معامله میکنیم 2- میزان سرمایه اولیه و نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش میزان بازدهی مدنظر در دوره زمانهای مشخص 3- بررسی کردن نتایج معاملات و … در ادامه به بررسی برخی از این عوامل میپردازیم:
1- شناخت بازاری که در آن معامله میکنیم
اولین و مهمترین قدم قبل از سرمایهگذاری در هر بازاری، آشنایی با قوانین و شناخت آن بازار است. بازارهای مالی جزء بازارهای تخصصی هستند و ترید یا سرمایهگذاری در هر بازار مالی شرایط ویژه خودش را دارد چراکه ماهیت بازارهای مالی باهم متفاوت است مثلاً ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار فارکس کاملاً باهم متفاوت بوده و هرکدام ریسک و قوانین ویژه خودشان را دارند. یعنی اگر قصد ترید یا سرمایهگذاری در بازار ارز دیجیتال را داشته باشید، آموزش ارز دیجیتال از پایه و راهنمایی گرفتن از یک فرد خبره یکی از اولین اقداماتی است که باید انجام دهید.
همیار کریپتو دوره آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت VIP و با هدایایی ویژه برگزار میکند برای اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.
2- میزان سرمایه اولیه و میزان بازدهی مدنظر
قبل از آنکه بخواهید به میزان سرمایه اولیه فکر کنید باید هدف خود را از ترید مشخص کنید اگر هدف شما از ترید تأمین هزینههای زندگی باشد به سرمایه اولیه فوقالعاده بیشتری نیاز دارید. اگر شغل اولی دارید و ترید شغل دوم شماست طبیعتاً سرمایه اولیه کمتر هم نیازهایتان را رفع میکند.
بسیاری از تریدرها به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست میخورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی تریدرهای تازهکار به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط میشود. آنها تلاش میکنند که با یک مبلغ کم، درآمد زیادی به دست آورند بنابراین ریسکهای بالایی میکنند و نهایتاً خیلی زود سرمایهشان را از دست میدهند.
سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را به شما میدهد که از خطاهای رایج یک تریدر مبتدی جان سالم به در ببرید و ایرادهای استراتژی معاملاتی خود را قبل از آنکه برای همیشه مجبور به ترک تریدری شوید، برطرف کنید. البته دقت داشته باشید نکته مهم برای شروع معاملات آن است که میزان سرمایهای را درگیر کنید که اگر کاملاً از دست رفت به زندگیتان لطمه جدی وارد نشود و خودتان را بیشازحد سرزنش نکنید تا منجر به ترک کردن بازارهای مالی برای همیشه نشود.
در بازار فارکس امکان باز کردن حساب معاملاتی بهصورت دمو (مجازی) وجود دارد پس از تکمیل آموزش بازار فارکس میتوانید حساب معاملاتی دِمو باز کنید و در آنجا استراتژی معاملاتیتان را تست کنید، هرگاه نتایج کلی معاملاتیتان بهطور پیوسته سودآور بود، میتوانید حساب معاملاتی واقعی باز کرده و ترید در آن را شروع کنید.
ما در همیار کریپتو دوره جامع آموزش فارکس را بهصورت حضوری و مجازی طراحی کردهایم. برای آموزش فارکس در مشهد یا سایر شهرها با ما در ارتباط باشید.
پس از انتخاب هدف از تریدری و مشخص کردن میزان سرمایه اولیه باید طبق این دو یک حد سودآوری منطقی برای تریدها در نظر بگیرید و پیوسته نتایج معاملاتتان را بررسی کنید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا نه. باید بهطور پیوسته روی نقاط قوت و ضعف خود کار کنید تا بتوانید در معاملاتتان پیشرفت داشته باشید.
3- بررسی کردن نتایج معاملات
شخصی را تصور کنید که یک فروشگاه لباس دارد برای محاسبه میزان سوددهی خود بهطور منظم یکسری کارهای محاسباتی انجام میدهد. هر هفته میزان فروش خود را بررسی میکند و از میزان فروش هر محصول و فروش کلی بهخوبی اطلاعات دارد مثلاً اگر شرایط اقتصادی بحرانی شود میداند که کدام لباسها یا کدام اقلام فروش بیشتری داشتند و چون قیمت بهینهتری داشتند طرفداران بیشتری نسبت به لباسهای گرانقیمت دارد بدین ترتیب بهطور منظم تمامی عوامل مؤثر در دخلوخرج را بررسی میکند و تا بتواند سوددهی را به حداکثر برساند.
در دنیایی تریدری هم باید جزئیات فراوان ثبت کرد شما باید میزان زمانی که پای چارت هستید و ترید میکنید، زمان باز و بسته شدن معاملاتتان، نماد معاملاتی، حجم معامله، تاریخ انجام معامله و غیره را ثبت کنید. اگر ندانید چهکاری را درست یا غلط انجام میدهید، نمیتوانید معاملات خود را بهطور مناسب مدیریت کنید اگر دادهها را جمعآوری نکنید معیاری برای پیگیری روند پیشرفت خود نخواهید داشت. جمعآوری اطلاعات تنها برای اطمینان از خوب بودن عملکرد انجام نمیشود بلکه از آنها برای بهتر شدن عملکرد نیز استفاده میکنیم.
در مدیریت سرمایه معاملاتی ثبت تعدادی از معیارها بسیار مهم و حیاتی هستند که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و… میشوند.
3-1- معاملات برنده در مقابل معاملات بازنده
این مورد یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص صحیح جهت حرکت بازار نشان میدهد در اینجا به دنبال مقایسه عملکرد فعلی با گذشته هستیم و بر یک عدد خاص تأکید نمیکنیم. فرض کنید؛ شما تریدری هستید که هم جهت بازار معامله میکنید و فقط از ۴۰ درصد معاملات خود سود میگیرید ولی سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده است.
حال اگر درصد معاملات برنده شما ناگهان به یکچهارم کم شود آنگاه باید به دنبال یافتن مشکل احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله میکردید بدون جهت و نوسان شده بود؟ آیا روش ورود به معامله یا مدیریت آن را تغییر داده بودید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این قبیل سؤالات میتوانید گره کار را پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازار رنج و بدون روند معامله کنم یا … . مهم آن است که مجدد در مسیر درست باشید.
3-2- میانگین سود معاملات برنده نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش و میانگین ضرر
معاملات بازنده اگر ۶۰ درصد معاملات شما برنده باشد اما میانگین ضرر معاملات ۲ برابر سودهایتان باشد این درصد برنده بالا کمک به سوددهی شما نخواهد کرد ثبت میانگین سود معاملات برنده و میانگین ضرر معاملات بازنده اطلاعات زیادی از نحوه اجرای ایدههای معاملاتی در اختیارتان قرار میدهد. مثلاً آیا در نقطه ورود نسبت ریسک به پاداش معقول بوده است؟ آیا به قوانین ریسک به ریوارد پایبند بودهاید؟
اگر میانگین سود و ضرر معاملات درآنواحد افزایش و کاهش یابد، ممکن است با نوسان بیشتر یا کمتر از حد معمول در بازار سروکار داشته باشید. ممکن است حجم معاملاتتان را کوچکتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه اهمیت دارد تغییر نسبی در میانگین سود معاملات برنده و میانگین ضرر معاملات بازنده است.
اگر میانگین سود معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین ضرر معاملات شما کاهش یابد مشخصاً بهخوبی معامله میکنید. تشخیص آنچه بهخوبی انجام میدهید اهمیت دارد ازآنجهت که بتوانید همان مسیر را ادامه دهید. در مقابل زمانی که میانگین ضررهای شما مسدود معاملات آن پیشگیری پیشی میگیرد باید بفهمیم مشکل در کجاست آیا بازار را اشتباه تفسیر میکنید یا اجرا و مدیریت معاملات آن ضعیف است یا هر دو؟
جمع بندی
مدیریت سرمایه مهمترین رکن برای بقا در بازارهای مالی است و هر شخص با توجه به روحیات و تجربهاش باید مدیریت سرمایه مخصوص خودش را داشته باشد. مجموعه همیار کریپتو در تمامی دورههای آموزشی بازارهای خود شامل آموزش فارکس و ارزدیجیتال مبانی مدیریت سرمایه متناسب با آن بازار بهطور جامع آموزش میدهد و با استفاده از تستهای شخصیت شناسی به هر شخص راهنمایی اختصاصی برای مدیریت سرمایه ارائه میدهد.
نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر | مدیریت ریسک در فارکس – درس پنجم
مجله افیکس کار: در درس قبلی مدیریت ریسک در فارکس، درباره درصد ریسک در هرمعامله خواندیم و اکنون از نسبت سود به ضرر صحبت میکنیم.
فرض کنیم برای افزایش شانس خود برای سودآوری ، شما وقتی که توانایی سود 3 برابر بیشتر از ریسک را دارید، معامله کنید.
اگر به خودتان نسبت پاداش به ریسک 1:3 بدهید ، احتمالاً در طولانی مدت سودآوری بالاتری خواهید داشت.
به عنوان مثال نگاهی به نمودار زیر بیندازید: (نسبت پاداش به ریسک ۱:۳)
10 ترید | باخت | برد |
---|---|---|
1 | $1,000 | |
2 | $3,000 | |
3 | $1,000 | |
4 | $3,000 | |
5 | $1,000 | |
6 | $3,000 | |
7 | $1,000 | |
8 | $3,000 | |
9 | $1,000 | |
10 | $3,000 | |
مجموع | $5,000 | $15,000 |
در این مثال می بینید که حتی اگر فقط 50٪ از معاملات خود را ببرید ، باز هم 10،000 دلار سود خواهید داشت.
فقط بخاطر داشته باشید که هر زمان با نسبت ریسک به پاداش معامله کنید ، احتمال سودآوری شما بسیار بیشتر است حتی اگر درصد پیروزی کمتری داشته باشید.
یک مورد مهم : تنظیم یک نسبت بزرگ پاداش به ریسک ممکن است برای شما گران تمام شود.
در ظاهر ، مفهوم قرار دادن نسبت پاداش به ریسک بالا خوب به نظر می رسد ، اما به چگونگی اعمال آن در سناریوهای واقعی معامله بیندیشید.
بیایید فرض کنیم که شما یک معامله گر اسکالپر هستید و فقط می خواهید 3 پیپ را به خطر بیندازید.
استفاده از نسبت پاداش به ریسک 3:1 ، به این معنی است که شما باید 9 پیپ سود کنید. ولی ، احتمال اینکه شما مجبور شوید هزینه اسپرد را پرداخت کنید ، استراتژی شما را با شکست مواجه می کند.
اگر کارگزار شما 2 پیپ اسپرد برای نرخ EUR/USD ارائه داد ، در عوض باید 11 پیپ کسب کنید ، و مجبور شوید که یک نسبت 4:نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش 1 را اعمال کنید.
با توجه به اینکه نرخ ارز EUR/USD می تواند در عرض چند ثانیه 3 پیپ را بالا و پایین کند ، شما سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید متوقف می شوید.( به StopLoss برخورد میکنید)
اگر می خواهید اندازه پوزیشن خود را کاهش دهید ، می توانید حد ضرر(StopLoss) خود را گسترش دهید تا نسبت پاداش / ریسک مورد نظر خود را حفظ کنید.
اکنون ، اگر پیپ هایی را که می خواستید ریسک کنید به 50 افزایش دهید ، باید 153 پیپ کسب کنید.
با این کار می توانید نسبت پاداش به ریسک خود را در جایی نزدیک به 3:1 مورد نظر خود قرار دهید. دیگر خیلی بد نیست ، درست است؟
در دنیای واقعی ، نسبت های پاداش به خطر ، وحی مُنزل نیستند. بسته به بازه زمانی ، محیط معامله و نقاط ورود / خروج شما باید تنظیم شوند.
یک معاملهگر موقعیتی می تواند نسبت پاداش به ریسک تا 10:1 داشته باشد در حالی که یک اسکالپر می تواند نسبت 0.7:1 را انتخاب کند.
دیدگاه شما