پنج استراتژی معاملات کریپتو | انواع اندیکاتور های میانگین متحرک
مجله افیکس کار: در این پست قصد داریم شما را با انوع اندیکاتور های میانگین متحرک و چگونگی کاربرد آن ها در استراتژی های معاملات کریپتو و پنج استراتژی معاملات کریپتو آشنا کنیم.
میانگین های متحرک سادهSMA ، نمایی EMA و وزنی WMA
گفته می شود زمانیکه بازار در حال حرکت به سمت بالاست، رشد ادامه پیدا می کند. همچنین، زمانیکه بازار در حال سقوط است، حرکت نزولی ادامه می یابد. اصطلاحی که برای این رفتار بازار استفاده می شود، مومنتوم است. استراتژی های مومنتوم در بازار سنتی بسیار محبوب هستند.
به نقل از سایت گود کریپتو، میانگین های متحرک برای تریدرهای مختلف، انواع متفاوتی دارند و در هر تایم فریمی کار می کنند. برخی از اندیکاتورها نیز هستند که پایه آنها مبتنی بر میانگین های متحرک است. مانند اوسیلاتور مکدی MACD و اندیکاتور بولینگر باندز.
شاخص میانگین متحرک، مهم ترین و پر کاربرد ترین اندیکاتور برای معاملات است. در این مقاله به بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک مانند، میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک وزنی خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟
اندیکاتور های میانگین متحرک، نوسانات قیمت را خیلی ساده نمایش می دهند و به شما کمک می کنند تا بتوانید جهت حرکت بازار را تشخیص دهید. بعلاوه، این اندیکاتورها با حذف اطلاعات اضافی، تصویر واضح تری از آنچه در حال وقوع است، ارائه می دهند.
با وجود اینکه ممکن است اندیکاتورهای میانگین متحرک برای ایجاد یک دید کلی از بازار مفید باشند، باید بدانید که عملکرد آینده بازار را پیش بینی نمی کنند. در عوض، بیشتر یک روند ثابت رو تأیید می کنند.
وقتی از تایم فریم ها صحبت می کنیم، تایم فریم روزانه یا هفتگی را یک بازه زمانی بزرگ و 5 دقیقه یا 15 دقیقه را بازه زمانی کوچک در نظر می گیریم.
انواع اندیکاتور های میانگین متحرک
راه های زیادی برای تعامل با بازار وجود دارد. سرمایه گذاری بلند مدت، معاملات واسطه ای، یا معاملات کوتاه مدت “سویینگ” از انواع راه های رایج هستند. به دلیل ماهیت روند کند و آهسته میانگین متحرک ساده، تحلیل گران انواع سریع تر آن را بوجود آوردند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده یا همان SMA بر اساس قیمت پایانی یک دوره محاسبه می شود. منظور از یک دوره همان کندل است. به عنوان مثال، قیمت پایانی سه کندل جمع و تقسیم بر 3 می شود.
برای مثال: اگر یک SMA 3 یا سه دوره ای را در نظر بگیریم، سه کندل با قیمت پایانی، 50،45 و 60 دلار داریم. که SMA آن برابر می شود با جمع این قیمت ها تقسیم بر سه. یعنی مقدار SMA3 ما 51.66 می شود.
اندیکاتور میانگین متحرک ساده در هر بازه زمانی به عنوان یک شاخص بلندمدت، در قوی ترین حالت خود به شمار می آید.
میانگین متحرک ساده 20 دوره ای BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
میانگین متحرک وزنی (WMA)
شاخص میانگین متحرک وزنی یا WMA به دوره آخر وزن بیشتری می دهد. همین امر موجب می شود این اندیکاتور از تایم فریم یا بازه زمانی خط EMA کمی سریعتر باشد. تنها از EMA و نه از SMA. اولین دوره در محاسبات کمترین وزن را دارد، دوره میانی وزن متوسط و در آخر، آخرین دوره وزنی دو برابر نقاط میانی پیدا می کند. دوره نزدیک تر وزن بیشتری در محاسبات دارد.
برای همان مثال قبلی اگر بخواهیم WMA3 را محاسبه کنیم، به این شکل می شود:
یک در 60 دلار + دو در 45 دلار + 3 در 50 دلار = 300 دلار. این رقم تقسیم بر اعداد اضافه می شود که حاصلشان 6 بود. 300 تقسیم بر 6 می شود 50 که برابر است با WMA3 ما.
این عدد یک MA با حرکت سریع تر به ما می دهد که نسبت به SMA سنتی، آخرین قیمت را با سرعت بیشتری منعکس می کند.
در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک وزنی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت، از SMA قوی تر است. همچنین، نتیجه پویا تری دارد و برای معاملات میان مدت یا کوتاه مدت بهتر عمل می کند.
میانگین متحرک وزنی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
میانگین متحرک نمایی (EMA)
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یا همان EMA بطور نمایی وزن بیشتری به دوره های اخیر می دهد. این امر باعث می شود اندیکاتور بسیار سریعتر حرکت کند. بنابراین آن را برای معاملات کوتاه مدت مناسب تر می نماید. EMA با استفاده از ضریب محاسبه می شود. این ضریب اندیکاتور را هموارتر می کند و وزن بیشتری بر آخرین دوره ها اعمال می نماید.
محاسبه ضریب هموارسازی برای این میانگین متحرک به این صورت است: [2 ÷ (تعداد دورهها + 1)].
برای میانگین متحرک 3 روزه، ضریب 0.5 = [2/(3+1)] خواهد بود.
سپس، می توانیم EMA را به این صورت محاسبه کنیم: قیمت بسته شدن x 0.5 + EMA (روز قبل) x (1 – 0.5).
به عنوان مثال: EMA1 = 60(1) = 60
EMA2 = 0.5 * 45 + (1 – 0.5) * 60 = 52.5
EMA3 = 0.5 * 50 + (1 – 0.5) * 52.5 = 51.25
در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک نمایی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت قوی عمل می کند. این میانگین متحرک، نتیجه پویاتری تایم فریم یا بازه زمانی می دهد که برای معاملات کوتاه مدت و معاملات نوسانی بهترین کارایی را دارد. می توانید از EMA در هر بازه زمانی استفاده کنید. اما در تایم فریم های بالاتر (+4 ساعت) قوی تر خواهد بود. داده های بیشتر، که به معنای زمان بیشتر است، سیگنال های قابل اعتمادتری ارائه می دهد.
میانگین متحرک نمایی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
بررسی اجمالی
همانطور که متوجه شدید، با استفاده از داده های یکسان، نتایج متفاوت و در عین حال، تقریباً مشابهی بدست آوردیم.
در هر سه مثال، سه دوره زمانی که بررسی کردیم به ترتیب 50، 45 و 60 دلار قیمت داشتند و نتیجه این شد:
انواع میانگین متحرک در نمودار قیمت BTC/USD
در نمودار بالا، اندیکاتور SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال میتوانید ببینید که SMA صافتر و کندتر است. WMA سریعتر و به قیمت نزدیکتر است، و EMA تایم فریم یا بازه زمانی در بین این دو قرار دارد.
بهترین شرایط معاملاتی با بروکر ایمارکتس به زبان فارسی و با امکانات واریز و برداشت ریالی
هم اکنون با افتتاح حساب در ایمارکتس AMarkets بیش از 11 ارزدیجیتال را با اسپرد شروع از 11 پیپ ، معامله کنید.
مقایسه اندیکاتور های میانگین متحرک
- SMA در مقابل EMA: میانگین متحرک WMA در مقابل SMA عکس العمل سریع تری نسبت به حرکت قیمت نشان می دهد. SMA کمی کندتر است.
- WMA در مقابل EMA: اندیکاتور WMA از SMA سریعتر اما از EMA کندتر است. زیرا به آخرین دوره ها بصورت تصاعدی وزن می دهد. به عبارتی دیگر، به آخرین دوره ها و کندل ها اهمیت بیشتری می دهد. این بدان معناست که قیمت های اخیر مهم تر خواهند بود. به همین دلیل است که سریعتر حرکت می کند.
میانگین متحرک سریعتر مانند WMA و EMA برای معاملات کوتاه مدت مقید هستند. برای معاملات بلند مدت بهتر است که از SMA استفاده شود.
در نگاه اول، تفاوت بین SMA، WMA و EMA خیلی قابل توجه نیست. اما سیگنال های متفاوتی را در نمودار نشان می دهد. اکنون که انواع مختلف میانگین متحرک را توضیح دادهایم، نمودارها را بررسی می کنیم.
مقایسه اندیکاتورهای میانگین متحرک
SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال میتوانید ببینید که SMA صافتر و کندتر ، WMA سریعتر و به قیمت نزدیکتر است، و EMA در بین هر دو قرار دارد.
چگونه از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده کنیم؟
کدام اندیکاتور میانگین متحرک برای معامله کریپتو شما مناسب است؟
پیش از اینکه معامله خود را با استفاده از شاخص میانگین متحرک آغاز کنید، لازم است بدانید که هر چه داده های بیشتری داشته باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت. این بدان معناست که یک نمودار روزانه نسبت به نمودار 15 دقیقه ای، سیگنال های بهتری ارائه می دهد. همچنین، MA که زمان بیشتری را در نظر بگیرد، می تواند سیگنال های قوی تری داشته باشد. از این رو، هرچه بازه زمانی در یک MA کمتر باشد، روند کوتاه تری را نمایش می دهد و بالعکس.
کدام میانگین متحرک برای من مناسب است؟
اندیکاتورهای میانگین متحرک سریع مانند EMA و WMA اغلب برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند. به عنوان مثال، در معاملاتی که کمتر از یک روز یا حتی فقط چند ساعت طول می کشد از آنها استفاده میشود.
با این وجود، تشخیص اینکه کدام یک بهتر است، دشوار می شود. زیرا برای تحلیل تکنیکال هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. ابزارهای زیادی برای پیش بینی معاملات وجود دارد. تنها راه برای اینکه بدانید کدام یک برای شما بهترین است، این است در یک پلتفرم دمو، معامله بدون پول انجام دهید. اگر این کار نتایج خوبی دهد، ابزار شما معتبر است. یک نفر SMA را بهترین میانگین متحرک برای ارزهای دیجیتال میبیند، اما شخص دیگری ممکن است EMA را بهتر بداند.
به خاطر داشته باشید که مدیریت ریسک از حیاتی ترین شروط یک معامله است.
مطمئن شوید که چیزی را که مایل به از دست دادن نیستید سرمایه گذاری نمی کنید و همیشه از دستور توقف ضرر stop loss استفاده کنید.
در صورتیکه تحلیل تکنیکال شما نامعتبر باشد، دستور توقف ضرر، نقطه خروج امن شما خواهد بود (با کمترین ضرر). مطمئن باشید، هنگامیکه یک سفارش به نقطه Stop Loss شما برخورد می کند، بیش از 1 تا 2 درصد از کل دارایی تان را ضرر نخواهید کرد.
استراتژی های معاملاتی با اندیکاتورهای میانگین متحرک
استراتژی معاملات کریپتو شماره 1: ترند
میانگین متحرک MA یک دید کلی از ترند قیمت را فراهم می کند. با آنالیز جهت اندیکاتور میانگین تایم فریم یا بازه زمانی متحرک می توانیم به راحتی سقف های جدیدی که قیمت ممکن است تشکیل دهد را ببینیم. انتهای اندیکاتور می تواند جهت روند را مشخص کند. معمولاً تریدرهایی که بر اساس روند معامله می کنند، زمانیکه قیمت با اندیکاتورهای میانگین متحرک مهم برخورد می کند، وارد معامله می شوند. در اینجا، اندیکاتورهای مهم یعنی MA100، یا MA200 که به ندرت مورد برخورد قرار می گیرند.
استراتژی معاملات کریپتو شماره 2: ترکیب اندیکاتورهای میانگین متحرک
اغلب تریدرها از اینکه چندین اندیکاتور MA را در یک نمودار در کنار هم ببینند، لذت می برند. این به تریدر امکان دیدن روند کوتاه مدت و طولانی مدت را با هم می دهد. هر چیزی ممکن است. می توانید چند دوره از یک اندیکاتور یا هر سه مدل اندیکاتور را با هم داشته باشید. با خواندن اطلاعات و قرار دادن آن ها در کنار هم می توانید سیگنال را دریافت و برای معامله تصمیم بگیرید.
نمودار قیمت بیت کوین در بازه یک ساعته _ اندیکاتورهای 10 MA 20,MA 50 ,MA 100 ,MA 200, MA
یکی از با معناترین سیگنالها، کراس اوور بین سه اندیکاتور MA است.
استراتژی شماره 3: کراس اوور ها
کراس اوور زمانی اتفاق می افتد که یک MA از MA دیگر عبور کند. عبور یک میانگین متحرک با بازه کوچک تر از یک MA با بازه تایم فریم یا بازه زمانی بزرگتر، مثبت در نظر گرفته می شود. عکس این قضیه نیز صادق است. عبور یک میانگین متحرک با بازه بزرگتر از یک MA بازه کوچکتر، منفی در نظر گرفته می شود.
مهمترین تلاقی که تریدرها به آن توجه می کنند، تلاقی 50 MA، 100 MA، و 200 MA است. معمولا، معامله گران بر اساس ترکیب این MA ها استراتژی خود را می سازند.
کراس اوور مثبت از MA هایی که ذکر شد، صلیب طلایی و کراس اوور منفی از این MA ها صلیب مرگ نامیده می شود.
معمولاً کراس یا تلاقی زمانیکه فروش یا خرید تمام می شود و بازار می چرخد، اتفاق می افتد. این یک نشانه عالی برای مشاهده یک معکوس بالقوه در روند است.
کراس اوور ها زمانی مهم می شوند که بازار یک روند قوی داشته باشد. برای مثال، بازار برای هفته ها یا ماه ها در یک روند صعودی بوده تایم فریم یا بازه زمانی و سپس ناگهان یک صلیب مرگ ظاهر می شود. این می تواند به معنای پایان روند صعودی باشد و بازار به جهت مخالف معکوس شود.
صلیب طلایی _ نمودار قیمت بیت کوین _ MA50 , MA100
یک صلیب طلایی یا یک صلیب مرگ می تواند EMA 50 باشد که از EMA 100 یا EMA 200 عبور می کند. هرچه گذر از دوره EMA بیشتر باشد، سیگنال قوی تر است. در این مثال، تایم فریم یا بازه زمانی 100 EMA را می بینیم که از 200 EMA عبور می کند، که یکی از قوی ترین سیگنال های تلاقی است که می توانید پیدا کنید.
صلیب مرگ _ نمودار قیمت اتریوم/بیت کوین _ EMA 50, EMA 100 , EMA 200
استراتژی شماره 4: مقاومت و حمایت
یک اندیکاتور میانگین متحرک می تواند مقاومت و حمایت رادر بازار به شما نشان دهد.
سطح حمایت، مکانیست که خریداران مایل به خرید یا خرید بیشتر هستند.
سطح مقاومت، قیمتی است که در آن فروش زیادی اتفاق می افتد.
استفاده از اندیکاتورهای میانگین متحرک به عنوان شاخصی برای قرار دادن توقف ضرر یا stop loss نسبتاً آسان است. همچنین، می توانید برای قرار دادن سفارش خرید نیز از آن ها استفاده کنید.
سطوح حمایت
استراتژی شماره 5: اَره دو سر یا Whipsaw
داده بیشتر، سیگنال قوی تر
همانطور که در بالا هم به آن اشاره کردیم، هرچه بازه زمانی بیشتر و بزرگتری را در نظر بگیریم، سیگنال ایجاد شده مهم تر خواهد بود. زمانیکه تایم فریم کوچک انتخاب می کنید، مراقب آشفتگی و ایجاد سیگنال های زیاد باشید.
استفاده از MA نیاز به تمرین و مشاهده دارد. هر کراس اووری نمی تواند سیگنال خرید یا فروش باشد. یا نمی توان هر برخورد قیمت با MA را برای تصمیم گیری مناسب دانست.
الگوی Whipsaw زمانی ایجاد می شود که قیمت در محدوده ای قرار دارد که هیچ روند قابل توجه بلند مدت صعودی یا نزولی درست نمی کند. تنها یک تلاقی ممتد و نامطمئن از MA ها در دوره کوتاه تر ایجاد می کند. این امر منجر به ایجاد نشان های کاذب از حمایت و مقاومت یا کراس اورهای نادرست می شود.
باز هم باید تکرار کنیم که نمودار با تایم فریم های کوچک تر و MA با دوره های کوتاه تر، سیگنال های بیشتری ایجاد می کنند که ممکن است اهمیت کمتری داشته باشند.
هر آنچه لازم است در مورد تایم لپس بدانید
تایم لپس تکنیکی است که در آن فرکانس گرفتن فریمهای فیلم (نرخ فریم) بسیار کمتر از فرکانس مورد استفاده برای مشاهده سکانس است. وقتی با سرعت معمولی بازی میشود، به نظر میرسد زمان سریعتر حرکت میکند و در نتیجه میگذرد. این تکنیک برای عکاسی از جمعیت، ترافیک و حتی تلویزیون استفاده شده است. اثر عکاسی از سوژهای که به طور نامحسوس به کندی تغییر میکند، یک حرکت آرام ایجاد میکند. موضوعی که به سرعت تغییر میکند به هجومی از فعالیت تبدیل میشود.
اگر به مستندنگاری علاقه دارید. یا به ساخت کلیپهای متفاوت میپردازید، حتماً این مقاله را دنبال کنید. پیشنهاد میکنیم شیفتگان دنیای تصویربرداری از رشد گیاهان و نمایش شبانه روز در چند لحظه ادامه این متن را از دست ندهند.
تایملپس چیست؟
واژه تایم لپس یک کلمه انگلیسی به معنای گذر زمان است. در واقع به تصویر کشیدن گذر زمان را با سرعت زیاد تایم لپس میگویند. عکاسی تایم لپس تکنیکی است که در آن فرکانس گرفتن فریمهای فیلم (نرخ فریم) بسیار کمتر از فرکانس مورد استفاده برای مشاهده سکانس است. Time lepseدر مقابل تصویر آهسته است. زیرا چشم انسان نمیتواند اتفاقات طولانی مدت را پیگیری کند و از حوصله ما هم خارج است.
تایم لپس ایجاد شد تا بتوانیم مشاهده کنیم خورشید چطور غروب میکند و یا جزر و مد چطور اتفاق میافتد. قطعاً دیدن این زیباییهای طبیعت چشمنواز است.
تایم لپس چطور ایجاد میشود؟
فیلمها اغلب با سرعت ۲۴ فریم در ثانیه نمایش داده میشوند. زیرا سرعت طرحریزی و سرعت ضبط یکسان است. یعنی هر ثانیه ۲۴ تصویر روی صفحه نمایش پخش میشوند. زمانیکه میخواهیم فیلم تایم لپس را به نمایش بگذاریم، دستگاه پخش فیلم هم با سرعت ۲۴ فریم در ثانیه، فیلم را پخش میکند. حتی اگر دوربین فیلمبرداری با سرعت کمتری تنظیم شود، باز هم با سرعت ۲۴ فریم بر ثانیه نمایش داده میشود. به این معنی است که تصویر روی صفحه نمایش سریعتر حرکت میکند.
بنابراین شما هیچگونه تغییر سرعت در فیلم مشاهده نمیکنید. یعنی نه سرعت فیلم زیاد است نه کم. فیلم با سرعت معمولی پخش میشود. اگر فیلمی با سرعت ۱۲ فریم در ثانیه ضبط شود، سرعت آن دوبرابر سریعتر حرکت میکند. عکاسی با سرعت دوربین بین ۸ تا ۲۲ فریم در ثانیه معمولاً در دستهبندی حرکت سریع کمرنگ قرار میگیرد. با تصاویری که با سرعت پایینتر گرفته شدهاند بیشتر در قلمرو تایم لپس قرار میگیرند.
با چه دوربینی تایم لپس ضبط کنم؟
در سالهای اخیر دوربینهای فیلمبرداری قادر به ضبط با نرخ فریم متغیر نبودهاند. تایم لپس را میتوان با بعضی از دوربینهای فیلمبرداری معمولی با عکاسی دستی از فریمهای جداگانه بدست آورد. اما برای دقت بالاتر در افزایش زمان و ثبات در نرخ نوردهی فریمهای متوالی بهتر به وسیله دستگاهی بدست میآید که به سیستم شاتر دوربین متصل میشود (به شرط طراحی دوربین برای اتصال) به نام فاصله سنج حرکت دوربین، با توجه به فاصله زمانی مشخصی بین فریمها را فاصله سنج تنظیم میکند.
امروزه اکثر دوربینهای دیجیتال درجه یک مصرف کننده، از جمله برخی از دوربینها، دارای سختافزار یا نرمافزار هستند. برخی از فاصله سنجهای موجود را میتوان به سیستمهای کنترل حرکت متصل کرد که دوربین را بر روی تعداد محور حرکت میدهند. زیرا زمانی که فیلم با نرخ فریم معمولی پخش میشود، شیبها، پانلها، آهنگها و عکسهای توسعه دهنده اصلی چندین ronfricke حمل و نقل ایجاد میکنند.
تا اینجا با اساس و ماهیت تکنیک تایم لپس آشنا شدیم. حالا برویم سراغ شناخت چند عامل موثر در این تکنیک دیدنی. آمادهاید؟
نوردهی کوتاه و طولانی در تایم لپس
علاوه بر تغییر سرعت دوربین، در نظر گرفتن رابطه بین فاصله فریم و زمان نوردهی نیز مهم است. این رابطه میزان تاری حرکتی موجود در هر فریم را کنترل میکند و دقیقاً مانند تظیم زاویه تصویربرداری در دوربین فیلمبرداری است. این حالت به کشیدن شاتر معروف است. زمان نوردهی برای فیلم متحرک معمولاً محاسبه میشود. ۱.۴۸ ثانیه (اغلب به ۱.۵۰ ثانیه) هم میرسد. تنظیم زاویه شاتر در دوربین فیلمبرداری (اگر طراحی آن اجازه میدهد) میتوان با تغییر مدت زمانیکه فریم فیلم واقعاً در معرض نور قرار میگیرد، میزان تاری حرکت را افزایش یا کاهش دهد.
در تصویربرداری تایم لپس، دوربین تصاویر را در یک بازه زمانی مشخص مانند یک فریم در هر ۳۰ ثانیه ثبت میکند. شاتر برای مدتی بعد از آن زمان باز خواهد بود. در تایم لپس نوردهی کوتاه فیلم برای یک زمان نوردهی معمولی در یک بازه فریم غیرعادی در معرض نور قرار میگیرد. به عنوان مثال، دوربین به گونهای تنظیم میشود که یک قاب را برای آن در معرض دید قرار دهد ۱.۵۰ دوم هر ۳۰ ثانیه.
چنین تنظیماتی جلوه یک نمای بسیار فشرده را ایجاد میکند که به فیلم حاصل کیفیت انیمیشن استاپ موشن میدهد. در تایم لپس نوردهی طولانی و زمان نوردهی به تاثیر یک زاویه شاتر معمولی تقریبی است. به این معنی است که زمان نوردهی باید نصف فاصله فریم باشد. بنابراین یک بازه فریم ۳۰ ثانیهای باید با زمان نوردهی ۱۵ ثانیهای همراه باشد، تا یک شاتر معمولی شبیهسازی شود، تا فیلم حاصل صاف به نظر برسد. تایم لپس نوردهی طولانی کمتر رایج است، زیرا معمولاً نوردهی مناسب فیلم در چنین دوره طولانی، بهویژه در شرایط نور روز، دشوار است.
حرکت دوربین در تایم لپس
برخی از خیرهکنندهترین تصاویر تایم لپس با حرکت دوربین در حین عکاسی ایجاد میشوند. یک دوربین تایم لپس را میتوان به عنوان مثال برای ایجاد تصویری از سرعت فوقالعاده روی یک ماشین در حال حرکت نصب کرد. بنابراین برای رسیدن به اثر یک شات ردیابی ساده، لازم است از کنترل حرکت برای حرکت دوربین استفاده کنید. حرکت افقی، عمودی و حرکت ریلی (حرکت صاف دوربین روی سه پایه در جهت یک مسیر افقی) انجام حرکات در یک عکاسی مرور زمان با وقفههای دقیق برنامهریزی شده طی یک مدت خیلی طولانی به صورت دستی امکانپذیر نیست. بنابراین شما نیازمند خرید یا ساخت یک سیستم خودکار کنترل نوردهی دوربین به همراه کنترل موتور برای حرکت هم زمان دوربین خواهد بود.
لرزشگیر یا ریلهای “عکاسی مرور زمان” در حقیقت زاویه ثابت شما در عکاسی با سه پایه ثابت را تغییر میدهند. این تجهیزات میتوانند در جهت افق حرکت کنند و از سمتی به سمت دیگر بروند. همچنین به شما امکان میدهند در حین عکاسی به صورت پانوراما یا پن هم عکاسی کنید و مرور زمان و حرکتها را ثبت کنید. این حرکتها در حالت عمود یا بالا و پایین (تیلت) هم امکانپذیر است.
علاوه بر این میتوانید در حین این حرکتها در صورت وجود لنز زوم روی تصویر با ابزاری که روی لنز نصب میکنید (فوکوس دستی موتوری) زوم و آنزوم کنید. فیلم حاصل شده با این ابزار، نمایی زنده و زیباتر از سوژههای در حال حرکت شما ایجاد میکند.
لرزشگیر عکاسی دوربینهای DSLR عصری جدید در استفاده از دوربینهای ارزان قیمت دیجیتال در برابر تجهیزات گرانقیمت سینمایی ایجاد کرده است. این ابزار علاوه بر عکاسی مرور زمان در صنعت سینما و تلویزیون نیز کاربرد وسیعی یافته است.
سادگیهای فنی در تایم لپس
صادقانه میگوییم: فیلمبرداری ویدئویی تایم لپس بسیار آسان است. در این نوع فیلمبرداری در واقع شما تعداد زیادی فریم را درهم فشرده میکنید و سرعت این فریمها را بالا میبرید تا گذر زمان را سریعتر نشان دهید. ۲۴۰ تصویر ایستا برای ایجاد ۱۰ ثانیه کلیپ ویدئویی با ۲۴ فریم در ثانیه و ۳۰۰ تصویر ایستا برای ایجاد ۱۰ ثانیه کلیپ ویدئویی با ۳۰ فریم در هر ثانیه نیاز است.
میتوانید از این فرمول استفاده کنید تا تعداد تصویری که برای ویدیوی تایم لپس نیاز دارید را تخمین بزنید: (تعداد فریم در ثانیه) × (زمان کلیپ) = (تعداد تصویر مورد نیاز)
اگر مدت زمان فیلمبرداری را میدانید، آن را برحسب دقیقه در بیاورید و در ۶۰ ضرب کنید تا تعداد ثانیه بهدست بیاید. سپس مقدار بهدست آمده را تقسیم بر تعداد فریم کنید. این در واقع زمانی را که باید به هر تصویر در ویدیو اختصاص دهید را تعیین میکند.
۱۰ دقیقه ویدیوی بدون وقفه باید سرعتش ۶۰۰۰ درصد شود تا زمان آن ۱۰ ثانیه شود. پس کلیپ ویدیویی ۲۰ دقیقهای برای اینکه ۱۰ ثانیه بشود باید ۱۲۰۰۰ درصد شود و کلیپ ویدیویی ۴۰ دقیقهای ۳۲۰۰۰ درصد و الی آخر…
باید این درصدها فشردگی زمان را بسنجید و تجربه کنید و ببینید برای سوژه شما چه چیزی بهتر جواب میدهد. این مقیاس بستگی به هدف و ایده شما دارد.
سه پایه تایم لپس
یکی از مهمترین تجهیزاتی که در هنگام فیلمبرداری تایم لپس کار شما را آسانتر میکند، این است که دوربین را محکم یک جا ثابت کنید. زیرا میخواهیم فریم ثابت در گذر زمان تغییر کند و این تغییرات در ترکیببندی اتفاق میافتد و کیفیت ویدیو را تحت تاثیر قرار میدهد.
اینتروالومتر
اگر دوربین شما تنظیمات تایم لپس را به صورت پیشفرض دارد، به اینتروالومتر نیازی نیست. ولی اگر دوربین شما به چنین تنظیماتی مجهز نیست، باید اینتروالومتر داشته باشید. این تنظیمات، شاتر دوربین را در فاصلههای مشخص در طی دوره زمانی مشخص فعال میکند. برنامههای بسیاری وجود دارند که کارکرد مشابهی را انجام میدهند.
قبل از اینکه هزینه کنید مطمئن شوید که دوربین شما این امکان را دارد یا خیر. همچنین اگر دوربینتان کانن است، مجیک لنترن (magic lantern) به شما امکان ضبط داخلی تایم لپس را میدهد. به خاطر داشته باشید برای ضبط ویدیوی تایم لپس، به اینتروالومتر نیازی ندارید مگر اینکه بخواهید دوربین را آزاد حرکت دهید.
نورسنج تایم لپس
نورسنجها در عکاسی تایم لپس (در روز) نقش مهمی دارند. استفاده از یک نورسنج درست و کنترل مداوم دوربین در طول عکاسی تایم لپس نتیجه خارقالعادهای در پایان کار به نمایش میگذارد. تغییرات نوری در طول زمان طولانی بیشتر از عکاسی تک فریم در لحظه اتفاق میافتد. برای مثال در طول عکاسی تایم لپس حرکت ابرها جلوی نور خورشید را بگیرد و یا در زمان طلوع و غروب خورشید، دقایقی نور از حداکثر به حداقل برسد و یا در محیط، نور شدیدی ایجاد شود. اگر از نور ثابت استفاده کنیم در عکاسی دچار مشکل میشویم و راه حل این است که از ابزارهای داخلی دوربین و تصحیح خطای آن با نرمافزار و یا کار با یک نورسنج دقیق با امکان تأثیر در تنظیمات دوربین در هنگام عکاسی تایم لپس بهره ببریم.
لنز تایم لپس
در عکاسی تایم تایم فریم یا بازه زمانی لپس لنزها بسته با موضوع انتخاب میشوند. هنگام عکاسی از طبیعت حرکتهای ابرها، وزش باد، حرکت انسان و حیوانات و ماشینآلات و… بهترین گزینه انتخاب لنزهای واید است. همچنین میتوان بسته به سوژه از لنزهای تله نیز استفاده کرد. طلوع و غروب خورشید و ماه یا نماهایی که نیاز به بزرگنمایی دارند به لنز مناسب خود نیاز دارند.
حافظه و ذخیرهسازی
جز جدانشدنی دوربینهای دیجیتال کارت حافظه است. در عکاسی تایم لپس با افزایش تعداد عکس، حجم فایلهای تولید شده زیاد میشود و انتخاب درست این قطعه از دوربین را مهم میکند. بهتر است کارت حافظه با توجه به نیازتان از نظر سرعت و حجم ذخیره اطلاعات، درست انتخاب کنید.
لوازم کمکی هنگام ضبط تایم لپس
فیلتر تراکم خنثی (Nd) برای صحنههای روشن فوقالعاده است و در ضبط تصویر به شما کمک میکند. باتریهای اضافه یا سیم شارژر از تجهیزات مهم برقرسانی هستند که همیشه باید به همراه داشته باشید. اگر قصد دارید از ستارهها ویدیوی تایملپس بگیرید، باید نرم افزار محلیاب ستاره شناسی star /sky /astrology را روی تلفن، تبلت یا کامپیوتر نصب کنید.
هر آنچه لازم بود در مورد تایم لپس به شما بگوییم به طور مفصل توضیح دادیم. اینکه شما با چه تجهیزاتی قصد ضبط دارید، انتخاب خودتان است. اما برای خرید هر یک از محصولاتی که در این مقاله معرفی کردیم، میتوانید به راحتی وارد سایت دیدنگار شوید و خرید خود را ثبت کنید.
آیا برای ضبط تایم لپس آمادهاید؟
تایم لپس تکنیک و یا روشی جذاب و دیدنی برای نمایش زمان فشرده است. این روزها در حرفههای گوناگون از این تکنیک استفاده میشود. از مستندنگاری روزانه امور ساخت و ساز گرفته، تا به تصویر کشیدن مراحل رشد یک گیاه، همه و همه با این تکنیک قابل ثبت است. اینکه شما در چه ژانری فعالیت میکنید تعیین کننده تنظیمات و نحوه محاسبه تعداد فریمها و سرعت ویدیوی شماست. برای تصویربرداری تایم لپس علاوه بر دوربین مناسب حتماً به یک سه پایه مطمئن نیاز دارید. مابقی تجهیزات کیفیت کار شما را بالا میبرند.
آیا تجربه ضبط تایم لپس را داشتهاید؟ به نظر شما بهترین نمود این تکنیک در چه ژانری است؟ چه تجهیزاتی در کوله پشتی خود برای تصویربرداری تایم لپس حمل میکنید؟ در مورد سوژههای مورد علاقه خود به ما بگویید. منتظر شنیدن نظرات و تجربیات شنیدنی شما در بخش کامنتها هستیم. خوشحال میشویم اگر این مقاله را دوست داشتید، آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
چگونه تایم فریم در فارکس بر معامله تاثیر می گذارد
یک بازه زمانی مشخص که تغییرات قیمت در آن نشان داده می شود تایم فریم نام دارد. به عبارت دیگر دورهای زمانی یا تایم فریم، چارچوب های زمانی مشخصی هستند که کاهش یا افزایش قیمت را نشان می دهند.
در بازار فارکس تایم فریم های بسیاری از طرف پلتفرم های مختلف ارائه می شود.
تغییرات قیمت و تایم فریم در فارکس
تغییرات قیمت و بازه زمانی (تایم فریم) time frame دو معیاری هستند که نمودارها را در بازار فارکس می سازند.، بیان این دو فاکتور، برای درک بهتر نمودار ها است. تایم فریم و تغییرات قیمت دو بحث کاملا بهم پیوسته است، که به صورت کامل با یکدیگر در ارتباط هستند.
تغییرات قیمت در بازار همیشه در یک بازه زمانی مشخص نشان داده میشود:
تغییرات قیمت شامل 4 فکتور اصلی است.
- قیمت باز شدن بازار در یک بازه زمانی
- قیمت بسته شدن بازار در یک بازه زمانی
- بیشترین کاهش در یک بازه زمانی
- بیشترین افزایش در یک بازه زمانی
- به یاد داشته باشید همیشه شامل دو مورد آخر نمی شود. به مرور زمان و آشنایی بیشتر با نمودارها این موضوع را درک خواهید کرد.
- بیشترین کاهش و افزایش قیمت در نمودار شمعی و میله ای نمایش داده می شود.
بازه های زمانی شامل دو معیار هستند
که خود شامل بازه های مختلفی نیز می شود
1m تغییرات قیمت در بازه زمانی یک دقیقه
5m تغییرات قیمت در بازه زمانی پنج دقیقه
10m تغییرات قیمت در بازه زمانی ده دقیقه
30m تغییرات قیمت در بازه زمانی سی دقیقه
1h تغییرات قیمت در بازه زمانی یک ساعته
4h تغییرات قیمت در بازه زمانی چهار ساعته
1d تغییرات قیمت در بازه زمانی یک روزه
1w تغییرات قیمت در بازه زمانی یک هفته
1M تغییرات قیمت در بازه زمانی یک ماهه
- معامله گران تازه کار در فارکس می خواهند سریع ثروتمند شوند، بنابراین شروع به تجارت در بازه های زمانی کوچک مثل 1 دقیقه و یا 5 دقیقه ای می کنند.
سپس با آسیب به حساب خود ناامید شده و با تجربه ای تلخ بازار را ترک می کنند.
(در مباحث معامله گری این موضوع را مورد بررسی قرار خواهیم داد.)
بیشترین و کمترین حرکت در یک بازه زمانی
فرض کنید در یک تایم فریم یک روزه (1d) بازار شروع به فعالیت می کند.
پس شامل یک زمان باز شدن بازار و بسته شدن می شود و دو معیار تغییرات قیمت و بازه زمانی با یکدیگر هم پوشانی دارد
باز شدن بازار از نظر زمانی = شروع فعالیت بازار با یک قیمت مشخص
بسته شدن بازار از نظر زمانی = پایان فعالیت بازار با یک قیمت مشخص
تغییرات قیمت در یک بازه زمانی رخ می دهد. خیلی ساده و روشن، اما لازم است. بیشترین کاهش و افزایش در بازه زمانی چیست؟
حجم عظیم عرضه و تقاضا را در نظر بگیرید. هیچ محدودیتی برای تغییرات قیمت وجود ندارد.
در جفت ارز EUR-USD در بازه زمانی یک روزه نرخ جفت ارز با قیمت 100 شروع به فعالیت می کند
(البته این یک مثال است و اگر قیمت جفت ارز یورو دلار در یک روز کاری با عدد 100 شروع به فعالیت کند، قطعا در یک دنیای متفاوت در حال زندگی هستیم.)
اگر حجم عرضه در شروع کار بازار زیاد باشد و قیمت از 100 به 90 کاهش یابد
ما قیمتی پایین تر از قیمت باز شدن بازار داریم، که نشان دهنده بیشترین کاهش در یک بازه زمانی است.
و در ادامه، اگر قیمت رشد کند و به عدد 140 برسد و پیش از بسته شدن بازار در همان بازه زمانی دوباره کاهش پیدا کند و در قیمت 120 بسته شود، قیمت 140 بیشترین افزایش در بازه زمانی یک روزه ما به حساب آمده و 120 قیمت بسته شدن، باز اگر به درستی این موضوع را درک نکرده اید نگران نباشید با کار کردن با پلتفرم و نمودار شمعی به درک درستی از این موضوع خواهید رسید.
بهترین تایم فریم در فارکس
آیا بهترین بازه زمانی برای تجارت فارکس وجود دارد؟ این سوالی است که اکثر تازه واردان به فارکس می پرسند. حقیقت این است که هیچ پاسخ مشخصی وجود ندارد و همه چیز به استراتژی و سبک تجارت و تجربه تریدر بستگی دارد. معامله گران از بازه های زمانی مختلف برای گمانه زنی در بازار فارکس استفاده می کنند.
بنابراین بهترین بازه زمانی برای خرید و فروش فارکس بسته به استراتژی معاملاتی که برای رسیدن به اهداف خاص خود به کار می گیرید، متفاوت خواهد بود. در بالا اکثر تایم فریم های فارکس را که توسط معامله گران مختلف برای ورود به تجارت استفاده می شود آورده شد است.
به طور کلی تایم فریم ها به دو دست کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شوند که هدف استفاده از هر کدام متفاوت است.
یکی از دلایلی که معامله گران تازه وارد آنطور که باید در بازار به نتیجه نمی رسند این موضوع می باشد که آنها در بازه زمانی مناسب خود معامله نمی کند، بنابراین به اهداف خود از فارکس نمی رسند.
افراد زیادی با شکست این بازار را ترک می کنند که یکی از دلایل آن می تواند انتخاب بازه های زمانی غیر مفید برای ترید باشد. خیلی از معامله گران تازه وارد به این عرصه با نیت ثروتمند شدن آن هم در کوتاه ترین زمان ممکن شروع بع معامله در بازه های زمانی پایین از جمله 5 دقیق و یک دیقه می کنند که با نتایج بسیار نامطلوبی همراه است.
این تریدرهای جدید پس از معاملات بسیار در تایم فریم های کوچک نا امید شده و در برخی موارد با شکست های جبران ناپذیری روبرو می شوند. زیرا این بازه های زمانی متناسب با شخصیت آنها نیست.
رسیدن به بهترین تایم فریم برای معامله گر نیاز به دانش و تجربه کافی دارد بنابراین در شروع کار در فارکس از ریسک های بزرگ و پیاپی بپرهیزد. صبور باشید تا بهترین بازه زمانی برای تجارت را پیدا کنیدبرخی از معامله گران در فارکس با تایم فریم های یک ساعته به نتیجه مناسب تری می رسند، یعنی تایم فریم های کوتاه مدت تاثیر بیشتری در برآیند سودآوری آن ها دارد. اما برخی در بازه های طولانی تر مثل یک روز به دنبال کسب سود از بازار اند که تعدادشان نیز کم نمی باشد و تریدرهای بسیاری هستند که به این روش معامله می کنند.
معامله در تایم فریم های بلند مدت به صورت کلی زمان و فرصت مناسبی به تریدر می دهد تا با تجزیه و تحلیل درک مشخصی از شرایط حاکم بدست آورد یا به عبارت دیگر درصد خطای محاسبلاتی به جهت فرصت مناسب برای تحلیل کاهش می یابد.
بسیار خوب، احتمالا می پرسید که بهترین تایم فریم مناسب برای ترید کدام است؟
همان طور که متوجه شدید بسته به شخصیت شما همه چیز تغییر می کند، یک معامله گر باید از کاری که می کند لذت ببرد یعنی تایم فریمی را انتخاب کند که با روحیات آن سازگار باشد.
وقتی یک معامله باز در مارکت دارید همیشه نوعی فشار یا احساس ترس را دارید زیرا همه چیز با پول واقعی درگیر است. و تبعات شکست بیش از پیروزی است. این موضوع طبیعی است.
اما نباید فکر کنید که دلیل این فشار سرعت اتفاقات در بازار است و تایم فریم انتخابی برای معامله نامناسب بوده است.
هنگامی که برای اولین بار تجارت در فارکس را شروع می کنید، پایبند بودن به یک بازه زمانی مشخص برای ترید خیلی سخت است.
با حساب دمو معامله کنید انواع تایم فریم ها را استفاده کنید و محدودیتی برای خود قائل نشوید این طبیعی است که در ابتدای شروع کار به نتیجه دلخواه خود نرسید اما به یاد داشته باشد بررسی های بسیاری بای انجام دهید تا بهترین تایم فریم برای معامله را در فارکس نسبت به شخصیت خود پیدا کنید.
بخش دوم آموزش تحلیل تکنیکال؛ نمودارها
به طور کلی در تحلیل تکنیکال با توجه به هدف معاملهگر سه نوع نمودار پر کاربرد وجود دارد: نمودارهای خطی، نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی. قبل از اینکه به هر یک از این موارد بپردازیم، نمودارهای OHLC را بررسی میکنیم.
نمودار OHLC
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت را در قالب یک میله و یا شمع در دوره خاصی به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین High یا بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
تایم فریم (بازه زمانی)
قبل از وارد شدن به بحث انواع نمودارها، با مفهوم تایمفریم یا بازه زمانی باید آشنا شوید. تایمفریم به معنی یک دوره زمانی است که طول زمانی معینی دارد و در زمان مشخصی شروع و پایان مییابد. هر تایمفریم با توجه به نوع نمودار میتواند یک نقطه، یک شمع (کندل) و یا یک میله را نشان دهد. هر تایمفریم کوچکترین بخش نمودار است که اطلاعاتی نظیر قیمت آغازین معامله، قیمت بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت را در اختیار معاملهگر قرار میدهد؛ البته اطلاعات بدست آمده از هر تایمفریم، به نوع نمودار نیز بستگی دارد. با این توضیحات به سراغ انواع نمودارها میرویم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودارهای خطی سادهترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند و تایم فریم یا بازه زمانی تنها قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایمفریم ثبت میکنند. مثلا نمودارهای خطی در تایمفریم یک روزه، در هر روز تنها یک نقطه بر روی نمودار نشان میدهند و این نقطه آخرین قیمت معامله شده در آن روز است. با اتصال نقاط بدست آمده از هر روز، نمودار خطی در تایمفریم یک روزه به دست خواهد آمد.
نقطه ضعف این نمودار این است که تنها قیمت نهایی را ثبت میکند؛ یعنی اینکه تمامی معاملات انجام شده در یک روز ارزشی ندارد و تنها آخرین قیمت آن روز در نمودار خطی ارزشمند است. اغلب معاملهگران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، برای همین نیز این قیمت اهمیت بیشتری دارد.
هرچند میتوان از قیمتهای دیگری نظیر قیمت آغازین یا میانگین بالاترین و پایینترین قیمتها نیز استفاده کرد، اما پیشنهاد میشود درصورتی که میخواهید از نمودار خطی جهت تحلیل استفاده کنید، آن را روی حالت پیشفرض یعنی قیمت بسته شدن قرار دهید.
نمودار میلهای (Bar Chart)
در نمودارهای میلهای هر تایمفریم یک میله (Bar) را نشان میدهد که بالاترین و پایینترین قیمت، قیمت آغازین و بسته شده بر روی هر میله مشخص شده است. یعنی در نمودار میلهای هر میله (Bar) میتواند نشاندهنده تغییرات قیمتی در بازه یک ساعته (تایمفریم یک ساعته)، یک روزه (تایمفریم یک روزه) یا یک هفتهای (تایمفریم هفتهای) باشد. اینکه از چه تایمفریمی استفاده کنیم به خودمان و استراتژی معاملاتیمان بستگی دارد.
هر میله از خطوط عمودی تشکیل شده است که قیمت آغازین و بسته شده در آن با خطوط تیره افقی نشان داده شده و دو سر میله بالاترین و پایینترین قیمت را نشان میدهند. قیمت آغازین با خط تیره افقی در سمت چپ و قیمت بسته شده با خط تیره افقی در سمت راست میله نمایش داده میشود. میلهای که در آن خط افقی سمت چپ بالاتر از خط افقی سمت راست باشد، یا بهعبارتی دیگر قیمت آغازین بیشتر از قیمت بسته شده باشد، میله نزولی است. برعکس این، یعنی اگر خط تیره چپی پایینتر از خط تیره راستی باشد در اینصورت میله صعودی خواهد بود.
رنگ این میلهها با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان میتواند تغییر کند. در نمودار زیر میله صعودی با رنگ سبز و میله نزولی با رنگ قرمز نمایش داده شده است.
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
نمودار شمعی نیز به مانند نمودار میلهای خصوصیات نمودارهای OHLC را دارد و تنها نقطه تفاوت آن با نمودار میلهای در نحوه نمایش هر تایم فریم است. تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال برای راحتی کار و تفسیر آسانتر معمولاً نمودار کندلاستیک را جایگزین نمودار میلهای میکنند.
در این نمودارها در هر تایم فریم یک شمع یا کندل (Candle) نمایش داده میشود. به مانند نمودارهای میلهای، هر تایمفریم میتواند نشاندهنده یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. همچنین نزولی یا صعودی بودن کندلها را از رنگشان میتوان تشخیص داد. در کندلهای صعودی (Bullish) قیمت آغازین پایینتر از قیمت بسته شده قرار دارد و کندل به رنگ سبز یا بیرنگ نمایش داده میشود.
در کندلهای نزولی (Bearish) قیمت بسته شده پایینتر از قیمت آغازین قرار دارد و رنگ این کندلها اغلب قرمز یا تایم فریم یا بازه زمانی مشکی است. هر کندل در نمودارهای شمعی از دو بخش تشکیل شده است: ۱- بدنه کندل (Body) و ۲- سایه (Shadow) که به آن فیتیله (Wick) یا میله هم گفته میشود.
اندیکاتور نمایش تایم کندل جاری | تایم فریم چیست | بهترین تایم فریم در فارکس کدام است؟
اندیکاتور نمایش تایم کندل جاری | تایم فریم چیست | بهترین تایم فریم در فارکس کدام است؟
با اجرای اندیکاتور زیر در متاتریدر خود میتوانید تایم کندل جاری را به صورت لحظه ای در کنار کندل استیک مشاهده کنید. بر روی لینک دانلود اندیکاتور نمایش تایم کندل جاری زیر کلیک کنید و پس از دانلود آنرا از حالت RAR خارج کنید :
جهت افتتاح حساب در بروکر قابل اعتماد با کلیک بر روی بروکر آمارکتس ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید.
اندیکاتور کندل تایم چه کاربردی دارد؟
گاهی اوقات نیاز است برای ورود به معامله ای منتظر باشیم تا مثلا یک کندل 4 ساعته کلوز شود تا شکل کندل استیک را مشاهده کنیم و سپس وارد معامله شویم خب با اجرای این اندیکاتور در متاتریدر خود میتوانید زمان بسته شدن آخرین کندل را به صورت لحظه ای در کنار کندل ها مشاهده نمایید.
راهنمای اجرای اندیکاتور بر روی متاتریدر
پس از دانلود اندیکاتور ابتدا آن فایل را copy کنید. سپس پلتفرم متاتریدر را باز کنید و از سربرگ file تایم فریم یا بازه زمانی گزینه ی Open Data Folder را انتخاب نمایید. در صفحه ی جدید وارد فایل MQL4 شوید .بعد از آن وارد فایل Indicators شوید. در این پوشه اندیکاتور خود را paste نمایید. حال به پلتفرم متاتریدر برگشته ، و در قسمت Indicators ها راست کلیک کنید و گزینه Refresh را بزنید .اکنون در لیست اندیکاتورها آن را مشاهده خواهید کرد.
تایم فریم چیست | انواع تایم فریم در تحلیل تکنیکال | اهمیت تایم فریم در تحلیل تکنیکال
معنی تایم فریم همان بازه زمانی یا معیار زمانی در نماد معاملاتی است.
در برنامه متاتریدر 4 امکان مشاهده 9 بازه زمانی وجود دارد ؛ و در در برنامه متاتریدر 5 امکان مشاهده 21 بازه زمانی وجود دارد که تریدر میتواند بصورت دلخواه اقدام به تنظیم تایم فریم در متاتریدر کند. تایم فریم در قسمت نوار ابزار بالای متاتریدر قابل مشاهده است ، مطابق عکس زیر :
به طور مثال مفهوم تایم فریم 4 ساعته چیست؟
تایم فریم 4 ساعته یعنی تغییرات قیمت طی 4 ساعت. یعنی هر 4 ساعت یکباریک داده جدید در نمودار بصورت کندل ثبت میشود. در نمودار با تایم فریم 4 ساعته ، هر کندل روی نمودار نشاندهنده 4 ساعت نوسان قیمت است. یعنی از لحظه ای که کندل باز شده است تا زمانی که کندل بسته شده است مدت زمان 4 ساعت سپری شده است.
حال زمانی که ما بر روی تایم فریم4 ساعته تحلیل خود را انجام میدهیم و معامله ای را میگیریم ، معنا و مفهوم آن این نـیست که دقیقا مدت زمان 4 ساعت طول میکشد تا پوزیشن ما به هدف خود برسد! مدت زمان رسیدن یک معامله به حد سود یا حد ضرر ، به تایم فریم ارتباطی ندارد. این موضوع به مقدار پیپ pip تعیین شده ی ما به عنوان حد سود و حد ضرر بستگی دارد. مطمئنا هرچقدر مقدار TP و SL انتخابی ما کوتاهتر باشد(مقدارPIP کمتر) احتمال تاچ شدن آن توسط قیمت سریعتر خواهد بود. و برعکس هرچقدر مقدار TP و SL انتخابی ما بلندتر باشد(مقدارPIP بیشتر) احتمال تاچ شدن آن توسط قیمت دیرتر خواهد بود.
بهترین تایم فریم در فارکس کدام است؟
انتخاب بهترین تایم فریم به استراتژی و سبک تحلیل یک تریدر بستگی دارد. یک تریدر در مرحله اول باید مشخص کند که در کدام چهارچوب زمانی قصد دارد تحلیل کند و اقدام به گرفتن پوزیشن کند. در بین انواع تایم فریم به طور کلی سبک معاملات در 3 دسته ی زیر قرار میگیرد :
Short term یا کوتاه مدت
Mid term یا میان مدت
Long term یا بلند مدت
معاملات Short term یا کوتاه مدت به آن استراتژی های معاملاتی گفته میشود که مدت زمان بین ورود و خروج معاملات در بازه زمانی کوتاه و کمی صورت میگیرد؛ معمولا کمتر از یک روز. به این استراتژی اسکالپ (SCALP) و به معامله گران این سبک اسکالپر (SCALPER) گفته میشود.
معاملات Mid term یا میان مدت به آن شیوه ی معاملاتی گفته میشود که مدت زمان معاملات معمولا بیش از یک روز است.
معاملات Long term یا بلند مدت به آن استراتژی های معاملاتی گفته میشود که طول مدت بیشتری دارند و زمان معاملات هفتگی یا ماهانه است. به این استراتژی هلد (HOLD) کردن و به معامله گران این سبک هلدر (HOLDER) گفته میشود.
جهت انتخاب تایم فریم مناسب ابتدا باید تعیین شود که یک تریدر چقدر فرصت و وقت برای معامله کردن دارد؟
به طور مثال اگر تریدر از استراتژی نوسان گیری یا استراتژی اسکالپ استفاده میکند یک معامله گر کوتاه مدت است و غالبا بهترین تایم فریم برای نوسان گیری تایم فریم های کوچکتر میباشد.
اگر تریدر دیگری به دنبال الگوهای قیمتی مثلا سروشانه در تایم فریم روزانه است یک معامله گر میان مدت یا بلند مدت است به دلیل اینکه ممکن است به تارگت رسیدن این الگو روزها به طول انجامد.
بنابراین انتخاب بهترین تایم فریم در فارکس به عواملی از جمله : نوع استراتژی ، مدت زمان فراغت یک تریدر ، سبک تحلیل ، سبک معامله و غیره بستگی دارد و تعیین می شود.
اگر می خواهید با بهترین بروکر فارکس برای ایرانیان آشنا شوید این مقاله را بخوانید.
دیدگاه شما