پایان نامه بررسی ریسک و بازده در سرمایه گذاری های جایگزین طلا، ارز و سهام
بررسی رابطه بین ریسک و بازدهی فرصتهای سرمایه گذاری مختلف و همچنین میزان مصونیت و پوشش هر دارایی در مقابل تورم، همواره از موضوعات مورد علاقه اقتصاددانان، فعالان عرصه سرمایه گذاری و حتی افراد عادی بوده است. در این پژوهش جهت بررسی این موضوع در اقتصاد ایران طی دوره 1392-1370 با بهره گیری از داده های ماهیانه، ضمن انتخاب سه دارایی طلا، ارز و بازار سهام و محاسبه بازدهی آنها (نرخ رشد لگاریتم تغییر قیمت سه دارایی)، ریسک نیز بر مبنای مدل های ناهمسانی واریانس شرطی (ARCH) محاسبه گردید و سپس رابطه بین ریسک محاسبه شده و بازدهی بر مبنای یک مدل رگرسیونی (OLS) بین ریسک و بازدهی برای هر دارایی مثبت تشخیص داده شد. سپس با بهره گرفتن از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایهای (CAPM) میزان مصونیت و بازدهی غیر عادی هر دارایی در مقابل تورم مورد ارزیابی قرار گرفت و نهایتا مشخص گردید که هر سه دارایی به عنوان سه فرصت سرمایه گذاری جایگزین دارای پوشش کاملی در مقابل تورم بوده و هیچکدام بازدهی غیرعادی مازاد بر تورم نداشته اند. از سوی دیگر به ترتیب دارایی طلا، ارز و سهام دارای بالاترین نسبت میانگین بازدهی به ریسک در طول دوره مورد بررسی بوده اند.
واژگان کلیدی: بازده، ریسک، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهجای، مدل ناهمسانی واریانس شرطی
فصل اول
کلیات تحقیق
امروزه مبحث سرمایه گذاری به یکی از مهم ترین مسائل زندگی انسان ها تبدیل شده است . افراد برای اینکه رفاه و آسایش فعلی و آتی خود را بهبود بخشند اقدام به سرمایه گذاری می کنند . وجوهی که سرمایه گذاری می شوند . می توانند ناشی از دارائیهای موجود فرد ، مبالغ وام گرفته شده یا پس انداز افراد باشد . سرمایه گذاران تلاش می کنند ثروت خود را به بهترین نحو سرمایه گذاری کنند . تا هم از عواملی مانند تورم مصون بمانند و هم ثروت خود را افزایش دهند .
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند افزایش سرمایهگذاری هر چند شرط کافی نیست،اما شرط لازم برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی است.با توجه به کمبود منابع سرمایه گذاری در اکثر کشورهای در حال توسعه،تخصیص بهینه این منابع محدود بین فعالیتهایی که حداکثر کارآمدی را داشته باشند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.در این فرایند باید ضمن شناسایی مزیتهای نسبی یک کشور،نسبت به تخصیص بهینه منابع بین بخشهای مختلف اقتصادی اقدام نمود. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به دنبال یافتن این پرسش است که سرمایه گذاری در چه بازارهایی از اقتصاد ایران کارآمدی بیشتری داشته است و اولویت سرمایه گذاری در چه بازارهایی است.
1-2-بیان مسئله تحقیق
اصل ثابتی در فرهنگ سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر این که سرمایه از ریسک و خطرگریزان است و به سوی بازده و سود تمایل دارد. به همین خاطراست که سرمایه گذاران ریسکگریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع می کنند. اما آیا میتوان جایی را پیدا کرد که سرمایه گذاری در آن ریسک نداشته باشد؟ ریسک و خطر از دست دادن اصل و فرع سرمایه در همه جا هست، بعضی سرمایه گذاریها پرخطرند و برخی کم خطر. سرمایه گذار با توجه به میزان خطر و ریسک سرمایه گذاری، انتظار سود و بازده متناسب را دارا میباشد. معمولاً سرمایه گذاران به وسیله تجزیه و تحلیل های مالی خود به دنبال بازده متناسب با توجه ریسک مربوط میباشند .
در یک بازار متعارف که در آن عوامل بازار واجد اطلاعات میباشند، بازده بالا همواره ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت.این موضوع موجب می شود که همواره تصمیم گیری جهت سرمایه گذاری بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت گیرد و یک سرمایه گذار همواره دو فاکتور ریسک و بازده را در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایه گذاری های خود مدنظرقرار دهد. به عبارت دیگر، سرمایه گذاری به عنوان یک تصمیم مالی همواره دارای دو مؤلفه ریسک و بازدهی بوده که مبادله این دو ترکیبهای گوناگون سرمایه گذاری را عرضه می کند.از یک طرف،سرمایه گذاران به دنبال بیشینه کردن عایدی خود از سرمایه گذاری هستند و از طرف دیگر، باشرایط عدم اطمینان حاکم بر بازارهای مالی مواجه می باشند که عامل اخیر دستیابی به عواید سرمایه گذاری را با عدم اطمینان مواجه میسازد معمولاًدر اقتصاد و بخصوص در سرمایه گذاری فرض براین است که سرمایه گذاران منطقی عمل می کنند. سرمایه گذاران منطقی، اطمینان را به عدم اطمینان ترجیح می دهند و طبیعی است که دراین حالت میجتوان گفت سرمایه گذاران نسبت به ریسک علاقهای ندارند،به عبارت دقیقجتر سرمایه گذاران ریسکجگریز هستند. یک سرمایه گذار ریسکگریز، کسی است که در ازای قبول ریسک،انتظار دریافت بازده مناسبی دارد.باید توجه داشت که در این حالت پذیرفتن ریسک یک کار غیر منطقی نیست،اگر چه میزان ریسک خیلی زیاد باشد،چون در این حالت انتظار بازده بالایی نیز وجود دارد.در واقع، سرمایه گذاران به طور منطقی نمی توانند انتظار داشته باشندکه بدون قبول ریسک بالا، بازده بالایی کسب کنند. از طرف دیگر تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که افراد در تصمیم گیری های خود تحت شرایط ریسک به هیچ وجه به صورت منطقی و عقلایی عمل نمی کنند.
1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
امروزه مبحث سرمایه گذاری به یکی از مهمترین مسائل زندگی انسانها تبدیل شده است. افراد برای اینکه رفاه و آسایش فعلی و آتی خود را بهبود بخشند اقدام به سرمایه گذاری می کنند. وجوهی که سرمایه گذاری میشوند می توانند ناشی ازدارایی های موجود فرد، مبالغ وام گرفته شده یا پسانداز فرد باشد. سرمایه گذاران تلاش می کنند ثروت خود را به بهترین نحو سرمایه گذاری کنند تا هم از عواملی مانند تورم مصون بمانند و هم ثروت خود را افزایش دهند.
سرمایه گذاری به مفهوم ساده و فراگیر عبارت است از به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به مصرف بیشتردرآینده(جهانخانی و پارساییان،1376).اغلب اندیشمندان اقتصادی درتحقیقاتشان به این نتیجه دست یافتند که یکی از عوامل موثر بر رشد و توسعه پایدار سرمایه گذاری موثر درکشور است. سرمایه گذاران را میتوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشورها دانست.تردیدی نیست که افزایش تولید که یکی از نخستین گامهای فرایند توسعه محسوب میگردد مستلزم افزایش سرمایه گذاری خواهد بود و به همین دلیل نظریه هایی در علم اقتصاد مطرح است که علت توسعه نیافتگی برخی کشورها را کمبود سرمایه و سرمایه گذاری پنداشته و دور باطل کمبود تولید را ناشی از نبود سرمایه گذاری میداند(نخجوانی،1382و بید گلی و بیگدلو،1385(.
همواره فرصتهای مختلفی برای سرمایه گذاری وجود دارد اما افراد به دنبال بهترین فرصت برای سرمایه گذاری اند،اما کدام یک از این فرصتها بهترینند؟آیا لزوما گزینهای که بیشترین بازدهی را فراهم می سازد مطلوبترین گزینه است یا عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا میبایست مشخص گردد عملکرد یک سرمایه گذاری براساس چه معیارهایی تعیین می شود ارزیابی عملکرد سرمایه گذاریها بر مبنای ریسک و بازده صورت میگیرد و این دو عامل(ریسک و بازده)از هم جدا نیستند. مقصود از بازده پاداشی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود به دست می آورد.
تاکنون تحقیقات فراوانی دراکثرحوزه های مرتبط با بازار سرمایه در ایران صورت گرفته،اما آنچه در این بین کمتر مورد توجه قرار گرفته،پرداختن به تحقیقات جدی در خصوص بررسی نگرشهای روانی برتشخیص تعصبات رفتاری و اثرات آن در بورس اوراق بهادار تهران میجباشد.در اکثر کشورها،شناخت فرایند تصمیم گیری مشارکت کنندگان دربورس،همواره موضوعی مهم برای مشارکتکنندگان و سرمایهگذاران دربازار بوده است.در اکثر این کشورها،محققان تلاش های قابل توجهی جهت مطالعه و درک رفتار سرمایه گذاری مشارکتکنندگان بازار و به دنبال آن تاثیر این عوامل برقیمت اوراق بهادار داشته اند، چرا که رفتارهایی که بر تصمیمات سرمایه گذاری مشارکتکنندگان در بازار تاثیر می گذارند از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی مختلف،عوامل رفتاری و رفتار فردی سرمایه گذاران یکی از بحثهای کشف شده درمسائل اقتصادی مالی و محققان امور مالی کاربردی در سراسر جهان است.در الگوی مالی سنتی در بازار کارآمد که بر اساس فرضیه بازار کارآمد است بر این فرض می باشد که تصمیمگیرندگان به طور کاملا عقلایی رفتار می کنند و همیشه به دنبال بیشینهکردن مطلوبیت مورد انتظار خود هستند. به عبارت دیگر دو پایه اصلی در پارادایم سنتی مالی، عقلانیت کامل عوامل و نتیجه گیری تصمیم گیری های مبتنی بر بیشینهسازی مطلوبیت مورد انتظار است. تا بعد از سال1980برخی از محققان رفتاری فهمیدند بطورکامل پدیده فوقالعادهای از بازار را توضیح دهد هرچند که تصمیمهای سرمایه گذار به طورکامل عقلانی بودند(تیورسکی و کاهنمن، 1979). [1] درحالی که در مالی رفتاری عنوان می شود که برخی پدیده های مالی را میتوان بابه کارگیری مدلهایی توصیف کرد که در آنها عامل اقتصادی کاملا در نظر گرفته نمی شود. در برخی از مدلهای مالی رفتاری، عوامل رفتاری دارند که بطور کامل عقلایی نیستند.
در برخی مدل ها نیز، عوامل اعتقادات درستی دارند ولیانتخابهایی انجام می دهند که با بیشینه سازی مطلوبیت مورد انتظار سازگار نیست(راعی و فلاح پور،1383،80).
هنگامی که سرمایه گذاران باشرایط نامطمئن روبرو میشوند،به احتمال زیاد درجهت منافع خودبه تصمیمگیرهای مختلف میپردازند،یا ممکن است به دنبال توصیههای سرمایه گذاران حرفهای یاجمع آوری اطلاعات مربوط به سود حاصل از تصمیم گیری سرمایه گذاری بهینه باشند (تیورسکی و کاهنمن، 1979). [2] گرچه سرمایه گذاران حرفهای اطلاعات بیشتری کسب خواهند نمود، اما به دلیل وجود تعصبات سرمایه گذاری بیشتر تصمیمات خود کاملا منطقی نیست،در نتیجه این تعصبات منجر به کاهش بازگشت سرمایه گذاری میگردد (کایداک، 1987) [3] .
هنگامی که مالی رفتاری بین فعالان بازار توسعه یابد،سرمایه گذاران مزایای آن راخواهند دید وآنگاه انتظار میرود که درک نحوه تاثیر ابعاد روانشناختی سرمایه گذار بر پیامدهای سرمایه گذاری،بینشهای جدیدی فراهم سازد. نتیجه مورد انتظار از برقراری ارتباط مناسب با مالی رفتاری برای مدیران و مشاوران،پرتفویی است که یک مشاور می تواند متناسب با اهداف و تمایلات هر سرمایه گذار ایجاد کند.از دیگر فواید این پژوهش،نزدیک کردن مشاوران و سرمایه گذاران به کاربردهای«مالی رفتاری»در مدیریت دارایی است.برای کسانی که نقش روانشناسی در دانش مالی را به عنوان یک عامل اثر گذار بر بازارها یا اوراق بهادار و تصمیمات سرمایه گذاران بدیهی می دانند، قبول وجود تردید در مورد اعتبار « مالی رفتاری» دشوار است. در عین حال هنوز بسیاری از دانشگاهیانوحرفهایهای طرفدار مکتب «مالی کلاسیک » بررسی جنبه های رفتاری انسان و تاثیر آن در تصمیمات مالی را به عنوان یک شاخه مستقل مطالعاتی باور ندارند. در طرف مقابل، طرفداران دانش« مالی رفتاری»اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از”تمایلات روانشناختی “در عرصه سرمایه گذاری،کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است (پمپین [4] ،1383؛ ترجمه بدری). بنابراین ما در این تحقیق میتوانیم به درک سابقه و تاثیر آنچه که باعث تعصبات سرمایه گذاری شده است بپردازیم.
1-4-اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف کلی، ویژه و کاربردی)
1-بررسی ریسک و بازده سرمایه گذاریهای جایگزین در ایران
2-رتبه بندی بازارها بر اساس ملاک بازدهی سرمایه گذاری ها
- بررسی رابطه ریسک در سرمایه گذاری سهام با بازده سرمایه گذاری.
- بررسی رابطه ریسک در سرمایه گذاری طلا با بازده سرمایه گذاری.
- بررسی رابطه ریسک در سرمایه گذاری ارز با بازده سرمایه گذاری.
- کدامیک از دارایی های ارز وطلا وسهام پوشش مناسبی در مقابل تورم دارند.
1-4-3- اهداف کاربردی
شناسایی ابزار جایگزین دارایی طلا، ارز و سهام برای مقابله تورم در اقتصاد ایران
- بین ریسک در سرمایه گذاری سهام و بازده سرمایه گذاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
- بین ریسک در سرمایه گذاری طلا و بازده سرمایه گذاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
- بین ریسک در سرمایه گذاری ارز و بازده سرمایه گذاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
1-6-حدود(دامنه تحقیق)به لحاظ قلمرو مکانی و زمانی
پژوهش حاضر به بررسی وضعیت ریسک و بازدهی فرصتهای سرمایه گذاری در سه دارایی طلا،ارز و سهام در کشورایران با بهره گرفتن از داده های ماهانه دور 1392-1370منتشر شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی و همچنین سازمان بورس اوراق بهادارمی باشد.همچنین در این پژوهش از مدلهای تلاطم شرطی خانواده ARCH و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای(CAPM) بهره گیری می شود.
1-7-واژه های کلیدی(اصطلاحات)
3-مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای [7]
4-مدل ناهمسانی واریانس شرطی [8]
تعاریف عملیاتی:
1-بازدهی:بازدهی پاداشی است که سرمایه گذار به دلیل به تعویق انداختن مصرف خود در دوره حاضر به منظور دست یافتن به مصرف بیشتر در دوره بعد(سرمایه گذاری) بدست می آورد.
2-ریسک:به مفهوم هرگونه نوسان احتمالی در بازدهی آتی یا هرگونه نوسان احتمالی منفی در بازدهی آینده تعریف می شود.
3-مدل قیمت گذاری دارایی سرمایهای(CAPM):اگر به فرض Ri بازدهی داراییi ام بوده وRFبازدهی سپردههای بانکی باشد و همچنین P 0 نرخ تورم باشد می توان این مدل را به شکل زیر نوشت:
نرخ رشد سطح عمومی قیمتها( تورم) را نشان میدهد. در اینجا، βi معروف به بتای تورم است. اگر بتا برابر و یا بزرگتر از 1 باشد، نشان میدهد که به ازای یک افزایش معین در تورم، بازدهی دارایی i با سرعت بیشتری رشد کرده است و توانسته تغییرات تورم را به طور کامل پوشش دهد.
4- مدل ناهمسانی واریانس شرطی خانواده ARCH
مدل ناهمسانی واریانس اتوگرسیو(ARCH) که اولین بار توسط (انگل، 1982) [9] مطرح شد و بعدها توسط بولرسو(1986) [10] به مدلهای (ARCH) تعمیم داده شد، عمومیترین روش برای مدلسازی نوسانات و تغییرپذیری داده های سری زمانی مالی با فراوانی زیاد می باشد.
این فرایندها دارای میانگین صفر هستند و به طور دنبالهای ناهمبستهاند و واریانس شرطی( روی اطلاعات مربوط به گذشته) ناثابتی داشته، در حالیکه اجزای بازده در سرمایه گذاری اجزای بازده در سرمایه گذاری واریانس غیرشرطی ثابتی دارد.
سرمایه گذاری چیست و چه مدلهایی دارد؟
سرمایهگذاری ابزاری برای کسب دارایی است اما فقط برای کسب دارایی استفاده نمیشود. هرکسی میتواند وارد یک برنامهی سرمایهگذاری شود و ابزارهای زیادی وجود دارد که میتوان بهوسیلهی آنها شروع کار با سرمایهی کم را آسان کرد. در واقع تفاوت میان سرمایهگذاری و شرطبندی این است که سرمایهگذاری یک فرایند زمانبر محسوب میشود و روشی نیست که بهوسیلهی آن بتوان خیلی سریع ثروتمند شد.
حتما بخوانید:
سرمایهگذاری: عمل اختصاص دادن پول برای کاری که به تلاش زیادی نیاز دارد با این انتظار که درآمد یا سود اضافی بهدست آید.
سرمایهگذار افسانهای، وارن بافت (Warren Buffett) سرمایهگذاری را اینگونه تعریف میکند: «فرایند برنامهریزی برای پول تا در آینده پول بیشتری نصیب شما بشود.» هدف از سرمایهگذاری این است که پولتان را در یک یا چند جا انباشته کنید تا برای شما کار کند به این امید که پولتان در طول زمان رشد خواهد کرد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری به معنای «هوشمندانهتر کار کردن است، نه سختتر کار کردن.» ما در شغلهایمان سخت کار میکنیم، خواه برای یک شرکت باشد و خواه برای کسبوکاری که خودمان راهاندازی کردهایم. ما معمولا ساعتهای زیادی کار میکنیم که نیازمند فداکاری است و باعث افزایش استرس میشود. برداشتن بخشی از پولی که بهسختی بهدست آمده است و سرمایهگذاری آن برای نیازهای آینده، بهترین روش استفاده از پولی است که کسب کردهایم.
همچنین سرمایهگذاری به اولویتگذاری برای پولتان مربوط میشود. پول خرج کردن کار سادهای است و باعث ایجاد خوشیهای زودگذر میشود، برای مثال میتوانید پولتان را صرف خرید وسایل جدید برای خانه کنید، به یک سفر تفریحی هیجانانگیز بروید یا در یک رستوران گران قیمت شام بخورید. همهی این کارها فوقالعاده هستند و زندگی شما را لذتبخشتر میکنند اما سرمایهگذاری مستلزم اولویت بخشیدن به آیندهی مالی در برابر خواستههای کنونی است.
سرمایهگذاری راهی است برای اینکه در دورانی که درگیر زندگی روزمره هستید مقداری پول کنار بگذارید تا برای شما کار کند و در آینده از دسترنج کارتان بهره ببرید. در حقیقت، سرمایهگذاری ابزاری است برای اینکه آیندهی شادتری داشته باشید.
سه نوع سرمایهگذاری
همانطور که در فرهنگ لغات توضیح داده شده است، سرمایهگذاری چیزی است که با پول خریداری میشود و انتظار میرود که در آینده درآمد یا سود تولید کند. میتوان سرمایهگذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد: مالکیتی، اعتباردهی و معادل نقدی.
سرمایهگذاریهای مالکیتی
زمانی که دربارهی سرمایهگذاری صحبت میشود، سرمایهگذاری مالکیتی اولین چیزی است که به ذهن افراد میرسد. سرمایهگذاری مالکیتی پُرخطرترین و پُرسودترین نوع سرمایهگذاری است. در ادامه مثالهایی از سرمایهگذاری مالکیتی بیان میشود:
سهام مدرکی است که نشان میدهد شما مالک سهمی از یک کارخانه یا شرکت هستید. به بیان کلیتر همهی اوراق بهادار نوعی سرمایهگذاری مالکیتی هستند، هرچند که تمام چیزی که در اختیار شماست تنها یک قرارداد است. زمانی که یکی از این سرمایهگذاریها را خریداری میکنید، شما مالک بخشی از ارزش آن شرکت خواهید بود.
با توجه به ارزش بازاری که دارایی شما به آن تعلق دارد، سود مورد انتظارتان محقق میشود. اگر شما در شرکت سونی سهامدار هستید و این شرکت سودی بهدست آورد، سرمایهگذارها سهمشان را از شرکت سونی طلب خواهند کرد. تقاضای آنها برای سود باعث افزایش قیمت خواهد شد و اگر تصمیم بگیرید سهامتان را بفروشید سود شما نیز افزایش پیدا میکند.
کسبوکار
پولی که برای شروع و ادارهی یک کسبوکار اختصاص داده میشود نوعی سرمایهگذاری است. کارآفرینی یکی از دشوارترین سرمایهگذاریها است چرا که به چیزی بیش از پول احتیاج دارد. در نتیجه این نوع سرمایهگذاری نیز نوعی سرمایهگذاری مالکیتی تلقی میشود که بازگشت سرمایهی بسیار زیادی به همراه خواهد آورد. کارآفرینان با تولید یک محصول یا خدمات و فروش آن به افرادی که خواهان آن هستند، درآمد بسیار زیادی بهدست میآورند. بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بهترین مثال در این مورد است.
املاک
خانهها، آپارتمانها و دیگر املاک که شما میخرید، اجاره یا تعمیر میکنید و دوباره میفروشید نوعی سرمایهگذاری هستند. البته خانهای که در آن زندگی میکنید قدری متفاوت است، چرا که یکی از نیازهای اساسی شما را تأمین میکند. خانهای که در آن زندگی میکنید نیاز شما به سرپناه را برآورده میکند و هرچند که ممکن است ارزش آن در طول زمان افزایش پیدا کند، اما نباید آن را با انتظار سوددهی خریداری کنید. رکود بازار مسکن سال ۲۰۰۸ در آمریکا بهخوبی خطر این نوع سرمایهگذاری را نشان داده است.
کالاهای گران قیمت
خرید طلا، جواهرات و نقاشیهای داوینچی همگی میتوانند به عنوان نوعی سرمایهگذاری مالکیتی درنظر گرفته شوند. به این شرط که این کالاها با این هدف که در آینده با قیمت بالاتر فروخته شوند خریداری شده باشند. فلزات گرانبها و کلکسیونها به دلایل مختلفی موارد خوبی برای سرمایهگذاری نیستند، اما قطعا در زمرهی سرمایهگذاریها قرار میگیرند. درست مانند خانه، این احتمال وجود دارد که اقلام اشاره شده نیز از نظر فیزیکی آسیب ببینند، در نتیجه نیازمند مراقبت و هزینهی نگهداری هستند که در آن صورت بدیهی است که از سود نهایی کم خواهد شد.
سرمایهگذاریهای اعتباردهی
سرمایهگذاری اعتباردهی به شما اجازه میدهد که مانند یک بانک عمل کنید. این نوع سرمایهگذاریها در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری دارند و در نتیجه سود آنها نیز کمتر است. اوراق قرضهای که برای یک شرکت صادر میشود مقدار پول مشخصی را برای یک دورهی مشخص به شما میدهد، درحالیکه ممکن است در طول این مدت ارزش سهام آن شرکت دو یا سه برابر شود یا ممکن است ارزش سهام بهشدت سقوط کند و شرکت ورشکسته شود. در هر دو صورت کسی که اوراق قرضه را در اختیار دارد پول خود را دریافت میکند.
حساب پساندازتان
حتی اگر هیچ چیزی جز یک حساب پسانداز عادی ندارید، میتوانید خود را یک سرمایهگذار بدانید. در واقع شما به بانک پول قرض دادهاید که ممکن است بهصورت وام به دیگران داده شود. بازگشت سرمایهی این مورد بسیار ناچیز است اما خطر آن نیز بسیار کم است چرا که شرکتهای بیمه از بانک حمایت میکنند.
اوراق بهادار
اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند. خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
معادل نقدی
این نوع سرمایهگذاری درست مانند پول نقد است، یعنی بهسادگی میتوان آن را تبدیل به پول نقد کرد.
صندوق سرمایهگذاری بازار پول
بازگشت سرمایه در صندوق سرمایهگذاری بازار پول بسیار کم است (چیزی در حدود ۱ تا ۲ درصد) اما خطر آن نیز بسیار کم خواهد بود. اگرچه ارزش سهام این صندوق اخیرا با افت بسیاری مواجه شد، اما این اتفاق آنچنان نادر است که میتوان از آن چشمپوشی کرد. صندوقهای سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاریهای دیگر راحتتر به پول تبدیل میشوند، یعنی درست مانند حساب خودتان میتوانید از صندوق سرمایهگذاری چک بنویسید و آن را نقد کنید.
نزدیک شدهاید اما نه کاملا
آموزشی که در اینجا به شما داده شد سرمایهگذاری نام دارد و به شما کمک میکند درآمد بیشتری داشته باشید. یکی از کارهایی که میتوانید انجام بدهید این است که مانند یک کسبوکار خدماتی کوچک، آموزشتان را بفروشید و مانند یک سرمایهگذاری مالکیتی از آن پول بهدست آورید. دلیل اینکه این کار را نوعی سرمایهگذاری قلمداد نمیکنیم این است که نمیخواهیم همه چیز را به عنوان نوعی سرمایهگذاری دستهبندی کنیم. در واقع هر زمانی که ما چیزی میخریم که باعث کارایی بیشتر میشود نوعی سرمایهگذاری انجام دادهایم. برای مثال سرمایهگذاری بر روی یک توپ کاهش استرس یا یک فنجان قهوه که ما را بیدار نگه میدارد. به این ترتیب ما معنای سرمایهگذاری را گسترش دادهایم اما چیزی به شما آموزش داده نشده است.
چه چیزهایی سرمایهگذاری نیستند
خریداری چیزهایی مانند تخت خواب، ماشین، تلویزیون و هر چیزی که بهطور طبیعی در اثر استفاده و گذر زمان خراب میشود سرمایهگذاری محسوب نمیشود. برای مثال شما با خرید یک بالشت اسفنجی برای یک خواب خوب سرمایهگذاری نمیکنید. مگر اینکه شما فرد بسیار معروفی باشید و انتظار داشته باشید که افرادی حاضر باشند قیمت بیشتری برای بالشت پرداخت کنند.
اجزای بازده در سرمایه گذاری
پیشینه تحقیق توسعه اقتصادی، تعاریف، تئوریها و معیارهای اندازهگیری آن و بازده سرمایه گذاری و عوامل مؤثر بر آن در محصولات مالی دارای ۳۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فهرست مطالب
۲-۱ مقدمه ۴
۲-۲ بخش دوم:توسعه اقتصادی ۵
۲-۲-۱ مفاهیم رشد و توسعه ۵
۲-۲-۲ تعاریف توسعه اقتصادی درغرب ۶
۲-۲-۳ تئوریهای توسعه اقتصادی ازد یدگاه اندیشمندان ۸
۲-۲-۴ معیارهای اندازهگیری توسعه اقتصادی ۱۳
۲-۳ بخش دوم : بازده سرمایه گزاری ۱۴
۲-۳-۱ مقدمه ۱۴
۲-۳-۲ سرمایه گذاری ۱۵
۲-۳-۳ انواع سرمایه گذاری ۱۶
۲-۳-۴ محیط سرمایه گذاری ۱۷
۲-۳-۵ ابزار های قابل معامله ۱۷
۲-۳-۶ فرآیند سرمایه گذاری ۱۸
۲-۳-۷ بازده ۱۹
۲-۳-۸ اجزای بازده ۲۰
۲-۳-۹ عوامل مؤثر بر ریسک و بازده سرمایه گذاری در محصولات مالی ۲۱
۲-۴ پیشینه تحقیق ۲۶
۱-۲-۴) تحقیقات داخلی: ۲۶
۲-۲-۴) تحقیقات خارجی : ۲۷
منابع: ۳۲
منابع:
۱-پیر صالحی، مجتبی، بررسی رابطه ریسک و بازده سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار
. تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی ،دانشگاه اصفهان ، ۱۳۷۲
۲-سلیمی فر، مصطفی ( ۱۳۸۲ )، ” اقتصاد توسعه”، تهران: موحد.
نصر اصفهانی ، اسداله ؛ “نقش سرمایه گذاری در توسعه اقتصادی ” ؛ تهران ؛ انتشارات فرخی ص
۳- گریفتن، کیت، راهبردهای توسعه اقتصادی، ترجمه محمد حسین هاشمی، (تهران: نشر نی، ۱۳۷۵)
۴- قدیری اصل، باقر، سیر اندیشه اقتصادی، ( تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴).
۵- دایانا، هانت ، نظریههای اقتصادی توسعه، ترجمه غلامرضا آزاد، (تهران: نشر نی، ۱۳۷۶)
۶-نوو، ریموند پی . مدیریت مالی، ترجمه جهان خانی، علی و پارسائیان، علی، انتشارات
. سمت،جلد دوم، ۱۳۸۰ ، ص ۲۰۱
۷-قاضی زاده فرد، سید ضیاءالدین(۱۳۷۵). طراحی و تبیین الگوی بررسی و تحلیل موانع انسانی در استقرار و به اجزای بازده در سرمایه گذاری کار گیری نظام اطلاعات مدیریت (با تمرکز بر سازمان های دولتی ایران) . پایان نامه دکتری مدیریت سیستم ها، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
۸- صرافی زاده، اصغر.، محمد زاده اصلی، جواد(۱۳۸۹) تاثیر فناوری اطلاعات در کارایی زنجیره ارزش تعاونیها. مجله تعاون سال بیست و یکم . شماره اول.
۹- نمازی، حسین، نظامهای اقتصادی ، ( تهران : انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۴)
۱۰- عظیمی، حسین، مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران، (تهران: نشر نی، چ اول، ۱۳۷۱)
۱۱-Neil, B. M., and Senior, F. (2003), “Information Technology and Productivity:Recent Findings”, Institute for International Economics Senior Advisor toMcKinsey and Company, IIE, Presented at Jan. AEA Meetings in Washington D.C.
۱۲-Diacon, S.R. and Ennew, C. “Consumer perceptions of financial risk”, Geneva Papers on Risk and Insurance: Issues and Practice, (2001), Vol. 26No. 3, pp. 389-409.
۱۳-Rabin, A.and Kahnemn ,D. (1971)”Belief in the law of small numbers”, sychological Bulletin, Vol.2, pp.105-110.
۱۴-Solow, R. M. (1987), “We’d better Watch Out”, New York Times, Book Review, July 12, 36.
۲-۱ مقدمه
توسعه اقتصادی همواره متضمن منافع مادی و تکنولوژی و آزادیهای متنوع است و از طرف دیگر بیعدالتی، تخریب فرهنگی، مسائل زیست محیطی و تخریب طبیعت و از همه مهمتر بیمحتوی شدن زندگی و عدم معیاری برای یافتن حقیقت و ارزشهای واقعی را به ارمغان آورده است.
در بیان تبیین مفاهیم توسعه اقتصادی بیش از همه چیز باید انسان و ارزشهای والای انسانی محور قرار گیرد. اگر تعیین سیمای انسان و ارزشهای انسانی و هدف سعادتمند نمودن انسان در سرلوحه الگوهای توسعه قرار گیرد، دیگر هر تعریفی از توسعه که صرفاً اقتصادی، فنی، سازمانی یا مدیریتی باشد، کافی نخواهد بود. در این شرایط ما نیاز به حکمتی داریم که با علوم ما سنخیت داشته باشد. حکمتی که دیدگاه وسیعتری را از هدفهای زندگی انسانی و تلاشهای انسانی ارائه کرده و برای فرموله کردن الگوی توسعه رهنمون بدهد.
عوامل و زمینههای مختلفی در غرب باعث توسعه اقتصادی شد. دستاوردهای علمی و صنعتی غرب، محصول تلاشهای انسان غربی در تلقی جدید از خدا و دین و دنیا است و محصول یک فرایند تاریخی چند قرنی است. از این جهت، شناخت توسعه اقتصادی در غرب مستلزم شناخت مبانی هستی شناسی، انسان شناختی، جامعه شناختی، سیاسی و اقتصادی است.
در این فصل به ادبیات توسعه اقتصادی و بازده سرمایه گزاری میپردازیم .سپس پیشینه تحقیق را بررسی میکنیم.
۲-۲ بخش دوم:توسعه اقتصادی
۲-۲-۱ مفاهیم رشد و توسعه
معمولاً در کتابهای مختلف ، اصطلاح رشد و توسعه را همراه هم به کار برده و اغلب این دوعنوان مترادف در نظر میگیرند. در حالی که هر یک از این دو دارای معنی خاص برای خود است. برای وضوح بیشتر مفاهیم رشد و توسعه را به شرح ذیل تعریف میکنیم:
رشد مترادف واژه Growth بوده و در معنی مطلق «تغییر کمی هر متغیر در مدت مشخص» اطلاق میگردد. مثلاً قد یک فرد طی یک سال از ۱۵۰ سانتی متر به ۱۵۵ سانتی متر افزایش یابد، گفته میشود که قد آن شخص ۵ سانتی متر رشد داشته است یا تولید گندم از ۱۰ میلیون تن در سال قبل به ۱۱ میلیون در سال جاری افزایش یافته است، حال اگر این معنی و مفهوم به کل تولیدات کالاها و خدمات نهایی جامعه در یک مدت معین و مشخص تعمیم داده شود، به آن «رشد اقتصادی» گویند. بنابراین «تغییر در میزان تولید کالاها و خدمات نهایی تولید شده در جامعه در یک مدت معین را رشد اقتصادی گویند». (جمعی از نویسندگان،۱۳۸۲)
توسعه مترادف واژه Development بوده و نمود ظاهری آن سطح فرهنگی بالا، رفاه نسبی و استاندارد بالای درآمد برای اکثریت عظیمی از یک جامعه است. از لحاظ مفهوم علمی توسعه، «تحول تدریجی در ساختار فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است که متضمن رشدی خودجوش ، مستمر و فراگیر در تولید است.» (جمعی از نویسندگان،۱۳۸۲)
توسعه ابعاد گوناگونی دارد و قبل از آنکه نمودی بر بهبود تولید و دگرگونی در نهایت اقتصادی و سطح زندگی مادی انسان داشته باشد باید متحول کننده تفکر خود انسان باشد به عبارت دیگر تحول فکری در یک فرایند توسعه اقتصادی به تحول مادی تقدم دارد. یکی از نظریه پردازان اقتصادی در این ارتباط عنوان میدارد: «توسعه اقتصادی نیازمند شکلگیری دو فرایند اساسی زیر است:
۱- یافتن و بهکارگیری مکانیسمی که در آخرین حد ممکن هزینه های مصرفی غیرضروری جامعه در حالی گذر را محدود نموده و مازاد تولید اقتصادی را به سوی انجام سرمایهگذاری های انسانی و فیزیکی لازم، جهت و مدرن شدن مبانی تولیدی سوق دهد.
۲- طراحی وبه کارگیری مجموعهای از استراتژیها و خط مشیهای توسعهای که امکان تبدیل مازاد پسانداز توسط مکانیسم مندرج در بند (۱) را به سرمایه گذاری انسانی و فیزیکی مطابق با نیازهای توسعه اقتصادی فراهم آورد.» (عظیمی، حسین،۱۳۷۱)
حال با توجه به تعاریف رشد و توسعه میتوان در تعریف توسعه اقتصادی گفت که : توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی همراه با تغییر و تحول کیفی است. به عبارتی دیگر توسعه اقتصادی ابعاد کمی و کیفی تغییر در متغیرهای اقتصادی را نه به صورت مکانیکی، بلکه به صورت ارگانیک در بر میگیرد.
۲-۲-۲ تعاریف توسعه اقتصادی درغرب
در تعریف توسعه اقتصادی دو عامل نقش حیاتی دارد: ۱- مکاتب فکری ۲- جغرافیای زندگی اقتصاد دان و جامعه شناسی که میخواهد توسعه را تعریف کند، به این معنا که اولویت اول هر کشور در نظر این اقتصادان در چیست؟ اما درباره مکتب فکری و نقش اساسی آن در تعریف توسعه و اختلاف تعاریف آن، تنها به ذکر سه مکتب اکتفا میکنیم.
الف – توسعه سرمایه داری
در این مکتب از دیدگاه جامعه شناسانه، توسعه به معنای گذر از سنت به تجدد و از دیدگاه اقتصادی یعنی رشد اقتصادی و از دیدگاه سیستمی یعنی فرایند تحولی بنیادین در سطح نهادهای اجتماعی(خاکبان، سلیمان،۱۳۷۵). اهداف این مکتب براساس فردگرایی اخلاقی، کسب لذت و خوشی بیشتر است و به این ترتیب هدف اصلی این مکتب رشد بیشتر اقتصادی است و گذر از سنت به تجدید و تحول بنیادین در نهادهای اجتماعی نیز در جهت رشد اقتصادی بیشتر است.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ضریب بتا در بورس؛ از معرفی تا نحوه محاسبه
یکی از مفاهیم بسیار مهم در تصمیم گیری سرمایه گذاری ریسک و بازده، ضریب بتا Beta coefficient است. هر سهمی اگر در فاصله خاص از زمان، خریداری، نگهداری و فروخته شود، بازدهی خاصی نصیب سرمایه گذار خواهد کرد؛ این بازدهی شامل تغییر قیمت و منابع حاصل از مالکیت می باشد. اندازه گیری میزان ریسک، در تصمیم گیری های مالی، هیشه مفید و پرکاربرد بوده است؛ اما ارتباط میزان ریسک با ضریب بتا چیست و نحوه محاسبه آن به چه صورت می باشد؟ در ادامه با ما همراه باشید تا با مفهوم ضریب بتا، آشنا شویم.
اندازه گیری ریسک اوراق بهادار
در اوایل سال 1900، تحلیل گران برای ارزیابی یا تعیین ریسک اوراق بهادار، ترازنامه را مد نظر قرار می دادند. به این صورت که هرچقدر میزان بدهی یا وام های یک شرکت بیشتر باشد، ریسک سهام شرکت نیز بیشتر خواهد شد.بعدها در سال 1962 میزان ریسک بر اساس حاشیه ایمنی تعریف می شد که با تفاوت قیمت بازار و ارزش واقعی اوراق بهادار تعیین می شد.
امروزه اکثر پژوهشگران، ریسک سرمایه گذاری را با انحراف معیار نرخ بازده مرتبط میدانند؛ به این صورت که هرچه بازدهی سرمایه گذاری تغییرات بیشتری داشته باشد، سرمایه گذاری ریسک بیشتری خواهد داشت. قبل از اینکه به ادامه مطلب بپردازیم لازم می دانیم شما را با انواع ریسک آشنا سازیم.
انواع ریسک
به طور کلی منابع ریسک که باعث تغییر یا پراکندگی در بازده می شود، به دو دسته کلی تقسیم می شود:
ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب)
به قسمتی از ریسک مجموعه سهم گفته می شود که می توان آن را از طریق تنوع بخشی، کاهش داد. در واقع این ریسک، نشان دهنده کل ریسک مجموعه سهام، مختص به یک شرکت یا صنعت خاص، می باشد. برخی از عوامل ایجاد کننده این ریسک، کالا ها و خدمات تولیدی شرکت یا صنعت، نوع مدیریت، اقدامات رقیبانو ساختار هزینه های شرکت می باشد. از همین رو این نوع ریسک قابل کنترل می باشد.
ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
ریسک سیستماتیک، به آن بخش از ریسک گفته می شود که از طریق تنوع بخشی، کاهش پیدا نمی کند. عواملی مانند تحولات سیاسی و اقتصادی، چرخه های تجاری، تورم و بیکاری، به وجود آورنده ریسک غیر سیستماتیک می باشد که غیر قابل کنترل می باشد. زمانی که سرمایه گذاری قصد خرید سهم یا اوراق قرضه را دارد، می تواند از انحراف معیار بازده سال های گذشته به عنوان معیار ریسک استفاده کند.
معیار مناسب برای ریسک یک دارایی منفرد، سنجش حرکت هم زمان آن با پرتقوی بازار می باشد. این حرکت با کوواریانس دارایی منفرد بیان شده و قابل استناد به نوسان پذیری پرتفوی کل بازار می باشد. علاوه بر این هر دارایی منفرد، واریانسی دارد که به پرتفوی بازار غیر مرتبط است(واریانس غیر سیستماتیک) که به جنبه های منحصر به فرد دارایی برمی گردد. واریانس غیرسیستماتیک معمولاً کماهمیت می باشد.
بنابراین صرف ریسک برای یک دارایی منفرد، تابعی از ریسک سیستماتیک دارایی با پرتقوى کل بازار دارایی های پر ریسک است، به معیار ریسک سیستماتیک بتا (β) می گویند. ضریب بتا (Beta coefficient) به طور مقدماتی توسط شارپ به عنوان انحراف دوره در تابع رگرسیون خطی ساده جایی که نرخ بازده در شاخص بازار متغیر مستقل بوده و نرخ بازده اوراق بهادار متغیر وابسته است، تعریف می شود. زمانی که انتظار رشد شاخص سهام بازار وجود داشته باشد سرمایهگذاران سهم هایی با بتای بالاتر را انتخاب کرده و در شرایط کاهش شاخص بازار به انتخاب سهم هایی با ضریب پایین تر دست می زنند.
بنابراین بتا، معیار اندازه گیری ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار می باشد که به عنوان قسمتی از ریسک کلی، نمی توان آن را از طریق ایجاد تنوع کاهش داد یا از بین برد. این ضریب معیار نسبی ریسک یک سهم با توجه به پرتفوی بازار تمامی سهم ها است. برای محاسبه ضریب بتا (β) از شاخص قیمت بورس سهام استفاده می کنند. ضریب بتا برای یک سهم بخصوص، به این صورت تعیین می شود که ریسک سیستماتیک آن سهم را با ریسک سیستماتیک متعلق به شاخص بورس سهام مقایسه می کنند.
به طور کلی مقدار همسویی بازده یک سهم نسبت به بازار کل(شاخص کل) را با ضریب بتا می سنجند. بتای مثبت نشانه همسویی با بازار و بتای منفی نشانه واگرایی با بازار و بتای صفر، نشانه عملکرد خنثی سهم، نسبت به بازار شاخص می باشد. در بتا عدد یک را به عنوان مبنا قرار میدهیم. به عنوان مثال اگر بگوییم بتای سهمی نسبت به شاخص عدد ۱٫۵ است؛ یعنی اینکه هر مقداری که شاخص رشد یا نزول داشته باشد سهم مورد نظر ۵۰ درصد بیشتر رشد یا نزول دارد.
به عنوان مثال چنانچه شاخص ۱۰ درصد رشد نماید سهم مدنظر ۱۵ درصد رشد می کند. همچنین اگر بتای سهمی ۲ باشد یعنی به میزان دو برابری شاخص بازدهی دارد یا به عبارتی اگر شاخص ۲۰ درصد رشد نماید آن سهم ۴۰ درصد رشد دارد. (سهم دارای این ضریب حالتی تهاجمی دارد) در مورد سهام تدافعی نیز ضریب بتا کوچک تر از یک و مثبت میباشد. مثلاً اگر ضریب سهمی ۰٫۵ باشد یعنی اینکه اگر شاخص ۱۰ درصد رشد یا نزول داشته باشد آنگاه سهم ما به میزان ۵ درصد رشد یا نزول خواهد داشت؛ کم ریسک بوده و کند حرکت می کند.
در حالت خنثی نیز یعنی ضریب آن سهم برابر با صفر و اصلاً روند شاخص، هیچ دخالتی در روند آن سهم ندارد. چه شاخص مثبت باشد و چه منفی، آن سهم رفتار منحصر به فرد خود را دارد. اگر بتای سهمی منفی باشد یعنی دقیقاً رفتاری عکس با رفتار کلی شاخص و بازار دارد. درنتیجه دامنه نوسانات ضریب بتا میتواند +∞ تا -∞ تغییر نماید که علامت + به معنای تغییرات مستقیم و علامت – نیز به معنای نوسانات معکوس خواهد بود.
بازده بدون ریسک (Rf)
به حداقل بازدهی که سرمایه گذار بدون قبول هیچ ریسکی کسب نماید، بازده بدون ریسک گفته می شود. حال با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایه گذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri) به خاطر ریسک، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی گفت می شود. با توجه به این توضیحات به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته می گویند. لذا میتوان در تعریف ضریب بتا رابطه زیر را استخراج نمود:
فرمول ضریب بتا از دید آمار
کوواریانس بیانگر نحوه ارتباط دو دسته داده باهم است، در صورتی که داده ها دارای رابطه معکوس با یکدیگر باشند، مقدار کوواریانس آن ها منفی بوده، اگر دادهها از هم مستقل باشند مقدار آن صفر و اگر دارای ارتباط مستقیم باشند، کوواریانس مثبت می شود. بتای سهم به صورت کوواریانس بین بازدهی سهام و بازدهی بازار، تقسیم بر واریانس بازدهی بازار محاسبه می شود:
همواره بتای کل بازار برابر ۱ می باشد، چرا که کوواریانس کل بازار با خودش تقسیم بر واریانس بازار، برابر ۱ خواهد بود و در سایر اجزای بازار بزرگ یا کوچک شدن این ضریب نشان از نوسان پذیری مثبت و یا حتی معکوس سهم مدنظر، با بازار خواهد بود. به عبارت دیگر هرچه ضریب بتای یک سهم بزرگ تر باشد، حکایت از ریسک بیشتر در قیاس با بازار و بالطبع، انتظار بازده بیشتر از آن اجزای بازده در سرمایه گذاری است.
انواع سهام
سهام تهاجمی
با توجه به مفهوم اصلی ضریب بتا در بورس، چنانچه بازده پرتفوی بازار یک درصد تغییر کند، می توان گفت، بازده سهم به چه میزان تغییر خواهد کرد. اگر بیشتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم بالاتر از بازار خواهد بود. بنابراین تغییرات بازدهی سهم، بیشتر از تغییرات بازده بازار و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم بیشتر از بازده مورد انتظار از بازار خواهد شد. به این نوع سهام، تهاجمی نام دارد و در زمان رونق بازار برای سرمایه گذاری مناسب هستند.
سهام تدافعی
اگر β برابر یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم با ریسک سیستماتیک بازار برابر است. بنابراین تغییرات بازدهی سهم، با تغییرات بازدهی بازار برابر بوده و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم برابر بازه مورد انتظار از بازار می شود. حال اگر β کمتر از یک باشد، ریسک سیستماتیک سهم از ریسک سیستماتیک بازار کمتر خواهد شد. بنابراین تغییرات بازدهی سهم کمتر از تغییرات بازدهی بازار و درنتیجه بازده مورد انتظار از سهم کمتر از بازده مورد انتظار از بازار خواهد بود. این نوع سهام، به سهام تدافعی شهرت داشته و در زمان رکود بازار برای سرمایهگذاری خوب است.
نتیجه گیری
به زبان ساده و خودمانی در جواب به سوال ضریب بتا چیست، باید بگوییم، ضریب بتا در واقع تعیین کننده رفتار یک سهم در شرایط مختلف بازار می باشد. با محاسبه ضریب بتا در بورس، درمی یابیم که سهم یا دارایی مدنظرمان، چقدر با شاخص ارتباط دارد؛ آیا مثبت بودن شاخص سهم را مثبت خواهد کرد؟ امیدواریم این مقاله ابهامات و سوالات ذهن شما را برطرف کرده باشد. ممنون که تا انتهای این مقاله با ما همراه بودید.
شروع سرمایهگذاری در سهام – قسمت چهلم
در قسمتهای قبل به توضیح مفاهیم بازده، ریسک و سبد سهام پرداخته شد. از مهمترین مسائل پیرامون هر سرمایهگذاری، ریسک مربوط به آن است و در مقابل هر ریسک سرمایهگذاری انتظار بازگشت سرمایه وجود دارد. برای تعیین نرخ بازده یک دارایی از مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای استفاده میشود. ازاینرو، در این قسمت به توضیح مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای پرداخته میشود.
مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای
مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای (CAPM) رابطه بین ریسک و بازده موردانتظار داراییها را توصیف میکند. این مدل بهویژه برای ارزشگذاری سهام و اوراق بهادار مورد استفاده قرار میگیرد. به بیانی دیگر، میتوان گفت که در مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای، بازده موردانتظار سهام یا پرتفوی، برابر با نرخ بهره بدونریسک بهاضافه پاداش ریسکپذیری است. برای شروع لازم است در مورد انواع ریسکها توضیح داده شود.
انواع ریسک کداماند؟
ریسکهای کلی در ارتباط با یک ورقه بهادار را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک. ریسک غیرسیستماتیک بیانگر آن قسمت از ریسک دارایی است که مربوط به عوامل تصادفی بوده و از طریق متنوعسازی اجزای پرتفوی قابلحذف است. این ریسک محدود به عواملی میشود که مختص شرکت هستند، نظیر اعتصاب کارکنان شرکت، دعاوی حقوقی و قانونی مطرحشده در خصوص شرکت و یا از دست دادن یک مدیر کلیدی و مهم شرکت. در مقابل، ریسک سیستماتیک مربوط به عوامل بازار است که بر تمام شرکتها تأثیر میگذارد و از طریق متنوعسازی قابلحذف نیست. عواملی نظیر جنگ، تورم پیشبینینشده، حوادث بینالمللی و رویدادهای سیاسی از جمله ریسکهای سیستماتیک هستند.
ازآنجاکه هر سرمایهگذار قادر است با تشکیل یک پرتفوی مناسب از داراییها تا حد بسیار زیادی از ریسک غیرسیستماتیک سرمایهگذاری بکاهد و حتی آن را به صفر برساند، بنابراین تنها ریسکی که در تصمیمگیریهای سرمایهگذار در نظر گرفته میشود، ریسک سیستماتیک است.
ارتباط مدل قیمتگذاری دارایی اجزای بازده در سرمایه گذاری سرمایهای و ریسک سیستماتیک
مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای، ریسک سیستماتیک و بازده داراییها را با یکدیگر مرتبط میسازد و جهت استفاده از این مدل باید ضریب بتا را شناخت. ضریب بتا برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک و ارائه توضیحاتی در خصوص اندازه مناسب آن مورد استفاده قرار میگیرد. بهعبارت دیگر، ضریب بتا شاخصی است از درجه تغییرات بازده یک دارایی که در واکنش به تغییرات بازده بازار رخ میدهد.
ضریب بتا و تفسیر آن
ضریب بتای بازار برابر با عدد یک در نظر گرفته میشود و سایر بتاها در مقایسه با آن بیان میشوند. مقادیر مربوط به بتا برای هر دارایی میتواند مثبت و یا منفی باشد، اما مطلوب آن است که مقدار بتا مثبت شود. در اکثر اوقات بتا بین ۰/۵ و ۲ است. انتظار میرود بازده سهمی که ریسک آن نصف ریسک بازار است ( B= 0/5) به ازای هر ۱ درصد تغییر در بازده پرتفوی بازار، ۰/۵ درصد تغییر کند و بازده سهمی که ریسک آن دو برابر ریسک بازار است ( B= 2) به ازای هر ۱ درصد تغییر در بازده پرتفوی بازار، ۲ درصد تغییر کند. بتای یک پرتفوی را میتوان بهراحتی از روی مقادیر بتای هر قلم دارایی موجود در آن پرتفوی برآورد کرد.
محاسبه بتای پرتفوی
اگر فرض کنیم بیانگر درصدی (ریالی) از پرتفوی است که دارایی W j به خود اختصاص داده و نشاندهنده بتای دارایی B j است، در این صورت میتوان بتای پرتفوی را با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد:
بتای پرتفوی بیانگر درجه تغییر (واکنش) بازده پرتفوی به تغییرات بازده بازار است. برای مثال، هنگامیکه بازده بازار ۱۰ درصد افزایش مییابد، بازده یک پرتفوی با بتای ۰/۷۵ به اندازه ۷/۵ درصد افزایش پیدا میکند.
مثال: شرکت الف میخواهد ریسک دو پرتفوی A و B را اندازهگیری کند. هر دو پرتفوی شامل ۵ دارایی هستند و اطلاعات مربوط به بتا و درصدی از پرتفوی که هر دارایی به خود اختصاص داده است (نسبت سرمایهگذاری)، در جدول زیر آورده شده است.
برای محاسبه بتای پرتفویهای A و B لازم است اطلاعات دادهشده در فرمولی که قبلاً معرفی شد، جاگذاری شوند. بر این اساس:
بتای پرتفوی A عبارت است از:
بتای پرتفوی B عبارت است از:
بتای پرتفوی A برابر با ۱/۱۹۵ و بتای پرتفوی B برابر با ۰/۹۱ است، بنابراین پرتفوی A شامل داراییهایی با ضرایب بتای بالا و پرتفوی B مجموعهای از داراییهایی با مقادیر بتای کوچکتر میباشد. واضح است که بازده داراییهای موجود در پرتفوی A واکنش بیشتری به تغییرات بازده بازار نشان داده و متناسب با تغییر بازده بازار، تغییر میکنند. بنابراین، ریسک پرتفوی A بیشتر از پرتفوی B است.
دیدگاه شما