تجزیه و تحلیل بازار چیست؟ (بررسی روشها، اهداف و دلایل تحلیل بازار)
تحلیل بازار اطلاعات مربوط به صنایع، مشتریان، رقبا و سایر متغیرهای بازار را در اختیار شما قرار میدهد؛ همچنین، با تجزیه و تحلیل بازار میتوانید رابطهی میان عرضه و تقاضا برای یک محصول یا خدمات خاص را تعیین کنید. بر اساس این اطلاعات، میتوانید دربارهی استراتژیهای احتمالی بازاریابی خود آگاهانهتر تصمیم بگیرید. در این مطلب انواع روش های تجزیه و تحلیل بازار مورد بررسی قرار میدهیم، همچنین نحوه بررسی بازار را نیز میآموزیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
تحلیل بازار چیست؟
پیشنهادی که به بازار خاصی ارائه میدهید، به چه اندازه تأثیرگذار است؟ تحلیل بازار به اینگونه سؤالات مهم پاسخ خواهد داد. هر شرکت، مشتری یا مؤسسی میتواند تجزیهوتحلیل بازار را انجام دهد.
تحلیل بازار اساس تصمیمگیریهای تجاری است. برای تصمیم گیری درمورد خرید یا فروش، اطلاعات را از تأمینکنندگان و خریداران جمعآوری و سپس ارزیابی میکنید؛ همچنین، میتوانید بازار فعلی خود یا بازارهای جدیدی را بررسی کنید.
تجزیه و تحلیل بازار قسمت عمدهای از تحقیقات و یکی از مؤلفههای مهم هر طرح تجاری است. در این طرح، مدیران مشاغل ایدههای تجاری خود را به صورت کتبی مستند میکنند.
در طول تجزیه و تحلیل بازار، فقط یک بازار خاص بررسی میشود. شرکتها با استفاده از نتایج این تحقیقات، فرصتها و خطرات آن بازار خاص را شناسایی میکنند. بازار هدف اساس تجزیهوتحلیل بازار است.
روش های تحلیل بازار چیست؟
در این قسمت به بررسی روش های تحلیل بازار میپردازیم. برای انجام تجزیه و تحلیل بازار، به اطلاعات معتبر و مطمئنی نیاز دارید. به طور کلی، شرکتهای کوچک تمایل دارند که تحقیقات لازم را بهشخصه انجام دهند، اما شرکتهای بزرگتر اغلب از مؤسسات تحقیقاتی درخواست میکنند تا این کار را برایشان انجام دهند.
استفاده از روش های تحلیل بازار میتوان جمعآوری داده انجام داد. تفاوتهایی میان تحقیقات اولیه و ثانویه وجود دارند.
در طول تحقیقات اولیه، با متخصصان بازار هدف مصاحبه میشود تا دادههای جدیدی جمعآوری شود و مزیت آن این است که هدفِ تحقیقاتی شما همواره در کانون توجه خواهد بود؛ به این ترتیب، میتوانید دادههای موردنیاز برای تجزیه و تحلیل بازار را جمعآوری کنید.
در مقابل، در تحقیقات ثانویه از سوابق و دادههای موجود در نظرسنجیهای قبلی استفاده میشود. این اطلاعات را میتوان از داخل و خارج جمعآوری کرد. با انتخاب تحقیقات قبلی میتوانید در وقت و هزینهی خود صرفهجویی کنید، زیرا مجبور نیستید که مصاحبهها و ارزیابیهای پرهزینه را دوباره انجام دهید. منابع این دادهها شامل سیستم آماری فدرال، انجمنهای تخصصی، گزارشهای سالانهی سایر شرکتها یا مجلات تجاری است.
تفاوت تحلیل بازار و تحقیق بازار
پس از آشنایی با روش های تحلیل بازار به نفاوت آن با تحقیق بازار میپردازیم. تحقیق بازار به معنای بررسی سیستماتیک یک بازار خاص است. این تحقیقات اطلاعاتی را فراهم میکند که بر اساس آن میتوانید ابزار بازاریابی مناسبی را انتخاب کنید. بر خلاف تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل بازار بر یک بازار خاص در تاریخی معین متمرکز است. هدف از تجزیهوتحلیل بازار شناسایی مهمترین خصوصیات آن بازار و شناسایی ساختار آن در یک زمان مشخص است.
دلایل انجام تحلیل بازار
اگر میخواهید برنامهی تجاری شما موفقیتآمیز باشد، باید تحلیل بازار را انجام دهید. تجزیه و تحلیل بازار اساس توسعهی استراتژی بازاریابی و اقدامات مشخص بازاریابی است.
- با انجام تحلیل بازار میتوانید ارقام، دادهها و حقایق لازم برای ایدههای خود را تهیه کنید و یک برنامهی تجاری کامل و مؤثر ارائه دهید؛
- در مراحل اولیه تحلیل بازار، میتوانید پتانسیل بازار را تشخیص دهید و از تصمیمگیریهای اشتباه خودداری کنید؛
- میتوانید خلأها را شناسایی کنید و بهموقع آنها را جبران کنید؛
- تجزیه و تحلیل بازار به شما نشان میدهد که کدام محصولات در بازار فعلی موجود هستند؛
- با تجزیهوتحلیل بازار میتوانید سد ورود به بازار را شناسایی کنید و میزان استقبال از محصول جدید را پیشبینی کنید.
محتوا و ساختار تحلیل بازار
تجزیه و تحلیل بازار:
- شامل توصیف دقیق بازار هدف و تحقیقات بازار است؛
- یک تصویر کلی از یک بازار خاص را منتقل میکند؛
- شامل ۵ حوزهی مختلف است که طی آن اطلاعات جمعآوری و سپس تحلیل میشود.
۱. توصیف بازار: بازار خود را بررسی کنید
نخست برای تجزیه و تحلیل بازار، باید بازار خود را تعریف کنید و آن را از سایر بازارها متمایز کنید. بسته به محصول یا خدماتی که دارید، میتوانید از معیارهای مختلفی استفاده کنید و بازار خود را تعریف کنید.
برای انجام تحلیل بازار، باید بازار هدف را بر اساس ویژگیهای خاص، به بخشهای مختلف تقسیم کنید. خصوصیاتی مانند اجتماع، جمعیت، سن، جنس، درآمد یا منطقه جزء این ویژگیها هستند.
توصیف بازار باید سؤالات زیر را نیز شامل شود:
- محصول یا خدمات شما برای کدام بازار هدف مناسب است؟
- محصول شما برای کدام گروه سنی مناسب است؟
- متوسط درآمد بازار هدف شما چقدر است؟
- کدام منطقه بازار هدف شماست؟
تا آنجا که ممکن است برای تحلیل بازار، باید اطلاعات خاصی را درمورد بازار هدف خود پیدا کنید:
- آیا بازار هدف شما موکا یا قهوهی سیاه مینوشد؟
- گروه هدف شما با چه سرعتی قهوه مینوشد، ۲۰ یا ۳۰ دقیقه؟
۲. اندازهی بازار و توسعهی آن: بازار هدف خود را برای تحلیل بازار ارزیابی کنید
هنگام تعیین اندازهی بازار خود در تجزیه و تحلیل بازار، باید از دادههایی دقیق و بهروز استفاده کنید. این قسمت از تحلیل بازار درمورد تعیین و ارزیابی گردش مالی یا حجم فروش محصول یا خدمات در یک بازار خاص است. بر اساس این ارقام، میتوانید توسعهی بازار را پیشبینی و میزان جذابیت آن را شناسایی کنید. توسعهی بازار شامل رشد بازار و نرخ آن است.
۳. منابع مناسب برای تهیهی اطلاعات: منابع بازار خود را شناسایی کنید
ارگانهای اداری و سایتهای اینترنتی زیر، اطلاعات رایگانی را برای تجزیه و تحلیل بازار در اختیار شما قرار میدهند:
- در وبسایت استاتیستا (Statista) میتوانید از آمار، دادههای بازار و مطالعات به صورت آنلاین استفاده کنید؛ همچنین، میتوانید دادههای مؤسسات تحقیقاتی، اطلاعات دنیای تجارت و آمارهای رسمی را مشاهده کنید.
- وبسایت گلوبال دیتا (GlobalData) سالانه بیش از ۱۵,۰۰۰ گزارش، جلسهی توجیهی، پیشبینی و کتاب منتشر میکند. این سایت طیف گستردهای از بخشها، شرکتها و کشورها را شامل میشود.
ویژگیهای تحلیل رقابتیِ بازار هدف
تجزیهو تحلیل رقابتی عوامل فردی و مهم بازار را بررسی میکند. ویژگیهای اساسی بازار، تحلیل بازار و توصیف میشوند.
«چارچوب ۵ عامل» ابزاری مناسب برای تحلیل بازار، بهویژه در صنعت مشاوره است. مایکل ای پورتر (Michael E. Porter)، نظریهپرداز مدیریت، عوامل مهم برای تجزیه و تحلیل بازار و رقابت را اینگونه تعیین کردهاست:
۱. قدرت چانهزنی مشتریان
اولین عامل تحلیل بازار باید بررسی کنید که واکنش مشتریان در برابر افزایش یا کاهش قیمت چگونه خواهد بود؟ آیا محصول یا خدمات شما برای بازار هدف مهم است؟
۲. قدرت چانهزنی تأمینکنندگان
اگر تعداد تأمینکنندگان شما محدود باشد، قدرت چانهزنی بسیار بالایی خواهند داشت. شما در برابر افزایش قیمت، چگونه واکنش نشان خواهید داد؟
۳. تهدید محصولات جایگزین و بازارها
در عامل سوم تجزیه و تحلیل بازار به این بپردازید که آیا گزینههای دیگری برای محصول یا خدمات شما وجود دارند؟ آیا نوآوریهای در حال ظهور، توزیع محصول یا خدمات شما را به خطر خواهند انداخت؟
۴. رقبای جدید و موانع ورود به بازار
اگر بازار هدف شما جذابیت خاصی داشتهباشد، مطمئنا رقبای جدیدی وارد بازار خواهند شد. آیا موانعی برای ورود رقبا به بازار وجود دارند؟
به عنوان مثال، هزینههای زیاد سرمایهگذاری برای یک محصول یا خدمات میتواند مانعی برای ورود به بازار باشد؛ همچنین، اگر دستیابی به سطح مشخصی از آگاهی، دسترسی به منابع و تأمینکنندگان انحصاری دشوار باشد، فروشگاه شما در مکان نامناسبی قرار داشتهباشد یا سرمایهی موردنیاز برای بازاریابی بالا باشد، دسترسی به بازار دشوارتر خواهد شد.
۵. رقبای موجود در بازار
برای تجزیه و تحلیل بازار باید بررسی کرد که میزان رقابت چقدر است؟ چه کسی بر بازار تسلط دارد؟ کدام رقبا جلوتر هستند و چرا؟
در تحلیل رقابتی، باید نهتنها مشتریان، بلکه رقبا و مزایای محصول آنها و محصولات خود را نیز بشناسید:
- باید با چه سرعتی وارد بازار شوید؟
- ورود به بازار چه خطراتی را در پی دارد؟
- چه کسانی محصولات مشابهی را ارائه میدهند و چه تعداد رقیب دارید؟
- شما چه نقاط قوتی دارید؟ رقبای شما چه نقاط قوتی دارند؟
- آیا بازار هدف شما و رقبا شباهتی به هم دارند؟
تجزیه و تحلیل بازار در صنایع مشتریمحور
تجزیهوتحلیل صنایع مشتریمحور صنایعی را که بیشترین فروش یا گردش مالی را دارند، مشخص میکند.
برای انجام این کار باید دوباره به تحلیل بازار تعریفشدهی خود مراجعه کنید، سپس میتوانید ساختار و جذابیت صنایع را با توجه به جنبههای مختلف فروش، تجزیهوتحلیل کنید؛ پس از آن، میتوانید گروههای هدف و صنایع مختلف آنها را شناسایی و نیازهای مشتری را تعیین کنید. بر اساس نتایج بهدستآمده، میتوانید استراتژیهای بازاریابی مناسبی را برای کسبوکار خود ایجاد کنید.
باید به سؤالات زیر پاسخ دهید:
- درآمد کسبشده در آن صنعت خاص چقدر است؟
- کدام شرکت رهبری بازار را در دست دارد؟
- روند فعلی صنعت چگونه است؟
- کدام نوآوریها توانستهاند صنعت را پیش ببرند؟
تحلیل پتانسیل بازار هدف: آیا این بازار در آینده توسعه خواهد یافت؟
تجزیه و تحلیل بازار نمایانگر وضعیت گذشته و فعلی یک بازار است؛ همچنین، روند توسعهی آیندهی آن را نیز نشان میدهد. برای دستیابی یه این هدف، کارمندان بالقوه، موانع ورود به بازار، عوامل موفقیت و همچنین تحولات و روندهای فعلی را بررسی میکند. پیشبینی میزان توسعهی بازار برای برنامه ریزی فروش و سرمایهگذاران احتمالی مهم است.
جمعبندی
مشاغل با استفاده از روش های تحلیل بازار، میتوانند اطلاعات ارزشمندی را درمورد بازارهای خاص به دست آورند. اگر در حال راهاندازی یک کسبوکار هستید و میخواهید که بازار فعلی خود یا بازار جدیدی را بررسی کنید، با استفاده از تحلیل بازار میتوانید فرصتها و خطرات آن بازار را شناسایی و ارزیابی کنید.
بر اساس تجزیه و تحلیل بازار، میتوانید استراتژیهای بازاریابی مشخصی را توسعه دهید و ایدهی خود را با موفقیت پیادهسازی کنید.
خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روشها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگیهای متنوعی دارد که یادگیری آنها میتواند نقشی کلیدی در سرمایهگذاریهای کاربران داشته باشد.
در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا میشویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.
روند (Trend) چیست؟
یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین میکنند. روندها میتوانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانیتر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته میشوند.
انواع مختلف روند
روندها نقشی حیاتی برای معاملهگران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیریشان در معاملات میتواند مثالی از استراتژی تحلیل روند کمک شایانی به تریدرها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:
روند صعودی (Uptrend)
یک خط روند صعودی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تشکیل شده صعودی خواهد بود.
روند نزولی (Downtrend)
خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند مثالی از استراتژی تحلیل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل میگیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. بهعنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.
روند جانبی (Sideways trend)
خط روند جانبی زمانی شکل میگیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معاملهگران حرفهای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.
نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار
یکی از راههایی که یک تحلیل گر میتواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند. این خط روی نمودار ادامه مییابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.
شما از این روشهای ترسیم میتوان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.
ترسیم خط روند صعودی
خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل میکند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل میکند و نشان میدهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمتها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست زیر خط روند صعودی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
ترسیم خط روند نزولی
خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل میکند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکند و نشان میدهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمتها زیر خط روند باقی میمانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته میشود. شکست بالای خط روند نزولی نشان میدهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.
آشنایی با تحلیل روند
تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازههای دورتر، با کمک دادههای بهدستآمده توسط روندها است. تحلیل روند مثالی از استراتژی تحلیل روند از دادههای تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده میکند. تحلیل روند سعی میکند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشاندهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.
تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایهگذاران میشود. بررسی یک روند با کمک دادههای تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معاملهگران پیش بینی میکند.
ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که میتوان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.
استراتژیهای معاملاتی با خطوط روند
اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کردهایم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده میکنند نگاه کنیم.
شاخص معاملات MACD
شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا میکند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معاملهگر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید میشوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی میگیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معاملهگران میتوانند موقعیت کوتاهمدت را نیز در نظر بگیرند.
معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام میکنند تا سیگنالها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا میکند.
شاخص معاملاتی RSI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنالهای خرید و فروش کمک میکند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین میکند. RSI به شکل درصدی نشان داده میشود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.
نشانگر ADX
اندیکاتور ADX به معامله گران کمک میکند قدرت معامله گران را اندازه گیری کنند. ADX همچنین معاملهگران را قادر میسازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر میکند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان میدهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.
روندها تمام داستان را بازگو نمیکنند!
درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روندها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازهای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام میشود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار میتواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران نخواهد بود و میبایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.
خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال
استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیکهای موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته میشود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنالهای بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.
روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.
نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال میکنند. روندها از قلهها و نزولها در طول زمان تشکیل شدهاند، که به فرد امکان میدهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.
۸ استراتژی معاملاتی فارکس + معرفی بهترین استراتژی فارکس
امروزه انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتالی یکی از سرمایه گذاریهای محبوب و پر سود به حساب میآید. البته شاید همه ما به بازارهای معاملاتی ارزهای دیجیتالی آشنا نباشیم و اطلاعات زیادی در رابطه با نحوه کار کردن در آنها را نداشته باشیم. کی از بازارهای محبوبی که افراد در آن سرمایه گذاری کرده و از این طریق سرمایهای که در اختیار دارند را افزایش میدهند، بازار فارکس است. افزایش سرمایه در فارکس بر مبنای انجام پیشبینیهایی با تعین یک سری از استراتژیهای معاملاتی فارکس صورت میگیرد. اما انواع استراتژیهای معاملاتی در فارکس چیست و چگونه میتوان به شکل صحیح و سود آوری از آنها بهره برد؟ بهترین استراتژیهای معاملاتی در فارکس کدام استراتژیها هستند؟ سادهترین استراتژی فارکس چیست و بهترین استراتژی فارکس چه ویژگیهایی دارد؟ در ادامه این مقاله به این پرسشها و سوالات دیگری از این قبیل که ممکن است ذهن شما را درگیر کرده باشند پاسخ خواهیم داد. برای آشنایی بیشتر با استراتژیهای معاملاتی در فارکس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟
مدت زمان که یک معاملهگر در فارکس برای تعیین زمان خریدوفروش یک جفت ارز مشخص میکند را استراتژی معاملاتی فارکس مینامند. انواع مختلفی از استراتژیهای معاملاتی در فارکس وجود دارد که امکان استفاده از آنها برای شما وجود دارد. از جمله استراتژیهای معاملاتی فارکس میتوان به تحلیل تکنیکال یا تحلیل فانتدامنتال اشاره کرد. اما استفاده از یک استراتژی معاملاتی در فارکس چگونه میتواند به بهبود عاملات کمک کند؟ استراتژی فارکس در واقع به ما کمک میکنند تا با تجزیه و تحلیل روند بازار بتوانیم وضعیت آینده آن را به شکل حدودی پیشبینی کنیم و از این طریق، معاملات کم ریسکتری داشته باشیم.
بهترین استراتژی فارکس
برای استفاده از یک استراتژی موفق فارکس لازم است که شما چند عامل مختلف را در کنار هم قرار دهید. استراتژیهای زیادی وجود دارند که شما میتوانید در معاملات فارکس خود از آنها استفاده کنید؛ اما یافتن قابل فهمترین و سادهترین استراتژی فارکس میتواند برای شما بهتر و کارآمدتر باشد؛ چرا که کار کردن با استراتژی انتخابی شما باید برایتان راحت و قابل فهم باشد. در انتخاب بهترین استراتژی فارکس، شما باید به عوامل مختلفی توجه داشته باشید. برای مثال هدف و منبع معامله شما میتواند تاثیر زیادی روی استراتژی انتخابی شما داشته باشد. شما میتوانید با استفاده از ۳ معیار تعیین کنید که آیا استراتژی انتخابی شما موفق و کارآمد است یا خیر؟ با مقایسه مقدار زمان لازم برای معامله، فراوانی فرصتهای معاملاتی و فاصله معمول تا هدف در استراتژیهای مختلف، میتوانید آنها را با یکدیگر مقایسه کند و کارآمدترین استراتژیهای معاملاتی در فارکس را برای خود انتخاب کنید.
انواع استراتژی فارکس
در ادامه شما را با انواع استراتژیهای معاملاتی در فارکس آشنا خواهیم کرد و با دانستن مواردی در رابطه با هر کدام از این استراتژیها از جمله مدت زمان معامله و نسبت ریسک به پاداش معامله، شما میتوانید استراتژی دلخواه خود را انتخاب کنید.
استراتژی معامله بر اساس پرایس اکشن در فارکس
در پرایس اکشن، قیمتهای معاملاتی برای ساخت یک فرمول معاملاتی تکنیکال مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند. شما میتوانید از این استراتژی به تنهایی برای انجام معاملات خود استفاده کنید یا آن را به عنوان یک اندیکاتور مورد استفاده قرار دهید. اصول تحلیل فاندامنتال به ندرت در استراتژیهای معاملاتی در فارکس بر اساس پرایس اکشن استفاده میشوند. اما شما میتوانید از ادغام چند رویداد اقتصادی به عنوان یک فاکتور اثبات کننده در این روند استفاده کنید. استراتژیهای مختلفی را میتوان در دسته پرایس اکشن قرار داد.
شما میتوانید معاملات پرایس اکشن را به صورت کوتاه مدت، متوسط و طولانی مدت مورد استفاده قرار دهید. به علت امکان انجام معاملات در چهارچوبهای زمانی مختلف به واسطه استراتژی پرایس اکشن، این استراتژی توجه معاملهگران زیادی را به خود جلب کرده است و افراد زیادی برای استفاده از آن تمایل نشان میدهند.
از جمله روشهای که برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات پرایس اکشن مورد استفاده قرار میگیرند میتوان به فیبوناچی اصلاحی، استفاده از سایه کندل، تشخیص روند، اندیکاتور و اسیلاتورها اشاره کرد.
استراتژی معامله در مناطق رنج
در استراتژی معامله در مناطق رنج در فارکس، امکان تشخیص نقاط حمایت و مقاومت برای شما وجود خواهد داشت. پس از شناسایی این سطوح، معاملات در حوالی همین نقاط انجام میشوند. زمانی که نوسانات مهم و روند مشخصی در بازار فارکس وجود نداشته باشد، استفاده از این استراتژی برای انجام معاملات میتواند بسیار کارآمد باشد. اصلیترین ابزار در انجام معاملات با استراتژی معامله در مناطق رنج، تحلیل تکنیکال است.
- مدت زمان معامله در معامله در مناطق رنج
از آن جایی که با کمک این استراتژی در هر چهارچوب زمانی میتوان معاملات را انجام داد، مدت زمان انجام معامله در چنین معاملاتی مشخص نیست. اما زمانی که خطوط مقاومتی و حمایتی شما در این معاملات شکسته شوند، بهتر است معامله خود را ببندید.
از جمله مزایای این روش، میتوان به وجود فرصتهای زیاد برای معامله و مطلوب بودن نسبت ریسک به پاداش در آن اشاره کرد. نیاز به انجام سزمایه گذاریهای مدت دار و نیاز به مهارت بالا در انجام تحلیل تکنیکال از معایب استفاده از این استراتژیهای معاملاتی در فارکس هستند.
استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی بسیار راحت بوده و به عنوان سادهترین استراتژی در فارکس شناخته میشود. به علت سهولت این استراتژی، معاملهگران زیادی با هر میزان تجربهای که دارند، به انجام این استراتژی علاقهمند هستند و از آن استفاده میکنند. در این استراتژی شما میتوانید برای به دست آوردن سود و سوددهی موثر از مومنتوم جهتدار در بازارها استفاده کنید.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی را میتوان به دو شکل میان مدت و طولانی مدت مورد استفاده قرار داد. به طور معمول از تحلیلهای تایم فریم و پرایس اکشن میتوان در این استراتژی استفاده کرد.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملاتی روند محور
این استراتژی، فرصتهای معاملاتی زیادی را برای شما فراهم خواهد کرد و نسبت ریسک به ریوارد مناسب و مطلوبی دارد. اما برای استفاده از ان استراتژی شما باید به خوبی با تحلیلهای تکنیکال آشنا باشید و سرمایهگذاری خود را حتما به صورت مدت دار انجام دهید.
استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
این استراتژی از استراتژیهای معاملاتی در فارکس است که به صورت بلند مدت انجام میشود و تمرکز زیادی روی فاکتورهای فاندامنتال دارد. اما با این وجود شما میتوانید از بعضی روشهای تحلیل تکنیکال از جمله نظریه موج الیوت در این استراتژی استفاده کنید. این استراتژی تنها در بازار فارکس مورد استفاده قرار نمیگیرد و امکان استفاده از آن در تمام بازارهای مختلف از جمله بازارهای سهام وجود دارد.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
مدت زمان انجام این معاملات باید طولانی باشد. این بازه ممکن است گاه هفتهها، ماهها یا سالها به طول بیانجامد. چنان چه پشتکار کافی را برای ورود به معاملات با به کارگیری این استراتژی ندارید، بهتر است به فکر استفاده از آن نیفتید. برای پیشبینی ایدههای معاملاتی در این استراتژی بهتر است به خوبی با تاثیر فاکتورهای اقتصادی بر بازارهای تحلیلی آشنا شوید.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملهگری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ
برای ورود به معاملات با کمک این استراتژی شما به حداقل سرمایه گذاری زمانی نیاز خواهید داشت و نسبت ریسک انجام معاملات با استفاده از این استراتژی بسیار خوب است؛ اما این استراتژی ممکن است معایبی هم برای شما به همراه داشته باشد که از جمله آنها میتوان به وجود فرصتهای معاملاتی با استفاده از این استراتژی و ضرورت تسلط بسیار زیاد به تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال اشاره کرد.
استراتژی معاملهگری روزانه
چنان چه شما این استراتژی را به عنوان استراتژی اصلی خود در فارکس در پیش بگیرید، قادر خواهید بود که ابزارهای مالی را در همان روز مورد معامله قرار دهید. با استفاده از این روش، شما میتوانید چند معامله را در طول روز انجام دهید؛ اما بهتر است توجه داشته باشید که پیش از بسته شدن بازار، تمامی پوزیشنها در آن روز بسته خواهند شد.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملهگری روزانه
معاملاتی که با این مورد از استراتژیهای معاملاتی در فارکس انجام میشوند در همان روز بسته میشوند و مدت زمان انجام معاملات با استراتژی معاملهگری روزانه از چند دقیقه تا چند ساعت متغیر است.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملهگری روزانه
از مزایای استفاده از این روش معاملاتی میتوان به امکان انجام معاملات بیشتر و متوسط بودن نسبت ریسک به پاداش اشاره کرد. معایب استفاده از استراتژی معاملهگری روزانه را میتوان نیاز به سرمایه گذاری زمانی زیاد برای معامله و نیاز به مهارت بسیار قوی در انجام تحلیل تکنیکال دانست.
استراتژی اسکالپ _ نوسان گیری کوتاه مدت
اصطلاحا انجام معاملات زیاد به شکل مکرر برای دریافت سوددهی اندک در فارکس را نوسانگیری یا اسکالپینگ مینامند. در این روش میتوان با باز و بسته کردن مکرر پوزیشنهای مختلف در طول یک روز، سوددهی اندکی داشت. باز و بسته کردن این پوزیشنها را میتوان به دو شکل انجام داد. این دو روش شامل روش دستی و روش به کارگیری الگوریتم با الگوی از پیش تعیین شده هستند. بهتر است این استراتژی را برای آن دسته از جفت ارزها در فارکس استفاده کنید که از نقد شوندگی بیشتری برخوردار هستند. از آن جایی که این استراتژی کوتاه مدت است، اسپرد برد کمتر این جفت ارزها آنها را به خوبی با این سیاست هماهنگ میکند. استراتژی اسکالپ انواع مختلفی دارد که شما میتوانید از بین آنها سادهترین استراتژی اسکالپ را انتخاب کرده و از آن استفاده کنید. اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور استوکستیک، اسکالپ تریدینگ با استفاده از میانگین متحرک، اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور پارابولیک SAR و اسکالپ تریدینگ با استفاده از اندیکاتور RSI را میتوان از جمله سادهترین استراتژی اسکالپ دانست.
- مدت زمان معامله در استراتژی اسکالپ_ نوسان گیری کوتاه مدت
مدت زمان معامله در این استراتژی بین ۱ الی ۳۰ دقیقه است و حداقل سودآوری را برای شما به همراه خواهد داشت.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی اسکالپ_ نوسان گیر کوتاه مدت
یک مزیت بسیار مهم این استراتژی این است که تعداد معاملات بیشتری را نسبت به سایر معاملات در فارکس شامل میشود. البته نمیتوان از معایبی مانند نیاز به اختصاص مدت زمان طولانیتر، نیاز به مهارت بالا در تحلیل تکنیکال و نسبت ریسک به ریوارد ضعیف در رابطه با ان استراتژی غافل شد.
استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
در این استراتژی نظری، معاملهگران سعی میکنند که در کنار دریافت سود از بازارهای روندی، از بازارهای رنج هم سود دریافت کنند. ورود به معاملات در این بازار با تعیین سقفها و کفهای قیمتی ممکن است.
- مدت زمان معامله در استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
این استراتژی یکی از استراتژیهای میان مدت در فارکس است و شما میتوانید بین چند ساعت تا چند روز پوزیشنهای آن را باز نگه دارید. با این وجود بهتر است برای سوددهی بیشتر از روندهای طولانی مدت استفاده کنید.
- مزایا و معایب استفاده از استراتژی معاملهگری سوئینگ یا سوئینگ تریدینگ
تعداد فرصتهای معاملهای شما در این استراتژی بیشتر است و با انجام این استراتژی شما نسبت ریسک به ریوارد متوسطی را متحمل میشوید؛ اما برای به کارگیری این استراتژی شما باید سرمایه گذاری زمانی بالایی انجام دهید و در زمینه تحلیل تکنیکال قدرتمند باشید.
استراتژی معامله انتقالی
در معامله انتقالی، شما باید یک ارز با نرخ بهره پایین را قرض کرده و آن را در یک ارز با نرخ بهره بالاتر سرمایه گذاری کنید تا به سوددهی مثبت برسید.
- مدت زمان معامله در استراتژی معامله انتقالی
این معاملات میتوانند بسته به شرایط، میان مدت یا طولانی مدت باشند.
- مزایا و معایب استراتژی معامله انتقالی
از مزایای این استراتژی میتوان به نیاز به اختصاص زمان کوتاهتر و نسبت ریسک به ریوارد متوسط اشاره کرد. از معایب این استراتژی میتوان به استفاده انحصاری آن در بازار فارکس و ایجاد فرصتهای معاملاتی کمتر اشاره کرد.
کتاب استراتژیهای معاملاتی فارکس
این کتاب یک کتاب عالی از رابرت ماینر است که میتواند به افراد مبتدی کمک کند تا صفر تا صد ورود به بازار فارکس و خروج از آن را بیاموزند. همچنین افرادی که در بازارهای معاملاتی فارکس موفق به کسب سود و موفقیت زیادی نشدهاند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند. شما با خواندن این کتاب موفق خواهید شد که روند بازار را پیشبینی کرده و بهترین زمان را برای ورود به معاملات و خروج از آنها پیدا کنید. حتی اگر شما یک معاملهگر حرفهای هستید، مطالعه این کتاب میتواند سرعت انجام معاملات شما را چندین برابر کند.
خلاصه مقاله و نتیجه گیری
در این مقاله در رابطه با استراتژی معاملاتی در بازار فارکس با شما صحبت کردیم و به شما گفتیم که یک بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چگونه انجام میشود. همچنین با سادهترین استراتژی فارکس آشنا شدیم. البته توجه داشته باشید که انتخاب یک استراتژی مناسب معاملاتی در فارکس کار راحتی نیست و علاوهبر کسب تجربه، مهارت و دانش کافی، شما به مشورت با یک فرد متخصص و انتخاب استراتژی متناسب با تیپ شخصیتی خود نیاز خواهید داشت. اگر علاقهمند به فعالیت در بازارهای مالی هستید، دوره تریدرشو تمام مباحث مرتبط با بازارهای مالی را از صفر تا صد آموزش میدهد و شما را برای ورود به بازار و معاملهگری آماده میسازد.
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “آموزش سرمایه گذاری در فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
در این مقاله از چشم بورس در مورد استراتژی نوسان گیری ماتروشکا صحبت خواهیم کرد. اگر به دنبال یک استراتژی کارآمد با نسبت ریسک به ریوارد فوقالعاده و سطوح ورود و خروج بهینه هستید، ما آن را کاملا رایگان به شما آموزش میدهیم. این استراتژی روشی ساده، زیبا و پیاده کردن آن بسیار آسان است. ماتروشکا یک استراتژی عالی برای نوسانگیری فارکس و ارز دیجیتال است و در تایم فریمهای بالاتر برای بازاربورس نیز قابل استفاده است.
واگرایی چیست؟
ایده اصلی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا بر اساس واگراییها است. بنابراین، پیش از شروع باید بدانیم واگرایی چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم.
واگرایی به زبان ساده یعنی حرکت اندیکاتور و نمودار قیمت در خلاف جهت یکدیگر؛ مثلا چارت قیمت صعودی باشد و اندیکاتور نزولی.
انواع مختلفی از واگرایی وجود دارد که ما به همهی آنها نمیپردازیم، زیرا فقط یکی از این واگراییها به مبحث ما مرتبط است: واگرایی معمولی یا Regular Divergence.
چرا واگراییها اینقدر اهمیت دارند؟
- بازارها از یک واگرایی به واگرایی دیگر در حرکت هستند.
- واگراییها به ما میگویند که مومنتوم (قدرت و سرعت) حرکت در حال ضعیف شدن است، پس امکان دارد بازار ساید و یا روند معکوس شود.
- با ترکیب واگرایی با دیگر ابزارهای تکنیکال میتوانید نقاط بالقوه برگشت بازار را مشخص کنید.
به عبارت دیگر ما میتوانیم به تنهایی یا در ترکیب با تکنیکهای دیگر، نقاط دقیق ورود و خروج از بازار را مشخص کنیم.
اندیکاتورهای تشخیص واگرایی
واگراییها با استفاده از اوسیلاتورهایی مانند مکدی، RSI، استوکستیک و… شناسایی میشوند. ما در این استراتژی از مکدی (MACD) استفاده میکنیم. این اندیکاتور بسیار محبوب است، البته شما میتوانید واگرایی را با اندیکاتورهای دیگر نیز تشخیص دهید و بر اساس روش معاملاتی خود عمل کنید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها مطلب زیر را بخوانید:
مکدی از دو جزء اصلی تشکیل شده است:
- میانگینهای متحرک (خطوط قرمز و آبی)
- هیستوگرام (نمودار میلهای)
واگرایی هم در هیستوگرام و هم در میانگینهای متحرک ظاهر میشود.
اندیکاتور مکدی (MACD) و اجزای آن
واگرایی معمولی Regular Divergence
هنگامی که نمودار قیمت در یک جهت حرکت میکند و همزمان اوسیلاتور در جهت دیگر، واگرایی معمولی در نمودار ظاهر میشود. به زبان ساده:
- قیمت سقفهای بالاتر میزند و اندیکاتور سقفهای پایینتر.
- فیمت کفهای پایینتر ثبت میکند و اندیکاتور کفهای بالاتر.
واگرایی در اندیکاتور مکدی (MACD)
مراحل واگرایی در استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
مدرسان تکنیکال واگراییها را منطقهای ایدهآل برای معکوس شدن روند میدانند، اما در واقعیت اینگونه نیست. به همین دلیل، ما به تاییدیهای نیاز داریم که هنگام مواجهه با واگرایی یک قدم از بقیه جلوتر باشیم. حال بیایید واگرایی را به مراحل زیر تقسیم کنیم:
- شکلگیری
- تکمیلشدن
- شکست (ورود)
- بیاعتبار شدن تحلیل
مرحله 1: تشکیل واگرایی بالقوه
واگرایی نزولی بالقوه زمانی شکل میگیرد که قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی ثبت کند و MACD سقفی پایینتر از سقف قبل، این نشانهی اول است.
مرحله 1: تشکیل واگرایی بالقوه
مرحله 2: تکمیلشدن واگرایی
وقتی هیستوگرام به زیر خط صفر برود (چون این مثال نزولی است)، واگرایی تکمیل میشود. حال باید منتظر شکست بمانیم.مرحله 3: شکست
مرحله 2: تغییر فاز مکدی و تکمیل شدن واگرایی
به شکل زیر نگاه کنید. قیمت خط روند را در نقطهی A شکسته است است. اینجا نقطهی ورود یا به اصطلاح تریگر است. در این مثال خاص، نقطهای که پوزیشن شورت را باز میکنیم.
مرحله 3: شکست در نقطهی A و ورود به معامله
حال بیاید مثالی را ببینیم که به جای شکست (ورود) تحلیل بیاعتبار شده است. ماجرا به این شکل است که واگرایی ایجاد و تکمیل میشود. حال 2 حالت وجود دارد؛ حالت اول شکست و ورود است و حالت دوم بیاعتبار شدن تحلیل.
مثال برای استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
گفتم که مثالی از استراتژی تحلیل روند ماتروشکا یک استراتژی نوسانگیری در بازار فارکس است. بگذارید یک مثال واقعی بزنیم. در این مثال مراحل زیر را به ترتیب بررسی میکنیم:
- واگرایی نزولی بالقوه زمانی شکل میگیرد که قیمت از سقف قبلی عبور کند و MACD سقفی پایینتر ثبت کند.
- همانطور که میبینید هیستوگرام نیز تغییر فاز داده و میلههای نزولی را ثبت میکند، این به معنای تایید اول است.
- اما در نهایت خط روند افقی شکسته نشده است و به همین دلیل کل تحلیل بیاعتبار میشود.
مثال دیگری استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
بیایید خیلی کوتاه سناریوی صعودی را نیز بررسی کنیم.
- واگرایی صعودی زمانی مشاهده میشود که قیمت کف پایینتر را ثبت کند و همزمان مکدی کف بالاتر.
- میلههای صعودی هیستوگرام تایید اول است.
- قیمت خط روند را در نقطهی B به سمت بالا شکسته و تایید نهایی برای خرید صادر میشود.
اصول استراتژی نوسانگیری ماتروشکا
ماتروشکا (Matryoshka) عروسکهای چوبی هستند که در داخل یکدیگر قرار میگیرند. اصل اساسی استراتژی نوسانگیری ماتروشکا همانطور که از نام آن پیداست، ورود در محدودهی قیمتی مناسب در تایم فریم کوچکتر است. از این طریق نسبت ریسک به ریوارد (R/R) بهینه میشود و ورودهای اشتباه به حداقل میرسد.
نحوه کار استراتژی نوسانگیری ماتروشکا
- هدف از این استراتژی حذف سیگنالهای اشتباه در هنگام ورود است. با استراتژی ماتروشکا ورود شما در مرحلهی بهینهای از چرخهی بازار اتفاق میافتد.
- ریسک به ریوارد پس از چندین شکست اشتباه به صورت شگفتانگیزی بهینه میشود.
- در جفتارزهای پرطرفدار بازار فارکس که پیش از معکوس شدن تمایل به چندین شکست کاذب دارند، این استراتژی بهترین کارکرد را دارد. جفت ارزهایی مانند AUDUSD ،USDCAD وNZDUSD.
در استراتژی نوسان گیری ماتروشکا ما چندین بازهی زمانی را دنبال میکنیم. در هر چرخهی بازار در دورههای زمانی مختلف واگرایی ایجاد میشود، اما تنها زمانی وارد معامله میشویم که شکست اتفاق بیفتد.
اجرای استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
اگر به نظرتان کمی پیچیده میآید، نگران نباشید. در ادامه به صورت گام به گام استراتژی ماتروشکا را توضیح میدهیم:
- واگرایی احتمالی در یک بازه زمانی معین (بالاترین بازه زمانی) را مشاهده میکنید.
- به بازه زمانی پایینتر بعدی بروید و منتظر بمانید تا واگرایی شکل بگیرد و کامل شود. در این جا با دو سناریو روبرو میشوید:
- شکست و ورود به معامله
- عدم شکست و باطل شدن تحلیل
- در صورت شکست ما وارد معامله میشویم و در صورت ابطال تایم فریم را کوچکتر و کوچکتر میکنیم تا شکست اتفاق بیفتد. این کار را تا زمانی ادامه میدهیم که با پایینترین تایمفریم معاملاتی در استراتژی خود برسیم. اگر شکست اتفاق نیفتاد پوزیشن معاملاتی را باز نمیکنیم.
مثال صعودی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
در نمودار چهارساعته از چارت یورو/دلار ما یک واگرایی صعودی بالقوه و در حال شکلگیری داریم. پس به بازهی زمانی پایینتر میرویم و دنبال واگرایی صعودی کامل هستیم.
در چارت یک ساعته یک واگرایی کامل بین نمودار قیمت و میانگینهای متحرک مکدی مشاهده میشود. همچنین هیستوگرام صعودی شده است. حال باید منتظر شکست یا همان تریگر ورود به معامله باشیم.
نکته جالبی در بازهی پایینتر میبینیم نقطهی ورود با ریسک به ریوارد بهتر است. به این دلیل که قیمت را بین C و D قفل کردهایم. منتظر شکست خط C میمانیم اگر خط D شکسته شد، وارد یک تایم فریم پایینتر میشویم. در این مثال تحلیل درست است و وارد معامله میشویم.
حالا اگر به تایم چهارساعته برگردیم میتوانیم سیگنال ماتروشکا و همچنین ریسک به ریوارد را مشاهده کنیم. حد سود را با توجه به مقاومت قبلی تعیین کردهایم. بدیهی است هر چقدر مقدار ریوارد بالاتر برود معامله بهتری خواهیم داشت. همانطور که متوجه شدید در تایم فریم 4 ساعته سیگنالی برای ورود مشاهده نکردیم اما در یک تایم فریم پایینتر واگرایی تایید شد و وارد معامله شدیم.
مثال نزولی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
در نمودار روزانه از چارت یورو/دلار واگرایی نزولی بالقوه وجود دارد. از آنجایی که واگرایی تکمیل نشده، به تایم فریم چهار ساعته میرویم. در این نمودار دنبال موارد زیر هستیم:
در این مثال احتمالا متوجه شدهاید که واگرایی داریم اما هیستوگرام تغییر فاز نداده است. شما میتوانید وارد معامله شوید، اما مشکل فعال شدن حد ضرر است. تغییر فاز در اصل یک قلهی اضافه (قلهی میانی) در چارت قیمت است. در این صورت حد ضرر ما در یک شکست فیک فعال نمیشود. از این رو بهتر است که حتما علاوه بر واگرایی، تغییر فاز در هیستوگرام نیز مشاهده شود. حال به یک تایم فریم پایینتر میرویم و پس از شکست وارد معامله میشویم.
نکات تکمیلی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا
در این مقاله ما استراتژی نوسانگیری در بازار فارکس را شرح دادیم. این استراتژی ساده است، اما برای نتیجهی بهتر باید نکات زیر را رعایت کنید:
راهنمای جامع تدوین استراتژی
تدوین استراتژی فرآیندی است که در آن سازمان به انتخاب بیشترین می پردازد. اقدامات مناسب برای اهداف تعریف شده. این فرآیند برای موفقیت سازمان ضروری است چرا که چارچوبی برای نحوه عمل و رسیدن به نتایج مورد پیش بینی ارایه می کند.
تدوین استراتژی چیست؟
فرآیند ایده پردازی، تفکری است که در پس تدوین استراتژی وجود دارد. اعضای مدیریت ارشد به مفهوم سازی، برنامه ریزی، طراحی و تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازند، شرایط و روند موجود در تجارت و صنعت را بررسی می کنند و سپس با توجه به این موارد ایده ها برای محصولات و خدمات تولید می شوند. پس از آن افراد سازمانی این ایده ها را به استراتژی های مشخص یا دوره های عملی تبدیل می کنند. تصور کردن می تواند شامل تحقیقاتی برای کمک به روند برنامه ریزی استراتژیک باشد. توصیه ها در اینجا به مرور و با بازنگری محیط داخلی و خارجی ارائه میشوند.
گام بعدی در روند شکل گیری استراتژی، ارزیابی می باشد. این شامل تحلیل ارتباط بین اهداف ایجاد شده و استراتژی ها می گردد. این ارزیابی گاها تحلیل ارزش یا مهندسی ارزش نیز خوانده میشود و تلاش دارد استراتژی ها را بر اساس ارزششان برای سازمان بسنجد. این کار با مقایسه استراتژی ها با استانداردهای از پیش تعیین شده انجام میشود: اگر استراتژی های پیشنهادی به اندازه کافی خوب باشند، پذیرفته می شوند، در غیر این صورت تغییر کرده یا اصلاح خواهند شد.
آخرین مرحله در روند تدوین، اجرای استراتژی است. این مرحله مربوط به اجرای استراتژی پیشنهادی می باشد. به طور معمول، پس از ایجاد یک استراتژی سازمان باید با مواردی مانند کارکنان، بودجه و تخصیص منابع روبرو شود. مسئولیت تخصیص منابع ممکن است با استراتژی مورد استفاده تعیین شود.
هدف تدوین استراتژی چیست؟
تدوین استراتژی برای موفقیت یک سازمان بسیار مهم است، چرا که اطمینان می دهد مسائل و موضوعات اصلی مورد توجه سازمان قرار می گیرند. به عنوان مثال، یک بررسی از محیط خارجی و داخلی می تواند تهدیدات جدی برای سازمان شما را نشان دهد. یک استراتژی ناقص می تواند باعث آسیب پذیر شدن سازمان در برابر این تهدیدات شود. یک استراتژی مناسب فرموله شده باید سازمان را در موقعیتی قرار دهد تا بتواند بر تهدیدات احتمالی غلبه کرده یا از فرصتهای بالقوه استفاده کند. فرآیند تدوین استراتژی به سازمان اجازه می دهد تا انرژی خود را متمرکز نماید: به این صورت از اختصاص وقت و هزینه به مناطقی که برای موفقیت سازمان حیاتی نیستند، جلوگیری میشود.
یک استراتژی خوب توسعه یافته ابزاری اساسی برای توسعه و تغییر سازمانی است. بدون داشتن یک استراتژی مشخص، مدیران در مورد آینده و دستیابی به اهداف سازمان اطمینان نخواهند داشت. با چنین استراتژی، آنها می توانند توجه و فعالیتهای خود را برای دستیابی به اهداف متمرکز کنند. به این ترتیب سازمان سازگارتر خواهد شد.
تدوین استراتژی چه چیزی نیست؟
روند تدوین استراتژی بسیار گیج کننده است. بسیاری از مردم این اصطلاح را آزادانه به کار می برند، در حالی که درک درستی نسبت به آن ندارند. به یاد داشته باشید که فرآیند استراتژی فقط شامل یک پروسه ساده برنامه ریزی نیست. در واقع این فرآیند بسیار پیچیده تر است و شامل چندین مرحله میشود. انجام ندادن تمامی این مراحل به معنای عقیم ماندن تدوین استراتژی خواهد بود.
گام اول: تدوین ماموریت
ماموریت دلیل اصلی وجود یک سازمان است. این معمولا شامل دلایل اصلی از جمله هدف وجودی می گردد. سپس بیانیه ماموریت دلیل تاسیس یک سازمان را بیان می کند. بیانیه ماموریت به تمرکز توانایی های شرکت، تقویت هدف آن و ارایه رهنمودهایی برای تصمیم گیری کمک می کند. یک بیانیه خوب باید موارد زیر را در برگیرد:
- باید بیان واضح و روشنی از آنچه سازمان قصد دارد برای مشتری انجام دهد باشد.
- باید هدف یا دلیل وجود سازمان را توصیف کند.
- باید جهت گیری روشنی برای شرکت فراهم کند، به طوری که کارکنان بدانند اهداف بلندمدت و کوتاه مدت چیست؟
- باید برای کارکنان و مشتریان معنادار باشد.
- هیچ گاه نباید کشف نشده باقی بماند. باید یادگرفته شود. اگر به طور معناداری شناخته نشود، نمی تواند تاثیر خوبی روی کارکنان داشته باشد.
گام دوم: تدوین چشم انداز
بیانیه چشم انداز یک توصیف بارز از شرایط آتی سازمان است. این ارایه روشنی از ایده آلهای سازمان در آینده به دست می دهد. به طور خلاصه، چشم انداز بیان رویای سازمان است.
بیانیه چشم انداز بخشی جدایی ناپذیر از تدوین استراتژی سازمان می باشد. این باعث می شود که استراتژی های آینده با انعطاف پذیری بیشتر و زمینه گسترده تری فراهم شوند. چشم انداز همچنین ابزار اصلی برای انقیاد فعالیتهای سازمان است. این برنامه برای مدیران ارشد وسیله ای برای هم ترازی منابع، پذیرش، نگرشها و رفتار برای حمایت از استراتژی فراهم می کند. تصویری بصری از آینده ای که مجریان می خواهند. یک بیانیه چشم انداز باید موارد زیر را ارایه دهد:
- باید از جزییات خاصی استفاده کند تا کارمندان چیزی عملی برای کار داشته باشند.
- نباید مورد تغییر قرار گیرد تا از اجرای آن پشتیبانی شود.
- باید برای تامین مضامین و تاثیرات بصری نوشته شود.
- باید برای همه کارکنان قابل درک باشد.
- باید به اشکال مختلف ابلاغ شود تا در دسترس همه کارمندان قرار گیرد.
بیانیه چشم انداز نباید مبهم باشد. اظهارات مبهم باعث عدم جهت گیری خواهند شد. برای موفقیت، بیانیه چشم انداز باید مشخص دقیق و معنی دار باشد.
گام سوم: تدوین بیانیه چشم انداز و ماموریت
بیانیه ماموریت کاملا مشخص از این نظر مفید است که تعهد سازمان را برای دستیابی به اهداف خود تایید می کند. با این حال کارکنان به چشم انداز برای رسیدن به اهداف نیاز دارند. بدون چنین بینشی، فعالیت های آنها ناهماهنگ و از هم گسیخته خواهد بود. آنها تلاش خود را در فعالیت های متناقض یا غیرمرتبط هدر خواهند داد. برای رفع این عدم هماهنگی، تدوین یک چشم انداز جمعی ضروری است.
گام چهارم: تحلیل موقعیت استراتژیک کنونی سازمان
وقتی شرکتی از موقعیت فعلی خود در بازار آگاهی درستی داشته باشد، می تواند منابع خود را بر روی اصلاح نقاط ضعف و جستجوی فرصتهای جدید متمرکز کند. بسیاری از شرکت ها سعی می کنند با بهتر بودن در کاری که قبلا انجام می دادند، به اهداف خود برسند. با این حال، این استراتژی می تواند به برابری رقابتی بیانجامد، چرا که دیگران می توانند آنچه را که شرکت انجام داده کپی کنند.
گام پنجم: تعریف شایستگی های محوری شرکت
شرکت باید شایستگی های محوری خود را شناسایی کند. این کار به جهت رسیدن به یک موقعیت رقابتی درست ضروری می باشد. یکی از دلایل عدم موفقیت شرکتها در تدوین استراتژی و اجرای اثربخش آن، عدم درک صحیح شایستگی های محوری میباشد.
گام ششم: تحلیل موقعیت استراتژیک شرکت
درک موقعیت شامل شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت و فرصتها و تهدیدهای محیطی میباشد. برای این تحلیل معمولا از ابزارهایی مانند SWOT، پنج نیروی رقابتی پورتر، تحلیل PEST و مانند آن استفاده میشود.
عدم تحلیل واقعگرایانه می تواند به تصمیم گیری های غلط ختم شود و در نتیجه کل استراتژی ناقص باقی بماند. ماشین استراتژی مانند یک موتور پیچیده است که باید تمامی قسمتهای آن با هماهنگی با یکدیگر باشند، درغیر این صورت عمل نخواهد کرد.
دکتر مهدی جباریان
گام هفتم: اتخاذ انتخاب های استراتژیک مرتبط با محیط
شرکت باید بتواند با فرصتها و چالشهای محیط هماهنگ شود. انطباق برای بقا شرط لازم است.
گام هشتم: تدوین استراتژی بر اساس تحلیل محیط
تدوین استراتژی پس از گامهای تحلیل به شرکت امکان بقا در بازار را می دهد. تهیه چارچوب استراتژیک در این مرحله بر اساس اطلاعات به دست آمده از گامهای قبلی ضروری است.
گام نهم: تمرکز بر اجرای استراتژی
یک استراتژی خوب بی اثر است، مگر اینکه بتوان آنرا به درستی اجرا کرد. بنابراین، اکثر سازمانها، حتی زمانی که استراتژی های خوبی داشته باشند، به دلیل اجرای ضعیف شکست می خورند. دلیل اصلی این است که آنها فاقد اقدامات کافی برای اصلاح مشکلات در اجرای استراتژی خود هستند.
گام دهم: تدوین استراتژی ها و برنامه های عملیاتی
برای انجام هر کاری باید اقدام کرد. اقدامات هستند که پله های اجرای استراتژی را خواهند ساخت. در این مرحله باید عملیات سازمان با استراتژی آن هماهنگ شوند.
گام یازدهم: استفاده از استراتژی های منابع انسانی
علاوه بر تعیین توانایی ها و شایستگی های مورد نیاز، توسعه استراتژیهای منابع انسانی برای به حداکثر رساندن عملکرد کارکنان ضروری است. انجام این کار بعضی اوقات برای سازمان ها دشوار است زیرا برنامه های استراتژیک اغلب توسط مدیریت ارشد تهیه می شود و سپس به کارمندان تحویل داده می شود. برنامه های استراتژیک که شامل استراتژی هایی برای آموزش و توسعه منابع انسانی است ، بندرت کارساز هستند.
گام دوازدهم: طراحی ساختار سازمان
یکی از محبوبترین محصولات تدوین استراتژی، ساختارهای سازمانی هستند. اولین گام در طراحی یک سازمان این است که بفهمیم چرا یک ساختار در عملکرد سازمان اهمیت دارد. ساختارهای خوب کانالهای ارتباطی شفاف و سریع بین بخشها و عملکردها فراهم می کنند.
مرحله سیزدهم: طراحی سیستم های پاداش و سیستم انتخاب
سازمان باید پاداشها و سیاست های مناسبی برای دستیابی به اهداف خود فراهم کند. اگر هیچ پیشرفته در سیستمهای پاداش وجود نداشته باشد، سازمان دیگر قادر به جذب منابع انسانی مورد نیاز سازمان برای رقابت در بازار نخواهد بود.
گام چهاردهم: کنترل و ارزیابی استراتژیک
مرحله پایانی در تدوین استراتژی کنترل و ارزیابی استراتژی است. از انجا که برنامه ریزی استراتژیک یک فرآیند مداوم است، کنترل و ارزیابی نیز مورد نیاز هستند. ارزیابی به یک سازمان کمک می کند تا در صورت لزوم استراتژی خود را بهبود بخشد.
باید توجه داشت که مراحل فوق بیانی کلی از تدوین استراتژی هستند. بر اساس شرایط یک سازمان و محیط کاری آن ترتیب این گامها و عناصرشان می تواند تغییر کند.
دکتر مهدی جباریان
دیدگاه شما