۲۰+۱۱ عادت معاملهگران موفق
1-معاملهگران موفق روی معاملات برنده خود صبوری میکنند و روی معاملات بازنده خود بهشدت عجول هستند.
توضیح: معاملهگران موفق برای گسترش ضرر خود صبوری نمیکنند ولی معاملهگران بازنده همواره منتظر هستند تا شاید ضرر آنها کم شده و یا به سود تبدیل شود.
2-معاملهگران موفق بر این عقیده هستند که پول مهمتر از محق بودن است.
توضیح: انسانها همیشه دنبال این هستند تا ثابت کنند که حق با آنها بوده است و تصمیم درستی اتخاذ کردهاند. برای همین معاملهگران بازنده همیشه میخواهند توجیه کنند که آنها درست میگفتند و تحلیل و تصمیم آنها درست بوده است و بازار اشتباه میکند. البته این معاملهگران هر بار که چنین فکر میکنند، از بازار سیلی میخورند.
3-معاملهگران موفق طوری به نمودار نگاه میکنند که انگار به دنبال نقاط ورود و خروج هستند.
توضیح: معاملهگران موفق همیشه به دنبال نشانههایی جهت ورود و خروج هستند. ازنظر آنها این نقاط همان نقاطی هستند که سایر معاملهگران موفق نیز در کمین آنها هستند و لذا بهسادگی از کنار آنها رد نمیشوند.
4-معاملهگران موفق قبل از ورود به هر معاملهای دقیقاً میدانند که در کجای نمودار سود یا زیان خود را شناسایی و خارج شوند.
توضیح: معاملهگران موفق وقتی نمیدانند سود و زیان آنها چقدر خواهد شد هرگز وارد معامله نمیشوند.
5-معاملهگران موفق به معامله پنجم خود دقیقاً همان رویکردی را دارند که نسبت به چهار معامله قبلی خود داشتند.
توضیح: ممکن است یک معاملهگر موفق چندین معامله زیان ده پشت سر هم رو پشت سر گذاشته باشد ولی این معاملات ضرر ده باعث نمیشوند رویکرد وی به معاملات بعدی عوض شود. آنها همیشه و تحت هر شرایطی رویکرد باثباتی دارند و معاملات استثنا ندارند.
6-معاملهگران موفق از نمودارهای خالی استفاده میکنند و روی ناحیه مدنظر خود متمرکز میشوند.
توضیح: معاملهگران موفق با استفاده از ابزارها و اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلف خود را سردرگم نکرده و نمودار قیمت را به حاشیه نمیرانند.
7-معاملهگران موفق میدانند قرار نیست وقتی وارد یک معامله شدند کاملاً احساس راحتی داشته باشند.
توضیح: قرار نیست بعداز اینکه وارد یک معامله شدید لمداده و با خیال راحت به کارهای دیگر خود مشغول شوید. یک معاملهگر موفق هرگز اعتماد به نفس کامل ندارد چون میداند در هیچ معاملهای اطلاعات وی کامل نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد.
8-بازار محل کار معاملهگر موفق است. معاملهگران موفق در بازار فعال هستند و در قبال بازار رفتار نظارهگر خنثی ندارند.
توضیح: معاملهگران مبتدی در اوایل در حاشیه قرار میگیرند و خود را در بازار درگیر نمیدانند. ولی بازار محل کار شما است. از بازار نترسید. در بازار شریک باشید و درگیر بازار شوید. قرار نیست کنار بایستید و فقط نظارهگر باشید چون در این حالت اگرچه هیچ باختی نخواهید داشت ولی هیچ بردی هم در کار نخواهد بود.
9-معاملهگران موفق هیچوقت دنبال این نیستند در کف خریده و در سقف بفروشند (در بازار دوطرفه حالت برعکس).
توضیح: پیدا کردن کفها و سقفها کاری بهشدت دشوار است چون در طی روند آن قدر کف و سقف مختلف تشکیل میشود که احتمال اینکه تشخیص دهید کدام یک کف و سقف اصلی و محل چرخش حرکت است بسیار کم است. انتظار کف و سقف کاری احمقانه است و هیچیک از معاملهگران موفق چنین انتظاری از خود ندارند. با روند باشید.
10-معاملهگران موفق هرگز به بازار دیدگاه “ارزان است” یا “گران است” ندارند.
توضیح: معاملهگران موفق هرگز نمیگویند فلان سهم ارزان است یا فلان سهم گران است. ممکن است یک سهم 1 دلاری که از دید همه خیلی ارزان است افت کرده و به 10 سنت برسد. ممکن است یک سهم 10 دلاری که ازنظر همه گران است رشد کرده و به 100 دلار برسد. ما هیچ سهم ارزان و گرانی نداریم. فقط کافی است مشتری وجود داشته باشد. همین.
فقط یک ماه این اصل را رعایت کنید تا اثرات معجزهآسای آن را ببینید.
11-اگر بازار به معاملهگران موفق نشانههای چرخش روند را بدهد بهسادگی و خیلی سریع نظر خود را عوض میکنند و با بازار همراستا میشوند.
توضیح: هدف معاملهگران موفق این نیست که نشان دهند آنها درست تشخیص میدهند. هدف آنها این است که پول دربیاورند و لذا هرچه بازار بگوید مطیع آن هستند.
12-معاملهگران موفق وقتی خوب معامله میکنند تهاجمی میشوند و وقتی بد معامله میکنند تدافعی میشوند.
توضیح: وقتی نتایج معاملات معاملهگران موفق خوب میشود، بیشتر معامله میکنند و وقتی نتایج معاملاتشان بد شد از معاملات خود کم میکنند و احساسی عمل نمیکنند. بیشتر اوقات معاملهگران موفق در روزهای بد خود حجم معاملات خود را بهشدت و حتی به اندازه یک برگ سهم پایین میآورند تا روند مثبت خود را بازیابند و سپس بر حجم معاملات خود میافزایند.
13-معاملهگران موفق میدانند که فردا هم بازار باز است.
توضیح: معاملهگران موفق بر این باور هستند که فرصتهای خوب مثل رود جاری هستند و هرگز تمام نمیشوند. برای همین هرگز فکر نمیکنند که با نادیده گرفتن یک موقعیت معاملاتی فرصت سوزی کردهاند. هزاران فرصت خوب در روزهای بعدی منتظر معاملهگران موفق هستند.
14-معاملهگران موفق هرگز روی معاملهای که وارد ضرر شده است حجم اضافه نمیکنند. هرگز، هرگز، هرگز.
توضیح: معاملهگران موفق هرگز میانگین کم نمیکنند چون نمیدانند روند خلاف نظر آنها تا کجا گسترش خواهد یافت. منظور این نیست که اگر طبق برنامه معاملاتی خود قرار بوده است در چند پله خرید کنند، در وسط کار برنامه خود را تغییر بدهند بلکه اگر بهصورت یک پله واردشدهاند، در صورت وارد شدن در ضرر به امید اینکه وقتی روند برگشت سود آنها چندین برابر خواهد شد به حجم خود اضافه نمیکنند.
15-پول هدف است ولی معیار نیست.
توضیح: اگر قرار باشد معیار موفقیت شما پول باشد وارد معاملاتی میشوید که مانع از رسیدن شما به این هدف میشوند. معیار موفقیت شما رعایت قوانین معاملهگری خود است. هرگز برای روز خود هدف مثلاً کسب سود 1000 دلاری قرار ندهید چون روزهایی در بازار هست که کسب چنین سودی برای سبک معاملاتی شما ممکن نخواهد بود. بهجای این کار به خود بگویید امروز باید به همه قوانینم پایبند باشم. تنها در این حالت است که هزار دلاریها به سمت شما سرازیر خواهند شد.چگونه یک معاملهگر منضبط باشم؟
16-معاملهگران موفق درباره مردم، شورشها، قیامها و … مطالعه میکنند.
توضیح: اگرچه معاملهگران موفق مطالعات مرتبی درباره بازار و معاملهگری دارند ولی آنها میدانند که بازار یعنی روانشناسی مردم و لذا همواره درباره مسائل مرتبط با تودههای مردم و بررسی رفتار آنها مطالعه دارند.
17-معاملهگران موفق درحالیکه نظارهگر قیمت و حجم هستند، نقد شوندگی بازار را فراهم میکنند.
توضیح: آنها خود را بازار ساز میدانند و نه معاملهگر صرف. برای همین همواره به دنبال افزایش دادن نقد شوندگی بازار هستند.
18-آنها شیوهای برای سنجش ترس، طمع و سرعت در بازارها دارند.
توضیح: بهعنوانمثال معاملهگران موفق از تیک چارتها برای سیگنال گرفتن تغییرات استفاده میکنند.
19-معاملهگران موفق تمرین میکنند تا سمت راست نمودار را ببینند نه سمت چپ نمودار را.
توضیح: بعد از تشکیل شدن الگوی سر و شانه، کف دوقلو، سقف دوقلو و … همه میتوانند این الگوها را تشخیص دهند. مهم این است که معاملهگران موفق میتوانند این الگوها را در زمان تشکیل تشخیص دهند. به کندل های آخر نگاه کنید و ببینید کندل بعد چه خواهد شد. این کار عملی است. الگوها را در زمان تشکیل شناسایی کنید و نه بعد از اتمام آنها.
20-هر معاملهگر موفق دارای یک مزیت رقابتی است که فقط با مادرش درباره آن حرف میزند.
توضیح: مزیت معاملاتی میتواند یک کراس ساده مووینگ اوریج ها باشد. قرار نیست مزیت معاملاتی شما خیلی پیچیده باشد. مهم این است آنقدر روی این مزیت معاملاتی خود تسلط داشته باشید که بتوانید آن را خیلی راحت برای مادرتان توضیح دهید!
21-موقعیت معاملاتی معاملهگران موفق دقیقاً با احتساب میزان تحمل ریسک آنها باز میشود.
توضیح: هر معاملهگر موفقی درصد ریسک مشخصی دارد و حجم معاملات خود را با آن هماهنگ میکند و مقدار دلاری آن را در هر معامله میداند. بهعنوانمثال در یک موقعیت معاملاتی میداند که روی چه درصدی از سرمایه خود در حال ریسک کردن است و در صورت خوردن استاپ چه مبلغی از سرمایه خود را از دست خواهد داد.
22-اهداف سود معاملهگران موفق بر مبنای محدوده میانگین (AR) یا معیاری عینی و ملموس است.
توضیح: خیلی از معاملهگران میگویند مثلاً من میخواهم از هر معامله هزار دلار سود کنم. این حرف درستی نیست. باید بدانید که هر معامله رفتار و سود و زیان خاص خود را دارد و شما نمیتوانید برای همه معاملات سود و زیان یکسان را از پیش تعریف کنید.
23-معاملهگران موفق در یک ماه بیش از یک یا دو معامله ندارند.(بجز اسکالپرها)
توضیح: من قبلاً فکر میکردم راه ثروتمند شدن معاملهگران موفق این است که تقریباً هرروز معامله میکنند و هرروز پول درمیاورند. ولی دلیل اصلی موفق بودن آنها این است که در یک ماه بیش از چند معامله ندارند و برای وارد شدن در یک معامله مدتهای زیادی در انتظار مینشینند.
24-معاملهگران موفق در شرایط اطلاعات ناکامل با اعتمادبهنفس خوب تصمیم میگیرند.
توضیح: قرار نیست کل اطلاعات مرتبط به یک معامله را در اختیار داشته باشید. شما همیشه اطلاعات ناقصی دارید و باید با این موضوع کنار بیایید.
25-یک معامله بازنده برای یک معاملهگر موفق به این معنی نیست که وی معاملهگر بازندهای است.
توضیح: معاملهگران موفق با ضرر کردن در یک معامله روحیه و اعتمادبهنفس خود را از دست نمیدهند و روی احساسات خود کنترل دارند.
26-معاملهگران موفق در روند صعودی میخرند و در روند نزولی میفروشند.
توضیح: معاملهگران موفق با بازار همجهت هستند.
24-کار معاملهگران موفق معامله کردن نیست. کار آنها پیدا کردن معاملات خوب است.
توضیح: معاملهگران موفق روزها به بازار نگاه میکنند و در کمین موقعیتهای معاملاتی خوب و مناسب منتظر میمانند. معامله کردن برای آنها به معنی فشار دادن چند دکمه نیست؛ به معنی یافتن معاملات خوب است.
28-معاملهگران موفق گزارش هر معامله شامل قیمتها، افکار و احساسات خود در معامله، اخبار و … را ثبت و ضبط میکنند.
توضیح: معاملهگر موفق برای خود یک دفتر خاطرات معاملاتی دارد و با مطالعه منظم آن دفتر الگوی رفتاری خود را بهطور کامل میشناسد.
29-یک معاملهگر موفق تا وقتیکه اتفاق خیلی مهمی نیفتاده است نظرش رو روی یک معامله باز عوض نمیکند.
توضیح: تا وقتیکه عواملی که با توجه به آنها وارد معاملهشدهاید عوض نشدهاند هرگز نباید نظر خود را نسبت به موقعیت معاملاتیتان عوض کنید.
30-یک معامله برنده برای یک معاملهگر موفق به این معنی نیست که در معاملات بعدی ریسک معاملاتی خود را بالا ببرد.
توضیح: یک معاملهگر موفق با یک معامله سود ده اعتماد به نفس کاذب به دست نمیآورد و نظم معاملاتی خود را به هم نمیزند و در همه معاملات برنده و بازنده ریسک و اسلوب معاملاتی یکسانی را رعایت میکند.
31-معاملهگران موفق روی اخبار معامله نمیکنند بلکه روی واکنشها معامله میکنند.
توضیح: بیشتر افراد سعی میکنند با منتشر شدن اخبار موقعیت معاملاتی باز کنند ولی معاملهگر موفق روی خبر معامله نمیکند بلکه با واکنش به واکنشها، روی واکنشها معامله میکند زیرا میداند واکنشها به اخبار همیشه افراطی هستند.
چگونه یک معامله گر حرفه ای شوم - قسمت 2
در " قسمت اول " این مقاله به سه گام مهم و اساسی برای تبدیل شدن به معامله گر حرفه ای پرداختیم و در ادامه به چهار گام دیگر میپردازیم تا با یادگیری و تکرار این موارد، بتوانید در دسته معامله گران افسانه ای بازار سهام قرار گیرید، با ما همراه باشید.
گام چهارم
به کارگیری صحیح یک سیستم معامله
درست انجام دادن معاملات یکی از اصلی ترین اجزای موفقیت در بازار است و شاید بتوان گفت این جزء سخت ترین آن ها برای یادگیری است. بی شک، شناسایی فرصت در بازار راحت تر از عمل کردن به آن است. از میان میلیاردها خصوصیات رفتاری که در بازار وجود دارند سیستمها تنها قادر به دریافت تعداد محدودی از آن ها هستند. هر الگویی که شناسایی می شود ممکن است دوباره به همان شکل تکرار شود یا خیر. از این رو هرگز نمی توانیم بدانیم آیا این الگو صحیح است یا نه. بزرگترین مشکل روانی این است که افراد باید روی فرصتهای کار کنند که نتایج احتمالی دارند و این کار بسیار سخت است.
برای اینکه بتوانید سیستمهای معاملاتی خود را به خوبی اجرا کنید لازم است دو مفهوم را بر سیستم ذهنی خود اضافه کنید. فکر کردن بر حسب احتمالات و مرتبط کردن اعداد یا روشهای سیستم خود با عملکردی خاص. متاسفانه تنها راهی که برای یادگیری این چیزها دارید این است که آنها را با عمل کردن بر اساس سیستم برگزیده خود تجربه کنید. مشکل این است که یک معامله گر معمولی بعد از دو یا سه ضرر مکرر، دیگر بر طبق سیستم خود عمل نمی کند، در حالی که دو یا سه ضرر مکرر اتفاقی کاملا عادی در بیشتر سیستمهای معاملاتی است. در اینجا لازم است که از نظم ذهنی استفاده کنید و انجام صحیح کار را به یک عادت تبدیل کنید.
گام پنجم
یاد بگیریم به احتمالات فکر کنیم
بعد از آنکه تعامل برقرار کردن با محیط داد و ستد را یاد گرفتید، باید به احتمالات هم فکر کنید. به یاد داشته باشید، دو معامله گری که بر سر یک قیمت توافق میکنند بازار را به وجود میآورند. بالاترین و پایین ترین قیمت هایی که افراد پیشنهاد می کنند حیطه ای را نشان می دهد که بازار میتواند تا آن حد تغییر کند. مثلا آیا تا به حال گفته اید "بازار نمی تواند از این پایین تر برود، هرگز این پایین تر نرفته است؟"
وقتی باور دارید چیزی را به پایین ترین حد ممکن خریده اید، کافی است معامله گری وارد بازار شود و قیمتی پایین تر پیشنهاد کند تا به شما ثابت شود که باور شما اشتباه بوده است. شاید هرگز ندانیم که معامله گران در حقیقت چه کاری انجام خواهند داد، اما می توانیم حدس بزنیم که اگر اتفاق خاصی رخ دهد، احتمالا آنان چه واکنشی نشان خواهند داد. این چگونه یک معاملهگر منضبط باشم؟ سوال را از خود بپرسید: برای اینکه انجام این معامله درست باشد یا به درست بودن خود ادامه دهد، بازار تا چه نقطه ای نباید پایین یا بالا برود؟ به یاد داشته باشید، حیطه تغییر قیمتی که برای بازار تعیین می کنید باید مطابق با میزان تحمل شما در صورت از دست دادن مبلغی به آن ارزش باشد.
گام ششم
یاد بگیریم بی طرف باشیم
برای اینکه به درجه ای از بی طرفی برسید، باید بتوانید طبق باورهای عمل کنید که اجازه می دهند هر اتفاقی رخ دهد، اگر شما طبق این باور عمل کنید که هر اتفاقی می تواند رخ دهد، دیگر هر اتفاقی که رخ دهد برای شما تهدیدآمیز نخواهد بود و در نتیجه، دیگر مجبور نخواهید بود از اطلاعات خاصی دوری کنید یا برداشتی نادرست از آنها داشته باشید. هر محدودیتی که برای عملکرد بازار قائل شوید، عاملی است برای جبران کمبود خودباوری و اعتماد به نفسی که برای انجام درست کارها در شرایط مختلف باید داشته باشید.
شما باید یاد بگیرید که فقط ناظر هستید که در هر لحظه چه اتفاقی در حال رخ دادن است و این مشاهده بی طرف به شما نشان می دهد که احتمالا بعد از این چه اتفاقی در بازار رخ خواهد داد. برای اینکه بی طرف بمانید هر تعداد احتمال که میتوان پیشبینی کرد را پیش بینی کنید و ببینید احتمال رخ دادن هر یک از آن ها چقدر است. سپس، از قبل مشخص کنید که در هر شرایطی چه خواهید کرد. اگر هیچ یک از نقشه ها آن طور که پیش بینی کردید پیش نرفت، از بازار خارج شوید. خود را از نیاز به درست عمل کردن، رها کنید. هر چقدر که بررسی های شما مساقل تر انجام شود، به همان نسبت احتمال کج فهمی و آگاه شدن رنج آور و اجباری کاهش خواهد یافت.
گام هفتم
یاد بگیریم که چطور خود را زیر نظر بگیریم
لازم است که توجه خود را به آنچه در حال فکر کردن به آن هستید و اطلاعاتی که روی آن تمرکز دارید، معطوف کنید. وقتی شما در حال انجام یک معامله هستید، مدام از خود بپرسید آیا "اتفاقی باید رخ دهد؟" ظاهرا شما میخواهید که بازار به نفع شما تغییر کند؛ اما آنچه من میخواهم این است که خود و میزان تعهد خود به این که چه اتفاقی باید رخ دهد را زیر نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که تفاوت بزرگی به لحاظ دیدگاهی بین این که " چه اتفاقی در حال رخ دادن است" و اینکه "چه اتفاقی باید رخ دهد" وجود دارد.
وقتی خود را در حال استدلال کردن درباره عملکرد بازار با سوالاتی مانند: "بازار چه کاری نمی تواند انجام دهد؟" می بینید، به نوعی در حال حمایت کردن از جایگاه خود هستید، در واقع در توهم بسر می برید و خود را آماده رنج آوری در بازار می کنید. به یاد داشته باشید بازار می تواند هر کاری انجام دهد، حتی اگر به آن اجازه دهید، تمام سودهای شما را از شما می گیرد.
سخن پایانی اینکه، وقتی خود را در یک معامله موفق می بینید، سعی کنید چیزی به نفع خود از بازار خارج کنید.
معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط: نگرش یک برنده را در خود ایجاد کنید
برای دانلود چگونه یک معاملهگر منضبط باشم؟ قانونی خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب صوتی از اپلیکیشن کتابراه
معرفی خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط: نگرش یک برنده را در خود ایجاد کنید
مارک داگلاس در خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط تجارب خود را در زمینهی روانشناسی بازار بورس و معاملهگری با شما به اشتراک میگذارد و از این طریق نیز میتوانید مهارتهای معاملاتی خود را بهبود ببخشید و ضررهای احتمالی را کاهش دهید. با این کتاب شنیدنی نگرش یک برنده را در خود ایجاد کنید.
درباره خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط:
مولفههای فراوانی برای رسیدن به موفقیت در بازارهای مالی، به ویژه بازار بورس وجود دارد. دقت زیاد، نظم، اعتمادبهنفس بالا و خودشناسی ازجمله ویژگیهایی هستند که میتوانند تاثیر بهسزایی در کسب درآمد داشته باشند. مارک داگلاس (Mark Douglas) که به عنوان یک معاملهگر قهار در این عرصه شناخته میشود، نتیجهی سالها تجربه و مطالعهی خود را در کتاب صوتی معاملهگر منضبط (The Disciplined Trader) در اختیار شما قرار داده است.
نویسنده با پرداختن به روانشناسی بازار سهام به شما کمک میکند تا دیدگاهتان را تغییر دهید و از طریق دستیابی به خودشناسی، در بازار جسورانهتر عمل کنید. تنها از این طریق است که میتوانید موفقیت بیشتری برای خود رقم بزنید. به ازای هر فردی که در بازار سهام سود میکند، فرد دیگری دچار ضرر میشود. در واقع عدهای پُلی میشوند تا آن دستهی دیگر به سود برسند. بدیهیست که همه میخواهند بدانند راز معاملهگران موفق چیست و چگونه میتوان در زمرهی آنان قرار گرفت.
مارک داگلاس در کتاب کارآمد خود راز این معاملهگران و سرمایهگذاران را برایتان فاش میکند: آنها ذهنی منظم دارند. بنابراین اگر میخواهید در این حرفه موفق به سودآوری شوید، باید یاد بگیرید که عواطف خود را کنترل کنید، ذهنتان را نظم ببخشید و آن را در جریانی همسو و موافق با بازار قرار دهید. تنها از این طریق است که دست خالی از این سفره بیرون نخواهید رفت و در گروه بازندهها قرار نخواهید گرفت. ویژگیهایی که داگلاس برای موفقیت در بازار بورس ضروری میداند، همه در حوزهی روانشناسی بازار قرار میگیرند.
این اثر اولین بار در سال 1990 منتشر شد و از همان سال 1982 که نگارندهی آن شروع به نوشتن کرد، معاملاتی را انجام داده بود که از هر جهت رشد قابل توجهی داشت. تجربیات او در زمینهی خرید و فروش، تحقیقات و مشاهدات شخصی داگلاس او را به فردی قابل اعتماد در این زمینه تبدیل کرده است. بنابراین اگر قصد دارید از طریق سرمایهگذاری در بازار بورس به درآمد برسید، از کتاب صوتی معاملهگر منضبط غافل نشوید.
خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط مناسب چه کسانی است؟
اگر قصد ورود به بازار بورس را دارید و میخواهید از این طریق کسب درآمد کنید، کتاب صوتی معاملهگر منضبط به شما پیشنهاد میشود.
با مارک داگلاس بیشتر آشنا شویم:
این افسر بازنشستهی ارشد USN بنیانگذار عرصهی روانشناسی تجارت و یکی از موفقترین نویسندگان و مدرسان این حوزه به شمار میرود. او پس از این که شغلش را در نیروی دریایی به اتمام رساند، به حوزهی کامپیوتر ورود پیدا کرد و سپس نوزده دفترچهی راهنما در این حوزه تالیف کرد. از سال 1978، درست زمانی که به عنوان کارمند بیمه مشغول به کار بود، فعالیت در بورس را آغاز کرد و مدت زیادی نگذشت که توانست به موفقیتهای بزرگی در این زمینه دست پیدا کند. او و همسرش به مدت 9 سال مدیریت شرکت Orange Blossom RV Resort را بر عهده داشتند.
در بخشی از خلاصه کتاب صوتی معاملهگر منضبط میشنویم:
معاملهگران اساسیترین بخش بازار هستند. اونا تنها نیرویی هستند که میتونن روی قیمتها تاثیر بذارن و اونا رو تغییر بدن. به همین دلیل هر معاملهگری با هدف کسب سود وارد بازار میشه. معامله باید دو طرفه باشه. با آغاز معامله هر دو طرف خودشون رو در معرض ریسک قرار میدن. در پایان معامله یکی از دو طرف سود و دیگری ضرر خواهد کرد.
دو معاملهگر با عقایدی کاملاً مختلف در مورد ارزش آیندهی سهم، کالا یا قرارداد روی یه قیمت توافق میکنن. بههرحال هر درجه تغییر قیمت یکی رو بازنده و یکی رو برنده میکنه. به این ترتیب میتونیم بگیم که در هر لحظه از معامله هیچکس خودش رو بازنده تصور نمیکنه. هر تغییر در قیمت به تغییر دستهجمعی فعالان بازار بستگی داره. اگر بین نیروهای طرفین در بازار تعادلی وجود نداشته باشه، یک طرف بر دیگری غالب خواهد شد.
تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟
مطمئناً برای همه افراد فعال در بازار سرمایه یک معامله گر موفق شدن، آرزویی همیشگی و آرمانی است. اینکه پول شما از طریق سرمایه گذاری هایی که انجام میدهید برای شما کسب درآمد کند، بسیار جذاب است؛ اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه گذاری دیگر همانطور که از ظرفیتهایی برای رشد برخوردار است، امکان شکست هم دارد. بهاینترتیب با توجه به شرایط حاکم بر بازار سرمایه، معامله گران آن را به دو دسته اصلی تقسیم میکنند؛ معامله گر خوب و معامله گر بد.
در این مقاله به ارائه راهکارهایی برای تبدیلشدن به یک معامله گر خوب میپردازیم و در خلال آن به تفاوتهای میان این دو معاملهگر اشاره میکنیم.
تفاوت معامله گر خوب و بد چیست؟
اگر نمودار یک سهم را به دو معاملهگر نشان دهیم، ممکن است یکی پتانسیل زیادی را برای خرید ببیند و دیگری به همان اندازه پتانسیل بالقوه فروش را پیشبینی کند. حتی اگر هر دو معامله گر در یک خانواده بزرگ شده باشند، آموزشهای کاملاً یکسانی دیده باشند، سیستم معاملاتی و قوانین یکسانی را در سرمایهگذاریهای خود به کار ببرند، درنهایت نتیجه متفاوتی کسب خواهند کرد!
دلیل اصلی این امر، ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی معاملاتی متفاوت هر فرد است که موجب میشود هر معامله گر به شیوه متفاوتی فکر کند و تصمیم بگیرد. یکی از این دو فرد ممکن است بیشازاندازه حریص یا ترسو باشد و سود بهدستآمده خود را کم کند یا اینکه اجازه دهد ضررها بیشتر شوند. این در حالی است که ممکن است فرد دیگر تعهد محکمی به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و درنتیجه سود بیشتری ببرد. اینکه یک شخص چگونه فکر میکند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی وی و نتیجه حاصل از آن دارد. بر این اساس میتوان دو مدل از معامله گران را از یکدیگر تفکیک کرده و به تعریف هر یک پرداخت:
- معامله گر خوب: کسی است که بهروشهای آموختهشده و مورداستفاده قبل احترام گذاشته و به آن پایبند باشد.
- معامله گر بد: کسی است که قدرت کنترل احساسات خود را نداشته و به خود اجازه خرید و فروش بیپروا میدهد.
ویژگی های یک معامله گر خوب
در این بخش به ۵ ویژگی که یک معامله گر خوب و موفق باید داشته باشد می پردازیم:
استراتژی معاملاتی شخصی
استراتژی معاملاتی، یک سری قوانین نوشته شده است که ورود به سرمایه گذاری، خروج از آن و معیارهای مدیریت سرمایه را مشخص کرده؛ بنابراین آموزش حرف اول را میزند. فراگیری مهارتهای مختلف ازجمله تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، مهارتهای فردی و بررسی دیدگاههای فعالان تجربی بازار، به کسب نتیجه خوب از بازار بورس کمک بسزایی میکند. یک معاملهگر خوب علاوه بر فراگیری مهارتهای موردنیاز، بهروزرسانی اطلاعات را اولویت قرار داده و آموزش را بهطور مستمر دنبال میکند. به طورکلی استراتژی معاملاتی باید شخصی باشد چراکه بازار گاهی بیثبات میشود و برخی از معامله گران استراتژیهای پرخطری پیادهسازی میکنند که میتواند برای شما گزینه مناسبی نباشد؛ بنابراین هنگام کپیبرداری از استراتژی معاملاتی معامله گران دیگر، لازم است پایه و اساس آن سنجیده شود و از جنبه مدیرت ریسک هم موردبررسی قرار گیرد. همچنین، تغییر دائم استراتژی معاملاتی و عدم ثبات در آن بسیار اشتباه است. معامله گر خوب یک روال و طرز فکر خاص را دنبال میکند.
مدیریت سرمایه
عدم توجه به قوانین مدیریت سرمایه، مشکل بسیاری از معامله گران است و همواره باید به این نکته توجه کرد که بهاندازه توان، ریسک کرد. مدیریت ریسک برای تبدیلشدن فرد به یک معاملهگر خوب و طول عمر کاری وی بسیار حائز اهمیت است. در مدیریت سرمایه علاوه بر میزان مناسب حجم معاملات و بهکارگیری حد زیان، توجه به این سه نکته اساسی ضروری است: کاهش ریسک؛ از بین بردن ریسک؛ حفظ سود کسبشده.
برای مثال، افرادی هستند كه در يك معامله خاص وارد سود بسيار بالايي شدهاند؛ اما درنهایت علیرغم قرار داشتن در یک سود بالا، معامله خود را باتحمل زیان بستهاند. درواقع به دلیل عدم رعایت یکی از مؤلفههای مدیریت سرمایه یعنی حفظ سود کسبشده با چنین زیانی مواجه شدهاند که در علم روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» گفته میشود.
روانشناسی معامله گری
توانایی روانشناختی، بیتردید مهمترین عاملی است که برای تبدیلشدن به یک معاملهگر خوب و موفق باید آن را پرورش دهید. روانشناسی یعنی مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتاری در شرایط مختلف. این فرآیندها در بافت معاملات و بازار، عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزهها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگبینی و امیدواری را در برمیگیرند. اگر قادر نباشید که بر احساسات درونی خود کنترل داشته باشید هرگز نمیتوانید آموختهها و تجربیات خود در بازار را بکار ببرید. افراد زیادی هستند که علیرغم کسب دانایی کافی و مناسب معاملهگری در بازار سرمایه، نمیتوانند آموختههای خود را در بازار واقعی بکار گیرند. مشکل این دسته از افراد عدم کنترل درونی است، درحالیکه این مهم نقش بسزایی در بهبود کارایی معاملاتی افراد ایفاء میکند. بدون شک عواطف و احساسات در این کسبوکار میتواند یکی از تفاوتهای کلیدی بین معامله گران موفق و اخراجی باشد.
نظم و صبر
دو مهارت نظم و صبر در فرآیند تبدیلشدن به یک معاملهگر خوب و داشتن معاملات مستمر و موفق اهمیت بسزایی دارند. نظم باید خودساخته و خودخواسته باشد و اعتمادبهنفس را از معامله گر طلب کند. به این منظور برای تبدیلشدن به یک معامله گر خوب باید همیشه در حال یادگیری بود و مهارتهای تصمیم گیر خود را تا جایی که به یک ویژگی درونی تبدیل گردد پرورش داد. معاملهگر منظم و صبور کار خود را با رغبت انجام میدهد و مسئولیت کارهای خود را میپذیرد. به تمام جزئیات دقت کرده و از هر فرصتی برای بهتر شدن بهره میگیرد. او با شکست دلسرد نشده و آن را جزئی از زندگی میداند. برنده شدن در دنیای معاملات بهرهمندی از بهترین فرصتهای معاملاتی نیست، بلکه برنده شدن شما بسته به چگونه بازی کردن کارتهایی دارد که اکنون در اختیار دارید.
معامله گری؛ یک کسب و کار
چنانچه به معاملهگری بهعنوان یک تفریح نگاه کنید، درآمد آن هم مثل تفریح خواهد بود. حرفه معامله گری چه پارهوقت و چه تماموقت، یک کسبوکار جدی است و بایستی با جدیت آن را دنبال کرد. معامله گران موفق همواره معاملهگری را یک شغل و کسبوکار میدانند، استراتژیهای مشخصی برای مدیریت زمان و سرمایه دارند و درعینحال اراده قوی برای کنترل رفتار خود دارند. این یک واقعیت است که معامله گر میتواند بدون داشتن رئیس و همکار، هر طور که دوست دارد، زمان کاری خود را تعریف کند، اما بایستی ساعات کاری منظم و از قبل تعریفشدهای داشته باشد. زمانی که کار کردن با تفریح تفاوتی نداشته باشد، اخراج شدن از حرفه معامله گری هم قابلدرک نخواهد بود. کسب مهارت، تجربه و ثبات از پیشنیازهای اساسی برای معامله گر تماموقت است.
سخن آخر
بنابر موارد ذکرشده، معاملهگر خوب شدن و داشتن معاملات موفق و مستمر در هر بازاری چگونه یک معاملهگر منضبط باشم؟ نیاز به تلاش فراوان دارد. قدم اول در این زمینه آموزش و کسب مهارت است. داشتن یک استراتژی مشخص و پایبند بودن به آن از ضروریات معاملهگری است و از این شاخه به آن شاخه شدن نتیجهای جز ضرر به همراه نخواهد داشت. در بازار سرمایه، داشتن نظم و صبر در کنار مدیریت سرمایه و ریسک، برای معامله گر خوب شدن و طول عمر یک معاملهگر بسیار حائز اهمیت است. عواطف و احساسات در معاملهگری نقش بسیار حساسی را بر عهده دارد؛ بنابراین توانایی کنترل احساسات و تسلط بر ذهن مهمترین شاخص یک معامله گر خوب است.
چگونه ذهن یک معامله گر هیپنوتیزم میشود؟
بازارهای مالی ذاتا از ریسک بالایی برخوردار هستند. و اگر در آنها از اعتبارات اهرمی (دادن اعتبار به سرمایه گذار تا بتواند چندین برابر سرمایه خود معامله کند) نیز استفاده شود، این ریسک افزایش می یابد. دادن اهرم به معامله گران به مانند یک شمشیر دولبه هست از طرفی میتواند حساب شما را به سرعت چاق و تپل کند و یا یکباره آنرا به تباهی بکشد و صفر کند.
چگونه ذهن یک معامله گر هیپنوتیزم میشود؟
بسیاری از امیال درونی انسانها در بازارهای مالی به چالش و به آزمایش کشیده میشوند، و اثر و انعکاسی صد چندان در نتیجه معاملات شما دارند.
به عنوان مثال شما کارمند یک شرکت می باشید و فردی ترسو،طمعکار و بی انضباط هستین. این خصوصیات به خودی خود خطری جدی برای کار شما به حساب نمی آیند و شما در پایان ماه حقوق خود را دریافت می کنید، ولی وجود این خصوصیات در شما وقتی که وارد بازارهای مالی میشوید می تواند نتایج وحشتناکی را برای شما به ارمغان آورد.از نظر من بازارهای مالی اخلاق و شخصیت خاص خود را می طلبد و شما نیاز به نوعی تهذیب نفس دارید باید خصوصیاتی مانند ترس،طمع،بی نظمی،اعتماد کاذب،سطحی نگری،شایعه پرستی،ساده لوحی،شجاعت بی جا،احساساتی بودن و …. را در خود کنترل کنید، در غیر اینصورت این بازار باتلاقی برایتان خواهد شد که سرمایه،وقت و حتی خانواده ی شما را به راحتی از شما می گیرد.من معامله گرانی را می شناسم که بسیار ثروتمند شده اند ولی معامله گری را نیز سراغ دارم که با ضررهای پی درپی متاسفانه کارتن خواب شده است.
معامله گران ساده لوح هر بار بعد از شکست باز بر می گردند به خیال واهی “اینبار موفق میشوم و کیمیاگری را در این بازار خواهم آموخت”. ولی بازار تمام سرمایه ی آنها را می گیرد،پس اندازها،قرض ها،ماشینی که فروخته و …. ولی در کنار همه این حرف های مایوس کننده بگذارید به شما بگویم که اگر ذهن خود را آماده و حاصل خیز کنید شما به درآمد و درصدهایی از سود خواهید رسید که حتی تصورش برای شخص خود شما هم دشوار خواهد بود. پس شروع کنید به درمان ذهن بیمار خویش، که این مهمترین راز معامله گری می باشد.
در بازارهای مالی بر خلاف تصور همه، به نظر من حرف دوم پول و سرمایه است و حرف اول روش و ذهن می باشد.
قبل از اینکه حساب خود را شارژ کنید سه سوال اساسی از خود بپرسید :
1- از دست دادن این پول چه تبعاتی و چه آثاری برای من دارد؟
2- آیا این پول را از کسی قرض چگونه یک معاملهگر منضبط باشم؟ گرفته ام؟
3- آیا واقعا ذهن و جسم من آماده ی معامله گری هست یا این پول نیز مانند بقیه پولها به تباهی خواهد کشید؟
معاملگران زیان ده موقع واریز وجه به حساب خود دچار هیپنوتیزم ذهنی میشوند با خود می گویند اینبار دیگر موفق خواهم شد ولی نمی دانند این داستان اتمامی ندارد تا وقتی که نتوانند اژدهای درون خود را آرام کنند.آری این بازار ثروت آفرین است ولی مثل هر کسب و کاری نیاز به آموزش و آماده سازی ذهن و روح دارد.پس همیشه قبل فشردن کلید نهایی برای واریز وجه از خود بپرسید نکنه من هیپنوتیزم شده باشم آیا وقعا آماده ام؟
دیدگاه شما