بهترین و بدترین محل تشکیل پین بار کجاست؟
همانطور که میدانید کندل پین بار نزولی و صعودی یکی از محبوبترین الگوهای کندلی است و اکثر معامله گران در بازار به دنبال شکلگیری کندل پین بار هستند. در اکثر استراتژیهای معاملاتی، کندل پین بار محور استراتژی است. اما آیا میدانید که در معامله کندل های پین بار، نکاتی زیادی برای تشخیص صحیح پین بار وجود دارد؟ مکان و محلی که کندل پین بار تشکیل شده است بسیار مهمتر از شکل ظاهری خود پین بار است. در این مقاله سه مورد از بهترین و بدترین مکانهای تشکیل پین بار توضیح داده شده است.
سه مکان مناسب برای تشکیل کندل پین بار
نقاط چرخشی (Swing Points)
مسلماً مناسبترین موقعیت برای کندل های پین بار نقاط چرخشی مطلق است! بالاترین و پایینترین سطوح قیمتی یا همان نقاط چرخشی، مکانهای خوبی برای شکلگیری کندل های پین بار نزولی و صعودی هستند. به طور معمول در این مکانها، کندل پین بار با دنباله نسبتاً بلند و بدنه کوچک تشکیل میشود. به خاطر داشته باشید که کندل های پین بار طبیعتاً کندل های بازگشتی هستند و با توجه به زمینه و قدرت خود پین بار، میتوان نقطه ورودی مناسب را پیدا کرد.
آموزش فارکس – منظور از نقاط چرخشی، نقاطی است که بازار بعد از یک حرکت قوی تغییر مسیر داده است. یا به عبارت ساده تر، اوج یا کف قیمتی بازار.
پولبک قیمت به سطوح کلیدی
یکی دیگر از مکانهای مناسب برای شکلگیری کندل پین بار خوب، میتواند در پولبک قیمت به سطوح حمایتی و مقاومتی مهم و کلیدی باشد. بدین معنی که قیمت به سطح حمایتی/مقاومتی قبلی مجدداً برخورد کند و در واکنش به آن، پین بار نزولی یا صعودی تشکیل دهد.
آموزش فارکس – پین بار در حین پولبک تشکیل شده است.
آموزش فارکس – پین باری که در حین پولبک تشکیل شده بود، عمل کرده و به حد سود مورد نظر رسیده است.
همانطور که میدانید معاملات پرایس اکشن از شکست سطوح و پولبک به آنها پیروی میکند. این امر شامل کلیه مفاهیم الگوهای نموداری، سطوح حمایتی و مقاومتی و… میشود.
سطح حمایتی و مقاومتی مهم
“بازگشت” خوب قیمت از یک منطقه حمایتی و مقاومتی مهم، به اندازه پدیده شکست و پولبک بسیار مهم است. باز هم تعجبآور نیست که چرا کندل پین بار یک محرکت عالی و قابل اعتماد برای ستاپ معاملاتی با کیفیت بالا است.
آموزش فارکس – بازگشت بازار به سطح کلیدی همراه با تشکیل پین بار بوده است.
شکلگیری کندل پین بار در اطراف سطوح حمایتی و مقاومتی کلیدی بسیار مهم و جالب است و میتواند بسیاری از معامله گران را جذب بازار کند. اما بسیاری از معامله گران نمیتوانند تفاوتی بین سطوح حمایتی/مقاومتی متوسط و یک سطح حمایتی و مقاومتی فوقالعاده قائل شوند. هر چه ناحیه حمایتی و مقاومتی قویتر باشد، تشخیص آن در نمودار راحتتر خواهد بود! یک قانون بسیار ساده در این باره وجود دارد: اگر بتوانید سطح حمایتی/مقاومتی را بدون رسم خطوط افقی و مستطیل، به طور چشمی تشخیص دهید، میتوان گفت که این سطح قوی است. شما آزاد هستید که از نشانهها و ابزارهای خود استفاده کنید. مناطق مقاومتی و حمایتی میتوانند به صورت یک ناحیه مشخص شوند یا با یک خط افقی. ضخامت این مناطق قدرت آنها را مختل نمیکند، بلکه واضح بودن سطوح حمایت و مقاومتی، قدرت آنها را نشان میدهد.
سه مکان نامناسب برای تشکیل کندل پین بار
مناطق نوسانی
اگر روند بازار خنثی باشد و قیمت در یک محدوده مشخص نوسان کند، شکلگیری کندل پین بار در این منطقه ارزش چندانی نخواهد داشت. در دورههای نوسانی فضای کافی برای معامله وجود ندارد، بدین ترتیب پیشنهاد میشود که از معامله در این سطوح خودداری کنید. منظور از فضای حرکت این است که در فازهای خنثی، سطوح حمایتی و مقاومتی بسیار زیاد است و قیمت فضای کافی برای حرکت ندارد. اما به خاطر داشته باشید که کندل های پین بار زیادی در دورههای نوسانی تشکیل میشوند، زیرا قیمت در یک فاز خنثی به طور مداوم بالا و پایین میرود و بسیار طبیعی است که قیمت چندین پین بار نزولی و صعودی چاپ کند، اما اکثر این پین بارها ارزش معاملاتی نخواهند داشت.
تشکیل پین بار برخلاف روند اصلی
ممکن است که شما با تماشای یک کندل پین بار، هیجان زده شوید، اما در حالی که این پین بار با حرکت فعلی بازار مطابقت ندارد. شما به عنوان یک معاملهگر باید از روند فعلی بازار، حتی قبل از اینکه یک پین بار تشکیل شود، آگاه باشید. مگر اینکه شما یک معاملهگر اسکالپر باشید. بدین معنی که با شکلگیری یک کندل بازگشتی پین بار، به دنبال فرصت معاملاتی باشید.
آموزش فارکس – اگر فضای کافی برای حرکت وجود نداشته باشد، از ورود به معامله خودداری کنید.
آموزش فارکس – به خاطر نبود فضای مناسب برای حرکت، پین بار عمل نکرده و نقض شده است.
شکلگیری پین بار در مقابل مومنتوم بازار
قبلاً اشاره شده است که کندل های پین بار، جزو سیگنالهای بازگشتی به شمار میروند و بعد از شکلگیری آن، ما بر خلاف مومنتوم بازار حرکت میکنیم. منظور از شکلگیری پین بار در مومنتوم بالا این است که فرض کنید روند بازار صعودی بوده و قدرت خریداران در بازار زیاد است، اما با وجود مومنتوم صعودی قوی، پین بار نزولی شکل میگیرد. در ادامه با بررسی مثال زیر، این مطلب برای شما روشنتر خواهد شد:
آموزش فارکس – پین بار در زمان برخورد مجدد به مقاومت قبلی بازار تشکیل شده است. اما اندازه کندل های نزولی از قدرت فروشندگان در بازار حکایت دارند. به همین دلیل معامله این پین بار، معامله در خلاف جهت روند بازار تلقی می شود.
آموزش فارکس – هر چند که بازار بعد از برخورد به مقاومت قبلی توانسته شد کند، اما پین باری که تشکیل شده بود، توان مقابله با فشار های فروش را نداشت و در ادامه نقض شده است.
معامله با مومنتوم یک طرفه قوی میتواند برای سودآوری شما مضر باشد و شما برای مخالفت با آن به یک دلیل بسیار خوب نیاز دارید، حتی اگر یک پین بار قوی تشکیل شود. به طور کلی، بهتر است از معامله در برابر مومنتوم قوی در بازار اجتناب کنید. یکی از نشانههایی که میتوانید برای محافظت از معامله در برابر مومنتوم استفاده کنید، این است که اندازه کندل قیمتی را با کندل های قبلی مطابقت دهید. اگر اندازه کندل پین بار بزرگتر از کندل های قبلی باشد، احتمالاً یک کیس جدید و قوی معاملاتی دارید. در مثال بالا توجه داشته باشید که کندل نزولی قبلی بزرگتر از خود کندل پین بار است که نشان دهنده معامله در مقابل مومنتوم است.
در نهایت، لطفاً توجه داشته باشید که همه شرایط فوق به صورت جداگانه ارائه شده و برای شفافیت و آموزش آورده شده است. در زمان واقعی باید قبل از وارد شدن به بازار، بایستی سرنخهای زیادی را به نفع خود جمع کنید. به عنوان مثال فرض کنید که یک کندل پین بار ضعیف در اطراف سطح مقاومتی شکل گرفته است، اما به دلیل اینکه پین بار فضای کافی برای حرکت ندارد، وارد بازار نمیشوید.
حد ضرر یک ابزار معاملاتی است که برای محدود کردن حداکثر زیان یک معامله گر از طریق تسویه خودکار داراییها هنگام رسیدن قیمتها به حدی مشخص طراحی شده است. انواع مختلفی از حد ضرر وجود دارد که میتوان بسته به شرایط بازار در سناریوهای مختلف از آنها استفاده کرد. ممکن است گاهی اوقات به دلیل نتایج و خروجیهای مختلف بازار استفاده از حد ضرر کار سختی باشد با این وجود این ابزار میتواند برای معامله گران تازه کار و بی تجربه بسیار مفید باشد.
چه زمانی از حد ضرر استفاده میشود؟
بر خلاف سفارش محدود که در آن سعی میشود از روند فعلی بازار استفاده شود، معامله ارز دیجیتال از حد توقف برای محدود کردن ضرر خود به اندازهای که قادر به تقبل آن است استفاده میکند. برای استفاده موثر و کارآمد از حد توقف معامله گر باز هم باید رفتار بازار را پیش بینی کرده و حد ضرر را مطابق با آن تنظیم کند – در غیر این صورت ممکن است علاوه بر اینکه نتواند از ضرر پیشگیری کند آن را چند برابر کند. وقتی معامله گر از چگونگی رفتار بازار اطلاعات کسب کرد، باید مقدار و نوع سفارش حد ضرر خودش را انتخاب کند.
انواع حد ضرر
کامل
در صورت تریگر شدن، همه ارزهای دیجیتال کاربر را تسویه میکند. این روش برای مواقعی مناسب است که بازاری باثبات با نوسانات قیمت ناگهانی و غیرمنتظره وجود دارد و پیش بینی میشود که افت قیمتها کم باشد. هر چند بکاپ شدید یعنی معامله گر یک سود بالقوه را از دست میدهد اما اگر قیمت ارز دیجیتال مورد نظر پایین بماند، معامله گر از ضرر بالقوه پیشگیری میکند.
بنابراین هنگام تنظیم حد ضرر کامل، معامله گر باید سود و ضرر هر دو حالت را در نظر داشته باشد.
جزئی
هر زمان تریگر شود، مقدار خاصی از ارز دیجیتال مورد نظر را تسویه میکند. این روش در بازارهای پرنوسان (مثل بازار ارزهای دیجیتال) بسیار مفید است و باعث میشود که اگر پس از افت قیمتها یک صعود وجود داشته باشد، باز هم مقداری از آن دارایی برای معامله گر باقی بماند. اما در این روش مقداری ارز دیجیتال برای معامله گر باقی میماند که ممکن است تمایلی به حفظ آنها نداشته باشد و اگر قیمتها پایین بمانند، معامله گر ضرر میکند. میتوان از این ابزار برای کنترل خسارت در یک بازار بشدت پر نوسان استفاده کرد اما تضمینی برای امنیت دارایی معامله گر وجود ندارد. بنابراین باید از آن با درک کامل ریسک بالای آن استفاده کرد.
حد ضرر متحرک
حد ضرر بر اساس نوسان قیمتها در بازار تنظیم میشود. معامله گر یک فاصله متحرک را تنظیم میکند که فاصله بین قیمت فعلی ارز مورد نظر و قیمت حد توقف است. اگر قیمت ارز مورد نظر افزایش پیدا کند، حد ضرر هم با آن افزایش پیدا میکند. وقتی قیمت ارز مورد نظر کاهش پیدا کند، مقدار حد ضرر تغییری نمیکند و اگر قیمتها به مقدار تعیین شده برسند، سفارش حد ضرر تریگر میشود.
این روش نسبت به حد ضرر معمولی مزیت دارد چون به معامله گر امکان میدهد صرف نظر از اینکه روند بازار به چه صورت بوده، حداکثر ضرر خودش را محدود کند. بعلاوه با این روش نیازی نیست که خود معامله گر با توجه به شرایط بازار حد ضرر را به صورت دستی تنظیم کند. حد ضرر متحرک میتواند در بازاری که رشد پایداری دارد برای معامله گر مسئولیت آفرین شود چون اغلب اوقات هر روند رو به رشد قوی، قبل از اوج گرفتن یک سقوط را تجربه میکند.
ریسکها
اگر سفارشات حد ضرر کامل بیش از حد زیاد باشند، ممکن است معامله گر با ریسک از دست دادن اوج گیری قیمت روبرو شود که احتمال وقوع این شرایط در بازارهایی با نوسان شدید بسیار زیاد است.
اگر حد ضرر بیش از حد کم باشد معامله گر ریسک از دست دادن فرصت را خواهد داشت چون ممکن است این حد ضرر تریگر نشود اما ارز مورد نظر بعد از افت قیمت در همان سطح پایدار بماند. اگر حد ضرر تریگر شود، معامله گر با یک حد ضرر پایین بیشتر از یک حد ضرر بالا متحمل خسارت میشود هر چند ممکن است برای بعضی شرایط، وقتی معامله گر باور دارد که قیمتها پس از افت دوباره رشد میکنند، این روش بهتر باشد.
حد ضرر متحرک در بازاری باثبات ایمن تر به نظر میرسد اما در روندهای شدید رو به بالا میتواند مسئولیت مهمی برای معامله گر ایجاد کند. حد ضرر جزئی در بازارهای باثبات کاربرد کمتری دارد اما برای معامله با کوینهای جدید بشدت پرنوسان میتواند کمک بسیار زیادی به معامله گر باشد. با این حال تمامی این ریسکها ناشی از تصمیمات ضعیف در رابطه با نوع و ارزش حد توقف به دلیل تحلیل نادرست بازار هستند – درست مثل هر ابزار معاملاتی دیگری که در صورت استفاده نادرست میتواند زیان آفرین باشد.
تاکتیکی برای افراد تازه کار
عدهای بر این باور هستند که حد ضرر ابزاری است که بیشتر توسط معامله گران بی تجربه (و به صورت غیرکارآمد) استفاده میشود. این باور تا حدی میتواند درست باشد. از آنجایی که حد ضرر بیشتر به عنوان ابزاری تلقی میشود که از شکست خوردن معامله گر پیشگیری میکند، استفاده از آن برای معامله گران تازه کار میتواند گمراه کننده باشد. این در حالیست که حد ضرر در صورت استفاده درست، بیشتر یک سیاست بیمه پیچیده و برنامه ریزی شده با دقت بالا است. اما همین ابزار در صورتی که در دست یک معامله گر باتجربه باشد که در تحلیل بازار عملکرد خوبی دارد، میتواند یک ابزار بسیار ارزشمند برای صرفه جویی در وقت و هزینهها باشد. با این حال استفاده بی برنامه از این ابزار بدون داشتن درکی از کاربرد آن و آشنایی با انواع حد ضرر میتواند آسیب آفرین باشد. اما معامله گران بی تجربهای که در بازارهای باثبات کار میکنند هم میتوانند از این ابزار استفاده کنند به این شرط که به استراتژیهایی که برایشان قابل درک است پایبند بوده و داراییهای خودشان را با دقت و توجه مدیریت کنند. جای تعجب نیست که معامله در بازار پرنوسان سخت تر است و میزان موفقیت آن نسبت به کار با کوینهای باثبات کمتر است. تلاش برای کنترل ضرر از طریق حد ضرر سخت تر و موفقیت آن کمتر است اما اگر معامله گری به تواناییهای خودش ایمان دارد، میتواند از آن استفاده کند.
نتیجه گیری
هر چند حد ضرر به گونهای طراحی شده تا آسیب و ضرر ناشی از نوسانات بازار را کاهش دهد، اما باز هم ممکن است باعث از دست رفتن دارایی و هدر رفتن مقداری از سرمایه شود. هنگام استفاده از حد ضرر، معامله گران باید با نسبت ضرر – سود و اهمیت و تاثیر داراییهای مورد معامله بر پورتفولیو خودشان آشنایی داشته باشند. در نهایت، حد ضرر صرفا یک ابزار است و تصمیم گیری برای استفاده از آن بستگی به تحلیل بازار توسط معامله گر دارد. موفقیت حد ضرر بستگی به این دارد که این تحلیل چقدر خوب انجام شود.
مفهوم و تسلط به چرخه های بازار
قیمت بر اساس الگو های تکرار شونده پیشروی می کند و گذشته را دوباره تکرار می کند.اما فقط 4 نوع چرخه بازار رفتاری دارد.
- اسپایک (Spike)
- کانال (Channel)
- تریدینگ رنج (Trading Range)
- الگوی وی (V patern)
مفهوم و تسلط به چرخه بازار
1_ مرحله اسپایک (Spike) :
- به حرکت سریع و با مومنتوم بالای قیمت در یک جهت با کندل های بزرگ و یا کاملا همرنگ اسپایک گفته می شود.
- اسپایک زمانی رخ می دهد که قیمت به هر دلیلی با عرضه و تقاضای بالایی رو به رو می شود و یک طرف از معامله گران بر طرف دیگر با حجم ورودی بالا غلبه می کند.
- در حرکت اسپایک قیمت بیشتر از توان حرکتی خود حرکت میکند و ما باید در جهت کندل های اسپایک وارد معامله شویم و معامله خلاف آن انجام ندهیم.
- معمولا حرکت اسپایک سود خوبی را به ما میدهد و برعکس، اگر بدون استاپ لاس (SL) معامله نماییم ضرر بسیاری را به ما متحمل می کند.
- اسپایک ها بر اساس فرکتالی بودن بازار از تایم 1 ثانیه الی سالانه امکان وقوع دارد.
- اسپایک ها عامل اصلی ایجاد گپ در بازار ها هستند.
- اخبار مهم معمولا ایجاد اسپایک می کنند.
- معمولا حجم معاملات بسیار بالا می رود.
- معمولا اسپایک در تایم کمی رخ می دهد.
از کجا بفهمیم به انتهای اسپایک رسیده ایم ؟
ابتدا باید تایم فریم حرکت اسپایک را تشخیص دهیم سپس باید عامل ایجاد کننده آن را بدانیم
- اگر عامل آن خبر باشد قیمت تا تخلیه شدن هیجان و از بین رفتن اثر آن پیش روی میکند. گاهی این اثر پایان می یابد اما به این دلیل که اخبار خاصی بوده است روند بلند مدتی قیمت تغییر می کند.
- اگر عامل آن برتری فروشندگان (seller) و یا خریداران (buyers) باشد قیمت تا پیووت های اصلی و نقاط مهم پیشروی میکند. دلیل این اتفاق دیدگاه عمومی می باشد. وقتی کسی وارد معامله می شود حد ضرر و حد سودی برای خود انتخاب نموده، در حرکت اسپایک معمولا گره های ریز و به خصوص گره هایی که در تایم پایین تر هستند به راحتی اینگولف می شود اما چون حد سود و حد ضرر وجود دارد، در نقطه ای که اکثر معامله گران آنجا را می بینند، قیمت مومنتوم خود را از دست می دهد.
- وقتی قیمت از موینگ 20 (متعلق به تایم فریم حرکت) فاصله زیادی می گیرد معمولا بعد از وقوع کندل داجی و یا پین بار تا موینگ و یا FL اصلاح خواهد داشت؛ که ما پیشنهاد میکنیم در این حرکت وارد پوزیشنی نشوید زیرا فعلا بازار احتمال ادامه روند را دارد.
- یکی از نشانه های کم شدن قدرت اسپایک وقوع کندل های ضعف و کندل پولبک می باشد.
اکنون به حرکت بعد از اسپایک میرسیم: وقتی قیمت در حرکت اسپایک به سطح مهمی میرسد، باید ببینیم آیا آن سطح را اینگولف کرده است و یا خیر؟ در هردو صورت ما با 5 نوع الگو سر و کار خواهیم داشت که به اسم الگو های so4 شناخته می شود(تلفیقی از 3 نوع چرخه اسپایک،تریدینگ رنج و کانال می باشد). که در مقاله ای دیگر به معرفی این الگو ها می پردازیم.
کانال (Channel) :
معمولا بعد از اولین اصلاح اسپایک وارد فاز کانال می شویم. دلیل این اتفاق این است که قیمت هنوز در حال تلاش برای رسیدن به سطح مهم می باشد یا با اسپایک به سطح مهم برخورد کرده است و سپس کانال نزولی ساخته است.
به الگو هایی که بعد از اسپایک رخ می دهند(3drive، پرچم، اندینگ دیاگونال،انوع مثلث و . ) نیز کانال گفته می شود
کانال دارای سه جز اصلی می باشد:
- پیوت رالی: همان اسپایک یا روند پر قدرت اولیه می باشد
- پیووت تصویه: حرکتی است که به گره فرعی بیسی که در گذشته وجود دارد برخورد می کند
- پیووت اصلی : حرکتی که قیمت را به بیس اصلی می رساند
کانال ها صعودی و نزولی به دنبال افزایش شیب و بریک اوت هستند تا زمانی که به یک محدوده حمایتی و مقاومتی مهم برسند.
نحوه ترید در کانال ها:
ابتدا باید ببینیم که قیمت در حرکت اسپایک آیا سطح مهمی (در همان تایم فریم) را اینگولف نموده و به دنبال آن ایجاد کانال نموده است و یا اسپایک سطح مهمی را اینگولف نکرده است و کانال ایجاد شده قصد رسید به آن سطح را دارد.
در صورتی که اسپایک سطح مهمی را اینگولف نموده باشد،تماما در جهت اسپایک وارد معامله می شویم.اگر اینگولف نکرده باشد معمولا قیمت در قالب کانال، در جهت حرکت اسپایک حرکت می کند تا به سطح مهم برسد، بعد از رسیدن و تاچ هدف،وارد فاز مخالف خواهد می شود. در این صورت هدف لگ شروع پیووت تصویه می باشد.
تریدینگ رنج (Trading Range) :
معمولا بعد از اسپایک و کانال، تریدینگ رنج رخ می دهد.
اکستند شدن (گسترده شدن) کانال ها یکی از آلارم های ورود به تریدینگ رنج ها می باشد.
در تریدینگ رنج ها باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.
تریدینگ رنج ها معمولا در سطوح مهم رخ می دهند: برای مثال وقتی به خط روند روزانه برسیم، احتمال ایجاد تریدینگ رنج در تایم فریم پایین تر بسیار بالا می باشد.
الگوی V:
این الگو بعد از وقوع اسپایک (معمولا در تایم های پایین) رخ می دهد و دقیقا به اندازه اسپایک، در جهت مخالف اسپایک حرکت میکند.
اگر چند تایم از تایمی که الگوی V در آن تشکیل شده است بالاتر برویم، شاهد یک کندل دارای شدوی بلند خواهیم بود.
هنگام اتمام این الگو (در منشاء حرکتی اسپایک به اتمام می رسد) بازار برای مدتی (وابسته به تایم فریم اتفاق) تبدیل به تریدینگ رنج کوتاه می شود
در تصویر زیر شاهد یک رویه اسپایک ( SP) کانال (CH) تریدینگ رنج ( TR) هستیم
این 4 چرخه برای همیشه در بازار تکرار می شوند و بازار روندی غیر از این 3 ندارد. پس ما ابتدا باید این 3 رویه را به خوبی درک نماییم تا بتوانیم تریدر ماهری شویم
مضرات ترید در خلاف جهت روند
یکی از اصطلاحات بسیار مهمی که تمامی کاربران فعال در حوزه ترید و ارز دیجیتال با آن آشنا هستند، استاپ لاس (Stop-loss) یا حدضرر می باشد. استاپ لاس یکی از مهمترین موضوعاتی است که هر تریدری باید به طور کامل با آن آشنا شده و به خوبی نحوه استفاده از آن را یاد بگیرد. استفاده از آن در انجام معاملات ارز دیجیتال تاثیرات زیادی در موفقیت معامله گر دارد و تقریبا تمامی اساتید و معامله گران حرفه ای در حوزه ترید، استفاده از آن را توصیه میکنند.
استاپ لاس چیست؟
استاپ لاس (STOP LOSS) در لغت به معنی توقف ضرر می باشد و یکی ابزار های بسیار محبوب و پرکاربرد برای معاملهگران حرفهای محسوب میشود. استاپ لاس در واقع قابلیتی است که تریدرها پس از باز کردن معامله جدید میتوانند از آن استفاده کنند. در حقیقت با استفاده از استاپ لاس، معاملهگر تعیین میکند که در صورت حرکت قیمت خلاف جهت انتظار و رسیدن به قیمت مشخصی، معامله با مقدار ضرر معینی بسته شود و دیگر ادامه پیدا نکند. این عمل کاملا اتوماتیک اتفاق میافتد و رباتهای صرافیها یا کارگزاری در صورت شناسایی قیمت در مقدار مشخص شده توسط شما، اقدام به بستن معاملات شما میکند.
استاپ لاس (Stop loss) یا حد ضرر چیست؟
به عنوان مثال فرض کنید مقداری سهام، ارز یا … را با قیمت ۱۰۰ تومان خریداری کرده اید و استاپ لاس خود را در قیمت ۹۰ تومان تنظیم کرده اید. انتظار دارید قیمت آن بالاتر رود. پس از گذشت زمان در صورتی که معامله طبق پیش بینی شما افزایش پیدا نکرد و برخلاف جهت شما حرکت کرد و به قیمت ۹۰ تومان رسید، معامله به طور خودکار بسته می شود.
بیشتر بخوانید : آموزش مقدماتی تریدینگ ویو (Trading view) |
کاربرد استفاده از استاپ لاس در معاملات ارز دیجیتال
استفاده از قابلیت STOP LOSS برای هر تریدری، فارغ از سطح مهارت آن ها، لازم و ضروری می باشد. معمولا تریدر هایی که در حوزه ارز دیجیتال یا فارکس فعالیت می کنند بیشتر به استاپ لاس نیاز دارند، زیرا معاملات بازار های فارکس و کریپتوکارنسی به صورت ۲۴ ساعته انجام می شوند و قیمت شاخص ها، ارز ها به طور پیوسته در حال حرکت هستند. علاوه بر آن، در این بازار ها معمولا تغییرات قیمتی بسیار بالا است و در صورت سهل انگاری و عدم مدیریت معامله ممکن است تمام سرمایه شخص یا بخش بزرگی از آن بر باد رود.
لذا از آنجایی که هیچ فردی قادر نیست به طور لحظه ای و ۲۴ ساعته روند معاملات خود را دنبال کند، بهتر است از استاپ لاس استفاده کند تا در صورت حرکت قیمت خلاف جهت پیش بینی خود، دچار ضرر و زیان بزرگی نشود و معامله سریعا بسته شود.
سفارش استاپ لاس (Stop-loss order)
چگونه از استاپ لاس (Stop-loss) استفاده کنیم؟
نحوه استفاده از استاپ لاس بستگی به استراتژی شخصی هر معامله گر دارد و نمی توان سبک خاصی را برای همه در نظر گرفت. همچنین نحوه به کار بردن این قابلیت ممکن است برای هر تریدری متفاوت باشد و شیوه خاصی برای آن در نظر داشته باشد. به طور کلی ۳ شیوه مختلف در استفاده از قابلیت استاپ لاس وجود دارد که در توضیحات زیر به آن اشاره شده است.
بیشتر بخوانید : لیکوئید شدن یا لیکوئیدیشن (Liquidation) در معاملات ارز دیجیتال به چه معناست؟ |
۱.استاپ لاس کامل
این شیوه از قرار دادن STOP LOSS بیشتر بین معامله گران مرسوم است. در این شیوه، تریدر پس از باز کردن معامله خود، قیمتی را به عنوان استاپ لاس تعیین می کند که در صورت رسیدن قیمت به آن، کل معامله آن با ضرر مشخصی بسته می شود. معمولا بهترین مکان برای قرار دادن استاپ جایی است که احتمال رسیدن قیمت به آن پایین است. همچنین بهتر است استاپ را در جایی قرار دهید که در صورت رسیدن قیمت به آن سطح، نشانگر این باشد که پیش بینی شما برای روند حرکت قیمت کاملا غلط است.
برای درک بهتر، به این مثال توجه کنید. تصور کنید اکنون هر ترون هزار دلار قیمت دارد. پیشبینی ما رسیدن آن به هزار و صد دلار در روزها یا حتی ساعتهای پیش رو است. ما نیز هدف فروش را روی همین قیمت، هزار و صد دلار، قرار میدهیم. از طرفی دیگر میدانیم هیچ سیگنال قطعی وجود ندارد و همیشه ممکن است رمز ارز مورد نظر ما به جای صعود، روندی نزولی طی کند. در صورت وقوع چنین اتفاقی، به جای کسب سود، ضرر خواهیم کرد. حال باید این ضرر را به کمترین میزان ممکن کاهش داد.
در این مثال حد ضرر یا استاپ لاس را روی نهصد دلار قرار میدهیم. مبلغ فروش میتواند همین عدد باشد، اما به خاطر سرعت بالای نوسانات، اغلب قیمت فروش را پایینتر از حد ضرر تعیین میکنند. در اینجا قیمت فروش را هشتصد و نود دلار قرار میدهیم. پس اگر قیمت ترون به نهصد دلار یا کمتر از آن رسید، به طور خودکار یک سفارش فروش به مبلغ هشتصد و نود دلار ایجاد خواهد شد.
امکان استفاده از استاپ لاس کامل در ربات معامله گر ارز دیجیتال استاک سرف ایجاد شده است.
۲.استاپ لاس ناقص
در این شیوه از قرار دادن استاپ، تریدر تعیین می کند که در صورت برخورد قیمت به سطح مورد نظر آن، بخشی از معامله آن بسته شود. به عنوان مثال فرض کنید شخص وارد معامله خرید بیت کوین می شود و از استاپ لاس ناقص ۵۰ درصد استفاده می کند. در صورتی که قیمت بیت کوین کاهش یابد و به سطح مورد نظر او برسد، نیمی از حجم معامله او بسته شده و نیمی دیگر همچنان باز می ماند.
۳.تریلینگ استاپ لاس
این شیوه برای افراد محافظه کار بسیار پرکاربرد و جذاب است. در این سبک، در صورت حرکت قیمت در جهت موافق معامله، تریدر شروع به حرکت دادن قیمت استاپ می کند. این عمل تا آنجایی ادامه پیدا می کند که استاپ از قیمت ورود به معامله عبور می کند و همراه با روند قیمت حرکت می کند. این کار باعث می شود که در صورت برگشت ناگهانی قیمت در خلاف جهت معامله، قبل از این که معامله شخص از سود وارد ضرر شود، به طور خودکار در قیمت های مناسب و سودده بسته شود.
امکان ایجاد تریلینگ استاپ لاس دستی به دلیل نوسان های زیاد بازار ارز دیجیتال امکان پذیر نمیباشد اما ما در ربات استاک سرف با ایجاد این قابلیت،شرایط را برای اربران آسان کردهایم.
همچنین میتوانید با مطالعه مقالۀ زیر اطلاع تکمیلتری برای تریلینگ استاپ لاس مضرات ترید در خلاف جهت روند بدست آورید.
استراتژی خروج از بازار در سال ۲۰۲۱
برای آنکه از یک معامله خارج شوید دو راه دارید: در جریان معامله سود ببرید یا زیان کنید. شما به عنوان تریدر باید توانایی این را داشته باشید که معاملات خود را به گونهای مدیریت کنید که ریسک معامله کاهش یابد. در این مقاله میکوشیم استراتژی خروج از بازار را شرح و آموزش دهیم.
ضرورت استراتژی خروج مضرات ترید در خلاف جهت روند از بازار
شما نیازمند یک استراتژی خروج از بازار هستید تا بتوانید از اجرایی شدن تصمیماتتان بر مبنای طرح معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید. معامله کردن بدون داشتن طرح و نقشه، بیشتر به این شبیه است که تصمیماتتان را بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع اتخاذ کنید که در این صورت ممکن است پیش از موعد به سود برسید یا زیان کنید.
اگر بدانید که چگونه باید از معامله خارج شوید، میتوانید ریسکتان را به حداقل برسانید و شانس بیشتری برای کسب سود داشته باشید.
چگونگی خارج شدن از معامله
- به حساب خود وارد شوید و پلتفرم را باز کنید.
- معامله خود را تحت نظر بگیرید.
- نقطه خروج از معامله را با استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال تعیین کنید.
- با انتخاب دستی گزینه “Close” یا با استفاده از صدور سفارش (Order) از پوزیشن خود خارج شوید.
چگونگی خروج از معامله با استفاده از سفارش حد ضرر (Stop-Loss Order)
حد زیان سفارشی است که این امکان را برای شما فراهم میآورد که بتوانید در یک سطح از پیش تعیین شده که کمتر از قیمت فعلی بازار مطلوب شما است، به صورت خودکار از معامله خارج شوید.
در خرید استقراضی یا همان پوزیشن لانگ، این سطح پایینتر از قیمتی است که در آن وارد بازار شدهاید و در فروش استقراضی یا همان پوزیشن شورت، این سطح بالاتر از قیمت مذکور است.
برای مثال فرض کنید که در یک شرطبندی گسترده یا همان اسپرد بتینگ (Spread Betting: نوعی شرطبندی مالی است که در آن بازپرداخت بر اساس دقت شرطبندی توزیع میشود) در طلا، در سطح قیمت 1840 پوند و به ازای هر واحد حرکت قیمت 5 پوند شرطبندی کردهاید و با ورود به معامله در سطح قیمت 1740 پوند حد ضرر تعیین میکنید. این یعنی اگر بازار 100 واحد قیمت در خلاف جهت انتظاری شما حرکت کند، در این صورت حداکثر زیانی که به شما میرسد 500 پوند خواهد بود و پس از آن معامله به صورت خودکار بسته خواهد شد.
سفارش حد ضرر به شما کمک میکند که بتوانید ریسک معامله خود را در حرکات سریع بازار مدیریت کنید و اگر زیان شما به مقدار مشخصی برسد، معامله پایان خواهد یافت. خطر حد ضرر در اینجاست که ممکن است این سفارش با لغزش (Slippage) همراه شود، یعنی در مدتزمانی که طول میکشد کارگزار سفارش را انجام دهد، بازار با تحولاتی در قیمت همراه شود.
این اصلیترین نوع سفارش حد ضرر بود اما انواع گوناگونی دارد که میتوان از آنها استفاده کرد، مانند:
- سفارش حد ضرر تضمینی (Guaranteed Stops): در این سفارش تضمین میشود که پوزیشن تریدر همواره قبل از رسیدن به قیمت از پیش تعیین شده بسته شود و ریسک لغزش را از بین میبرد. افزودن این نوع از سفارش حد ضرر رایگان است اما با بهکارگیری آن باید مبلغ اندکی بابت حقالعمل پرداخت کنید.
- سفارش زیانگریز خودکار (Trailing stops): این نوع از سفارش بازار را در جهت مد نظر شما پیگیری میکند اما اگر روند بازار بر خلاف جهت مطلوب شما شود، قفل خواهد شد. به عنوان مثال اگر اندازه گام 10 را انتخاب کنید، هر زمان که بازار 5 واحد اوج بگیرد سفارش شما نیز 5 واحد بازار را تعقیب میکند.
چگونگی خروج از معامله با استفاده از سفارش حد سود (Take-Profit Order)
سفارش حد سود (Take-Profit Order) که به لیمیت کلوز (Limit Close) نیز معروف است، به سفارش حد ضرر شباهت دارد؛ زیرا با رسیدن به سطح قیمت از پیش تعیین شده، معامله بسته خواهد شد و بر خلاف سفارش لیمیت کلوز در قیمتی مطلوبتر از قیمت فعلی بازار اجرا میشود.
در خرید استقراضی یا همان پوزیشن لانگ، نقطه خروج از معامله بالاتر از قیمت فعلی بازار تعیین میشود و در فروش استقراضی یا همان پوزیشن شورت، نقطه خروج پایینتر از قیمت بازار مشخص میشود. چنین امکانی به این معنا است که این ابزار میتواند برای ذخیره سود به کار رود.
به عنوان مثال فرض کنید که نفت خام برنت دریای شمال در حال حاضر هر بشکه 63.5 دلار معامله شود و همچنین فرض کنید که تحلیل تکنیکال نشان میدهد که قیمت 60 دلار یک سطح مقاومت حیاتی است و اگر قیمت بدان برخورد کند،روند قیمت تغییر میکند و مجدداً صعود میکند.
در چنین شرایطی شما تصمیم میگیرید که فروش استقراضی انجام دهید و به اصطلاح در پوزیشن شورت قرار بگیرید و با صدور سفارش Stop Entry در سطح قیمت 60 دلار، از معامله خارج شوید. دو ساعت بعد، بازار به این سطح قیمت میرسد و کارگزار سفارشتان را انجام میدهد و پوزیشن را میبندد. این بدان معنا است که مقدار مشخصی سود به دست خواهید آورد.
با اینکه سفارش حد برداشت سود روشی عالی در حرکتهای صعودی بازار به شمار میرود اما بدون استفاده از سفارش حد ضرر در کنار آن، تریدر در معرض حرکات بیاندازه نزولی بازار قرار میگیرد.
نکاتی که در توسعه استراتژی خروج باید در نظر گرفت؟
پیش از ایجاد استراتژی خروج، لازم است موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
نوع معامله (Trading style)
استراتژی خروج کاملاً به نوع معامله شما بستگی دارد. ترجیح شخصی شما به عنوان تریدر تعیین میکند که یک معامله را چگونه انجام میدهید و چگونگی انجام معامله و همچنین مدتزمانی که در یک پوزیشن باقی میمانید به ترجیحات شخصی شما در مقام تریدر برمیگردد. 4 نوع معامله رایج وجود دارد:
- پوزیشن تریدینگ (Position trading): تریدرهای پوزیشن تریدینگ در دورههای زمانی طولانی به منظور کسب سود از روندهای گسترده و غالب بازار در موضع یا پوزیشن قرار میگیرند. شناختهشدهترین نوع معاملات موضعی همان تاکتیک “خریداری و نگهداری” سهم یا ارز دیجیتال است. در این موارد لازم است که جهت اتخاذ استراتژی خروج نوسانات کوتاهمدت بازار را نادیده بگیرید و اجازه دهید سود به سمت شما روانه شود.
- نوسانگیری (Swing trading): در معاملات نوسانی بر تشخیص روند بازار تمرکز میشود و با استفاده از فراز و فرودهای قیمت، نقاط ورود و خروج تعیین میگردد. کف قیمت این امکان را به تریدر میدهد که در پوزیشن لانگ قرار بگیرد یا از پوزیشن شورت خارج شود، در حالی که سقف قیمت فرصتی است برای خروج از پوزیشن لانگ یا ورود به پوزیشن شورت.
- معاملات روزانه (Day Trading): تریدرهای روزانه به منظور کسب سود از حرکات کوتاهمدت بازار طی یک روز معاملاتی به معاملهای وارد یا از معاملهای خارج میشوند. خروج از معامله پیش از بسته شدن روزانه بازار میتواند به اجتناب از ریسک و کاهش هزینههای مربوط یک معامله کمک کند. نوسانگیری و اسکالپینگ (Scalping) نیز میتوانند ذیل عنوان معاملات روزانه دستهبندی شوند؛ زیرا اکثراً طی یک روز معاملاتی انجام میشوند.
- اسکالپینگ (Scalping): کوتاهترین مدتزمان بین ورود و خروج به یک معامله به این نوع از معاملات تعلق دارد و اغلب در چند ثانیه یا چند دقیقه انجام میشوند. هدف، کسب سود اندک اما مکرر است که به مرور زمان انباشته میشود. این نوع از معامله به زمان و تمرکز فراوانی نیاز دارد.
نسبت ریسک به پاداش (Risk-Reward Ratio)
هنگامی که برای استراتژی خروج خود برنامهریزی میکنید، لازم است نسبت ریسک به پاداش را در نظر بگیرید. این نسبت نشان میدهد که حاضرید چه مقدار از سرمایه خود را در ازای سودی که کسب میکنید از دست بدهید. رایجترین نسبت ریسک به پاداش 1 به 2 یا 1 به 3 است و نسبت 1 به 1 بسیار ریسکی به نظر میرسد.
فرض کنید که زیان بالقوه شما در معاملهای 200 پوند و حداکثر سود بالقوه نیز 600 پوند باشد. در این صورت نسبت ریسک به ریوارد در این مورد 1 به 3 خواهد بود و به این معنا است که در 10 معامله علیرغم اینکه تنها در 30 % موارد صادق است، میتوانید 400 پوند سود به دست بیاورید.
شناخت نسبت ریسک به ریوارد شما را قادر میسازد که درک بهتری نسبت به ریسکهایی پیدا کنید که باید برای رسیدن به سود مورد نظر خود متحمل شوید.
توان ریسکپذیری (Risk tolerance)
این گزینه رویکرد شما را نسبت به ریسک نشان میدهد و توانایی شما در مدیریت ریسک را مشخص میسازد. شناخت توان ریسکپذیری بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا اگر ریسک فراوانی متحمل شوید، ممکن است بترسید و خیلی زود یا خیلی دیر پوزیشن خود را ببندید.
افزودن سفارشات حد ضرر به معامله، بخش مهمی از فرآیند تنظیم توان ریسکپذیری است؛ زیرا شما را به مدیریت خودکار ریسک مجهز میسازد. میتوانید خودتان از پیش تعیین کنید که حاضرید چه مقدار از سرمایه شما در معرض ریسک قرار بگیرد و در همان سطح میتوانید سفارش حد ضرر تعیین کنید. این امکان شما را آسودهخاطر میکند؛ زیرا زیان نمیتواند از حد مشخصی که خود تعیین کردهاید بیشتر شود.
سه استراتژی خروج از بازار که لازم است آنها را بشناسید!
روشهای متفاوت و مختلفی وجود دارد که میتوانید با استفاده از آنها زمان مناسب برای خروج از معامله را تعیین کنید. در اینجا سه نمونه از رایجترین آنها را معرفی میکنیم:
سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
سطوح مقاومتی و حمایتی سطوحی هستند که در آنها حرکات بازار محدود میشود. سطوح حمایتی نمایانگر کف قیمت هستند و وضعیت اشباع فروش تلقی میشود که در آن خریداران باعث میشوند که قیمت از آن سطح کمتر نشود و مجدداً افزایش یابد. سطح مقاومت نیز سقف قیمتی است که وضعیت اشباع خرید به حساب میآید که در مضرات ترید در خلاف جهت روند آن خریداران تمایلی به خرید ندارند و از این رو پوزیشنهای خود را میبندند و در نتیجه قیمت نمیتواند فراتر رود و کاهش مییابد.
روندها اغلب در برخورد با این سطوح حیاتی وارونه میشوند و این امر به خوبی توضیح میدهد که چرا تریدرها علاقه دارند سفارشات حد ضرر و لیمیت کلوز خود را حوالی این سطوح قرار بدهند. قرارگیری سفارشات حد برداشت سود و حد ضرر در حوالی این سطوح بسیار رایج است، تا آنجا که این سطوح به پیشگوییهای خودمحققشونده معروف شدهاند؛ یعنی تریدرها انتظار دارند که بازار در این نواحی تغییر کند. در نتیجه اگر در پوزیشن لانگ قرار دارید، میتوانید در سطح مقاومت کسب سود کنید.
سطوح مقاومتی و حمایتی با استفاده از طیف مختلفی از اندیکاتورها از جمله میانگین متحرک، ابزار فیبونانچی اصلاحی (Fibonacci Retracements) و نقاط پیوت (Pivot Points) تعیین میشوند.
میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک دادهها را به کار میگیرد تا روند بازار را بیابد و با فیلتر کردن تصادفی نوسانات قیمت، دادههای قیمتی را هموار میسازد.
برای محاسبه میانگین متحرک لازم است مجموعه اعداد را جمع بزنید و بر تعداد کل مقادیر مجموعه تقسیم کنید. برای مثال اگر میخواهید میانگین متحرک یک دوره پنج ساله مضرات ترید در خلاف جهت روند را محاسبه کنید، لازم است اعداد مربوط به این دوره را جمع بزنید و بر 5 تقسیم کنید. رایجترین میانگین متحرکی که به کار میرود، 50 یا 200 روزه است.
وقتی قیمت بالای میانگین متحرک است، یعنی فرصت مناسبی برای خرید ایجاد شده و زمانی که قیمت زیر میانگین متحرک است، زمان فروش است. علاوه بر این، میانگین متحرک میتواند به عنوان یک سفارش زیانگریز خودکار (Trailing stops) نیز تلقی شود و در این راه مفید باشد. با افزایش یا کاهش قیمت، میانگین متحرک هم افزایش و کاهش مییابد و این بدان معنا است که میتوانید سفارش حد ضرر خود را به جایی که میانگین متحرک حضور دارد منتقل کنید. در این صورت اگر قیمت برخلاف جهت مورد نظر شما حرکت کند، وضعیت شما در برابر ریسک مصون خواهد ماند.
میانگین محدوده واقعی (Average True Range)
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (Average True Range) یا به اختصار ATR، تلاطم و نوسان بازار را طی یک تایم فریم مشخص دنبال میکند. این اندیکاتور با افزایش یا کاهش نوسانات، بالا و پایین میرود؛ به نحوی که مقدار بالای ATR نمایانگر زیاد بودن نوسانات و مقدار کم آن نشانگر پایین بودن نوسانات است.
هر چه مقدار ATR بیشتر باشد، سفارش حد ضرر باید گستردهتر انتخاب شود؛ زیرا ایجاد حد ضرر به صورت محدود در یک بازار بیثبات خیلی زود متوقف میشود. در ضمن تنظیم سفارش حد ضرر در گسترهای بسیار وسیع نیز در حالی که بازار با نوسان کمتری مواجه است به این معنی است که خود را بیش از حد در معرض ریسک قرار دادهاید.
برخی از تریدرها حتی برای تعیین دقیق سطح قیمتی که میخواهند سفارش حد ضرر را به آن بیفزایند از این اندیکاتور استفاده میکنند. برای این کار مقدار ATR را در عدد انتخابیتان ــ معمولاً 0.5، 1، 2 یا 3 ــ ضرب کنید. عدد نهایی به دست آمده، همان سطحی است که میتوانید سفارش حد ضرر خود را در آن نقطه تنظیم کنید.
سرمایهگذاران بلندمدت در این مورد برای به دست آوردن مقدار بیشتری نسبت به قیمت فعلی بازار، حد بالاتری را انتخاب میکنند و آن را در 3 ضرب میکنند. در حالی که تریدرهای کوتاهمدت از ضریبهای کوچکتری استفاده میکنند؛ زیرا مدتزمان کوتاهتری برای کسب سود دارند.
سخن پایانی
استراتژی خروج از بازار پایبندی شما را به برنامه معاملاتی تضمین میکند و میتواند ریسک عواطف و هیجان معاملات را کاهش دهد. استراتژیهای خروج از بازار ریسک معاملاتتان را کاهش میدهد و در عین حال شانس شما را برای کسب سود افزایش میدهد. شما میتوانید با استفاده از سفارشاتی از قبیل حد ضرر و حد سود، از یک معامله خارج شوید.
استراتژی خروج شما به نوع معامله، نسبت ریسک به ریوارد و توان ریسکپذیری بستگی دارد. استراتژیهای خروج رایج با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت، میانگین متحرک و میانگین محدوده واقعی انجام میشود.
دیدگاه شما