با استفاده از راهکار مدیریت مالی و حسابداری حساب کتاب ایرانیان
سرمایه مالی از موضوعاتی است که در بحث راهاندازی هر سرمایهگذاری جدید مطرح میشود.
"سرمایه مالی سرمایه ای است که بانکها در اختیار دارند و صاحبان صنایع آنرا بکار میبرند."
بحث تامین مالی به خصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت دو چندانی برخوردار است؛ کشورهای در حال توسعه به منظور پیشرفت در عرصههای مختلف اقتصادی نیاز به منابع مالی فراوان دارند. در این کشورها برخی از پروژهها را با تامین مالی داخلی میتوان انجام داد اما در پروژههای مهم و زیرساختی مورد نیاز کشور که امکان تامین منابع کامل آن توسط دولت فراهم نیست مانند پروژههای نفتی، گازی، پتروشیمی و بسیاری از صنایع دیگر برای توسعه زیر ساختها برخورداری از منابع خارجی بسیار جدی است.
انواع روشهای تامین منابع مالی
انواع تامین مالی شامل:
- دریافت وام کوتاه یا بلند مدت
- مشارکت در سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری به شرط خرید محصول
- فروش سهام شرکت یا صدور اوراق قرضه (البته دو روش آخر برای شرکتهای بزرگ مقدور است)
تامین مالی پروژهها چه مربوط به بخش دولتی باشد و چه بخش خصوصی یا از طریق منابع داخل کشور صورت میگیرد یا از طریق جذب منابع خارجی. در هر کدام از این روشها گزینههای مختلفی وجود دارد که کارفرمای پروژه با توجه به نیاز خود از یکی از این دو روش پروژه خود را تامین مالی میکند. در ادامه هر کدام از این روشها به تفصیل بررسی میشود.
وظایف اصلی در مدیریت منابع مالی
- مدیریت صحیح گردش جریان مالی شرکت و جلوگیری از کسری بودجه
- صدور اتوماتیک سند برای تمامی بخشها از جمله فروش، خرید، اموال، حقوق و دستمزد و سایر بخشهای مرتبط با واحد مالی که موجب کاهش بار کاری واحد مالی خواهد شد.
- ارتباط فرآیندی واحد مالی با تمامی بخش ها
- استفاده از سیستم اموال که به صورت فرآیندی با واحدهای خرید، نگهداری و تعمیرات و انبار مرتبط است که موجب مدیریت و هزینهیابی تمامی امواسازمان و محاسبه استهلاکهای اتوماتیک مرتبط با نگهداری و تعمیرات میشود.
- استفاده از سیستم بودجه که به صورت فرآیندی و در سطح کنترل بودجه ای با مبلغ اسناد مالی در ارتباط می باشد و امکان مدیریت بر انواع بودجه ریزی های هزینه و درآمد را فراهم می کند.
- استفاده از سیستم خزانه داری که باعث مدیریت دریافتها و پرداختها و اسناد دریافتنی و پرداختنی، همچنین مدیریت تنخواه گردان میشود.
هدف مدیریت مالی
"هدف مدیریت مالی به حداکثر رساندن ارزش شرکت است. مفهوم این هدف بسیار پیچیده است. مدیران شرکت با ذینفعان بسیاری نظیر مالکان ، بستانکاران ، فعالان بازار سرمایه سروکار دارند."
این هدف، ترجمان بیشینه ساختن ثروت سهام داران در شرکت های سهامی است که به صورت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام برابر ارزش فعلی جریانات نقدی آتی مورد انتظار مالکان است. همان طور که اشاره شد، هدف مدیریت مالی به حداکثر رساندن ثروت مالک است. تحقق این مهم از طریق حداکثر نمودن سود اقتصادی میسر است که دارای مفهومی متفاوت با سود حسابداری است.
بیشتر بخوانید: صفر تا صد چگونگی دفاع از پرونده مالیاتی به چه صورت است؟
محدوده و عناصر کلیدی مدیریت مالی
در مدیریت مالی یک کسبوکار، تصمیمات مختلفی پیرامون چگونگی بهرهبرداری از منابع مالی، اعم از داراییهای مالی شرکت و یا منابع مالی خارجی، کنترل جریان نقدینگی و استراتژیهای مرتبط با سرمایهگذاری اتخاذ میگردد. بر این اساس، مهمترین اجزای مدیریت مالی یک کسبوکار را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
الف) تصمیمات سرمایهگذاری
سرمایهگذاری در داراییهای ثابت و تخصیص بودجه به داراییهای مختلف، تحت عنوان بودجه سرمایه، از مهمترین مواردی است که در مدیریت مالی باید انجام گیرد. سرمایهگذاری در داراییهای فعلی نیز بخشی از تصمیمات سرمایهگذاری است که بهعنوان تصمیمات سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی سرمایه در گردش، شناخته میشود.
ب) تصمیمات مالی
این مورد مربوط به افزایش بودجه از منابع مختلف است که با توجه به شاخصهایی نظیر نوع منبع، دوره تأمین مالی، هزینه تأمین مالی و بازگشت سرمایه انجام میگیرد.
ج) تصمیمگیری در مورد تقسیم سود
مدیر مالی باید نسبت به توزیع سود خالص، تصمیمگیری نماید. بهطورکلی سود خالص به دو بخش «تقسیم سود برای سهامداران» و «سود متعارف» تقسیم میشود. در تصمیمات مرتبط با تعیین سود سهامداران، میزان سود و چگونگی توزیع آن مشخص میگردد. در سود متعارف نیز مبلغ سود خالص، نهایی میشود که این میزان کاملاً وابسته به برنامههای توسعه و تغییرات ساختاری سازمان دارد.
تجزیه و تحلیل های مالی
تجزیه و تحلیل های مالی، یکی از ابزارهای مدیریت مالی است که شامل ارزیابی در شرایط مالی و عملکرد یک شرکت تجاری، یک وضعیت و یا حتی اقتصاد آن شرکت و پیش بینی شرایط و عملکرد آینده آن شرکت است. به عبارت دیکر این بدان معنی است که میزان ریسک و بازده مورد نیاز را بررسی می کند.
اطلاعات تجزیه و تحلیل های مالی ممکن است در قسمت هایی داخل آن موسسه باشند مانند قسمت های بازاریابی و تولید و یا از سازمان هایی که دارای اطلاعات حسابداری هستند و یا از کمپانی های فروش اطلاعات.
در یک شرکت بررسی های مالی ممکن است نه تنها برای ارزیابی عملکرد آن شرکت به کار رود بلکه برای ارزیابی قسمت های مختلف از شرکت، بخش ها و خطوط تولید نیز به کار می رود. این تجزیه و تحلیل ها ممکن است هم به صورت دوره ای و زمانی که مورد نیاز است انجام شود تا بتواند نه تنها تصمیمات مالی درست و آگاهانه را تضمین کند، بلکه به عنوان کمکی برای اتخاذ سیاست های شخصی و سیستم های تشویقی مورد استفاده قرار گیرد. در بیرون از این موسسه، تجزیه و تحلیل های مالی ممکن است برای تعیین ارزش یک مصرف کننده جدید استفاده شود تا به وسیله آن توان منابع را برای شرایط قرارداد بلند مدت و همچنین عملکرد بازاری رقیبان را ارزیابی کنند.
تجزیه و تحلیل مغایرت ها
مدیران باید مغایرت های میان بودجه تخصیص داده شده و پیش بینی صورت گرفته را تجزیه و تحلیل نمایند. کلیه مغایرت های مهم چه مطلوب و چه نامطلوب باید بررسی شوند. مدیران باید بتوانند این اختلاف ها را به آنچه که در واحد یا محل کارشان در دوره حسابداری رخ داده مرتبط سازند. آیا این مغایرت تنها یک بار رخ داده یا در سالیان باقیمانده تکرار خواهد شد؟ آیا لازم است که این اختلاف (مطلوب یا نامطلوب) در پیش بینی مالی سه ماهه یا سال مالی در نظر گرفته شود؟ اگر نتوانید این مغایرت ها را بر مبنای دانشتان از عملیات توضیح دهید باید هر چه سریعتر با واحد مالی تماس بگیرید.
بیشتر بخوانید: تنظیم اظهارنامه مالیاتی اشخاص حقیقی و حقوقی به چه شکل است؟
امور قسمت مالی شرکت
الف) امور مالي شركت
- حسابداري صنعتي
- حسابداري مالي
ب) صورت هاي مالي و تجزيه و تحليل آن ها
- تراز نامه
- صورت سود وزيان
- صورت سرمايه
- صورت تغييرات در وضعيت مالي
- توضيحات صورت هاي مالي
سایر عملکردهای شرکت
مدیریت منابع انسانی یا به اختصار منابع انسانی ، عبارت است از فرایند کار کردن با افراد، بهطوری که این افراد و سازمانشان به توانمندی کاملی دست یابند، حتی زمانی که تغییر، نیاز به کسب مهارتهای جدید، تقبل مسئولیتهای جدید و شکل جدیدی از روابط را ملزم باشد. در واقع مدیریت منابع انسانی استفاده از نیروی انسانی در جهت اهداف سازمان است و شامل فعالیتهایی نظیر کارمندیابی و جذب، آموزش، حقوق و دستمزد و روابط سازمانی میشود. به عبارتی دیگر مدیریت منابع انسانی تابعی در سازمان است که عملکرد کارکنان را در خدمترسانی به اهداف استراتژیک کارفرما، به حد اعلا می ساند. مدیریت منابع انسانی به دنبال یافتن چگونگی مدیریت افراد در سازمانها، با تمرکز بر سیاستها و سیستمها میباشد. واحدها و بخشهای مدیریت منابع انسانی، خصوصاً مسئول عدهای از فعالیتها، از جمله استخدام، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد و پاداش و جزا (برای مثال مدیریت سیستم حقوق و مزایا) میباشد.
مدیریت تولید ، عملکردی است که عهدهدار مسئولیت برنامهریزی تاکتیکی و راهبردی فراوردههای موجود و جدید یک شرکت است. مدیریت فراورده، عملکرد چرخهٔ حیات سازمانی در درون یک شرکت است که با برنامهریزی یا پیشنگری یا بازاریابی فراورده یا فراوردهها در همهٔ مراحل چرخهٔ حیات محصول سروکار دارد.
مدیریت تولید یک فعالیت درون سازمانی است که از پیشبینی، برنامهریزی و بازاریابی برای محصولات یا خدمات تشکیل میشود. مدیر تولید همواره دغدغه توسعه محصول و بازاریابی محصول را دارد و سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی این دو فعالیت نهایتاً منجر به افزایش درامد، افزایش سهم بازار و افزایش حاشیه سود خواهند شد. از طرف دیگر یک مدیر تولید باید در مورد تحلیل بازار و کاراییها و ویژگیهای محصول مسئولیت پذیر باشد. ازین رو در ساختارهای سازمانی مختلف بعضاً مدیر تولید یک جایگاه سازمانی مشخص و معین را دارد و در بعضی موارد عضو بخشهای فروش و بازاریابی یا عضو بخش مهندسی سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی محسوب میشود.
معمولاً برای بررسی عملکرد مدیران تولید شاخصههای سود و ضرر یک بنگاه مورد ارزیابی قرار میگیرد. یک مدیر تولید باید بتواند خواستهها و نیازهای بخش فروش و بازاریابی را به بخشهای مهندسی و فرایند سازمان انتقال دهد و از طرف دیگر باید بتواند محدودیتهای بخش مهندسی و طراحی با توجه به شناختی که از بازار و خواسته مشتریان دارد برطرف نماید تا محصول بدست آمده با هزینهای منطقی بتواند پاسخگوی بخش عمدهای از نیازهای مشتریان باشد.
آشنایی با دوره ی مدیریت استراتژیک امور مالی و حسابداری
در کلیه کسب و کارها (کوچک، متوسط و بزرگ) دو موضوع اساسی در راه توسعه آن وجود دارد . اول منابع و سرمایه های انسانی که مهمترین دارایی های یک سازمان هستند و دوم جریان امور مالی و مدیریت مالی و حسابداری به عنوان شاهرگ حیات سازمان.
کسب و کارها زمانی می توانند به حیات معنا دار خود ادامه دهند که از محیط منابع لازم (درآمد) را کسب نمایند . اگر مثلا یک خیاط ،تولید کننده مبل، تولید کنند و خدمات دهند مراقبت زیبایی و بهداشتی ، یا بزرگتر از آنها یک خودرو ساز نتواند نیاز و انتظار مشتریان را بر آورده کند به تدریج مشتریان خود را از دست خواهد داد .
لازمه حفظ مشتریان و افزایش کیفیت تولید برای دریافت منبع از بازار کار(محیط) برخورداری از نیروهای با کیفیت و توسعه و بالندگی آنها است . همچنین برای گسترش فعالیت و توسعه خدمات و تولیدات مدیریت صحیح مالی ، نظارت بر سرمایه ها و دارایی ها، هدایت جریان نقدینگی ، کنترل هزینه ها و ایجاد منابع جدید مالی مستلزم برخورداری از دانش مالی و مدیریت حسابداری است. مدیران باید از دانش مدیریت حسابداری برای کنترل جریان مالی سازمان مطلع باشند تا بتوانند برحسابداران و زیر دستان خود را در این حوزه نظارت موثر کرده و جریان سرمایه گذاری و نحوه هزینه کرد و توسعه کسب و کار را مدیریت نمایند .
این دوره برای کمک به توسعه دانش و بالندگی مدیران کسب و کارها و سازمانها طراحی گردیده به گونه ای که پس از اتمام بتوانند به درستی جریان مالی و پرسنل خود را مدیریت نموده و به محیط و بازار کار پاسخگو باشند.
جامعه هدف دوره ی مدیریت استراتژیک امور مالی و حسابداری :
موسسان و مدیران تمام سطوح کسب کارها از کوچک تا بزرگ با حداقل نیرو انسانی
گواهینامه قابل صدور:
واحد دانشگاهی مهر اروند ، مرکز آموزش های تخصصی و کاربردی ، سازمان فنی و حرفه ای کشور
شیوه سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی برگزاری:
حسب شرایط پاندمی کرونا و درخواست متقاضیان به یکی از روش های یاد شده برگزار می شود .
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوبترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به سؤالات متداول درمورد جریان نقدینسؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی گی عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کاملتری از ارزشگذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزشگذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
۴. جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت سادهتر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزشگذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان میدهد که سهامدار برای بخشی از سرمایهگذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازهگیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایهگذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایهگذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایهگذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
۹. نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایهگذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما میتوانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازهگیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است.
هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
نقدینگی یا شناوری بازار فارکس چقدر است؟
وجود یک بازار نقد در دنیای معامله گری یکی از مهم ترین عناصر در جهت سودآوری میباشد، که بازار فارکس یکی از بهترین گزینه ها برای نقدینگی بالا است، و با توجه به حجم عظیم معاملات در بازار فارکس نقدینگی این بازار قابل مقایسه با هیچ بازار دیگری نمیباشد، و این مزیت در جفت ارز های اصلی فارکس بیشتر قابل مشاهده میباشد.
به صورت کلی هر چه میزان نقد شوندگی بیشتر باشد، جریان معاملات ساده و قیمت ها رقابتی ترمیباشد که اشخاص میتوانند خرید یا فروش های خود را در یک قیمت پایدار و بدون تاخیر انجام دهند.
میزان نقد شوندگی در بازار فارکس بیشتر توسط آن هایی صورت میگیرد که نقش بازار گردان (Market Maker) را در بازار دارند، اما جدا از این ها بازیگران دیگری در بازار وجود دارند که میزان نقد شوندگی بازار را از طریق افزایش دادن حجم معاملات انجام میدهند.
نقد شوندگی یا (Liquidity) چیست؟
نقد شوندگی یا Liquidity یا میزان شناوری در بازار، به معنای میزان ارز یا دارایی میباشد که به سرعت و بدون تاخیر و با مقدار مشخص قیمت پایدار بتوان خرید یا فروش کرد، به صورت کلی تعریف نقد شوندگی در بازار مالی یعنی سرعت تبدیل شدن سرمایه گزاری به وجه نقد میباشد.
همانطور که قبل تر گفته شد در بازار فارکس نقدینگی بالایی وجود دارد که روزانه بالای 6 تریلیون دلار میباشد و همین امر باعث میشود که اغلب معاملات به خصوص در جفت ارز های اصلی در لحظه انجام شود، این میزان نقدینگی باعث شده که سفارشات معاملاتی با اسپرد کم (تفاوت میان خرید و فروش) و میزان حجم بالا بدون آن که در قیمت تاثیری داشته باشد انجام شود، اما اگر حجم معاملات کاهش پیدا کند تفاوت بین قیمت خرید و فروش نیز زیاد میشود.
تامین کنندگان نقدینگی در بازار
حجم بالای معاملات توسط انواع معامله گران بزرگ در بازار فارکس، نقد شوندگی را به وجود می آورد.
و در بازار فارکسی که در طول روز میلیارد ها دلار حجم معاملات روزانه آن میباشد، بیشتر این نقدینگی ها توسط سازمان های بزرگ مالی، بانک های تجاری و مالی، مدیران سرمایه گزاری خارجی، شرکت های چند ملیتی، هج فاند ها و . میباشد.
همچنین میتوان به ارائه دهندگان نقدینگی نظیر: بروکر ها و بانک های مرکزی اشاره کرد، که میزان زیادی از دارایی خود را در غالب ارز های مختلف ذخیره میکنند، تا در زمان لازم برای پر کردن معاملات خود از آن ها استفاده کنند.
نقدینگی توسط بروکر ها
همانطور که قبل تر گفته شد تامین نقدینگی توسط بروکر ها، شرکت های مالی، بانک ها و . انجام میشود، اما ممکن است این حجم نقدینگی در مواقعی برای درخواست مشتری کافی نباشد.
برای مثال در مواقعی که تعداد خریداران یا فروشندگان یک ارز پایه بیشتر باشد، تعادل بازار از بین میرود، در این مواقع واسطه ها به میان می آیند و ارز مورد نظر را از ارائه دهنده نقدینگی که معمولا بانک های بزرگ هستند خریداری میکنند.
چون معمولا بانک های بزرگ امکان تضمین انجام درخواست ها برای تعداد زیادی از ارز ها را دارا هستند.
سیستم نقدینگی در بازار فارکس را میتوان به چند سطح طبقه بندی کرد.
در پایین ترین سطح معامله گران خرد و عادی وجود دارند که معاملات خود را توسط بروکر ها و شرکت ها با حجم های متنوع ثبت میکنند.
در سطح بعدی بروکر های بزرگ هستند که معمولا شامل بانک های بزرگ و شرکت های مالی میباشند، که سفارشات مشتریان خصوصی و بروکر های کوچک تر را عملیاتی میکنند.
اما از آن جا که حداقل میزان حجم معاملات برای ورد به بازارهای بین بانکی 5 میلیون دلار است، بنابراین این موسسات همیشه فرصت برای وارد شدن به بازار بین بانکی را ندارند.
پس در این میان شرکت هایی وظیفه جمع آوری نقدینگی را بر عهده میگیرند و نقش واسطه را بین بانک های بزرگ و سایر موسسات مالی ایفا میکنند و تعداد زیادی از مشتریان را برای ورود به بازار بین بانکی متحد میکنند، چند مورد از بزرگترین جمع کنند گان نقدینگی جهان عبارتند از:
- Currenex
- Integral
- CFH Clearing
- KCG Hotspot
و در نهایت بالاترین سطح از تامین کنند گان میزان نقدینگی بازار فارکس میتوان به غول های جهانی صنعت بانکی زیر اشاره کرد:
- British Barclays
- Royal Bank of Scotland
- German Deutsche Bank
- American Bank of America
- Swiss bank UBS
- JPMorgani Citigroup
تاثیر نقدینگی بر جهت روند بازار
در مواقعی که بازار نقدینگی بالایی دارد، در هر لحظه قیمت های اعلامی تغییرات زیادی دارد و از طرفی قیمت ها روند حرکتی آرامی را در پیش میگیرند.
اما در زمانی که بازار نقدینگی کمی دارد، ممکن است بر اثر خبر های اقتصادی مختلف، حرکات قیمتی شدیدی در بازار رخ دهد و همچنین پیش بینی حرکت قیمت ها دشوار میشود، در این مواقع معمولا اعلام قیمت در بازه های زمانی مشخصی صورت میگیرد.
میزان حجم معامله شده در بازار میتواند یکی از عوامل نشان دهنده نقدینگی در بازار باشد، که هر چه میزان حجم در بازار افزایش یابد، اختلاف قیمت بین عرضه و تقاضا کمتر میشود، و از آن جا که دلار آمریکا بیشترین حجم در معاملات را دارد، میزان حجم بالا معاملات در جفت ارز هایی که یک طرف آن دلار آمریکا میباشد بیشتر دیده میشود.
یکی دیگر از عواملی که میتواند در نقدینگی بازار تاثیر داشته باشد، زمان باز شدن بازار های مختلف در جهان است که با توجه به تعداد معاملاتی که در ساعات مختلف در بازار رخ میدهد قاعدتا تاثیر بر روند بازار گذاشته میشود.
از آن جا که بازار فارکس به صورت 24 ساعته میباشد، و به دلیل تفاوت مناطق زمانی مختلف همگی نمیتوانند همزمان کار کنند این نقدینگی در ساعات مختلف شبانه روز کم و زیاد میشود.
اوج نقدینگی و فعالیت در بازار را میتوان در زمان باز شدن بازار لندن و اروپا وهمپوشانی آن با بازار نیویورک مشاهده کرد، و با بسته شدن این بازار ها نقدینگی در بازار کم میشود.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس
نقد ترین جفت ارز ها
بهتر است برای موفقیت بیشتر در بازار فارکس به نقدینگی جفت ارز های مختلف بیشتر توجه شود، و معمولا معامله گران موفق بیشتر تمرکز خود را روی جفت ارزهایی که نقدینگی بالایی دارند میگذارند.
نقد شوندگی بالای یک جفت ارز در میزان اسپرد آن مشخص میشود که هر چه این اسپرد پایین تر باشد نشان از میزان نقدینگی بالا در آن جفت ارز است.
اولین جفت ارزی که میزان نقدینگی در آن بسیار بالا میباشد EUR USD است که با توجه به عمق بازار و تعداد معامله گران اسپرد این جفت ارز حدود 0.5 تا 2 پیپ در حال نوسان است، بعد از آن بیشترین حجم معاملات و نقدینگی در جفت ارز USD JPY است که اسپرد آن معمولا حدود 0.5 تا 2.5 است.
سومین جفت ارز که اسپرد آن معمولا بین 2.5 تا 5 پیپ است GBP USD نام دارد و معمولا دارای نوسان زیادی است، چهارمین جفت ارز را میتوان به AUD USD اشاره کرد که اسپردی حدود 2 تا 5 پیپ را دارا میباشد .
از دیگر جفت ارز هایی که میزان نقد شوندگی بالایی دارند میتوان به: USD CHF ، NZD USD ، EUR GBP و EUR JPY اشاره کرد.
انجام معامله در جفت ارز هایی که در بالا گفته شد میتواند به دلیل نقدینگی بالا و هزینه های معاملاتی پایین برای سود آوری در بازار گزینه های مناسبی باشد.
جمع بندی
برای موفقیت در بازار و کسب سود، میزان نقدینگی اهمیت زیادی دارد و اگر در معامله ای با نقد شوندگی پایین وارد معامله شوید ممکن است که به دلیل نوسانات ناگهانی که ایجاد میشود دچار ضرر شوید.
میزان نقدینگی یا همان Liquidity توسط سطح های مختلفی در بازار ایجاد میشود مانند: انواع معامله گران، بروکر های بزرگ و غول های بانکی دنیا، که این میزان نقدینگی در روند بازار تاثیر به سزایی دارد، به این صورت که وقتی نقدینگی بالا باشد روند حرکتی بازار آرام میباشد و میزان اسپرد آن کم، ولی در مواقعی که نقدینگی کم میشود موجب نوسانات شدید در بازار و افزایش اسپرد هستیم.
برای به دست آوردن سود بیشتر و افزایش موفقیت در معاملات بهتر است از جفت ارز هایی که میزان نقدینگی بالایی دارند استفاده کنید.
حسابداری در مشاغل کوچک چه اهمیتی دارد؟ 10 آبان, 1400
حسابداری اصطلاحی است که فرایند تجمیع اطلاعات مالی را توصیف می کند تا برای همه ذینفعان و سهامداران واضح و قابل فهم باشد. هدف اصلی حسابداری ثبت و گزارش تراکنش های مالی شرکت ، عملکرد مالی و جریانات نقدی است.
حسابداری
استانداردهای حسابداری قابلیت اطمینان صورتهای مالی را افزایش می دهد. صورتهای مالی شامل صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان انباشته است. گزارش استاندارد به همه ذینفعان و سهامداران اجازه می دهد عملکرد یک تجارت را ارزیابی کنند. صورتهای مالی باید شفاف، قابل اعتماد و دقیق باشد.
چرا حسابداری برای صاحبان مشاغل کوچک مهم است؟
اهمیت حسابداری در تجارت
حسابداری به صاحبان مشاغل کمک می کند تا دارایی ها ، بدهی ها ، درآمد و جریان نقدی را پیگیری کنند. این بسیار سودمند است زیرا به مالکان ، مدیران ، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان کمک می کند تا عملکرد مالی مشاغل را ردیابی کرده و آنها را قادر سازد تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند.
حسابداری همچنین برای سازمانهای گزارش مالیاتی ضروری است. طبق قانون ، هر صاحب مشاغل کوچک باید کلیه درآمدها و هزینه ها را برای امور مالیاتی ثبت کند. عدم رعایت این استانداردهای حسابداری می تواند منجر به مسائل حقوقی و جریمه های سنگین مالیاتی شود.
حسابداری زبان تجارت است. درک حسابداری شامل طرز تفکر منطقی است. به هر حال ، اعداد دروغ نمی گویند! در واقع ، آنها به ترسیم دقیق ترین تصویر از وضعیت فعلی هر مشاغل کمک می کنند. استفاده از اصول حسابداری و استانداردهای حسابداری می تواند به صاحب مشاغل در دستیابی به بسیاری از اهداف تجاری کمک کند.
چرا حسابداری برای صاحبان مشاغل کوچک مفید است؟
مدیریت مالی ضعیف یکی از دلایل اصلی شکست مشاغل کوچک به ویژه در اولین سال فعالیت است. از آنجا که بودجه و منابع دیگر برای مشاغل کوچک محدود است ، حسابداری نقش مهمی در ارائه اطلاعاتی دارد که به مشاغل در رشد و توسعه آن کمک می کند.
برای صاحبان مشاغل کوچک، حسابداری به دلایل زیر بسیار مهم است:
- جریان نقدینگی را پیگیری کنید. برای جلوگیری از خشک شدن جریان نقدینگی کسب و کار خود ، باید سیاستهایی را برای ثبت کارآمد و استراتژی مالی مناسب اجرا کنید.
- برای درک مفاهیم هزینه های ثابت ، هزینه های متغیر و نحوه هزینه دقیق پروژه ، صاحبان مشاغل کوچک می توانند به حسابداری هزینه تکیه کنند. به این ترتیب شما در پروژه ای که فکر می کردید درآمد بالایی دارد ، ضرر نمی کنید
- حسابداری درک بهتری از رفاه کسب و کار به شما می دهد. شما می توانید این کار را با یادگیری خواندن ترازنامه ، صورت درآمد و صورت جریان وجوه نقد انجام دهید
- به شما کمک می کند تقلب و سرقت توسط مشتریان ، کارکنان و تأمین کنندگان را تشخیص داده و از آن جلوگیری کنید
- هنگامی که امور مالی و معاملات کسب و کار را درک می کنید ، بهتر مجهز به ممیزی های روبرو هستید
- هنگام برخورد با صاحبان مشاغل که در امور مالی مشاغل دخیل هستند و در واقع پیامدهای مالی را درک می کنند ، بانکداران اطمینان بیشتری دارند
این که آیا شما یک کارمند حرفه ای هستید یا شاغل هستید ، کلید رشد مشاغل کوچک شما این است که صورتهای مالی خود را به طور مرتب مرور کرده و بودجه ای دقیق تهیه کنید که به شما امکان می دهد ناکارآمدی های عملیاتی را کشف کنید. صرفه جویی اندک در چندین هزینه می تواند در طولانی مدت نتایج بزرگی به همراه داشته باشد.
3 نوع حسابداری برای مشاغل کوچک
سه نوع حسابداری مشاغل کوچک برای ارائه اطلاعات مالی به تعدادی از ذینفعان مختلف وجود دارد. حسابداری مالی، فرآیند ثبت معاملات مالی شرکت و تهیه گزارش با استفاده از اطلاعات مالک، حسابدار یا مدیر مالی است. این صورتها و گزارشها برای انجام تجزیه و تحلیل مالی استفاده می شود. حسابداری مدیریتی تولید اطلاعات مالی برای استفاده داخلی شرکت تجاری است. حسابداری هزینه فرآیند تجزیه و تحلیل هزینه های تولید محصولات یا خدمات شرکت است.
حسابداری مشاغل سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی کوچک شامل چه مواردی می شود؟
حسابداری مشاغل کوچک از جهات مختلف بسیار ساده تر از حسابداری مشاغل بزرگ است اما با مجموعه ای از چالش های خاص خود همراه است. به عنوان یک صاحب مشاغل ، نگهداری دقیق سوابق می تواند به اهداف مختلف تجاری کمک کند ، از جمله:
ثبت معاملات تجاری
اصلی ترین و مهمترین اهداف حسابداری ، ثبت یک گزارش دقیق و منظم از کلیه معاملات مالی است که روزانه در تجارت انجام می شود. با داشتن رویکردی منظم و سازمان یافته صاحبان مشاغل می توانند به راحتی سوابق گذشته را جمع آوری کرده و در صورت لزوم معاملات را مرور کنند.
تصمیم گیری
حفظ مجموعه ای از سوابق حسابداری دقیق نیز می تواند در طیف وسیعی از فرایندهای تصمیم گیری برای مالکان ، مدیران و سایر ذینفعان بسیار کمک کننده باشد. حسابداری می تواند به شناسایی مشکلات اساسی در کسب و کار کمک کند که پس از آن می توان به منظور بهبود کارآیی و حاشیه سود ، آن را برطرف کرد. بدون حسابداری ، تصمیم گیری تجاری آگاهانه تقریباً غیرممکن است.
مزایای حسابداری برای صاحبان مشاغل کوچک
اداره یک تجارت کوچک کار ساده ای نیست. صاحب مشاغل باید با بسیاری از چالش ها و مسائل ، به ویژه در مراحل اولیه کسب و کار ، مقابله کند. اغلب در این مرحله اولیه است که اکثر صاحبان مشاغل کوچک اهمیت نگهداری سندها را از دست می دهند.
مدیریت مالی ضعیف در واقع رایج ترین دلیل شکست مشاغل کوچک در اولین سال فعالیت است. با بودجه و منابع محدود ، صاحبان مشاغل کوچک می توانند به سرعت از میزان هزینه و سرعت انجام این سؤالات متداول درمورد جریان نقدینگی کار چشم پوشی کنند.
چرا حسابداری برای یک تجارت مهم است؟
حسابداری یک عملکرد مهم یک تجارت کوچک است و اغلب به عنوان “زبان تجارت” نامیده می شود.
ثبت مالی ، جمع بندی ، تجزیه و تحلیل و ثبت معاملات مالی به صاحبان ، مدیران و سرمایه گذاران کمک می کند تا وضعیت مالی یک شرکت را ارزیابی کنند. دانستن این اطلاعات به تصمیمات استراتژیک تجاری بیشتر کمک می کند.
نقش حسابداری در تجارت چیست؟
حسابداری برای پیگیری فعالیتهای یک کسب و کار ضروری است.
تخصیص هزینه های تجاری به کالا یا خدمات ، ایجاد بودجه برای عملکردهای تجاری و تهیه گزارش مالی برای تصمیمات تجاری ، همه جنبه های حسابداری هستند. گزارشات را می توان برای اطلاع از استراتژی های مدیریت مالی خاص برای بخش های مختلف کسب و کار شما تنظیم کرد.
دیدگاه شما