همچنین بخوانید : ما در یک مقاله با عنوان چه ساعتی برای معامله در بازار فارکس مناسب است تمامیه جزئیات لازم را برای شما اماده کرده ایم برای مطالعه و اطلاعات از جزئیات روی لینک کلیک کنید .
شناسایی الگوهای کندل برگشتی (بازگشتی)
از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال، بررسی الگوهای کندلی میباشد. در این مقاله میکوشیم الگوهای کندل برگشتی پرتکرار، نحوه شناسایی و بهترین محل برای شکلگیری آنها را بررسی کنیم.
الگوهای کندل برگشتی
این نوع از الگوهای کندلی به منزله محتمل بودن پایان روند میباشند و معمولا بعد از شناسایی آنها تحلیلگران خود را برای معاملات معکوس آماده میکنند. تعداد بیشماری الگوی کندل بازگشتی در بازار شناسایی شده است که در این مقاله سعی شده است پرتکرارترین و کلیدیترین آنها مورد بررسی قرار گیرد.
محدودیتهای کندل برگشتی
همانند سایر ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال، الگوهای کندلی نیز محدودیتهایی دارند که آشنایی با محدودیتها قبل از استفاده از این الگوها، مفید خواهد بود. از الگوی دو کندل برگشتی صعودی جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مهمترین محدودی، محل شکلگیری الگوها میباشد. تنها حالتی از شکلگیری الگوهای کندلی که برای تحلیلگران حرفهای ارزش بررسی دارد، شکلگیری آنها در محدودههای کلیدی حمایت و مقاومت، پیوتهای ماژور، سقف و کف کانالهای موازی و مناطق PRZ الگوهای هارمونیک میباشد. این مورد به قدری مهم است که تمامی الگوهای شکل گرفته در خارج از این چهارچوب، سیگنال باطل محسوب میشوند و غیر قابل بررسی میباشند.
- اعتبار الگوهای کندلی نهایتا تا ۳ یا چهار کندل بعد از تشکیل میباشد چرا که شکلگیری سریع کندلها خصوصا در تایم فریمهای پایین، احتمال تغییر در اعتبار الگوهای کندلی را بالا میبرد.
- لزوما بلافاصله پس از شناسایی الگوهای کندل برگشتی (بازگشتی)، روند بازار تغییر نخواهد کرد و این امر در صورت برقراری فاکتورهای دیگر از قبیل واگرایی، تغییر در قدرت خریداران و فروشندگان و سایر عوامل مشابه اتفاق خواهد افتاد.
شناسایی الگوهای کندل برگشتی در محدوده حمایت و مقاومت
همانطور که اشاره شد صرفا الگوهای کندلی اعتبار لازم برای بررسی و تحلیل را دارند که در محدوده حمایت و مقاومتهای کلیدی شکل بگیرند.
الگوی مرد آویخته (Hanging Man)
خصوصیات این الگو:
- سایه پایینی این الگو باید حداقل سه برابر سایه بالایی کندل باشد.
- رنگ بدنه این الگو مهم نمیباشد.
- شکلگیری این الگو در سقف و انتهای یک روند صعودی میتواند هشدار پایان روند قبلی باشد.
- درصورت شکلگیری شکاف با کندل قبلی، اعتبار الگو بیشتر میشود.
- هر اندازه که سایه پایینی بلندتر از سایه بالایی باشد، اعتبار شکلگیری الگو بیشتر میشود.
نکته معاملاتی: پس از شناسایی این الگو، توجه به کندل بعدی مهم میباشد. در صورتی که کندل بعدی نزولی باشد و پایینتر از قیمت بسته شدن کندل مرد آویخته باشد، وارد معامله میشویم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش همانند الگوی مرد آویخته میباشد با این تفاوت که در کف و انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
خصوصیات این الگو:
- این الگو در کف و در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد.
- شکل کندل این الگو با الگوی مرد آویخته یکسان است و فقط محل شکلگیری آنها متفاوت است. الگوی چکش در کف و الگوی مرد آویخته در سقف شکل میگیرد.
تصویر زیر مثال مناسبی از این الگوی پرقدرت میباشد.
الگوی کندلی چکش وارونه (Inverted Hammer)
خصوصیات این الگو:
- رنگ بدنه این الگو اهمیتی ندارد اما در صورت صعودی بودن کندل، الگو از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
- هرچه بدنه کوتاهتر و سایه پایینی بلندتر باشد، الگو از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
- در صورت ایجاد شکاف بین قیمت بسته شدن کندل قبل الگوی چکش وارونه و قیمت باز شدن کندل، اعتبار الگو بیشتر میباشد.
نکته معاملاتی: در صورت صعودی بودن کندل پس از الگوی شکل گرفته و بسته شدن آن بالاتر از قیمت پایانی، وارد معامله میشویم.
الگوی کندلی ستاره ثاقب (Shooting Star)
همانگونه که در تصویر قابل مشاهده است، الگوی ستاره ثاقب همانند الگوی مرد آویخته میباشد با این تفاوت که سایه بالایی بلندتر از سایه پایینی میباشد. تمام نکات معاملاتی و خصوصیات الگوی ستاره ثاقب با الگوی مرد آویخته مشترک میباشد.
تایید الگوهای کندل برگشتی با اندیکاتورها
قدرتمندترین ابزارهای تکنیکالی نیز در ترکیب با یکدیگر، معتبرتر و قابل استنادتر میشوند. به همین منظور برای تایید الگوهای کندلی و بالابردن اعتبار آنها، این الگوها را با اندیکاتورهای اسیلاتور ترکیب میکنیم تا از احتمال برگشت روند و معاملات برگشتی خود، اطمینان بیشتری حاصل کنیم.
در ادامه نمونههایی از ترکیب الگوهای کندلی و اندیکاتور اسیلاتور RSI و MACD، به منظور درک بهتر مطلب ارائه شده است.
در تصویر بالا، 1) الگوی کندلی ستاره ثاقب 2) حضور در محدوده مقاومتی قوی 3) وجود واگرایی مخفی در اسیلاتور RSI به عنوان دلایل قدرتمند برای ورود به معامله فروش و پیشبینی ریزش بازار میباشد.
همچنینی در این نمونه، 1) حضور در محدوده حمایتی پرقدرت، 2) شناسایی الکو کندلی چکش وارونه و 3) وجود واگرایی ساده در اسیلاتور MACD دلایل قانع کنندهای برای ورود به معامله خرید و پیشبینی رشد قیمت در سهم میباشد.
جمعبندی
به منظور ورودی مطمئن به معاملات برگشتی (بازگشتی) میتوان از ابزارهای تکنیکالی بهره برد. از جمله این ابزارها، شناسایی الگوهای کندل برگشتی میباشد. در این مقاله به بررسی نحوه شناسایی الگوهای کندل بازگشتی پرداختیم. برای آشنایی بیشتر با الگوهای کندل استیک، مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
کدام یک از کندل های برگشتی شمعی ژاپنی قبل از پوزیشن گیری مهم میباشد
در این مقاله به کندل های برگشتی شمعی ژاپنی میپردازیم که در اکثر چارت ها و بازار های معاملاتی به کار گرفته میشود .
لازم به ذکر است این مطلب از هیچ جایی کپی برداری نشده است و تجربه چند ساله مای فارکس در بازار معاملاتی فارکس میباشد که برای مطالعه و اگاهی در اختیار شما عزیزان قرار داده میشود با مای فارکس همراه باشید .
کدام کندل ها مهم هستند ؟
در میان کندل های شمعی ژاپنی دو نوع کندل وجود دارد که از بقیه کندل ها اهمیت بیشتری رو دارد:
- کندل پین بار (pinbar)
- کندل انگالفینگ (engulfing)
کندل پین بار چیست ؟
کندل پین بار در تحلیل تکنیکال یکی از نشانه های اتمام و بازگشت روند در نظر گرفته می شود. در واقع پین بار به تریدر سیگنال ورود و خروج می دهد. البته بایستی نشانه های دیگری برای تایید پایان روند وجود داشته باشد و نمی توان تنها بر ظاهر شدن پین بار تکیه کرد. یادگیری و تسلط بر الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن و فارکس و آموزش بورس جایگاه ویژه ای دارد.
نقش سایه در کندل پین بار
پین بار دارای یک سایه بلند است که این سایه بلند نشان دهنده بازگشت سریع می باشد.
بدنه در پین بار نسبت به سایه بلند آن کوچک به نظر می رسد. سایه بلند حداقل دو برابر بدنه این کندل می باشد. پین بار می تواند صعودی یا نزولی باشد و مهمترین شاخصه آن نسبت اندازه یکی از سایه ها به اندازه بدنه می باشد. یکی دیگر از نکاتی که در هنگام ظاهر شدن این کندل بایستی در نظر گرفت اینست که قبل از آن یک روند وجود داشته باشد تا بتوان ظاهر شدن این کندل را بسته به شکل آن نشانه ای از اتمام این روند و یا ادامه آن در نظر گرفت.
پین بار الگویی است که در یک کندل رخ می دهد و نوع رفتار خریداران و فروشندگان فارکس و یا باینری آپشن را در شکل ظاهری یک کندل نمایش می دهد.
تشخیص ضعف و قدرت روند با کندل pin bar
هنگامیکه این کندل بوجود می آید با توجه با محل سایه بلند آن قدرت و ضعف در روند را می توان تشخیص داد.
یکی از ویژگی های این الگو ارائه اطلاعات الگوی دو کندل برگشتی صعودی حاکی از قدرت و ضعف روند جاری در یک کندل است و می توان در تایم فریم بزرگ و بدون نیاز به مراجعه به تایم فریم کوچک تر قدرت و ضعف و تمایل خریداران و فروشندگان را از شکل ظاهری پین بار دریافت.
سایه بلند در بالای کندل صعف در خریداران و سایه بلند در پایین کندل ضعف در فروشندگان را نشان می دهد.
لازم به ذکر است که در پین بار رنگ بدنه در نوع نتیجه گیری بی تاثیر هم نیست. اگر روند قبلی نزولی باشد و بدنه این کندل صعودی باشد، تغییر روند محتمل تر خواهد بود. همینطور اگر روند قبلی صعودی باشد و پین بار نزولی تشکیل شود اتمام روند قبلی بیشتر مورد انتظار است.
اگر بعد از یک روند نزولی دو کندل پین بار بگونه ای تشکیل گردند که سایه بلند آنها در زیر بدنه قرار داشته باشد و پس از آن یک کندل صعودی با بدنه بزرگ ظاهر شود اتمام روند نزولی بسیار محتمل است.
برای افتتاح حساب معاملاتی در فارکس اینجا کلیک کنید
کندل پین بار بولیش
سایه بلند پین بار بولیش در زیر آن قرار دارد و بدنه آن می تواند صعودی یا نزولی باشد. توجه شود که سایه بلند بایستی حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل باشد. در صورتیکه پین بار بولیش در یک روند صعودی ایجاد شود نشان دهنده ادامه دار بودن روند است و اگر پین بار بولیش در یک روند نزولی تشکیل گردد نشان دهنده ایجاد ضعف در فروشندگان است.
سایه بلند در زیر پین بار بولیش نشان دهنده قدرت و تقاضای خریداران است. اگر قدرت خریداران زیاد شود روند نزولی باز می گردد و یک روند صعودی ایجاد می شود.
کندل پین بار بیریش
پین بار بیریش دارای سایه بلند در بالای خود می باشد. بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد و طول سایه حداقل دو برابر طول بدنه است. سایه بلند در بالای کندل بر روی مقاومت نشان دهنده احتمال زیاد اتمام روند صعودی و ایجاد ضعف در خریداران می باشد.
ظاهر شدن پین بار بیریش در یک روند نزولی نشان دهنده ادامه دار بودن روند نزولی است. علت آن سایه بلند بالای کندل است که قدرت زیاد فروشندگان را نشان می دهد.
کندل pin bar در استراتژی های معاملاتی
متدهای مختلفی برای ترید با پین بار وجود دارد و نحوه استفاده به استراتژی تریدر بستگی دارد. مهمترین نکته در ترید به روش پرایس اکشن تشخیص ضعف و قدرت خریداران و فروشندگان است که با درک پین بار ضعف و قدرت روند به درستی تشخیص داده می شود.
البته محل تشکیل پین بار در نوع اطلاعاتی که به تحلیل گر می دهد مهم به شمار می رود. تشکیل پین بار بر روی ناحیه حمایتی با سایه بلند در زیر آن نشانه افزایش قدرت خریداران و تشکیل پین بار بر روی ناحیه مقاومتی با سایه بلند در بالای آن نشانه افزایش قدرت فروشندگان است.
ذکر این نکته لازم است که در روندهای پر قدرت ظاهر شدن یک پین بار به تنهایی گویای اتمام و بازگشت روند نیست و بایستی تحلیل کامل صورت گیرد. در صورتیکه تحلیل گر استراتژی معاملاتی کاملی مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … داشته باشد مشاهده پین بار در کنار دیگر عوامل تریدر را در تصمیم گیری صحیح یاری می کند.
در زیر نمونه هایی از تاثیر کندل پین بار بر روی قیمت را برایتان قرار میدهیم
کندل انگالفینگ یا کندل پوششی چیست ؟
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد. این الگو یکی از مباحث مورد توجه در میان الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن ، فارکس و آموزش بورس می باشد.
بادی در کندل انگلفینگ
الگوی کندلی انگالفینگ یا کندل پوششی شامل دو کندل پشت سرهم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد. کندل اولی نشان دهنده الگوی دو کندل برگشتی صعودی روند قبلی است. کندل دوم در جهت خلاف کندل قبلی است و بدنه بزرگتری دارد به طوریکه کل بدنه کندل اول را در بر می گیرد. به عبارت دیگر کندل دوم کندل اول را انگالف می کند. بدنه کندل دوم که فاصله بین قیمت یا نرخ باز شدن و بسته شدن است تمام بدنه کندل اول که فاصله بین قیمت یا نرخ باز شدن و بسته شدن آن است را در بر می گیرد.
سایه ها در انگالفینگ و انگلف کردن در نظر گرفته نمی شود و آنچه که مد نظر است انگالف شدن بدنه کندل اول توسط بدنه یا بادی کندل دوم می باشد. البته طول سایه و محل تشکیل آن می تواند تاییدی برای بازگشت روند باشد. در این مورد در الگوی کندل پین بار مفصل بحث شده است.
آموزش ساخت کیف پول وبمانی و شارژ حساب فارکس از طریق وبمانی : ما در مقاله ای با عنوان کیف پول وب مانی برای شارژ حساب معاملاتی فارکس به شما اموزش میدهیم که چگونه حساب وبمانی ایجاد کرده و حساب معاملاتی خود را شارژ کنید
مفهوم انگالفینگ
فرض کنید یک روند نزولی وجود دارد. حال کندلی نزولی تشکیل گردیده است. همانطور که می دانید در یک کندل نزولی قیمت باز شدن بالاتر از قیمت بسته شدن است. با تمام شدن این کندل اگر کندل بعدی در قیمتی پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باز شود یعنی گپ ایجاد شود و در قیمتی بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی بسته شود کندل قبلی انگالف شده است.
گپ به معنای این است که خریداران قیمت سفارشات و اردرهای خود را پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی قرار داده اند. با ایجاد قدرت از طرف خریداران قیمت بالا می رود و این قدرت به اندازه ای زیاد است که در یک کندل قیمت تا بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی نیز پیش می رود. فیبوگروپ
شرط انگالف کردن پوشش بدنه یا بادی کندل قبلی توسط کندل جدید است و نشان دهنده ورود خریداران و غلبه تقاضا بر عرضه است.
الگوی کندل انگالفینگ یا پوششی در ناحیه حمایتی و مقاومتی
یک روند وقتی به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی می رسد قدرت حرکت خود را ممکن است از دست بدهد. در این ناحیه قدرت طرف مقابل بیشتر میشود. اگر روند نزولی باشد در ناحیه حمایتی با فشار خریداران و اگر روند صعودی الگوی دو کندل برگشتی صعودی باشد در ناحیه مقاومتی با فشار فروشندگان مواجه می گردد.
این تقابل میان خریداران و فروشندگان در مومنتوم، عمق و دیگر نشانه هایی که در پرایس اکشن بیان می شود به نمایش می آید. یکی از نشانه های بازگشت روند نیز کندل انگالفینگ یا کندل پوششی است.
برخی مواقع بازار پرنوسان می شود و در وضعیت رنج قرار می گیرد. در چنین مواقعی الگوی کندل پوششی و افزایش ناگهانی حجم معاملات سیگنالی جهت بازگشت روند است. تریدرهایی که بیشتر احتیاط می کنند معمولاً تا اتمام یک کندل بعد از کندل انگالفینگ یا کندل پوششی صبر می کنند. اگر این کندل با انگالفینگ هم جهت بود وارد بازار می شوند در غیر این صورت سیگنال را غیر معتبر در نظر می گیرند.
الگوی کندل انگالفینگ بولیش
انگالفینگ بولیش سیگنالی برای اتمام روند نزولی وآغاز روند صعودی است. وقتی یک روند نزولی وجود دارد و بعد یک کندل نزولی با یک کندل صعوی انگالف می شود، احتمال بازگشت روند و یا ایجاد یک اصلاح وجود دارد. در الگوی انگالفینگ بولیش بایستی کندل انگالفینگ صعودی و کندل قبل از آن نزولی باشد. قیمت باز شدن انگالفینگ بایستی برابر یا کمتر از قیمت بسته شدن کندل نزولی قبلی باشد. قیمت بسته شدن کندل پوششی بایستی بالاتر از قیمت باز شدن کندل نزولی قبلی باشد. در اینجا با بررسی دیگر عوامل و فاکتورهای استراتژی معاملاتی می توان اردر call یا buy را باز نمود.
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی بیریش
این الگو در انتهای روند صعودی ایجاد می شود و پس از آن یک روند نزولی ایجاد می شود یا یک اصلاح تشکیل می شود. در این الگو انگالفینگ نزولیست و کندل قبل از آن صودی می باشد. قیمت باز شدن کندل یا میله انگالفینگ یا پوششی بایستی برابر یا بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد. قیمت بسته شدن انگالفینگ نیز بایستی پایین تر از قیمت باز شدن کندل قبلی باشد. این الگو در کنار فاکتورهای دیگر استراتژی معامله گری برخی تریدرها جهت ورود به معامله را تشکیل می دهد و در این حالت آماده ورود به اردر put یا sell می شوند.
انگالفینگ یا کندل پوششی بولیش پس از یک روند نزولی و انگالفینگ بیریش پس از یک روند صعودی برای تریدر می تواند معنادار و کاربردی باشد.
هر تریدری برای خود یک استراتژی معاملاتی مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … دارد. با ظاهر شدن الگوی کندل پوششی در کنار دیگر نشانه های استراتژی فرصت مناسبی برای ایجاد پوزیشن call یا buy پس از روند نزولی و پوزیشن put یا sell پس از روند صعودی فراهم می گردد.
روش های ورود به بازار با اردر call یا buy در الگوی انگالفینگ
- پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی کندل یا میله انگالفینگ و صعودی بودن کندل بعد از انگالفینگ
- پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی انگالفینگ و افزایش ناگهانی حجم معاملات
- پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی پوششی و مراجعه به تایم فریم کوچکتر و یافتن موقعیت ورود مناسب
- الگوی انگالفینگ و تایید دیگر اندیکاتورها
دو سایت معتبر برای پیگیری اخبار موثر فارکس
روش های ورود به بازار با اردر put یا buy در کندل انگالفینگ
- پس از یک روند صعودی متشکل از چندین کندل صعودی و ظاهر شدن الگوی پوششی و نزولی بودن candle بعد از انگالفینگ
- پس از یک روند صعودی متشکل از چندین کندل صعودی و ظاهر شدن الگوی انگالف یا پوششی و افزایش ناگهانی حجم معاملات
در تصویر بالا انگالفینگ بولیش با افزایش ناگهانی حجم همراه شده است در صورتیکه انگالف بیریش تغییر چشمگیری در افزایش حجم همراه با خود ندارد.
- پس از یک روند صعودی متشکل از چندین candle صعودی و ظاهر شدن الگوی انگالفینگ و مراجعه به تایم فریم کوچکتر و یافتن موقعیت ورود مناسب
- الگوی انگالفینگ و تایید دیگر اندیکاتورها
الگوی انگالفینگ یا کندل پوششی همراه با دیگر اندیکاتورها
یکی از روش ها و شیوه های معامله گری که می توان با استفاده از آن سیگنال صادر شده از انگالفینگ را با اعتبار بیشتری فرض نمود، گرفتن تاییدیه از اندیکاتورهایی است که نواحی اشباع فروش و اشباع خرید را به تحلیلگر نشان می دهند. بر این اساس تشکیل کندل انگالفینگ بیریش بر روی مقاومت و در جایی که اندیکاتور اشباع خرید را نشان می دهد می تواند سیگنالی با احتمال بالای بازگشت روند باشد. همچنین تشکیل انگالفینگ بولیش بر روی حمایت و در جایی که اندیکاتور اشباع فروش را نشان می دهد نیز می تواند سیگنالی با احتمال بالای بازگشت روند باشد.
یکی دیگر از استراتژی های معاملاتی ظاهر شدن الگوی کندل پوششی و کراس کردن خطوط تند و کند اسیلاتورها است. به عنوان مثال کراس دو خط MACD و البته تشکیل انگالفینگ و یا کراس در Average directional index و تشکیل الگوی انگالفینگ.
الگوی کندل انگالفینگ در میان تریدرهای باینری آپشن و فارکس بسیار مورد توجه و معتبر است و در استراتژی معاملاتی خود به عنوان یکی از عوامل مهم استفاده می کنند.
این دو کندل در بازار های معاملاتی علی الخصوص در بازار فارکس خیلی مهم میباشد .
چه زمانی از اهمیتی بیشتری برخوردار هستند ؟
کندل پین بار و انگالفینگ زمانی از اهمیتی بیشتری برخوردار هستند که در نکات مهم مانند: حمایت و مقاومت ایجاد شوند و یا در نکات مهم فیبوناچی ایجاد شوند و همچنین امثال این نکات قبل از پوزیشن گیری به ما تاییدیه برای ورود میدهند
همچنین بخوانید :
ما در یک مقاله با عنوان چه ساعتی برای معامله در بازار فارکس مناسب است تمامیه جزئیات لازم را برای شما اماده کرده ایم برای مطالعه و اطلاعات از جزئیات روی لینک کلیک کنید .
ایا بازه زمانی برای تشکیل کندل پین بار و انگالفینگ مهم است یا خیر ؟
در جواب باید بگویم این دو کندل در تمامیه بازه های زمانی یا همان تایم فریم های صادق است ولی هرچقدر بازه زمانی زیاد تر باشد بیشتر میتوان اتکا کرد .
بازه های زمانی مناسب :
مناسبترین در بازه های زمانی یک ساعته H1 و چهار ساعته H4 و روزانه D1 میباشد
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوی دو کندل برگشتی صعودی الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای الگوی دو کندل برگشتی صعودی صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و الگوی دو کندل برگشتی صعودی می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز الگوی دو کندل برگشتی صعودی است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
نمودارهای شمعی، ابزاری تکنیکال هستند که دیتاهای مختلف بازههای زمانی متفاوت را در یک کندل قیمتی (price candlestick) به نمایش میگذارند.
این موارد باعث شده است که آنها در برابر میلههای ساده قیمتی (price bar)، از کاربرد بیشتری برخوردار باشند.
کندلها، الگوهایی میسازند که میتوان با استفاده از آنها، به پیشبینی جهت حرکت قیمت پرداخت. استفاده از کدهای رنگی مناسب، به کاربرد این ابزار تکنیکالی میافزاید.
ابزاری که سابقهٔ استفاده از آن به قرن 18ام و معاملهگران برنج ژاپنی، برمیگردد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک میتوانید از مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
استیو نیسون (Steve Nison) با کتاب مشهور خود (Japanese Candlestick Charting Techniques) که در سال 1991 منتشر شد، الگوهای شمعی را به دنیای غرب معرفی کرد. بسیاری از معاملهگران امروزه از این الگوها استفاده میکنند.
الگوهایی که دارای اسامی جالبی مانند الگوی شمعی پوشش ابر سیاه نزولی (bearish dark cloud cover)، ستاره شبانگاهی (evening star) و یا الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows) میباشند.
بهعلاوه، الگوهای تک میلهای، مانند دوجیها (doji candlestick) و چکشها (hammer candlestick) میباشند، در بسیاری از استراتژیهای معاملهگری کوتاهمدت و یا بلندمدت استفاده میشوند.
نکات کلیدی:
- الگوهای شمعی که ابزارهای معاملاتی تکنیکالی میباشند، قرنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت استفادهشدهاند.
- الگوهای شمعی متنوعی وجود دارد که از آنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت و شتاب حرکتی قیمت استفاده میشوند، از این الگوها میتوان به الگوی شمعی (three line stirke)، الگوی شمعی (two black gapping)، سه کلاغ سیاه، ستاره شبانگاهی و الگوی شمعی کودک رهاشده اشاره کرد.
- هرچند، در نظر داشته باشید که سیگنالهای تولیدشده توسط این الگوهای شمعی، ممکن است از اِتکاپذیری کافی در دنیای الکترونیکی امروز برخوردار نباشند.
اتکاپذیری الگوهای شمعی
تمامی الگوهای شمعی بهخوبی کار نمیکنند. محبوبیت بالای آنها، باعث کاهش اتکاپذیری آنها شده است زیرا ساختار آنها توسط صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ (Hedge Funds) و الگوریتمهای استفادهشده توسط آنها، شکسته میشود.
بازیگرانی قدرتمند که بر سرعت بالایشان برای معامله در مقابل سرمایهگذاران خرد و مدیران مالی سنتی (traditional fund managers) استفاده میکنند.
به بیان دیگر، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ، از نرمافزارها جهت ایجاد یک تَله برای معاملهگرانی که منتظر نتایج صعودی و یا نزولی هستند، استفاده میکنند.
هرچند، الگوهای قابل اتکایی نیز در نمودار شکل میگیرند، که فرصتهای معاملاتی را برای سود کوتاهمدت و یا بلندمدت فراهم میکنند.
در این مقاله ما به بررسی 5 الگوی شمعی شمعی پرداختهایم که عملکرد بسیار خوبی در بازار از خود نشان دادهاند.
هر یک از این الگوها به کندلهای اطراف خود بستگی دارند و در پیشبینی حرکات قیمت بهسطوح بالاتر و یا پایینتر کاربرد دارند. این الگوها دارای دو محدودیت اصلی میباشند:
- آنها تنها در محدودهٔ نموداری که دیده میشوند کار میکنند، نمودارهایی که میتوانند میان روزی (intraday)، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشند.
- قدرت این الگوها پس از تشکیل کامل و ایجاد 3 تا 5 کندل دیگر، کاهش مییابد.
عملکرد کندل استیک
این بررسی بر کتاب توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) – که سازندهٔ ردهبندی الگوهای شمعی در کتاب خود (Encyclopedia of Candlestick Charts) میباشد – اتکا دارد. او دو حالت را برای نتایج احتمالی این الگوها پیشنهاد میدهد:
- بازگشت – الگوهای بازگشتی شمعی میتوانند تغییر در جهت حرکت قیمتی را پیشبینی کنند. – الگوهایی که نشاندهندهٔ ادامه حرکت قیمت در جهت روند قالب، میباشند.
در مثالهای زیر، کندلهای توخالی سفید نشاندهندهٔ بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن میباشد، در حالی که کندلهای سیاه رنگ نشاندهندهٔ پایینتر قرار گرفتن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، است.
الگوی شمعی سه خط حمله (three line strike)
الگوی شمعی صعودی سه خط حمله (bullish three line strike)، یک الگوی شمعی برگشتی بهحساب میآید که در طی یک روند نزولی شکل میگیرد.
هر یک از کندلهای تشکیلشده در این الگو، دارای کف پایینتر میباشند و در محدودهای نزدیک به پایین کندل بسته میشوند.
کندل چهارم در محدودهای پایینتر از تمامی کندلها باز شده اما حرکت صعودی قدرتمندی داشته و در محدودهای بالاتر از کندل اول بسته میشود.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگوی شمعی برگشتی در 83 درصد از مواقع، بازگشت قیمتی را به درستی پیشبینی میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه (two black gapping)
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه، یک الگوی شمعی ادامهدهنده است که پس از ایجاد یک سقف در روند صعودی – که توسط یک شکاف قیمتی دنبال شده و دو کندل سیاه نیز پس از آن تشکیل میشوند – شناسایی میشود.
این الگو احتمال نزول قیمت به سطوحی پایینتر را پیشبینی خواهد کرد، که خود میتواند نشاندهندهٔ احتمال وقوع یک روند نزولی بزرگتر باشد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو کاهش قیمتها را در حدود 68 درصد از مواقع، بهدرستی پیشبینی کرده است.
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows)
الگوی شمعی نزولی سه کلاغ سیاه یک الگوی شمعی برگشتی است. الگوی شمعیی که در نزدیکی سقف یک روند صعودی شروعشده، سپس توسط سه کندل سیاه دنبال میشود.
این الگو، نزول قیمتها به سطوح پایینتر را پیشبینی میکند، حرکت نزولیای که خود میتواند آغازگر روند نزولی در مقیاسی بزرگتر شود.
نزولیترین نسخه از این الگو در قلهٔ یک روند صعودی شکل میگیرد زیرا توانسته است خریدارانی که با استفاده از شتاب قیمتی وارد شدهاند را به تله بیاندازند.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است کاهش قیمتها را با موفقیت 78 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (evening star)
الگوی شمعی نزولی ستارهٔ شبانگاهی، یک الگوی شمعی بازگشتی میباشد که با یک کندل سفید بلند شروع میشود.
کندلی که روند صعودی را به قلههای جدید میرساند. سپس شاهد ایجاد یک شکاف قیمتی در بازار خواهیم بود، شکافی که باعث بالاتر رفتن قیمتها نیز میشود.
اما خریداران تازه در بالا نگه داشتن قیمتها شکست میخورند که باعث ایجاد یک کندل کوچک میشود. در ادامه یک شکاف قیمتی به سمت پایین شکل میگیرد، شکافی که در پی آن کندل سوم تشکیل شده و این الگو تکمیل میشود.
این الگو، ادامهٔ حرکت نزولی را پیشبینی کرده و احتمال وقوع روند نزولی در مقیاس بزرگتر را نیز نشان میدهد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است نزول قیمتها با دقت 72 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی کودک رها شده (abandoned baby)
الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود.
در ابتدای شکلگیری این الگو، شاهد یک شکاف قیمتی به سمت پایین هستیم. اما فروشندگان تازه نمیتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، که باعث شکلگیری یک کندل دوجی میشود.
کندلی که قیمت (open) و (close) در آن، نزدیک به هم میباشند. در ادامه شاهد یک شکاف قیمتی صعودی هستیم که کندل صعودی تشکیل شده پس از آن، این الگو را تکمیل میکند.
این الگو، ادامهٔ حرکت صعودی قیمت و تشکیل قلههای بالاتر را پیشبینی میکند. همچنین احتمال شکلگیری یک روند صعودی در مقیاس بزرگتر وجود دارد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است در 49.73 درصد از مواقع، الگوی دو کندل برگشتی صعودی صعودی بودن روند قیمتها را به درستی پیشبینی کند.
جمعبندی
الگوهای شمعی توجه بسیاری از شرکتکنندگان بازار را به خود جلب کردهاند، اما بسیاری از الگوهای برگشتی یا ادامهدهنده در دنیای مدرن، از اتکاپذیری کافی برخوردار نیستند.
خوشبختانه، آمار ارائهشده توسط توماس بولکوفسکی، نشان از اتکاپذیری دستهٔ کوچکی از الگوها را دارد، الگوهایی که میتوانند سیگنالهای خرید و یا فروش صادر میکنند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
الگوی کندل برگشتی چیست؟
الگوهای کندل برگشتی از مهمترین ابزارها در تحلیل بازار بورس محسوب میشود. برای استفاده از پرکاربردترین الگوهای کندل برگشتی در استراتژیهای معاملاتی و آشنایی بیشتر با آنها در ادامه این مقاله از آکادمی ترزم پور همراه ما باشید.
الگوی کندل برگشتی
کندل استیکهایی که ترتیبشان نمایانگر پایان روند فعلی و شروع روند عکس است، الگوی کندل برگشتی را تشکیل میدهند. این الگوها یک ابزار بصری هستند که جو احساسی بازار را به خوبی نمایش میدهند و احتمال تغییر این احساسات را تا حدودی پیش بینی میکنند. قابل تشخیص بودن و استفاده آسان از این الگوها جهت تصمیم گیری تریدرها در کوتاهترین زمان ممکن برخی از مزایا الگوهای کندل برگشتی است.
شناسایی کندل برگشتی صعودی و نزولی
تغییر جهت بازار از حالت نزولی به صعودی موجب رخ دادن برگشت صعودی یا گاوی میشود و برگشت نزولی یا خرسی دقیقا عکس این زمان و در هنگام تغییر جهت بازار از حالت صعودی به نزولی اتفاق میافتد.
تفاوت و تمایز الگوهای برگشت صعودی و نزولی از هم با وجود دو فاکتور رخ میدهد. فاکتور اول در تفاوت این دو الگو شکل آنهاست. برخی از الگوها دارای کندل با بدنه بزرگ هستند و برخی سایه بزرگی دارند.
فاکتور دوم محل الگو است که از آن میتوان به عنوان یکی از مهمترین بحثها در الگو کندل برگشتی نام برد به این ترتیب که در کلاسهای آموزش بورس جلساتی مخصوص نحوه شناسایی محل الگو قرار داده میشود. با تشکیل الگو در روند نزولی میتوان آماده صعود و به طور کلی تغییر روند از حالت نزولی به صعودی بود. برعکس در صورتی که الگوی برگشتی در روند صعودی شکل بگیرد هشدار ریزش بازار به تریدرها داده میشود.
تفاوت الگوی برگشتی و اصلاح
اصلاح تغییر روند بزرگ اما به صورت موقتی است و برگشت تغییر روند میباشد. اصلاح تغییر کوتاه مدت روند کلی است و پس از آن بازار به روند اصلی برخواهد گشت.
معرفی کندل استیکهای برگشتی صعودی
پیش بینی معکوس شدن روند نزولی به وسیله کندل استیکهای برگشتی صعودی ممکن است. با تشخیص این کندل استیکها احتمال صعود بازار وجود دارد.
برخی از مهمترین کندلهای برگشتی صعودی
- سه سرباز سفید
- دوجی سنجاقک
- ستاره صبح
- سه خط حمله
- ستاره دوجی صبحگاهی
- پوشای صعودی
- بچه رها شده صعودی
- خط نفوذی
- کندل استیک چکشی
- هارامی صعودی
- سر و شانه معکوس
معرفی کندل استیکهای برگشتی نزولی
از این الگوهای کندل استیک به جهت پیش بینی معکوس شدن روند صعودی بازار استفاده میشود. تشکیل شدن این کندلها به معنی احتمال اصلاح است. زمان تشکیل معکوس نزولی، تریدها عموما اقدام به بستن پوزیشن لانگ میکنند، حد ضرر رو افزایش میدهند یا پوزیشن شورت باز میکنند.
برخی از مهمترین کندلهای برگشتی نزولی
- ستاره دنباله دار
- پوشش ابر تیره
- ستاره عصرگاهی
- مرد دار آویز
- بچه رها شده نزولی
- پوشای نزولی
- ستاره دوجی عصرگاهی
- سه کلاغ سیاه
سطح اطمینان کندلهای برگشتی
تشکیل یک الگوی برگشتی به معنای تغییر روند حتمی نیست و برای تغییر روند محل الگوی کندل استیک هم مهم است. به عنوان مثال مشاهده یک الگوی صعودی در یک روند صعودی طولانی مدت به معنای ادامه پیدا کرد صعود نخواهد بود اما زمانی که همین الگوی صعودی در انتهای یک روند نزولی طولانی مدت مشاهده شده باشد احتمال بیشتری وجود دارد که رخ دادش را مشاهده کنید.
توجه داشته باشید که هیچ الگویی سطح اطمینانش صد در صد نیست و باید با توجه به الگوها و تحلیل آنها حد توقف را برای معاملات خود تعیین کرد و ریسک معاملات را کنترل کنید.
دیدگاه شما