راهنمای جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال بورس
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroker گام به گام تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی را آموزش دادهایم.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چیزی است که بسیاری از تازهواردان به بازار سرمایه به دنبال درک آن هستند. شاید حتی به کتابها یا منابع الکترونیکی مختلف هم برخورد کرده باشید که در آنها از تحلیل تکنیکال سخن به میان آورده است؛ اما اگر شما هم هنوز نمیدانید این تحلیل چیست و چه کاربردی دارد، نگران نشوید! بسیاری از مردم مانند شما به صورت تخصصی با این روش از تحلیل آشنایی ندارند. در این مطلب بررسی میکنیم که تحلیل تکنیکال چیست و چطور برای پیشبینی حرکات بازار بورس و تغییرات قیمت سهامها مورد استفاده قرار میگیرد. سپس این روش از تحلیل را با روش تحلیل بنیادی مقایسه کرده و مزایا و معایب آن را ارائه میکنیم. پیشنهاد میکنیم این مطلب را از دست ندهید.
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟
تحلیل تکنیکال بورس در واقع علمی در بازارهای مالی است که در آن پیشبینی قیمتهای آینده بر اساس بررسی قیمتهای گذشته صورت میگیرد. البته تحلیل تکنیکال بورس چیزی مانند پیشبینی هواشناسی است، همانقدر نامطمئن؛ اما میتواند به سرمایهگذاران کمک کند که پیشبینی کنند با احتمال زیاد چه اتفاقی در آینده برای قیمتها در بازار بورس میافتد. تحلیل تکنیکال بورس برای سهام، شاخصها، کالاها، معاملات آتی و هر ابزار قابل معاملهای که قیمت آن تحت تأثیر عرضه و تقاضا باشد، میتواند کاربردی باشد. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که معاملات گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار میتواند شاخص ارزشمندی برای پیشبینی حرکتهای آتی این اوراق باشد. در مقابل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی قرار دارد. تحلیلگران بنیادی تلاش میکنند ارزش اوراق بهادار را با بررسی «همه چیز» اندازهگیری کنند. همه چیز میتواند شامل وضعیت اقتصادی، درآمد، هزینهها، بدهیها و موارد اینچنینی باشد.
آشنایی با 3 اصل تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم تجزیه و تحلیل تکنیکال از زمان چارلز داو دستخوش تغییراتی شده و به سمت کامل شدن بیشتر پیش رفته است. چارلز داو مجموعهای از مقالات را منتشر کرد که در آنها در مورد تئوری تجزیه و تحلیل فنی بحث کرده بود. در نوشتههای او دو فرض اساسی وجود داشت که به عنوان چهارچوب و پایه و اساس تحلیل تکنیکال درآمده است:
بازارها با کمک مقادیری که عوامل مؤثر بر قیمت اوراق بهادار را نشان میدهند، قابل تحلیل هستند.
به نظر میرسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهای قابل پیشبینی حرکت میکند که این الگوها معمولاً با گذشت زمان تکرار میشوند.
امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر اساس کارهای داو بنا شده است؛ اما در حال حاضر تحلیلگران این حوزه 3 اصل اساسی را برای این روش از تحلیل در نظر میگیرند که به نوعی بسط یافته نظریات داو است:
همه چیز بر اساس قیمت است : تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز، از روانشناسی بازار گرفته تا سایر عوامل، همگی اطلاعاتی هستند که با بررسی قیمت سهام میتوان به آنها دست یافت. تنها چیزی که لازم است، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار میدانند.
قیمتها روند مشخصی دارند : اکثر متخصصان موافق هستند که قیمتها روند دارند. اگر همیشه قیمتها تصادفی باشند، کسب درآمد با تحلیل تکنیکال کاری بسیار دشوار میبود؛ بنابراین تحلیلگران تکنیکال هم انتظار دارند که قیمتها حتی در تحرکات به ظاهر تصادفی، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، الگوهای خاصی را نشان دهند؛ به عبارت دیگر قیمت سهام، بر اساس مشاهده رفتارهای گذشته قابل پیشبینی خواهد بود. بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکال بر این فرض استوار است.
تاریخ تکرار میشود : تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تکرار میشود. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیشبینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودارها برای تجزیه و تحلیل این احساسات و پیشبینی حرکات بعدی بازار استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل فنی در مقابل تجزیه و تحلیل بنیادی
این دو روش، مهمترین مکتبهای فکری در بازارهای مالی هستند که با کمک آنها آینده بازار پیشبینی میشود؛ اما این دو مکتب با آنکه هدف مشابهی دارند، اما در دو انتهای یک طیف قرار گرفتهاند و هر کدام از استراتژی یا فلسفه خاص خود استفاده میکنند. این دو روش طرفداران و مخالفان خود را دارند. همانطور که گفتیم تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که در آن وضعیت مالی شرکتها، مدیریت آنها، درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیهای شرکت همگی به طور دقیق ارزیابی میشوند. تجزیه و تحلیل تکنیکال اما بسیار متفاوت است، در این روش تنها دادههای ورودی، قیمت و حجم سهام هستند. فرض اصلی در این روش این است که تمام فاکتورهای دیگر مانند داراییها و بدهیها و شرایط اقتصادی، همگی در قیمت تعیین میشوند؛ بنابراین میتوان از آنها چشم پوشی کرده و تنها به بررسی قیمتها بسنده کرد. تحلیلگران تکنیکال اصلاً تلاش نمیکنند که ارزش ذاتی یک سهام را پیدا کنند. بلکه تلاش میکنند از نمودارهای سهام استفاده کنند که شناسایی الگوها و روندهای مختلف را انجام بدهند تا بفهمند سهام در آینده به چه سمتی پیش میرود.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال بورس
اجازه بدهید ابتدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال وارد است شروع کنیم:
یکی از انتقاداتی که در خصوص این روش از تحلیل معمولاً مطرح میشود، این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمیشود؛ بنابراین مطالعه الگوی قیمت میتواند کمی مشکوک باشد و شاید حتی بتوان آن را نادیده گرفت. به نظر میرسد با آن فرض که قیمتها یک پدیده تصادفی هستند، بهتر بتوان مدلسازی آنها را انجام داد.
انتقاد بعدی این است که این روش به طور 100 درصدی پاسخگو نیست. همانطور که گفتیم این روش مانند پیشبینی هواشناسی است که در «بیشتر موارد» درست از آب در میآید اما گاهی هم غلط است. خصوصاً این که در این روش حتی با نگاه کردن به یک نمودار قیمت، دو تحلیلگر مختلف ممکن است نظرهای متفاوتی در مورد آینده قیمتها داشته باشند؛ بنابراین این روش از تحلیل تا حدی میتواند بسته به نظر کارشناس هم دچار تغییر شود.
مورد بعدی این است که در این روش همان طور که اشاره کردیم ارزش ذاتی سهام مشخص نمیشود و تنها میتوان با کمک آن آینده سهام را پیشبینی کرد.
همچنین برای نمادهای جدید که به تازگی به بازار بورس وارد شدهاند، به دلیل آن که تاریخچه قیمتی ندارند، روش تحلیل تکنیکال نمیتواند پاسخگو باشد و باید به سراغ تحلیل بنیادی و سایر روشها رفت.
اما در ادامه به مزایای این روش از تحلیل میپردازیم:
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال این است که به دلیل سادگی، برای اکثر افراد قابل یادگیری است و در آن نیازی به بررسی فاکتورهای بنیادی انواع روشهای تحلیل سهام در بورس و متعدد نیست. خصوصاً آن که ابزارهای مختلفی برای یادگیری و اجرای تحلیل تکنیکال وجود دارند که کار را برای افراد تازهوارد در این حوزه سادهتر میکنند.
کتابها و منابع آنلاین هم به سادگی در دسترس همه هستند و میتوان با کمک آنها در مدتزمانی کوتاه تحلیل تکنیکال بورس را فراگرفت.
مورد بعدی این است که با استفاده از این روش، میتوان استراتژیهای معاملاتی و نقاط ورود و خروج را تعیین کرد و این مسئله خصوصاً برای افراد ناوارد میتواند بسیار کمککننده باشد. در واقع شما میتوانید خرید و فروش در معاملات خود را مشخص کرده و اشتباهات کمتری در این زمینه مرتکب شوید.
همچنین تحلیل تکنیکال بسیار منعطف و سریع است. با استفاده از این روش میتوان پیشبینی تحرکات قیمتی همه انواع داراییها را انجام داد. خصوصاً این که این کار را میتوان برای بازههای زمانی کوتاه در حد 15 دقیقه و بیشتر (در حد ساعت و روز و حتی ماهانه) انجام داد.
همچنین سرعت مناسب این روش کمک میکند که معاملهکنندگان فرصت کافی برای واکنش نشان دادن به تحرکات بازار را داشته باشند.
آموزش تحلیل تکنیکال بورس
برخلاف یک تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش یک سهام را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است. در این روش معمولاً تحلیلگران برای به دست آوردن سیگنالهای کوتاهمدت از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند که مهمترین آنها نمودارها است. شاید جالب باشد بدانید که قدمت تحلیل تکنیکال به بیش از 200 سال پیش برمیگردد. در اواخر دهه 1800 میلادی فردی به نام چارلز داو نظریه داو را ارائه داد که در آن پیشنهاد میشد تجزیه و تحلیل بازار مالی بر اساس فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت انجام شود. داو معتقد بود که قیمت فعلی به هیچ عنوان روندی تصادفی ندارد و هرگز هم تصادفی نبوده است؛ بنابراین با تحلیل مناسب آن میتوان روند قیمت در آینده را نیز به دست آورد. بعد از داو، در طول دهههای گذشته افراد مختلفی این نظریه را بسط دادهاند و در نتیجه تلاش این افراد، امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس به عنوان یک علم مهم در این حوزه صورت میگیرد. به خاطر داشته باشید که تحلیلگران حرفهای هرگز از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی به تنهایی برای پیشبینی روند بازار استفاده نمیکنند. هرچند که معاملهگران خرد این روش را بیشتر میپسندند؛ اما صاحبان حرفهای سهام و تحلیلگران متخصص تحقیقات خود را فقط بر اساس تحلیل تکنیکال یا بنیادی قرار نمیدهند و از همه ابزارهای موجود استفاده میکنند تا به نتایجی دقیقتر و قابل اعتمادتر برسند.
تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چگونه انجام میشود؟
بسیاری از تحلیلگران در این روش از یک رویکرد بالا به پایین استفاده میکنند. درواقع ابتدا از تجزیه و تحلیل بازار در سطح گسترده شروع کرده و بعد به بخشهای خاص یا صنایع مورد نظرشان محدود میشوند و سپس به تجزیه و تحلیل سهامها به صورت جداگانه میپردازند. زیبایی تجزیه و تحلیل تکنیکال در چند منظوره بودن آن است. شما میتوانید این روش را برای هر نوع دارایی که در آن عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشد به کار بگیرید. در این روش تنها به نمودارها نیاز دارید. فرقی نمیکند که نمودار مربوط به بازه زمانی 2 روز باشد یا 2 سال. تنها کافی است به سطوح پشتیبانی، مقاومت، روندها، دامنه معاملات و سایر جنبه به طور دقیق نگاه کنید و تحلیل نمودار را انجام بدهید. این کار ممکن ساده به نظر برسد اما خیلی هم آسان نیست. برای خبره شدن در این روش، نیاز به مطالعه جدی و ذهن باز دارید.
به طور کلی تحلیلگران فنی انواع گستردهای از شاخصهای زیر را بررسی میکنند:
شاخصهای حجم و حرکت
سطوح پشتیبانی و مقاومت
شروع کار در بازار بورس
بسیاری از مردم مایل به سرمایهگذاری در بازار بورس هستند اما هنوز مطمئن نیستند که چگونه و از کجا شروع کنند. قطعاً با ثبتنام آنلاین میتوان این کار را انجام داد اما چگونه میخواهید بفهمید که کدام سهامها را بخرید و چه زمان معاملات خود را به انجام برسانید؟ شرکت کارگزاری سرمایه و دانش با 16 سال سابقه کار و به عنوان کارگزار رتبه الف در این زمینه میتواند راهنمای شما باشد. استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری یا خدمات سبدگردانی در این کارگزاری زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار انجام میشود که میتواند به عنوان اولین قدمهای شما در بازار سرمایه تلقی شود.
روش انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس: 3 عامل موثر
انتخاب سهم خوب برای خرید از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازار بورس است. در انتخاب یک سهم عوامل زیادی نقش دارند. قبل از انتخاب یک سهم شما باید شرکت ها و صنایع موفق را بشناسید. عوامل کیفی و کمی در انتخاب سهم موثرهستند. از سوی دیگر رفتار بازار غیرقابل پیش بینی است و تغییرات ناگهانی آن بر سود و زیان شما موثر خواهد بود.
در این مقالعه سعی کردیم تا 3 راه برتر انتخاب یک سهم خوب را برای شما معرفی کنیم. آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توان این افراد را در انتخاب سهم خوب بالا میبرد. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد.
نکته مهم 1: بطور خلاصه فلزات به دلیل بالا و پایین شدن زیاد از نظر ما ریسک بیشتری دارند. بانکی ها در میان مدت و طولانی مدت مناسب ند. سرمایه گذاری ها را باید بشناسید و خرید کنید. دارویی، غذایی و حمل و نقل ها معمولا بطور یکنواخت بالا می روند و کم ریسک ترند. پیمانکاری، کاشی و ساختمانی و سایر صنایع را نیز کاملا باید شناخت داشته باشید و به قیمت های بازار توجه کنید. خودرو و پتروشیمی و پالایشی ها را به عنوان سهم های برتر معرفی می کنیم. (اینها فقط نظر شخصی من هستند)
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نکته مهم 2: این 3 سهم را هیچ گاه نخرید: اول سهمی که حمایت مهمش را از دست داده باشد و حقوقی حمایتی از آن نکرده است. دوم سهمی که نزدیک به مقاومت مهم قرار دارد یعنی نزدیک سقف کانال خودش. سوم سهمی که روند ضرردهی ادامه دار دارد. برای بررسی ضررده بودن شرکت ها نام آنها را در سایت کدال سرچ کنید و اطلاعیه ها را مشاهده نمایید.
نکته مهم 3: بطور کلی خرید سهام هایی که به تازگی عرضه اولیه شده اند به علت اینکه هنوز به ارزش ذاتی شان نزدیک نشده اند بسیار فکر خوب و کم ریسکی می باشد. اما تقریبا همه این سهام اولیه بعد از چند هفته از عرضه اولیه یک اصلاح کوچک تا متوسط دارند. بهترین زمان برای خرید آنها دقیقا بعد از اتمام آن اصلاح می باشد. (نمودار سهامی مثل صبا یا شگویا)
3 روش کلی برای انتخاب بهترین سهم وجود دارد:
1-تحلیل بنیادی (Fundamental)
در تحلیل بنیادی تحلیلگر به دنبال ارزش ذاتی سهم است. ارزش ذاتی یا واقعی با ارزش بازاری و قیمت روز سهم فرق دارد. در تحلیل بنیادی 3 قدم اصلی وجود دارد که به وسیله آن میتوان ارزش واقعی یک سهم را شناخت.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
اقتصاد کلان (بخصوص تورم و قیمت ارز)
بازار بورس و به طبع وضعیت یک صنعت یا شرکت متاثر از سیاست ها، حوادث اجتماعی و وضعیت اقتصادی است. در تحلیل بنیادی ابتدا تغییرات اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد . تغییرات اقتصادی را با شاخصه هایی همچون نرخ تورم، تولیدات، نرخ بهره، ارز، رشد اقتصادی ، بیکاری، سیاست های پولی و مالی و صادرات و واردات میسنجند. تحلیل گر با بررسی هر یکی از این مولفه ها وضعیت یک صنعت و یا شرکت را می سنجد و به دنبال آن دورنمایی از آینده شرکت را کسب میکند.
برای داشتن یک سبد سهام خوب و قوی باید دائم خبرهای داخلی و خارجی را دنبال کرد تا بتوان تحولات در بازار سرمایه را پیش بینی کرد. اما به این نکته توجه کنید که اخبار را از خبرگزاری های رسمی دنبال کنید و تحت تاثیر بازی گردانان بازار بورس نباشید.
به این نکته باید توجه کرد که اقتصادجهان نیز بر اقتصاد کلان موثر است. حوادث و اخبارجهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم در ارزش یک شرکت تاثیر میگذارد. یک نمونه ساده تاثیر بازارهای مختلف بر یکدیگر، بازار فلزات است. اگر مشاهده کردید ارزش فلزات رنگین در بازارهای جهانی در حال کاهش است، باید منتظر تأثیر آن بر قیمت فلزات رنگین داخل کشور هم باشید یا اگر بر فرض به دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت.
شناخت صنعت
برای شناخت یک صنعت باید به دنبال موارد زیر باشید:
- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات صنعت
- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونهای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند.
- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت
- دخالت محدود ارگانهای تصمیم گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها و استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر
- ورود سخت رقبا به حوزه خدمات صنعت
تحلیلگر بازار سهام پس از انتخاب صنعت مورد نظرش باید یک شرکت را از میان شرکت های موجود در آن صنعت انتخاب نماید. فاکتورهای زیر در انتخاب شرکت کمک کننده خواهند بود:
- چگونگی وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت مورد نظر
- میزان سود نقدی هر سهم
- تداوم روند سودآوری (در واقع سودآوری شرکت باید یک فرآیند مداوم و مستمر باشد، نه مقطعی)
- توجه به نسبت قیمت به درآمدسهم( P/E ) این نسبت نشان میدهد آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزشمند است؟
- قابلیت نقدشوندگی سهام یعنی هر زمان که دارنده سهم بخواهد سهامش را بفروشد به راحتی بتواند، این کار را انجام دهد. قدرت نقدشوندگی سهم یک شرکت را میتوان با دفعات خرید و فروش روزانه آن سنجید.
از دیگر عوامل موثر در انتخاب شرکت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سهم بازار شرکت از صنعت
- کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی
- مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات
- موفقیتهای قبلی
- نوآوری
- ابتکارات و جدیت و تلاش آنها
- کارایی مدیریت در اداره داراییها
- تولید و عملیات، فروش محصولات
- به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید
- نسبتهای سود آوری
- بدهی
زمانی که در تحلیل بنیادی به شناخت شرکت پرداخته میشود رویکردی از بالا به پایین به بازار دارد که این مسئله در موفقیت و منتطق گرایی مالی موثر است. طبق این تحلیل شما میتوانید برنامه ریزی بلندمدت و میان مدت موفقی داشته باشید.
در خرید سهم به روش تحلیل بنیادی به این نکته توجه کنید که اگر ارزش ذاتی یک شرکت از قیمت روز بالاتر باشد یعنی سهم امکان رشد را دارد و میتواند سهم خوبی برای خرید باشد.قیمت کمتر ارزش ذاتی نشان از افت قیمت دارد و قیمت برابر نشان از قیمت منصفانه است و سودی به دنبال نخواهد داشت.
سرمایه گذاری ارزشی
در استراتژی سرمایه گذاری ارزشی سرمایه گذار به دنبال سهم هایی با شرایط بنیادی قوی است که ارزش گذاری واقعی نشده اند و پتانسیل افزایش قیمت سهم را دارد. در این استراتژی به قیمت های روز توجهی نمیشود بلکه با دید بلند مدت سرمایه گذاری صورت میپذیرد. سرمایه گذار ارزشی شرکتهایی را جستجو میکند که در بازار به درستی ارزش گذاری نشده اند، وقتی که بازار اشتباه خود در ارزش گذاری را تصحیح میکند پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند.
2-روش تکنیکال (Technical)
پس از تحلیل بنیادی و شناخت صنعت یا شرکت های برتر تحلیل گر به دنبال تحلیل تغییرات رفتار و قیمت سهام ها خواهد رفت و در واقع به دنبال الگوهای بازار است. تکنیکالیست ها فقط با جریان قیمت ها تحلیل میکنن و با بررسی روند قیمتی در چارت ها به نتایج دلخواه میرسند. استراتژی معاملهگر (یا سهامدار) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها میتواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.
عرضه و تقاضا یکی از عوامل موثر بر تحلیل تکنیکال است در تحلیل تکنیکال هرچه تقاضا بیشتر باشد یعنی قدرت خریداران بیشتر و سهم با رشد روبرو خواهد شد، از سوی دیگر هرچه عرضه بالاتر باشد یعنی قدرت فروشنده بیشتر و در نهایت سهم افت خواهد کرد.
در تحلیل تکنیکال تحلیلگر به دنبال افزایش یا کاهش قیمت نیست بلکه جهت حرکت بازار را پیش بینی میکند و فقط به دنبال یافتن روندها، شکستهای قیمت، نقاط حمایت و مقاومت است تا بتواند براساس آن، استراتژی معاملاتی خود را بچیند. ابزارهای معامله گری که انواع روشهای تحلیل سهام در بورس با روش تحلیل تکنیکال سهام را برای خرید انتخاب میکند، فقط نمودار قیمت و حجم معاملات است تا ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند و تصمیم بگیرد که با چه استراتژی پیش رود. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکتها را به عنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمتها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.
3-روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)
منطق بازار اقتصادی به این موضوع تاکید میکند تمام دارایی خود را در یک بخش سرمایه گذاری نکنید. در واقع ریسک و خطر یک سهم بیشتر از ترکیب چند سهم است. پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه داراییها تا حدودی به صفر نزدیک است. با تشکیل پرتفوی، تلاش ها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد. به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانی که بازده یکی کاهش پیدا می کند بازده دیگری افزایش یابد.
تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام، ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها، بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی) و ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام چهار بخش مهمی است که در این آنالیز بررسی میشود. در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta) محاسبه میشود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.
مهمترین فاکتورهای انتخاب بهترین سهام برای خرید
- بررسی سابقه تاریخی سهم در صورت های مالی
- بررسی انواع روشهای تحلیل سهام در بورس فاکتورهای بنیادی موثر بر سودآوری اتی شرکت
- بررسی فاکتورهای موثر بر روند معاملات سهم روی تابلو همچون حجم معاملات، تعداد معاملات، جریان خرید حقیقی و حقوقی و…در این رابطه ابزار فیلترنویسی
- بررسی روند تاریخی قیمت سهم از طریق چارتهای تکنیکال
- رعایت تنوع کافی در انتخاب سهام برای سبد سرمایه گذاری
- توجه به نقدشوندگی سهام
مهمترین مهارت برای داشتن سرمایه گذاری موفق مهارت معامله گری و مدیریت سبدسهام است. بازاربورس بازاری پرنوسان است. هرچه مهارت معامله گری شما بالاتر باشد، ضرر کمتری متحمل خواهید شد. در بازار بورس تمام اتفاقات در اثر تصمیمها و انتخابهای شما اتفاق میافتد و شما میتوانید سود های بی نهایت و ضرر های سنگینی را تجربه کنید و همگی این موارد به مهارتهای فردی و کنترل درونی شما بستگی دارد.
تحلیل تکنیکال در بورس به چه معناست؟
تحلیل تکنیکال در بورس به همراه تحلیل بنیادی دو روش تحلیلی پرکاربرد هستند که با هدف پیشبینی رفتار آتی سهام، به کار گرفته میشوند. در تحلیل تکنیکال با نگاهی به دادههای گذشته، رفتار آتی را پیشبینی میکنیم. از این دادهها میتوان به قیمت، حجم معاملات و هر دادهای که پیوستگی داشته باشد و بتوان اثر آن را در آینده پیشبینی کرد، اشاره کرد.
تحلیل تکنیکال در بورس بر خلاف تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی اوراق بهادار را در نظر نمیگیرد و تنها از روی تحلیل و بررسی نمودارها، رفتار آتی را پیشبینی میکند.
همانطور که گفته شد، برخلاف تحلیل بنیادی که به دنبال یافتن ارزش ذاتی یک سهم بر اساس عواملی مثل فروش و درآمد آن شرکت است، در تحلیل تکنیکال تمرکز روی قیمت و حجم معاملات است. بسیاری از معاملهگران بازار سهام، از روش تحلیل تکنیکال برای تولید سیگنالهای کوتاه مدت و گاها نوسانگیری استفاده میکنند.
همچنین میتوان قدرت یا ضعف یک سهم نسبت به دیگر سهام یا بازار سنجیده شود و نهایتا با استفاده از ابزارهایی که در این روش تحلیلی استفاده میشود، بهترین نقطه ورود یا خروج از یک سهم مشخص شود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال را میتوان در هر بازاری که دادههای معاملاتی پیشین دارد، به کار برد. این بازارها میتواند سهام، معاملات آتی، کالاها، صندوق درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار باشد.
تحلیل تکنیکال در بورس با این فرض بهکار گرفته میشود که فعالیت معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار یا سهم میتواند شاخص ارزشمندی برای حرکتهای آتی قیمت اوراق بهادار باشد. تحلیلگران حرفهای اغلب از تجزیه و تحلیل تکنیکال به همراه سایر روشهای تحقیق استفاده میکنند. معامله گران خرد ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت سهام و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران فعال و صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود میکنند.
تحلیلگران تکنیکال همچنین انواع مختلفی از سیستمهای معاملاتی را برای یافتن و پیشبینی روند ایجاد کردهاند. برخی از شاخصها مثل محدودههای حمایت و مقاومت، در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند، و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. شاخصهای تکنیکال و فنی و الگوهای نمودار معمولا در خط روند، کانالها، میانگین متحرک و شاخصهای حرکت مورد استفاده قرار میگیرند.
تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است
تحلیلگران تکنیکال معمولا نتایج و تحلیلهای خود را بر مبنای سه فرضیه زیر ارائه میکنند.
- همه چیز در نمودار قیمت دیده شده است.
- قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت میکنند.
- تاریخ تکرار میشود.
رویکرد صحیح را انتخاب کنید
به طور کلی دو روش متفاوت برای تحلیل تکنیکال وجود دارد: رویکرد از بالا به پایین و رویکرد از پایین به بالا. اغلب اوقات، معاملهگران کوتاه مدت رویکردی از بالا به پایین و سرمایهگذاران بلند مدت رویکردی از پایین به بالا انتخاب میکنند.
رویکرد از بالا به پایین
رویکرد از بالا به پایین یک تحلیل اقتصادی کلان است که در مرحله اول قبل از این که به بررسی اوراق بهادار بپردازد، اقتصاد کلان را بررسی میکند. در این رویکرد معاملهگر برای انتخاب یک سهم، ابتدا بر مولفههای اقتصاد کلان مثل تورم و نرخ بهره، سپس عوامل موثر بر صنعت مثل افزایش یا کاهش قیمت دلار و در نهایت به بررسی سهم مورد نظر میپردازد. معمولا نگاه این طیف از معاملهگران کوتاه مدت است.
رویکرد از پایین به بالا
رویکرد پایین به بالا بر تک تک سهام متمرکز است و برخلاف دیدگاه اقتصادی قبلی به صورت کلان نیست. تمرکز این روش، یافتن نقاط مناسب ورود و خروج است. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار ممکن است یک سهام مناسب را در روند نزولی پیدا کند و از تجزیه و تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقطه ورود خاص در زمانی که سهام میتواند در پایینترین قیمت باشد استفاده کند. این تحلیلگران در تصمیمات خود به دنبال ارزش هستند و قصد دارند نگاه طولانی مدت به معاملات خود داشته باشند.
علاوه بر این دو رویکرد، بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند از انواع مختلف تحلیلها در کنار هم استفاده کنند. گروهی از معاملهگران که به نوسانگیری (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالاتر در مدت زمان کوتاه) علاقمند هستند، معمولا ابزارهای متنوعی از تحلیل تکنیکال در بورس را استفاده میکنند.
مزایای تحلیل تکنیکال در بورس
توانایی شناسایی علائم تغییر روند قیمت در بازار، یکی از مولفههای اصلی هر استراتژی معاملاتی است. همه معاملهگران باید یک روش برای تعیین بهترین نقاط ورود و خروج داشته باشند که استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال روش بسیار محبوبی برای انجام این کار است.
در حقیقت، از ابزارهای تحلیل تکنیکال به طور معمول و مداوم استفاده میشود، به طوری که بسیاری معتقدند که تحلیلگران تکنیکال قوانین معاملاتی ایجاد کردهاند، که هرچه تعداد بیشتری از معاملهگران از همان شاخصها برای یافتن محدوده حمایت و مقاومت استفاده کنند، خریداران و فروشندگان بیشتری در همان محدوده (برای خرید و یا فروش) اجماع خواهند کرد، و در نهایت الگوها به ناچار تکرار میشوند.
معایب تحلیل تکنیکال در بورس
همیشه عنصری از رفتار در بازار وجود خواهد داشت که قابل پیش بینی نیست. هیچ تضمین قطعی برای ۱۰۰ درصد دقیق بودن تحلیل (تکنیکال یا بنیادی) وجود ندارد. اگرچه الگوی قیمتهای پیشین به ما بینشی از مسیر قیمت احتمالی سهام در آینده میدهد، اما این بینش تضمینی برای موفقیت نیست.
معاملهگران برای دستیابی به بالاترین سطح اطمینان ممکن، باید از طیف وسیعی از شاخصها و ابزارهای تجزیه و تحلیل استفاده کنند و برای محافظت در برابر حرکات نامطلوب، یک استراتژی مدیریت ریسک داشته باشند.
سخن پایانی
به صورت کلی استفاده از تجزیه و تحلیل تکنیکال یا استفاده از نمودارها برای شناسایی سیگنالهای معاملاتی و الگوهای قیمت، ممکن است در ابتدا طاقت فرسا یا مبهم به نظر برسد.
مبتدیان باید بدانند که چرا تجزیه و تحلیل تکنیکال به عنوان دریچهای برای روانشناسی بازار و شناسایی فرصتهای سودآور عمل میکند.
به عنوان یک سرمایهگذار مهم است که روی یک رویکرد معاملاتی خاص متمرکز شوید و یک استراتژی منظم تدوین کنید و به آن پایبند بمانید و در عین حال بستر معاملاتی مناسب با ابزار مناسب مورد نیاز را انتخاب کنید.
بسیاری از سرمایهگذاران از ترکیب تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده میکنند، چرا که این دو تحلیل میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
به یاد داشته باشید که شناسایی سود پایدار در بورس ملزم به یادگیری و به کار بردن استراتژیهای معاملاتی بهینه است. بسیاری از افراد در کشورهای توسعه یافته، سرمایهگذاری غیرمستقیم را انتخاب میکنند؛ چرا که دانش تخصصی و زمان کافی برای تحلیل و تصمیمگیری ندارند.
پیشنهاد میشود در ابتدای ورود به سرمایهگذاری در بورس، بیش از 80 درصد سرمایه خود را به صورت غیرمستقیم وارد بازار کنید و با 20 درصد مابقی، معامله کنید و به تدریج که حرفهای میشوید این نسبت را تغییر دهید.
مدیریت ثروت مانو، سامانهای است که به مشتریانش کمک میکند بدون نیاز به کسب دانش تخصصی و صرف زمان، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، به صورت غیرمستقیم، بهترین فرصتهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند.
کدام روش برای تحلیل بهتر است؟
بورس اوراق بهادار یکی از بخش های اصلی بازار سرمایه به شمار می آید که مهم ترین کار آن جذب سرمایه و اختصاص دادن آن ها به واحدهای مختلف است. سرمایه گذاران و تریدرها هم نقش مهمی در بازار بورس دارند. آن ها با گذاشتن سرمایه شان در این حوزه، نقدینگی این بازار را بالا می برند. اما آن ها برای حفظ و رشد سرمایه شان باید برای فعالیت در این حوزه از تحلیل تکنیکال یا بنیادین کمک بگیرند.
اما هر کدام از این روش ها چه خصوصیت هایی دارند؟ آن ها باید کدام روش تحلیلی را انتخاب کنند تا به موفقیت برسند؟ کدام روش تحلیلی بهتر جواب می دهد؟
با این مقاله همراه باشید تا پاسخ سؤالات این چنینی تان را دریافت کنید.
فهرست محتوای مقاله
- بورس کجاست؟
- تحلیل تکنیکال چیست؟
- تحلیل بنیادین چیست؟
- مزیت های تحلیل تکنیکال در برابر بنیادی چیست؟
- جمع بندی کدام روش برای تحلیل بهتر است؟
بورس کجاست؟
آن بازاری مجازی برای معامله ی دارایی های مالی مختلف از جمله سهام است. بورس، سرمایه های پراکنده در جامعه را جمع کرده و این چنین به نقدینگی این بازار و اقتصاد کمک زیادی می کند.
شرکت های زیادی در این جا فعالیت می کنند. این شرکت ها مقداری از سهم های شرکتشان را می فروشند تا بتوانند هزینه های مالی شان را تأمین کنند.
کسانی که سهام این شرکت ها را می خرند دیگر سهامدار و شریک آن شرکت به حساب می آیند و بالطبع تا زمانی که آن سهم ها را دارند در سود و زیانشان نیز شریک هستند.
پس هر سرمایه گذار یا معامله گری لازم است که قبل از ورود به این بازار، آموزش های لازم را ببیند. یکی از این آموزش ها مبحث تحلیل ها است.
تحلیل ها می توانند در خرید و فروش و انتخاب سهم به شما کمک زیادی کنند. در واقع با استفاده از آن ها می توانید آینده را تخمین بزنید و با توجه به میزان دقت تحلیلتان از نتیجه ی آن بهره ببرید.
بورس جای ترسناکی نیست اما واقعیت این است که ریسک بالایی دارد و افراد زیادی تمام سرمایه شان را از دست داده اند.
پس با تحلیل ها است که می توانید کم تر ضرر کنید و دارایی تان را بیش تر افزایش دهید. پس حتما یادگیری آن ها را جدی بگیرید تا در این بازار گرفتار شکست نشوید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
در این روش، تحلیگر با نمودار قیمتی و اطلاعات تابلوی معاملاتی سر و کار دارد. او از ابزارهای مختلف تحلیلی برای بررسی نمودارهای قیمتی سهام استفاده می کند.
این ابزارهای مختلف سبب می شوند که بالاخره هر فردی ابزار تحلیلی مورد نظرش را بتواند، انتخاب کند؛ چون تنوع بالا است.
مثلا تریدری که تازه وارد است، می تواند فقط با باند بولینگر، سودهای خوبی به دست آورد ولی مطمئنا تریدرهای حرفه ای از ابزارهای حرفه ای تری هم استفاده می کنند.
در واقع معامله گران حرفه ای خاص تر عمل کنند و این چنین سودهای هنگفت تری به دست می آورند؛ مثلا ممکن است آن ها از ابزارهای ترکیبی استفاده کنند.
پس تنوع بالای ابزار روش تکنیکال یکی از مواردی است که باعث شده بیش تر افراد از آن استفاده کنند.
البته استفاده ی بیش از حد از ابزارهای مختلف و از این شاخه به آن شاخه پریدن از معایب استفاده از تحلیل تکنیکال است.
در واقع بعضی چارتیست ها اصلا به خاطر وجود ابزار مختلف تحلیل تکنیکال سردرگم می شوند و گاها احساس خطر می کنند که نکند اطلاعاتشان کم باشد چون با همه ی ابزار آشنایی ندارند.
ضمن این که مثلا برای خرید عرضه های اولیه که هنوز نمودار قیمتی ندارند این روش کاربردی ندارد؛ چون نموداری نیست که چارتیست بخواهد تحلیل کند.
تحلیل بنیادین چیست؟
در این روش سرمایه گذار یا تریدر باید جوانب مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … تأثیرگذار بر بورس اوراق بهادار را مورد بررسی قرار دهد.
علاوه بر این ها لازم است صورت حساب های مالی به شکل کامل مورد بررسی قرار گیرند.
چنین بررسی هایی مسلما سبب خرید سهام بنیادین و قابل رشد در بلند مدت و فروش های سودآور می شوند.
ولی در عین حال استفاده از این روش، نیاز به دانش زیادی دارد؛ چون باید ترازنامه ی شرکت ها و اخبار مختلف تأثیرگذار بر بازار مورد بررسی قرار گیرند.
ضمن این که این تحلیل، بسیار زمان بر است و بررسی هر شرکتی کلی با این روش، طول می کشد. هم چنین یادگیری تحلیل بنیادین به طور کامل هم زمان بر و هم کمی دشوار است.
مثلا کسانی که حسابدار هستند یک گام جلوترند و راحت تر می توانند این روش را یاد بگیرند؛ چون در ابتدا چیزی که در این جا مهم به شمار می آید بررسی حساب های مالی شرکت ها است.
مزیت های تحلیل تکنیکال در برابر بنیادی چیست؟
می توان از روش تکنیکال در همه ی بازارهای مالی استفاده کرد. این موضوع یکی از بزرگ ترین مزیت های آن است.
در تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع برای معاملات گوناگون در بازه های زمانی مختلف وجود دارد. در حقیقت چارتیست ها خیلی راحت می توانند هر بازاری که می خواهند را مورد بررسی قرار دهند.
این در حالی است که غالبا فاندامنتالیست ها چون باید صورت های مالی و اطلاعات گوناگون را مورد بررسی قرار دهند چندان قادر نیستند از آن بازاری که هستند دورتر شوند.
مثلا یک چارتیست قادر است هر زمانی که می خواهد در بورس از صنعتی که در آن فعالیت می کند به صنعت دیگر برود.
اما یک فاندامنتالیست در ابتدا لازم است بررسی های زیادی را انجام دهد و بعد صنعتی که در آن خرید و فروش می کند را عوض نماید.
یکی دیگر از مزیت های روش تکنیکال این است که در بازه های زمانی گوناگون روزانه، هفتگی ماهانه و سالانه کاربرد دارد.
یعنی دیگر این به تریدر بر می گردد که مطابق با سبک و استراتژی معاملاتی اش در چه بازه ی زمانی ای از روش تکنیکال استفاده کند.
ولی روش بنیادین غالبا به درد افرادی می خورد که دید بلند مدت تری دارند و برای سوددهی بسیار صبور هستند.
مثلا فردی با روش بنیادین، سهام شرکتی را انتخاب کند که بعد از چندین سال آینده ی خوب و رشد بسیاری می کند.
جمع بندی کدام روش برای تحلیل بهتر است؟
دانستید که انتخاب تحلیل بنیادین یا تکنیکال در ابتدا به دوره ی زمانی سرمایه گذاری، هدف ها و شرایط خاص هر شخص بر می گردد.
ولی در کل کسانی که می خواند به یک معامله گر حرفه ای تبدیل شوند معمولا هر دو تحلیل را یاد می گیرند.
آن ها تا جایی که امکان داشته باشد از هر دو روش برای بررسی بازار مورد نظرشان استفاده می کنند.
البته کسانی که اهل نوسان گیری هستند و بازه ی زمانی معاملاتشان، کوتاه مدت است اصلا صرفشان نمی کند که از تحلیل بنیادین استفاده کنند.
نوسان گیرها بهتر است فقط از روش تکنیکال استفاده نمایند؛ چون اگر بخواهند صورت های مالی و موارد بسیار دیگر را هم بررسی کنند دیگر فرصت های خوب نوسان گیری را از دست می دهند.
در حقیقت نوسان گیرها باید به قدری بر تابلوخوانی و روش تکنیکال مسلط باشند که بتوانند مثلا در یک تا چند روز، معاملات پی در پی سودآوری داشته باشند.
در زمینه ی آموزش این تحلیل ها می توانید به شرکت آکادمی طهرانی مراجعه نموده و آموزش های لازم را به روش های مختلفی که داده می شود، پشت سر بگذرانید.
روش انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس: 3 عامل موثر
انتخاب سهم خوب برای خرید از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازار بورس است. در انتخاب یک سهم عوامل زیادی نقش دارند. قبل از انتخاب یک سهم شما باید شرکت ها و صنایع موفق را بشناسید. عوامل کیفی و کمی در انتخاب سهم موثرهستند. از سوی دیگر رفتار بازار غیرقابل پیش بینی است و تغییرات ناگهانی آن بر سود و زیان شما موثر خواهد بود.
در این مقالعه سعی کردیم تا 3 راه برتر انتخاب یک سهم خوب را برای شما معرفی کنیم. آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توان این افراد را در انتخاب سهم خوب بالا میبرد. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد.
نکته مهم 1: بطور خلاصه فلزات به دلیل بالا و پایین شدن زیاد از نظر ما ریسک بیشتری دارند. بانکی ها در میان مدت و طولانی مدت مناسب ند. سرمایه گذاری ها را باید بشناسید و خرید کنید. دارویی، غذایی و حمل و نقل ها معمولا بطور یکنواخت بالا می روند و کم ریسک ترند. پیمانکاری، کاشی و ساختمانی و سایر صنایع را نیز کاملا باید شناخت داشته باشید و به قیمت های بازار توجه کنید. خودرو و پتروشیمی و پالایشی ها را به عنوان سهم های برتر معرفی می کنیم. (اینها فقط نظر شخصی من هستند)
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نکته مهم 2: این 3 سهم را هیچ گاه نخرید: اول سهمی که حمایت مهمش را از دست داده باشد و حقوقی حمایتی از آن نکرده است. دوم سهمی که نزدیک به مقاومت مهم قرار دارد یعنی نزدیک سقف کانال خودش. سوم سهمی که روند ضرردهی ادامه دار دارد. برای بررسی ضررده بودن شرکت ها نام آنها را در سایت کدال سرچ کنید و اطلاعیه ها را مشاهده نمایید.
نکته مهم 3: بطور کلی خرید سهام هایی که به تازگی عرضه اولیه شده اند به علت اینکه هنوز به ارزش ذاتی شان نزدیک نشده اند بسیار فکر خوب و کم ریسکی می باشد. اما تقریبا همه این سهام اولیه بعد از چند هفته از عرضه اولیه یک اصلاح کوچک تا متوسط دارند. بهترین زمان برای خرید آنها دقیقا بعد از اتمام آن اصلاح می باشد. (نمودار سهامی مثل صبا یا شگویا)
3 روش کلی برای انتخاب بهترین سهم وجود دارد:
1-تحلیل بنیادی (Fundamental)
در تحلیل بنیادی تحلیلگر به دنبال ارزش ذاتی سهم است. ارزش ذاتی یا واقعی با ارزش بازاری و قیمت روز سهم فرق دارد. در تحلیل بنیادی 3 قدم اصلی وجود دارد که به وسیله آن میتوان ارزش واقعی یک سهم را شناخت.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
اقتصاد کلان (بخصوص تورم و قیمت ارز)
بازار بورس و به طبع وضعیت یک صنعت یا شرکت متاثر از سیاست ها، حوادث اجتماعی و وضعیت اقتصادی است. در تحلیل بنیادی ابتدا تغییرات اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد . تغییرات اقتصادی را با شاخصه هایی همچون نرخ تورم، تولیدات، نرخ بهره، ارز، رشد اقتصادی ، بیکاری، سیاست های پولی و مالی و صادرات و واردات میسنجند. تحلیل گر با بررسی هر یکی از این مولفه ها وضعیت یک صنعت و یا شرکت را می سنجد و به دنبال آن دورنمایی از آینده شرکت را کسب میکند.
برای داشتن یک سبد سهام خوب و قوی باید دائم خبرهای داخلی و خارجی را دنبال کرد تا بتوان تحولات در بازار سرمایه را پیش بینی کرد. اما به این نکته توجه کنید که اخبار را از خبرگزاری های رسمی دنبال کنید و تحت تاثیر بازی گردانان بازار بورس نباشید.
به این نکته باید توجه کرد که اقتصادجهان نیز بر اقتصاد کلان موثر است. حوادث و اخبارجهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم در ارزش یک شرکت تاثیر میگذارد. یک نمونه ساده تاثیر بازارهای مختلف بر یکدیگر، بازار فلزات است. اگر مشاهده کردید ارزش فلزات رنگین در بازارهای جهانی در حال کاهش است، باید منتظر تأثیر آن بر قیمت فلزات رنگین داخل کشور هم باشید یا اگر بر فرض به دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت.
شناخت صنعت
برای شناخت یک صنعت باید به دنبال موارد زیر باشید:
- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات صنعت
- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونهای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند.
- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت
- دخالت محدود ارگانهای تصمیم گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها و استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر
- ورود سخت رقبا به حوزه خدمات صنعت
تحلیلگر بازار سهام پس از انتخاب صنعت مورد نظرش باید یک شرکت را از میان شرکت های موجود در آن صنعت انتخاب نماید. فاکتورهای زیر در انتخاب شرکت کمک کننده خواهند بود:
- چگونگی وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت مورد نظر
- میزان سود نقدی هر سهم
- تداوم روند سودآوری (در واقع سودآوری شرکت باید یک فرآیند مداوم و مستمر باشد، نه مقطعی)
- توجه به نسبت قیمت به درآمدسهم( P/E ) این نسبت نشان میدهد آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزشمند است؟
- قابلیت نقدشوندگی سهام یعنی هر زمان که دارنده سهم بخواهد سهامش را بفروشد به راحتی بتواند، این کار را انجام دهد. قدرت نقدشوندگی سهم یک شرکت را میتوان با دفعات خرید و فروش روزانه آن سنجید.
از دیگر عوامل موثر در انتخاب شرکت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سهم بازار شرکت از صنعت
- کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی
- مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات
- موفقیتهای قبلی
- نوآوری
- ابتکارات و جدیت و تلاش آنها
- کارایی مدیریت در اداره داراییها
- تولید و عملیات، فروش محصولات
- به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید
- نسبتهای سود آوری
- بدهی
زمانی که در تحلیل بنیادی به شناخت شرکت پرداخته میشود رویکردی از بالا به پایین به بازار دارد که این مسئله در موفقیت و منتطق گرایی مالی موثر است. طبق این تحلیل شما میتوانید برنامه ریزی بلندمدت و میان مدت موفقی داشته باشید.
در خرید سهم به روش تحلیل بنیادی به این نکته توجه کنید که اگر ارزش ذاتی یک شرکت از قیمت روز بالاتر باشد یعنی سهم امکان رشد را دارد و میتواند سهم خوبی برای خرید باشد.قیمت کمتر ارزش ذاتی نشان از افت قیمت دارد و قیمت برابر نشان از قیمت منصفانه است و سودی به دنبال نخواهد داشت.
سرمایه گذاری ارزشی
در استراتژی سرمایه گذاری ارزشی سرمایه گذار به دنبال سهم هایی با شرایط بنیادی قوی است که ارزش گذاری واقعی نشده اند و پتانسیل افزایش قیمت سهم را دارد. در این استراتژی به قیمت های روز توجهی نمیشود بلکه با دید بلند مدت سرمایه گذاری صورت میپذیرد. سرمایه گذار ارزشی شرکتهایی را جستجو میکند که در بازار به درستی ارزش گذاری نشده اند، وقتی که بازار اشتباه خود در ارزش گذاری را تصحیح میکند پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند.
2-روش تکنیکال (Technical)
پس از تحلیل بنیادی و شناخت صنعت یا شرکت های برتر تحلیل گر به دنبال تحلیل تغییرات رفتار و قیمت سهام ها خواهد رفت و در واقع به دنبال الگوهای بازار است. تکنیکالیست ها فقط با جریان قیمت ها تحلیل میکنن و با بررسی روند قیمتی در چارت ها به نتایج دلخواه میرسند. استراتژی معاملهگر (یا سهامدار) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها میتواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.
عرضه و تقاضا یکی از عوامل موثر بر تحلیل تکنیکال است در تحلیل تکنیکال هرچه تقاضا بیشتر باشد یعنی قدرت خریداران بیشتر و سهم با رشد روبرو خواهد شد، از سوی دیگر هرچه عرضه بالاتر باشد یعنی قدرت فروشنده بیشتر و در نهایت سهم افت خواهد کرد.
در تحلیل تکنیکال تحلیلگر به دنبال افزایش یا کاهش قیمت نیست بلکه جهت حرکت بازار را پیش بینی میکند و فقط به دنبال یافتن روندها، شکستهای قیمت، نقاط حمایت و مقاومت است تا بتواند براساس آن، استراتژی معاملاتی خود را بچیند. ابزارهای معامله گری که با روش تحلیل تکنیکال سهام را برای خرید انتخاب میکند، فقط نمودار قیمت و حجم معاملات است تا ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند و تصمیم بگیرد که با چه استراتژی پیش رود. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکتها را به عنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمتها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.
3-روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)
منطق بازار اقتصادی به این موضوع تاکید میکند تمام دارایی خود را در یک بخش سرمایه گذاری نکنید. در واقع ریسک و خطر یک سهم بیشتر از ترکیب چند سهم است. پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه داراییها تا حدودی به صفر نزدیک است. با تشکیل پرتفوی، تلاش ها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد. به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانی که بازده یکی کاهش پیدا می کند بازده دیگری افزایش یابد.
تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام، ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها، بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی) و ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام چهار بخش مهمی است که در این آنالیز بررسی میشود. در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta) محاسبه میشود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.
مهمترین فاکتورهای انتخاب بهترین سهام برای خرید
- بررسی سابقه تاریخی سهم در صورت های مالی
- بررسی فاکتورهای بنیادی موثر بر سودآوری اتی شرکت
- بررسی فاکتورهای موثر بر روند معاملات سهم روی تابلو همچون حجم معاملات، تعداد معاملات، جریان خرید حقیقی و حقوقی و…در این رابطه ابزار فیلترنویسی
- بررسی روند تاریخی قیمت سهم از طریق چارتهای تکنیکال
- رعایت تنوع کافی در انتخاب سهام برای سبد سرمایه گذاری
- توجه به نقدشوندگی سهام
مهمترین مهارت برای داشتن سرمایه گذاری موفق مهارت معامله گری و مدیریت سبدسهام است. بازاربورس بازاری پرنوسان است. هرچه مهارت معامله گری شما بالاتر باشد، ضرر کمتری متحمل خواهید شد. در بازار بورس تمام اتفاقات در اثر تصمیمها و انتخابهای شما اتفاق میافتد و شما میتوانید سود های بی نهایت و ضرر های سنگینی را تجربه کنید و همگی این موارد به مهارتهای فردی و کنترل درونی شما بستگی دارد.
دیدگاه شما