مزایای پایبندی به استراتژی


چرا باید حتما ژورنال معاملاتی داشته باشیم؟ | کالج تی بورس

اصول، استراتژی ها و کاربرد روانشناسی در کسب و کار

روانشناسی، علمی کاربردی و کارآمد در تمامی حوزه‌ها و زمینه‌های کار و زندگی انسانی است. این علم می‌توان جزء به جزء زندگی بشر را متحول کند. از روحیات و کارآیی شخصی افراد گرفته تا روابط اجتماعی مختلف آن‌ها. از علم روانشناسی در ورزش، سیاست، تدریس و آموزش و … کمک می‌گیرند تا بتوانند تاثیر تمرین‌ها و تلاش‌های مربیان و مدیران و دست‌اندرکاران را بیشتر کرده و کسب موفقیت را ساده‌تر کنند. یکی از حوزه‌هایی که روانشناسی در آن نقش مفیدی ایفا می‌کند، کسب و کار است. هرچند روانشناسی کسب و کار علمی کمتر شناخته شده است، اما نمی‌توان این ناآشنا بودن را دلیل بر بی‌اثر بودنش دانست. در ادامه قصد داریم درباره روانشناسی در کسب و کار و اصول و کاربرد آن در انواع کسب و کارهای کوچک و بزرگ بیشتر گفتگو کنیم.

روانشناسی کسب و کار چیست؟

روانشناسی کسب و کار علمی کاربردی و مفید است که امروزه نقش بسیار مهمی در مدیریت بهینه انواع کسب و کارها و پیشرفت آن‌ها بازی می‌کند. به‌کمک علم روانشناسی در کسب و کار می‌توان به شناخت کاملی از کارمندان، کارفرماها یا مشتریان، شرکا و رقبا دست یافت و با این شناخت، مدیریت موثرتر و هدفمند‌تری را در هر قسمت پیاده نمود. این شاخه از روانشناسی که آن را روانشناسی صنعتی سازمانی نیز می‌نامند، از سال ۱۹۹۶ توسط انجمن روانشناسی آمریکا به رسمیت شناخته شد. روانشناسی سازمانی، محیط کار را در سطح گروهی و فردی مورد مطالعه رفتارشناسی قرار داده و راه حل هایی برای بهبود سلامت سازمان و کارکنان آن ارائه میدهد. این راه‌کارها می‌تواند به افزایش تعامل بین کارکنان و مدیران، انگیزه کارکنان، راندمان عملکرد مدیران و … کمک کند. روانشناسان سازمانی، علاوه‌بر تسلط بر علم روانشناسی، آگاهی خوبی به علم اقتصاد دارند و با ارائه شیوه‌های مختلف به رونق کسب و کارها کمک می‌کنند. روانشناسی در کسب و کار، بر باور و ناخودآگاه افراد تاثیر گذاشته و از این طریق به نتایج مطلوب می‌رسد.

کاربردهای روانشناسی در کسب و کار

در توضیحات ارائه شده درمورد روانشناسی کسب و کار، به جزئیاتی از کاربرد این علم در مشاغل و سازمان‌ها اشاره کردیم. اما کارآیی متنوع و موثر این علم در پیشرفت و توسعه مشاغل باعث شده است که امروز به یک ضرورت برای پیشرفت کسب و کارها تبدیل شود. برخی از مهمترین کاربردهای علم روانشناسی در کسب و کار عبارتند از:

کاربرد روانشناسی در بازاریابی

روانشناسی کسب و کار در بازاریابی شیوه‌های مخصوصی جهت درک رفتار مصرف‌کننده‌گان دارد. شناخت این رفتارها در مفید به فایده بودن کمپین‌های تبلیغاتی تاثیر بسیاری دارد و پیام‌های انگیزشی موثری را ارائه می‌کند.

کاربرد روانشناسی در جذب استعدادها و مدیریت

روانشناسی در کسب و کار، به مدیران کمک می‌کند تا به کمک متخصصان این علم بهترین متقاضیان کار را از منظر استعداد و انگیزه ، براساس علوم رفتاری شناسایی کرده و به‌کار گیرند. همچنین این متخصصان به مدیران اصول رفتاری و عملکردی برای بهبود انگیزه کار در کارکنان را آموزش می دهند.

کاربرد روانشناسی در رهبری اجرایی

مدیران سازمان می‌توانند براساس اصول علمی روانشناسی کسب و کار، از هوش تجاری افراد در راستای فرآیندهای‌ نوآورانانه بهره‌وری و استفاده کنند.

کاربرد روانشناسی در مدیریت تغییر

علوم روانشناسی در کسب و کار، مشکلات و چالش‌های موجود در فرآیندهای اصلاح و تغییر را شناسایی کرده و راه‌های برون‌رفت از این چالش‌ها را ارائه می‌کنند.

کاربرد روانشناسی در فرهنگ سازمانی

روانشناسی در کسب و کار، به مدیران سازمان کمک می‌کند تا فرهنگ درون سازمانی خود را تعریف کنند. فرهنگی که شامل تعاملات و اصول رفتاری بین افراد سازمان و کارفرما و مشتری می‌شود. ضمن اینکه روانشناسی به پیاده‌سازی هرچه بهتر و دقیق‌تر این فرهنگ نیز کمک می‌کند.

کاربرد روانشناسی در ارتقاء فروش

روانشناسی در کسب و کار می‌تواند تاثیر مستقیم بر بهبود فروش کسب و کارها داشته باشد. به‌این ترتیب که، با بررسی بازارهای هدف و رفتارشناسی کاربران و مشتریان می‌توان محصولی پرفروش‌تر را عرضه نمود. روانشناسی در کسب و کار، می‌تواند به انتخاب بهترین فرم طراحی محصول، نحوه معرفی آن، شعار انتخابی در عرضه و …. با توجه به روحیات مشتریان در بازارهای هدف کمک کند.

البته باید درنظر گرفت که دست یافتن به این اهداف تنها زمانی حاصل خواهد شد که علم روانسناسی کسب و کار، مطابق با اصول و قواعد خود و توسط متخصص و دانش‌آموخته این علم در سازمان پیاده شود.

اصول روانشناسی در استراتژی‌های کسب و کار

اصول روانشناسی کسب و کار در استراتژی‌های مختلف کاری سازمان، گستره وسیعی را دربر می‌گیرند. درواقع هر استراتژی، اصول مربط با خود را می‌طلبد و در هر نقشه راهی که به سمت هدف سازمان ترسیم می‌شود، نیاز به اصول روانشناسی مخصوص آن نقشه داریم. اما به‌طور کلی می توان استراتژی‌های روانشناسی در کسب و کار را به شرح زیر خلاصه نمود:

روانشناسی در استراتژی قیمت‌گذاری

شاید رعایت اصول روانشناسی در قیمت‌گذاری را بتوان مهم‌ترین بخش در اجرایی‌کردن این قسمت از استراتژی‌های کسب و کار دانست. قیمت‌گذاری یکی از اصلی‌ترین موضوعات در موفقیت هر کسب و کاری است و روانشناسی به اجرای درست این قسمت کمک شایانی می‌کند. روانشناسی در این بخش، با بررسی عملکرد مشتریان در بازار هدف و رفتارشناسی دریافت کنندگان خدمات، درمی‌یابد که قیمت‌گذاری بر چه اساس و قواعدی می‌تواند بر آن‌ها بیشترین تاثیر را گذاشته و خرید از شما را نهایی کنند.

روانشناسی در استراتژی رنگ‌ها در کسب و کار

رنگ‌ها، نقش بسیار زیادی در بازاریابی و فروش برعهده دارند. درواقع، رنگ‌ها از اصلی‌ترین و مهم‌ترین اجزای روانشناسی در تمامی حوزه‌ها محسوب می‌شوند. منظور از استراتژی رنگ در کسب و کار، انتخاب رنگ برای سازمان شما است. این رنگ در لوگو، پوسترهای تبلیغاتی، بسته‌بندی‌های محصولات، طراحی سایت، فروشگاه و دفتر کار، حتی لباس فرم احتمالی کارکنان نقش خود را ایفا کرده و دیده می‌شود. طوری که به بخشی از برند شما تبدیل خواهد شد. بنابراین در انتخاب این رنگ یا رنگ‌ها باید بسیار اصپوی و حرفه‌ای عملکرد. روانشناسی در کسب و کار می‌تواند بهترین راهنما در انتخاب درست شما باشد.

روانشناسی در استراتژی انتخاب تم کسب و کار و برند

هر کسب و کار و برندی، برای خود یک تم تعریف شده دارد. انتخاب این تم بخشی از استراتژی‌های کسب و کار است. این تم شامل یک طراحی یکنواخت در بسته‌بندی محصول، فروشگاه، وبسایت، ساختمان شرکت و حتی خود محصولات می‌شود. درواقع تم منحصر و اختصاصی برند یا سازمان،‌ مانند یک سبک و سیاق انحصاری در تمامی بخش‌ها دیده می‌شود. انتخاب این تم تاثیر زیادی در شناخت محصولات و خدمات برند و ثبت آن‌ها در ذهن مشتریان دارد. ضمن اینکه بر ترغیب آن‌ها به استفاده از محصولات یا خدمات برند کمک کرده و برند را قابل اعتماد‌تر، معتبرتر و حرفه‌ای‌تر نشان می‌دهد.

روانشناسی در استراتژی تمایز

تمایز یکی از استراتژی‌های بسیار مهم کسب و کار است که می‌تواند موفقیت یک برند و سازمان را تضمین کند. معمولا مدیران سازمان، وجه تمایز مشخصی را برای محصول یا خدمات خود درنظر می‌گیرند که در بین مصرف‌کنندگان و کاربران به آن خصوصیت معروف می‌شود. سپس تمرکز خود را در پروسه تولید و تبلیغات بر وجه تمایزِ درنظر گرفته شده قرار می‌دهند. روانشناسی در انتخاب این وجه تمایز و چگونگی اجرا و اثبات آن در بازار تاثیر بسزایی دارد.

روانشناسی در استراتژی جلب اعتماد مشتری

روانشناسی در کسب و کار کمک می‌کند تا شما بتوانید رهگذرهای بازدید کننده برندتان را به مشتری‌های ثابت خود تبدیل کنید. این رهگذرها می‌توانند در فضای مجازی یا واقعی به بازدید از برند شما پردازند و زمانی که استراتژی‌های مختلف کسب و کارتان را براساس علم روانشناسی سازمانی پیش برده باشید، این افراد به برند اعتماد کرده و محصول یا خدمات آن را انتخاب می‌کنند.

مواردی که ذکر شد را می‌توان مهمترین نقش‌ها و کارکردهای روانشناسی سازمانی در استراتژی‌های مختلف کسب و کار دانست. البته که این علم به تناسب تنوع استراتژی‌های کسب و کار، گسترده شده و کاربرد دارد.

مزایای استفاده از علم روانشناسی کسب و کار

به‌طور کلی روانشناسی در کسب و کار به شما کمک می‌کند تا بتوانید از یک برند نه‌چندان شناخته شده یا شاید نامحبوب، به برندی کاملا آشما و پرطرفدار تبدیل شوید. روانشناسی کسب و کار برای سازمان مشتری‌های وفادار و همیشگی فراهم می کند و افزایش راندمان و بازده را به‌همراه دارد. از مهمترین مزایای بهره‌مندی از روانشناسی در بخش‌های مختلف سازمان می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

افزایش بهره‌وری کارکنان

روانشناس سازمانی با استفاده از اصول و قواعد علم خود، می‌تواند چالش‌ها و مشکلات نیروی کار را شناسایی کرده و به او در رفع آن‌ها کمک کند. این امر منجر به بهبود روحیه کارکنان و افزایش راندمان کاری آن‌ها خواهد شد.

برنامه‌های آموزشی

اصول روانشناسی در کسب و کار به مدیران اجازه می‌دهد تا نیازهای کارمندان به آموزش را شناسایی کرده و براساس این نیازها دوره‌ها و کلاس‌های لازم و ضروری را در دستور کار قرار دهند. برنامه‌هایی که به ارتقاء سطح عملکرد کارکنان کمک شایانی خواهد کرد.

توسعه‌ مهارت‌های حرفه‌ای کارکنان

روانشناس سازمانی، با مطالعه محیطی و دقیق بر عملکرد کارکنان و توانایی‌ها و قابلیت‌های آن‌ها می‌تواند استعدادشان را شناسایی کرده و با برنامه‌ریزی هدفمند، اقدام به توسعه مهارت‌های نیروی انسانی در راستای توانایی‌ها و استعدادهای آن‌ها می‌کند.

ارائه‌ رهبری انگیزشی

بخش عمده‌ای از علم روانشناسی در تمامی حوزه‌ها و بخش‌ها، به بهبود انگیزه افراد اختصاص می‌یابد. در حوزه کسب و کار نیز، این علم به رهبران و مدیران سازمان کمک می‌کند تا انگیزه لازم را در تمانی بخش‌ها و اجزاء سازمان ایجاد کرده و نیروی کار را به حرکت به سمت هدف‌های سازمان ترغیب نمایند. اینکه این انگیزه چگونه ایجاد شود و بهبود یابد، روش‌ها و اصول مخصوص به خود را در علم روانشناسی کسب و کار دارد.

ارزیابی کارکنان

بخشی از اهداف روانشناسی در کسب و کار، ارزیابی عملکرد نیروی انسانی است. این ارزیابی براساس اصول رفتارشناسی و شخصیت‌شناسی در علم روانشناسی انجام می‌شود و مشخص می‌کند که نیروی کار تا چه حد برای سازمان مفید واقع شده است یا اینکه در چه بخش‌هایی می‌تواند مفیدتر باشد. این ارزیابی در استراتژی پاداش و بازخواست کارکنان بسیار کمک خواهد کرد.

بهبود ساختار سازمانی برای دستیابی به اهداف تجاری

روانشناسی در کسب و کار کمک می‌کند تا افراد، اعم از مدیران و کارکنان در جایگاه درست و دقیق خود قرار گیرند و چیدمان ساختار سازمان براساس نظم و برنامه صورت گیرد. این ساختار منظم، افزایش نظم کاری و پایبندی به قواعد و قوانین سازمان را به دنبال خواهد داشت که دستیابی به اهداف مجموعه را ساده تر خواهد کرد.

افزایش رفاه کارکنان در محل کار

علم روانشناسی در محل کار، نیازها و ملزومات تامین رفاه کارکنان را براساس عملکرد و رفتار آنان خواهد شناخت. این شناخت به برطرف نمودن این نیازها و بالابردن سطح رضایتمندی نیروی انسانی کمک شایانی می‌کند. ضمن اینکه علاقمندی‌های نیروی کار نیز تشخصی داده شده و با ارائه این علاقمندی‌ها در نظام پاداش و تقدیر، انگیزه نیرو بالاتر خواهد رفت.

آنچه در این بخش مطرح شد، تنها مزایای استفاده و بهره‌مندی از روانشناسی کسب و کار در اجرای بهینه اصول و قواعد درون سازمانی است. نباید مزایای استفاده از این علم را در بهبود عملکرد برون سازمانی (افزایش فروش، بهبود رابطه با مشتری، گسترش بازارهای هدف و پیروزی دربرابر رقبا) را نادیده گرفت. روانشناسی در کسب و کار به ما کمک می‌کند تا در تمامی این بخش‌ها بتوانیم هدفمندتر و اصولی‌تر عمل کنیم و با تحلیل بهتر و علمی‌تر بازار، در جذب بازارهای بیشتر و افزایش فروش و ارتقاء بازده سازمان موفق‌تر باشیم.

کلام آخر

باتوجه به آنچه گفته شد، روانشناسی کسب و کار، در دو زمینه می‌تواند در سازمان‌ها و مشاغل کاربرد داشته باشد. درواقع حوزه فعالیت روانشناسی در کسب و کارهای مختلف را باید به دو دسته تقسیم کرد. حوزه درون سازمانی و حوزه برون سازمانی. حوزه درون سازمانی مربوط به ساختار سازمان، عملکرد مدیران و کارکنان، فرهنگ سازمانی، تعاملات داخلی کارکنان و مدیران و افزایش بازده کارکنان اختصاص می‌یابد. به‌این ترتیب که با ایجاد انگیزه، بهبود مهارت‌ها، جذب استعدادها، برگزاری دوره‌های آموزشی و … براساس علوم و فنون روانشناسی سازمانی می‌توان بازده سازمان را بهبود بخشید. حوزه برون سازمانی نیز به مبحث تولید و عرضه محصول و خدمات کسب و کارها می‌پردازد. علم روانشناسی کسب و کار در این حوزه، موثرترین شیوه‌های عرضه، بازاریابی، تبلیغات محیطی، معرفی محصول و خدمات پس از فروش را ارائه می‌کند. به‌این ترتیب در جذب مشتریان وفادار موثر بوده و برند را به یک عنوان قابل اعتماد تبدیل خواهد کرد. درنتیجه، روانشناسی کسب و کار، فواید، مزایا و کاربردهای متعدد و گسترده‌ای را برای تمامی کسب و کارها و مشاغل همراه دارد و موفقیت آن‌ها را تضمین خواهد نمود.

ادغام رو به جلو چیست و چه مزایا و معایبی دارد؟ (با مثال)

ادغام رو به جلو (Forward Integration) نوعی ادغام عمودی است. ادغام رو به جلو فرایندی راهبردی است که شرکت‌ها را قادر می‌سازد که عملکردشان را بهبود بخشند و سودشان را افزایش دهند. هر شرکتی با پیاده‌سازی ادغام رو به جلو، کنترل بیش‌تری بر محصولات خود و نحوه‌ی تحویل آن‌ها به مصرف‌کنندگان خواهد داشت. فهم اجزای اصلی این فرایند می‌تواند کمکتان کند که تعیین کنید آیا این اتخاذ این فرایند برای شرکت شما مفید است یا خیر.

در این مطلب خواهیم گفت که ادغام رو به جلو چیست، چرا کسب‌وکارها از آن استفاده می‌کنند و مزایا و معایب اتخاذ آن کدام‌اند و هم‌چنین نمونه‌هایی را از نحوه‌ی کارکرد آن در عمل ارائه می‌دهیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

ادغام رو به جلو چیست؟

ادغام رو به جلو روشی است که شرکت‌ها از طریق آن بیش‌تر می‌توانند بر توزیع کالاهایشان کنترل داشته‌باشند.

این امر نوعی ادغام عمودی پایین‌دستی (Downstream Vertical Integration) است. شرکت‌ها در ادغام عمودی با تملک یک شرکت موجود یا گسترش عملیات خود برای پوشش یک فاز جدید، مراحل تازه‌ای را در فرایند تولید در دست می‌گیرند. هنگامی که این ادغام در مراحل اولیه‌ی فرایند تولید اِعمال شود، به آن ادغام بالادستی (Upstream Integration) می‌گویند، در حالی که ادغام در مراحل انتهایی تولید، که به مصرف‌کننده‌ی نهایی نزدیک‌تر است، ادغام پایین‌دستی محسوب می‌شود.

ممکن است شرکتی ادغام رو به جلو را برای چندین مرحله از فرایند تولید اِعمال کند، مانند یک شرکت تولیدی که کنترل فروش و توزیع محصول خود را در دست می‌گیرد.

کنترل مراحل بیش‌تر برای شرکت‌ها هم ریسک دارد و هم فایده. شرکت‌ها مسئولیت بیش‌تری را در قبال هزینه‌های تولید بر عهده می‌گیرند، اما تعداد شرکت‌هایی که سود تولید در میانشان تقسیم می‌شود نیز کاهش می‌یابد.

مراحل موجود در فرایند تولید

ادغام رو به جلو - مراحل موجود در فرایند تولید

دانستن مراحل موجود در فرایند تولید برای درک ادغام رو به جلو ضروری است. برای کسب سود از تولید، ۵ مرحله‌ی درآمدزایی وجود دارد و شرکت‌ها هریک از این مراحل را از ۱ تا ۵ مدیریت می‌کنند:

۱. مواد اولیه (Raw material)

شرکت‌ها در این مرحله مواد اولیه‌ی موردنیاز را برای ساخت یک محصول تهیه می‌کنند. برای مثال، شرکت چوب‌بُری برای ساخت یک ست تاب‌بازی چوبی، الوار را در یک آسیاب قرار می‌دهد و سپس قطعات چوب موردنیاز را برای ساخت ست می‌سازد.

۲. ساخت (Manufacturing)

در این مرحله مواد خام برای تولید محصول قابل‌فروش با هم ترکیب می‌شوند. سازنده‌ای برای ساخت ست تاب‌بازی قطعات چوب را برش می‌دهد، رنگ می‌کند و به نظم درمی‌آورد؛ سپس آن‌ها را در جعبه بسته‌بندی می‌کند تا ست‌های تاب را تولید کند.

۳. توزیع (Distribution)

شرکت توزیع‌کننده محصول نهایی را از سازنده‌‌ی آن به عرضه‌کنندگان خرده‌فروش منتقل می‌کند. شرکت حمل‌ونقل پالِت‌هایی از بسته‌های ست تاب را از سازنده دریافت می‌کند و آن‌ها را به فروشگاه‌های خرده‌فروشی مختلف تحویل می‌دهد.

۴. خرده فروشی (Retail)

مصرف‌کنندگان می‌توانند محصول نهایی را از یک فروشگاه خرده فروشی بخرند. هر فروشگاهی که محموله‌ای از بسته‌های ست تاب را دریافت می‌کند، می‌تواند آن‌ها را با اضافه‌بها بفروشد، به این معنا که بسته‌ها را بیش از قیمتی که پرداخته‌است، قیمت‌گذاری کند.

۵. خدمات پس از فروش (After-sale services)

تأمین خدمات اضافی، مانند نصب، تعمیر و نگه‌داری و گارانتی، می‌تواند باعث کسب درآمد بیش‌تر از یک محصول شود. فروشگاه خرده‌فروشی‌ای که ست تاب را می‌فروشد، ممکن است پیشنهادی را ارائه دهد و بر مبنای آن، با هزینه‌‌ی بیش‌تر ارزش‌افزوده ایجاد کند، مثل نمایندگی فروشگاهی که این ست را برای مصرف‌کنندگان می‌سازد.

هر شرکتی، در هر مرحله‌ای از فرایند تولید که باشد، می‌تواند با در دست گرفتن کنترل مراحل پایین‌تر طبق این لیست، ادغام رو به جلو را اِعمال کند. برای مثال، یک شرکت خرده‌فروشی که خدمات پس از فروش را ارائه می‌کند یا یک تولیدکننده‌ی مواد که با مواد اولیه‌ی خود شروع به ساخت می‌کند، ادغام رو به جلو را به‌ کار برده‌اند.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

تفاوت بین ادغام بالادستی و پایین‌دستی

ادغام بالادستی و پایین‌دستی روش‌هایی برای شرکت‌ها به منظور در دست گرفتن کنترل قسمت‌هایی از فرایند تولید هستند. شرکت‌ها با ادغام پایین‌دستی مسئولیت مراحل انتهایی تولید را مانند توزیع یا فروش، بر عهده می‌گیرند. ادغام بالادستی زمانی اتفاق می‌افتد که شرکت‌ها کنترل مراحل اولیه را مانند تولید مواد، به عهده می‌گیرند. این ادغام‌ها می‌توانند شرکت‌ها را قادر سازند تا عملکردشان را بهبود بخشند و سوددهی‌شان را افزایش دهند.

شرکت‌ها با پذیرفتن مسئولیت مراحل جدید در فرایند تولید، تعداد شرکایی را که از تقسیم سود بهره‌مند می‌شوند، کاهش می‌دهند؛ هم‌چنین، ادغام به افزایش استقلال شرکت‌ها منجر می‌شود، زیرا در این صورت هنگام شناسایی فرصت‌ها، در صورت نیاز می‌توانند اصلاحاتی را انجام دهند.

ممکن است شرکتی هر دو ادغام بالادستی و پایین‌دستی را بر عهده بگیرد. برای مثال، یک شرکت خرده‌فروشی ممکن است به‌ دنبال گسترش فعالیت خود، از طریق مراحل بالادستی یا پایین‌دستی اقدام کند. ارائه‌ی امتیازات پس از فروش، مانند خدمات نصب یا تعمیر، نوعی ادغام پایین‌دستی است. تملک یک شرکت توزیع برای مدیریت مرحله‌ی توزیع از جانب تولیدکنندگان به‌ سمت فروشگاه‌های خرده‌فروشی شرکت یک ادغام بالادستی است.

دلایل استفاده‌ی کسب‌وکارها از ادغام رو به جلو

در اختیار گرفتن مراحل بیش‌تر به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد که کنترل مضاعفی بر فرایند تولید داشته‌باشند. علاوه بر کاهش تعداد شرکای موردنیاز برای انجام کل فرایند تولید، ادغام رو به جلو راهی برای کاهش هزینه در سازمان و افزایش سود نهایی شرکت‌هاست.

برای نمونه، یک مؤسسه‌ی تولیدی ممکن است شبکه‌ی توزیع و عملیات حمل‌و‌نقل را به دست بگیرد. در این صورت، می‌تواند عملیات خود را آسان‌تر گسترش دهد، زیرا می‌تواند بودجه‌ی بخش توزیع را بدون نیاز به وابستگی به وجود شریک توزیع‌کننده، افزایش دهد. از آن‌جایی که خود مؤسسه اختیار امر توزیع را دارد، نیازی ندارد مبلغ اضافه‌تری را برای کسب سود شرکت توزیع‌کننده پرداخت کند و این کار به سود خالص نهایی بیش‌تری منتهی می‌شود.

مزایا و معایب ادغام رو به جلو

مزایا و معایب ادغام رو به جلو

هنگام تصمیم‌گیری درمورد این‌که آیا ادغام رو به جلو تصمیم درستی برای شرکت شما است یا خیر، مهم است که مزایا و معایب احتمالی آن را درک کنید.

مزایای ادغام رو به جلو

مهم‌ترین دلایل استفاده از ادغام رو به جلو عبارت‌اند از:

  • نهایت صرفه‌جویی: شرکت می‌تواند با کاهش واسطه‌ها بین خود و مشتریانش، هزینه‌هایش را کاهش دهد. در این صورت، امکان افزایش سود خالص برای خود، کاهش قیمت‌ها برای توسعه‌ی فروش، یا هر دو را فراهم می‌آورد و منافع مالی شرکت را بالا می‌برد؛
  • توزیع مستقل: شرکت‌ها با در دست گرفتن کنترل مراحل بیش‌تر در فرایند توزیع، استقلالشان را افزایش می‌دهند. آن‌ها این قدرت را به دست می‌آورند که اقدامات لازم را مطابق با نیازهایشان تنظیم، و روند کلی را پربازده‌تر کنند؛
  • مسدود کردن رقابت: هم‌چنین، شرکت‌ها با کنترل مراحل انتهایی تولید از طریق خرید شرکت‌های دیگر می‌توانند رقابت را کاهش دهند. مالکیت این مراحل شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا به رقبا اجازه‌ی ورود ندهند. این امر یک مزیت محسوب می‌‌شود، زیرا رقبا را مجبور می‌کند تا از منابع برای یافتن فرصت‌های جدید استفاده کنند و خود نیز دست به تولید بزنند؛
  • کاهش بی‌ثباتی: شرکت‌ها در صورت کار با شرکت‌های برون‌سازمانی، برای تولید محصولشان به عملکرد دیگران متکی خواهند بود. آن‌ها با کاهش میزان برون‌سپاری مراحل، ریسک ناشی از بی‌ثباتی را مزایای پایبندی به استراتژی به حداقل می‌رسانند.

معایب ادغام رو به جلو

اگرچه دلایل فراوانی برای انتخاب طرح مبتنی بر ادغام رو به جلو وجود دارند، توجه به ایرادات آن نیز مهم است تا مشخص شود که آیا اتخاذ آن برای شرکت شما تصمیم درستی است یا خیر.

برخی از مهم‌ترین معایب ادغام رو به جلو عبارت‌اند از:

  • افزایش هزینه‌ها از معایب ادغام رو به جلو: کنترل مراحل بیش‌تر در فرایند تولید به معنای تحمل هزینه‌های بیش‌تر است که ممکن است به‌ دلیل سرمایه‌گذاری بیش‌تر، ریسک بیش‌تری را برای شرکت شما در پی داشته‌باشد. در صورتی که قصد ادغام رو به جلو را دارید، مهم است که به فشارهای مالی ناشی از خرید هر شرکت توجه کنید؛
  • افزایش مسئولیت: کنترل بیش‌تر شرکت‌ها یا مراحل تولید لزوم مسئولیت پذیری را افزایش می‌دهد. هر شرکتی مسئول هرگونه خطای ارتکابی در حین تولید یا توزیع و مسئول موفقیت مجموعه‌شرکت‌های خود می‌شود؛
  • مشکلات ادغام:‌ با اضافه شدن یک شرکت یا مسئولیت‌های جدید، احتمال بروز چالش‌هایی در طول این تغییر وجود دارد. قبل از پای‌بندی به طرح ادغام روبه جلو، مهم است خطرات و مزایای کنترل بیش‌تر تولید را ارزیابی کنید؛
  • حجم کاری دشوارتر: قبول مسئولیت‌هایی که قبلا برون‌سپاری شده‌بودند، به معنای اتخاذ توان‌مندی‌های جدید و ضروری است. اگر شرکتی نیروی انسانی یا توانایی لازم را مطابق با حجم کاری جدید نداشته‌باشد، ممکن است مشکلاتی پدیدار شوند و در نتیجه کارایی شرکت کاهش یابد.

نمونه‌هایی از ادغام رو به جلو

نمونه‌هایی از ادغام رو به جلو

این نمونه‌ها راه‌هایی را نشان می‌دهند که شرکت‌ها می‌توانند از این نوع ادغام برای کارآمدتر کردن فعالیت‌های خود و افزایش سودش استفاده کند:

مثال ۱: تولیدکننده‌ی لباس ورزشی

تولید‌کننده‌ه‌ی وسایل ورزشی اولین مثال ما برای کاربرد روش ادغام رو به جلو است. تولیدکننده‌ای وسایل ورزشی را برای انواع مختلف ورزش‌ها می‌سازد. او طبق مدل کسب‌وکار فعلی خود، محصولاتش را به خرده‌فروشان ورزشی می‌فروشد که آن‌ها نیز وسایل را با اضافه‌بها به مصرف‌کنندگان می‌فروشند. این شرکت پس از مباحثات داخلی تصمیم می‌گیرد که محصولاتش را مستقیم از طریق خرده‌فروشی آنلاین به مصرف‌کنندگان عرضه کند. به ‌همین دلیل روی تیم توسعه‌ی وب خود سرمایه‌گذاری می‌کند تا در وب‌سایتش یک بازار دیجیتال را راه‌اندازی کند.

این شرکت هم‌چنین تصمیم می‌گیرد که به‌تدریج فرصت‌های ادغامی خود را گسترش دهد. در حالی که مسئولیت‌های خرده‌فروشی را بر عهده می‌گیرد، در ادامه با یک شرکت حمل‌ونقل برای مدیریت توزیع پس از فروش اینترنتی قرارداد می‌بندد؛ پس علیرغم این‌که توزیع را خارج از کنترل خود نگه می‌دارد، هم‌چنان با ورود به خرده‌فروشی، ادغام رو به جلو را اِعمال کرده‌است.

مثال ۲: کشاورز

کشاورزی محصولاتش را نگه‌داری می‌کند و به میوه‌فروشان محلی می‌فروشد. کشاورز در حال حاضر با استفاده از دانه‌های محصولات فعلی برای رشد محصولات سال آینده در مزرعه در حال اِعمال ادغام بالادستی است. او تصمیم می‌گیرد که با فروش مستقیم محصولاتش به مشتریان، تولیدات خود را بیش‌تر کنترل کند.

کشاورز محصولات تازه را با تابلوهای طراحی‌شده، به‌ منظور جلب توجه رانندگانی که از زمین او عبور می‌کنند، تبلیغ می‌کند. او هم‌چنین شروع به حضور در بازارهای کشاورزان می‌کند، جایی که آن‌ها محصولات تازه را مستقیم به مشتریان می‌فروشند. کشاورز با فروش مستقیم، سود کامل را حفظ می‌کند و با فروش از طریق بازار، به سود خالص بیش‌تری می‌رسد. این امر هرساله سودآوری کلی مزرعه را برای او افزایش می‌دهد. این افزایش سودآوری به کمک انجام روش ادغام رو به جلو میسر می‌گردد.

مثال ۳: خرده‌فروش وسائل فناوری

یک خرده‌فروش وسایل فناوری در فروش لوازم الکترونیکی، از جمله کامپیوترهای خانگی، سیستم‌های سرگرمی و دستگاه‌های تلفن همراه، مستقیم به مصرف‌کنندگان متخصص است. او با ارائه‌ی خدمات پس از فروش برای دستگاه‌های خریداری‌شده، مانند نصب و پشتیبانی فنی، فرصتی را برای خود فراهم کرده‌است که بتواند ادغام رو به جلو را پیاده‌سازی کند.

این شرکت واحد جدیدی را بنا می‌کند که پشتیبانی فنی را ارائه دهد. هنگام فروش دستگاه‌ها، فرصت استفاده از خدمات پس از فروش توسط متخصصان فناوری را به مشتریان پیشنهاد می‌دهد. اِعمال ادغام رو به جلو موجب افزایش میانگین سود هر فروش می‌شود.

تغییرات اقلیمی

تغییر آب‌وهوا وضعیت اضطراری جهانی است. این وضعیت محصولات، منابع آب، زیرساخت‌ها و وسایل امرار معاش را تهدید می‌کند. تقریباً همهٔ شرکت‌های بزرگ طرح‌های مهمی برای کاهش انتشار کربن دارند و در حال اقدام هستند. اما با توجه به مقیاس بحران و سرعت توسعهٔ آن، این اقدامات متأسفانه ناکافی هستند. گزارش‌های بحرانی سازمان ملل در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ از دو مورد پرده برمی‌دارد:
۱. برای اجتناب از برخی از بدترین نتایج تغییر آب‌وهوایی، جهان باید تا سال ۲۰۳۰ میزان انتشار کربن را تا ۴۵ درصد کاهش دهد و تا نیمه قرن به‌طور کامل حذف کند.

۲. طرح‌ها و تعهدات فعلی دولت از راه دور ما را در آن مسیر قرار نمی‌دهد.

میزان انتشار کربن هنوز در حال افزایش است. برای بهبود این وضعیت، جهان باید تا نیمه قرن جاری انتشار کربن را به صفر کاهش دهد. با این حال میزان انتشار هنوز در حال افزایش است و بر اساس سیاست‌های موجود، روند به همین شکل باقی خواهد ماند. اگر در مسیر فعلی باقی بمانیم، احتمالاً دما با اثرات فاجعه‌بار تا حدود ۳ درجه سانتی‌گراد افزایش خواهد یافت. کتاب تغییرات اقلیمی مجموعه مقالاتی از نویسندگان مجله مطرح کسب‌وکار هاروارد است که هر یک از این مقالات به یک جنبه خاص از موضوع مهم گرمایش جهانی پرداخته‌اند.

تغییرات اقلیمی نیازمند کنش فوری سازمان‌ها، دولت‌ها و جوامع به یک اندازه است. اما رهبران کسب‌وکار اغلب می‌پرسند واکنش شرکت‌ها چگونه باید باشد؟ با توجه به محدودیت‌های مالی و عملیاتی، گام‌های مؤثر کدام‌اند؟ چه اقداماتی می‌تواند در این وضعیت بهبود ایجاد کند؟ آیا سهام‌داران و دیگر ذی‌نفعان به سود مادی کمتر در قبال مزایای زیست‌محیطی راضی می‌شوند؟ این پرسش بین سازمان‌هایی که به دنبال بالاترین سود ممکن و سریع به دست آوردن آن هستند، و آن‌هایی که خواهان حفظ محیط‌زیست‌اند، تنش‌هایی را به وجود آورده است. تغییرات اقلیمی باید همۀ رهبران، صنایع، کشورها، و افراد را وادار سازد تا به بهبود بلندمدت شرایط فکر کنند.

در مواجهه با این پرسش‌ها، واکنش‌ها به تغییرات اقلیمی همواره به‌شکل تغییرات تدریجی بوده است (و حتی بدتر، گام‌های نمایشی در حد «سبزشویی» (greenwashing) یا بازاریابی سبز). اما خبرهای خوبی در راه است؛ اول اینکه رهبران می‌توانند با انجام اقدامات واقعی، سازمان‌های خود (و کل سیاره زمین) را در مسیر تعادل، تاب‌آوری و مزیت رقابتی قرار دهند. دوم، ذی‌نفعان می‌توانند از ظاهر فریبنده سبزشویی فراتر روند و از سازمان‌ها بخواهند در این شرایط، بهتر از گذشته عمل کنند.

در بیست سال گذشته، تعداد مزایای پایبندی به استراتژی فاجعه‌های زیست‌محیطی اعلام‌شده در مقایسه با پنجاه سال قبل از آن بسیار بیشتر بوده است. چندین فاجعه‌ چندمیلیارددلاری، شامل طوفان‌های کاترینا، سندی، ماریا، ایرما (Irma) و هاروی، همگی در مناطق پرجمعیت رخ داده‌اند، که نشان‌دهنده ارتباط بین شرایط آب‌و‌هوایی حاد و بالا رفتن دماست. به‌عنوان مثال، طوفان هاروی با بیشترین میزان بارندگی در تاریخ آمریکا همراه بوده است که هیوستون تگزاس را به یک دریاچه تبدیل کرد. طوفان ماریا دومین خاموشی طولانی در تاریخ را به همراه داشت که بخش آمریکایی پورتوریکو را به‌مدت شش ماه مزایای پایبندی به استراتژی در خاموشی فرو برد و جان بیش از سه هزار نفر را گرفت. به دلیل افزایش خشکی و گرمای محیط، آتش‌سوزی در کالیفرنیا هر سال بدتر می‌شوند. کمپ فایر 2018 مرگ‌بارترین و پرهزینه‌ترین آتش‌سوزی ثبت‌شده بوده است که اولین مورد ورشکستگی در نتیجه تغییرات اقلیمی را برای شرکت برق PG&E رقم زد و همین الگو در تمام دنیا با سرعت و مقیاسی بی‌سابقه‌ در جریان است.

در مقابل چنین تهدیدات و فجایعی، بخش خصوصی، توانایی، نبوغ و منابع لازم برای ایجاد تفاوت را در اختیار دارد. برخی کسب‌وکارها از قبل رهبری این جریان را بر عهده گرفته‌اند؛ برخی از شرکت‌های تولید لباس، مانند پاتاگونیا و H&M، با تشویق مشتریان به کاهش مصرف با تعمیر لباس‌های‌شان، مدل کسب‌وکار مهار رشد (Degrowth) را در پیش گرفته‌اند. سرمایه‌گذاران و بانک‌ها، مانند HSBC، به دنبال دادن وام به شرکت‌هایی هستند که بر پایداری محیط‌‌ زیست تأکید دارند. برخی شرکت‌ها اولویت‌شان را کاهش تولید کربن قرار داده‌اند و با تأمین‌کنندگانی مشارکت می‌کنند که هدفی مشابه دارند و با پایبندی به توافق‌نامه پاریس قصد دارند تا سال 2050 تولید کربن‌شان را به صفر برسانند.

سازمان‌ها بایستی برای منافع زمین و حفظ زمین برای نسل‌های بعد، از این الگوها پیروی کنند. برای مقابله با خطرات اقلیمی هنوز فرصت هست و رهبران باید شفافیت لازم را داشته باشند تا انتخاب‌های درست انجام دهند و شرکت‌های خود را برای دوام محیط‌زیست مهیا سازند.

تمرکز کتاب حاضر بر چیست؟

کتاب حاضر به این فرصت به شیوه‌ای عملی و قابل‌دسترس می‌پردازد. این کتاب راهنمایی عملی برای تعیین استراتژی‌ها، واکنش‌های شرکت‌ها و رویکردها در خصوص کنش اقلیمی است که همه رهبران کسب‌وکار می‌توانند آن‌ها را به کار گیرند.

بخش اول کتاب به شما کمک می‌کند علل و اثرات جهانی تغییرات اقلیمی را درک کنید. این بخش اولویت‌های رهبری سرمایه‌گذاری در اقتصاد جدید و عدم سرمایه‌گذاری در اقتصاد کربنی عصر صنعتی را تشریح می‌کند. در این بخش خواهید دید که چگونه قوانین محیط‌زیستی غیرسخت‌گیرانه در سرتاسر جهان به آلودگی بیشتر منجر می‌شوند، حتی از سوی شرکت‌هایی که تولید دی‌اکسیدکربن را کاهش می‌دهند. همچنین وضعیت سرمایه‌گذاری و تخصیص مسئولانه منابع را مشاهده خواهید کرد و اینکه سرمایه‌گذاری با تمرکز بر پایداری محیط‌زیست در حال افزایش است.

واکنش مناسب به تغییرات اقلیمی نیازمند اقدامات شجاعانه، قدرت سازمانی و رهبری هوشمندانه است. بخش دوم کتاب به موارد زیر می‌پردازد: ملاحظات کلیدی برای کاهش اثرات ناخوشایند اقلیمی، واکنش به تغییرات اقلیمی در حال حاضر و حرکت با گام‌های کوچک و تدریجی به سمت استراتژی‌های کل‌نگر در تمامی سطوح کسب‌وکار، از کاهش تولید کربن در تمامی عملیات روزانه تا ایجاد تاب‌آوری سازمانی در مواجهه با فجایع.

برای مقابله با تغییرات اقلیمی کارهای زیادی می‌توان انجام داد و سازمان‌ها مختارند به این جریان بپیوندند. رهبران باید تاب‌آوری و تعادل ذی‌نفعان واقعی را به استراتژی اصلی خود بدل کنند. لازمه رسیدن به این تغییر این است که تغییرات اقلیمی را به ضرورتی فوری در کسب‌وکار تبدیل کنیم و آن را فرصت و بازاری منحصربه‌فرد ببینیم. زمان واکنش همین اکنون است؛ اکنون باید فعالانه عمل کنید تا از تغییرات اقلیمی جلوگیری و راه را برای آینده‌ای بهتر هموار کنید.

آموزش ژورنال نویسی معاملاتی؛ سفرنامه‌ای از زندگی در بازارهای مالی

آموزش نوشتن ژورنال معاملاتی در بورس | کالج تی بورس

در بسیاری از موارد گاها معامله گران یک اشتباه را چندین بار تکرار می‌کنند، بدون اینکه بیاد بیاورند که همین اشتباه را در ماه گذشته انجام داده‌اند. بیشتر معامله‌گران به دنبال این هستند که بتوانند راهی پیدا کنند تا موفقیت‌های گذشته را تکرار کرده و از اشتباهات گذشته درس گرفته و آن‌ها را تکرار نکنند.

ژورنال نویسی بورس یا ژورنال‌ معاملاتی که بین معامله‌گران با نام مجله‌های معاملاتی نیز شناخته می‌شوند، همان آینه‌های عبرتی هستند که می‌توانند توسط خود تریدر تهیه شوند و به بهترین معلم برای هر تریدری تبدیل شوند. اهمیت ژورنال نویسی بورس درست در جایی بیشتر حس می‌شود که می‌تواند در ایجاد نظم، انتخاب استراتژی مناسب، عدم اتخاذ تصمیمات هیجانی و… تاثیرگذار باشند.

شما نیز اگر علاقه‌مند به آشنایی با ژورنال نویسی معاملاتی می‌باشید مقاله کالج تی‌بورس در خصوص ژورنال نویسی بورس را از دست ندهید.

در این مقاله چه می‌آموزیم؟

  1. ژورنال معاملاتی چیست؟
  2. مزایای ژورنال معاملاتی چه مواردی می‌باشد؟
  3. ضرورت تنظیم یک ژورنال معاملاتی چیست؟

این مقاله برای چه کسانی مناسب است؟

  1. کسانی که به دنبال اجرای دقیق و صحیح استراتژی خود هستند.
  2. افرادی که در مقابل نتایج معاملات خود مسئولیت‌پذیر می‌باشند.
  3. افرادی که علاقه‌مندند معاملات خود را به صورت منظم و دقیق انجام دهند.

ژورنال معاملاتی چیست؟

ژورنال معاملاتی چیست؟ | کالج تی بورس

ژورنال نویسی عملی است که ممکن است هر فرد حتی بدون اینکه متوجه باشد در انجام برخی از کارهای مختلف خود به آن توجه کرده باشد. به زبان ساده ژورنال نویسی معاملاتی به معنای ثبت نتایج نهایی معاملات تریدر می‌باشد.

در دنیای بازارهای مالی ژورنال یا مجله معاملاتی را می‌توان جزء بهترین سیستم‌هایی دانست که پیاده‌سازی آن می‌تواند عملکرد و بازدهی معاملات یک معامله‌گر را برای خودش یا دیگران تعیین کند، تا آسان‌تر بتواند درصد موفقیت خود را بررسی کند. ژورنال معاملاتی منبعی است که تریدرها می‌توانند برای بررسی موفقیت‌ها و شکست‌های خود در معاملاتشان و به نوعی برآیند کلی که در مدت معینی از فعالیتشان در بازار داشتند به آن مراجعه کنند.

ژورنال نویسی بورس این امکان را برای معامله‌گران فراهم می‌کند تا پیشرفت آنها در تریدرهایشان را به آن‌ها نمایش داده و با یادآوری اشتباهات معامله‌گران در معاملات گذشته، باعث می‌‎شود تا آنها از تکرار آن اشتباه اجتناب کنند.

ثبت نتایج معاملات یا به نوعی تهیه یک ژورنال معاملاتی باعث می‌شود تا هر معامله‌گری در طولانی‌مدت به فردی تبدیل شود که به راحتی اشتباهات گذشته را تکرار ننماید.

ژورنال معاملاتی مانند یک دوست برای شما عمل خواهد کرد و تمام عیب و ایرادهای شما را گوشزد می‌کند تا مبادا اشتباهات گذشته را تکرار نمایید.

معمولا چه مواردی در ژورنال معاملاتی ثبت می‌شوند؟

شما می‌توانید تمام تجربه های معاملاتی که حاوی اطلاعات مفیدی هستند را در ژورنال های معاملاتی خود ثبت نمایید. دقت داشته باشید قبل از اینکه بخواهید یک ژورنال معاملاتی را تهیه کنید باید مواردی که می‌خواهید در آن درج کنید مشخص شوند. اما به صورت کلی برخی از اطلاعاتی که وجود آن‌ها در ژورنال های معاملاتی لازم می‌باشد به شرح زیر می‌باشند:

  1. قیمت نهایی که معامله در آن انجام می‌شود.
  2. ساعت و روزی که معامله انجام می‌شود.
  3. انگیزه انتخاب و انجام چنین معامله ای.
  4. وسوسه هایی که در طول این معامله تریدر را تهدید نموده است.
  5. نتایج توجه به ترس و طمع‌هایی که تریدر را در طول معامله تحریک کرده است.
  6. چه تعداد روزهایی تریدر در این معامله حضور داشته است.
  7. چه چیزی باعث خروج از معامله شده است؟
  8. نتیجه حاصل از معامله (سود یا ضرر)

آموزش ژورنال نویسی بورس

ژورنال نویسی در بورس | کالج تی بورس

در قسمت قبل برخی از مهم‌ترین مواردی که‌ می‌توانستند موارد تشکیل‌دهنده ژورنال معاملاتی باشند را مورد بررسی قرار دادیم. این قسمت قصد داریم بررسی کنیم که چگونه این موارد را در بخش‌های مختلف قرار داده و آن را با سبک معاملاتی خود سامان‌دهی نمایید.

  1. در ابتدا باید دقت داشته باشید که باید یک دفترچه یادداشت معاملاتی که می‌تواند شامل اطلاعات اولیه یک نمونه معاملاتی مانند نماد بورسی و… باشد تهیه کنید. این دفترچه یادداشت می‌تواند یک فایل اکسل آماده یا یک دفترچه فیزیکی ساده باشد.
  2. در قدم دوم خود، باید مشخص کنید که چه اطلاعاتی را می‌خواهید در ژورنال معملاتی خود ثبت نمایید.
  3. در قدم سوم باید مستندات خود از تحلیل‌های تکنیکالی یا بنیادی را ثبت نمایید.
  4. در قدم چهارم می‌بایستی زمان ورود به معامله را وارد نمایید مانند تاریخ، ساعت و زمان.
  5. در قدم پنجم بایستی مشخص کنید طبق چه تحلیل و استراتژی به معامله ورود کردید و بر اساس چه تحلیلی از معامله خارج شده‌اید و دلیل خروج از معامله خود را نیز ذکر نمایید.
  6. در قدم بعدی باید قیمت خروج ثبت شود و نتیجه معامله را ثبت کنیم. منظور از نتیجه معامله این است که مشخص کنیم این معامله با سود همراه بوده است یا با ضرر؟
  7. نهایتا در مرحله پایانی بایستی نتایج و جمع‌بندی حاصل از معامله به همراه تجربه‌های از این معامله کسب کردید را ثبت نمایید، تا در آینده با یک فلش بک سریع به این گزارشات، بتوانید تصمیمات موفقیت‌آمیزتری را در انجام معاملات خود اتخاذ نماییم.

مزایای ژورنال نویسی بورس یا ژورنال نویسی معاملاتی چیست؟

به صورت کلی داشتن یک ژورنال معاملاتی برای هر فرد ممکن است به صورت اختصاصی مزایای مهم و برجسته‌ای را به دنبال داشته باشد. در این بخش برخی از مهم‌ترین مزایایی که ژورنال معاملاتی می‌تواند برای هر معامله‌گر به دنبال داشته باشد را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد.

نمایش نقاط قوت و ضعف تریدرها

زمانی که هر تریدری در بازارهای مالی تمام معاملات خود را بر مبنای یک ژورنال نویسی معاملاتی دقیق ثبت می‌نماید، نقاط قوت و ضعف خود را کشف می‌کند. این کشف باعث می‌شود تریدرها نقاط قوت خود را تقویت کرده و نقاط ضعف خود را رفع نمایند. بدین صورت شما به نوعی قادر خواهید بود خود مربی و مشاور خودتان شوید.

یافتن استراتژی معاملاتی مناسب

زمانی که تریدر تجربیات و نتایج معاملات استراتژی خود را ثبت می‌کند با توجه به عملکرد خود در این معاملات متوجه خواهد شد که آیا استراتژی که هم‌اکنون در این برهه زمانی از بازار، استفاده می‌کند مثمرثمر می‌باشد یا خیر؟ در صورتی که نتایج و درصد برد موفقیت‌آمیزی در معاملات خود نداشته باشد متوجه خواهد شد که، این استراتژی معاملاتی با توجه به وضعیت فعلی بازار مناسب نمی‌باشد.

پایبندی به استراتژی معاملاتی

هر تریدری برای اینکه بتواند درصد موفقیت خود در معاملات را بالا ببرد باید استراتژی معاملاتی داشته باشد. و از آن مهم‌تر باید بتواند در چهارچوب این استراتژی عمل کند. از طریق ثبت و ضبط معاملات خود، تریدر قادر است چهارچوب استراتژی معاملاتی خود را بهتر تشخیص داده و عواقب عدم پایبندی به این چهارچوب را عینا مشاهده نماید.

ژورنال معاملاتی همراه با سود موجب تشویق تریدر می‌شود

زمانی که معامله‌گری معاملات خود را ثبت کند این مسئله باعث می‌شود که تریدر عملکرد معاملات خود را بهبود بخشد و اشتباهات خود را اصلاح کند.

هنگامی که شما معاملات خود را ثبت کنید، به منظور عملکردی بهتر و سود بیشتر معاملات خود را بررسی می‌نمایید. و زمانی که به این سود بیشتر و بهتر برسید ژورنال معاملاتی موفقی را خواهید داشت که این موضوع باعث خواهد شد تا به ثبت ژورنال نویسی معاملاتی ادامه داده و مرتبا بازدهی معاملات خود را ارتقا دهید.

ممانعت از انجام معاملات احساسی

یکی از مهم‌ترین مسائلی که می‌تواند در نتیجه معاملات هر تریدر تاثیرگذار باشد احساسات و روانشناسی معامله‌گر است. اگر از بیشتر تریدرها بپرسید که بزرگ‌ترین اشتباهات خود را چه زمانی انجام داده‌اند احتمالا پاسخ خواهند داد دقیقا زمانی که احساسات را در معاملات خود دخیل کردند و نتوانستند از تاثیر احساسات خود در معاملات جلوگیری کنند.

حقیقت این است که در 99 درصد مواقع کسانی که احساست را در معاملات خود وارد کرده‌اند، معاملاتی منتهی به شکست را تجربه کرده‌اند. اما با نکته برداری و نوشتن تمام زوایای معاملات در ژورنال‌ معاملاتی می‌توان از رفتارهای هیجانی نشأت گرفته از احساسات جلوگیری نمود.

ثبت ژورنال معاملاتی می‌تواند هم عواقب ترکیب احساسات و معاملات را به تریدر نشان دهد و هم باعث شود تا در معاملات بعدی خود از رفتارهای هیجانی دوری کند.

چرا باید حتما ژورنال معاملاتی داشته باشیم؟

چرا باید حتما ژورنال معاملاتی داشته باشیم؟ | کالج تی بورس

با قرار دادن ژورنال معاملاتی در دستور کار معاملات خود می‌توانید به تریدری موفق‌تر تبدیل شوید. آمار و ارقام نتایج معامله‌گران نشان می‌دهد تریدرهایی که دارای ژورنال معاملاتی می‌باشند معاملات با درصد موفقیت بالاتری را تجربه می‌کنند. با استفاده از ژورنال نویسی معاملاتی شما قادر خواهید بود استراتژی معاملاتی را که با شخصیت معامله‌گری شما همخوانی دارد را بیابید. مهم‌ترین مسئله‌ای که در خصوص ژورنال نویسی وجود دارد این است که در آینده، یادآوری اشتباهات گذشته باعث می‌شود درصد موفقیت معاملات خود را افزایش دهید.

بسیاری از معامله‌گران بازار وجود دارند که به دلیل تجربه اندک یا آموزش‌های محدود، به صورت اجتناب‌ناپذیر اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند یا به قولی اشتباهاتی را انجام می‌دهند، تا مسیر مناسب خود را بیابند. به همین دلیل این‌گونه افراد باید تجربیات خود یا به نوعی آزمون و خطاهایی را که ممکن است انجام دهند را ثبت کنند تا بتوانند از آن‌ها نهایت بهره را ببرند. نکته‌ای که باید بدانید این است که کمرنگ‌ترین خودکار یا مدادها از قوی‌ترین ذهن‌ها ماندگارتر هستند. پس ثبت تجربیات معامله گری به منظور کسب موفقیت‌های مستمر و بیشتر لازم الاجرا می‌باشد.

نرم افزاری برای ثبت ژورنال معاملاتی

نرم افزارهای ژورنال معاملاتی، ثبت اطلاعات ژورنال های معاملاتی مربوط به بازارهای مختلف مانند فارکس، بورس اوراق بهادار و… را آسان‌تر می‌کند.

اینگونه نرم افزارهای معاملاتی در انواع مجموعه‌ها، برای انواع مختلف معامله‌گران با استراتژی‌های متفاوت وجود دارد. نرم افزارهای موجود در رابطه با ژورنال نویسی معاملاتی در نسخه‌های رایگان و غیررایگان موجود می‌باشد و قطعا نرم افزارهای غیررایگان دارای آپشن‌های بیشتری هستند.

به طور مثال نرم افزار ژورنال معاملاتی مایکروسافت اکسل یکی از نرم افزارهای معاملاتی مطرح می‌باشد که بسیاری از افراد در ثبت اطلاعات مربوط به معاملات خود از آن استفاده می‌کنند.

کلام پایانی

در این مقاله در خصوص ژورنال معاملاتی یا مجله معاملاتی سخن گفته شد.

تریدرهای حرفه‌ای فعال در بازارهای مالی متوجه هستند که اگر بخواهند درصد موفقیت‌‎های خود را در معاملات افزایش دهند، قطعا باید برای خود ژورنال‌ معاملاتی داشته باشند.

برخی از تریدرها که از نتایج عملکرد‌های خود در بازار حراص دارند و دستاوردهای خود را در ژورنال معاملاتی ثبت نمی‌کنند یا اگر هم ثبت نمایند صادقانه این کار را انجام نمی‌دهند تا مبادا مسئولیت اعمال خویش را بر عهده بگیرند و از این بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

اما باید بدانید قطعا یک ژورنال معاملاتی صادقانه و منظم می‌تواند راه دستیابی به هدف تمام معامله‌گران یعنی کسب سود را محقق سازد. ضمن اینکه تهیه یک ژورنال معملاتی نیازمند ابزار پیچیده‎‎‌ای نیست این فرایند حتی با دفترچه فیزیکی ساده‌ای نیز امکان‌پذیر می‌باشد.

هر فرد برای تهیه یک ژورنال معاملاتی نیازمند یادگیری آموزش‌های تکنیکالی و بنیادی بازار می‌باشد. تا بتواند این اطلاعات را به صورت صحیح در ژورنال معاملاتی خود ثبت نماید. شما می‌توانید برای دریافت اطلاعات و آموزش‌های حرفه‌ای در خصوص آموزش فارکس، آموزش ارز دیجیتال و آموزش بورس از دوره‌های صفرتاصد کالج تی بورس به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش بورس در مشهد استفاده کنید.

اصول، استراتژی ها و کاربرد روانشناسی در کسب و کار

روانشناسی، علمی کاربردی و کارآمد در تمامی حوزه‌ها و زمینه‌های کار و زندگی انسانی است. این علم می‌توان جزء به جزء زندگی بشر را متحول کند. از روحیات و کارآیی شخصی افراد گرفته تا روابط اجتماعی مختلف آن‌ها. از علم روانشناسی در ورزش، سیاست، تدریس و آموزش و … کمک می‌گیرند تا بتوانند تاثیر تمرین‌ها و تلاش‌های مربیان و مدیران و دست‌اندرکاران را بیشتر کرده و کسب موفقیت را ساده‌تر کنند. یکی از حوزه‌هایی که روانشناسی در آن نقش مفیدی ایفا می‌کند، کسب و کار است. هرچند روانشناسی کسب و کار علمی کمتر شناخته شده است، اما نمی‌توان این ناآشنا بودن را دلیل بر بی‌اثر بودنش دانست. در ادامه قصد داریم درباره روانشناسی در کسب و کار و اصول و کاربرد آن در انواع کسب و کارهای کوچک و بزرگ بیشتر گفتگو کنیم.

روانشناسی کسب و کار چیست؟

روانشناسی کسب و کار علمی کاربردی و مفید است که امروزه نقش بسیار مهمی در مدیریت بهینه انواع کسب و کارها و پیشرفت آن‌ها بازی می‌کند. به‌کمک علم روانشناسی در کسب و کار می‌توان به شناخت کاملی از کارمندان، کارفرماها یا مشتریان، شرکا و رقبا دست یافت و با این شناخت، مدیریت موثرتر و هدفمند‌تری را در هر قسمت پیاده نمود. این شاخه از روانشناسی که آن را روانشناسی صنعتی سازمانی نیز می‌نامند، از سال ۱۹۹۶ توسط انجمن روانشناسی آمریکا به رسمیت شناخته شد. روانشناسی سازمانی، محیط کار را در سطح گروهی و فردی مورد مطالعه رفتارشناسی قرار داده و راه حل هایی برای بهبود سلامت سازمان و کارکنان آن ارائه میدهد. این راه‌کارها می‌تواند به افزایش تعامل بین کارکنان و مدیران، انگیزه کارکنان، راندمان عملکرد مدیران و … کمک کند. روانشناسان سازمانی، علاوه‌بر تسلط بر علم روانشناسی، آگاهی خوبی به علم اقتصاد دارند و با ارائه شیوه‌های مختلف به رونق کسب و کارها کمک می‌کنند. روانشناسی در کسب و کار، بر باور و ناخودآگاه افراد تاثیر گذاشته و از این طریق به نتایج مطلوب می‌رسد.

کاربردهای روانشناسی در کسب و کار

در توضیحات ارائه شده درمورد روانشناسی کسب و کار، به جزئیاتی از کاربرد این علم در مشاغل و سازمان‌ها اشاره کردیم. اما کارآیی متنوع و موثر این علم در پیشرفت و توسعه مشاغل باعث شده است که امروز به یک ضرورت برای پیشرفت کسب و کارها تبدیل شود. برخی از مهمترین کاربردهای علم روانشناسی در کسب و کار عبارتند از:

کاربرد روانشناسی در بازاریابی

روانشناسی کسب و کار در بازاریابی شیوه‌های مخصوصی جهت درک رفتار مصرف‌کننده‌گان دارد. شناخت این رفتارها در مفید به فایده بودن کمپین‌های تبلیغاتی تاثیر بسیاری دارد و پیام‌های انگیزشی موثری را ارائه می‌کند.

کاربرد روانشناسی در جذب استعدادها و مدیریت

روانشناسی در کسب و کار، به مدیران کمک می‌کند تا به کمک متخصصان این علم بهترین متقاضیان کار را از منظر استعداد و انگیزه ، براساس علوم رفتاری شناسایی کرده و به‌کار گیرند. همچنین این متخصصان به مدیران اصول رفتاری و عملکردی برای بهبود انگیزه کار در کارکنان را آموزش می دهند.

کاربرد روانشناسی در رهبری اجرایی

مدیران سازمان می‌توانند براساس اصول علمی روانشناسی کسب و کار، از هوش تجاری افراد در راستای فرآیندهای‌ نوآورانانه بهره‌وری و استفاده کنند.

کاربرد روانشناسی در مدیریت تغییر

علوم روانشناسی در کسب و کار، مشکلات و چالش‌های موجود در فرآیندهای اصلاح و تغییر را شناسایی کرده و راه‌های برون‌رفت از این چالش‌ها را ارائه می‌کنند.

کاربرد روانشناسی در فرهنگ سازمانی

روانشناسی در کسب و کار، به مدیران سازمان کمک می‌کند تا فرهنگ درون سازمانی خود را تعریف کنند. فرهنگی که شامل تعاملات و اصول رفتاری بین افراد سازمان و کارفرما و مشتری می‌شود. ضمن اینکه روانشناسی به پیاده‌سازی هرچه بهتر و دقیق‌تر این فرهنگ نیز کمک می‌کند.

کاربرد روانشناسی در ارتقاء فروش

روانشناسی در کسب و کار می‌تواند تاثیر مستقیم بر بهبود فروش کسب و کارها داشته باشد. به‌این ترتیب که، با بررسی بازارهای هدف و رفتارشناسی کاربران و مشتریان می‌توان محصولی پرفروش‌تر را عرضه نمود. روانشناسی در کسب و کار، می‌تواند به انتخاب بهترین فرم طراحی محصول، نحوه معرفی آن، شعار انتخابی در عرضه و …. با توجه به روحیات مشتریان در بازارهای هدف کمک کند.

البته باید درنظر گرفت که دست یافتن به این اهداف تنها زمانی حاصل خواهد شد که علم روانسناسی کسب و کار، مطابق با اصول و قواعد خود و توسط متخصص و دانش‌آموخته این علم در سازمان پیاده شود.

اصول روانشناسی در استراتژی‌های کسب و کار

اصول روانشناسی کسب و کار در استراتژی‌های مختلف کاری سازمان، گستره وسیعی را دربر می‌گیرند. درواقع هر استراتژی، اصول مربط با خود را می‌طلبد و در هر نقشه راهی که به سمت هدف سازمان ترسیم می‌شود، نیاز به اصول روانشناسی مخصوص آن نقشه داریم. اما به‌طور کلی می توان استراتژی‌های روانشناسی در کسب و کار را به شرح زیر خلاصه نمود:

روانشناسی در استراتژی قیمت‌گذاری

شاید رعایت اصول روانشناسی در قیمت‌گذاری را بتوان مهم‌ترین بخش در اجرایی‌کردن این قسمت از استراتژی‌های کسب و کار دانست. قیمت‌گذاری یکی از اصلی‌ترین موضوعات در موفقیت هر کسب و کاری است و روانشناسی به اجرای درست این قسمت کمک شایانی می‌کند. روانشناسی در این بخش، با بررسی عملکرد مشتریان در بازار هدف و رفتارشناسی دریافت کنندگان خدمات، درمی‌یابد که قیمت‌گذاری بر چه اساس و قواعدی می‌تواند بر آن‌ها بیشترین تاثیر را گذاشته و خرید از شما را نهایی کنند.

روانشناسی در استراتژی رنگ‌ها در کسب و کار

رنگ‌ها، نقش بسیار زیادی در بازاریابی و فروش برعهده دارند. درواقع، رنگ‌ها از اصلی‌ترین و مهم‌ترین اجزای روانشناسی در تمامی حوزه‌ها محسوب می‌شوند. منظور از استراتژی رنگ در کسب و کار، انتخاب رنگ برای سازمان شما است. این رنگ در لوگو، پوسترهای تبلیغاتی، بسته‌بندی‌های محصولات، طراحی سایت، فروشگاه و دفتر کار، حتی لباس فرم احتمالی کارکنان نقش خود را ایفا کرده و دیده می‌شود. طوری که به بخشی از برند شما تبدیل خواهد شد. بنابراین در انتخاب این رنگ یا رنگ‌ها باید بسیار اصپوی و حرفه‌ای عملکرد. روانشناسی در کسب و کار می‌تواند بهترین راهنما در انتخاب درست شما باشد.

روانشناسی در استراتژی انتخاب تم کسب و کار و برند

هر کسب و کار و برندی، برای خود یک تم تعریف شده دارد. انتخاب این تم بخشی از استراتژی‌های کسب و کار است. این تم شامل یک طراحی یکنواخت در بسته‌بندی محصول، فروشگاه، وبسایت، ساختمان شرکت و حتی خود محصولات می‌شود. درواقع تم منحصر و اختصاصی برند یا سازمان،‌ مانند یک سبک و سیاق انحصاری در تمامی بخش‌ها دیده می‌شود. انتخاب این تم تاثیر زیادی در شناخت محصولات و خدمات برند و ثبت آن‌ها در ذهن مشتریان دارد. ضمن اینکه بر ترغیب آن‌ها به استفاده از محصولات یا خدمات برند کمک کرده و برند را قابل اعتماد‌تر، معتبرتر و حرفه‌ای‌تر نشان می‌دهد.

روانشناسی در استراتژی تمایز

تمایز یکی از استراتژی‌های بسیار مهم کسب و کار است که می‌تواند موفقیت یک برند و سازمان را تضمین کند. معمولا مدیران سازمان، وجه تمایز مشخصی را برای محصول یا خدمات خود درنظر می‌گیرند که در بین مصرف‌کنندگان و کاربران به آن خصوصیت معروف می‌شود. سپس تمرکز خود را در پروسه تولید و تبلیغات بر وجه تمایزِ درنظر گرفته شده قرار می‌دهند. روانشناسی در انتخاب این وجه تمایز و چگونگی اجرا و اثبات آن در بازار تاثیر بسزایی دارد.

روانشناسی در استراتژی جلب اعتماد مشتری

روانشناسی در کسب و کار کمک می‌کند تا شما بتوانید رهگذرهای بازدید کننده برندتان را به مشتری‌های ثابت خود تبدیل کنید. این رهگذرها می‌توانند در فضای مجازی یا واقعی به بازدید از برند شما پردازند و زمانی که استراتژی‌های مختلف کسب و کارتان را براساس علم روانشناسی سازمانی پیش برده باشید، این افراد به برند اعتماد کرده و محصول یا خدمات آن را انتخاب می‌کنند.

مواردی که ذکر شد را می‌توان مهمترین نقش‌ها و کارکردهای روانشناسی سازمانی در استراتژی‌های مختلف کسب و کار دانست. البته که این علم به تناسب تنوع استراتژی‌های کسب و کار، گسترده شده و کاربرد دارد.

مزایای استفاده از علم روانشناسی کسب و کار

به‌طور کلی روانشناسی در کسب و کار به شما کمک می‌کند تا بتوانید از یک برند نه‌چندان شناخته شده یا شاید نامحبوب، به برندی کاملا آشما و پرطرفدار تبدیل شوید. روانشناسی کسب و کار برای سازمان مشتری‌های وفادار و همیشگی فراهم می کند و افزایش راندمان و بازده را به‌همراه دارد. از مهمترین مزایای بهره‌مندی از روانشناسی در بخش‌های مختلف سازمان می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

افزایش بهره‌وری کارکنان

روانشناس سازمانی با استفاده از اصول و قواعد علم خود، می‌تواند چالش‌ها و مشکلات نیروی کار را شناسایی کرده و به او در رفع آن‌ها کمک کند. این امر منجر به بهبود روحیه کارکنان و افزایش راندمان کاری آن‌ها خواهد شد.

برنامه‌های آموزشی

اصول روانشناسی در کسب و کار به مدیران اجازه می‌دهد تا نیازهای کارمندان به آموزش را شناسایی کرده و براساس این نیازها دوره‌ها و کلاس‌های لازم و ضروری را در دستور کار قرار دهند. برنامه‌هایی که به ارتقاء سطح عملکرد کارکنان کمک شایانی خواهد کرد.

توسعه‌ مهارت‌های حرفه‌ای کارکنان

روانشناس سازمانی، با مطالعه محیطی و دقیق بر عملکرد کارکنان و توانایی‌ها و قابلیت‌های آن‌ها می‌تواند استعدادشان را شناسایی کرده و با برنامه‌ریزی هدفمند، اقدام به توسعه مهارت‌های نیروی انسانی در راستای توانایی‌ها و استعدادهای آن‌ها می‌کند.

ارائه‌ رهبری انگیزشی

بخش عمده‌ای از علم روانشناسی در تمامی حوزه‌ها و بخش‌ها، به بهبود انگیزه افراد اختصاص می‌یابد. در حوزه کسب و کار نیز، این علم به رهبران و مدیران سازمان کمک می‌کند تا انگیزه لازم را در تمانی بخش‌ها و اجزاء سازمان ایجاد کرده و نیروی کار را به حرکت به سمت هدف‌های سازمان ترغیب نمایند. اینکه این انگیزه چگونه ایجاد شود و بهبود یابد، روش‌ها و اصول مخصوص به خود را در علم روانشناسی کسب و کار دارد.

ارزیابی کارکنان

بخشی از اهداف روانشناسی در کسب و کار، ارزیابی عملکرد نیروی انسانی است. این ارزیابی براساس اصول رفتارشناسی و شخصیت‌شناسی در علم روانشناسی انجام می‌شود و مشخص می‌کند که نیروی کار تا چه حد برای سازمان مفید واقع شده است یا اینکه در چه بخش‌هایی می‌تواند مفیدتر باشد. این ارزیابی در استراتژی پاداش و بازخواست کارکنان بسیار کمک خواهد کرد.

بهبود ساختار سازمانی برای دستیابی به اهداف تجاری

روانشناسی در کسب و کار کمک می‌کند تا افراد، اعم از مدیران و کارکنان در جایگاه درست و دقیق خود قرار گیرند و چیدمان ساختار سازمان براساس نظم و برنامه صورت گیرد. این ساختار منظم، افزایش نظم کاری و پایبندی به قواعد و قوانین سازمان را به دنبال خواهد داشت که دستیابی به اهداف مجموعه را ساده تر خواهد کرد.

افزایش رفاه کارکنان در محل کار

علم روانشناسی در محل کار، نیازها و ملزومات تامین رفاه کارکنان را براساس عملکرد و رفتار آنان خواهد شناخت. این شناخت به برطرف نمودن این نیازها و بالابردن سطح رضایتمندی نیروی انسانی کمک شایانی می‌کند. ضمن اینکه علاقمندی‌های نیروی کار نیز تشخصی داده شده و با ارائه این علاقمندی‌ها در نظام پاداش و تقدیر، انگیزه نیرو بالاتر خواهد رفت.

آنچه در این بخش مطرح شد، تنها مزایای استفاده و بهره‌مندی از روانشناسی کسب و کار در اجرای بهینه اصول و قواعد درون سازمانی است. نباید مزایای استفاده از این علم را در بهبود عملکرد برون سازمانی (افزایش فروش، بهبود رابطه با مشتری، گسترش بازارهای هدف و پیروزی دربرابر رقبا) را نادیده گرفت. روانشناسی در کسب و کار به ما کمک می‌کند تا در تمامی این بخش‌ها بتوانیم هدفمندتر و اصولی‌تر عمل کنیم و با تحلیل بهتر و علمی‌تر بازار، در جذب بازارهای بیشتر و افزایش فروش و ارتقاء بازده سازمان موفق‌تر باشیم.

کلام آخر

باتوجه به آنچه گفته شد، روانشناسی کسب و کار، در دو زمینه می‌تواند در سازمان‌ها و مشاغل کاربرد داشته باشد. درواقع حوزه فعالیت روانشناسی در کسب و کارهای مختلف را باید به دو دسته تقسیم کرد. حوزه درون سازمانی و حوزه برون سازمانی. حوزه درون سازمانی مربوط به ساختار سازمان، عملکرد مدیران و کارکنان، فرهنگ سازمانی، تعاملات داخلی کارکنان و مدیران و افزایش بازده کارکنان اختصاص می‌یابد. به‌این ترتیب که با ایجاد انگیزه، بهبود مهارت‌ها، جذب استعدادها، برگزاری دوره‌های آموزشی و … براساس علوم و فنون روانشناسی سازمانی می‌توان بازده سازمان را بهبود بخشید. حوزه برون سازمانی نیز به مبحث تولید و عرضه محصول و خدمات کسب و کارها می‌پردازد. علم روانشناسی کسب و کار در این حوزه، موثرترین شیوه‌های عرضه، بازاریابی، تبلیغات محیطی، معرفی محصول و خدمات پس از فروش را ارائه می‌کند. به‌این ترتیب در جذب مشتریان وفادار موثر بوده و برند را به یک عنوان قابل اعتماد تبدیل خواهد کرد. درنتیجه، روانشناسی کسب و کار، فواید، مزایا و کاربردهای متعدد و گسترده‌ای را برای تمامی کسب و کارها و مشاغل همراه دارد و موفقیت آن‌ها را تضمین خواهد نمود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.