چرا قیمت دلار در بازار تهران در آستانه سال نو میلادی نزولی شد؟
دنیای اقتصاد نوشت:در چهارمین روز هفته، دلار معاملات خود را در محدوده ۱۰ هزار و ۷۰۰ تومان آغاز کرد که نشاندهنده کاهشی ۲۰۰ تومانی نسبت به قیمت بسته شده روز سوم هفته بود.
برخی فعالان عنوان کردند، نوسانگیران زمانی که پس از چند تلاش افزایشی موفق نشدند مرز ۱۱ هزار تومانی را فتح کنند، در موقعیت فروش قرار گرفتند تا با پایین رفتن دوباره قیمتها، خود را با قدرت بیشتری برای نوسان بعدی آماده کنند. به باور شماری از بازیگران بازار، نوسانگیران بیشتر از آنکه به روند قیمتی خاصی علاقهمند باشند، بهدنبال آن هستند که تغییرات افزایشی و کاهشی زیادی در قیمتها ایجاد و از طریق آن کسب سود کنند.
به این ترتیب، تثبیت قیمتها در یک دامنه محدود به زیان آنهاست و ممکن است در صورتی که نتوانند قیمتها را به سطوح بالاتری ببرند، تلاش کنند جهت قیمتها را در سرازیری قرار دهند. بهعنوان مثال، آنها در این مسیر میتوانند دلار خود را ۱۰ هزار و ۹۰۰ تومان بفروشند و با قرار گرفتن قیمت در مسیر کاهشی در نرخهای پایینتر اقدام به خرید کنند.دلاری که بعدازظهر روز دوشنبه با قیمت ۱۰ هزار و ۹۰۰ تومان به کار خود پایان داده بود، شبانگاه در معاملات پشت خطی در مسیر کاهشی قرار گرفت و در نتیجه صبح روز بعد را با ۲۰۰ تومان کاهش کلید زد. در ادامه تقویت سمت عرضه، قیمت دلار تا ۱۰ هزار و ۵۵۰ تومان نیز پایین رفت، ولی در ویژگی های نوسان گیران موفق نهایت ساعت ۴ بعدازظهر روی قیمت ۱۰ هزار و ۷۰۰ تومان به کار خود پایان داد.از نظر برخی بازیگران باتجربه بازار، عوامل کاهشی دیگری نیز در بازار فعال بودند که رفتار نوسانگیران و معاملهگران ارزی را تحتتاثیر قرار میدادند.
از یکسو این دسته از بازیگران باور دارند، بهدلیل تعطیلات سال نو، خرید و فروش حواله با کاهش زیادی مواجه شده بود و همین موضوع موجب میشد که بازار از این ناحیه تحریک نشود. در واقع از نظر این عده میتوان گفت که بازار بهطور کامل از تقاضای فصلی پایان سال نوی میلادی عبور کرده است و دیگر خبری از تحریک قیمت از این سو نخواهد بود. هر چند عدهای از معاملهگران عنوان میکنند، تقاضای شرکتهای تجاری همچنان در بازار باقی است ولی میزان آن کاهش یافته است. در کنار این، عدهای باور داشتند، شرایط بازار برای نوسانگیران امنیتیتر شده است و همین موضوع موجب میشود که این عده نتوانند به راحتی حجم خرید و فروشهای خود را بالا ببرند. دستگیری ماههای اخیر نیز موجب شده است بخشی از نوسانگیران از بازار خارج شوند. همین امر موجب میشود که سایر معاملهگران با احتیاط رفتار کنند و تا زمانی که از روند افزایشی بازار اطمینان کسب نکرده باشند، موقعیت خرید برای خود تعریف نکنند.
در این میان، برخی از فعالان، افت قیمت دلار در ویژگی های نوسان گیران موفق روز گذشته را ناشی از روند کاهشی قیمت در صرافی ملی دانستند. به گفته آنها دیروز صرافیهای منتخب بازارساز قیمتهای خود را در ابتدای روز در سطح بالاتری نسبت به قیمت کف بازار قرار دادند؛ با این حال، در ادامه روز نرخ صرافیها پایینتر رفت و بازگشت قیمتی در کف بازار موجب نشد که این صرافیها روند قیمتی خود را تغییر دهند. در نهایت روز گذشته قیمت در صرافیهای بازارساز روی عدد ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان بسته شد که از قیمت کف بازار کمتر بود.
ویژگی های نوسان گیران موفق
همانطور که پیش از این نیز بیان شد در حقیقت بازار فرابورس ایجاد شد تا شرکت هایی که نتوانستند به بازار بورس راه پیدا کنند، بتوانند در بازار فرابورس سهام خود را عرضه کنند. به عبارت دیگر بازار فرابورس شرایط پذیرش ساده تری دارد، برای مثال شرکت ها با سرمایه کمتری می توانند در بازار فرابورس پذیرش شوند، سهام شناور کمتری نیاز دارند و سابقه مورد نیاز شرکت های فعال در فرابورس کمتر از بورس است.
در ادامه به صورت مختصر بخش های مختلف بازار بورس و فرابورس معرفی و مقایسه می شود.
بازار بورس و فرابورس به چند بخش مختلف تقسیم می شوند:
- بورس شامل دو بازار اول و بازار دوم است، به طور کلی شرکت هایی که در بازار اول فعالیت می کنند در صورتی که عملکرد مناسبی نداشته باشند به بازار دوم منتقل می شوند و در طرف مقابل شرکت هایی که عملکرد مناسبی در بازار دوم داشته باشند می توانند به بازار اول منتقل شوند. سهام شرکت های مورد معامله در این دو بازار نیز نسبت به برخی ویژگی ها که در بخش ای آتی بررسی خواهد شد به دو بخش تالار اصلی و فرعی تقسیم می شوند.
تفاوت و مزایای بازار اول و دوم بورس:
- وضعیت مالی و عملکردی شرکت های عضو بازار اصلی تر و بالاتر، شفاف تر بوده و تحت نظارت بیشتری از سوی سازمان بورس قرار دارند.
- هر قدر که جایگاه یک شرکت در سلسله مراتب بورسی و فرابورسی پایین تر می رود، از شفافیت و نظارت بر آن کاسته می شود.
- از لحاظ حقوقی و صرف نظر از تحلیل های بنیادی سهم، به سرمایه گذاران بلند مدت کم ریسک توصیه می شود نسبت به خرید سهام شرکت های بورسی و خصوصا بازار اول اقدام کنند. بدیهی است سهامداران پر ریسک و یا نوسانگیران بر اساس علم تکنیکال، این دغدغه را ندارند.
- فرابورس به پنج بازار دسته بندی شده است:
بازار اول: در بازار اول فرابورس سهام شرکت ها و واحدهای صندوق های سرمایه گذاری پذیرش و معامله می شود.
بازار دوم: بازار دوم فرابورس تنها شامل سهام شرکت های سهامی عام هست، سهام شرکت های زیان ده، تازه تاسیس و آنهایی که با افزایش سرمایه قصد تبدیل از سهامی خاص به سهامی عام را دارند نیز در بازار دوم پذیرفته می شوند.
بازار پایه: این بازار به منظور عرضه و نقل و انتقال اوراق بهادار ایجاد شد، شرکت های این بازار فرآیند پذیرش را طی نمی کنند و به سه دسته تقسیم می شوند، طبق قوانین جدید شرکت های این بازار در سه بازار پایه ی زرد، نارنجی و قرمز دسته بندی شده و دامنه ی نوسان روزانه آنها به ترتیب 1 و 2 و 3 درصد است. شرکت های درج شده در بازار پایه الزامی به ارائه بودجه ندارند و تنها صورت های مالی سالانه و میان دوره ای را منتشر می کنند.(شرایط بازار پایه متفاوت بوده و پیشنهاد می شود که بدون اطلاع هرگز در این بازار سرمایه گذاری نکنید).
بازار سوم یا عرضه: این بازار جهت عرضه یکجا (عرضه های بلوکی) و پذیره نویسی اوراق بهادار است.
ابزارهای نوین مالی: معاملات سایر اوراق بهادار، اوراق مشارکت، اوراق تسهیلات مسکن، اوراق رهنی، اوراق اجاره و . در این بازار انجام می شود. که معمولا این معاملات توسط بانک ها صورت می گیرد.
اگر در زمینههای فوق الذکر سوال داشته یا نیاز به مشاوره دارید می توانید با مشاوران بورس کست در تماس باشید.
تجربه ETF در بازارهای جهانی
State Street Global Advisors برای اولین بار در سال ۱۹۹۳، صندوقهای قابل معامله در بورس یا ETFها را به بازارهای مالی و سرمایهگذاری معرفی کرد. پس از آن محبوبیت ETFها به طور مداوم افزایش یافت.
محمد احمدی/ تحلیلگر مالی و سرمایهگذاری
State Street Global Advisors برای اولین بار در سال 1993، صندوقهای قابل معامله در بورس یا ETFها را به بازارهای مالی و سرمایهگذاری معرفی کرد. پس از آن محبوبیت ETFها به طور مداوم افزایش یافت. راحتترین راه برای درک ETFها، توصیف آنها به عنوان صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی (Mutual funds) است که از قابلیت معامله در بورس (همچون سهام) برخوردارند؛ اما این قابلیت، تنها دلیل محبوبیت ETFها در میان سرمایهگذاران نیست.
مزایای ETFها
همانگونه که در معرفی مفهوم ETFها، از تعریف صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بهره بردیم، برای بیان مزایای ETFها نیز میتوانیم چنین کنیم. صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، تنها یک بار در روز (پس از پایان معاملات) قیمتگذاری میشوند؛ به همین دلیل مستقل از اینکه شما در چه ساعتی از روز، اقدام به خرید واحدهای سرمایهگذاری این صندوقها کنید، قیمت خرید برای شما یکسان خواهد بود. در مقابل، ETFها به صورت لحظهای میتوانند نوسان قیمت داشته باشند و به همین دلیل فرصتی در اختیار نوسانگیران قرار میدهند که در بازههای زمانی کوتاهتری به کسب سود بپردازند. به عنوان مثال، صندوق سرمایهگذاری مشترکی را در نظر بگیرید که شاخص S&P 500 را تعقیب میکند؛ اگر این شاخص رشد سریعی را تجربه کند، فرصتی برای نوسانگیران ویژگی های نوسان گیران موفق به وجود میآید که صرفاً برای چند ساعت دارایی خود را درگیر کرده، سود مناسبی کسب کنند و قبل از پایان معاملات، دارایی خود را آزاد سازند. چنین فرصتی برای سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک وجود ندارد. شباهت ETFها به سهام، مزایای دیگری نیز به همراه دارد؛ به عنوان مثال ETFها، فرصت فروش استقراضی و همچنین خرید اعتباری را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند؛ مزیتی که صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، فاقد آن هستند. به بیان ساده، میتوان گفت ETFها به سرمایهگذاران اجازه میدهد سبدی از داراییها (مثلاً کل سهمهای بورس) را همچون یک سهم خرید و فروش کنند. فرض کنید که شما قصد مدیریت سرمایهگذاری سهام خود را ندارید و قصد دارید این امر را به خبرگان بازار واگذارید. در این حالت شما گزینههای مختلفی پیش رو دارید:
سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک فعال
(Actively managed mutual funds): این نوع از صندوقها هزینه بالایی بابت مدیریت داراییها، به سرمایهگذاران تحمیل میکنند. علاوه بر این، حدوداً 80 درصد از این صندوقها، بازدهی کمتر از حد انتظار به دست میآورند.
صندوقهای شاخصی: این صندوقها معمولاً هزینه بسیار کمی بابت مدیریت داراییها به دنبال دارند. به عنوان مثال
Vanguard 500 Index Fund به عنوان یکی از کمهزینهترین صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صرفاً 21/0درصد هزینه مدیریت دریافت میکند. این عدد برای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با مدیریت فعال، بیش از یک درصد است.
ETFها: هزینه سرمایهگذاری در این صندوقها عدد بسیار پایینی است. به عنوان مثال، SPDR 500 ETF صرفاً 095/0درصد بابت مدیریت صندوق هزینه دریافت میکند. البته در نظر داشته باشید که معامله ETFها از طریق کارگزاریها صورت میگیرد و به همین دلیل هزینه دیگری نیز به آنها تعلق میگیرد ولی واقعیت ارزان بودن ETFها همچنان پابرجاست. برای افرادی که قصد تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاریهای خود را دارند، ETFها گزینه بسیار مناسبی به شمار میروند. انواع گوناگونی از ETFها در بازار وجود دارند که تمامی شاخصهای مهم (همچون Dow Jones, S&P, Nasdaq و. ) را پوشش میدهند. ETFها نهتنها از منظر شاخصهای تحت پوشش بسیار گستردهاند، بلکه از منظر انواع سهام (سهمهای کوچک و بزرگ، سهمهای ارزشی و رشدی و . )، گستره جغرافیایی (اروپا، بازارهای نوظهور و . )، صنایع مختلف (انرژی، وسایل ارتباطی، بیوتک و . ) و سایر معیارهای تقسیمبندی نیز به خوبی پاسخگوی نیاز سرمایهگذاران هستند.
ETFها نهتنها از تنوع قابل توجهی در بازار سهام برخوردارند بلکه بازارهای دیگر همچون اوراق قرضه، زمین و ساختمان و سایر کلاسهای دارایی رایج را نیز پوشش میدهند. تحقیقات نشان میدهد تخصیص داراییها (Asset Allocation) یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده عملکرد صندوق است. به عنوان مثال اگر شما سرمایه خود را به جای اینکه صرفاً در بازار سهام سرمایهگذاری کنید، در بازارهای مختلف همچون سهام، املاک و مستغلات و اوراق قرضه سرمایهگذاری کنید، تنوع بهتری به سبد خود بخشیدهاید و میتوانید انتظار ریسک و بازده مناسبتری داشته باشید. ETFها این فرصت را به خوبی و با سهولت بالا در اختیار شما قرار میدهند؛ به عنوان مثال شما میتوانید 20 درصد از سرمایه خود را در یک ETF املاک و مستغلات، 50 درصد را در یک ETF سهام و 30 درصد باقیمانده را در یک ETF اوراق قرضه سرمایهگذاری کنید.
گردش پایین (Low turnover): یکی از مشکلاتی که فعالان بازار سهام با آن درگیر هستند، حجم بالای معاملات سهام است؛ بدین معنا که اکثر افراد به صورت مداوم به خرید و فروش سهم میپردازند و در هر خرید و فروش، درصد کمی از دارایی خود را بابت هزینههای کارگزاری و. میپردازند. این هزینهها هر چند برای یک معامله عدد کم و قابل صرف نظری است، اما در صورتی که حجم خرید و فروش بالا رود، این عدد افزایش قابل توجهی خواهد داشت. یکی از مزایای ETFها، حجم پایین اینگونه مبادلات است که در بلندمدت صرفهجویی بالایی در هزینه معاملات برای سرمایهگذاران به همراه دارد.
مزایای مالیاتی (Tax efficiency): با صرفنظر از جزییات، صرفاً به این مورد اشاره میکنیم که سرمایهگذاری در ETFها از مزایای مالیاتی قابل توجهی برای سرمایهگذاران برخوردار است.
تقاضا برای ETFها
همانطور که اشاره شد، ETFها مزایای مختلفی برای سرمایهگذاران فراهم میکنند؛ با این اوصاف انتظار میرود که تقاضا برای آنها در طول زمان روندی فزاینده را شاهد بوده است. در شش سال گذشته، حجم تقاضا برای ETFها افزایش شدیدی را شاهد بوده است؛ این رشد قابل توجه تا حد زیادی مرهون این مساله بوده است که سرمایهگذاران نهادی
( ETF (Institutional investors ، را ابزاری مناسب برای مدیریت نوسانات در بازار سهام شناختهاند. یافتهها حاکی از این است که در پایان سال 2012، 9 درصد از خالص داراییهای شرکتهای سرمایهگذاری، در اختیار ETFها بوده است. این روندها را میتوان در حجم ETF جدید منتشرشده در سال 2012 نیز مشاهده کرد؛ در این سال بالغ بر 185 میلیارد دلار ETF جدید منتشر شد که حتی رکورد سال 2008 (بالغ بر 177 میلیارد دلار) را نیز پشت سر گذاشت. در سال 2012، تقاضا برای ETFها در تمامی کلاسهای دارایی افزایش یافت، به طوری که تقاضا برای ETFهای مبتنی بر سهام بینالمللی، نسبت به سال قبل (2011) دو برابر شد. ETFهای مبتنی بر دیگر کلاسهای دارایی نیز در سال 2012 نسبت به سال قبل با رشد مواجه شدند. شکل1، حجم ETFهای جدید منتشرشده در کلاسهای مختلف دارایی را در سالهای 2010 تا 2012 نشان میدهد. با گذشت زمان و افزایش تقاضا برای ETFها، نهتنها تعداد ETFها در بازار با رشد مواجه شد، بلکه تنوع داراییهای هدف نیز در این RTFها با گسترش قابل توجهی مواجه شد. این ETFها، سرمایهگذاری در بخشهای مشخصی از بازار را نیز ممکن ساختند. در پایان سال 2012، ETFها توانستند 301 بخش از بازار اقتصادی را با خالص داراییهای 225 میلیارد دلار پوشش دهند.
ویژگیهای دارندگان ETFها
اما نگاهی داشته باشیم به سرمایهگذاران در صندوقهای قابل معامله در بورس. همانطور که قبلاً اشاره شد، سرمایهگذاران نهادی علاقه زیادی به سرمایهگذاری در این صندوقها دارند، در ادامه به بررسی ویژگیهای سرمایهگذاران خرد (Retail Investors) در این صندوقها میپردازیم. طبق محاسبات حدود 4/3 میلیون خانوار، حدود سه درصد از آمریکاییها در سال 2012 در ETFها سرمایهگذاری کردهاند. از بین افرادی که در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری کردهاند، حدود شش درصد از آنها در ETFها نیز سرمایهگذاری کردهاند. مشاهدات حاکی از این است که اکثر افراد سرمایهگذار در ETFها، افرادی هستند که بالنسبه ثروتمند محسوب شده، از تجربه قابل قبولی در سرمایهگذاری برخوردار بوده و در سایر داراییها همچون سهام و اوراق قرضه نیز سرمایهگذاری کردهاند. در سال 2012، 97 درصد از سرمایهگذاران در ETF، به نوعی (مستقیم یا غیرمستقیم) در بازار سهام نیز سرمایهگذاری کردهاند. 68 درصد از سرمایهگذاران در ETF، در اوراق قرضه نیز سرمایهگذاری کردهاند؛ و در انتها اشاره کنیم به اینکه 45 درصد از سرمایهگذاران در ETFها، در املاک و مستغلات نیز سرمایهگذاری داشتهاند. بحث را با توضیح مختصر جدول مقایسهای صفحه قبل به پایان میبریم، در این جدول به مقایسهای بین ویژگیهای دارندگان ETF و کل جامعه آمریکا میپردازیم. به عنوان مثال جدول نشان میدهد خانوارهای دارای ETF، به طور متوسط از درآمد بالاتری در قیاس با میانگین جامعه آمریکا برخوردارند (125 هزار دلار در مقابل 50 هزار دلار) یا درصد افراد دارای ETF که دارای تحصیلات آکادمیک هستند (66 درصد) بیشتر از درصد افراد دارای تحصیلات آکادمیک در کل کشور آمریکا (31 درصد) است.
افزایش سواد مالی و سرمایه گذاری آگاهانه
از مباحث مهمی که باید در اقتصاد ایران مورد توجه قرار گیرد، موضوع سرمایه گذاری و اثرگذاری آن در نیل به اهداف توسعه ی پایدار است. یکی از راه های مشارکت عمومی افراد در توسعه ی اقتصادی، سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس اوراق بهادارمی باشد که از این طریق، پس اندازهای کوچک و سرگردان به سمت فعالیت های مولد و تولیدی راه پیدا کرده تا چرخ تولید و اقتصاد کشور به حرکت در آ ید. رشد اقتصادی در ایران به تجهیز منابع فردی آحاد جامعه و سوق دادن مردم به بازارهای زود بازده تر نیاز دارد، تا توسعه ی اقتصادی کشور با سرعت افزایش پیدا کند. بازار سرمایه می تواند به عنوان پایه های اصلی اقتصاد مقاومتی عمل می کند و اقتصاد مقاومتی، الگوی تدوین نقشه استراتژی بازار سرمایه است. توسعه ی سرمایه گذاری به عنوان شاهراه اصلی برای مقابله با معضل بیکاری که یکی از بزرگترین چالش های اقتصادی کشوربوده، از اهمیت وافری برخوردار است. زیرا افزایش تولید ملی محصول مستقیم تقویت سرمایه گذاری در کشور بوده که در نهایت نیاز جامعه به نیروی کار را مرتفع می گرداند.
اما آنچه باعث تحقق این مهم می گردد، میزان سواد مالی سرمایه گذاران در بازار سرمایه می باشد. متاسفانه یک حقیقت تلخ وجود د ا رد که تعداد کثیری از معامله گرانی که وارد بازار می شوند ضرر می کنند و در مقابل عده ای موفق خواهند شد که با علم و دانش کافی پا به عرصه این بازار می گذارند و این دا ن ش ، هیچ حد و مرزی برای آن وجود ندارد. به همین علت عموم مردم جامعه و حتی در بین افراد با در آ مد و تحصیلات بالا نیز از سرمایه گذاری در بازارهای مالی گریزانند و یا برای رسیدن به موفقیت در این بازارها ، هزینه های بالایی صرف کرده اند و یا اغلب با ضرر مواجه شده اند. هر چند سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس با خرید یک ورقه ی بهادار آغاز می شود، اما خرید این دارایی مالی بدون تحلیل و بررسی و تنها با حدس و گمان، در خوش بینانه ترین حالت ، منفعت کمی از آن سرمایه گذار می کند و یا ضرر را به کامشان می چشاند.
عدم آگاهی از چگونگی فعالیت در بازارهای مالی و بطور کلی دانش عمومی اندک در بازار سرمایه و یا همان کم سوادی یا بی سوادی مالی از جمله مهم ترین عوامل رخداد وقایع مذکور محسوب می شود، زیرا بسیاری از محصولات پیچیده ی مالی ، برای درک سرمایه گذاران، بویژه سرمایه گذاران مالی تازه کار مشکل است. در طی هفته ها و ماه های گذشته ، گاها تبلیغات ناصحیحی برای جذب نقدینگی به بازار سرمایه صورت می پذیرد و این تبلیغات سبب شده ، عده ای ناآشنا بصورت هیجانی و بدون علم کافی با این بازار ، سرمایه خود را درمعرض انواع ریسک ها قرار دهند و با ضررهای شدیدی مواجه شوند. چرا که تا به حال در بازار سهام ، داد و ستدی ن ک رده اند و تنها تحت اخبار مثبتی که از آن یاد شد به سمت این بازار آمدند و در نتیجه تعداد سرمایه گذارانی که به دلیل عدم آگاهی و کم بودن تجربه زیان دیده اند بسیار افزایش یافت. از طرف دیگر بسیاری از نوسان گیران و حرفه ای های بازار سر مایه سهام توانستند سرمایه خود را در این مدت چندین برابر کنند.
از ویژگی های بالا بردن سواد مالی جامعه کسب دارایی های ارزشمند است که از طریق شناسایی فرصت های اقتصادی و همچنین تهدیدها و ریسک های مالی بدست می آید. زیرا موفقیت نصیب کسانی می شود که با هوش مال ی و اطلاعات کافی و بهنگام وارد داد و ستدها می شوند و در این میان نقش رسانه در گسترش و ترویج آن بسیار مهم و حائز اهمیت است، که تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته است که توجه به این موضوع می تواند رهاوردهای مطلوبی را در فضای کلی اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.
معامله گران باید یاد بگیرند که چگونه یک موقعیت را پیدا کرده و دست به معامله بزنند. فقدان دانش در این حوزه برابر است با فقدان سود و حتی از دست دادن سرمایه. در این میان عده ای براین باورند که شانس می تواند نقش اصلی را در موفقیت بازار سرمایه و دستیابی به سود بازی کند و بر این عقیده اند که معامله در بازار بورس یک بازی شانسی است و نیازی به آموزش ندارد. در تمام دنیا، برنامه های مختلف آموزش سواد مالی در سطوح مختلف، از جمله مدارس، شرکت ها، سازمان ها و بازارهای بورس اوراق بهادار برای افزایش توانایی مدیریت و سرمایه گذاری به صورت یک فوریت، امری ضروری و تاثیر گذار به حساب می آید.
از اینرو افزایش سواد مالی عموم جامعه باعث اخذ تصمیم گیری های موثر مالی و نحوه ی مدیریت پول و آینده ی امن مالی برای سرمایه گذاران خواهد شد. سواد مالی منتج به سرمایه گذاری آگاهانه خواهد شد که اقتصاد خود کفا برای یک جامعه متصور خواهد شد. اقتصادی خود کفا که در آن حتی خانواده های کم درآمد با مدیریت صحیح پول، بتوانند به جریان اقتصادی پیوسته و آینده ی امن مالی برای خود ایجاد کنند.
افزایش سواد مالی و سرمایه گذاری آگاهانه (مهندس امین رشیدی)
افزایش سواد مالی و سرمایه گذاری آگاهانه از مباحث مهمی که باید در اقتصاد ایران قویعا مورد توجه قرار گیرد، موضوع سرمایه گذاری و اثرگذاری آن در نیل به اهداف توسعه ی پایدار است. یکی از راه های مشارکت عمومی افراد در توسعه ی اقتصادی، سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس اوراق بهادارمی باشد […]
افزایش سواد مالی و سرمایه گذاری آگاهانه
از مباحث مهمی که باید در اقتصاد ایران قویعا مورد توجه قرار گیرد، موضوع سرمایه گذاری و اثرگذاری آن در نیل به اهداف توسعه ی پایدار است. یکی از راه های مشارکت عمومی افراد در توسعه ی اقتصادی، سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس اوراق بهادارمی باشد که از این طریق، پس اندازهای کوچک و سرگردان به سمت فعالیت های مولد و تولیدی راه پیدا کرده، چرخ تولید و اقتصاد کشور به حرکت دراید. رشد اقتصادی در ایران به تجهیز منابع فردی آحاد جامعه و سوق دادن مردم به بازارهای زود بازده تر نیاز دارد، تا توسعه ی اقتصادی کشور با سرعت افزایش پیدا کند. بازار سرمایه می تواند به عنوان پایه های اصلی اقتصاد مقاومتی عمل می کند و اقتصاد مقاومتی، الگوی تدوین نقشه استراتژی بازار سرمایه است. توسعه ی سرمایه گذاری به عنوان شاهراه اصلی برای مقابله با معضل بیکاری که یکی از بزرگترین چالش های اقتصادی کشوربوده، از اهمیت وافری برخوردار است. زیرا افزایش تولید ملی محصول مستقیم تقویت سرمایه گذاری در کشور بوده که در نهایت نیاز جامعه به نیروی کار را مرتفع می گرداند.
اما آنچه باعث تحقق این مهم می گردد، میزان سواد مالی سرمایه گذاران در بازار سرمایه می باشد. متاسفانه یک حقیقت تلخ وجود درد که تعداد کثیری از معامله گرانی که وارد بازار می شوند ضرر می کنند و در مقابل عده ای موفق خواهند شد که با علم و دانش کافی وارد پا به عرصه این بازار می گذارند و این داش هیچ حد و مرزی برای آن وجود ندارد. به همین علت عموم مردم جامعه و حتی در بین افراد با درامد و تحصیلات بالا نیز از سرمایه گذاری در بازارهای مالی گریزانند و یا برای رسیدن به موفقیت در این بازارها هزینه های بالایی صرف کرده اند و یا اغلب با ضرر مواجه شده اند. هر چند سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس با خرید یک ورقه ی بهادار آغاز می شود، اما خرید این دارایی مالی بدون تحلیل و بررسی و تنها با حدس و گمان، در خوش بینانه ترین حالت منفعت کمی از آن سرمایه گذار می کند و یا ضرر را به کامشان می چشاند.
عدم آگاهی از چگونگی فعالیت در بازارهای مالی و بطور کلی دانش عمومی اندک در بازار سرمایه و یا همان کم سوادی یا بی سوادی مالی از جمله مهمترین عوامل رخداد وقایع مذکور محسوب می شود، زیرا بسیاری از محصولات پیچیده ی مالی ، برای درک سرمایه ویژگی های نوسان گیران موفق گذاران، بویژه سرمایه گذاران مالی تازه کار مشکل است. در طی هفته ها و ماه های گذشته گاها تبلیغات ناصحیحی برای جذب نقدینگی به بازار سرمایه صورت می پذیرد و این تبلیغات سبب شده عده ای ناآشنا بصورت هیجانی و بدون علم کافی با این بازار سرمایه خود را درمعرض انواع ریسک ها قرار دهند و با ضررهای شدیدی مواجه شوند. چرا که تا به حال در بازار سهام داد و ستدی نگرده اند و تنها تحت اخبار مثبتی که از آن یاد شد به سمت این بازار آمدند و در نتیجه تعداد سرمایه گذارانی که به دلیل عدم آگاهی و کم بودن تجربه زیان دیده اند بسیار افزایش یافت. از طرف دیگر بسیاری از نوسان گیران و حرفه ای های بازار سرمایه سهام توانستند سرمایه خود را در این مدت جندین برابر کنند.
از ویژگی های بالا بردن سواد مالی جامعه کسب دارایی های ارزشمند است که از طریق شناسایی فرصت های اقتصادی و همچنین تهدیدها و ریسک های مالی بدست می آید. زیرا موفقیت نصیب کسانی می شود که با هوش مال و اطلاعات کافی و بهنگام وارد داد و ستدها می شوند و در این میان نقش رسانه در گسترش و ترویج آن بسیار مهم و حائز اهمیت است، که تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته است که توجه به این موضوع می تواند رهاوردهای مطلوبی را در فضای کلی اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.
معامله گران باید یاد بگیرند که چگونه یک موقعیت را پیدا کرده و دست به معامله بزنند. فقدان دانش در این حوزه برابر است با فقدان سود و حتی از دست دادن سرمایه. در این میان عده ای براین باورند که شانس می تواند نقش اصلی را در موفقیت بازار سرمایه و دستیابی به سود بازی کند و بر این عقیده اند که معامله در بازار بورس یک بازی شانسی است و نیازی به آموزش ندارد. در تمام دنیا، برنامه های مختلف آموزش سواد مالی در سطوح مختلف، از جمله مدارس، شرکت ها، سازمان ها و بازارهای بورس اوراق بهادار برای افزایش توانایی مدیریت و سرمایه گذاری به صورت یک فوریت، امری ضروری و تاثیر گذار به حساب می آید.
از اینرو افزایش سواد مالی عموم جامعه باعث اخذ تصمیم گیری های موثر مالی و نحوه ی مدیریت پول و آینده ی امن مالی برای سرمایه گذاران خواهد شد. سواد مالی منتج به سرمایه گذاری آگاهانه خواهد شد که اقتصاد خود کفا برای یک جامعه متصور خواهد شد. اقتصادی خود کفا که در آن حتی خانواده های کم درآمد با مدیریت صحیح پول، بتوانند به جریان اقتصادی پیوسته و آینده ی امن مالی برای خود ایجاد کنند.
دیدگاه شما