اندیکاتور سیگنال دهی
بهترین اندیکاتور فارکس درواقع کاربردی ترین و مفید ترین اندیکاتور برای تحلیل فارکس می باشد. در واقع یک اندیکاتور خوب باید بتواند با داده هایی که در اختیارتان قرار می دهد، مسیر معاملات شما را به درستی تنظیم کند. اندیکاتور های مختلف فارکس، جهت اهداف گوناگونی مورد استفاده قرار می گیرند. برای مثال اندیکاتورهای تحلیل فارکس، نوسانگیری ، تشخیص روند ، سیگنال دهی و اندیکاتور غیر اصلاحی فارکس، هرکدام اهداف ذکر شده را دنبال می کنند.
به نظر شما بهترین اندیکاتور فارکس چیست؟ بهترین اندیکاتور تشخیص روند فارکس کدام اندیکاتور است؟ اندیکاتور macd و اندیکاتور rsi چه نوع اندیکاتوری هستند؟ منظور از اندیکاتور غیر اصلاحی فارکس چیست؟
اندیکاتورهای فارکس توسط معامله گران به طور منظم برای افزایش شانس کسب سود در بازار فارکس در حین معامله در بازارهای بعدی استفاده می شود. همراه با سایر اشکال داده و تجزیه و تحلیل، اندیکاتورها می توانند بر تصمیمات معاملاتی تأثیر بگذارند و ممکن است به عنوان مبنایی برای استراتژی های معاملاتی فارکس استفاده شوند. با تحلیل رفتار و الگوهای گذشته بازار، معامله گران می توانند از بهترین اندیکاتور فارکس برای کمک به پیش بینی رفتار آینده بازار و همچنین سودآور بودن معاملات استفاده کنند. مطالعه در این زمینه و دانلود رایگان اندیکاتور ها زمینه ساز دستیابی به این سودآوری ها می باشد.
پیشاپیش از اینکه نظرات سازنده خود را در انتهای مقاله برای ما ارسال میکنید کمال تشکر را داریم . و در صورت نیاز به دریافت مشاوره میتوانید از طریق چت انلاین با ما در ارتباط باشید .
استراتژی معاملاتی مکدی
مکدی (MACD) یکی از اندیکاتور مهم در بازارهای مالی است که می تواند فرصت های معاملاتی خوبی را کشف کند. ما در این مقاله سه تاکتیک پایه MACD را بررسی کردهایم، زیرا درک نحوه استفاده از این ابزار برای موفقیت یک معاملهگر اهمیت بسیار بالایی دارد.
MACD دقیقا چیست؟
یکی از رایجترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی (MACD) می باشد. این اندیکاتور یک اندیکاتور مومنتوم دنباله روی روند است، به این معنی که به شتاب یا مومنتوم قیمت یک دارایی نگاه می کند تا ببیند آیا روند قیمت آن صعودی است یا نزولی. از مکدی می توان برای دریافت سیگنال های معاملاتی و کشف فرصت های معاملاتی استفاده کرد.
MACD چیست و چگونه کار می کند؟
اندیکتاور MACD از 3 مولفه تشکیل شده است: دو میانگین متحرک و یک هیستوگرام. خط MACD خط اصلی بوده و کندتر است، در حالی که خط سیگنال خط تندتر است. هنگامی که این دو میانگین متحرک به یکدیگر نزدیک می شوند، به آنها “همگرا” و هنگامی که از هم دور می شوند، به آنها “واگرا” می گویند. هیستوگرام ها اختلاف بین دو خط را ترسیم می کنند. اگر مشخص شود که قیمت بازار به سمت بالا حرکت می کند، معامله گران می توانند پوزیشن های خرید بگیرند. در این حالت بازار سقف های بالاتر و کف های بالاتر می زند و همچنین سطوح مقاومتی حیاتی شکسته می شوند.
سه روش محبوب معامله MACD
برای شناسایی فرصت های معاملاتی با استفاده از MACD تاکتیک های مختلفی وجود دارد که می توانند مورد استفاده قرار گیرند.
- کراس میانگین های متحرک
- برگشت هیستوگرام ها
- کراس از خط صفر
کراس میانگین های متحرک
خط MACD و خط سیگنال مشابه یک اسیلاتور استوکاستیک عمل می کنند، یعنی تقاطع یا کراس در دو خط، سیگنال خرید و فروش را است. همچون بیشتر استراتژی های با رویکردهای کراس، سیگنال خرید زمانی صادر می شود که خط کوتاه مدت تر و حساس تر- در این مورد، خط MACD – از روی خط کندتر یعنی خط سیگنال عبور کرده و کراس ایجاد کند. در نوسانات ضعیف تر بازار، بزرگترین مشکل MACD این است که در زمان صدور سیگنال، قیمت ممکن است به نقطه برگشت رسیده باشد. که در این حالت به آن “سیگنال کاذب” گویند. شایان ذکر است تکنیکهایی که برای تأیید گرفتن سیگنال به پرایس اکشن تکیه می کنند، اغلب قابل اعتمادتر در نظر گرفته می شوند. خطوط عمودی سبز نشان دهنده فرصت های سودآور ورود هستند، در حالی که خطوط قرمز سیگنال های اشتباه را نشان می دهند.
برگشت هیستوگرام ها
هیستوگرام، با میلههایی که بازتاب اختلاف بین خط MACD و خط سیگنال است، احتمالاً ارزشمندترین جنبه MACD است. هنگامی که قیمت بازار به شدت در یک جهت حرکت می کند، ارتفاع میله های هیستوگرام افزایش می یابد و زمانی که بازار به کندی حرکت می کند، ارتفاع آنها کاهش می یابد. با دور سیگنال های اندیکاتور معاملات شدن میله های هیستوگرام از خط صفر، دو خط میانگین متحرک به طور فزاینده ای از هم جدا می شوند. سپس یک قوز یا کوهان به احتمال زیاد پس از سپری شدن اولین دوره بسط قیمت رخ می دهد که این نشانه ای است که اکنون میانگین های متحرک دوباره دارند به هم نزدیک می شوند، که می تواند پیش مقدمه ای برای ایجاد کراس باشد. برخلاف استراتژی کراس تاخیری که در بالا ذکر شد، این استراتژی پیشرو است. روش برگشت هیستوگرام بر اساس استفاده از روندهای شکل گرفته، مبنایی برای پوزیشن گیری است، به این معنی که می توان پیش از حرکت بازار آن را اعمال کرد. با صبر کردن برای شکل گیری دو تغییر در خلاف روند میله های هیستوگرام، ریسک سیگنال اشتباه کاهش می یابد. میتوان از این تکنیک برای خروج از معامله نیز استفاده کرد و هر زمان MACD شروع به بازگشت و حرکت به جهت دیگر کرد، پوزیشن را بست.
کراس خط صفر
روش کراس از خط صفر مبتنی بر عبور هر یک از EMAها از خط صفر است. اگر MACD از پایین، خط صفر را قطع کند و از آن عبور کند، ممکن است یک روند صعودی جدید شکل گیرد، در حالی که اگر MACD از بالا خط صفر را قطع کند و به زیر آن رود، ممکن است یک روند نزولی تشکیل شود. از آنجایی که این سیگنال کندترین سیگنال در میان این سه سیگنال است، شما شاهد سیگنال های کمتر و همچنین سیگنال های برگشتی کاذب کمتری خواهید بود. زمانی که MACD به بالای خط صفر می رود، خرید بگیرید – یا پوزیشن فروش خود را ببندید – و زمانی که MACD به زیر خط صفر می رود، فروش بگیرید – یا پوزیشن خرید خود را ببندید. با این حال، می توان از این تکنیک برای سیگنال برگشت برای پیشروی های قیمتی گسترده نیز استفاده کرد. نمودار زیر سه سیگنال قبلی AUD/USD را نشان میدهد که چهارمین سیگنال نیز در شرف صادر شدن است. اگر معاملهگر در زمانهای صحیح ورود کرده و خارج می شد، هر یک از این سیگنال ها برایش سودآور بوده است. و با استفاده از روش کراس خط صفر به جای روش کراس خطوط، احتمالا جلوی تعداد زیادی از سیگنال های غلط گرفته می شده است. در مثال بالا، بازار بارها خط روند را شکسته است، که نشان می دهد زمان خروج از معامله فرا رسیده است. معاملهگر همچنین میتواند با رفتن قیمت به زیر کف یا سویینگ قبلی (روند صعودی) یا رفتن قیمت به بالای سویینگ یا سقف قبلی (روند نزولی) از معامله خود خارج شود.
مناسب ترین استراتژی برای به کارگیری MACD چه زمانی است؟
“بهترین زمان” در استفاده از اندیکاتور MACD وجود ندارد. همه چیز به شما، سلیقه شخصی شما و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. برای کسانی که از رویکرد تکنیکال برای تحلیل استفاده نمی کنند یا ترجیح می دهند از اندیکاتورهای مختلف برای اندازه گیری جابجایی قیمت ها استفاده کنند، ممکن است زمان “دقیق” برای استفاده از اندیکاتور MACD وجود نداشته باشد. اگر تصمیم گرفتید از اندیکاتور MACD استفاده کنید، زمان ایدهآل برای استفاده از آن با توجه به تاکتیکهای ذکر شده در بالا تعیین میشود. اگر از رویکرد تاخیری استفاده میکنید، برای دریافت سیگنال در سریعترین زمان ممکن، باید روی اندیکاتور MACD خود دقت داشته باشید.
مزایا و معایب استفاده از MACD
هر روش تفسیر MACD معایب خاص خود را دارد. زمانی که MACD از خط صفر عبور می کند و بالای آن می رود، به طور کلی قیمت بسیار بالاتر از کف است. وقتی MACD از روی خط صفر عبور می کند و به زیر آن می رود، معمولاً به این معنی است که سقف قیمت پیش از این رخ داده است. سطح صفر MACD یک اندیکاتور تاخیری است، به این معنی که اندیکاتور پس از آنکه قیمت تغییر جهت داد سیگنال می دهد. زمانی که MACD به سطح اشباع خرید می رسد، احتمالاً قیمت به مدت طولانی در یک روند صعودی باقی خواهد ماند. هنگامی که MACD به سطح اشباع فروش می رسد، ممکن است روند نزولی به مدت زمان بیشتری ادامه یابد. اگر صبر کنید تا MACD برای بار دوم به منطقه اشباع خرید یا فروش رود و به نوعی برای خود سقف دوقلو تشکیل دهد، در این حالت می توان آن را به چشم تکنیکی برای پوشاندن معایب MACD دید. از طرف دیگر، همچون مثال زیر، شما فقط می توانید در جهت روند بلندمدت معامله کنید.
یک استراتژی معاملاتی با استفاده از MACD برای پیدا کردن یک روند
پیدا کردن روند شاید یکی از مهم ترین وظایفی باشد که هر معامله گر تکنیکال باید بتواند آن را انجام دهد، و گرچه این فرآیند ممکن است چالش برانگیز باشد، اما MACD می تواند در این زمینه بسیار مفید باشد. با استفاده از MACD، سه گام برای پیدا کردن و سوار شدن روی یک روند وجود دارد:
- جهت روند را مشخص کنید.
- از کراس MACD برای پیدا کردن فرصت های معاملاتی در جهت روند استفاده کنید.
- برای مدیریت ریسک، از خط صفر MACD استفاده کنید.
جهت روند را مشخص کنید.
میانگین متحرک 200 روزه ابزاری است که معامله گران می توانند از آن برای تشخیص روند استفاده کنند. اگر معاملهگری بخواهد پوزیشنی بگیرد، شاید به نمودار قیمت با میانگین متحرک 200 روزه نگاه کند تا ببیند آیا قیمتها پی در پی بالاتر از بازه قیمتی معمول قرار می گیرند یا خیر. نمودار EUR/USD در مثال زیر یک روند صعودی قوی را نشان می دهد، که گواه آن وجود قیمت ها به طور مداوم بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه است. هنگامی که چنین چیزی اتفاق می افتد، خریدار می تواند به مرحله دوم، که همان تعیین نقاط ورودی احتمالی است، رود.
از کراس MACD برای پیدا کردن فرصت های معاملاتی در جهت روند استفاده کنید.
پس از شکل گیری گرایش معاملاتی، معامله گران شروع به جستجوی سیگنال های خرید در جهت روند فعلی خواهند کرد. هنگامی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه در نمودار بالا باشد، از کراس MACD می توان به عنوان یک سیگنال ورودی احتمالی استفاده کرد. همانطور که در نمودار نشان داده شده است، معامله گر می تواند در اولین کراس MACD نشان داده شده، به دنبال ورود به پوزیشن خرید باشد. خط MACD (خط آبی) در این لحظه بالای خط سیگنال (خط قرمز) قرار دارد، در حالی که قیمت همچنان بالاتر از MA 200 روزه است.
برای مدیریت ریسک، از خط صفر MACD استفاده کنید.
هنگام معامله روندها، حتما به خاطر داشته باشید که آنها در نهایت خاتمه خواهند یافت. هنگامی که یک کراس نزولی در یک روند صعودی، همچون در EUR/USD رخ می دهد، می تواند نشان دهنده این باشد که قدرت روند صعودی در حال کاهش است و شاید جهت روند در حال عوض شدن باشد. یک معامله گر با یک پوزیشن خرید در این لحظه شاید به فکر خروج باشد، اما ممکن سیگنال های اندیکاتور معاملات است چنین چیزی فقط یک مکث موقت باشد. آنها اختیار این را دارند که در این لحظه از معامله خود خارج شوند.
نتیجه گیری معامله با استفاده از مکدی:
یکی از رایجترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال MACD می باشد. دو میانگین متحرک و یک هیستوگرام در ساختن آن استفاده می شود. هنگامی که دو میانگین متحرک به هم نزدیک می شوند، به آنها “همگرا” و هنگامی که از هم دور می شوند می شوند، “واگرا” می گویند. در هیستوگرام، اختلاف بین خطوط نشان داده شده است. کراس خطوط، برگشت هیستوگرام، و کراس خط صفر سه تاکتیک اصلی در استفاده از MACD هستند.
ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺍﻧﺪﻳﮑﺎﺗﻮﺭ ﻣﻮﻣﻨﺘﻮﻡ (Momentum)
ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺑﺭﺍﯼ ﺷﻧﺎﺳﺎﻳﯽ ﺳﺭﻋﺕ ﺣﺭﮐﺕ ﻗﻳﻣﺕ ﻁﺭﺍﺣﯽ ﺷﺩﻩ ﺍﺳﺕ. ﺍﻳﻥ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ، ﺟﺯء ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭﻫﺎﯼ ﭘﻳﺷﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺩ . ﻧﺣﻭﻩ ﻣﺣﺎﺳﺑﻪ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻥ ﺻﻭﺭﺕ ﺍﺳﺕ ﮐﻪ ﻗﻳﻣﺕ ﻓﻌﻠﯽ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ ﺳﻬﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ n ﺩﻭﺭﻩ ﻗﺑﻝ ﺳﻬﻡ ﻣﻘﺎﻳﺳﻪ ﻣﯽ ﮐﻧﺩ. ﻣﻧﻅﻭﺭ ﺍﺯ n ﺩﻭﺭﻩ ﺑﺎﺯﻩ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺳﺕ ﮐﻪ ﺗﻭﺳﻁ ﺗﺣﻠﻳﻠﮕﺭ ﺍﻧﺗﺧﺎﺏ ﻣﯽ ﺷﻭﺩ .
ﻓﺭﻣﻭﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﺣﺎﺳﺑﻪ ﺷﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﻳﻥ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺻﻭﺭﺕ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺩ :
CP : ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ
CPn : ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻁﻭﻝ n ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺍﻳﻥ ﻓﺭﻣﻭﻝ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺑﻳﻥ ﻗﻳﻣﺕ ﻓﻌﻠﯽ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ ﺳﻬﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻗﻳﻣﺕ ﺳﻬﻡ ﺩﺭ n ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺻﻭﺭﺕ ﺩﺭﺻﺩ ﻧﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺩ .
ﻭﺳﺎﻥ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺑﻪ ﺻﻭﺭﺕ ﺻﻌﻭﺩﯼ ﻭ ﻧﺯﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺩ ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺑﺎﻻﯼ ﺧﻁ ۱۰۰ ﻗﺭﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﻳﺭﺩ ، ﺑﻪ ﺍﻳﻥ ﻣﻌﻧﯽ ﺍﺳﺕ ﮐﻪ ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ ﺑﻳﺷﺗﺭ ﺍﺯ ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ n ﺩﻭﺭﻩ ﻗﺭﺍﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﻳﻳﻥ ﺧﻁ ۱۰۰ ﻗﺭﺍﺭ ﺩﺍﺷﺗﻪ ﺑﺎﺷﺩ ﺑﻪ ﺍﻳﻥ ﻣﻌﻧﯽ ﮐﻪ ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ ﺳﻬﻡ ﺍﺯ ﻗﻳﻣﺕ ﭘﺎﻳﺎﻧﯽ n ﺩﻭﺭﻩ ﮐﻣﺗﺭ ﺍﺳﺕ. ﻣﻧﻅﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻧﮑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﻳﻳﻥ ﺧﻁ ۱۰۰ ﭼﻘﺩﺭ ﺍﺳﺕ ﺍﻳﻥ ﻣﻭﺿﻭﻉ ﺭﺍ ﺑﻳﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻧﺩ ﮐﻪ ﺳﺭﻋﺕ ﺣﺭﮐﺕ ﻗﻳﻣﺕ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﻘﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺩ .
ﺑﺎ ﺍﺳﺗﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻥ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﯽ ﺗﻭﺍﻧﻳﻡ ، ﺳﻳﮕﻧﺎﻝ ﻫﺎﻳﯽ ﻣﺑﻧﯽ ﺑﺭ ﺧﺭﻳﺩ ﻭ ﻓﺭﻭﺵ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺕ ﮐﻧﻳﻡ ﺍﻣﺎ ﺑﻳﺷﺗﺭﻳﻥ ﮐﻣﮑﯽ ﮐﻪ ﺍﻳﻥ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺩﺭ ﺷﻧﺎﺳﺎﻳﯽ ﺭﻭﻧﺩ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﮔﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺩ ﺍﻳﻥ ﺍﺳﺕ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﺭ ﭘﺎﻳﻪ ﻫﺭ ﻧﻭﻉ ﺗﻐﻳﻳﺭ ﻗﻳﻣﺗﯽ ﺳﻬﻡ (ﺑﻪ ﻁﻭﺭ ﻣﺛﺎﻝ ﺷﮑﺳﺕ ﻫﺎ ﻭﭘﻭﻝ ﺑﮏ ﻫﺎ ﺻﻭﺭﺕ ﮔﺭﻓﺗﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺩ ﺳﻬﻡ ﻭ (. ﺍﻧﺟﺎﻡ ﺩﻫﺩ .
ﺳﻴﮕﻨﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺪﻳﮑﺎﺗﻮﺭ ﻣﻮﻣﻨﺘﻮﻡ
ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺧﻂ ﺭﻭﻧﺪ
ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺍﻧﺪﻳﮑﺎﺗﻮﺭ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺧﻂ ۱۰۰
ﺑﺭﺍﯼ ﺍﻳﻧﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻥ ﺳﻳﮕﻧﺎﻝ ﺑﻬﺗﺭ ﺍﺳﺗﻔﺎﺩﻩ ﺷﻭﺩ ، ﻣﻳﺎﻧﮕﻳﻥ ﻣﺗﺣﺭﮎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯽ ﮐﻧﻳﻡ . ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ، ﻣﻳﺎﻧﮕﻳﻥ ﻣﺗﺣﺭﮎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻳﻳﻥ ﺑﻪ ﺳﻣﺕ ﺑﺎﻻ ﻗﻁﻊ ﮐﻧﺩ ، ﻓﺭﺻﺕ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﻣﻧﺎﺳﺑﯽ ﺑﺭﺍﯼ ﺧﺭﻳﺩ ﺳﻬﻡ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺩ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺍﺯﺑﺎﻻ ﺑﻪ ﺳﻣﺕ ﭘﺎﻳﻳﻥ ﻣﻳﺎﻧﮕﻳﻥ ﻣﺗﺣﺭﮎ ﺭﺍ ﻗﻁﻊ ﮐﻧﺩ ، ﻣﻭﻗﻌﻳﺕ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﻓﺭﻭﺵ ﺭﺍ ﺍﺗﺧﺎﺫ ﻣﯽ ﻧﻣﺎﻳﻳﻡ ، ﭼﻭﻥ ﺳﻬﻡ ﺭﻭﻧﺩ ﻧﺯﻭﻟﯽ ﺧﻭﺩﺵ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻭﺍﻫﺩ ﮐﺭﺩ .
ﻭﺍﮔﺮﺍﻳﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺪﻳﮑﺎﺗﻮﺭ
- ﻭﺍﮔﺭﺍﻳﯽ ﻣﺛﺑﺕ ﺩﺭ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺻﻭﺭﺕ ﻣﯽ ﮔﻳﺭﺩ ﮐﻪ ﻗﻳﻣﺕ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮐﺎﻫﺵ ﻳﺎﻓﺗﻥ ﺍﺳﺕ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺭﻭﻧﺩ ﺻﻌﻭﺩﯼ ﻣﺷﺎﻫﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻭﺩ .
- ﻭﺍﮔﺭﺍﻳﯽ ﻣﻧﻔﯽ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺻﻭﺭﺕ ﻣﯽ ﮔﻳﺭﺩ ﮐﻪ ﻗﻳﻣﺕ ﺭﻭﻧﺩ ﺻﻌﻭﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺭﻭﻧﺩ ﺑﻪ ﺻﻭﺭﺕ ﻧﺯﻭﻟﯽ ﺍﺳﺕ ﻭ ﭘﺱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻡ ﺷﺎﻫﺩ ﻧﺯﻭﻝ ﺭﻭﻧﺩ ﺳﻬﻡ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻳﻡ .
ﺣﺟﻡ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ :
ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺗﻐﻳﻳﺭﺍﺕ ﻗﻳﻣﺕ ﺳﻬﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﻩ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺩﺭ ﻧﻅﺭ ﮔﺭﻓﺗﻥ ﺣﺟﻡ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﻣﻭﺭﺩ ﺑﺭﺭﺳﯽ ﻗﺭﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺩ. ﺑﻪ ﻁﻭﺭ ﻣﺛﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﺟﻡ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺍﻓﺯﺍﻳﺵ ﭘﻳﺩﺍ ﻣﯽ ﮐﻧﺩ ، ﺳﺭﻋﺕ ﺗﻐﻳﺭﺍﺕ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﻫﻡ ﺍﻓﺯﺍﻳﺵ ﭘﻳﺩﺍ ﻣﯽ ﮐﻧﺩ ﻭ ﺑﺎﻟﻌﮑﺱ .
ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺍﻳﻥ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺭﺍﯼ ﺗﺣﻠﻳﻠﮕﺭ ﻓﺭﺍﻫﻡ ﻣﯽ ﮐﻧﺩ ﮐﻪ ﻓﻘﻁ ﺗﻐﻳﻳﺭﺍﺕ ﻗﻳﻣﺕ ﺳﻬﻡ ﺭﺍ ﺩﻧﺑﺎﻝ ﻧﮑﻧﺩ ، ﺑﻠﮑﻪ ﻣﯽ ﺗﻭﺍﻧﺩ ﺳﺭﻋﺕ ﺍﻳﻥ ﺗﻐﻳﻳﺭﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻣﺎﺩﻫﺎ ﻣﺣﺎﺳﺑﻪ ﮐﻧﺩ.ﺍﻳﻥ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺷﺑﺎﻫﺕ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﻣﻳﺎﻧﮕﻳﻥ ﻣﺗﺣﺭﮎ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺍﻣﺎ ﻓﺭﻕ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺑﻳﻥ ﺍﻳﻥ ﺩﻭ ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺍﻳﻥ ﺍﺳﺕ ﮐﻪ ﻣﻭﻣﻧﺗﻭﻡ ﺟﺯء ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭﻫﺎﯼ ﭘﻳﺷﺭﻭ ﻣﺣﺳﻭﺏ ﻣﯽ ﺷﻭﺩ ﻭﻟﯽ ﻣﻳﺎﻧﮕﻳﻥ ﻣﺗﺣﺭﮎ ، ﺍﻧﺩﻳﮑﺎﺗﻭﺭ ﺗﺎﺧﻳﺭﯼ ﺍﺳﺕ .
سیگنال های اندیکاتور معاملات
تحلیل تکنیکال روش تحلیل نمودارهای قیمت در بازارهای مالی است که پایه و اساس آن مالی کلاسیک است.
این نوع از روش تحلیل گری مدت زیادی است که منسوخ شده و بیشتر در کشورهای جهان سوم رواج پیدا کرده است.
کشورهای توسعه نیافته با خیال کسب سود از این ابزارها هنوز هم در بازار از آن ها استفاده می کنند.
اندیکاتور ابزاری است که با استفاده از اطلاعات آماری که از قیمت می گیرد و یک سری محاسباتی که انجام می دهد.
سعی دارد آینده قیمت را نشان دهد اما به شدت خطرناک و فریب دهنده است.
برخی از این اندیکاتور ها به اندیکاتور اصلاحی معروف هستند.
این نوع از اندیکاتور ها دقیقا مثل آن دسته از آدم هایی هستند که مدام حرف خودشان را تغییر می دهند و ثباتی ندارند.
اندیکاتور اصلاحی همانطور که از اسمش پیداست، نتیجه ای را که به شما چند دقیقه قبل نشان داده است را تغییر می دهد.
فرض کنید که یکی از این اندیکاتور ها را روی پلتفرم خود نصب کرده اید و منتظر هستید که یک سیگنال معاملاتی بدهد.
بعد از مدتی انتظار مثلا سیگنال خرید را به شما نشان می دهند و شما وارد بازار می شوید.
بعد از چند دقیقه سیگنال خریدی را که به شما داده است را اصلاح می کند و به جای آن سیگنال فروش نمایش میدهد.
واقعا خنده آور است و از طرفی هم باعث تاسف.
افراد زیادی متاسفانه بعد از سال ها ضرر هنوز هم به کسب سود اندک از اندیکاتورها امید دارند.
تحلیل تکنیکال چیست و چرا باعث شکست معامله گران شده است؟
بارها شنیده اید که گفته می شود که تحلیل تکنیکال بر اساس یک یک جمله قدیمی پایه ریزی شده است.
و آن جمله ” تاریخ تکرار می شود ” می باشد.
سرمایه های خیلی زیادی از مردم فقط به خاطر باور و تعصب اشتباه به همین یک جمله از بین رفته است .
در عوض جیب بروکر ها و کارگزاری هایی که مدام اندیکاتورها را با زرق و برق زیادی تبلیغ می کنند پرشده است.
ببینید دوستان عزیزم،
معامله گری و کسب درآمد از بازارهای مالی هیچ گاه نمی تواند بر اساس سیگنال چند اندیکاتور به وجود بیایید.
بروکرها با دادن بونوس (هدیه) و ارائه آموزش های رایگان تحلیل تکنیکال مثل:
الیوت، گن، ایچیموکو، فیبونانچی، الگوهای کندل استیک، چنگال اندروز و هزاران مورد دیگر سعی در بی غیرت کردن معامله گران روی ضرر دارند.
بی غیرتی روی ضرر اصطلاحی است که در بازارهای مالی به کار برده می شود و زمانی است که:
فرد به مرحله ای می رسد که دیگر ضرر کردن برایش اهمیت ندارد.
فرد از سیستم مدیریت سرمایه خود خارج شده و این روند را تا ورشکستگی و از دست دادن کل سرمایه اش ادامه می دهد.
مسلما هدف شما از معامله کردن در بازارهای مالی کسب سود و درآمد مستمر است؛
نه اینکه صرفا به یک تحلیل گر آن هم با استفاده از چند اندیکاتور و یا الگو های مختلف تبدیل شوید.
چرا گاهی اوقات دیده می شود که روش های تحلیل تکنیکال و سیگنال های اندیکاتور ها جواب می دهد؟
در بازارهای مالی یک اصل وجود دارد به نام توالی تصادفی.
توالی تصادفی یعنی اتفاقاتی که به صورت پشت سرهم در یک بازه زمانی اما به صورت کاملا تصادفی اتفاق می افتد.
توالی تصادفی به شما می گوید که امکان رخ دادن هر اتفاقی به صورت تصادفی در بازار وجود دارد.
برای درکب بهترهمین حالا پلتفرم معاملاتی خود را باز کنید و یک خط در وسط صفحه خود بکشید.
بعد به دقت به کندل ها نگاه کنید.
طبق این اصل امکان ندارد که قیمت چندین بار به این خطی که شما کشیده اید واکنش ندهد.
این به خاطر پویایی و تاثیر بالای نقدینگی در بازار است.
پس این تصور اشتباه که روش های تحلیل تکنیکال و سیگنال های اندیکاتور ها واقعا دارند جواب می دهند.
زمان و پول شما ارزشی بسیار بیشتر از سرمایه گذاری روی اتفاقات تصادفی بازار دارد.
تمامی روش های تحلیل تکنیکال که بر پایه اندیکاتورها طراحی شده اند همه شان از اصل توالی تصادفی استفاده می کنند اما واقعیت با آنچه که تصور می کنید متفاوت است.
به تصویر زیر نگاه کنید:
به فردی که نشسته و در حال تماشای پرنده است نگاه کنید.
فرض کنید که این فرد از ابتدای عمرش تا الان مجبور بوده که بنشیند و هر آنچه که روی دیوار است را ببیند.
تصور او این است که در رو به رویش یک پرنده در حال پرواز کردن است.
اما آیا شما که دید وسیع تری نسبت به او دارید، به همین صورت فکر می کنید.
مسلما خیر. چرا؟
چون شما در حال مشاهده واقعیت هستید. فردی را می بینید که در جلوی منبع نور مجسمه پرنده را تکان می دهد.
تحلیل تکنیکال در واقع همین طور است.
شما هیچ گاه حتی تصور نمی کنید که پشت پرده اندیکاتور ها چه قدر می تواند وحشتناک باشد و چقدر سرمایه گذاری از طریق این روش ها می تواند به نظر احمقانه برسد.
راه حل چیست؟
چطور می توان از طریق جفت ارزها، بورس ایران، معامله ارز های دیجیتال و… به درآمد مطلوب رسید؟
لازم است که نگرش و شیوه تفکر خود را تغییر دهید
. آن چیزی که می تواند شما را به موفقیت برساند تحلیل گری نیست بلکه معامله گری پرایس اکشن جبل عاملی است.
این علم به شما اصول اصلی شناسایی رفتار معامله گران موثر حاضر در بازار را آموزش و سرنخ های ورود و خروج پول های بزرگ در بازار را نشان می دهد.
وقتی شما بتوانید نشانه های ورود پول های بزرگ در یک بازار را شناسایی کنید، گام بعدی فقط همراه شدن با آنهاست.
فرقی نمی کند در کدام بازار بخواهید معامله کنید،
فرقی نمی کند که کدام تایم فریم معاملاتی را انتخاب کرده اید،
شما می توانید با یادگیری علم صحیح معامله گری به درآمد مستمر دلاری و ریالی دست یابید.
در پرایس اکشن جبل عاملی از هیچ ابزاری استفاده نمی شود .
شما می توانید به سیگنال های اندیکاتور معاملات راحتی هر نموداری از هر بازاری را تنها در کمتر از چند ثانیه بررسی و تصمیم بگیرید که باید بخرید، بفروشید یا نه لازم است که برای موقعیت بهتر کمی صبر کنید.
نتیجه گیری:
معامله گری در بازارهای مالی یک بیزینس با درآمد بسیار بالا است که می تواند دلاری و ریالی باشد.
پیشنهاد می کنم ابتدا خوب فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید که:
آیا می خواهید پول و زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال یا هر روش دیگری کنید؟
یا اینکه همین حالا به صورت رایگان معامله گری پرایس اکشن جبل عاملی را دریافت ودر مسیر موفقیت گام بردارید
اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از آن بهعنوان ابزاری برای تایید سیگنالهای خرید یا فروش بهره میبرند.
در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.
مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن
شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جیولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل میتوان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنالها همچنین میتوانند با جستجوی واگراییها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین میتواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سالها در تعدادی از مقالات، مصاحبهها و کتابها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه میدهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگراییهای مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.
وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان میدهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهتدار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخصهای وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:
RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیانها به صورت ارزشهای مثبت بیان میشوند نه ارزشهای منفی.
اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگینهای ساده 14 دورهای هستند:
محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگینهای قبلی و از دست دادن سود فعلی است:
در نظر گرفتن مقدار قبلی سیگنال های اندیکاتور معاملات به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده میشود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیقتر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده میکند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به سیگنال های اندیکاتور معاملات حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.
فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل میکند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمالسازی تشخیص را آسانتر میکند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.
با فرض یک RSI 14دورهای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمتها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازهگیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازهگیری وجود نداشته است.
فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر میگذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار میشوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم میکنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق میکند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.
اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ میدهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم میشود. به طور مشابه، زمانی که سیگنال های اندیکاتور معاملات میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.
اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. بهعنوان مثال، تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود میرسد که میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال میکنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.
مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنالهای معامله و تکنیکهایی است سیگنال های اندیکاتور معاملات که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.
مولفههای RSI
دوره پیشفرض RSI 14 است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.
اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته میشود. اما معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر میگیرند.
ناحیه اشباع خرید و فروش
وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان میدهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمتهای بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمتهای پایانی است).
سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت میتواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سیگنال های اندیکاتور معاملات سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.
با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیشبینی میکرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.
مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها در یک محدوده حرکت کنند.
مانند نمودار زیر:
واگراییهای صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI
به گفته وایلدر، واگراییها نشاندهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمیکند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان میدهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشاندهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان میدهد. RSI روند صعودی را تایید نمیکند و این نشاندهنده شتاب ضعیف است.
نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان میدهد. سهام در ماههای سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.
یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایینترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایینترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگراییها زمانی قویتر میشوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.
قبل از اینکه در مورد واگراییها بهعنوان سیگنالهای تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگراییها در یک روند قوی گمراهکننده هستند. یک روند صعودی قوی میتواند واگراییهای نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگراییهای صعودی میتوانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.
نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان میدهد. این واگراییهای نزولی ممکن است در مورد یک عقبنشینی کوتاهمدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمدهای از روند وجود ندارد.
نوسانات شکست
وایلدر همچنین نوسانات شکست را بهعنوان نشانههای قوی از یک بازگشت که بهزودی رخ میدهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنالها تمرکز میکنند و مفهوم واگرایی را نادیده میگیرند.
نوسان شکست صعودی زمانی شکل میگیرد که RSI به زیر 30 میرسد، بعد به بالای 30 میرود، پولبک میکند، بالای 30 میماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را میشکند.
یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل میگیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایینترین حد قبلی خود را بشکند.
شناسه روند
کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، پیشنهاد میکند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمیکنند. براون سیگنال های اندیکاتور معاملات یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.
RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 بهعنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدودهها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.
نمودار زیر RSI 14 هفتهای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان میدهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلشهای سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلکها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم میکنند.
از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 بهعنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان میدهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشاندهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.
معکوسهای منفی و مثبت
اندرو کاردول معکوسهای مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگراییهای نزولی و صعودی است. کتابهای کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روشها ارائه میکند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگراییها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگراییهای نزولی را پدیدههای بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگراییهای نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل میگیرند. به طور مشابه، واگراییهای صعودی بهعنوان پدیدههای بازار نزولی در نظر گرفته میشوند که نشاندهنده یک روند نزولی است.
یک برگشت مثبت زمانی شکل میگیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل میدهد. این پایینترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته سیگنال های اندیکاتور معاملات بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیفتر، RSI پایینتر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.
معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت بهعنوان سقف پایینتر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید سیگنال های اندیکاتور معاملات قیمت را پیشبینی میکرد.
جمعبندی
اندیکاتور RSI بهعنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سالها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI سیگنال های اندیکاتور معاملات را به سطح جدیدی میبرد.
وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده میداند، اما اشباع خرید میتواند نشانهای از قدرت باشد. واگراییهای نزولی هنوز هم سیگنالهای فروش خوبی را ایجاد میکنند، اما تحلیلگران باید مراقب روندهای قوی باشند، بهخصوص زمانی که واگراییهای نزولی، واقعا طبیعی هستند.
معکوسهای مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار میدهند، که همانطور که باید باشد. واگراییهای نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار میدهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوسهای مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش میکشد.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
دیدگاه شما