جریان نقدی ده شرکت بزرگ نفتی در سال 1984، 5/48 میلیارد دلار بود که 28 درصد از کل جریان نقدی 200 شرکت برتر در نظرسنجی ماه تجاری دان بود. مطابق با هزینه های نمایندگی جریان نقد آزاد، مدیریت منابع مازاد را به سهامداران پرداخت نکرد. درعوض، صنعت همچنان به هزینه های سنگین برای فعالیت های [اکتشاف و توسعه] ادامه داد، حتی اگر میانگین بازدهی کمتر از هزینه سرمایه بود.
جریان ازاد نقدینگی
در امور مالی شرکت ، جریان نقدی آزاد ( FCF ) یا جریان نقدی آزاد به شرکت ( FCFF ) مقداری است که جریان نقد عملیاتی یک کسب و کار از نیازهای سرمایه در گردش و مخارج آن در دارایی های ثابت (معروف به مخارج سرمایه ) فراتر می رود. [1] آن بخشی از جریان نقدی است که می توان از یک شرکت استخراج کرد و بین طلبکاران و دارندگان اوراق بهادار بدون ایجاد مشکل در عملیات آن توزیع کرد. به این ترتیب، این شاخص انعطاف پذیری مالی یک شرکت است و برای دارندگان حقوق صاحبان سهام ، بدهی ، سهام ممتاز شرکت مورد توجه است. و اوراق بهادار قابل تبدیل ، و همچنین وام دهندگان و سرمایه گذاران بالقوه.
بسته به مخاطبان و داده های موجود می توان جریان نقدی رایگان را به روش های مختلفی محاسبه کرد. یک اقدام متداول این است که سود را قبل از بهره و مالیات در نظر بگیرید، استهلاک و استهلاک را اضافه کنید و سپس مالیات، تغییرات سرمایه در گردش و مخارج سرمایه را کم کنید. بسته به مخاطب، تعدادی اصلاحات و تنظیمات نیز ممکن است برای حذف تحریف ها انجام شود.
جریان نقدی آزاد ممکن است با درآمد خالص متفاوت باشد ، زیرا جریان نقدی آزاد خرید کالاهای سرمایه ای و تغییرات سرمایه در گردش را در نظر می گیرد.
فهرست
محاسبات [ ویرایش ]
یک روش رایج برای محاسبه جریان نقدی آزاد در زیر نشان داده شده است: [2]
عنصر | منبع |
---|---|
سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) | صورت درآمد فعلی |
+ استهلاک و استهلاک | صورت درآمد فعلی |
- مالیات | صورت درآمد فعلی |
- تغییرات در سرمایه در گردش | ترازنامه های قبلی و جاری: حساب های دارایی ها و بدهی های جاری |
- مخارج سرمایه ای (CAPEX) | ترازنامه های قبلی و جاری: حساب های دارایی، کارخانه و تجهیزات |
= جریان نقدی رایگان |
توجه داشته باشید که سه خط اول بالا بر اساس استاندارد صورت جریان نقدی محاسبه می شود .
هنگامی که سود خالص و نرخ مالیات قابل اعمال داده می شود، می توانید آن را با در نظر گرفتن موارد زیر نیز محاسبه کنید:
عنصر | منبع |
---|---|
سود خالص | صورت درآمد فعلی |
+ هزینه بهره | صورت درآمد فعلی |
- مخارج سرمایه خالص (CAPEX) | صورت درآمد فعلی |
- تغییرات خالص در سرمایه در گردش | ترازنامه های قبلی و جاری: حساب های دارایی ها و بدهی های جاری |
- سپر مالیاتی بر هزینه بهره | صورت درآمد فعلی |
= جریان نقدی رایگان |
- مخارج سرمایه خالص (CAPEX) = سرمایه - استهلاک و استهلاک
- سپر مالیاتی = هزینه خالص بهره X نرخ مالیات نهایی
زمانی که سود پس از مالیات و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام در دسترس است:
عنصر | منبع |
---|---|
سود پس از کسر مالیات (PAT) | صورت حساب درآمد |
- تغییرات در مخارج سرمایه ای X (1-d) | ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد |
+ استهلاک و استهلاک X (1-d) | ترازنامه های قبلی و جاری |
- تغییرات در سرمایه در گردش X (1-d) | ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد |
= جریان نقدی رایگان |
جایی که d - نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام است. به عنوان مثال: برای یک مخلوط 3:4 3/7 خواهد بود.
عنصر | منبع |
---|---|
درآمد خالص | صورت حساب درآمد |
+ استهلاک و استهلاک | صورت حساب درآمد |
- تغییرات در سرمایه در گردش | ترازنامه های قبلی و جاری |
= جریان های نقدی حاصل از عملیات | مانند صورت جریان های نقدی: بخش 1، از عملیات |
عنصر | منبع اطلاعات |
---|---|
جریان های نقدی حاصل از عملیات | صورت جریان های نقدی: بخش 1، از عملیات |
- سرمایه گذاری در سرمایه عملیاتی | صورت جریان های نقدی: بخش 2، از سرمایه گذاری |
= جریان نقدی رایگان اهرمی |
تفاوت با درآمد خالص [ ویرایش ]
دو تفاوت بین درآمد خالص و جریان نقدی آزاد وجود دارد. اولین مورد، حسابداری خرید کالاهای سرمایه ای است. درآمد خالص استهلاک را کسر می کند، در حالی که معیار جریان نقد آزاد از خریدهای سرمایه خالص دوره گذشته استفاده می کند.
نوع اندازه گیری | مولفه | مزیت - فایده - سود - منفعت | عیب |
---|---|---|---|
جریان ازاد نقدینگی | مخارج خالص سرمایه گذاری دوره قبل | هزینه ها به دلار جاری است | سرمایه گذاری های سرمایه ای در اختیار مدیریت است، بنابراین هزینه ها ممکن است پراکنده باشد. |
درآمد خالص | هزینه استهلاک | هزینهها هموار میشوند، مربوط به خریدهای قبلی تجمعی | با در نظر گرفتن تورم معمولی 2 درصد در سال، تجهیزات خریداری شده 10 سال پیش به قیمت 100 دلار اکنون حدود 122 دلار قیمت دارند. با 10 سال استهلاک خط مستقیم، دستگاه قدیمی استهلاک سالیانه 10 دلار خواهد داشت، اما دستگاه جدید، یکسان، 12.2 دلار یا 22 درصد بیشتر استهلاک خواهد داشت. |
تفاوت دوم این است که اندازهگیری جریان نقد آزاد، تغییراتی را در سرمایه در گردش خالص انجام میدهد، در حالی که رویکرد درآمد خالص چنین نیست. به طور معمول، در یک شرکت در حال رشد با یک دوره وصول مطالبات 30 روزه، یک دوره پرداخت 30 روزه برای خریدها، و یک لیست حقوق و دستمزد هفتگی، به سرمایه در گردش بیشتری برای تامین مالی اجزای کار و سود تعبیه شده در مانده مطالبات رو به رشد نیاز دارد.
هنگامی که یک شرکت رشد فروش منفی داشته باشد، احتمالاً هزینه سرمایه خود را کاهش می دهد. مطالبات به شرط وصول به موقع نیز کاهش می یابد. تمام این "کاهش سرعت" به عنوان اضافاتی به جریان نقدی آزاد نشان داده می شود. با این حال، در درازمدت، روند کاهش فروش در نهایت فرا خواهد رسید.
تعریف خالص جریان نقدی آزاد همچنین باید امکان نقدینگی موجود برای پرداخت بدهی کوتاه مدت شرکت را فراهم کند. همچنین باید هرگونه سود سهامی را که شرکت قصد پرداخت آن را دارد در نظر بگیرد.
خالص جریان نقدی آزاد = جریان نقدی عملیاتی - مخارج سرمایه برای حفظ سطح فعلی عملیات - سود سهام - بخش جاری بدهی بلندمدت - استهلاک
در اینجا تعریف Capex نباید شامل سرمایه گذاری اضافی بر روی تجهیزات جدید باشد. با این حال هزینه نگهداری را می توان اضافه کرد.
سود سهام - این سود سهام پایه ای است که شرکت قصد دارد بین سهامداران خود توزیع کند.
بخش فعلی LTD - این حداقل بدهی است که شرکت باید بپردازد تا نکول کند.
استهلاک - این باید برداشته شود زیرا این سرمایه گذاری آینده برای جایگزینی PPE فعلی را به حساب می آورد.
اگر رده درآمد خالص شامل درآمد حاصل از فعالیت متوقف شده و درآمد فوق العاده باشد، مطمئن شوید که بخشی از جریان نقدی آزاد نیست.
خالص از تمام موارد فوق، پول نقد رایگان در دسترس را برای سرمایه گذاری مجدد در عملیات بدون نیاز به گرفتن بدهی بیشتر می دهد.
فرمول جایگزین [ ویرایش ]
- OCBtسود عملیاتی خالص شرکت پس از کسر مالیات (همچنین به عنوان NOPAT شناخته می شود) در طول دوره t است.
- It سرمایه گذاری شرکت در دوره t از جمله تغییرات سرمایه در گردش است
سرمایه گذاری صرفاً افزایش (کاهش) خالص سرمایه شرکت از پایان یک دوره تا پایان دوره بعدی است:
که در آن K t نشان دهنده سرمایه سرمایه گذاری شده شرکت در پایان دوره t است. افزایش دارایی های جاری غیرنقدی بسته به اینکه به عنوان حفظ وضعیت موجود در نظر گرفته شود یا سرمایه گذاری برای رشد باشد، ممکن است کسر شود یا نباشد.
جریان نقدی آزاد بدون اهرم (یعنی جریان های نقدی قبل از پرداخت بهره) به عنوان EBITDA - CAPEX - تغییرات در سرمایه در گردش خالص - مالیات تعریف می شود. این تعریف عمومی پذیرفته شده است. اگر بازپرداخت اجباری بدهی وجود داشته باشد، برخی از تحلیلگران از جریان نقدی آزاد اهرمی استفاده می کنند، که همان فرمول بالا است، اما بهره کمتر و بازپرداخت اصل اجباری. جریان نقدی بدون اهرم (UFCF) معمولاً به عنوان هنجار صنعت استفاده می شود، زیرا امکان مقایسه آسان تر جریان های نقدی شرکت های مختلف را فراهم می کند. همچنین هنگام انجام تجزیه و تحلیل برای آزمایش تأثیر ساختارهای سرمایه مختلف بر شرکت، بر جریان نقدی اهرمی ترجیح داده می شود. [3]
بانکداران سرمایه گذاری جریان نقدی آزاد را با استفاده از فرمول های زیر محاسبه می کنند:
FCFF = درآمد عملیاتی پس از مالیات + هزینه های غیر نقدی (مانند D&A) - CAPEX - مخارج سرمایه در گردش = جریان نقدی رایگان به شرکت (FCFF)
FCFE = درآمد خالص + هزینه های غیر نقدی (مانند D&A) - CAPEX - تغییر در سرمایه در گردش غیر نقدی + استقراض خالص = جریان نقدی آزاد به حقوق صاحبان سهام (FCFE)
FCFE = FCFF + استقراض خالص - بهره*(1-t)
استفاده می کند [ ویرایش ]
- جریان نقدی آزاد وجه نقدی را که یک شرکت به عنوان بهره و بازپرداخت اصل به دارندگان اوراق قرضه بعلاوه وجه نقدی که می تواند در صورت تمایل بهسهامداران بپردازد را اندازه گیری می کند. حتی کسبوکارهای سودآور ممکن است جریانهای نقدی آزاد منفی داشته باشند. [ نیازمند منبع ]
- طبق یکی از نسخههای مدل ارزشیابی جریان نقد تنزیلشده،ارزش ذاتی یک شرکت، ارزش فعلی تمام جریانهای نقد آزاد مورد انتظار آینده است. در این حالت، ارزش فعلی با تنزیل جریانهای نقد آزاد به میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت (WACC) محاسبه میشود.
- برخی از سرمایه گذاران ترجیح می دهند از جریان نقدی آزاد به جای درآمد خالص برای اندازه گیری عملکرد مالی شرکت و محاسبه ارزش ذاتی شرکت استفاده کنند، زیرا دستکاری جریان نقد آزاد دشوارتر از درآمد خالص است. مشکلات این رویکرد در جریان وجوه نقد و بازده اقلام سرمایه مورد بحث قرار می گیرد . [4]
- نسبت پرداخت معیاری است که برای ارزیابی پایداری توزیعها از REIT، نفت و گاز حق امتیاز و تراست درآمد استفاده میشود. توزیع ها بر اساس جریان نقدی آزاد تقسیم می شوند. توزیع ها ممکن است شامل هر گونه درآمد، سود حاصل از سرمایه یا بازگشت سرمایه باشد.
مشکلات مخارج سرمایه ای [ ویرایش ]
- مخارج نگهداری دارایی ها تنها بخشی از سرمایه گزارش شده در صورت جریان های نقدی است. برای اهداف رشد باید از مخارج جدا شود. این تقسیم یک الزام تحت GAAP نیست، و حسابرسی نمی شود. مدیریت مختار است هزینه نگهداری را افشا کند یا نه. بنابراین، این ورودی برای محاسبه جریان نقدی آزاد ممکن است دستکاری شود یا نیاز به برآورد داشته باشد. از آنجایی که ممکن است عدد زیادی باشد، عدم قطعیت سرمایه نگهداری مبنایی برای رد "جریان نقدی آزاد" توسط برخی افراد است.
- مشکل دوم با اندازهگیری ظرفیت نگهداری، «برآمدگی» ذاتی آن است. طبق ماهیت آنها، مخارج برای دارایی های سرمایه ای که چندین دهه طول می کشد ممکن است نادر باشد، اما در صورت وقوع پرهزینه باشد. "جریان نقدی آزاد" به نوبه خود، سال به سال بسیار متفاوت خواهد بود. هیچ سال خاصی یک «هنجار» نخواهد بود که بتوان انتظار داشت تکرار شود. برای شرکت هایی که مخارج سرمایه ای ثابتی دارند، جریان نقدی آزاد (در بلندمدت) تقریباً برابر با سود خواهد بود.
هزینه های آژانس [ ویرایش ]
در مقالهای در سال 1986 در American Economic Review ، مایکل جنسن خاطرنشان کرد که جریانهای نقدی آزاد به مدیران شرکتها این امکان را میدهد تا پروژههایی را که بازدهی پایینی دارند، تامین مالی کنند و بنابراین ممکن است توسط بازارهای سهام یا اوراق قرضه تامین مالی نشود. او با بررسی صنعت نفت ایالات متحده، که در دهه 1970 و اوایل دهه 1980 جریان های نقدی آزاد قابل جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ توجهی کسب کرده بود، نوشت که:
جریان نقدی ده شرکت بزرگ نفتی در سال 1984، 5/48 میلیارد دلار بود که 28 درصد از کل جریان نقدی 200 شرکت برتر در نظرسنجی ماه تجاری دان بود. مطابق با هزینه های نمایندگی جریان نقد آزاد، مدیریت منابع مازاد را به سهامداران پرداخت نکرد. درعوض، صنعت همچنان به هزینه های سنگین برای فعالیت های [اکتشاف و توسعه] ادامه داد، حتی اگر میانگین بازدهی کمتر از هزینه سرمایه بود.
جنسن همچنین به یک همبستگی منفی بین اعلامیههای اکتشاف و ارزشگذاری بازار این شرکتها اشاره کرد که تأثیری معکوس با اعلامیههای تحقیقاتی در سایر صنایع دارد. [5]
سه روش رایج ارزش گذاری شرکت های خصوصی
ارزش گذاری شرکت های خصوصی مجموعه روش هایی است که برای ارزیابی ارزش خالص فعلی یک شرکت استفاده می شود. برای شرکتهای دولتی، روش نسبتاً ساده ای وجود دارد: ما میتوانیم به سادگی قیمت سهام شرکت و تعداد سهام موجود را از پایگاههای اطلاعاتی مانند Google Finance بازیابی کنیم. ارزش شرکت سهامی عام حاصلضرب دو ارزش مذکور است.
در مورد نرم افزار سهام بیشتر بدانید.
با این حال، چنین رویکردی در شرکتهای خصوصی کار نمیکند. زیرا اطلاعات مربوط به ارزش سهام آنها به صورت عمومی فهرست نشده است. علاوه بر این، از آنجایی که شرکتهای خصوصی اغلب ملزم به اجرای استانداردهای حسابداری و گزارشگری سختگیرانهای نیستند که بر شرکتهای دولتی حاکم است، صورتهای مالی آنها ممکن است متناقض و غیراستاندارد باشد. به همین دلیل، تفسیر آنها دشوارتر است.
در اینجا سه روش رایج برای ارزش گذاری شرکت های خصوصی با استفاده از داده های در دسترس عموم را معرفی می کنیم.
روش های رایج برای ارزش گذاری شرکت های خصوصی
تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه (CCA)
روش تجزیه و تحلیل شرکت قابل مقایسه (CCA) با این فرض عمل می کند که شرکت های مشابه در یک صنعت دارای مضرب مشابه هستند. زمانی که اطلاعات مالی شرکت خصوصی در دسترس عموم نباشد، شرکتهایی را جستجو میکنیم که مشابه ارزشگذاری هدف ما هستند و ارزش شرکت هدف را با استفاده از ضریب شرکتهای قابل مقایسه تعیین میکنیم. این رایج ترین روش ارزش گذاری شرکت خصوصی است.
برای اعمال این روش، ابتدا ویژگیهای شرکت هدف را در اندازه، صنعت، عملیات و غیره شناسایی میکنیم و یک «گروه همتا» از شرکتهایی را ایجاد میکنیم که ویژگیهای مشابهی دارند. سپس ضریب این شرکت ها را جمع آوری کرده و میانگین صنعت را محاسبه می کنیم. در حالی که انتخاب چندگانه میتواند به صنعت و مرحله رشد شرکتها بستگی داشته باشد، ما در اینجا نمونهای از ارزشگذاری با استفاده از مضرب EBITDA ارائه میکنیم، زیرا یکی از متداولترین ضریبهای مورد استفاده است.
EBITDA درآمد خالص یک شرکت است که برای بهره، مالیات و استهلاک تعدیل شده است و می تواند به عنوان نمایشی تقریبی از جریان نقدی آزاد شرکت مذکور استفاده شود. فرمول ارزش گذاری شرکت به صورت زیر بیان می شود:
ارزش شرکت هدف = چند برابر (M) x EBITDA شرکت مورد نظر
که در آن، چندگانه (M) میانگین ارزش سازمانی/EBITDA شرکتهای قابل مقایسه است، و EBITDA شرکت هدف معمولاً برای دوازده ماه آینده پیشبینی میشود.
روش جریان نقدی تنزیل شده (DCF)
روش جریان نقدی تنزیل شده (DCF) روش CCA را یک قدم جلوتر می برد. همانند روش CCA، ما تخمینهای جریان نقدی تنزیلشده هدف را بر اساس اطلاعات مالی بهدستآمده از همتایان آن که به صورت عمومی معامله میشوند، برآورد میکنیم.
تحت روش DCF، ما با تعیین نرخ رشد درآمد قابل اجرا برای شرکت هدف شروع می کنیم. این با محاسبه میانگین نرخ رشد شرکت های قابل مقایسه به دست می آید. سپس درآمد، هزینههای عملیاتی، مالیات شرکت را پیشبینی میکنیم و جریانهای نقدی آزاد (FCF) شرکت مورد نظر را معمولاً برای ۵ سال تولید میکنیم. فرمول جریان نقدی آزاد به صورت زیر است:
جریان نقدی آزاد = EBIT (1-نرخ مالیات) + (استهلاک) – (تغییر در سرمایه در گردش خالص) – (هزینه سرمایه)
ما معمولاً از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) به عنوان نرخ تنزیل مناسب استفاده می کنیم. برای استخراج WACC یک شرکت، باید هزینه حقوق صاحبان سهام، هزینه بدهی، نرخ مالیات جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ و ساختار سرمایه آن را بدانیم. هزینه حقوق صاحبان سهام با استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) محاسبه می شود. ما بتای شرکت را با گرفتن میانگین بتا صنعت تخمین می زنیم. هزینه بدهی به مشخصات اعتباری هدف بستگی دارد که بر نرخ بهره ای که در آن بدهی متحمل می شود تأثیر می گذارد.
همچنین برای یافتن هنجار صنعت نرخ مالیات و ساختار سرمایه به همتایان عمومی هدف مراجعه می کنیم. هنگامی که وزن بدهی و حقوق صاحبان سهام، هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را داشته باشیم، می توانیم WACC را استخراج کنیم.
با انجام تمام مراحل فوق، ارزش گذاری شرکت مورد نظر را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
فرمول ارزش گذاری شرکت های خصوصی
لازم به ذکر است که انجام تجزیه و تحلیل DCF به تجربه مدلسازی مالی قابل توجهی نیاز دارد. بهترین راه برای یادگیری مدل سازی مالی از طریق تمرین و آموزش مستقیم از یک متخصص است. دوره مدل سازی مالی CFI یکی از ساده ترین راه ها برای یادگیری این مهارت است.
در مورد تحلیل بازار بخوانید.
روش اول شیکاگو
ترکیبی از روش ارزشیابی چندگانه و روش جریان نقدی تنزیل شده است. ویژگی متمایز این روش در نظر گرفتن سناریوهای مختلف بازده شرکت هدف نهفته است. معمولاً این روش شامل ساخت سه سناریو است: بهترین حالت (همانطور که در طرح تجاری شرکت ذکر شده است)، حالت پایه (محتمل ترین سناریو) و بدترین حالت که یک احتمال به هر مورد اختصاص داده شده است.
ما همین رویکرد را در دو روش اول برای پیشبینی جریانهای نقدی خاص و نرخهای رشد برای چندین سال (معمولاً یک دوره پیشبینی پنج ساله) اعمال میکنیم. ما همچنین ارزش نهایی شرکت را با استفاده از مدل رشد گوردون پیشبینی میکنیم. پس از آن، ارزش گذاری هر مورد با استفاده از روش DCF استخراج می شود. در نهایت، با در نظر گرفتن میانگین احتمالی سه حالت، به ارزیابی شرکت هدف میرسیم.
این روش ارزشگذاری شرکت خصوصی را میتوان توسط سرمایهگذاران خطرپذیر و سرمایهگذاران سهام خصوصی استفاده کرد. زیرا ارزشگذاری را ارائه میکند که هم پتانسیل صعودی و هم ریسک نزولی شرکت را در بر میگیرد.
در مورد شبکه اجتماعی بخوانید.
محدودیت و کاربرد در دنیای واقعی
ارزش گذاری شرکت خصوصی در درجه اول از مفروضات و برآوردها ساخته می شود. در نظر گرفتن میانگین صنعت بر روی چند برابر و نرخ رشد، حدس مناسبی برای ارزش واقعی شرکت هدف ارائه میکند. اما نمیتواند رویدادهای شدید یکبارهای را که بر ارزش شرکت عمومی قابل مقایسه تأثیر گذاشته است، در نظر بگیرد. به این ترتیب، ما باید نرخ قابل اعتمادتری را تنظیم کنیم، به استثنای اثرات چنین رویدادهای نادر.
علاوه بر این، تراکنشهای اخیر در صنعت مانند خرید، ادغام، یا IPO میتوانند اطلاعات مالی را در اختیار ما قرار دهند که تخمین بسیار پیچیدهتری از ارزش گذاری شرکت خصوصی هدف ارائه میدهد.
فاندامنتال چیست؟
فاندامنتال در بازار بورس در واقع نشان دهنده قدرت و ارزش هر یک از شرکت های حاضر در این بازار می باشد. فاندامنتال که به تحلیل بنیادی نیز شناخته می شود، روشی می باشد که با استفاده از دانش مالی، حسابداری و اقتصادی ارزش ذاتی سهام یک شرکت را جز به جز مورد بررسی قرار می دهد.
همانطور که مشخص شد، فاندامنتال بسیار کاربردی و مهم بوده چرا که در نهایت از طریق این تحلیل میتوان داده های مالی، اطلاعات شرکت، دارایی ها و بدهی، شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر سهم و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تعیین کرده و ارزنده بودن سهام را نسبت به قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود مشخص کرد.
هدف اصلی فرآیند تحلیل فاندامنتال چیست؟
می توان گفت که هدف اصلی فاندامنتال رسیدن به قیمتی است که تریدر بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و به این موضوع برسد که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزشگذاری شده یا بیشتر
شاخص های مورد استفاده در فاندامنتال
سود هر سهم EPS
سود هر سهم Earnings Per Share بخشی از سود شرکت است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد. سود هر سهم اساساً سود خالص و بر پایه هر سهم است. رشد EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است.
زیرا به این معنی است که سهام آنها احتمالاً ارزش بیشتری دارد. سود هر سهم یک شرکت با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام در دست سهامداران محاسبه میشود.
نسبت قیمت به درآمد P/E
نسبت قیمت به درآمد Price–Earnings Ration رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این پارامتر به سرمایهگذاران کمک میکند که تعیین کنند سهام مورد نظر نسبت به سایر سهامهای همان بخش کمارزشتر است یا بیشارزشگذاری شده است.
از آنجا که نسبت P/E نشان میدهد بازار براساس درآمد گذشته یا آینده خود، حاضر است امروز چه چیزی را پرداخت کند، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E سهام را با سایر رقبا و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کم به معنای پایین بودن قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد آن است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
رشد درآمد برآورده شده PEG در تحلیل فاندامنتال
رشد درآمد برآورد شده Price/Earnings to Growth Ratio یا نسبت PEG با پیشبینی نرخ رشد سود یکساله سهام این نقص را جبران میکند. تحلیلگران میتوانند با نگاهی به نرخ رشد گذشته شرکت، نرخ رشد آینده آن را تخمین بزنند.
این پارامتر در تحلیل فاندامنتال یک تصویر کاملتر از ارزیابی سهام را ارائه میدهد. برای محاسبه رشد درآمد پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد دوازده ماهه شرکت تقسیم میکنند. درصد نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
جریان نقدی آزاد FCF
جریان نقدی آزاد Free Cash Flow وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و سرمایهای توسط شرکت باقی مانده است. پول نقد برای تأمین هزینههای جاری و بهبود تجارت مهم است.
شرکتهایی که جریان نقدی آزاد بالایی دارند، میتوانند ارزش سهام را بهبود بخشند، نوآوریهای لازم را تأمین مالی کنند و بهتر از همتایان خود از رکود جان سالم به در برند.
بسیاری از سرمایهگذاران FCF را به عنوان یک شاخص بنیادی در نظر میگیرند، زیرا این شاخص در فاندامنتال نشان میدهد که آیا یک شرکت بعد از عملیات مالی و هزینههای سرمایهای هنوز هم پول کافی برای پاداش به سهامداران خود از طریق سود سهام دارد یا خیر
نسبت قیمت به ارزش دفتری P/B
مفهوم این موضوع یعنی اینکه نسبت قیمت به ارزش دفتری Price-to-Book Ratio یا نسبت P/B یک شاخص تحلیل فاندامنتال است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند.
نسبت P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند قیمت سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیشارزشگذاری شده است.
این محاسبه با تقسیم قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت ذکر شده است، محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به خودی خود مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B شرکت را با شرکتهای دیگر در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. فقط در این صورت است که مشخص میشود کدام شرکت ممکن است نسبت به دیگران کمارزشتر یا باارزشتر باشد.
بازده حقوق صاحبان سهام ROE در تحلیل فاندامنتال
بازده حقوق صاحبان سهام Return on Equity نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که یک سهامدار برای بخشی از سرمایه خود در آن شرکت دریافت میکند.
این شاخص ارزیابی میکند که یک شرکت چه اندازه بازدهی مثبتی برای سرمایهگذاری سهامداران خود دارد.
از آنجا که سود محرک واقعی قیمت سهام است، جدا کردن سود حاصل از حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. بازده حقوق صاحبان سهام را میتوان با تقسیم درآمد خالص بر ارزش سهام متوسط سهامداران محاسبه کرد.
نسبت قیمت به ارزش دفتری P/B
این شاخص بیان میکند که شرکت چه بخشی از درآمد خالصش را به سهامداران خود باز میگرداند، همچنین چقدر برای رشد، ذخیره نقدینگی و بازپرداخت بدهی اختصاص میدهد. DPR با تقسیم مبلغ کل سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش P/S
در واقع نسبت قیمت به فروش Price-to-Sales Ratio یا نسبت P/S یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند در کنار استفاده از سرمایه بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند.
این پارامتر نشان میدهد که بازار میزان فروش شرکت را چقدر ارزشگذاری میکند و میتواند در ارزیابی رشد سهام که هنوز سود کسب نکردهاند یا به دلیل عقب افتادگی موقتی مطابق انتظار عمل نکردهاند، موثر باشد.
مقدار P/S با تقسیم فروش هر سهم به ارزش بازار هر سهم محاسبه میشود. سرمایهگذاران نسبت P/S کم را نشانه خوبی میدانند. این شاخص در مقایسه شرکت با شرکتهای همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت بازده سود سهام در فاندامنتال
نسبت بازده سود تقسیمی Dividend Yield Ratio مبلغ پرداختی شرکت برای سود سهام نسبت به قیمت آن را مشخص میکند. این شاخص برآوردی از بازده سود سهام سرمایهگذاری است.
با فرض اینکه تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده رابطه معکوس با قیمت سهام دارد، یعنی بازده با کاهش قیمت سهام افزایش مییابد و بالعکس.
این مورد برای سرمایهگذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر تومان که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند چه میزان سود میگیرند. نسبت بازده سود به صورت درصد بیان میشود و با تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهام به دست میآید.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام D/E
مفهوم این موضوع در فاندامنتال در واقع نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام Debt-to-Equity Ratio یا نسبت D/E رابطه بین سرمایه وام گرفته شده یک شرکت و سرمایه تأمین شده توسط سهامداران را نشان میدهد. سرمایهگذاران میتوانند از این شاخص برای تعیین نحوه تأمین مالی شرکت از داراییهای خود استفاده کنند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه با مشکلات مالی، سهام سهامدار چه مقدار میتواند تعهدات خود را نسبت به طلبکاران انجام دهد.
مزایای تحلیل فاندامنتال
- افزایش فهم جامعه درمورد تجارت
- به تشخیص درست شرکت های نشانگر ارزش خود کمک می کند.
- در جهت سرمایه گذاری های بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل میکند.
- حسابداری دقیق و تحلیل صورت های مالی کمک میکند اندازه گیری همه چیز در تحلیل بنیادی بهتر انجام شود.
- سرمایه گذار پس از تحلیل و تحقیق با عوامل کلیدی سودرسان و درآمدزا که در یک شرکت پنهان است آشنا میشود.
- در تحلیل بنیادی میتوانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایینتر از ارزش ذاتی درحال معامله است.
- تمام روشهایی که در فاندامنتال استفاده میشود براساس دادههای مالی صورت میگیرد، به همین دلیل تعصب شخص در آن دخیل نیست.
- ارزش دارایی به صورت سیستماتیک محاسبه میشود و ارزش بطور دقیق مشخص میشود و درنتیجه برای خرید یا فروش، تصمیمات دقیقتری ارائه میشود.
- سرمایه گذاران که صنایع و شرکت های مناسبی را انتخاب میکنند میتوانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
معایب تحلیل فاندامنتال چیست؟
- هیچ شاخصی در آن وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.
- نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است.
- انجام تحلیل بنیادی در برخی تحلیلها مانند صنعت و ارزش گذاری صنعت میتواند پیچیده باشد و نیازمند صرف کار و زمان زیادی است.
- عواملی مانند تغییرات سیاسی، رکودهای غیرمنتظره اقتصادی یا تغییر قانون گذاری میتواند باعث ایجاد مشکل در تحلیل بنیادی شود.
- از آنجا که تحلیل بنیادی دیدگاه بسیار بلند مدت از بازار را در بر میگیرد، نتایج یافتهها برای تصمیمات سریع مناسب نیستند. برای معاملهگرانی که به دنبال ایجاد یک روش برای ورود و خروج از سهم در کوتاهمدت هستند، ممکن است روش تحلیل تکنیکال مناسبتر باشد.
- تجزیه و تحلیل بنیادین یک رویکرد بسیار جامع است که نیاز به دانش عمیق حسابداری، امور مالی و اقتصاد دارد. برای مثال، تحلیل فاندامنتال به توانایی خواندن اظهارنامههای مالی، درک عوامل اقتصاد کلان، و دانش تکنیکهای ارزشگذاری نیاز دارد.
2 اصل طلایی در تحلیل جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ فاندامنتال
اصل اول
همه چیز در قیمت نهفته است یعنی تمامی اطلاعات مورد نیاز در نمودار قیمت وجود دارد.
اصل دوم
اصل استقرای ریاضی است یعنی هر رخدادی که قبلا بارها و بارها اتفاق افتاده و عینا تکرار شده است احتمال اینکه از این به بعد نیز رخ بدهد وجود خواهد داشت.
سهم بنیادی چیست؟
سهمی است که قیمت بازاری آن کمتر از ارزش ذاتی آن است. در سهم بنیادی، اتفاقاتی رخ میدهد که سودآوری شرکت را زیاد میکند.
فروش و درآمد خوبی دارد.
فروش جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ شرکت همواره در حال اضافه شدن است.
شرکت بهطور مرتب، گزارشات ماهانه، فصلی و سالانه را منتشر میکند.
و همچنین خبرهای خوبی از شرکت منتشر میشود. ( شرکت دارای برنامه توسعه و گسترش است. )
با توجه به مواردی که ذکر شد به سهمی که سودآوری خوبی دارد، بنیادی گفته می شود.
ارزش ذاتی چیست؟
از اطلاعات و داده های اصلی تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی سهام یک شرکت بطور معمول ارزش شرکت را که توسط داده های موجود در دسترس تریدرها می باشد را انعکاس نمی دهد.
یکی دیگر از داده هایی که وجود دارد این است که احتمال زیاد، ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب در تحلیل فاندامنتال از این مقدار واقعی فرضی به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این وجود، باید توجه داشت که این کاربرد عبارت ذاتی معنای متفاوتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات اختیارات دارد.
در قیمتگذاری اختیار معامله از محاسبه استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میشود. تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام یک فرمول واحد و به طور کلی پذیرفته شده وجود ندارد.
ضرورت استفاده از تحلیل فاندامنتال
درک تحلیل فاندامنتال برای تعیین ارزشگذاری صحیح سهام در بازار ضروری است. تحلیلگران معمولاً عوامل کلان و خرد را برای شناسایی سهامهایی که با قیمتهای بالاتر و پایینتر از ارزش واقعی معامله میشوند، بررسی میکنند.
اگر یک سهام به درستی قیمتگذاری نشود، میتواند ارزش پولی جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ بیشتری داشته باشد و سود بالاتری کسب کند. این امر به ویژه در مواردی که ارزش سهام زیر قیمت منصفانه ارزشگذاری شده باشد، صادق است.
تحلیلگران تصویر کلان را میبینند و وقتی صحبت از تحلیل فاندامنتال میشود، به جزئیات میپردازند. آنها علاقه دارند وضعیت اقتصاد را به طور کلی ارزیابی کنند و سپس به بررسی صنعت خاص مربوط به سهام بپردازند.
آشنایی با تحلیل فاندامنتال کمی و کیفی
عوامل زیادی در بنیادهایی که باید تحلیل شود، نقش دارند. در واقع تحلیل فاندامنتال میتواند به معنای هر چیزی باشد که مربوط به شرایط اقتصادی پیرامون یک شرکت است.
بدیهی است که اعدادی مانند درآمد و سود نیز شامل این بنیادها میشوند. همچنین عواملی از سهم بازار یک شرکت تا کیفیت مدیریت نیز بنیادهای یک سهم هستند. عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی
تحلیل فاندامنتال کمی
Quantitative Fundamental Analysi مربوط به اطلاعاتی است که میتوان آنها را در قالب اعداد و مقادیر کمی بیان کرد. بنیادهای کمی ویژگیهای قابل اندازهگیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل، بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را میتوان با دقت زیادی اندازهگیری کرد.
صورت مالی واسطهای است که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را افشا میکند. تحلیلگران بنیادی از اطلاعات کمی صورتهای مالی برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری استفاده میکنند. سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد. پارامترهای مهم تحلیل فاندامنتال کمی را در ادامه معرفی خواهیم کرد.
تحلیل فاندامنتال کیفی
تحلیل فاندامنتال کیفی Qualitative Fundamental Analysisمربوط به ماهیت یا استانداردها است و عددی نیست. بنیادهای کیفی کمتر ملموس هستند. این تحلیل بنیادی ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناسایی نام تجاری، حق ثبت اختراع، فناوری انحصاری آن و… باشد.
سوالات متداول
در لغت به معنای بنیادی، اساسی می باشد و در علم اقتصاد تحلیلی است که با بررسی نیروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی که بر عرضه و تقاضای یک دارایی اثر می گذارد به تحلیل بازار می پردازد.
با وجود اینکه برخی معتقدند سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شبیه به بازار بورس و سهام است، باید دانست که بکارگیری تحلیل فاندامنتال در این دو بازار از جهات مختلف، تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که در آمد سه ماهه ، بازده و سودش را به عنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد.
این میتواند برای یک سرمایهگذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده به چه جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود. بنابراین تحلیل فاندامنتال در بازار بورس شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئت مدیره و … میشود، در صورتی که همانطور که در ادامه خواهید دید، عوامل مورد بررسی در این تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال کاملا متفاوت است.
فاندامنتال چیست؟
فاندامنتال در بازار بورس در واقع نشان دهنده قدرت و ارزش هر یک از شرکت های حاضر در این بازار می باشد. فاندامنتال که به تحلیل بنیادی نیز شناخته می شود، روشی می باشد که با استفاده از دانش مالی، حسابداری و اقتصادی ارزش ذاتی سهام یک شرکت را جز به جز مورد بررسی قرار می دهد.
همانطور که مشخص شد، فاندامنتال بسیار کاربردی و مهم بوده چرا که در نهایت از طریق این تحلیل میتوان داده های مالی، اطلاعات شرکت، دارایی ها و بدهی، شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار بر سهم و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را تعیین کرده و ارزنده بودن سهام را نسبت به قیمتی که در بازار خرید و فروش می شود مشخص کرد.
هدف اصلی فرآیند تحلیل فاندامنتال چیست؟
می توان گفت که هدف اصلی فاندامنتال رسیدن به قیمتی است که تریدر بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و به این موضوع برسد که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزشگذاری شده یا بیشتر
شاخص های مورد استفاده در فاندامنتال
سود هر سهم EPS
سود هر سهم Earnings Per Share بخشی از سود شرکت است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد. سود هر سهم اساساً جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ سود خالص و بر پایه هر سهم است. رشد EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است.
زیرا به این معنی است که سهام آنها احتمالاً ارزش بیشتری دارد. سود هر سهم یک شرکت با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام در دست سهامداران محاسبه میشود.
نسبت قیمت به درآمد P/E
نسبت قیمت به درآمد Price–Earnings Ration رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این پارامتر به سرمایهگذاران کمک میکند که تعیین کنند سهام مورد نظر نسبت به سایر سهامهای همان بخش کمارزشتر است یا بیشارزشگذاری شده است.
از آنجا که نسبت P/E نشان میدهد بازار براساس درآمد گذشته یا آینده خود، حاضر است امروز چه چیزی را پرداخت کند، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E سهام را با سایر رقبا و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کم به معنای پایین بودن قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد آن است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
رشد درآمد برآورده شده PEG در تحلیل فاندامنتال
رشد درآمد برآورد شده Price/Earnings to Growth Ratio یا نسبت PEG با پیشبینی نرخ رشد سود یکساله سهام این نقص را جبران میکند. تحلیلگران میتوانند با نگاهی به نرخ رشد گذشته شرکت، نرخ رشد آینده آن را تخمین بزنند.
این پارامتر در تحلیل فاندامنتال یک تصویر کاملتر از ارزیابی سهام را ارائه میدهد. برای محاسبه رشد درآمد پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد دوازده ماهه شرکت تقسیم میکنند. درصد نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
جریان نقدی آزاد FCF
جریان نقدی آزاد Free Cash Flow وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و سرمایهای توسط شرکت باقی مانده است. پول نقد برای تأمین هزینههای جاری و بهبود تجارت مهم است.
شرکتهایی که جریان نقدی آزاد بالایی دارند، میتوانند ارزش سهام را بهبود بخشند، نوآوریهای لازم را تأمین مالی کنند و بهتر از همتایان خود از رکود جان سالم به در برند.
بسیاری از سرمایهگذاران FCF را به عنوان یک شاخص بنیادی در نظر میگیرند، زیرا این شاخص در فاندامنتال نشان میدهد که آیا یک شرکت بعد از عملیات مالی و هزینههای سرمایهای هنوز هم پول کافی برای پاداش به سهامداران خود از طریق سود سهام دارد یا خیر
نسبت قیمت به ارزش دفتری P/B
مفهوم این موضوع یعنی اینکه نسبت قیمت به ارزش دفتری Price-to-Book Ratio یا نسبت P/B یک شاخص تحلیل فاندامنتال است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند.
نسبت P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند قیمت سهام جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیشارزشگذاری شده است.
این محاسبه با تقسیم قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت ذکر شده است، محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به خودی خود مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B شرکت را با شرکتهای دیگر در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. فقط در این صورت است که مشخص میشود کدام شرکت ممکن است نسبت به دیگران کمارزشتر یا باارزشتر باشد.
بازده حقوق صاحبان سهام ROE در تحلیل فاندامنتال
بازده حقوق صاحبان سهام Return on Equity نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که یک سهامدار برای بخشی از سرمایه خود در آن شرکت دریافت میکند.
این شاخص ارزیابی میکند که یک شرکت چه اندازه بازدهی مثبتی برای سرمایهگذاری سهامداران خود دارد.
از آنجا که سود محرک واقعی قیمت سهام است، جدا کردن سود حاصل از حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. بازده حقوق صاحبان سهام را میتوان با تقسیم درآمد خالص بر ارزش سهام متوسط سهامداران محاسبه کرد.
نسبت قیمت به ارزش دفتری P/B
این شاخص بیان میکند که شرکت چه بخشی از درآمد خالصش را به سهامداران خود باز میگرداند، همچنین چقدر برای رشد، ذخیره نقدینگی و بازپرداخت بدهی اختصاص میدهد. DPR با تقسیم مبلغ کل سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
نسبت قیمت به فروش P/S
در واقع نسبت قیمت به فروش Price-to-Sales Ratio یا نسبت P/S یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند در کنار استفاده از سرمایه بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند.
این پارامتر نشان میدهد که بازار میزان فروش شرکت را چقدر ارزشگذاری میکند و میتواند در ارزیابی رشد سهام که هنوز سود کسب نکردهاند یا به دلیل عقب افتادگی موقتی مطابق انتظار عمل نکردهاند، موثر باشد.
مقدار P/S با تقسیم فروش هر سهم به ارزش بازار هر سهم محاسبه میشود. سرمایهگذاران نسبت P/S کم را نشانه خوبی میدانند. این شاخص در مقایسه شرکت با شرکتهای همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
نسبت بازده سود سهام در فاندامنتال
نسبت بازده سود تقسیمی Dividend Yield Ratio مبلغ پرداختی شرکت برای سود سهام نسبت به قیمت آن را مشخص میکند. این شاخص برآوردی از بازده سود سهام سرمایهگذاری است.
با فرض اینکه تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده رابطه معکوس با قیمت سهام دارد، یعنی بازده با کاهش قیمت سهام افزایش مییابد و بالعکس.
این مورد برای سرمایهگذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر تومان که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند چه میزان سود میگیرند. نسبت بازده سود به صورت درصد بیان میشود و با تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهام به دست میآید.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام D/E
مفهوم این موضوع در فاندامنتال در واقع نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام Debt-to-Equity Ratio یا نسبت D/E رابطه بین سرمایه وام گرفته شده یک شرکت و سرمایه تأمین شده توسط سهامداران را نشان میدهد. سرمایهگذاران میتوانند از این شاخص برای تعیین نحوه تأمین مالی شرکت از داراییهای خود استفاده کنند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه با مشکلات مالی، سهام سهامدار چه مقدار میتواند تعهدات خود را نسبت به طلبکاران انجام دهد.
مزایای تحلیل فاندامنتال
- افزایش فهم جامعه درمورد تجارت
- به تشخیص درست شرکت های نشانگر ارزش خود کمک می کند.
- در جهت سرمایه گذاری های بلند مدت بر روندهای بسیار بلند مدت به خوبی عمل میکند.
- حسابداری دقیق و تحلیل صورت های مالی کمک میکند اندازه گیری همه چیز در تحلیل بنیادی بهتر انجام شود.
- سرمایه گذار پس از تحلیل و تحقیق با عوامل کلیدی سودرسان و درآمدزا که در یک شرکت پنهان است آشنا میشود.
- در تحلیل بنیادی میتوانید خطای بازار را بشناسید و سهامی را شناسایی کنید که پایینتر از ارزش ذاتی درحال معامله است.
- تمام روشهایی که در فاندامنتال استفاده میشود براساس دادههای مالی صورت میگیرد، به همین دلیل تعصب شخص در آن دخیل نیست.
- ارزش دارایی به صورت سیستماتیک محاسبه میشود و ارزش بطور دقیق مشخص میشود و درنتیجه برای خرید یا فروش، تصمیمات دقیقتری ارائه میشود.
- سرمایه گذاران که صنایع و شرکت های مناسبی را انتخاب میکنند میتوانند با تشخیص و پیش بینی روندهای بلند مدت مصرفی اقتصادی، با استفاده از تحلیل بنیادی سود بدست آورند.
معایب تحلیل فاندامنتال چیست؟
- هیچ شاخصی در آن وجود ندارد که به کمک آن بتوان زمان حرکت سهم به سمت ارزش ذاتی را تشخیص داد.
- نیازمند تحقیق و مطالعه بسیاری است و انجام این تحلیل زمان بر است.
- انجام تحلیل بنیادی در برخی تحلیلها مانند صنعت و ارزش گذاری صنعت میتواند پیچیده باشد و نیازمند صرف کار و زمان زیادی است.
- عواملی مانند تغییرات سیاسی، رکودهای غیرمنتظره اقتصادی یا تغییر قانون گذاری میتواند باعث ایجاد مشکل در تحلیل بنیادی شود.
- از آنجا که تحلیل بنیادی دیدگاه بسیار بلند مدت از بازار را در بر میگیرد، نتایج یافتهها برای تصمیمات سریع مناسب نیستند. برای معاملهگرانی که به دنبال ایجاد یک روش برای ورود و خروج از سهم در کوتاهمدت هستند، ممکن است روش تحلیل تکنیکال مناسبتر باشد.
- تجزیه و تحلیل بنیادین یک رویکرد بسیار جامع است که نیاز به دانش عمیق حسابداری، امور مالی و اقتصاد دارد. برای مثال، تحلیل فاندامنتال به توانایی خواندن اظهارنامههای مالی، درک عوامل اقتصاد کلان، و دانش تکنیکهای ارزشگذاری نیاز دارد.
2 اصل طلایی در جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ تحلیل فاندامنتال
اصل اول
همه چیز در قیمت نهفته است یعنی تمامی اطلاعات مورد نیاز در نمودار قیمت وجود دارد.
اصل دوم
اصل استقرای ریاضی است یعنی هر رخدادی که قبلا بارها و بارها اتفاق افتاده و عینا تکرار شده است احتمال اینکه از این به بعد نیز رخ بدهد وجود خواهد داشت.
سهم بنیادی چیست؟
سهمی است که قیمت بازاری آن کمتر از ارزش ذاتی آن است. در سهم بنیادی، اتفاقاتی رخ میدهد که سودآوری شرکت را زیاد میکند.
فروش و درآمد خوبی دارد.
فروش شرکت همواره در حال اضافه شدن است.
شرکت بهطور مرتب، گزارشات ماهانه، فصلی و سالانه را منتشر میکند.
و همچنین خبرهای خوبی از شرکت منتشر میشود. ( شرکت دارای برنامه توسعه و گسترش است. )
با توجه به مواردی که ذکر شد به سهمی که سودآوری خوبی دارد، بنیادی گفته می شود.
ارزش ذاتی چیست؟
از اطلاعات و داده های اصلی تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی سهام یک شرکت بطور معمول ارزش شرکت را که توسط داده های موجود در دسترس تریدرها می باشد را انعکاس نمی دهد.
یکی دیگر از داده هایی که وجود دارد این است که احتمال زیاد، ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب در تحلیل فاندامنتال از این مقدار واقعی فرضی به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این وجود، باید توجه داشت که این کاربرد عبارت ذاتی معنای متفاوتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات اختیارات دارد.
در قیمتگذاری اختیار معامله از محاسبه استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میشود. تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام یک فرمول واحد و به طور کلی پذیرفته شده وجود ندارد.
ضرورت استفاده از تحلیل فاندامنتال
درک تحلیل فاندامنتال برای تعیین ارزشگذاری صحیح سهام در بازار ضروری است. تحلیلگران معمولاً عوامل کلان و خرد را برای شناسایی سهامهایی که با قیمتهای بالاتر و پایینتر از ارزش واقعی معامله میشوند، بررسی میکنند.
اگر یک سهام به درستی قیمتگذاری نشود، میتواند ارزش پولی بیشتری داشته باشد و سود بالاتری کسب کند. این امر به ویژه در مواردی که ارزش سهام زیر قیمت منصفانه ارزشگذاری شده باشد، صادق است.
تحلیلگران تصویر کلان را میبینند و وقتی صحبت از تحلیل فاندامنتال میشود، به جزئیات میپردازند. آنها علاقه دارند وضعیت اقتصاد را به طور کلی ارزیابی کنند و سپس به بررسی صنعت خاص مربوط به سهام بپردازند.
آشنایی با تحلیل فاندامنتال کمی و کیفی
عوامل زیادی در بنیادهایی که باید تحلیل شود، نقش دارند. در واقع تحلیل فاندامنتال میتواند به معنای هر چیزی باشد که مربوط به شرایط اقتصادی پیرامون یک شرکت است.
بدیهی است که اعدادی مانند درآمد و سود نیز شامل این بنیادها میشوند. همچنین عواملی از سهم بازار یک شرکت تا کیفیت مدیریت نیز بنیادهای یک سهم هستند. عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی
تحلیل فاندامنتال کمی
Quantitative Fundamental Analysi مربوط به اطلاعاتی است که میتوان آنها را در قالب اعداد و مقادیر کمی بیان کرد. بنیادهای کمی ویژگیهای قابل اندازهگیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل، بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را میتوان با دقت زیادی اندازهگیری کرد.
صورت مالی واسطهای است که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را افشا میکند. تحلیلگران بنیادی از اطلاعات کمی صورتهای مالی برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری استفاده میکنند. سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد. پارامترهای مهم تحلیل فاندامنتال کمی را در ادامه معرفی خواهیم کرد.
تحلیل فاندامنتال کیفی
تحلیل فاندامنتال کیفی Qualitative Fundamental Analysisمربوط به ماهیت یا استانداردها است و عددی نیست. بنیادهای کیفی کمتر ملموس هستند. این تحلیل بنیادی ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناسایی نام تجاری، حق ثبت اختراع، فناوری انحصاری آن و… باشد.
سوالات متداول
در لغت به معنای بنیادی، اساسی می باشد و در علم اقتصاد تحلیلی است که با بررسی نیروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی که بر عرضه و تقاضای یک دارایی اثر می گذارد به تحلیل بازار می پردازد.
با جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟ وجود اینکه برخی معتقدند سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بسیار شبیه به بازار بورس و سهام است، باید دانست که بکارگیری تحلیل فاندامنتال در این دو بازار از جهات مختلف، تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد.
وقتی در مورد بورس صحبت میکنیم شما روی سهمهای یک شرکت واقعی سرمایهگذاری میکنید که در آمد سه ماهه ، بازده و سودش را به عنوان شاخصهای رشد شرکت گزارش میدهد.
این میتواند برای یک سرمایهگذار شاخص خوبی از این باشد که افزایش قیمت در آینده به چه عواملی بستگی دارد و وضعیت سهام آنها در آینده چگونه خواهد بود. بنابراین تحلیل فاندامنتال در بازار بورس شامل بررسی گزارش درآمد، عملکرد شرکت، هیئت مدیره و … میشود، در صورتی که همانطور که در ادامه خواهید دید، عوامل مورد بررسی در این تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال کاملا متفاوت است.
جریان آزاد نقدی یا FCF چیست؟
تیم متفکران نوین مالی با سرپرستی دکتر تفتیان در مسیر موفقیت مالی و حسابداری، در ارتقای سطح دانش و مهارت مالی و حسابداری در سطوح مختلف جامعه سهیم است.
- رسالت و هدف تیم متفکران نوین مالی
- مشارکت تیم متفکران نوین مالی
- بیوگرافی دکتر تفتیان
- جدیدترین مطالب
- پر بازدیدترین
- پربازدیدترین اخبار
ضوابط اجرایی قانون بودجه سال 1394
سازمان مدیرت وبرنامه ریزی کشور.
قانون بودجه سال 1364
قانون بودجه 1364 کل کشور ماده واحده - بودجه سال 1364 کل کشور از حیث درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار شش هزار و هشتصد و نود دو میلیارد و یکصد و بیست وشش میلیون و یکصد و شصت هزار ریال (6.892.126.106.000) و از حیث هزینهها و سایر پرداختها شش هزار و هشتصد و نود و دو میلیارد ویکصد و بیست و شش میلیون و یکصد و شصت هزار (6.892.126.160.000) ریال میباشد.
اولویت های پژوهش های سال 91 موضوع بند 89
روسای محترم دستگاه های مشمول جزء 1 بند میم ماده 224 برنامه پنجم توسعه و بند 89 قانون بودجه 1391 کل کشور .
آئین نامه اجرایی بند 89
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
ضوابط اجرایی قانون بودجه سال 1391
متغیر چیست و چگونه متغیرهای پژوهش را بشناسیم؟
هر چیزی که بتواند ارزش های گوناگون و متفاوت را بپذیرد، به آن متغیر می گویند. بنا به تعریف دیگر، متغیر یک مفهوم است که بیش از دو یا چند ارزش یا عدد به آن اختصاص داده می شود. .
مبانی نظری و پیشینه تحقیق(فصل دوم پایان نامه)
برای فصل دوم ، با عنوان " سابقه تاریخی، مبانی نظری، ادبیات پژوهش" نیاز به صرف وقت زیاد و کار بیشتری دارید. آن چه که قبلا برای پیشنهاد پژوهش خود تهیه نموده اید پایه کار است.
اقلام حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام شامل اقلامی از جمله سرمایه، انوخته ها، اندوخته قانونی و. می باشد. در این مبحث اصطلاحات انگلیسی به همراه مختصر توضیح جهت آشنایی هرچه بیشتر کاربران ارائه میگردد.
طبقه بندی متغیرها بر حسب ماهیت متغیر (متغیر گسسته و پیوسته)
کار پژوهشگر، جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از متغیرهاست. همانطور که قبلاً ذکر شد، متغیرها به وسیلۀ عدد یا ارزش، مشخص میشوند. کار پژوهشگر، جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از متغیرهاست. همانطور که قبلاً ذکر شد، متغیرها به وسیلۀ عدد یا ارزش، مشخص میشوند. .
بعضی ها عجیب خوبند
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻋﺠﯿﺐ ﻫﺴﺘﻨﺪ! ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﺗﻪ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ، ﻭ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﺗﻠﺨﯽ ﻭ ﺍﺧﻢ ﻭ ﺗَﺨﻢ ﻭ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯿﺮﻭﻧﺪ!ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺨﻨﺪﻧﺪ؛ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؛ ﺍﺻﻼ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻪ ﺩﻟﮕﺮﻣﯿﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ! ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ؛ ﺭﺩ ﭘﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ.
سواد مالی و مدیریت هزینه
مهم نیست که کجا یا چطور خرید می کنید، وسوسه ی خرید بیشتر همه جا ما را دنبال می کند. .
اسامی اعضاء جامعه مشاوران رسمی.
اسامی اعضاء جامعه مشاوران رسمی مالیاتی ایران دارای کارت عضویت معتبر.
مزیت سرمایه گذاری
برخی افراد به جای سرمایهگذاری ترجیح میدهند پول خود را در حسابهای بانکی با سود. .
اهداف سرمایه گذاری
هیچ راهکار یا رویکرد سرمایه گذاری وجود ندارد که برای همه مناسب باشد. هر. .
دیدگاه شما