نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
بهترین روش برای محاسبه سود معاملات
شایسته ترین طریق برای حساب و کتاب نتیجه معاملات , حساب و کتاب نسبت ریسک به ریوارد
اکثر داد و ستد گران و فعالین بازار فارکس از درصد بازدهی , پیپ یا این که فیض دلاری برای تحلیل تلاش معاملات
خویش به کارگیری می کنند . به صورت نمونه احتمالا معاملهگری داعیه نماید که معاملات وی در یک هفته ۱۰۰
پیپ و یا این که ۲۰۰ دلار و یا این که ۳۰ درصد بازدهی داشته داشت .
احتمالا چنین ادعاهایی برای جذب سرمایهگذار مطلوب باشد ,
ولی چنانچه شما پیرو تبدیل شدن به یک داد و ستد گر حرفهای و چیره میباشید ,
سفارش ما این است که از نسبت ریسک به ریوارد برای آنالیز همت معاملاتی خویش به کار گیری فرمایید .
درین شیوه سؤال حیاتی این است که شما با یک دلار ریسک کردن , یکسری دلار فیض کسب کردهاید؟
عمده داد و ستد گران با نسبت ریسک به ریوارد آشنا میباشند . حساب و کتاب نسبت ریسک به ریوارد خیلی بی آلایش است .
فقط کافی است نتیجه بهدستآمده را بر اندازه ریسک داد و ستد تقسیم فرمائید .
معمولاً این نسبت را با صحبت انگلیسی R نشان می دهند .
زمانی شما با سیگنالی مثل پین توشه وارد بازار می شوید ,
ریسک خرید و فروش شما به عبارتی حد ضرروزیان خرید و فروش است که در پایین یا این که بالای پین توشه قرار میگیرد .
فیض یا این که ریوارد داد و ستد نیز محل مسدود شدن خرید و فروش در محدوده سوددهی است .
به صورت نمونه شما با پین باری وارد خرید و فروش خرید میشوید ,
ریسک شما میزان حد ضرروزیان ( پیپ یا این که دلار ) و ریوارد نیز حد نتیجه خرید و فروش است که گشوده می تواند با پیپ
یا این که دلار حساب و کتاب شود . از آنجایی که R یک نسبت است , واحدی ندارد .
بهترین روش برای محاسبه سود معاملات
فرض فرمایید در معاملهای شما ۵۰ پیپ نتیجه کردهاید , درحالیکه حد زیان شما برای داد و ستد صرفا ۲۵ پیپ بوده است .
در صورتیکه ۵۰ را تقسیم بر ۲۵ پیپ نمایید , R برابر ۲ خواهد بود . یعنی شما به ازای هر دلاری که ریسک میکنید ,
دو دلار نتیجه میکنید . البته چک کارایی معاملات بهاین نحوه چه مزیتی دارد؟
برای معاملهگرانی که در هم اکنون فراگرفتن رشته فارکس میباشند ,
اندازه پیپ یا این که بازدهی معاملات نمیتواند ترازو قابل قبولی باشد . در واقع در حالتی که معاملهگری به تامل فیض باشد ,
یعنی وارد بازار فعالیت شده و دیگر نیازی به فراگرفتن و تمرین ندارد .
یا این که ممکن است شما در بخش اعظم معاملات با ضرر و زیان از بازار بیرون شدهاید ,
البته در پایانی داد و ستد خویش با نتیجه تقریبا متعددی داد و ستد را بستهاید .
در صورتیکه مقدار نتیجه پایانی اکانت را ملاک قرار دهید , احتمال دارد بازدهی شما ۳۰ درصد و یا این که مثلاً ۱۰۰ پیپ بوده باشد .
البته آیا چنین تحلیل از سعی معاملاتی عمل صدق است؟
داد و ستد گران تازهکار خوب تر است که در اولِ کار خویش بخش اعظم به نسبت ریسک به ریوارد معاملات دقت
نمایند تا نتیجه بهدستآمده .
تغییرات R یا این که نسبت ریسک به ریوارد خرید و فروش گر در یک زمان وقتی میتواند تصویر بهتری از کارایی
معاملاتی اورا به اکران بگذارد . شما می توانید جدول سادهای را برای معاملات خویش بسازید و دستکم ۲۰ خرید و
فروش انتها خویش را نظارت فرمایید . ممکن است در معاملهای نسبت ریسک به ریوارد شما ۲ و در داد و ستد دیگری ۳ باشد .
در معاملاتی که حد ضرروزیان فعال شده عدد یک را در درون پرانتز بگذارید .
در آخر کلیه معاملاتی که با نتیجه بسته شدهاند را با نیز توده
نمائید و بر تعداد معاملاتی که با خسارت بسته شدهاند تقسیم نمائید . عدد بهدستآمده سعی کلی شما در بازار خواهد بود .
بهترین روش برای محاسبه سود معاملات
جدول ثبت نسبت ریسک به ریوارد
در نمونه بالا مجموع معاملاتی که با فیض بسته شدهاند برابر ۳۳R و مجموع معاملاتی که با ضرر و زیان بسته شدهاند برابر ۱۱R است .
آموزش نحوه سود از معاملات فارکس با ماشین حساب ارانته
هر تریدر و معامله گر حرفه ای قطعا بعد از مدتی که معامله انجام می دهد به این نتیجه خواهد رسید که برای بررسی دقیق و جزئی ارزش سود و زیان یک معامله باید از ماشین حساب فارکس استفاده کند.
هر تریدر و معامله گر حرفه ای قطعا بعد از مدتی که معامله انجام می دهد به این نتیجه خواهد رسید که برای بررسی دقیق و جزئی ارزش سود و زیان یک معامله باید از ماشین حساب فارکس استفاده کند. اگر هنوز نمیدانید ماشین حساب چیست و چه نقشی دارد، در ادامه همراه باشید.
ماشین حساب فارکس ارانته چیست؟
کارکرد یک ماشین حساب ارانته در بازار فارکس بررسی میزان سرمایه به کار برده شده و سود و زیان معامله است. وقتی به عنوان یک تریدر حرفه ای فعالیت کنید لازم است قبل از وارد شدن به هر معامله ای با استفاده از ماشین حساب سود و زیان آن معامله را حساب کرده تا ببینید اصلا ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
این محاسبات و بررسی ارزش سود و زیان به کمک ماشین حساب فارکس ارانته که ماشین حساب پیشرفته و مخصوص این کار است انجام می شود.
ضرورت استفاده از ماشین حساب فارکس ارانته
شاید بهتر باشد بگویید چه زمانی باید از ماشین حساب فارکس ارانته استفاده کرد. هر چقدر که یک تریدر بیشتر فعالیت و کسب تجربه کند به مرور زمان به این نتیجه می رسد که برای بررسی میزان سود و زیان یک معامله نیاز به یک ماشین حساب خواهد داشت.
تریدر های بزرگ و موفق که دانش بالایی در تریدینگ دارند و آگاهی و دانش آنها درباره پیپ بالا است همیشه از ماشین حساب فارکس استفاده می کنند. هر چقدر که دانش شما در رابطه با پیپ بالا رود بیشتر این موضوع را حس خواهید کرد.
معایب استفاده نکردن از ماشین حساب فارکس
در صورتی که از ماشین حساب فارکس استفاده نکنید دچار ضرر و زیان بزرگ و زیادی خواهید شد. همانطور که قبل تر بیان شد کارکرد ماشین حساب بررسی میزان سرمایه سپرده، سود و زیان شما است.
حال چه تریدری دوست ندارد بداند که آیا در یک معامله سود خواهد کرد یا زیان؛ و این سود و زیان نسبت به سرمایه ی اولیه او چقدر است. پس حتما از ماشین حساب فارکس استفاده نمایید.
عملکرد ماشین حساب فارکس
این نوع از ماشین حساب های فارکس با ماشین حساب های دیگر متفاوت اند و همینطور انواع مختلفی دارند که در ادامه معرفی خواهند شد. این نوع از ماشین حساب ها با دریافت اطلاعات از شما اقدام به بررسی ارزش و سود یا زیان معامله می کنند.
اطلاعاتی که باید به ماشین حساب بدهید شامل میزان ارز سپرده گذاری شده، جفت ارز و میزان موجودی حساب و حد ضرر شما است.
انواع ماشین حساب فارکسون
در این قسمت انواع ماشین حساب های فارکس را از نظر کاربرد آن ها بررسی می کنیم.
ماشین حساب فیبوناچی
این ماشین حساب از نوع فیبوناچی در بازپرداخت فیبوناچی و پسماند ها کاربرد دارد.
ماشین حساب مارجین
برای حساب کردن حاشیه های مورد نیاز و بررسی موقعیت ها استفاده می شود.
ماشین حساب سود فارکس
این نوع ماشین حساب با وارد کردن اطلاعات خواسته شده سود شما در فارکس را محاسبه می کند.
ماشین محاسبه گر پیپ
این نوع از ماشین حساب همانطور که از نامش پیداست پیپ را در معاملات به دلار محاسبه می کند.
ماشین حساب حجم معاملات
ماشین حساب حجم معاملات با وارد کردن اطلاعات مورد نیاز به شما مقدار حدودی واحد های ارزی را اعلام می کنند و می توانید بر اساس آن اقدام به مدیریت و کنترل ریسک در معامله کنید.
بهترین ماشین حساب فارکس
به این خاطر که نوسانات و تغییرات ریز و کوچک در فارکس در نتیجه نهایی بسیار تاثیر گزار هستند بهترین ماشین حساب فارکس ماشین حسابی است که در بررسی نواسانات و تغییرات، دقیق تر و جزئی تر باشد تا در نهایت نتیجه ای را به شما نشان دهد که با نتیجه نهایی عملا یکی باشد.
از این رو پیشنهاد می شود از ماشین حساب ارانته استفاده نمایید. زیرا با دقت هر چه تمام تر طراحی شده و در بررسی میزان سود و زیان و تغییرات معاملاتتان بهترین نتیجه را در پی خواهد داشت.
ماشین حساب لوریج چیست؟
لوریج یک اصطلاح رایج در فارکس است. مفهوم لوریج وقتی معنی پیدا می کند که شما با سرمایه کم بخواهید وارد بازار شده و به انجام معامله بپردازید. در این زمان بروکر (کارگزاری) شما برای مثال با نسبت لوریج ۱:۵۰ به شما کمک می کند. یعنی اگر در ابتدا ۱۰۰ دلار داشتید حالا ۵۰۰۰ دلار خواهید داشت.
با کمک لوریج می توانید در معاملات بزرگ تر از سرمایه تان شرکت کرده و سود و زیانتان را هم بیشتر کنید. دقت کنید که گفته شد سود و زیان؛ یعنی ضرر شما هم از معامله به همان مقدار که سودتان بیشتر شده، بیشتر می شود. پس با یک اشتباه کوچک ممکن است کل سرمایه تان بر باد رفته و حسابتان صفر شود.
حالا که با لوریج آشنا شدید باید بدانید که ماشین حساب های لوریج همانطور که گفته شد به دلیل اهمیت موضوع لوریج، باید خیلی دقیق باشند و به شما در مورد میزان زیان یا سودتان اطلاعات دقیقی دهند تا بتوانید از ضرر های احتمالی پیشگیری کنید.
برنامه ماشین حساب فارکس
حتما تا الان متوجه اهمیت ماشین حساب های فارکس شده اید. با این وجود پس نباید جای تعجب باشد اگر شرکت ها تمایل داشته باشند اپلیکیشن برای ماشین حساب های فارکس ایجاد کنند. اتفاقا اپلیکیشن های زیادی هم برای ماشین حساب های نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود فارکس وجود دارد که پر کاربرد هستند.
از جمله اپلیکیشن های ماشین حساب های معروف فارکس شامل ماشین حساب لایت فارکس، ماشین حساب فارکس طلا و ماشین حساب پیپ fxtm می باشند.
خلاصه
در نهایت این ماشین حساب ها بر روی تمامی سیستم عامل ها شامل ویندوز،مک، ios و اندروید مورد استفاده قرار می گیرند. البته بهترین و راحت ترین سیستم عامل برای کار با ماشین حساب فارکس ویندوز است اما در هر صورت برای هر سیستم عاملی این اپلیکیشن ها موجود است.
همانطور که بیان شد ماشین حساب های فارکس ابزار هایی مهم و کاربردی هستند که با توجه به میزان دانش و مهارت شما در این بازار به کارتان خواهند آمد.
پیشنهاد ما به شما ماشین حساب فارکس ارانته است که با بررسی دقیق و جزئی به شما دقیق ترین و بهترین اطلاعات را ارائه می کند و می توانید از آن ها در تمامی بازار های جهانی در هر جا و مکانی استفاده کنید.
نسبت ریسک به پاداش یا سود به ضرر | مدیریت ریسک در فارکس – درس پنجم
مجله افیکس کار: در درس قبلی مدیریت ریسک در فارکس، درباره درصد ریسک در هرمعامله خواندیم و اکنون از نسبت سود به ضرر صحبت میکنیم.
فرض کنیم برای افزایش شانس خود برای سودآوری ، شما وقتی که توانایی سود 3 برابر بیشتر از ریسک را دارید، معامله کنید.
اگر به خودتان نسبت پاداش به ریسک 1:3 بدهید ، احتمالاً در طولانی مدت سودآوری بالاتری خواهید داشت.
به عنوان مثال نگاهی به نمودار زیر بیندازید: (نسبت پاداش به ریسک ۱:۳)
10 ترید | باخت | برد |
---|---|---|
1 | $1,000 | |
2 | $3,000 | |
3 | $1,000 | |
4 | $3,000 | |
5 | $1,000 | |
6 | $3,000 | |
7 | $1,000 | |
8 | $3,000 | |
9 | $1,000 | |
10 | $3,000 | |
مجموع | $5,000 | $15,000 |
در این مثال می بینید که حتی اگر فقط 50٪ از معاملات خود را ببرید ، باز هم 10،000 دلار سود خواهید داشت.
فقط بخاطر داشته باشید که هر زمان با نسبت ریسک به پاداش معامله کنید ، احتمال سودآوری شما بسیار بیشتر است حتی اگر درصد پیروزی کمتری داشته باشید.
یک مورد مهم : تنظیم یک نسبت بزرگ پاداش به ریسک ممکن است برای شما گران تمام شود.
در ظاهر ، مفهوم قرار دادن نسبت پاداش به ریسک بالا خوب به نظر می رسد ، اما به چگونگی اعمال آن در سناریوهای واقعی معامله بیندیشید.
بیایید فرض کنیم که شما یک معامله گر اسکالپر هستید و فقط می خواهید 3 پیپ را به خطر بیندازید.
استفاده از نسبت پاداش به ریسک 3:1 ، به این معنی است که شما باید 9 پیپ سود کنید. ولی نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود ، احتمال اینکه شما مجبور شوید هزینه اسپرد را پرداخت کنید ، استراتژی شما را با شکست مواجه می کند.
اگر کارگزار شما 2 پیپ اسپرد برای نرخ EUR/USD ارائه داد ، در عوض باید 11 پیپ کسب کنید ، و مجبور شوید که یک نسبت 4:1 را اعمال کنید.
با توجه به اینکه نرخ ارز EUR/USD می تواند در عرض چند ثانیه 3 پیپ را بالا و پایین کند ، شما سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید متوقف می شوید.( به StopLoss برخورد میکنید)
اگر می خواهید اندازه پوزیشن خود را کاهش دهید ، می توانید حد ضرر(StopLoss) خود را گسترش دهید تا نسبت پاداش / ریسک مورد نظر خود را حفظ کنید.
اکنون ، اگر پیپ هایی را که می خواستید ریسک کنید به 50 افزایش دهید ، باید 153 پیپ کسب کنید.
با این کار می توانید نسبت پاداش به ریسک خود را در جایی نزدیک به 3:1 مورد نظر خود قرار دهید. دیگر خیلی بد نیست ، درست است؟
در دنیای واقعی ، نسبت های پاداش به خطر ، وحی مُنزل نیستند. بسته به بازه زمانی ، محیط معامله و نقاط ورود / خروج شما باید تنظیم شوند.
یک معاملهگر موقعیتی می تواند نسبت پاداش به ریسک تا 10:1 داشته باشد در حالی که یک اسکالپر می تواند نسبت 0.7:1 را انتخاب کند.
نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward) چیست و چگونه از آن استفاده می شود؟
در معاملات ارز دیجیتال چند مفهوم اساسی مانند نسبت ریسک به پاداش وجود دارد که باید آنها را درک کنید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیتهای تجاری و تصمیمات سرمایه گذاری شماست.
اگر به طور فعال در حال انجام معامله هستید ، در رابطه با پاداش احتمالی خود چقدر ریسک می کنید؟ چگونه می توان سود بالقوه را با ضرر احتمالی مقایسه کرد؟ به عبارت دیگر ، نسبت ریسک به پاداش شما چقدر است؟ در این مقاله ، ما نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش را برای معاملات شما توضیح خواهیم داد.
نسبت ریسک به پاداش چیست؟
نسبت ریسک به پاداش (risk/reward) محاسبه می کند که یک معامله گر برای چه میزان پاداش یا سود بالقوه ریسک می کند. به عبارت دیگر ، این نسبت نشان می دهد که پاداش احتمالی هر دلاری که شما در سرمایه گذاری خود روی آن ریسک می کنید ، چقدر است.
محاسبه این نسبت به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص هدف خود تقسیم می کنید. چطوری این کار را انجام میدهید؟ شما مشخص می کنید که چه نقطه ای را برای سود خود در نظر گرفته اید (اگر معاملات شما موفقیت آمیز باشد) و چه نقطه ای را برای ضرر خود در نظر گرفته اید (اگر معاملات شما با ضرر همراه باشد ).
اکنون اهداف ورود و خروج خود را بدست آورده اید ، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به پاداش خود را محاسبه کنید. این کار را با تقسیم ریسک بالقوه خود بر پاداش احتمالی انجام می دهید. هرچه نسبت پایین تر باشد ، پاداش بالقوه بیشتری برای ریسک خود دریافت می کنید. بیایید ببینیم که چگونه در عمل کار می کند.
نحوه محاسبه
بیایید فرض کنیم که شما می خواهید در بیت کوین سرمایه گذاری کنید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما ۱۵٪ بالاتر از قیمت ورودی شما خواهد بود. در عین حال باید حد ضرر خود را تعیین کنید. در این حالت ، شما تصمیم می گیرید که نقطه اعتبارسنجی شما ۵٪ از نقطه ورود شما باشد.
شاخص های تجزیه و تحلیل فنی می تواند بسیار مفید باشد. بنابراین ، هدف سود ما ۱۵٪ و ضرر بالقوه ما ۵٪ است. نسبت ریسک به پاداش ما چقدر است؟ نسبت برابر ۰.۳۳ = ۵/۱۵ است. این بدان معناست که برای هر واحد ریسک ، ما بالقوه سه برابر پاداش می گیریم. به عبارت دیگر ، به ازای هر دلار ریسک کردن ، ممکن است سه برابر سود داشته باشیم.
برای کاهش نسبت می توانیم حد ضرر خود را به سرمایه ورودی خود نزدیک کنیم. با این حال ، همانطور که گفتیم نقاط ورود و خروج نباید براساس اعداد دلخواه محاسبه شوند و باید براساس تجزیه و تحلیل ما محاسبه شوند.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت خطر به پاداش یکسانی داشته باشند. به عنوان مثال اگر موقعیتی به ارزش ۱۰۰۰۰ دلار داشته باشیم ، طبق درصد سود و ضرر بالا ، خطر از دست دادن 500 دلار احتمال کسب سود بالقوه ۱۵۰۰ دلار را فراهم می کند. این نسبت فقط درصورتی تغییر می کند که موقعیت هدف و حد ضرر خود را تغییر دهیم.
سخن پایانی
ما بررسی کردیم که نسبت ریسک به پاداش چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه تجارت خود بگنجانند. محاسبه این نسبت در استراتژی مدیریت پول ضروری است.
آنچه که در هنگام ریسک قابل توجه است ، داشتن یک مستند از معاملات است. با مستند کردن معاملات خود ، می توانید تصویر دقیق تری از استراتژی های خود بدست آورید. علاوه بر این ، به طور بالقوه می توانید آنها را با شرایط مختلف بازار تطبیق دهید.
مهندس بختیار آهنی
بختیار آهنی کارشناسی ارشد هوش مصنوعی، ۱۸ سال سابقه برنامه نویسی، هم بنیان گذار کریپتوتانگ و مدیرمسئول پایگاه تحلیلی کارآفرینان کردستان است.
۵ سال هست که تمام تمرکز خود را روی بازار رمزارزها گذاشتم و در حال توسعه کریپتوتانگ و ساخت یک پلتفرم تخصصی برای ارزیابی پروژه های رمزارزی هستم.
مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه یعنی اینکه شما به نحوی از سرمایه تان استفاده کنید که درصد سودهایتان بیشتر از ضررهایتان باشد. استراتژی ها و تاکنیک های معاملاتی که یاد گرفتید به تنهایی نمی توانند شما را در زمینه معامله کردن موفق کنند مگر اینکه استراتژی برای مدیریت سرمایه تان داشته باشی د.
در این مقاله می خواهیم شما را با مدیریت سرمایه آشنا سازیم و اهمیت مدیریت سرمایه را به شما اثبات کنیم . در ادامه چند مثال در مورد مدیریت سرمایه برای شما ذکر کرده ایم امیدواریم که حق مطلب را ادا کرده باشیم.
آیا در مورد حجم پوزیشن اطلاعاتی دارید؟
اگر در این مورد اطلاعاتی ندارید به شدت توصیه می کنیم این بخش رو با دقت مطالعه بفرمایید چون دانستن یا ندانستن این موضوع باعث می شود یک معامله گر زیان ده و یا سود آور باشید.
حجم پوزیشن چیست؟
حجم پوزیشن میزان لات معاملاتی هست که شما وارد معامله می کنید و هیچ فرقی ندارد که حساب شما استاندارد، میکرو یا مینی باشد.
برای مثال اگر شما ۲ مینی لات ( هر مینی لات معادل ۱۰۰۰۰ واحد) در جفت ارز پوند دلار معامله می کنید این به معنی این هست که شما به ارزش ۲۰۰۰۰ دلار امریکا وارد معامله کردید و بستگی به اینکه نرخ تبدیل در بروکر شما بر روی ارز پوند دلار در جهت تمایل شما حرکت کند شما به ازای هر پیپ حرکت بازار ۲ دلار سود یا ضرر می کنید.
اگر ۱۰۰ پیپ در جهت تمایل حرکت شما داشته باشیم میزان ۲۰۰ دلار سود می کنید. برای اینکه بتونید درک درستی از محاسبه پشت این اعداد داشته باشید معکوس حرکت را بررسی می کنیم.
برای مثال فرض کنید:
قیمت پوند دلار از قیمت ۱/۵۶۰۰ به ۱/۵۵۰۰ به سمت پایین حرکت کرده و این میزان ۱۰۰ پیپ حرکت هست که به معنی ۱ سنت تغییر نرخ تبادل قیمت در این ارز هست.
پس داریم : ۲۰۰دلار =۰.۰۱۰۰ *۲۰۰۰۰
هر لات استاندارد برابر چند دلار است؟
اگر شما ۱ لات استاندارد معامله کنید برابر ۱۰۰/۰۰۰ دلار معامله هست که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۱۰ دلار سود یا ضرر می کنید. همچنین ۱ مینی لات برابر ۱۰/۰۰۰ دلار هست و ارزش ۱ دلار در هر پیپ را دارد.
۱میکرو لات برابر با ۱۰۰۰ دلار معامله هست که برابر ۱۰ سنت سود یا ضرر در هر پیپ حرکت می باشد. اگر شما یک حساب استاندارد لات باز کنید و انتخاب کنید که مینی لات ترید کنید، ۱ مینی لات برابر با ۱۰ استاندارد لات، ۵ مینی لات برابر با ۵۰ استاندارد لات هست.
هر میکرو لات برابر چند دلار است؟
اگر شما یک حساب مینی باز کنید و انتخاب کنید که میکرو لات ترید کنید پس ۱ میکرو لات برابر با ۱۰ مینی لات و ۵ میکرو لات برابر با ۵۰ مینی لات هست. پس در نتیجه سایز معاملات شما با نوع حساب شما (استاندارد یا مینی) و چه حجمی قصد ترید دارید ارتباط مستقیم دارد. بعضی از بروکرها حساب میکرو ندارند. این اطلاعات برای اینکه بدانید چه حجمی باید باز کنید بسیار مهم هست.
سیستم مدیریتی یا مدیریت سرمایه
اکثر تریدرهای تازه کار این دیدگاه را دارند که یک سیستم معاملاتی قوی تمام چیزی است که نیاز دارند که به سود برسند. اینطور افراد سال های زیادی را برای پیدا کردن یک سیستم هالی گریل صرف می کنند (سیستمی که وین ریت بسیار بالا و نزدیک صد در صد دارد) تا رویاهایشان را بسازند. اگر شما هم یکی از آنها هستید باید به شما بگویم که وین ریت سیستم معاملاتی شما هیچ ربطی به موفقیت شما در تریدهایتان ندارد.
پس نتیجه می گیریم که مدیریت سرمایه اصل بزرگ و اساسی در معامله گری می باشد. شما با وین ریت %۹۰ باز هم پول از دست می دهید حتی با وین ریت %۹۹، اگر مدیریت سرمایه ضعیفی داشته باشید ضرر خواهید کرد. و از طرف دیگه شما با وین ریت %۳۰ می تونید به سود مداوم برسید اگر مدیریت سرمایه قوی داشته باشید.
خبر خوب این هست که وقتی با استراتژی بانکی و موسسات مالی معامله می کنید اگر سیستم مدیریت سرمایه قوی داشته باشید به یکی از قویترین سیستم های معاملاتی و ترید دست پیدا می کنید و هیچ وقت برای پول در آوردن از ترید در بازارهای مالی مختلف مشکلی نخواهید داشت.
ریوارد چیست؟
ریوارد میزان پولی هست که شما قرار است در این ترید بدست بیارید. یکی از مهمترین فاکتور های مدیریت سرمایه، ریسک به ریوارد است، که به عنوان یکی از مهمترین شرایط برای تایید یک سطح عرضه و تقاضای خوب در باره ی آن در مباحث قبلی به صورت دقیق صحبت کردیم. من به شما یاد می دهم که چطور این را محاسبه کنید و این محدوده های عرضه و تقاضای جذاب را پیدا کنید.
مثال پایین را ببینید:
ریسک چیست؟
همینطور که دیدید این چارت ۴ ساعته یورو به دلار هست و ما یک محدوده عرضه را مشخص کردیم. وقتی که بازار برای تست این محدوده بر می گردد متوجه می شویم که یک کندل پین بار تشکیل شده است در حقیقت خیلی شبیه کندل دوجی هست ولی چیزی که خیلی مهم هست اسم کندل ها نیست بلکه روانشناسی پشت این فرم کندلی است.
همینطور که می بینید بازار با قدرت از سطح پرتاب شده، پس برای ورود به این ترید ما نیاز داریم در بسته شدن کندل دوجی یا پین بار وارد معامله شویم و استاپ لاس را بالای محدوده کندل قرار دهیم. فاصله بین ورود شما و استاپ لاس ریسکی هست که متحمل می شوید.
نکته : باید چند پیپ بالاتر قرار بدید که قیمت اجازه حرکت داشته باشد و بخاطر اسپرد، استاپ نخورید .
و همین طور که می بینید این فاصله ۲۳ پیپ محاسبه شده، پس در این ترید ما ۲۳ پیپ استاپ یا ریسک داریم.
چگونه حد سود رو تعیین کنیم؟
اگر قیمت در جهت تحلیل شما حرکت کند برای محاسبه نسبت سود (ریوارد) باید فاصله بین ورود شما تا تارگت رو بدست بیاورید و میزان پیپ را محاسبه کنید.
به چارت پایین نگاه کنید:
همینطور که در چارت بالا می بینید این همان چارت یورو دلار ۴ ساعته هست. با مشخص کردن فاصله بین ورود و تارگت، ما به ریوارد می رسیم بعد از محاسبه این فاصله دیدیم این فاصله ۱۰۷ پیپ هست که یعنی ریوارد برابر ۱۰۷ پیپ هست. پس این ترید برای ما ریسک به ریوارد ۴.۵/۱ را دارد. (یک به چهار و نیم) ( Risk/Reward = 1 / 4.5) اجازه بدهید یک مثال دیگه بزنم تا کاملا متوجه بشوید.
چارت پایین را ببینید:
همینطور که می بینید این چارت ۴ ساعته دلار به فرانک هست و ما یک محدوده تقاضای خیلی خوب داریم. زمانیکه بازار به محدوده ما برگشت، یک کندل پین بار خوب تشکیل داده و این یک نشانه برای برگشت قیمت می تواند باشد. ورود شما با بسته شدن این کندل پین بار هست و استاپ لاس شما باید زیر محدوده تقاضا قرار بگیرید. با محاسبه بین نقطه ورود و استاپ، ما ریسک را بدست می آوریم که برابر ۲۱۳ پیپ هست.
همینطور که همیشه گفتیم محدوده سود ما سطح بعدی هست و در این مثال یک محدوده تقاضا داریم پس هدف ما مقاومت بعدی هست. همینطور که می بینید با محاسبه سود به راحتی نسبت سود را بدست می آوریم که این مقادیر از ورود تا سطح مقاومتی برابر ۶۲۳ پیپ هست. پس می توانیم بگوییم که این ترید، ریسک به ریواردی برابر با ۲.۵/۱ برای ما دارد.
سایز پوزیشن و ریسک به ریوارد
در حقیقت درک اینکه ریسک به ریوارد نقش اصلی در حجم پوزیشن شما دارد، برترین دلیل برای رسیدن به سود مستمر است. قبل از ورود به یک معامله شما نیاز دارید که بدانید دقیقا چه مقادر پول را قرار است ریسک کنید و دقیقا چقدر قرار است از این ترید سود ببرید. به زودی متوجه می شوید چرا وقتی مقدار دقیق دلاری را مشخص کردید، سپس باید حجم پوزیشن را مشخص کنید تا به آن عدد برسید. اگر شما دارید میکرو ترید می کنید و می خواهید ۵۰ دلار ریسک کنید در یک ترید با حجم ۱۰۰ پیپ استاپ لاس شما ۵ خواهد بود.
۰.۵*۱۰۰=۵۰ Dollar
ریسک به ریوارد ۱:۲
شما پوزیشنی دارید با سایز ۵ مینی لات (۵ میکرو لات) که ۵ دلار ریسک می کنید با علم به اینکه هر پیپ برای شما ۵۰ سنت ارزش دارد . درک دیدگاه ریسک به ریوارد بسیار مهم هست که بدانید اگر شما دارید ۱۰۰ دلار در یک ترید ریسک می کنید و تارگت را برابر ۲۰۰ دلار قرار می دهید در حقیقت شما دارید سودتان را دو برابر می کنید و ریسک به ریوارد ۱:۲ دارید.
دلیل اهمیت ریسک به ریوارد در معاملات
شما اگر ۵۰% تریدهایتان استاپ بخورد باز هم به مرور زمان سود می کنید. اگر شما ۶۵% تریدهایتان ضررده باشد با ریسک به ریوارد ۱:۲ باز هم سود می کنید. در یک بازه ۱۰ تریدی اگر شما فقط ۳۱% وین ریت داشته باشید و ریسک به ریواردتان ۱:۲ باشد و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید بعد از ۱۰ترید باز هم ۵۰ دلار سود کردید. این قدرت ریسک به ریوارد هست وقتی آن را بکار بگیرید.
وین ریت بالا یا وین ریت پایین
خیلی از تریدرها به اشتباه باور دارند که باید درصد بالایی از وین ریت رو داشته باشند تا بتوانید در این بازار سود کند که در حقیقت یک دیدگاه اشتباه هست. اگر شما ریسک به ریوارد ۱:۳ داشته باشید این به معنی این هست که اگر شما ۷ترید از ۱۰ تریدشما استاپ بخورد و در هر ترید ۱۰۰ دلار ریسک کنید، شما ۷۰۰ دلار از دست می دهید ولی ۹۰۰ دلار بدست می آورید که در نتیجه شما بعد از ۱۰ ترید ۲۰۰ دلار سود کردید، با اینکه ۷۰% تریدهایتان ضررده بوده است. الان باید متوجه شده باشید چرا تاکید داشتیم که حداقل باید ریسک به ریوارد ۱:۲ داشته باشید. دلیل این است که با وین ریت پایین باز هم می تونید سود کنید.
ریسک بر چه اساس معامله می شود؟
ریسک بر اساس دلار محاسبه می شود نه پیپ، حجم پوزیشن به شما این اجازه را می دهد که بتوانید مقداری که قرار هست ریسک کنید در هر ترید را مشخص کنید. این به شما کمک می کند که در عین حالی که شما استاپ لاس بزرگی دارید، بتوانید ریسک دلاری حسابتان را ثابت نگه دارید. خیلی از تریدرها اشتباها این تصور را دارند که استاپ لاس بزرگ در حقیقت ضرر سنگین تری به شما می زند. اگر شما قرار هست استاپی برابر با ۲۰۰ پیپ داشته باشید باید ۱۰۰ دلار را ریسک کنید که به راحتی می تونید با حجم پوزیشن این مقدار را مدیریت کنید.
برای مثال فرض کنید: شما پوند دلار مینی را ترید می کنید و قرار هست ۱۰۰ دلار برای ۲۰۰ پیپ استاپ را ریسک کنید. در اینصورت نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود حجم پوزیشن شما برابر با ۵ (یا ۵ میکرو لات) هست. در حقیقت شما دارید تریدی می کنید که به ازای هر ۱ پیپ حرکت ۵۰ سنت ضرر می کنید.
۱۰۰$= ۵۰*۲۰۰
پس صرفا بخاطر اینکه استاپ لاس شما بزرگ هست به این معنی نیست که باید ریسک زیادی انجام بدهید. خیلی از تریدر ها استاپ را قرار می دهند ولی حجم پوزیشن رو محاسبه نمی کنند که باعث می شود حساب معاملاتی شان از بین برود!
اشتباهات رایج تریدرها
اگر شما در ابتدا ریسک معاملاتی خود را رو برای ۱۰۰ پیپ و ۱۰۰ دلار قرار بدهید و در وسط راه تصمیم بگیرید استاپ رو ۱۰۰ پیپ بیشتر کنید و ۲۰۰ پیپ استاپ داشته باشید، در حقیقت شما ۲۰۰ دلار دارید ریسک می کنید(۱ دلار به ازای هر پیپ * ۲۰۰ پیپ = ۲۰۰ دلار) این اصلی ترین اشتباه در ترید کردن هست که می توانید مرتکب شوید.
شما باید قبل از ورود به معامله ریسک دلاری تان را بر اساس استاپ دلخواه تان و هرجایی که هست مشخص کنید (هیچ وقت استاپ را جابه جا نکنید. وقتی وارد محدوده ضرر می شوید، ترس از دست دادن پول باعث میشود شما ریسک خود را بیشتر کنید و به مرور زمان حساب تان را کلا از بین ببرید) . بصورت مشابه خیلی از تریدرها فکر می کنند استاپ لاس کوچکتر به معنی ریسک دلاری کمتر اسست. این همیشه صادق نیست و حجم پوزیشن این را تعیین می کند.
اگردوست شما یک تریدر باشد با یک استاپ ۵۰ پیپی اما ۵ دلار در هر پیپ ریسک کند ( ۵ مینی لات) پس در حقیقت ۲۵۰ دلار در این ترید ریسک کردهاست. اگر شما استاپ لاسی برابر با ۱۰۰ پیپ داشته باشید ولی ۲ دلار در هر ترید ریسک کرده باشید ( ۲ میلی لات) پس ریسک شما در ترید برابر ۲۰۰ دلار است. پس می بینید که استاپ کوچکتر لزوما به معنی ضرر کمتر نیست. اینجا شما حجم کمتری با استاپ بزرگتری داشته اید ولی ضرر کمتری کرده اید.
خلاصه مقاله
ما در این مقاله به زبان ساده به شما بگوییم که هر چه قدر در این بازار حرفه ای شوید و دوره های زیادی ببینید و مقالات آموزشی بخوانید و همچنین استراتژی ها و تاکتیک های معاملاتی زیادی را یاد بگیرید به تنهایی نمی توانند شما را در زمینه معامله گری موفق کنند، مگر اینکه استراتژی مدیریت سرمایه خود راداشته باشید.
بهترین ریسک برای معامله نیم تا یک درصد است. برای افزایش این ریسک به مهارت بالایی نیاز دارید و تا زمانی که مهارت تان را به مرحله قابل قبولی نرسانده اید، بهتر است اهرم های کوچک استفاده کنید و رویای یک شبه پول دار شدن را از ذهنتان بیرون کنید.
سپاس گزاریم از اینکه این مقاله را تا انتها مطالعه کرده اید و موفقیت شما در معاملهگری و تمام مراحل زندگی را خواستاریم.
دیدگاه شما