آموزش الگوی کلاسیک Pennant و نحوه معامله با آن در فارکس
برخی از معاملهگران از الگوی پرچم (Pennant) به عنوان یک الگوی ورودی برای ادامه روند فعلی استفاده میکنند. این الگو معمولا پس از یک حرکت شدید قیمتی که میتواند حاوی شکافهایی باشد (که به آن دکل یا قطب پرچم میگویند) شکل میگیرد. در این مطلب قصد داریم به آموزش الگوی کلاسیک Pennant بپردازیم. با ما همراه باشید.
آموزش الگوی کلاسیک Pennant
فهرست عناوین مقاله
در بازارهای اوراق بهادار، مشاهده حرکت شدید قیمت و به دنبال آن دورههای تثبیت یک اتفاق رایج است. اما، تعیین اینکه آیا تثبیت با ادامه حرکت قیمت اولیه یا معکوس شدن آن دنبال خواهد شد، کمی چالش برانگیزتر است. اینجاست که الگوی Pennant و چندین الگوی نمودار دیگر در همان دسته، وارد عمل میشوند.
الگوی Pennant چیست؟ الگوی پرچم سه گوش یک الگوی نمودار تداومی است که اغلب در نمودار قیمت اوراق بهادار مختلف شکل میگیرد. از یک قطب تشکیل شده است که نشان دهنده یک حرکت آنی شدید در قیمت اوراق بهادار است. یک پرچم سه گوش، از نظر ظاهری شبیه یک مثلث متقارن است و نشان دهنده یک تثبیت و ادامه قیمت در جهت روند اصلی یا قطب است.
مانند بسیاری از الگوهای نمودار دیگر، دو نوع الگوی پننت وجود دارد: الگوی پننت صعودی و الگوی پننت نزولی. حال، اجازه دهید به طور مختصر در مورد هر دو نوع بحث کنیم و بفهمیم که با یکدیگر چه تفاوتی دارند.
پرچم سه گوش صعودی چیست؟
پرچم سه گوش صعودی یک الگوی معاملاتی فنی است که نشاندهنده ادامه قریبالوقوع حرکت صعودی قوی قیمت است. آنها زمانی شکل میگیرند که یک بازار حرکت گستردهای را به سمت بالا انجام میدهد، سپس بین خطوط حمایت و مقاومت همگرا متوقف شده و تثبیت میشود.
معاملهگران فنی این را به عنوان نشانهای میدانند که در آن حرکت صعودی اصلی قیمت از سر گرفته میشود. این امر باعث میشود که الگوی پننت صعودی به طور ویژهای مورد توجه قرار گیرد، زیرا میتواند نشانهای اولیه از حرکت صعودی قابل توجه قیمت باشد.
الگوی پننت صعودی میتواند در بازههای زمانی مختلف رخ دهد. معاملهگران روزانه آنها را در نمودارهای ثانیهای یا دقیقهای جستجو میکنند، در حالی که معاملهگران بلندمدت آنهایی را که طی هفتهها یا حتی ماهها به وجود میآیند، شناسایی میکنند.
آموزش الگوی کلاسیک Pennant: نحوه تشخیص پننتهای صعودی
برای شناسایی یک پرچم سه گوش صعودی، باید دو عنصر را بررسی کنید.:
- اول، یک حرکت مشخص رو به بالا که از قبل به عنوان «قطب» شناخته میشود.
- دوم، تثبیت قیمت که یک مثلث تقریبا متقارن را با خطوط حمایت و مقاومت خود تشکیل میدهد.
مهم است که پننتهای صعودی را با الگوهای دیگر مانند مثلث، گوه سقوط و پرچمهای صعودی اشتباه نگیرید.
- برخلاف مثلثها، قبل از تشکیل این الگو، یک حرکت رو به بالا قابل توجهی وجود دارد
- بر خلاف گوههای در حال سقوط، تثبیت تقریبا برابر است – با یک گوه سقوط، خطوط حمایت و مقاومت هر دو به سمت پایین هستند. پرچمهای سه گوش معمولا باثباتتر از گوهها هستند
- برخلاف پرچمهای صعودی، خطوط حمایت و مقاومت الگوی سه گوش به جای حرکت موازی، یک مثلث را تشکیل میدهند
یکی از سرنخهای اضافی که نشان میدهد یک پرچم سه گوش صعودی در حال شکلگیری است، کاهش حجم با تثبیت قیمت است. پس از آن، زمانی که بازار شروع به خارج شدن از الگوی خود میکند، حجم معاملات افزایش مییابد.
الگوهای کلاسیک چیست؟
از سری مقالات مشابه این مطلب
در یک پرچم سه گوش صعودی چه اتفاقی میافتد؟
با آموزش الگوی کلاسیک Pennant متوجه میشوید که در یک پننت صعودی، احساسات مثبت قوی باعث میشود که بازار به سمت بالاتری حرکت کند (تشکیل قطب). خریدارانی که بازار را بالاتر برده اند، ممکن است عقب نشینی کنند و سود ببرند، در حالی که پتانسیل بازگشت را احساس میکنند. این برابری بین عرضه و تقاضا باعث تثبیت قیمت آن میشود.
با این حال، این برابری نمیتواند برای همیشه ادامه یابد. در یک پننت صعودی، احساسات مثبت پیروز میشوند. آن دسته از معاملهگرانی که منتظر خرید بازار بوده اند، یک بار دیگر آن را به سمت آسمان میفرستند.
پرچم سه گوش نزولی چیست؟
پرچم سه گوش نزولی یک الگوی معاملاتی فنی است که نشاندهنده تداوم قریبالوقوع حرکت نزولی قیمت است. آنها اساسا برعکس نمادهای صعودی هستند: به جای تثبیت پس از یک حرکت صعودی، بازار در یک حرکت نزولی قابل توجه متوقف میشود.
هنگامی که معاملهگران فنی یک پرچم سه گوش نزولی را مشاهده میکنند، آن را به عنوان نشانهای در نظر میگیرند که حرکت نزولی قیمت به محض شکسته شدن بازار به زیر خط حمایت خود تداوم مییابد. مانند همتای خود، پننتهای نزولی میتوانند در هر بازه زمانی رخ دهند.
آموزش الگوی کلاسیک Pennant: نحوه تشخیص پننتهای نزولی
برای شناسایی یک پرچم سه گوش نزولی، پس از نحوه معامله با الگو های ادامه دهنده یک حرکت نزولی عمده قیمت (قطب) به دنبال یکپارچگی بین حمایت و مقاومت باشید. خطوط حمایت و مقاومت یک مثلث تقریبا متقارن را تشکیل میدهند که نشان میدهد بازار در تضاد بین احساسات مثبت و منفی است.
مانند پننتهای صعودی، کاهش حجم اغلب نشانه خوبی از شکلگیری یک پرچم سه گوش نزولی است. پس از اینکه بازار شروع به کار کرد، حجم به سرعت افزایش مییابد.
در یک پرچم سه گوش نزولی چه اتفاقی میافتد؟
با آموزش الگوی کلاسیک Pennant متوجه میشوید که در یک پننت نزولی، احساسات منفی قوی باعث میشود یک بازار به شدت پایین بیاید (تشکیل قطب). فروشندگانی که قیمت آن را پایین آورده اند ممکن است پس از آن عقب نشینی کنند و سود ببرند، در حالی که گاوها پتانسیل بازگشت را احساس میکنند.
الگوی سر و شانه چیست و چگونه با آن معامله کنیم؟
از سری مقالات مشابه این مطلب
مانند پننتهای صعودی، این امر باعث تثبیت قیمت بازار میشود. اما تثبیت نمیتواند برای همیشه ادامه داشته باشد و بدون احساسات صعودی کافی برای بهبود، بازار یک بار دیگر نزولی میشود. هنگامی که الگو به خارج از خط پشتیبانی خود حرکت میکند، هر فروشندهای که عقب نشینی کرده است، آن را به پایینترین سطح جدید میفرستد.
مشاهده پننتهای نزولی و صعودی در ابتدا میتواند مشکل باشد، زیرا در مقایسه با حرکت قیمت قبلی، تثبیت اغلب کوچک است.
پننتهای صعودی در مقابل پننتهای نزولی: تفاوت چیست؟
پرچم سه گوش صعودی
- زمانی بوجود میآیند که یک بازار پس از یک حرکت صعودی مشخص تثبیت میشود
- ادامه یک بازار صعودی را نشان میدهد
- زمانی که بازار از خط مقاومت خود فراتر میرود، شکست میخورد
پرچم سه گوش نزولی
- زمانی به وجود میآیند که یک بازار پس از یک حرکت نزولی مشخص تثبیت میشود
- ادامه یک بازار نزولی را نشان میدهد
- زمانی که بازار فراتر از خط حمایت خود حرکت میکند، شکست میخورد
آموزش الگوی کلاسیک Pennant: زمان باز کردن یک پوزیشن پرچم سه گوش
معاملهگران به دنبال پننتها هستند زیرا منجر به شکستهای طولانی مدت میشوند. بنابراین هنگامی که آنها را معامله میکنند، میخواهند مکان مناسبی را برای باز کردن موقعیت خود پیدا کنند و حرکت بعدی را انجام دهند.
در اینجا دو روش اصلی برای انتخاب وجود دارد.
اولین مورد صرفا این است که منتظر بمانید تا بازار از خط روند خود عبور کند: خط مقاومت آن برای پننتهای صعودی و حمایت از خطوط نزولی.
دوم استفاده از این قاعده کلی است که اکثر بازارها قبل از شروع یک شکست کامل، به طور مختصر به حالت عادی بازمیگردند. در این موارد، پشتیبانی قبلی به مقاومت – و مقاومت به پشتیبانی تبدیل میشود. به عنوان مثال، فرض کنید که EUR/USD وارد یک گوه صعودی شده و خط مقاومت خود را در ۱.۰۸۴ دلار میشکند. این قیمت ممکن است به یک خط حمایت تبدیل شود زیرا بازار، محدوده قبلی خود را قبل از افزایش بیشتر آزمایش میکند. با ثبت سفارش خرید به قیمت ۱.۰۸۴ دلار، میتوانید از حرکت صعودی زیر بیشترین استفاده را ببرید.
در کجا از الگوی پننت سود ببریم؟
با آموزش الگوی کلاسیک Pennant متوجه میشوید که نحوه معامله با الگو های ادامه دهنده بر خلاف معاملات سایر الگوهای نمودار، محدوده اصلی یک پرچم سه گوش به ندرت برای برنامهریزی و کسب سود استفاده میشود. در عوض خواهید دید که شکست اغلب با اندازه حرکت خرس یا گاو نر که قبل از تثبیت بوده مطابقت دارد.
در ادامه مثال EUR/USD قبلی، میبینید که بازار قبل از توقف ۲۰۰ واحد افزایش یافته است. این یعنی هنگامی که از مقاومت خارج شد، معاملهگران فنی انتظار دارند که بازار یک حرکت ۲۰۰ امتیازی دیگر انجام دهد.
آموزش الگوی کلاسیک Pennant: کجا ضرر و زیان را کاهش دهیم؟
جایی که توقف خود را قرار میدهید، بستگی به استراتژی ورود انتخابی شما دارد. اگر به محض اینکه بازار فراتر از حمایت یا مقاومت شکسته شد، موقعیت خود را باز کرده اید، پس از اینکه مشخص شد که الگوی شکسته شده است، باید ضرر را کاهش دهید. این معمولا با قرار دادن توقف خود در خط روند مخالف انجام میشود:
- در یک پننت صعودی، شما میتوانید توقف خود را درست زیر خط روند حمایت قرار دهید
- در یک پننت نزولی، شما میتوانید توقف خود را درست بالای خط روند مقاومت قرار میدهید
اگر صبر کرده اید تا بازار منطقه حمایت یا مقاومت قدیمی خود را دوباره آزمایش کند، توقف خود را چند نقطه پایینتر از موقعیت ورودی خود قرار دهید. شما باید قبل از شروع هر شکست، فضای کافی برای نوسان قیمت در نظر بگیرید، اما نه آنقدر که در صورت شکست الگو، ضرر شما خیلی زیاد باشد.
با هر دو استراتژی، توقف شما بسیار نزدیکتر از نقطهای است که در آن سود میبرید. این یکی از دلایلی است که اذعان میکند چرا معاملهگران به دنبال آموزش الگوی کلاسیک Pennant هستند – در مقایسه با الگوهای دیگر، نسبت ریسک به پاداش آن بالا است. برای مثال ممکن است که ما برای معامله EUR/USD در ازای ۲۰۰ امتیاز سود احتمالی، ۱۰ یا ۲۰ امتیاز را به خطر بیندازیم.
جمعبندی
همانطور که در مطلب آموزش الگوی کلاسیک Pennant گفتیم، پننتها یک الگوی فنی هستند که برای شناسایی تداوم حرکتهای شدید قیمت استفاده میشوند. این الگو در هر بازاری ظاهر میشود و معاملهگران از آن برای پیشبینی حرکت آینده بازار استفاده میکنند. معامله آنها مستلزم برنامهریزی برای باز کردن موقعیت خود، کسب سود و کاهش ضرر است. ما تمامی این موارد را برایتان شرح دادیم. امیدواریم محتوای ارائه شده برای شما مثمرثمر واقع شود.
آموزش الگوی مستطیل + معامله با الگوی Rectangles
الگوی مستطیل یا همان rectangle یکی از الگوهای مهم تحلیل تکنیکال است که در تمامی بازارهای مالی از فارکس گرفته تا بازار ارزهای دیجیتال قابل شناسایی میباشد. با توجه به اینکه این الگو در تمامی تایم فریم ها قابل مشاهده بوده و پر تکرار است، میتوان با یادگیری آن از این الگو سودهای خوبی را کسب کرد. در این مقاله آموزشی قصد داریم تا به صورت دقیق به این الگو پرایس اکشن پرداخته و تمامی نکات آموزشی آن را به شما عزیزان ارائه دهیم.
الگوی مستطیل چیست؟
الگوی مستطیل یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال بوده که با دقت به نمودارها در بازارهای مالی ، مثال زیادی از آن را مشاهده خواهید کرد. این الگو هنگامی مشاهده میشود که قیمت در یک محدوده با دو خط موازی از هم و افقی در حال نوسان است. خط پایین به عنوان حمایت و خط بالایی به عنوان مقاومت عمل میکند. معنی و مفهوم شکل گیری الگوی مستطیل اغلب اوقات در جهت تثبیت قیمت میباشد.
در الگوی مستطیل قیمت همان طور که گفته شد در بین این دو خط در حال نوسان میباشد. این دو خط موازی با یکدیگر هستند اما ممکن است دارای شیب بسیار کمی باشند که هر صورت این دو خط موازی خواهند بود.
الگوی مستطیل صعودی چیست؟
الگوی مستطیل صعودی یک الگوی ادامه دهنده میباشد و در یک روند صعودی شکل میگیرد. با شکل گیری این الگو در یک روند صعودی، قیمت برای مدتی در بین دو محدوده حمایت و مقاومت در نوسان خواهد بود. این دو محدوده همان طور که گفته شد، کاملا موازی با یکدیگر بوده و ممکن است کاملا افقی یا کمی شیب داشته باشند. در درون مستطیل صعودی، خریداران و فروشندگان در جنگ بوده که در انتها با برتری خریداران، قدرت به دست خریداران افتاده و محدوده مستطیل شکسته میشود. پس از شکست این محدوده قدرت خریداران بسیار افزایش پیدا کرده و روند صعودی مجدد آغاز میشود.
الگوی مستطیل نزولی چیست؟
الگوی مستطیل نزولی در یک روند نزولی شکل گرفته و قیمت وارد یک محدوده مستطیل شکل میشود. در این محدوده که دارای دو خط حمایت و مقاومت میباشد، خریداران و فروشندگان در تلاش بوده تا قدرت را از آن خود کنند. این دو خط موازی با یکدیگر است و ممکن دارای شیب و یا کاملا افقی باشند.
آموزش معامله با الگوهای مستطیل
تا اینجا با انواع الگوهای مستطیل آشنا شده اید. در اینجا قصد داریم تا با نحوه معامله با الگوهای مستطیل آشنا شوید. استفاده از این الگو در تمامی بازارهای مالی مانند فارکس، بورس تهران و ارزهای دیجیتال یکسان بوده و تنها نیاز به نمودار جهت شناسایی این الگو میباشد.
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، ابتدا نمودار مورد نظر را باز کرده و به دنبال دو محدوده افقی و موازی با یکدیگر هستیم. در یک روند صعودی پس از توقف قیمت در یک محدوده، اولین قله شکل میگیرد. پس از آن قیمت اصلاح کرده و یک کف را شکل میدهد. پس از آن قیمت مجدد افزایش پیدا کرده و یک قله دیگر را تشکیل داده و پس از آن یک اصلاح و یک کف را تشکیل میدهد. با این رفتار قیمت، کم کم متوجه شکل گیری یک الگو مستطیل میشویم. هنگامی که قیمت مجددا از این کف قیمت به سمت بالا حرکت کند، متوجه ایجاد الگو مستطیل میشویم.
تا اینجا به نحوی شکل گیری الگو مستطیل پرداختیم و نحوه شکل گیری آن را مشاهده کردیم. پس از این مرحله برای معامله این الگو، باید منتظر شکست قیمت از بالا در الگو مستطیل صعودی شویم. در الگوی مستطیل نزولی نیز باید منتظر شکست قیمت از پایین شویم.
پس از مشاهده شکست از بالا در مستطیل صعودی، میتوانیم وارد معامله خرید شویم. در مستطیل نزولی نیز پس از شکست قیمت از پایین مستطیل، میتوانید وارد معامله فروش شوید. همان طور که در مقاله مدیریت سرمایه به آن پرداختیم باید برای معامله الگوی مستطیل نیز از حدد ضرر استفاده کنید. در این الگو نیز حد ضرر را مشخص میکنیم.
برای قرار دادن حد ضرر میتوانید پس از شکست محدوده مستطیل آن را در میانه مستطیل قرار دهید. دلیل قرار دادن حد ضرر در وسط مستطیل به این خاطر میباشد که اگر حد ضرر را در نزدیکی بریک اوت یا همان شکست مستطیل قرار دهید ممکن است دچار استاپ هانتینگ شوید. همان طور که در دوره نقطه زنی در فارکس یا همان پول هوشمند گفته شد، بانک ها برای دریافت نحوه معامله با الگو های ادامه دهنده نقدینگی بیشتر اقدام به فعال کردن استاپ یا حدد ضرر معامله گران میکنند.
تعیین حد سود نیز در این الگو مشخص بوده و باید به آن پایبند باشید. برای این منظور به اندازه عرض مستطیل ، حد سود خود را قرار میدهیم. همان طور که در تعیین حد ضرر مشاهده کردید، وسط مستطیل به عنوان حد ضرر بود که در اینجا حد سود به دلیل این به اندازه مستطیل بوده، دو برابر حد ضرر خواهد بود. یعنی نسبت ریسک به ریوارد در الگوی مستطیل، 1:2 خواهد بود. البته گاهی حرکت قیمت بسیار زیاد بوده و مشخص است که حرکت بیشتری را انجام خواهد داد. در این شرایط از روش های دیگر نیز میتوانید برای تعیین حد سود و خروج مناسب از معامله استفاده کنید.
آموزش معامله با الگوی مثلث و انواع مثلث ها در نمودار
در الگوی مثلث قیمت با گذشت زمان در محدوده تنگتر و تنگتری جابجا شده و بعبارتی، تصویری از نمایش نبرد بین گاوها و خرسها را نشان میدهد. در این درس از دورهی آموزش فارکس به انواع الگوی مثلث میپردازیم. الگوی مثلث به طور کلی به عنوان “الگوی ادامه دهنده” دسته بندی شده، به این معنی که پس از تکمیل الگو، فرض بر این است که قیمت در همان حهت قبل از ظهور الگو، حرکت را ادامه خواهد داد.
انواع الگوی مثلث
یک الگوی مثلث معمولا زمانی قوام یافته و شکل میگیرد که شامل حداقل پنج لمس و تست به حمایت و مقاومتها باشد. برای مثال، سه بار لمس خط حمایت و دو بار لمس خط مقاومت. یا برعکس. درست مثل شنگول و منگول و حبه انگور، سه نوع آرایش نموداری برای مثلث ها وجود دارند: مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی. در ادامه، تمامی انواع این الگوهای پرکاربرد، آموزش داده میشود.
الگوی مثلث متقارن
مثلث متقارن یک سازه و یا آرایش نموداری است که در آن، شیب سقفهای قیمتی و شیب کفهای قیمتی به هم همگرا شده و به نقطهای میرسند که سازه شبیه یک مثلث میشود. آنچه در طول این ساختار و آرایش اتفاق میافتد این است که بازار در حال ساختن سقفهای پایین تر و کفهای بالاتر است. این بدان معناست که نه خریداران و نه فروشندگان آنقدر قیمت را فشار نمیدهند تا روند مشخصی ایجاد گردد. اگر آن را نبردی بین خریداران و فروشندگان در نظر بگیریم، نتیجه کار یک تساوی خواهد بود. بعبارتی نوعی تثبیت قیمتی است.
مثالی از نحوه عملکرد متقارن
در نمودار بالا می بینیم که نه خریداران و نه فروشندگان نمیتوانند قیمت را به سمت خود سوق داده وقتی چنین اتفاقی میافتد و نتیجتا: سقف های پایین تر و کف های بالا تر تشکیل میشود. هرچه این دو شیب بیشتر به یکدیگر همگرا شوند، به این معناست که شکست به یک سمت نزدیک است. ما نمیدانیم شکست در چه جهتی خواهد بود، اما میدانیم که به احتمال زیاد، بازار از یک سمت خواهد شکست. بالاخره، یک طرف بازار تسلیم خواهد شد.
بنابراین چگونه می توانیم از چنین ساختاری بهره بریم؟ ساده است. ما میتوانیم سفارشات ورودی خود را در بالای شیب سقفهای پایینتر و زیر شیب کفهای بالاتر مثلث متقارن قرار دهیم. از آنجا که میدانیم قیمت، نیت شکسته شدن به یک سمت را دارد، میتوانیم در هر مسیر و جهتی که بازار حرکت میکند، سواری بگیریم.
در این مثال، اگر یک سفارش ورود در بالای شیب سقفهای پایینتر قرار میدادیم، یک سواری زیبا به سمت بالا میگرفتیم. اگر سفارش ورودی دیگری را در زیر شیب کفهای بالاتر قرار داده بودید، به محض اینکه سفارش اولی فعال میشد، آن را لغو میکردید.
الگوی مثلث صعودی یا افزایشی
مثلث صعودی نوعی الگوی نموداری مثلث است که در صورت وجود یک سطح مقاومت و شیب کف های بالاتر، رخ میدهد. آنچه در طول این مدت اتفاق می افتد این است که سطح خاصی وجود دارد که به نظر نمیرسد خریداران از آن فراتر روند. با این حال، به تدریج شروع به افزایش دادن قیمت کرده که وجود کفهای بالاتر گواه این مدعاست. نمونهای از تشکیل این الگو در تصویر زیر نمایش داده شده است.
در نمودار بالا، میبینید که قدرت خریداران کم کم دارد افزایش مییابد، زیرا آنها کفهای بالاتری ساخته و مدام به آن سطح مقاومت فشار وارد آورده و در نتیجه، شکست به یک سمت ناگزیر است.
جهت شکست قیمت پس از تشکیل مثلثی صعودی
حال سوال این جاست، “قیمت به کدام سمت میرود؟ آیا خریداران میتوانند آن سطح را شکسته یا مقاومت بیش از اینها قدرتمند خواهد بود؟”. بسیاری از کتابهای نموداری به شما میگویند که در اکثر موارد، خریداران در این نبرد پیروز شده و قیمت از سد مقاومت عبور میکند. با این حال، تجربه ما این بوده است که همیشه هم اینطور نیست.
گاهی اوقات سطح مقاومت بسیار قوی بوده و قدرت خرید کافی برای عبور از آن وجود ندارد. در بیشتر مواقع، طبق تجربه قیمت در واقع بالا میرود. نکتهای که ما سعی داریم بیان کنیم این است که شما نباید وسواس داشته باشید و نگران باشید که قیمت به کدام سمت میرود، بلکه باید برای گرفتن پوزیشن در هر جهت آمادگی داشته باشید. در این مثال، ما یک سفارش ورود را بالای خط مقاومت و در زیر شیب کف های بالاتر قرار میدهیم.
در این سناریو، خریداران در نبرد شکست خوردند و قیمت ریخته است! میبینید که ریزش قیمت تقریبا همان مقدار یعنی ارتفاع سازه مثلث بوده است. اگر سفارش فروش خود را در زیر کف مثلث قرار دهیم، میتوانستیم از این ریزش قیمتی استفاده برده و پیپهای خوبی بزنیم.
الگوی مثلث نزولی یا کاهشی
همانطور که احتمالاً حدس زدید، مثلث نزولی دقیقاً برعکس مثلث صعودی است (می دانستیم که باهوشید!). در الگوهای نموداری مثلث نزولی، یک رشته از سقف یا قلههای پایینتر وجود داشته که خط بالایی را تشکیل میدهند. خط پایینی سطح حمایتی است که به نظر نمیرسد که قیمت در آن شکسته شود. نمونهای از تشکیل الگوی مثلث نزولی در تصویر زیر نمایش داده شده است.
در نمودار بالا، میبینید که قیمت به تدریج در حال ساختن قلههای پایینتر بوده که به ما میوید که فروشندگان در نبرد با خریداران در حال پیشروی کردن و بدست گرفتن اوضاع هستند. بیشتر اوقات، و تاکید می کنیم بیشتر اوقات، قیمت در نهایت خط حمایت را شکسته و ریزش ادامه مییابد.
با این حال، در برخی موارد، خط حمایت بسیار قوی بوده و قیمت به آن واکنش نشان داده و یک حرکت صعودی قوی را در پیش میگیرد. خبر خوب این است که برای ما مهم نیست که قیمت کجا میرود. ما فقط میدانیم که قرار است قیمت یک جایی برود. در این حالت، ما سفارشات ورودی را بالای خط بالایی (سقف های پایین تر) و زیر خط حمایت قرار می دهیم.
در این حالت، قیمت در نهایت سر از شکستن از بالای سقف الگوی مثلث در میآورد. پس از شکست صعودی، قیمت تقریبا با همان مقدار ارتفاع مثلث، اقدام به بالا رفتن میکند. قرار دادن یک سفارش ورودی بالای سقف مثلث و گذاشتن هدف به اندازه ارتفاع سازه، سود خوبی به همراه خواهد داشت.
12 الگوی شمعدانی محبوب مورد استفاده در تجزیه و تحلیل فنی ارز های دیجیتال
نمودارهای کندل استیک یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت برای خرید و فروش ارز های دیجیتال مثل:خرید و فروش بیت کوین ،خرید و فروش اتریوم هستند.
آنها برای قرن ها توسط معامله گران و سرمایه گذاران برای یافتن الگوهایی استفاده می شدند که ممکن است نشان دهند قیمت به کجا می رود.
این مقاله برخی از شناخته شده ترین الگوهای شمعدان را با مثال های مصور پوشش می دهد.
نحوه استفاده از الگوهای شمعدانی
الگوهای شمعی بی شماری وجود دارد که معامله گران می توانند از آنها برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار استفاده کنند.
اینها را می توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسانی و حتی معاملات موقعیت بلندمدت استفاده کرد.
در حالی که برخی از الگوهای شمعدانی ممکن است بینش هایی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارز دیجیتال ارائه دهند، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده یک معکوس، ادامه یا عدم تصمیم باشند.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدانی لزوماً به خودی خود سیگنال خرید یا فروش نیستند.
آنها در عوض راهی برای نگاه کردن به ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت آینده هستند. به این ترتیب، نگاه کردن به الگوها در زمینه همیشه مفید است.
این می تواند زمینه الگوی فنی روی نمودار، اما همچنین محیط گسترده تر بازار و سایر عوامل باشد.
به طور خلاصه، مانند هر ابزار دیگر تجزیه و تحلیل بازار، الگوهای کندل استیک زمانی که در ترکیب با تکنیک های دیگر مورد استفاده قرار می گیرند بسیار مفید هستند.
اینها ممکن است شامل روش Wyckoff، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین میتواند شامل شاخصهای تحلیل تکنیکال (TA)، مانند خطوط روند، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI تصادفی، باندهای بولینگر، ابرهای ایچیموکو، سهموی SAR یا MACD باشد.
الگوهای معکوس صعودی
شمعدانی با فتیله پایینی بلند در پایین روند نزولی، جایی که فتیله پایینی حداقل دو برابر بدنه است.
یک چکش نشان میدهد که با وجود اینکه فشار فروش بالا بود، گاوها قیمت را نزدیک به بازار باز کردند.
چکش می تواند قرمز یا سبز باشد، اما چکش های سبز ممکن است نشان دهنده واکنش گاو نر قوی تری باشد.
کندل مارابوزو چیست؟ روش معامله در این نوع از کندل ها
تحلیل تکنیکال ابزار بسیار موثری در پیش بینی روند های بازار است. یادگیری این ابزار، بسته به آشنایی و تسلط بر دسته بزرگی از الگوها و نمودارها و اندیکاتورها است تا بتوانیم از طریق آن، ارتباط میان عناصر مختلف تاثیرگذار در رشد و سقوط بازار را کشف کنیم و به نتیجه قابل قبولی دست پیدا کنیم. الگوی کندل مارابوزو، یکی از همین موارد است. این الگو یکی از زیر مجموعه های ساده و اما در عین حال قدرتمند تحلیل های تکنیکال است که دقیقا کاربرد آن در تشخیص امتداد و آینده روندهای جاری در یک نمودار است. آنچه در سطرهای بعدی در مورد آن بحث خواهیم کرد، دسته ای از اطلاعات اساسی حول و حوش کندل ها و علی الخصوص نوع کندل مارابوزو آن خواهد بود تا بدانیم چگونه می توان با استفاده از آن و البته الگوهای مشابه دیگر، بهترین پیش بینی را از روند باراز انجام داد.
کندل مارابوزو چیست؟
کندل یا شمعدان یا همان نمودار شمعی از جمله ابزارهای مورد استفاده برای نمایش تغییرات قیمت است که در مفهوم کندل شناسی بسیار از آن استفاده می کنیم. این ابزارها برای بار اول در ژاپن و میان سرمایه گذاران آنجا برای ثبت تغییرات قیمت به کار گرفته شد. از نکات بسیار مهم در مورد کندل ها این است که آنها زمانی به کار می آیند که روند وجود داشته باشد و نوسانات سبب ایجاد یک دسته از اعداد مرتبط با قیمت شود. اصولا کندل ها را می توان بهترین تکنیک مورد استفاده برای ارزیابی ارزش سرمایه معرفی کرد. این کندل ها از دو جز بدنه و سایه تشکیل شده اند که در قسمت بدنه اصلی، قیمت آغاز و پایان نشان دهنده محدوده بالا و پایین می باشد. در بخش سایه کندل که از دو خط باریک تشکیل شده است، خط بالا به عنوان سایه بالا و خط پایین به عنوان سایه پایین شناخته می شود.
کندل مارابوزو به عنوان یک الگوی تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و در انواع روند های نزولی و صعودی قابلیت تشکیل و دیده شدن دارد. این کندل یک حالت مستطیلی بدون سایه است. بدنه ای که کاملا ستونی و بلند بوده و قطعا باید نسبت به کندل های عادی قبلی آن نمودار، سه یا چهار برابر ارتفاع داشته باشد. از همین جمله می توان این گونه نتیجه گرفت که کندل مارابوزو حکایت از قدرت ادامه در روند جاری است. این قدرت را پیش بینی می کنند که پس از رخ دادن الگوی مارابوزو، حداقل تا چهار کندل بعدی ادامه داشته باشد. طبق تمام ویژگی های کندل در حال عمومی، مارابوزوهایی که در روند صعودی تشکیل می شوند، به رنگ سبز و در روندهای نزولی به رنگ قرمز هستند.
سر تراشیده شده
مارابوزو یک کلمه در فرهنگ لغت ژاپنی است که معنای آن به صورت اصیل در مورد یک “کله تراشیده” است! این موضوع به معنای انعکاس این کندل در بی سایه بودن خودش است. بدین معنا که به طور مثال در یک روند صعودی، نبود سایه نشان از باز شدن قیمت در سطح پایین و بسته شدن آن در پایان روز با قیمت سطح بالا است. آنچه که شاید مهمتر از تمام این بحث ها به نظر برسد این است که اتکا به این تکنیک برای حفظ سرمایه در حداقل چهار کندل بعدی، ریسک بزرگی است. سعی کنید تا کمی بیشتر در مورد جوانب موضوع تحقیق کرده و با اطمینان نسبت به ادامه مسیر تصمیم بگیرید.
روش های شناسایی الگوی مارابوزو
این یک الگوی بسیار شناخته شده و واضح بر روی نمودار است که به راحتی می توانید آن را مشاهده کنید. چند نکته را در مورد شناسایی این الگو به خاطر داشته باشید :
- ارتفاع کندل های الگوی مارابوزو، در کمترین حالت خود به میزان سه یا چهار برابر کندل های عادی نمودار است.
- شرط اصلی برای مارابوزو بودن کندل را هیچ وقت فراموش نکنید. کندل های مارابوزو هیچ سایه ای ندارند و احیانا اگر سایه باشد آنقدر ظریف و مختصر است که می توان از آن چشم پوشی کرد.
- مفهوم اصلی مارابوزو رو در نظر بگیرید. ایجاد و تشکیل این الگو نشان دهنده یک روند مداوم است. در واقع زمانی می توان به ایجاد این الگو دل بست که نوسان و معامله ای صورت بگیرد و به صورت بی وقفه تداوم داشته باشد. بنابراین فیلتر مورد نظر در مورد مارابوزو یک الگوی رونده و ادامه دهنده است.
در میان تمامی کندل های موجود بر روی نمودار به دنبال شناسایی کندل بلند و بدون سایه ای باشید. الگوهای سفید و سبز تشکیل شده در مارابوزو، بسیار رونده صعودی هستند و بی وقفه ادامه دارند و در صورت تشخیص آنها می توانند سیگنال ارزشمندی به حساب آیند. در نقطه مقابل الگوهای قرمز و سیاه نیز در حالت روند نزولی بسیار محکم و با شیب تند هستند که احتمال زیان را بسیار بالاتر می برند. ارتفاع هر کندل نشان دهنده رشد یا افت قیمت است و هرچه بلندتر باشد، شیب آن بیشتر است. به طور کلی معامله بر مبنای الگوهای مارابوزو باید کمی با تاخیر و صبر و حوصله همراه باشد تا بتوانید کندل بعدی را نیز مشاهده کنید. نمی توان در اولین شناسایی کندل نسبت به تداوم ان نظر قطعی داد و ریسک بسیار بالایی دارد.
ویژگی های الگوی مارابوزو
الگوی مذکور یک الگوی رونده و مداوم است که بر روی روند قبلی سوار می شود. دارای کندل های بدنه بلند و مستطیلی بوده و اندازه ارتفاع کندل های آن نشانه قدرت خریداران و فروشندگان در معاملات آن تایم فریم می باشد. میزان اعتماد شما به این الگو جهت کشف سیگنال های معاملاتی و اقدام موردنظر، به میزان قدرت و بلندی کندل های آن دارد. دقیقا به این معنا که هرچه میزان بلندی بیشتر باشد، الگوی مورد نظر قابل اطمینان تر بوده و می توان بر مبنای آن تصمیم گیری های درستی انجام داد. موضوع دیگر همخوانی و تطبیق این الگو با روند فعلی بازار است. بدین معنا که اگر یک کندل مارابوزو را مشاهده کردید که به صورت صعودی است، قطعا باید کندل های قبل و بعد به طور کلی روند اخیر بازار نیز با آن هم سو بوده و صعودی باشد. این موضوع در موورد روند نزولی نیز صادق است و باید روند کلی بازار هم سویی قابل درکی با کندل یا کندل های مارابوزوی کشف شده داشته باشند.
در مورد کندل مارابوزو صعودی که تکرار نیز شده و صحت بالایی دارد، خریداران بازار، قدرت زیادی یافته اند و نسبت به خرید بی رویه اقدام کرده اند. این خرید قیمت را بالاتر برده و سبب بسته شدن کندل در ارتفاع بالاتری شده است. از لحاظ روان شناختی باید تاکید کرد که این یک وضعیت مطلوب بسیار خوب است که نشان دهنده امیدواری آنها به رشد سهم می باشد. اما آیا خرید در این نقاط عقلانی است؟ به هر حال اوضاع آنقدر بر وفق مراد است که هیچ کس چند کندل به بعد را نمی بیند. اینکه تاکید در الگوی مارابوزو، به نبودن سایه در کندل است، به این معناست که نحوه معامله با الگو های ادامه دهنده هیچ خریداری، تا لحظه آخر بسته شدن بازار، از تصمیم خود پشیمان نشده و یا صرف نظر نکرده است. این یک نشانه بزرگ برای کندل روز بعد است. اینکه حتما این امیدواری در روز بعد نیز تداوم دارد. اما پدیدار شدن نشانه های یک سایه در کندل، شروع روند فردا را دچار تزلزل بزرگی می کند. این شک بردن خریداران به سهم، نشان از این دارد که قیمت در یک حاشیه خطرناکی سیر می کند و باید مراقب بود.
معامله با الگوی مارابوزو
چند نکته را در مورد تحلیل مبتنی بر مارابوزو و معاملات مربوط به آن، به یاد داشته باشید:
- همخوانی روند پس زمینه و کندل های مارابوزو : چندین کندل مجاور را بررسی کنید تا در این دام بزرگ گرفتار نشوید. باید این همخوانی وجود داشته باشد تا بتوان آن را به الگوی مذکور ربط داد.
- آیا روند صعودی است یا نزولی؟ آیا این روند قدرتی دارد؟ روندهای بی رمق و سینوسی هیچ ارزشی ندارند و نباید بر روی آنها تحلیل کرده و به دنبال مارابوزو باشید.
- دامنه نوسان را در تایم بلندتر بررسی کنید : اگر بازار سرمایه شما مانند بورس ایران دامنه نوسان داشته باشد، باید به دنبال توسعه این تحلیل ها به مدت زمان های بلندتری باشید تا از صحت نتایج اطمینان پیدا کنید.
- در مورد حد زیان خود تصمیم بگیرید و آن را بر روی حداقل قیمت ببندید.
- قیمت ورود فردا، همان قیمت بسته شدن امروز است.
- اگر به دنبال اطمینان و عدم ریسک هستید، ابتدا کندل بعدی را مشاهده کرده و سپس معامله کنید.
پیش بینی های احتمالی الگو
– اگر سهم یا ارز در یک روند نزولی قرار دارد و به نظر این روند به انتها رسیده باشد، ایجاد یک کندل سبز مارابوزو، سبب بالارفتن شدید احتمال تغییر روند به صعودی خواهد بود و باید حمایت از آن صورت بگیرد.
– اگر سهم یا ارز در یک روند صعودی بوده و یک مارابوزوی سبز بلند تشکیل شود، این روند قطعا ادامه دار خواهد بود و قیمت بالاتر خواهد رفت.
– اگر سهم در نقاط پایانی یک روند صعودی بوده و یک مارابوزوی قرمز تشکیل شود، احتمال تغییر روند به حالت نزولی بسیار بالاست و اگر با مقاومتی نیز روبرو باشد که اوضاع بسیار خطرناکتر نیز می شود.
– اگر روند نزولی باشد و مارابوزوی قرمز نیز به آن افزوده شود باید ادامه روند و سقوط بیشتر را احتمال داد.
با مواردی که ذکر شد می توانید به سادگی و در عین حال با قدرت در مورد کندل های معامله خود تصمیم گیری کرده و سودهای بزرگی را کسب کنید. تنها کاری که باید بکنید افزایش بی رویه دانش تحلیل خود است. این بهترین راهکار برای کسب سود و زیان کمتر می باشد. اگر به دنبال خرید ارز دیجیتال هسیتد، باید به دنبال این دانش بروید؛ فارغ از اینکه می خواهید بیت کوین بخرید یا ارز دیجیتال MANA، ارز دیجیتالی که به دنبال خرید آن هستید با باید در بهترین قیمت خریداری کنید که کندل شناسی این قدرت را در اختیار شما قرار می دهد.
دیدگاه شما