عرضه و تقاضا در بورس
عرضه و تقاضا از مسائل بنیادی علم اقتصاد است که درک آن به ما کمک خواهد کرد تا با ما بقی مفاهیم اقتصادی و مالی آشنا شویم. و اگر این دو مفهوم پایه ای را به خوبی متوجه نشویم از درک سایر مفاهیم اقتصادی عاجز خواهیم ماند. این دو مفهوم اساسی دلیل اصلی تغییرات قیمت مثالی از قیمت عرضه و تقاضا در تمامی بازار ها هستند. شناخت و تسلط بر عرضه و تقاضا جاری در بازار ها به ما در پیش بینی آینده ی قیمت آن دارایی مالی کمک زیادی می کند.
تقاضا (Demand)
فرض کنید شما 100 هزار تومان پول در اختیار دارید و قیمت هر خودکار 5 هزار تومان باشد. در این صورت شما توان خرید 20 خودکار را خواهید داشت. اگر قیمت 10 هزار تومان شود توان خرید شما به 10 خودکار کاهش خواهد یافت. حال فرض کنید قیمت خودکار همان 5 هزار تومان اما این دفعه شما 200 هزار تومان پول دارید؛ این دفعه توان خرید شما به 40 خودکار افزایش خواهد یافت.
تقاضا در علم اقتصاد
تقاضا در علم اقتصاد تعریف مشخصی دارد. اگر بخواهیم ساده آن را بیان کنیم؛ تقاضا، مقداری از یک کالا یا خدمت خاص است که در بازار مورد خریداری می گیرد. قیمت عامل اصلی تغییر تقاضاست. قیمت و تقاضا رابطه ی عکس با یکدیگر دارند؛ هرگاه قیمت افزایش یابد تقاضا برای آن دارایی کاهش خواهد داشت(با فرض ثبات سایر عوامل). این مفهوم را اقتصاد دانان در نموداری ساده به نام نمودار تقاضا ترسیم کرده اند:
عوامل مؤثر بر تقاضا
در مثالی که ابتدای بحث تقاضا برای خرید خودکار آوردیم ؛ قیمت کالا و درآمد دو عامل تاثیر گذار بسیار مهم بر تقاضا هستند. قیمت عامل بازدارنده ای است که با افزایش خود تقاضا را کاهش می داد. هم چنین درآمد بیشتر، توان خرید ما را بالاتر می برد تقاضا افزایش می یافت(با فرض ثبات سایر عوامل).
فارغ از درآمد و قیمت آن کالا عوامل دیگری نیز بر تقاضا تاثیر خواهند گذشت؛ اولویت خریدار، مسائل فرهنگی و اجتماعی، آداب و رسوم ،انتظارات خریدار از آینده ی قیمت، فراوانی یا کمیابی آن کالا و. از مثالی از قیمت عرضه و تقاضا جمله ی این عوامل خواهند بود.
عرضه (Supply)
تولید کنندگان، فروشندگان و مشاغل خدماتی عمده ی عرضه کنندگان بازار ها هستند. منفعت این گروه در گرو فروش بیشتر است. حال اگر قیمت پائین باشد عرضه ی آن محصول یا ارائه ی آن خدمت برای آن گروه ها به صرفه نخواهد بود و میل آنها برای فروش کاهش خواهد یافت.
عرضه در علم اقتصاد
عرضه را در اقتصاد این گونه تعریف کرده اند؛ مقداری از یک کالا یا خدمات است که تولیدکنندگان یا خدمات دهندگان ، در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهند. همانطور که قیمت عامل اصلی تغییر تقاضا بود عامل اصلی تغییر عرضه نیز هست. با افزایش قیمت یک دارایی تامین کنندگان، تولید کنندگان، خدمات دهندگان و همه ی گروه هایی که عرضه کننده محصوب می شوند، منفعت بیشتری از فعالیت خود خواهند داشت و عرضه آن دارایی بیشتر می شود. این مفهوم را اقتصاد دانان را در نموداری ساده به نام نمودار عرضه ترسیم کرده اند:
عوامل مؤثر بر عرضه:
توانایی مقدار تولید، هزینه های تولید، اندازه ی زنجیره تامین و دشواری های آن، دسترسی به مواد اولیه ، مسائل مرتبط با رقابت با سایر تولید کنندگان از عمده عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا هستند.
تعادل (Equilibrium)
برای اینکه بازار به تعادل و ثبات برسد بایست مقدار عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر باشد. این تعادل مادامی که محرکی برای تغییر رفتار مصرف کننده و تولید کننده وجود نداشته باشد پایدار خواهد ماند.
در نگاه اقتصاد دانان نقطه ی تعادل ، نقطه ی تلاقی نمودار عرضه و منحنی تقاضا ست. هرگاه این دو نمودار یکدیگر را قطع کنند تعادل برقرار شده است. آن قیمتی را که تعادل در آن برقرار شده را قیمت تعادلی می نامند.
عرضه و تقاضا در مثالی از قیمت عرضه و تقاضا بورس
در بازار های مالی نیز همانند سایر بازارها مکانیزم عرضه و تقاضا جاری است. شاید در سایر بازارها به راحتی نتوان به میزان عرضه و تقاضا پی برد یا مقدار دقیق آن را اندازه گرفت اما در بازار هایی مالی همچون بازار بورس سهام به دلیل پیشرفته بودن معاملات و شفافیت بالااین مشکل را نداریم شما به راحتی با نگاه کردن به تابلو معاملات متوجه شدت عرضه وتقاضا خواهید شد.
نحوه نمایش عرضه و تقاضا بر تابلو معاملات
جدول سفارش های خرید و فروش به خوبی این عرضه و تقاضا و به تعادل رسیدن آنها را به خوبی نمایش می دهد. در هر ردیف تعداد سفارش ها، حجم سفارش ها و قیمت سفارش ها برای خریداران و فروشندگان مشخص شده است.
اگر به دقت این جدول نگاه کنید متوجه می شوید که مجموع حجم سفارش های خریداران از مجموع حجم سفارش های فروشندگان بیشتر است. این بدان معناست که در آن لحظه غلبه ی تقاضا را شاهد هستیم. این جدول عرصه ی تقابل همیشگی عرضه و تقاضا ست و قیمت را با غلبه ی هریک بر دیگری جابجا می کند.
رابطه عرضه و تقاضا در بورس
طبیعتاً اگر قرار باشد عرضه ای بر تقاضا چیره شود. حجم سفارشات در سمت فروشندگان بیشتر خواهد شد. رقابت میان فروشندگان شکل می گیرد از آنجا که در فروش تقدم انجام سفارش با قیمت سفارش پائین تر هست، فروشندگان برای پیروزی در این رقابتی که میان خودشان آغاز کرده اند، قیمت خود را رفته رفته پائین تر می آورند. این نزول قیمت تا زمانی که عرضا بر تقاضا غلبه داشته باشد ادامه خواهد داشت.
در سمت مخالف هم وضع به همین صورت است. هنگامی که ولع تقاضا میان خریداران شدت یابد. حجم سفارشات خرید نسبت سفارشات فروش پیشی می گیرد. هنگام خرید اولویت انجام سفارش با خریداری است که قیمت بالاتری پیشنهاد کند. رقابت شکل گرفته میان خریداران آنها را به خرید در قیمت های بالاتر سوق می دهد تا جاییکه تعادل میان عرضه و تقاضا برقرار شود.
روانشناسی عرضه و تقاضا در بورس
روانشناسی عرضه و تقاضا در بورس، اساس دانش تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی در بورس است. در روانشناسی عرضه و تقاضا ما به دنبال یافتن مثالی از قیمت عرضه و تقاضا سوگیری ها و جهت گیری های ذهنی خریداران و فروشندگان هستیم. این سو گیری ها و جهت گیری ها، روند های بازار را می سازند. یک روند صعودی ماهیت تقاضا دارد، مادامیکه خریدار به هر دلیلی (تحلیل بنیادی، تکنیکال، اخبار وحواشی و. ) معتقد باشه قیمت فعلی سهم همچنان ارزنده است کماکان به خرید خویش ادامه خواهد داد و روند صعودی تداوم خواهد داشت. در روند نزولی عکس همین قضیه حکم فرماست. تشخیص روند و شناسایی ادامه روند با ابزار هایی که در تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی داریم میسر خواهد بود. مثال بارز آن، همین الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی است که به دفعات در نمودار های قیمتی مشاهده کرده ایم. فاکتور های تابلو سهم نیز مثل رصد ورود و خروج پول هوشمند ویا قدرت خریدار و فروشنده به ما در فهمیدن ذهنیت خریداران و فروشندگان کمک خواهند کرد.
عوامل تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا در بورس
بازار بورس یک بازار سرمایه گذاری است و سرمایه گذارانی که در این گونه بازارها فعالیت می کنند با هدف کسب سود وارد چنین بازار های پر ریسکی می شوند. به هر نحوی که این سرمایه گذاران در یابند دارایی مدنظرشان ارزشمند و پر بازده خواهد بود تقاضا را برای آن سهم بالا می برد و در طرف دیگر اگر حس کنند خرید یا نگه داری سهامی به صرفه نیست و بازدهی مطلوبی ندارد سرمایه گذاران را ترغیب به فروش یا عدم خرید آن دارایی می کند. گاهی این نتایج با دانش تحلیلی سرمایه گذاران یا مشاوران آنها در این زمینه به دست می یابد و گاهی هم اتفاقات و حواشی اطراف سهم آن نتایج را رقم می زند.
جمع بندی
عرضه و تقاضا محرک اصلی قیمت ها در بازارها هستند. اشراف و تسلط بر این موضوعات به ما در پیشبینی چشمانداز آینده قیمتها کمک شایانی میکند. هر کجا بازار باشد فروشنده و خریدار وجود دارد و هرکجا فروشنده و خریدار باشد عرضه و تقاضا شکل میگیرد و هنگامیکه این دو به تعادل می رسند معامله به انجام خواهد رسید.
عرضه و تقاضا چیست و چه رابطهای با هم دارد؟
عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسیترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطهی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضهشده به بازار را رابطهی عرضه میگویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.
رابطهی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پردهی تخصیص منابع دارد. در تئوریهای اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به قانون عرضه و تقاضا میاندازیم.
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند. نمودار زیر نشان میدهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت میکند.
هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشاندهندهی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطهی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطهی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان میدهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین میآید (نقطهی A) و هرچه قیمت پایینتر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر میشود (نقطهی C).
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
هر نقطه روی منحنی منعکسکنندهی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطهی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.
فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجهی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانیمدت تغییر خواهند داد.
رابطهی عرضه و تقاضا
حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار میدهیم.
فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیلهای پیشینِ شرکتِ تهیهکنندهی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمیکنند، تنها ۱۰ سیدی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینهی فرصت آن برای تهیهکننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سیدی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطهی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا میرود. در پی آن، با توجه به رابطهی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سیدی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.
در مقابل، اگر ۳۰ سیدی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرفکننده با خرید سیدیها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیهکنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایینتر باعث میشود افرادی که به نظر آنها هزینهی فرصت خرید سیدی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سیدیها جلب شود.
تعادل
وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع میکنند) به نقطهی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل میگویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضهشده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک قیمت مشخص، عرضهکنندگان همهی کالاهای تولیدشده را به فروش میرسانند و مصرفکنندگان همهی کالای مورد تقاضای خود را به دست میآورند.
همانطور که در نمودار میبینید، تعادل در نقطهی تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضا رخ میدهد که نشان میدهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی مثالی از قیمت عرضه و تقاضا در تخصیص وجود ندارد. در نقطهی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمتهای کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.
عدم تعادل
عدم تعادل زمانی اتفاق میافتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد.
۱. مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.
در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضهی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرفکنندگان میخواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف میشود. عرضهکنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرفکنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر میخرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.
۲. مازاد تقاضا
مازاد تقاضا زمانی به وجود میآید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرفکنندگان بسیار زیادی خواهان آن مثالی از قیمت عرضه و تقاضا محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازهی کافی تولید نکردهاند.
در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرفکنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرفکنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرفکنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا میکشد و باعث میشود عرضهکنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطهی تعادل نزدیکتر کنند.
انتقال و حرکت
در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنیهای عرضه و تقاضا نشانگر پدیدههای بازاری بسیار متفاوتی هستند:
۱. حرکت
حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشاندهندهی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطهی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطهی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر طبق رابطهی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ میدهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.
همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطهی عرضه پایدار میماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق میافتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطهی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق میافتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.
۲. انتقال
انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار تقاضا یا عرضهی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ میدهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطهی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرحشده، انتقال در رابطهی تقاضا در صورتی رخ مثالی از قیمت عرضه و تقاضا میدهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.
در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضهی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضهی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.
مفهوم عرضه و تقاضا در بازار سهام چیست
پیش از هر چیزی در یادگیری تحلیل تکنیکال لازم است تا بتوانیم مقداری میزان عرضه و تقاضا و همچنین علت تغییرات قیمت سهام و یا هر چیز دیگری را بشناسیم تا از این طریق بتوانیم از تحلیل تکنیکال و نمودار قیمت و تغییرات آن درک بهتری داشته باشیم و اینگونه متوجه شویم که عرضه و تقاضا چیست و چگونه میتوان با استفاده از آن اختلاف بین حجم عرضه و تقاضا را که سبب حرکت قیمت میشود را محاسبه کرد.
عرضه سهام به چه معنا است؟
«عرضه» در واقع به تعداد کل سهامدارنی که قصد فروش سهام خود با هر قیمتی دارند گفته میشود. برای مثال اگر ۲۰ سهامدار داشته باشیم که هر کدام از آنها علاقهمند به فروش سهم خود با قیمتی مشخص میباشند:
هریک از این سهامداران به یک روش متفاوت سهم خود را ارزشگذاری میکند. به نمودار زیر توجه کنید؛ سهامدانی که در سمت چپ نمودار قرار گرفته اند، قیمت پایینتری را برای سهام خود به نسبت دیگر سهامداران که در سمت راست تعیین کرده اند. اگر نگاهی کلی به نمودار بیاندازید متوجه خواهید شد که با افزایش قیمتها تعداد کل سهمهای عرضه شده نیز افزایش پیدا میکند.
مفهوم تقاضا چیست؟
با توجه به مفهوم عرضه قطعا میدانید «تقاضا» به تعداد کل خریداران که قصد دارند سهمی را با هر قمیتی خریداری کنند گفته میشود. برای درک بهتر مفهوم تقاضا میتوان از مثال قبل نیز استفاده کرد؛ فرض کنید ۲۰ نفر که هر کدام تصمیم دارند تا یک سهم را با قیمتی مشخص خریداری کنند وجود دارند:
تفاوت عرضه و تقاضا در این است که در تقاضا برای خرید سهم هرچه قیمت یک سهم بالاتر رود برخلاف عرضه از تعداد خریداران کم خواهد شد. برای نمونه اگر قیمت یک سهم ۱۳۸ تومان تعیین شود تنها ۴ نفر تصمیم به خرید میگیرند (زمانی که قیمت افزایش پیدا کرده) اگر به نموداز ذیل توجه کنید، متوجه شیب نزولی میزان تقاضا برای خرید این سهم خواهید شد.
عوامل اثر گذار بر تقاضا بازار کدام اند؟
در این بخش برای درک بهتر موضوع عوامل اثر گذار بر تقاضا را بررسی کرده ایم:
۱- قیمت محصول: همانطور که گفتیم بدون شک با افزایش قیمت میزان تقاضا برای سهم کم خواهد شد، هرچه قیمت یک سهم یا کالا پایینتر باشد میزان تقاضا برای آن بیشتر خواهد بود. چرا که مردم کالاهای گران قیمت را کمتر خریداری میکنند و برای آن جایگزین قرار میدهند.
۲-درآمد خریداران: در این قسمت هرچه در آمد افراد در جامعه بیشتر باشد قطعا توانایی خرید بیشتر خواهد شد. بنابراین درآمد مستقیما میتواند سبب افزایش قدرت خرید و در نتیجه تقاضا در بازارهای مختلف شود.
۳-اولویتهای خریداران: بدون شک در بازار کالاها و سهامهای که بیشتر به سمت گرایشهای مردمی باشد خریدار دارد، اما این مورد نیز میتواند به سرعت با تغییر گرایشها تغییر کند. اما اغلب در تقاضا بازار میزان خرید برای سهام و کالاهای محبوب بیشتر خواهد بود.
۴-سطح انتظار متقاضیان سهام: اگر شرایط به گونهای باشد که خریدار تصور کند این محصول و یا سهم در آینده کمیاب و یا گران خواهد شد قطعا تقاضا برای آن افزایش خواهد یافت. بنابراین به راحتی میتوان متوجه شد که ارتباط واضح و مستقیمی بین تقاضای فعلی با توجه به قیمتگذاری در آینده وجود دارد.
5- حجم بازار: به طور کلی اندازه بازار نشان دهنده تعداد خریداری میباشد که، محصول و یا خدمات موجود را میخرند. در همین راستا اگر حجم و اندازه بازار کم باشد، تعداد خریداران کم میشود و تقاضا برای کالا کاهش خواهد یافت. اما با گسترش حجم بازار، خریداران بیشتری به بازار تزریق میشود و در نتیجه تقاضا برای آن نیز کاهش مییاید.
چگونه تعادل در بازار ایجاد میشود؟
تعادل بازار در واقع همان نقطه ای است که در آن عرضه و تقاضا برابر باشند، تمامی خریداران و فروشندگان بالفوه تا زمانی که هیچ نقطه ای برای دست یابی به توافق بر سر قیمت ایجاد نشود وارد بازار نمی شوند و معامله نمی کنند. می توانید نقطه تعادل را در هنگام برابر شدن عرضه و تقاضا را در نمودار زیر مشاهده می کنید:
آیا می توان تعادل عرضه و تقاضا بازار را تغییر داد؟
به طور کلی سهامداران حقیقی که اغلب سرمایه داران خرد و یا صاحبان مقدارهای کم از سهام شرکتها هستند، نمیتوانند سبب ایجاد و یا تغییر تعادل در بازار شوند. بلکه تنها برخی از نهادها و موسسات بزرگ مالی حقوقی که دارندگان سهمهای بزرگ هستند، میتوانند سبب ایجاد تعادل عرضه و تقاضا و یا بر هم زدن تعادل شوند. در واقع این سرمایه گذاران بزرگ نقش حمایتی را در بازار ایفا میکنند. ایجاد حجم بالای خرید توسط این نهادهای مالی در زمانهایی که بازار در حال از دست دادن الگوهای معاملاتی میباشد، بسیار مهم و ضروری تلقی میشود.
چگونه متوجه شویم که تقاضا برای یک سهم بالا است؟
توجه داشته باشید که همیشه در بازرهای کارا اغلب پس از منتشر شدن یک خبر مثبت در رابطه با یک شرکت و یا عملکرد آن بالا میرود. بنابراین برای اینکه متوجه شویم که آیا تقاضا برای خرید یک سهم بالا است یا خیر؟! باید به میانگین حجم معاملات آن در نمودار روزانه سهم توجه کنیم. در روزهایی که حجم معامله بیشتر از متوسط حجم روزانه باشد، به دنبال آن قیمت سهم نیز افزایش و آن کالا با قیمت بالایی معامله میشود. در این موارد اگر به بازار دقت داشته باشید، متوجه میشوید که تعداد افراد خریدار به نسبت فروشندهها بیشتر میباشد.
جمع بندی:
به طور کلی قانون عرضه و تقاضا، به صورت روزانه در بازار سهام نمایش داده میشود. تقاضای زیاد برای عرضههای محدود سهم سبب افزایش قیمت سهم میشود و عرضه زیاد سهم و تقاضای کم باعث کاهش قیمت خواهد شد. در نتیجه علت ایجاد صفهای خرد و یا فروش در بازار را میتوان بهعدم وجود عرضه و یا تقاضا در بازار نسبت داد.
۴- عرضه و تقاضا در اقتصاد بازار آزاد
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که نقش بازارها در زندگی ما چیست؟ اینکه محصولات مورد نیاز ما از کجا می آیند و چگونه تولید میشوند، موضوع مهمی است اما نقش بازار نیز در این بین کم اهمیت نیست. بازار در زندگی ما و رفع نیازهای ما نقش مهمی دارد اما سیستم بازار چطور کار میکند؟ چه عواملی بر این سیستم اثر میگذارد؟ در این ویدئو و مقاله میخواهیم در مورد بازار، چگونگی تولید و پخش محصولات و عرضه و تقاضا در اقتصاد صحبت کنیم.
برای مطالعهی بیشتر پیرامون سایر مفاهیم اقتصادی به دورهی آموزشی اقتصاد آکادمی دانایان رجوع کنید.
بازار و مفهوم مبادلهی اختیاری در بحث عرضه و تقاضا در اقتصاد
بازار جایی است که خریدار و فروشنده به اختیار خود، برای خریدوفروش کالا و خدمات در آن حضور دارند. نکتهی مهم و اصلی دربارهی بازار، همین مفهوم مبادلهی اختیاری است. یعنی خریدار و فروشنده به میل و خواستهی خود، تصمیم به انجام معامله میگیرند. برای فروشنده، ارزش هزینهای که بابت فروش کالا میگیرد از خود کالا مهمتر است و برای خریدار، ارزش کالایی که خریداری کرده است از هزینهای که پرداخت کرده اهمیت بیشتری دارد. این یک معاملهی دو سر برد اختیاری است که هم فروشنده و هم خریدار به آنچه میخواستند رسیدهاند. در بازار همیشه همین اتفاق میافتد و هر شخصی به ارزش کار خود فکر میکند. به عنوان مثال صاحب یک مغازه، به صندوقدار مغازهاش حقوق میدهد و ارزش خدماتی که صندوقدار برای مغازهدار انجام میدهد، بیشتر از مبلغی است که بابت حقوق به او پرداخت میشود. این موضوع تا بالاترین زنجیرهی تولید ادامه پیدا میکند و ارزش کاری که هرشخص انجام میدهد، برایش از همه چیز مهمتر است. بازارها همهجا هستند و بیشتر آنها هم بر اساس مبادلهی اختیاری پیش میروند.
توجه به میزان کارایی و سیگنال قیمت در بازار
موضوع مهمی که مردم نادیده میگیرند، میزان کارایی سیستم بازار آزاد و مبادلهی اختیاری است. بازارهای رقابتی ثابت کردند که در توزیع و اختصاص منابع نامحدود برای استفاده، بسیار کارآمد هستند. برای مثال اگر کشاورزی مقدار زیادی توتفرنگی مثالی از قیمت عرضه و تقاضا تولید کند، قیمت آن پایین میآید تا بتواند تمام آنها را بفروشد. قیمت پایین یعنی سود کمتر برای کشاورز؛ درنتیجه، کشاورز انگیزه میگیرد تا محصول دیگری مانند کاهو تولید کند. همچنین اگر کشاورز بهاندازهی کافی توتفرنگی تولید نکند، خریداران قیمت را بالا میبرند و کشاورزان هم تولید را بیشتر میکنند که باعث پایین آمدن قیمت میشود. اقتصاددانها به اطلاعاتی که بازارها به وجود میآوردند تا توزیع منابع را راهنمایی کنند، سیگنال قیمت میگویند. بازارها از تولید محصولات باکیفیت بالا استقبال میکنند؛ به عنوان نمونه، در مثال توت فرنگیها اگر توتفرنگیهایی که کشاورز تولید میکند قهوهای و بیکیفیت باشند، هیچکس آنها را نمیخرد و اگر تراکتور کشاورز بیکیفیت باشد به او میگویند که تراکتور دیگری تهیه کند. نتیجهی مبادلهی اختیاری این است که وضعیت فروشنده در صورتی بهتر میشود که با ارائهی محصولاتش، خریدار در وضعیت بهتری قرار بگیرد. معمولاً از شرکتهای بزرگ بهخوبی یاد نمیشود و اینطور به نظر میآید که آنها از خریداران سوءاستفاده میکنند. اما اگر بازارها شفاف باشند و خریداران آزادانه انتخاب کنند، مشاغل بهسختی میتوانند سو استفاده کنند.
نمودار عرضه و تقاضا در اقتصاد و تشریح آن
نمودار عرضه (Supply) و تقاضا (Demand)
برای بررسی اینکه قیمت محصولات از کجا میآید و چه کسی روی آنها قیمت میگذارد، باید به سراغ نمودار عرضه و تقاضا در اقتصاد برویم. محور y نمایانگر قیمت محصول و محور x نشاندهندهی تعداد محصول است. ابتدا با واکنش خریداران به تغییر قیمت شروع میکنیم؛ اگر قیمت محصول موردنظر افزایش پیدا کند، تعدادی از خریداران به سراغ خرید محصول دیگری میروند و یا خرید نمیکنند. اگر قیمت محصول موردنظر کاهش پیدا کند، خریداران از آن محصول بیشتر استقبال و خرید میکنند. همچنین زمانی که قیمت بالا برود، مردم کمتر برای خرید آن کالا اقدام میکنند و وقتی قیمت پایین بیاید بیشتر از آن میخرند. این همان قانون تقاضا است که بهوسیلهی منحنی تقاضا در اقتصاد با شیب منفی نشان داده میشود. حال بیاییم از دید فروشندگان بررسی کنیم. اگر قیمت محصول بالا برود، فروشنده و یا تولیدکننده، سود بیشتری میکند؛ درنتیجه، انگیزه پیدا میکند تا محصول بیشتری تولید کند. به همین صورت اگر قیمت محصول پایین بیاید، تولیدش را کمتر میکند. این همان قانون عرضه است که در نمودار با شیب مثبت نشان داده میشود.
اصطلاحات مهم در عرضه و تقاضا در اقتصاد
اگر قیمت کالایی بالا رفته باشد، تولیدکننده بیشتر تولید میکند و درنتیجهی آن، خریدار کمتر خرید میکند. به این عدم تطابق، مازاد یا Surplus میگویند. اگر قیمت پایین بیاید، خریدار از آن کالا تعداد زیادی میخرد؛ در نتیجه، تولیدکننده تعداد تولیداتش را کم میکند و دوباره عدم تطابق به وجود میآید. اما این بار به این عدم تطابق، کمبود یا Shortage میگویند. تنها یک نقطه است که باعث میشود تقاضای خریدار و عرضهی تولیدکننده یکسان شود که به قیمت آن نقطه، قیمت تعادلی و به تعداد آن تعداد تعادلی میگویند.
عوامل مؤثر بر عرضه در اقتصاد
هزینههای تولید از جمله مواردی است که میتواند عرضه را تحت تاثیر قرار دهد. اگر مواد اولیه کمیاب یا گران شود، قیمت محصول تولیدشده هم بالا میرود. در صورتی که بتوان قیمت نهایی محصول را بالا نگه داشت، عرضه افزایش پیدا میکند اما اگر این اتفاق نیفتد و قیمت تولید بیشتر از قیمت فروش باشد، عرضه کاهش مییابد. درحالی که، اگر مواد اولیه باقیمت مناسب در دسترس باشد، تولیدکنندگان بهراحتی میتوانند محصولات خود را تولید و عرضه کنند. همانطور که میدانید، باید در بازار یک مزیت رقابتی ایجاد کرد تا محصول شما مورد اقبال عمومی قرار بگیرد. این مزیت میتواند کم بودن قیمتها نسبت به رقبا باشد. رقبای شرکتها میتوانند با تولید محصولات مشابه اما با قیمت کمتر، مشتریهای دیگر شرکتها را جذب کنند؛ درنتیجه، آنها سود میکنند و بیشتر تولید و عرضه میکنند و شرکتی که محصولاتش گرانتر است، سود کمتری میبرد و کمتر تولید و عرضه میکند.
عوامل مؤثر بر تقاضا در اقتصاد
یکی از عوامل موثر بر تقاضا در اقتصاد، درآمد خریدار است. زمانی که خریدار قدرت خرید بالایی دارد، میتواند کالاهای بیشتری تهیه کند و این اتفاق بر تقاضای کالا تأثیر میگذارد. علاوه بر این، خریدارانی که درآمد بالایی دارند، برای تهیهی کالاهای باکیفیت اقدام میکنند و این موضوع نیز بر کیفیت محصولات، تأثیرگذار است. مورد دیگر این است که اگر خریدار متوجه شود کالایی ممکن است کمیاب یا گران شود، تعداد بیشتری از آن را خریداری میکند و این باعث میشود که تقاضا برای کالای موردنظر بالا برود. تغییر سلایق مردم هم یکی دیگر از موارد موثر بر تقاضا است. زمانی که کالایی با ساختاری تازه و بر پایهی مد روز تولید میشود، خریداران به سمت آن جذبشده و تعداد مشتریان کالای محبوب بالا میرود که این همان افزایش تقاضاست. همچنین اگر کالایی در ابتدا باکیفیت بالا تولید میشده است اما حالا بیکیفیت تولید میشود، مشتریهای ثابت خود را از دست میدهد و تقاضا برای آن پایین مثالی از قیمت عرضه و تقاضا میآید.
عوامل مؤثر بر نوسان قیمت در بازار براساس عرضه و تقاضا
قیمت محصولات همیشه ثابت نیست و گاهی به دلایل مختلف نوسان دارد. برای مثال ممکن است قیمت توتفرنگیهای ارگانیک یا قیمت توتفرنگی که در فروشگاههای گرانقیمت فروخته میشود، بیشتر از توتفرنگیهای دیگر باشد. همچنین فشارهای خارجی و تغییرات آب و هوا میتوانند روی قیمت کالاها اثر بگذارند و نمودار عرضه و تقاضا را حرکت دهند. به عنوان مثال رشد توتفرنگیهایی که عنوان کردیم، در هوای سرد سختتر است و این اتفاق باعث میشود نمودار عرضه به سمت چپ برود. دلیل این اتفاق این است که این محصول هر قیمتی هم که داشته باشد، تعداد بسیاری کمی تولید میشود. این نمودار وسیلهای است که اقتصاددانها یا هر شخص دیگری برای نشاندادن تغییرات در بازار از آن استفاده میکند. معمولاً خریدار، قیمت کم را منصفانه میداند درصورتیکه در نظر فروشنده برعکس است. به همین دلیل اقتصاد دانها تمایلی ندارند که دربارهی قیمتها صحبت کنند. درنتیجهی آنچه تا اینجا گفتهایم، چهار اتفاق در بازار ممکن است رخ بدهد:
- عرضه کم شود
- عرضه زیاد شود
- تقاضا کم شود
- تقاضا زیاد شود
تحلیل عرضه و تقاضا در بنزین
نمودار عرضه و تقاضا مربوط به کاهش قیمت بنزین سال 2014
قیمت بنزین به نوسان داشتن معروف است که این تغییرات قیمتی به دلیل عرضه و تقاضا در اقتصاد رخ مثالی از قیمت عرضه و تقاضا میدهد. برای مثال در سال2014، قیمت بنزین در آمریکا به دلیل عرضهی بالا، بسیار افت کرد. اقتصاد چین و اروپا ضعیف شد و این باعث کمشدن تقاضا و رفتن نمودار آن به سمت چپ شد. در همان حال فنّاوری جدید استخراج و ذخیرهی سوخت در عراق و لیبی باعث شد عرضهی بنزین افزایش یابد و نمودار عرضه به سمت راست برود. مجموع این دو اتفاق، باعث پایین آمدن 40 درصدی قیمت هر گالن بنزین شد.
اهمیت سیستم بازار رقابتی و عرضه و تقاضا در اقتصاد
برای اینکه بازار رقابتی را بررسی کنیم، از بازار خریدوفروش اعضای بدن کمک میگیریم. میدانیم که هرساله هزاران نفر در انتظار دریافت عضو موردنیاز برای بدنشان هستند. متأسفانه خیلیها در این بین، جان خود را از دست میدهند؛ درنتیجه، یک بازار رقابتی به وجود میآید که بازار آزاد از آن استقبال میکند. اگر یک نفر مبلغ بیشتری برای کلیهاش درخواست کند، سریعتر میتواند آن را دریافت کند. منصفانه نیست که یک انسان به دلیل شرایط نداشتن پول کافی، نتواند کلیه بخرد و جانش را از دست بدهد درحالیکه انسانی دیگر بهراحتی مبلغ را پرداخت و به زندگیاش ادامه دهد. این اتفاق میتواند نتیجهی بازار بیقانون کلیه باشد که تنها با نظام اخلاقی میتوان جلوی رخ دادن آن را گرفت. مشکل بعدی قانون عرضه است چرا که وقتی قیمت کلیه بالا میرود، موجب دزدیدن کلیه میشود؛ در نتیجه، به دلیل کمبود اعضای بدن در بازار، در خریدوفروش آن رقابت به وجود میآید و قیمت عضو بالا میرود. سازمان اهدای عضو جهانی میگوید: پرداخت برای قشر ضعیف جامعه برای اعضای بدن ناعادلانه است. بااینحال، 70 درصد از اقتصاددانهای عضو اتحادیهی آمریکا از پرداخت هزینه برای اعضای بدن حمایت میکنند. دلیل این حمایت این است که با این کار میتوان برخی از مشکلات موجود در بازار را حل کرد، با این حال باید یک سری قانون مشخص وجود داشته باشد تا از بروز مشکلات احتمالی در این زمینه نیز، جلوگیری شود.
نتیجهگیری آکادمی دانایان
ما دربارهی مبادلهی اختیاری و اهمیت عرضه و تقاضا در اقتصاد صحبت و نمودار آن را بررسی کردیم. بازارها بسیار اهمیت دارند و نباید نسبت به آن بیتوجه بود اما باید بدانیم که بازار نیاز به قانون دارد. اقتصاددانها به تبادلات بین عرضه و تقاضا به چشم قانون نگاه میکنند و نگاه ما به آن هم همینطور است. اما نکتهای که اهمیت دارد این است که درنهایت همه چیز به انتخاب انسانها بستگی دارد؛ عرضه و تقاضا در اقتصاد وابسته به تصمیمات خریداران و فروشندگان است. بادقت در تصمیمات و همینطور قانونگذاری صحیح، میتوان بازار را کنترل کرد. برای مطالعهی بیشتر پیرامون مباحث مالی و سرمایهگذاری اینجا کلیک کنید.
عرضه و تقاضا؛ قطبهای نیرومند قیمتگذاری در بورس
بازار سهام به عنوان یک زیرمجموعه مهم نظام اقتصادی، از اصولی پیروی میکند که در اقتصاد حاکم هستند. یکی از اصول پایه در اقتصاد، تقابل عرضه و تقاضا است که مبنای قیمتگذاری در بازار را شکل میدهد. در بورس نیز همین عرضه و تقاضا است که ارزش سهمهای مختلف را تغییر میدهد و نمودارها را جابهجا میکند.
تغییراتی که در میزان عرضه و تقاضا پدید میآید، به طور مستقیم در قیمت سهام اثر میگذارد. به طور کلی میتوان گفت، افزایش عرضه موجب پایین آمدن قیمت و افزایش تقاضا موجب افزایش قیمت میشود. بازیگران اصلی تشکیل صف خرید و فروش و ایجاد سطوح حمایت و مقاومت هم همین عرضه و تقاضا هستند. در ادامه نقش تعیینکننده عرضه و تقاضا در روند قیمت سهام را تشریح میکنیم و به بررسی دلایل افزایش یا کاهش عرضه و تقاضا در بورس میپردازیم.
مفهوم عرضه و تقاضا در بورس
رابطه عرضه و تقاضا با قیمت شبیه یک الاکلنگ عمل میکند. فرقی نمیکند درباره یک کالا صحبت میکنید یا سهام یک شرکت در بازار بورس؛ هر گاه عرضه زیاد شود، قیمت پایینتر میآید و هر گاه تقاضا بیشتر شود، قیمت افزایش مییابد. با در نظر گرفتن این اصل، به بررسی عرضه و تقاضا و ساختار و تاثیرگذاری آن در بازار بورس میپردازیم.
عرضه سهام
در بازار بورس، سفارشهایی که سهامداران برای فروش سهام خود در قیمتهای مختلف ثبت میکنند، نشاندهنده عرضه است. به طور مثال اگر ۱۰ سهامدار را در نظر بگیریم، ممکن است هر یک، سهام خود را در قیمتهای مختلف به فروش برسانند. یعنی شاید یک نفر سهام خود را به مبلغ ۱۳۰ تومان بفروشد. در حالیکه فرد دیگری در قیمتی بالاتر یا پایینتر سفارش خود را ثبت کند.
مشخص است که خریدار، همواره خرید در قیمت پایینتر را ترجیح میدهد. پس در هنگام فروش سهم نیز باید توجه داشت که اگر سهامدار قیمت پایینتری را برای فروش سهم خود پیشنهاد دهد، شانس به فروش رسیدن سهامش بیشتر خواهد شد. اما ثبات قیمت در هر سهم تا جایی ادامه دارد که تعادل در عرضه و تقاضا حاکم باشد.
اگر یک نگاه کلی به بازار سهام داشته باشیم، میتوان گفت زمانی که تغییرات قیمت در جهت مثبت باشد (یعنی شاهد افزایش قیمتها باشیم) تعداد سهمهایی که برای فروش عرضه میشوند نیز افزایش پیدا میکند. زیرا سهامدار علاقه دارد سودی که از روی سهام به دست آورده را نقد کند. به عنوان مثال زمانی که قیمت بازار ۱۰۰ تومان است، تعداد سهام اندکی عرضه میشود. اما وقتی این قیمت به ۱۲۵ تومان برسد، تعداد سهام بیشتری عرضه خواهد شد.
تقاضای سهام
سفارشهای خریدی که در سامانه معاملاتی ثبت میشوند، نشاندهنده میزان تقاضا هستند. یعنی کل خریداران بالقوهای که تمایل دارند سهام را در قیمتهای مختلف خریداری کنند، متقاضیان سهام محسوب میشوند. در اینجا هم اگر ۱۰ سهامدار مختلف را در نظر بگیرید، هر یک ممکن است سفارش خریدی با قیمت متفاوت ثبت کنند. اما نکتهای که در اینجا مطرح است، این است که با افزایش قیمتها، تمایل به خرید کمتر میشود. یعنی اگر در قیمت ۱۰۰ تومان، ۵ نفر تمایل به خرید داشته باشند، در قیمتهای بالاتر این تعداد کم خواهد شد.
اما به طور کلی افزایش قیمت موجب کاهش تقاضا و افزایش عرضه خواهد شد. در نتیجه میتوان دریافت که عرضه و تقاضا دو نقطه مقابل یکدیگر هستند. یعنی بر خلاف شیب نمودار عرضه که با بالا رفتن قیمت صعودی میشود، شیب نمودار تقاضا با افزایش قیمت نزولی خواهد بود.
نقش عرضه و تقاضا در تعادل بازار سهام
زمانی که عرضه و تقاضا با هم برابری کنند، میگوییم تعادل برقرار است. یعنی خریداران و فروشندگان بالقوه، تا زمانی درخواستهای خرید و فروش خود را ثبت میکنند که هیچ فرد دیگری باقی نمانده باشد که معامله را در قیمت مطلوب خود انجام نداده باشد. اگر با این توضیحات کمی سردرگم شدید، نگاهی به شکل زیر بیندازید. به این ترتیب میتوانید تعادل را به صورت کاملا مشخص مشاهده کنید.
در ادامه مثالی بیان میکنیم که میتوانید بر اساس آن متوجه شوید بازار دقیقا در چه نقطهای متعادل میشود. اینگونه در نظر بگیرید که خریداران میخواهند سهام یک شرکت را در قیمتهای زیر خریداری کنند.
در سمت دیگر سهامدارانی که اکنون یک سهم را دارند، قصد عرضه آن را به قیمتهای زیر دارند.
قیمت پیشنهادی هر فرد برای خرید سا فروش سهام در زیر آن نوشته شده است. افرادی که با دایره مشخص شدهاند، خرید یا فروش خود را انجام دادهاند. این تصویر نشان میدهد که عرضه و تقاضا در بورس در قیمت ۱۲۷ تومان و با تعداد ۵ خریدار و فروشنده به تعادل رسیده است. اگر بخواهیم توضیح دقیقتری در این خصوص بیان کنیم، میتوانیم بگوییم خریدارانی که تمایل بیشتری به خرید داشتهاند، درخواستهای خود را با قیمتهای بالاتری ثبت کردهاند. از همین رو معامله آنها انجام شده است.
از سوی دیگر فروشندگانی که سهام خود را با قیمت پایینتری ثبت کردهاند، موفق به فروش آن شدهاند. در نتیجه سهامدارانی که میخواستند سهم خود را در قیمت بیشتری به فروش برسانند، نتوانستهاند معاملهای انجام دهند. اگر نگاهی به تصویر بیندازید، درمییابید که فروشنده بعدی که میخواهد سهام خود را بفروشد، قیمت آن را ۱۲۸ تومان تعیین کرده است. اما خریداری که سفارش خود را در بیشترین قیمت موجود ثبت کرده است، حاضر به پرداخت ۱۲۵ تومان است و نه بیشتر. به این ترتیب معاملهای صورت نخواهد گرفت.
قیمت سهام در بورس چگونه تغییر میکند؟
اکنون که با مفهوم عرضه و تقاضا در بورس آشنا شدیم، میتوانیم بهتر به سازوکار معاملات در بورس پی ببریم. حال میدانیم که جریان عرضه و تقاضا عاملی است که منجر به تغییرات قیمت میشود.
در مثالی که ارائه کردیم اینگونه در نظر بگیرید که تنها یک نفر سهام خود را به مبلغ ۱۳۸ تومان عرضه کند. همچنین هیچیک از دیگر سهامداران، دارایی خود را در کمتر از این قیمت نفروشد. اتفاقی که در این شرایط میافتد این است که تنها یک نفر میتواند سهام این شرکت را بخرد. اما اگر سایرین نیز تمایل داشته باشند سهام این شرکت را بخرند، باید سفارش خود را در مبالغ بالاتر از ۱۳۸ تومان ثبت کنند. به همین ترتیب قیمت سهام رشد میکند.
یک قاعده کلی در این خصوص وجود دارد. هر گاه تقاضا در قیمتی بیشتر از عرضه باشد، نقطه تعادل جابجا میشود. به این ترتیب سهام در قیمتهای بالاتر معامله خواهد شد. این مسئله هنگام عرضه نیز اتفاق میافتد. اما در جهت معکوس. یعنی اگر در یک قیمت مشخص، تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، میان آنها رقابتی تنگاتنگ شکل میگیرد. همین امر موجب میشود که فروشندگان قیمتهای خود را پایینتر بیاورند. به این ترتیب شانس فروش بالاتر خواهد رفت. در نتیجه این امر موجب تغییر قیمت و کاهش آن خواهد شد.
قیمتهایی که در این مقاله درباره افت و رشد آن صحبت کردیم، قیمت یا ارزش بازاری سهام هستند. اما ارزشگذاری سهام به روشهای متنوعی صورت میگیرد که برای آشنایی با آن میتوانید مقاله «سهام در بورس چگونه ارزشگذاری میشوند؟» را بخوانید.
چگونه عرضه و تقاضا در بورس حمایت و مقاومت ایجاد میکند؟
زمانی که میزان تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت سهم روندی صعودی خواهد داشت. به این نقطه که روند صعودی از آنجا آغاز میشود، نقطه حمایت گفته میشود.
در سمت مقابل، نقطه مقاومت را داریم. هر گاه عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت سهم کم میشود. این نقطه را نقطه مقاومت سهم مینامند. در این نقطه قیمت سهم شروع به ریزش میکند.
در تحلیل تکنیکال، نقاط حمایت و مقاومت در واقع سطحی از قیمت را ایجاد میکنند که سهم به سمت آنها میل میکند و برای عبور از آن، باید این سطوح را بشکند. هر گاه قیمت سهمی از یک سطح مقاومتی عبور کند، آن سطح به حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر قیمت سهم یک سطح حمایتی را بشکند، آن سطح به مقاومت تبدیل خواهد شد. برای شناخت کاملتر سطوح حمایت و مقاومت و تشخیص آنها، مقاله «حمایت و مقاومت سهم در تحلیل تکنیکال بیانگر چیست؟» را بخوانید.
فراموش نکنید که زمانی که خریداران یا فروشندگان زیادی در یک سهم درخواست خود را ثبت کنند، صف خرید و صف فروش تشکیل خواهد شد. اگر این صف متشکل از خریداران باشد، به آن صف خرید گفته میشود و افزایش قیمت سهم را در پی خواهد داشت. اما اگر فروشندگان تشکیل صف داده باشند، افت قیمت را شاهد خواهیم بود. به این ترتیب میتوان دریافت که عرضه و تقاضا در بورس، تغییرات قیمت را در جهت مثبت و منفی به دنبال خواهد داشت.
جمعبندی
میزان عرضه و تقاضا در بورس یکی از اساسیترین مبانی این بازار است که نوسانهای قیمتی را شکل میدهد. به طور کلی با افزایش تقاضا در یک سهم، قیمت آن افزایش پیدا میکند و در سمت مقابل، هر چه عرضه بیشتری در یک سهم وجود داشته باشد، تغییرات قیمت در جهتی است که منجر به کاهش قیمت سهام خواهد شد.
افزایش عرضه یا تقاضا در شرایطی که دیگر خریدار یا فروشندهای برای سهم وجود ندارد، ایجاد صف خرید و فروش را باعث میشود. نقاط حمایت و مقاومت نیز در نتیجه تقابل عرضه و تقاضا شکل میگیرند. زمانی که میزان عرضه و تقاضا با هم برابر باشد اما بازار در شرایط تعادل به سر خواهد برد.
دیدگاه شما