میزان ریسک برای هر معامله چقدر است؟


رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شد! جمله ای که نشان دهنده ریسک ذاتی بورس است

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به زیان چیست؟

تعیین میزان ریسک به ریوارد در معاملات یکی از مهم ترین تصمیمات سرمایه گذاران قبل از خرید سهام می باشد. یکی از نکاتی که سرمایه‌گذاران باید در خرید سهام مد نظر قرار دهند؛ نسبت ریسک به ریوارد ( نسبت زیان به سود) در معاملات است. این نسبت بیان می‌کند که حاضریم برای کسب سود در سهم، چه مقدار ریسک کنیم. از این اصل معمولا در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود چرا که در تحلیل نموداری تعیین حد سود و حد ضرر عینی تر و ساده تر است و به راحتی قادر به تعیین نسبت R/R در معاملات هستیم.

مثالی از تعیین میزان ریسک به ریوارد در معاملات

در خصوص تعیین میزان ریسک به ریوارد در معاملات مثالی میزنیم. فرض کنید که قیمت میزان ریسک برای هر معامله چقدر است؟ سهم در حال حاضر 300 تومان و اولین حمایت پیش روی سهم هم محدوده 270 تومان و نخستین مقاومت پیش روی سهم هم محدوده 360 تومان است. در این مثال میزان ریسک سهم (احتمال زیان) 30 تومان و میزان ریوارد (احتمال سود) 60 تومان در نظر گرفته شده است. ( برای تعیین حد ضرر قیمت 300 تومان رو از 270 کسر و برای تعیین حد سود، قیمت 360 تومان رو از 300 کسر می‌کنیم). در این حالت اگر قیمت خرید سهم 300 تومان باشد، حدود 10 درصد از محدوده حمایت تکنیکالی فاصله دارد و نخستین مقاومت پیش روی سهم هم حدود 20 درصد بالاتر از محدوده فعلی هست. اگر در این وضعیت بخواهیم ریسک به ریوارد سهم را تعیین کنیم به چیزی حدود 50 درصد می‌رسیم ( R/R=30/60=1/2) که به نسبت مناسب است و هر چقدر این نسبت به سمت صفر میل کند، معامله برای خرید جذاب تر و هر چقدر این نسبت به سمت 1 و بالاتر افزایش پیدا کند سهم جذابیتی برای خرید ندارد. پس بهتر است که نسبت ½ را معیار معاملات قرار داده و محدوه‌های مساوی و یا پایین تر از این مقدار (50%) را به عنوان نقطه ورود به سهم در نظر بگیریم.

ریسک به ریوارد در معاملات

نکته:

یک نکته را باید در تعیین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات مد نظر قرار داد. باید توجه داشت که هر حمایت تکنیکالی نشان دهنده میزان ریسک برای هر معامله چقدر است؟ رشد تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت سهم نیست و باید همراه با در نظر گرفتن محدوده حمایتی، سیگنال تایید یک سری اندیکاتورها و اسیلاتورها را در تحلیل داشته باشیم. با توجه به موارد گفته شده در این بخش، آیا حاضر به خرید سهمی هستید که نسبت ریسک به ریوارد برابر 2 داشته باشد؟؟ یعنی حاضرید برای بدست آوردن 1 واحد سود 2 واحد ضرر کنید؟ پس مشخص است که این نسبت اصلا منطقی نیست و سرمایه‌گذار هم نباید تحت هیچ شرایطی سهم هایی با نسبت R/R نامناسب را خریداری کند. افراد زیادی در بازار هستند که بدون توجه به این نسبت و صرفا بر اساس یک سری شایعات، سهم هایی با نسبت R/R نامناسب را خریداری می‌کنند.

به عنوان مثال کسی که سهم ایران خودرو را در اسفند سال 94 به قیمت 470 تومان خریده است؛ میزان بازده و ریسک را چند درصد تخمین زده که در قیمت عنوان شده حاضر به خرید سهم شده است (قیمت سهم در بازه زمانی 20 شهریور ماه تا 230 تومان کاهش پیدا کرد). مشخص است که این معامله اصلا منطقی نبوده و در نهایت سرمایه‌گذار باید از همان ابتدا به زیان فکر می‌کرد. استفاده از نسبت R/R، موجب نگاه منطقی تر سرمایه‌گذار به معاملات شده و همین عامل موجب کاهش ریسک سرمایه‌گذار و انجام معاملات با اطمینان بیشتر می‌شود.

به همه سرمالیه گذاران توصیه می شود که قبل از ورود به سهم حتما نسبت ریسک به ریوارد آن را طبق محاسبات بالا انجام داده و در صورتی که شرایط سهم مناسب بود اقدام به خرید سهام شرکت کنند.

مختصری از کتاب ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار”

تالیف” مهدی افضلیان

این وب سایت بهترین مجموعه از آموزش‌های بنیادی و تکنیکال بازار سرمایه را دارا می‌باشد:

اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس

مدیریت ریسک و سرمایه یکی از اولین اصول و مباحث پایه‌ای در بورس است که هر کسی که میخواهد در بورس سرمایه گذاری کند، باید قبل از هر چیز با آن به خوبی آشنا باشد. مدیریت سرمایه در بورس توجه به نسبت ریسک به سودآوری یک سرمایه گذاری است.

بدون آگاهی از اصول مدیریت سرمایه قطعا نمی‌توانید در بازار سهام به موفقیت پایدار برسید. در این مقاله با ما همراه باشید تا با اصول چگونگی مدیریت کردن سرمایه در بورس آشنا شوید.

نکات مهم در استراتژی مدیریت سرمایه

بازار سهام بازار احتمالات است و عدم قطعیت در تمامی معاملات ما حکم فرما است. این مفهوم اگرچه به ظاهر ساده است اما درک واقعی آن و در نظر گرفتن احتمالات در معاملات چندان راحت نیست. ما در بورس به طور صد در صد از نتیجه هیچ معامله‌ای باخبر نیستیم و به‌ هیچ‌ وجه نمی­‌دانیم که آینده چه چیزی برایمان رقم خواهد زد.

بنابراین بهترین کار برای یک معامله گر یا سرمایه گذار (این دو مقوله کمی با یکدیگر متفاوتند) این است که ریسک یا همان عدم قطعیت را به‌ خوبی شناخته و درک کند و به‌ جای ترسیدن، آن را کنترل نماید. برای آن که بتوانید سرمایه خود را در بورس به درستی مدیریت کنید، باید به این سه سوال پاسخ دهید:

  • میزان ریسک در سبد سهام من در شرایط مختلف چقدر است؟
  • همزمان چند معامله باز برای من امکان پذیر است؟
  • چه تناسبی بین سود مورد انتظار و ریسک من وجود دارد؟

استراتژی مدیریت سرمایه این امکان را به شما می دهد که بتوانید هر تعداد معاملاتی که می خواهید انجام دهید. در واقع این روشی است که بین سود و ریسک شما تناسب ایجاد می کند.

تعریف ریسک در سرمایه گذاری

همان طور که ذکر شد، ریسک همان عدم قطعیت است و درصد احتمالی است که آنچه ما انتظار داریم اتفاق نیافتد. به بیان دیگر ریسک در واقع درصد احتمال خطری است که ممکن است در آینده ای دور یا نزدیک برای سرمایه ما اتفاق افتد. در واقع زمانی که نتیجه‌ی کاری مشخص نیست و احتمال وقوع حالات مختلفی وجود داشته باشد، با شرایط ریسکی روبه رو خواهیم شد. در اینجا به چند نکته توجه کنید:

نکته اول: مدیریت سرمایه همراه با ریسک است

یکی از اشتباهات رایج معامله گران در بازار سرمایه، خطای محاسباتی در ریسک است. همه ی ما به طور ذاتی با مفهوم ریسک آشنا هستیم. اما ریسک در زندگی روزمره با ریسک در بازار سرمایه کمی متفاوت است. بدون دانش دقیق از نحوه مدیریت ریسک، نمیتوان معاملات خوبی را انجام داد.

افراد عادی و یا سرمایه گذارانی که به تازگی وارد بازار سرمایه شده اند، بر این باورند که ضرر در بورس هم مانند خرید خانه است و نهایتا ۲۰٪ می‌توانند به ما ضرر برسانند. در صورتی که این گونه نیست. شما در بورس می توانید در مدت زمان کوتاهی حتی تا ۵۰٪ هم ضرر داشته باشید.

سرمایه گذاری که فعالیت زیادی در بورس دارند، می دانند که در بازار سرمایه برای آن که بتوان معاملات همراه با سود انجام داد، در ابتدا باید ریسک معاملات را سنجید و بتوان از نقدینگی خود در برابر ضرر های بازار حفاظت کرد. جمله معروفی وجود دارد که میگوید:

رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شد!

جمله ای که نشان دهنده ریسک ذاتی بورس است

بطور خلاصه، بهتر است اگر تازه وارد بازار سرمایه شده اید، از درصد پایین ریسک (کمتر از ۴ یا ۵ درصد) روی تمام سرمایه خود شروع کنید. پس از بدست آوردن مهارت و تجارب لازم، می توانید به درصد های بالا ریسک برای سرمایه خود فکر کنید.

اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه

بنابراین نکته اول این است که به اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه آگاه باشید. از همین رو معمولا این عبارت را به صورت مدیریت ریسک و سرمایه بیان میکنند. اگر نتوانید ریسک را در سرمایه گذاری کنترل و مدیریت کنید، در نهایت نتایجی را خواهید دید که باب میل شما نیست.

نمی توان انتظار داشت که شخصی بدون درنظر گرفتن ریسک در سرمایه گذاری و مدیریت آن، بتواند در بازار سرمایه موفق شود. پس همواره یکی از مواردی که در سرمایه گذاری باید به آن توجه نمود، ریسک است.

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

نکته دوم: می توانید همزمان چند معامله باز داشته باشید

نکته دوم تنوع در سرمایه گذاری برای کاهش ریسک است. این به معنی تعداد زیاد معامله یا سبدی شامل تعداد زیاد سهام متنوع نیست. اگر تعداد معاملات شما زیاد باشد، بخصوص زمانی که شما بازه ی سود و زیان را بصورت دستی انجام دهید، مدیریت آن کار دشواری است. شما باید بتوانید معاملات خود را در زمانی که بازار حرکات قوی دارد، بصورت دستی مدیریت کنید.

این موضوع حتی زمانی که شما بصورت نوسان گیری معامله می کنید هم کار دشواری است. در نتیجه شما باید تعداد معاملات باز خود (تعداد سهام داخل سبد سهام) را محدود کنید. پیشنهاد ما به شما این است که حداکثر هشت موقعیت باز داشته باشید. محدوده ی بین پنج تا هشت معامله باز بصورت هم زمان می توان برای یک معامله گر بازه ی مطلوبی باشد. برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه مدیریت سبد سهام مقاله سبد سهام چیست را مطالعه کنید.

نکته سوم: تناسب بین سود و ریسک

حد ضرر در مدیریت ریسک

نکته سوم در مدیریت ریسک و سرمایه این است که شما باید بین سود مورد انتظار خود و ریسک ضرری که میتوانید تحمل کنید یک تناسب بر قرار کنید. روش اجرایی این تناسب به این صورت است که ببینید برای چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را با حد ضرر مشخص شده به خطر بیاندازید. برای اشنایی با حد ضرر در معاملات مقاله حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری را مطالعه کنید.

مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه بر اساس استراتژی معاملاتی

یکی دیگر از نکات مهمی که در بازار بورس باید به آن توجه نمود، داشتن استراتژی معاملاتی است که به شما در داشتن مدیریت ریسک و سرمایه کمک زیادی خواهد کرد. مدیریت ریسک و سرمایه تنها با داشتن یک برنامه قبلی در معاملات امکان پذیر است.

برای مثال بر طبق استراتژی معاملاتی شما حد ضرر و حد سود مشخصی دارید و میدانید چند درصد از سرمایه خود را همیشه نقد باشید، چند درصد از سرمایه را برای شرایط پیش بینی نشده (مثلا برای کم کردن میانگین در زمان های هیجان کاذب بازار) کنار بگذارید.

پیشنهاد میکنیم شما باید همیشه 20 درصد نقد باشید تا بتوانید از بودجه ای که در حساب خود دارید، چه زیاد و چه کم، نهایت استفاده را ببرید. استفاده درست و بهینه از نقدینگی به مدیریت آن متکی است. شما اگر بتوانید سرمایه خود را مدیریت کنید، حتما معاملات خیلی خوبی با توجه به میزان نقدینگی خود خواهید داشت.

مدیریت ریسک و سرمایه در بورس به زبان ساده

اگر بخواهیم تمام مطلب بالا را به صورت عملی در بورس پیاده کنیم، دقیقا چکار باید انجام دهیم؟ در اینجا به زبانی ساده راه کار عملی را در چند توصیه بسیار مهم ذکر میکنیم که حتما باید آنها را به یاد بسپارید.

  • پولی را وارد بازار بورس کنید که مازاد نیاز شما باشد و در میان مدت (حداقل 6 ماه) به آن هیچ گونه نیازی نداشته باشید.
  • به هیچ عنوان برای سرمایه گذاری در بورس از پول قرضی استفاده نکنید.
  • سرمایه خود را بین گروه‌های برتر بورسی تقسیم کنید و به هیچ عنوان سرمایه خود را تنها در یک گروه بورسی سرمایه گذاری نکنید. بد تر از آن تک سهم شدن است. با سرمایه گذاری در سهام متنوع و تشکیل سبد سهام، از ریسک سرمایه گذاری خود بکاهید.
  • همیشه درصدی از سرمایه خود را نقد باشید. به کلمه “همیشه” توجه کنید. حتی در بازارهای کاملا صعودی سعی کنید حداقل 15 تا 20 درصد نقد باشید.
  • نکته بسیار مهم نسبت سود انتظاری به مقدار سرمایه است. اگر سهمی را به امید 20 درصد سود خریداری میکنید (با توجه به حد سودی که برای خود قرار میدهید) نباید بیشتر از 20 درصد از سرمایه خود را درگیر آن کنید.
  • نکته مهم‌تر از نکته قبلی تعیین میزان سرمایه برای هر معامله است. باتوجه به حدضرر هر معامله، میزان سرمایه‌ای که مجاز هستید به یک معامله وارد کنید به اندازه‌ای است که اگر حدضرر شما در آن معامله خورد، بیش از 2 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهید. قبل از ورود به هر معامله باید سرمایه مجاز را محاسبه کنید. این 2 درصد ماکزیمم ریسک معاملات است. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای با ریسک 0.5 یا 1 درصد کار میکنند. یعنی حجمی از سرمایه را درگیر یک معامله‌ میکنند که اگر حدضرر ان معامله فعال شود بیش از 1 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهند. این موضوع مهم‌ترین قانون بحث مدیریت سرمایه و ریسک است.

کلام آخر

مدیریت ریسک و سرمایه در هر زمینه ای به شما این امکان را می دهد که از فرصت کم، بهترین نتیجه را بگیرید. در بازار بورس و معاملات نیز مدیریت سرمایه و ریسک می تواند به شما کمک بزرگی کند.

شما با مدیریت ریسک می توانید از ضررهای بزرگ جلوگیری کنید.

در این زمینه مقاله چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم را مطالعه کنید.

همچنین زمانی می توانید بعد از ضرر به معاملات خود ادامه دهید که بتوانید سرمایه و نقدینگی خود را مدیریت کنید. بدین ترتیب شما می توانید به اهداف خودتان که همان ضرر کمتر و سود بیشتر است دست یابید. امیدواریم که پس از مطالعه این مقاله شما هم به این هدف دست یابید.

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.

برای معامله در فارکس چقدر سرمایه لازمست؟ | مدیریت ریسک در فارکس – درس دوم

مجله افیکس کار: شما برای معامله در فارکس مثل هر تجارت دیگری، به سرمایه اولیه نیاز دارید.

همه این را می دانند ، اما برای شروع در تجارت فارکس چقدر نیاز دارید؟.

معامله فارکس سرمایه

سرمایه لازم برای ورود به فارکس

پاسخ تا حد زیادی به نحوه رویکرد شما نسبت به کسب و کارتان بستگی دارد.

1- هزینه آموزش

روشهای مختلفی برای یادگیری نحوه ترید وجود دارد: کلاسهای آموزشی، مربیان خصوصی، کتاب یا مقالات آنلاین یا هر ترکیبی از این موارد.

در حالی که کلاس ها و مربیان زیادی برای آموزش تجارت فارکس وجود دارند ، بعضاً هزینه آنها بالا است. . اما مزیت این مسیر این است که یک کلاس خوب آموزشی یا یک استاد عالی می تواند به طور قابل توجهی زمان یادگیری شما را کوتاه کرده و شما را در مسیر سودآوری در مدت زمان بسیار کمتری قرار دهد. یعنی سرمایه گذاری خوبی است.

نکته منفی ، هزینه اولیه این برنامه ها است. در واقع بسته به اینکه کدام روش را انتخاب میکنید، می تواند از چند صدهزار تا چند میلیون تومان باشد.

برای بسیاری از افراد تازه وارد، سرمایه مورد نیاز برای برخی از انواع آموزش در دسترس نیست.

برای آن دسته از شما که قادر به تأمین پول نقد برای یادگیری نیستید یا نمی خواهید ، خبر خوب این است که بیشتر اطلاعاتی را که برای شروع به کار نیاز دارید می توانید به صورت رایگان از طریق انجمن ها ، کارگزاران ، مقالات و وب سایت ها در اینترنت پیدا کنید. لذا شما باید زحمت بیشتری بکشید و سورس های مطمئن پیدا کنید.

تا زمانی که منظم و متمرکز بر یادگیری باشید ، احتمال موفقیت شما به طور چشمگیری افزایش می یابد. شما باید یک دانش آموز پویا باشید.

2- هزینه ابزار معاملاتی مورد نیاز

به عنوان یک معامله گر تکنیکال فارکس ، اکثر بسته های چارتی ارائه شده در بستر معاملاتی کارگزار شما ارائه میشود. اینها غالباً کافی هستند و برخی از آنها در واقع بسیار عالی هستند.

برای کسانی که به اندیکاتورهای خاص یا عملکرد بهتر نیاز دارند ، نرم افزار نمودارهای سطح بالاتر می تواند تا 100 دلار در ماه هزینه داشته باشد.

شاید شما یک معامله گر بنیادی باشید و به اخبار لحظه ای که منتشر می شود یا حتی قبل از وقوع آن احتیاج دارید. خوب ، خبرهای فوری و دقیق خبری از چند صد تا چند هزار دلار در ماه هزینه دارد.

باز هم می توانید خبرهای فوری و مفیدی از کارگزار فارکس خود دریافت کنید. اما برای برخی از تریدرهای حرفه ای تر ، دو ثانیه اضافی می تواند تفاوت بین یک تجارت سودآور یا غیر سودآور باشد.

نتیجه اینکه، برای تجارت و معامله در فارکس به آموزش، ابزار و سرمایه نیاز دارید.

برخی از کارگزاران فارکس حداقل سپرده حساب تا 25 دلار را ارائه می دهند ، اما این بدان معنا نیست که باید فوراً وارد آن شوید!

این یک اشتباه بزرگ است ، که اغلب منجر به شکست می شود. ضرر بخشی از تجارت است و شما باید سرمایه کافی برای تحمل این باخت ها داشته باشید.

چه مقدار سرمایه معاملاتی نیاز دارید؟

مدیریت ریسک و الزامات معاملات فارکس

قبل از هر چیزی معامله‌گران فارکس نباید در هر معامله، بیش از ۱ درصد دارایی خود را ریسک کنند.

اگر حساب فارکس شما ۱،۰۰۰ دلار است، پس بیشترین ریسکی که می‌توانید در هر معامله داشته باشید، ۱۰ دلار است. اگر حساب شما ۱۰٬۰۰۰ دلاری است، پس نباید بیش از ۱۰۰ دلار ریسک کنید.

درصد ریسک، با اختلاف میان قیمت ورودی و مبلغ سفارش توقف ضرر، ضربدر اندازه‌ی موقعیت و ارزش پیپ (در سناریوی پایین به تفصیل توضیح داده شده است)، تعیین می‌شود.

حداقل سرمایه مورد نیاز برای شروع معامله در فارکس

برخلاف بازار سهام، هیچگونه حداقل قانونی برای شروع معاملات فارکس تعیین نشده است. بنابراین، می‌توانید با مبلغ بسیار کم‌تری نسبت به حداقل مبلغ ورودی بازار سهام آمریکا (۲۵،۰۰۰ دلار) معاملات فارکس را شروع کنید.

بازار فارکس با “پیپ”ها حرکت می‌کند. ارزش برابری جفت ارز EUR/USD را ۱٫۳۰۲۵ در نظر بگیرید. رقم چهارم بعد از اعشار نشان‌دهنده‌ی یک پیپ حرکت است. اگر EUR/USD به ۱٫۳۰۲۶ تبدیل شود، این جفت یک پیپ جابه‌جا شده و اگر به ۱٫۳۱۲۵ برود، ۱۰۰ پیپ و رو به بالا حرکت کرده است.

جفت ارزهای فارکس در واحدهای ۱،۰۰۰؛ ۱۰،۰۰۰ و ۱۰۰،۰۰۰ تایی که به آن‌ها لات میکرو، مینی و استاندارد گفته می‌شود، معامله می‌شوند.

هنگام شروع معاملات فارکس، به معامله‌گران تازه‌کار توصیه می‌شود که ابتدا یک حساب میکرو باز کنند. معامله‌ی میکرولات‌ها، به شما انعطاف بیشتری داده و بنابراین، ریسک هر معامله کم‌تر از ۱ درصد خواهد بود.

برای مثال:

یک معامله‌گر میکرولات، می‌تواند به ارزش ۶،۰۰۰ دلار، ۱۴،۰۰۰ دلار یا ۲۳۸،۰۰۰ دلار ارز معامله کرده ولی یک معامله‌گر مینی‌لات تنها می‌تواند در مضارب ۱۰ هزارتایی معامله کند؛ یعنی ۱۰،۰۰۰؛ ۲۰،۰۰۰؛ ۳۰،۰۰۰ دلار و … معامله‌گران استاندارد نیز تنها در موقعیت‌هایی با مضرب ۱۰۰٬۰۰۰، یعنی ۱۰۰٬۰۰۰؛ ۲۰۰٬۰۰۰؛ ۳۰۰٬۰۰۰ و … می‌توانند معامله کنند.

هنگامی که ارز دلار USD جفت دوم یا متقابل قرار می‌گیرد (مثلاً در EUR/USD یا AUD/USD) ارزش پیپ ثابت است. اگر شما یک میکرولات ۱،۰۰۰ تایی داشته باشید، هر پیپ ۰٫۱ دلار می‌ارزد. اگریک مینی لات ۱۰ هزارتایی داشته باشید، ارزش هر پیپ ۱ دلار است. اگر یک لات استاندارد ۱۰۰ هزارتایی داشته باشید، ارزش هر پیپ ۱۰ دلار است.

مقادیر پیپ براساس قیمت و جفت متغیر است. پس دانستن مقدار پیپ جفت ارزی که قصد معامله‌ی آن را دارید برای تعیین موقعیت و درصد ریسک شما در معاملات فارکس، الزامی است.

سناریوی حداقل سرمایه برای معامله در فارکس

فرض کنید یک حساب ۱۰۰ دلاری باز کرده‌اید (یعنی حداقل سپرده‌ اولیه‌ای که اغلب کارگزاران فارکس می‌پذیرند). بنابراین ریسک شما در هر معامله یک دلار (۱۰ درصد ۱۰۰ دلار) است.

اگر بخواهید جفت ارز EUR/USD را معامله کنید و بخواهید یک میکرولات بخرید یا بفروشید، سفارش توقف ضرر یا استاپ لاس شما باید در عرض ۱۰ پیپ از قیمت ورودی شما باشد. از آن‌جایی که هر پیپ ۰٫۱ دلار است، اگر سفارش توقف شما ۱۱ پیپ دورتر باشد، ریسک شما ۱۱*۰٫۱ دلار=۱٫۱ دلار است که از ریسک مجاز شما بیشتر است. بنابراین، افتتاح حساب با ۱۰۰ دلار، معاملات فارکس شما را به شدت محدود می‌کند و توصیه نمی‌شود.

همچنین، وقتی دارید دلارهای کمی برای هر معامله ریسک می‌کنید، با گذر زمان هم پول زیادی درنمی‌آورید.

سپرده‌ی ۱۰۰ دلاری و به امید کسب درآمد نشستن، برای شما پول نمی‌شود.

سرمایه بیشتر، سود بیشتر

تصور کنید که یک حساب ۵۰۰ دلاری دارید. با این حساب، میزان ریسک شما در هر معامله نباید بیش از ۵ دلار باشد که انعطاف‌پذیری بیشتری هم با خود به همراه دارد. شما می‌توانید سفارش توقف ضرر یا استاپ لاس خود را ۱۰ پیپ دورتر از مبلغ ورودی خود قرار دهید و ۵ میکرولات بردارید. زیرا ۱۰ پیپ*۰٫۱ دلار*۵ میکرولات= ۵ دلار ریسک.

یا اگر منطقی‌تر است که سفارش توقف ضرر خود را ۲۵ پیپ دورتر از مبلغ ورودی خود قرار دهید، پس با برداشتن تنها ۲ میکرولات، می‌توانید ریسک معامله را زیر ۱ درصد سرمایه‌ی خود نگه دارید.

می‌توانید ۲ میکرولات بردارید. زیرا ۲۵ پیپ*۰٫۱ دلار*۲میکرولات=۵ دلار و ۵ دلار بیشترین مبلغی است که می‌توانیم با داشتن حساب ۵۰۰ دلاری، در هر معامله از معاملات فارکس خود ریسک کنیم.

افتتاح حساب ۵۰۰ دلاری نسبت به حساب ۱۰۰ دلاری درآمد بیشتری به شما می‌دهد. ولی اغلب معامله‌گرانی که مرتباً معامله می‌کنند، از حساب ۵۰۰ دلاری بیشتر از ۵ تا ۱۵ دلار در روز درآمد کسب نمی‌کنند.

اگر با ۵۰۰۰ دلار شروع کنید، انعطاف بیشتری خواهید داشت. حتی می‌توانید با لات‌های مینی و استاندارد و همچنین میکرو معامله کنید.

حالا اگر EUR/USD را به ارزش ۱٫۳۰۲۵ بخرید و در ۱٫۳۰۱۷ سفارش توقف ضرر خود را ثبت کنید (یعنی ۸ پیپ ریسک کنید)، اندازه‌ی موقعیت شما چقدر می‌شود؟

حداکثر ریسکی که می‌توانیم برای برای هر معامله بپذیریم، ۵۰ دلار (۱ درصد ۵۰۰۰ دلار) است و می‌توانیم در مینی لات‌ها معامله کنیم زیرا ارزش هر پیپ ۱ دلار است و سفارش توقف ضرر ما روی ۸ است. ۵۰ دلار تقسیم بر (۸ پیپ*۱دلار)= ۵۰ دلار تقسیم بر ۸ دلار=۶٫۲۵ مینی لات یا ۶ مینی لات و ۲ میکرولات که برابر است با ۶۲۰۰۰ دلار.

اهمیت لورج اینجا مشخص میشود

با این میزان سرمایه و توانایی ریسک ۵۰ دلاری، پتانسیل درآمد بالا می‌رود. لذا معامله‌گران فارکس پتانسیل کسب روزی ۵۰ تا ۱۵۰ دلار را بسته به استراتژی فارکس خود دارند.

لورج یا اهرم به معامله‌گران معاملات فارکس کمک می‌کند بتوانند با سرمایه‌ی ۵۰۰۰ دلاری، در موقعیت ۶۲۰۰۰ دلاری حضور داشته باشند. تا وقتی که ریسک هر معامله کنترل شده باشد، لورج یک آوانتاژ و مزیت قابل توجه در بازار معاملات فارکس است.

حداقل سرمایه توصیه شده برای فارکس

اگر با ۵۰۰ دلار شروع به معامله کنید، انعطاف‌هایی خواهید داشت که ۱۰۰ دلار سرمایه اولیه به شما نمی‌دهد. اگر می‌خواهید در بازار معاملات فارکس معامله کنید، حداقل با ۵۰۰ دلار شروع کنید. با هر مبلغی که شروع می‌کنید، ریسک خود را در هر معامله به ۱ درصد محدود کنید. سناریویی که در بالا آموزش داده شد را برای تعیین اندازه‌ی موقعیت خود و براساس سفارش توقف ضرر و نوع لات (میکرو، مینی، استاندارد) در نظر بگیرید.

بیایید در اینجا صادق باشیم . اگر شما ثابت قدم هستید و روشهای مدیریت ریسک را به درستی انجام می دهید و معاملات میکرو لات انجام میدهید ، احتمالاً می توانید با سرمایه تجاری 5 تا 10 هزار دلار شروع کنید.

این دانش عمومی است که اکثر مشاغل به دلیل سرمایه کم ، شکست می خورند. به ویژه این در تجارت فارکس صادق است.

بنابراین اگر قادر به شروع سرمایه تجاری زیادی نیستید که توانایی از دست دادن آن را دارید ، صبور باشید. پس انداز کنید و تجارت صحیح را یاد بگیرید تا زمانی که از نظر مالی آماده شوید.

محاسبه‌گر آنلاین و راهنمای محاسبه لات سایز و لورج یا اهرم در فارکس

محاسبه‌گر آنلاین و راهنمای محاسبه لات سایز و لورج یا اهرم در فارکس

محاسبه لات سایز و حجم معاملاتی در فارکس از کلیدی‌ترین و مهم‌ترین مباحث معامله‌گری میباشد. بدون محاسبه صحیح لات سایز ریسک کال شدن (نابودی حساب) و یا ریسک کاهش چشمگیر سودها معامله‌گر را تهدید میکند. در مقاله پیشین به آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز در بازار کریپتو پرداختیم (حتما مطالعه کنید) و اکنون به آموزش نحوه محاسبه لات سایز صحیح میپردازیم.

پپ (Pip) چیست؟

واحد اندازی‌گیری تغییرات قیمت در فارکس پپ نام دارد. در جفت‌های دلاری (USD) مثل EURUSD اگر از قیمت ۱٫۰۰۰۰ به قیمت ۱٫۰۰۰۱ برود یعنی یک پپ رشد قیمت داشته‌ایم و جایگاه پپ در عدد اعشاری چهارم است. اما در جفت‌های ین (JPY) اگر از ۱۰۰٫۰۰ به ۱۰۰٫۰۱ برود یک پپ رشد قیمت داشته‌ایم و جایگاه پپ در عدد اعشاری دوم است.

ارزش پپی (Pip Value) – انواع لات سایز استاندارد، مینی، میکرو، نانو

نکته: در هر بروکر کاربر میتواند ارزی که با آن اقدام به واریز و برداشت میکند را تعیین کند. معمولا برای ایرانیان ارز پایه حساب معاملاتی روی دلار تنظیم شده است، مگر اینکه ساکن کشورهای خارجی باشید و قصد واریز و برداشت با سایر ارزها را داشته باشید. در ادامه روی صحبت ما با دوستانی است که با حساب دلاری کار میکنند. (اگر شما با حساب دلاری کار نمیکنید باید ارزش پپی را به ارز مورد نظر خود تبدیل کنید که در این مقاله به آن نمیپردازیم.)

نکته: لازم به ذکر نیست که بروکرهای مطرح جهان با ایرانیان کار نمیکنند. در بسیاری از مواقع حتی پشتیبانان فارسی زبان بروکرها درک درستی از مطالبی که در این مقاله گفته میشود ندارند. پس در تشخیص نوع لات سایز حساب دقت کنید و با حساب‌های زیرو و سنتی و … که هیچ ارتباطی به این مطالب ندارند گمراه نشوید.

هر پپ روی جفت‌ارزی‌های متفاوت ارزش متفاوتی دارد. برای مثال یک پپ تغییر قیمت روی جفت ارزی EURUSD و با حجم یک لات استاندارد برابر ۱۰ دلار میباشد اما یک پپ تغییر قیمت روی جفت ارزی EURGBP و با همان حجم یک لات استاندارد در لحظه فعلی برابر ۱۳٫۹ دلار میباشد. برای محاسبه لات سایز در قدم اول نیاز به درک و محاسبه ارزش پپی خواهیم داشت:

حالت ۱) روی جفت‌های ارزی که بخش دوم آنها USD میباشد (مثل EURUSD و AUDUSD)

    • هر لات در حساب استاندارد برابر ۱۰۰,۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۱۰ دلار میباشد. (لات استاندارد ارتباطی به حساب‌های استاندارد در برورکرها ندارد)
    • هر لات در حساب مینی برابر ۱۰,۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۱ دلار میباشد.
    • هر لات در حساب میکرو برابر ۱۰۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۰٫۱ دلار میباشد.
    • هر لات در حساب نانو برابر ۱۰۰ دلار است. ارزش پپی آن برابر ۰٫۰۱ دلار میباشد.

    حالت ۲) روی جفت‌های ارزی که بخش اول آنها USD میباشد (مثل USDCHF و USDCAD)

    (یک پپ اعشاری / نرخ جفت ارزی) x میزان دلاری یک لات

    مثال) USDCAD با نرخ ۱٫۲۵۰۰ و لات استاندارد:

    (۰٫۰۰۰۱ / ۱٫۲۵۰۰) x 100,000 = 8$

    مثال) USDJPY با نرخ ۱۱۰٫۰۰ و لات مینی:

    (۰٫۰۱ / ۱۱۰٫۰۰) x 10,000 = 0.9$

    حالت ۳) روی جفت‌های کراس و غیر دلاری (مثل EURGBP و AUDCAD)

    (یک پپ اعشاری x نرخ جفت ارزی مبدل دلاری) x میزان دلاری یک لات

    مثال) EURAUD با لات میکرو (نرخ AUDUSD برابر ۰٫۷۴ میباشد)

    (۰٫۰۰۰۱ x 0.74) x 1,000 = 0.074$

    مثال) CADJPY با نرخ ۸۸٫۰۰ و لات استاندارد. نرخ تبدیل USDJPY برابر ۱۰۹٫۰۰ میباشد اما نکته مهم این است که برعکس دو مثال قبلی، در جفت ارزی USDJPY دلار در بخش اول این جفت ارزی قرار دارد! در نتیجه ابتدا باید با تقسیم ۱ بر نرخ USDJPY این جفت ارزی را به JPYUSD تبدیل کنیم (جفت ارزی را معکوس کنیم).

    JPYUSD = 1 / USDJPY = 1 / 109.00 = 0.0091

    (۰٫۰۱ x 0.0091) x 100,000 = 9.1$

    مثال) GBPJPY با لات استاندارد (نرخ USDJPY برابر ۱۰۹٫۰۰ میباشد)

    JPYUSD = 1 / USDJPY = 1 / 109.00 = ۰٫۰۰۹۱

    (۰٫۰۱ x 0.0091) x 100,000 = 9.1$

    مثال) EURCHF با لات استاندارد (نرخ USDCHF برابر ۰٫۹ میباشد)

    CHFUSD = 1 / USDCHF = 1 / 0.9 = 1.1111

    (۰٫۰۰۰۱ x 1.1111) x 100,000 = 11.1$

    اهرم یا لورج (Leverage) چیست؟

    لورج یا اهرم به ما این امکان را میدهد که مقدار زیادی پول را با سرمایه کم یا بسیار اندک از خود بروکر یا سایر کاربران یا شرکای مالی بروکر قرض گرفته و با آن معامله کنیم. برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار موجودی ما (مارجین) باشد و بخواهیم یک معامله ۱۰۰,۰۰۰ دلاری باز کنیم، باید از اهرم حداقل ۱۰۰:۱ استفاده کنیم. با داشتن اهرم ۱۰۰ اکنون میتوانید یک ترید ۱ لاتی یا به عبارتی ۱۰۰,۰۰۰ دلاری باز کنید.

    لات سایز یا حجم معاملاتی (Position Size) چیست؟

    لات سایز یا حجم معاملاتی کلیدی‌ترین و مهم‌ترین فاکتور در مدیریت ریسک و انجام هر معامله‌ای است. همانطور که از نامش پیداست با تعیین لات سایز مشخص میشود که چقدر پول یا سهم را در حال معامله هستیم. ما با تغییر این فاکتور ریسک خود را کنترل میکنیم. اگر نیاز به کاهش ریسک داشته باشیم باید حجم معامله خود را کاهش دهیم و اگر نیاز به افزایش ریسک معامله خود داشته باشیم باید حجم معامله را افزایش دهیم. اما کاهش و افزایش لات سایز دل بخواه و بدون قائده نیست و در ادامه به نحوه صحیح انجام این کار میپردازیم.

    نکته مهم: فارغ از اینکه در چه بازاری فعالیت دارید عدم تنظیم صحیح حجم معاملاتی، منجر به ضررهای سنگین و حتی نابودی کامل حساب شما یا بلعکس باعث کاهش چشمگیر سوددهی و طی کردن مسیر یک ساله در ده سال خواهد شد (عده زیادی همیشه به اشتباه ۰٫۰۱ یا ۰٫۱ لات پوزیشن میگیرند).

    ارتباط لورج و لات سایز با یکدیگر چیست؟ سوال میلیون دلاری!

    بر خلاف باور عموم اهرم بیانگر حجم معامله و میزان ریسک شما نیست! ریسک شما توسط لات سایز مشخص میشود. اگر اهرم را یک ظرف آب فرض کنیم، لات سایز میزان آب درون ظرف است. طبیعتا اگر ظرف کوچک باشد حجم کمتری آب را میتوان در آن جا داد. اما ممکن است تانکر بزرگی بخریم و فقط یک لیتر آب درون آن بریزیم و تانکر بزرگ‌تر به معنای داشتن آب بیشتر نیست.

    برای مثال اگر موجودی حساب یا مارجین ما ۱۰۰۰ دلار باشد و لورج ۱۰۰ داشته باشیم، نهایتا میتوانیم ۱ لات (هر لات استاندارد ۱۰۰,۰۰۰ دلار است) معامله باز کنیم. درست است که سقف حجم معاملاتی ما ۱ لات است اما این لات سایز ماست که بیانگر حجم هر معامله و در نتیجه ریسک ماست. در نتیجه تفاوتی ندارد با لورج ۱۰۰ یک معامله ۱ لاتی باز کنیم یا با لورج ۲۰۰۰ یک معامله ۱ لاتی باز کنیم و در هر دو صورت سود و ضرر ما ذره‌ای تفاوت نخواهد داشت.

    پس با خیال راحت میتوانیم اهرم حساب معاملاتی خودمان را در زمان ساخت حساب درون بروکر در بالاترین میزان خود قرار دهیم. در اینصورت ظرف بزرگ تری خواهیم داشت.

    نحوه محاسبه لات سایز

    در مرحله اول باید میزان ریسک خود را محاسبه کنیم. میزان ریسک برابر درصدی از موجودی ماست که فارغ از اینکه فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس ما چقدر است، در صورت استاپ خوردن از دست خواهیم داد. برای مثال اگر ما مایل نباشیم بیشتر از ۲% موجودی حساب خود را در یک ترید از دست بدهیم، به صورت زیر قادر به محاسبه “میزان ریسک” خواهیم بود:

    میزان ریسک = موجودی (یا مارجین) x درصد ریسک

    Risk Amount = 1000 x 0.02 = 20$

    در مرحله دوم باید میزان دلاری فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس را محاسبه نماییم. برای مثال اگر فاصله استاپ ما ۶ پپ باشد و ارزش پپی فعلی USDCAD برابر ۸ دلار باشد خواهیم داشت:

    میزان دلاری فاصله نقطه ورود تا استاپ لاس = تعداد پپ x ارزش پپی (توضیح در ابتدای مقاله)

    Stop in dollars = 6 x 8 = 48$

    در مرحله سوم برای محاسبه لات سایز کافیست رقم بدست امده در مرحله اول (میزان ریسک) را تقسیم بر رقم بدست امده در مرحله دوم (فاصله دلاری استاپ) کنیم:

    Lot Size = 20 / 48 = 0.41 Lots

    لات سایز ما ۰٫۴۱ لات بدست آمد. طبق توضیحات قبلی ۰٫۴۱ لات استاندارد برابر ۴۱,۰۰۰ دلار میباشد و برای ترید آن نیاز به لورج حداقل ۴۱ داریم. در نتیجه هر لورجی بالاتر از ۴۱ به ما امکان انجام این معامله را میدهد و اگر لورج حساب را روی رقم بالایی مثل ۱۰۰۰ تنظیم کرده باشیم، برای انجام این معامله هیچ مشکلی نخواهیم داشت.

    نکته: دقت کنید به اشتباه اعداد بدست آمده در مرحله دوم را بر نتیجه مرحله اول تقسیم نکنید 🙂

    چند درصد ریسک کنیم؟

    تعیین درصد ریسک بهینه مطلبی کلیدی میباشد که خود نیاز به مقاله مجزایی دارد. با توجه به فاکتورهای ژورنال و برایند معمالاتی نظیر وین ریت و حداکثر ضررهای متوالی میتوانیم به چند روش درصد میزان ریسک برای هر معامله چقدر است؟ ریسک بهینه را بدست آوریم که به آن نمیپردازیم.

    پیشنهاد میکنم اگر در شروع کار هستید با ارقام پایینی مثل ۰٫۱% الی ۰٫۵% برای فروارد تست حداقل ۱۰۰ تریدی استفاده کنید. اگر بعد ۱۰۰ ترید برایند سوددهی داشتید با توجه به وین ریت خود میتوانید اقدام به ترید با ۱ الی ۳% ریسک نمایید. حتی استفاده از حد ریسک ۳% نیاز به تجربه و وین ریت بالایی دارد و استفاده از حد ریسک بالای ۳% نیز تحت هیچ عنوان توصیه نمیشود.

    محاسبه‌گر لات آنلاین سایز

    درک کامل نحوه انجام محاسبات برای همه الزامیست اما در حین معامله میتوانید از محاسبه‌گر زیر استفاده کنید.

    با این تکنیک فقط ۱۰ الی ۲۰% سرمایه را در بروکر قرار دهید!

    اگر موارد توضیح داده شده را به درستی درک کرده باشید حتی بدون خواندن ادامه توضیحات این تکنیک را کشف خواهید کرد! با وجود اهرم میتوانیم فقط بخش کوچکی از سرمایه خود را در بروکر قرار دهیم اما روی تمام سرمایه خود معامله کنیم!

    برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار سرمایه داشته باشیم، کافیست ۲۰۰ دلار را در بروکر قرار دهیم اما محاسبات لات سایز را برای ۱۰۰۰ دلار انجام دهیم. ما میتوانیم ۰٫۵ لات را بجای ۱۰۰۰ دلار سرمایه با ۲۰۰ دلار سرمایه در بروکر بگیریم پس دلیلی ندارد چنین نکنیم. در اینصورت به هر نحوی اگر توسط بروکر تحریم یا بلوکه شویم یا حتی اگر سرورهای بروکر آتش بگیرند ما نهایتا ۲۰% سرمایه خود را بجای ۱۰۰% آن از دست خواهیم داد. همچنین میزان سود و ضرر ما در معاملات نیز ذره‌ای تفاوت نخواهد کرد.

    سایر نکات مهم

    • بدون داشتن استاپ لاس در تمام معاملات، کل این مقاله برای شما بی فایده خواهد بود. پس با خیال راحت سرمایه خود را نابود کنید!
    • مدیریت ریسک در تعیین لات سایز خلاصه نمیشود اما قطعا بدون محاسبه صحیح لات سایز و استاپ گذاری نتیجه‌ای جز شکست انتظار شما را نمیکشد. با تنظیم صحیح لات سایز لیکویید کردن و نابودی حساب هنر خاصی میخواهد!
    • هرچه فاصله استاپ لاس شما کوچکتر باشد، لات سایز بزرگتری خواهید داشت و در صورت تارگت زدن سود بیشتری نصیب شما خواهد شد. اما از طرفی با کوچک کردن بی حساب و کتاب استاپ لاس نیز احتمال استاپ خوردن خود را افزایش خواهید داد.

    ابزار محاسبه‌گر متاتریدر

    حتما این فیلم را در یوتیوب مشاهده کنید:

    صحبت پایانی

    روش‌‌های مختلفی برای محاسبه لات سایز وجود دارد اما در صورت محاسبه صحیح نتیجه در تمامی آنها باید یکسان باشد. در این مقاله تلاش شد تا توضیحات ساده‌تر و کامل‌تری نسبت به تمام مقالات انگلیسی ارائه شود، زیرا بنده حتی به زبان انگلیسی مقاله روان و مناسبی در این زمینه پیدا نکردم (حداقل با سلیقه بنده هماهنگی نداشتند). در نهایت مسئولیت عدم درک صحیح مقاله و همچنین مسئولیت سود و ضررهای شما کاملا بر عهده خودتان میباشد. سوالات خودتان را در گروه منتوریفای مطرح کنید.

    نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ آموزش اصول سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال

    نسبت ریسک به ریوارد چیست

    آیا یادگیری مطالب موجود در این مقاله ارزش از دست دادن زمان من را دارد؟ اگر این سوال برایتان ایجاد شده، در حال برآورد نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward این مقاله هستید. این مفهوم یکی از اصول اساسی سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بوده که باید با آن آشنا باشیم.

    در واقع نسبت ریسک به ریوارد به شما می‌گوید که حاضرید در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را بدست آورید. نسبت Risk Reward یکی از مشخصه‌های اساسی در استراتژی معاملاتی معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتال است. آنها در هر معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان هستند. اگر در یک زمان میان خرید دو ارز دیجیتال مردد شوند، رمز ارزی را انتخاب خواهند کرد که ریسک کمتری برای سرمایه آنها داشته باشد. آیا به عنوان یک تریدر می‌خواهید روش کار آنها را بیاموزید؟ این مقاله آموزش را تا انتها مطالعه کنید.

    نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

    نسبت ریسک به ریوارد

    فرقی ندارد که یک تریدر نوسان‌گیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید، به هر صورت باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید. آشنایی با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو، درک بهتری از بازار را به ارمغان می‌آورد و منجر به تصمیمات منطقی‌تری خواهد شد. از طرفی باید بدانید که فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال مانند هر بازار مالی دیگر، دارای ریسک است. شما هیچ معامله‌ای را پیدا نمی‌کنید که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و یکی از اصول سرمایه‌گذاری موفق، بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward است. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای کسب سود مورد نظر در این معامله، خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را به جان بخرید؟ اگر به این موضوع فکر کنید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.

    چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟

    در ادبیات رایج میان معامله‌گران نسبت ریسک به ریوارد به نسبت R/R ( بخوانید آر به آر) معروف است. در واقع این نسبت به ما می‌گوید که در ازای از دست دادن ۱ دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید.

    محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود، بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار دارید بدست آورید. حدضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از صعود آن ناامید شده و از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حدضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایه‌گذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه می‌دهیم.

    فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ طبیعتا برای هر معامله‌ای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کرده‌اید. معامله‌گران حرفه‌ای پیش از ورود به هر معامله، این سه قیمت را تعیین کرده و تحت هیچ شرایطی آنها را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید، حد سود، بالاترین میزان سودی است که از ترید روی این دارایی دیجیتال انتظار دارید و زمانی که بازار در جهت مدنظر شما حرکت نکند و ترید شما وارد ضرر شود، حدضرر نقطه‌ای است که از آن بازار خارج خواهید شد. قیمت حدضرر را به قیمت حد سود تقسیم کنید؛ عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد می‌گویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.

    نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود

    فرض کنید تریدری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایه‌گذاری بلند مدت دارد. او بر اساس تحلیلش حد سود خود را از نقطه ورودش، ۱۵ درصد تعیین کرده است. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه؟ پس لازم است تا برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، او حد ضرر خود را ۵ درصد تعیین می‌کند. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص خواهد شد. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.

    حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟ ۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان می‌دهند. این نسبت نشان می‌دهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.

    برای کاهش این نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمی‌توان دلبخواهی انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برآمده از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.

    نسبت ریوارد به ریسک

    بسیاری از معامله‌گران از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده می‌کنند. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک می‌شود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت Risk / Reward است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست می‌آید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.

    مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟

    نسبت Risk / Reward

    مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را مطرح خواهیم کرد. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری می‌شود را در نظر بیاورید. طبیعتا بازدیدکنندگان این باغ‌وحش اجازه ورود به قفس حیوانات را ندارند و این کار تخلف به حساب می‌آید. کسی به شما می‌گوید اگر وارد قفس پرندگان شوید و با دستان خود به پرندگان غذا بدهید، ۱ بیت کوین به شما پاداش خواهد داد. ریسک این کار چیست؟ به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام این‌کار، حراست باغ‌وحش با شما مطابق قوانین برخورد خواهد کرد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن این است که شما مالک یک بیت کوین خواهید شد.

    حالا شرایط دیگری را در نظر بیاورید؛ فرد دیگری به شما پیشنهاد می‌دهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و با دست خود به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما پاداش خواهد داد. حالا ریسک این‌کار را بررسی کنید. علاوه بر برخورد حراست باغ‌وحش، خطر دیگری شما را تهدید می‌کند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما دو ریسک را متحمل می‌شوید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر از حالت قبل بدست خواهید آورد.

    کدام‌یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری است؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد حراست با شما وجود دارد، اما اگر بخواهید یکی از این دو کار را انجام دهید، کدام‌یک تصمیم عاقلانه‌ای است؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد حراست با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد حراست، از دست دادن جانتان است. تصمیم عاقلانه آن است که هرچند حالت دوم پاداش بالاتری دارد اما ریسک بالاتری را به همراه دارد؛ لذا حالت اول را انتخاب خواهید کرد با اینکه پاداش کمتری بدست می‌آورید. شما با این ارزیابی در حال بررسی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت هستید.

    در ترید و معامله‌گری نیز همواره باید ریسک و پاداش معاملات را باهم مقایسه کنید؛ تریدرهای حرفه‌ای همواره وارد معامله‌ای می‌شوند که نسبت ریسک به ریوارد منطقی‌تری دارد. برای موفقیت در سرمایه‌گذاری همواره باید نسبت Risk / Reward را بررسی کنید. این کار یکی از اصول مدیریت سرمایه در معامله‌گری است.

    سخن پایانی

    در این مقاله نسبت ریسک به ریوارد یا ریسک به پاداش را معرفی کردیم. نحوه محاسبه آن و شناسایی نسبت Risk / Reward در معاملات ارزهای دیجیتال را بررسی کردیم. تقریبا در تمامی استراتژی‌های معاملاتی باید این نسبت محاسبه شود. با یادداشت کردن تمامی معاملات خود بر روی کاغذ، در بلندمدت سرمایه‌گذاری منطقی‌تری را تجربه خواهید کرد و احتمال سودآوری در معاملات خود را به حدقابل توجهی افزایش خواهید داد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.