روش معامله‌گری با الگوی هارامی


الگوهای های شمعی (کندل استیک) در تحلیل تکنیکال

الگوهای کندل استیک (نمودارهای شمعی) بیش از ۱۰۰ سال است که از کشور ژاپن سرچشمه میگیرد، قبل از آنکه غربی ها نمودارهای میله ای و نقطه ای شکل را ایجاد کنند. در دهه ی ۱۷۰۰ یک مرد ژاپنی به نام Homma متوجه شد درحالی که بین قیمت عرضه و تقاضای برنج ارتباط وجود دارد، بازارها نیز به شدت تحت تاثیر هیجانات تجار قرار گرفتند.

کندل استیک ها، هیجانات را به صورت تصویری از اندازه قیمت که در رنگ های مختلف در حرکت است بیان می کند. معامله گران از الگوهای های شمعی برای تصمیم گیری در معادلات که بر مبنای الگوهای منظم در حال انجام است، استفاده می کنند به طوریکه به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت نیز کمک می کنند.

مطالب کلیدی :

  • الگوهای کندل استیک توسط معامله گران ،برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته، استفاده می شود.
  • الگوهای شمعی هنگام معامله بسیار سودمند هستند زیرا چهار نقطه ی قیمتی ( باز، بسته، بالا، پایین) را در طول مدت زمانی که معامله گر مشخص می کند، نشان میدهد.
  • بسیاری از الگوریتم های موجود در معاملات الگوریتمی مبتنی بر همان اطلاعات قیمت هستند که در نمودار کندل استیک نشان داده شده اند.
  • معامله کردن اغلب با هیجانات و احساسات دیکته می شود که می توانید آن را در نمودار های شمعی مورد مطالعه قرار دهید.

اجزاء موجود در الگوهای های شمعی

درست مانند نمودار میله ای، الگوهای کندل استیک روزانه قیمت های روز بازار را در حالت های باز، بسته، بالا و پایین نشان می دهند. الگوهای های شمعی یک قسمت گسترده دارد که به آن بدنه ی اصلی (real body) می گویند. این بدنه ی اصلی نشان دهنده ی دامنه ی قیمت بین باز و بسته ی معاملات آن روز است. هنگامی که بدنه ی اصلی پر یا سیاه می شود ، این بدان معنی است که قیمت بسته شده پایین تر از قیمت باز آن بوده است. اگر بدنه ی اصلی خالی باشد بدان معناست که قیمت بسته شده بالاتر از باز شده ی آن بوده است.

اجزاء موجود در الگوهای های شمعی

معامله گران می توانند این رنگ ها را در بستر معاملات خود تغییر دهند به عنوان مثال، یک کندل پایین به جای رنگ مشکی غالباً قرمز است و یک کندل بالا اغلب به جای رنگ سفید به رنگ سبز سایه انداخته می شوند.

مقایسه ای بین نمودار های شمعی و نمودارهای میله ای

درست در بالا و پایین بدنه ی اصلی سایه ها یا فتیله ها قرار دارند. سایه ها قیمت های بالا و پایین معاملات آن روز را نشان می دهند. اگر سایه ی بالایی روی شمع (کندل) پایین کوتاه باشد نشانگر آن است که قیمت های باز شده در آن روز نزدیک به اوج بوده است. یک سایه ی بالایی کوتاه در یک روز نشان می دهد که قیمت های بسته شده نزدیک به اوج است. رابطه ی بین روزهای باز،. بسته،. بالا و پایین، ظاهر الگوهای کندل استیک روزانه را مشخص می کند. بدنه ی اصلی می توانند بلند یا کوتاه، سیاه یا سفید باشند. سایه ها می توانند طولانی یا کوتاه باشند.

نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی همان اطلاعات را نشان می دهند ، فقط به روشی متفاوت. الگوهای کندل استیک به دلیل برنامه نویسی رنگ در میله های قیمت و همین طور بدنه ی اصلی ضخیم تر ،بصری تر هستند که بهتر است تفاوت بین قیمت باز و بسته شده را برجسته کنند.

مقایسه ای بین نمودار های شمعی و نمودارهای میله ای

نمودار بالا همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در مدت مشابه زمانی نشان می دهد. نمودار پایین از میله های رنگی استفاده می کند درحالی که نمودار بالا از کندل استیک های رنگی استفاده می کند. برخی معامله گران ترجیح می دهند ضخامت بدنه ی اصلی را ببینند در حالی که برخی دیگر نمای تمیز نمودارهای میله ای را ترجیح می دهند.

الگوهای های شمعی پایه

الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال به وسیله ی حرکات بالا و پایین در قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی اوقات تصادفی به نظر می رسند، و در زمان هایی دیگر ،آن ها الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران از آنها جهت تحلیل بنیادی یا اهداف معاملاتی استفاده می کنند. الگوهای های شمعی زیادی وجود دارد. در اینجا نمونه هایی را برای شروع کار شما معرفی می کنیم.

الگوها به دو قسمت صعودی و نزولی تقسیم می شوند. الگوهای صعودی نشان می دهد که احتمالاً قیمت رو به افزایش است، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده ی سقوط احتمالی قیمت است. هیچ الگویی تمام مدت کار نمی کند زیرا الگوهای کندل استیک تمایلات در حرکت قیمت را نشان می دهد و تضمینی نمی کند.

الگوهای های شمعی از نوع پوشاننده ی نزولی (Bearish Engulfing Pattern)

این نوع از الگوهای کندل استیک برای زمانی است که فروشندگان از خریداران پیشی می گیرند و یک الگوی پوشاننده ی نزولی در روند صعودی شکل می گیرد. این عمل توسط یک بدنه ی اصلی بلند قرمز که دربرگیرنده ی بدنه ی اصلی سبز کوچک است صورت گرفته است. این الگو نشان می دهد که فروشندگان به اوضاع کنترلی خود برگشته اند و اینکه قیمت می تواند به سمت کاهش ادامه دار باشد.

الگوهای های شمعی از نوع پوشاننده ی نزولی

الگوهای های شمعی از نوع پوشاننده ی صعودی (Bullish Engulfing Pattern)

الگوی پوشاننده در روش معامله‌گری با الگوی هارامی سمت صعودی بازار زمانی اتفاق می افتد که خریداران از فروشندگان پیشی بگیرند. و این توسط یک بدنه ی اصلی سبز بلند که دربرگیرنده ی بدنه ی اصلی قرمز کوچک است در نمودار منعکس می شود. و الگوهای کندل استیک در این حالت می توانند دارای قیمت بالاتر باشند.

مهد سرمایه | الگوهای کند استیک در تحلیل تکنیکال

الگوهای کندل استیک از نوع ستاره عصرگاهی نزولی (Bearish Evening Star)

ستاره ی عصرگاهی یک الگوی ممتاز است و توسط آخرین کندل در الگوی آغازین، و در زیر بدنه ی اصلی کوچک روز گذشته ،مشخص می شود. بدنه ی اصلی کوچک می تواند یکی از دو رنگ قرمز یا سبز باشد. آخرین کندل در بدنه ی اصلی کندل دو روز قبل، عمیقا بسته می شود. این نمونه از الگوهای های شمعی نشان دهنده ی یک جایگاه ویژه برای خریداران و فروشندگان در جهت دست گرفتن کنترل شرایط و مدیریت سرمایه است که سبب توسعه ی فروش بیشتر می شود.

الگوهای کندل استیک از نوع ستاره عصرگاهی نزولی

الگوها از نوع هارامی نزولی (Bearish harami)

هارامی نزولی یک بدنه ی اصلی کوچک (قرمز) که کاملا درون بدنه ی اصلی روز قبل است . این الگویی نیست که زیاد به آن عمل کنیم اما یکی از آن هایی است که لازم است به آن تماشا کنیم به طوریکه الگوی عدم اطمینان از طرف خریداران را نشان می دهد. اگر قیمت پس از آن به سمت بالا ادامه یابد ،ممکن است همه با روند صعودی مطابقت داشته باشند اما یک کندل پایین در زیر این الگو نشانگر یک اسلاید بیشتر است.

الگوها از نوع هارامی نزولی (Bearish harami)

الگوهای های شمعی از نوع هارامی صعودی (Bullish harami)

این نوع از الگوهای کندل استیک برعکس هارامی نزولی می باشد. روند نزولی در جریان است و یک بدنه ی اصلی کوچک (سبز) در داخل بدنه ی اصلی بزرگ روز قبل ایجاد می شود. و این به تکنسین می گوید که روند در حال توقف است و اگر یک روز دیگر دنبال شود می توان صعود بیش تری داشت.

الگوهای های شمعی از نوع هارامی صعودی

الگوها از نوع صلیب هارامی نزولی (bearish harami cross)

صلیب هارامی نزولی در یک روند رو به بالا اتفاق می افتد جایی که کندل بالایی توسط یک doji دنبال می شود. به طوری که در این حالت الگوهای های شمعی قیمت باز شده و بسته شده ی برابر دارد. doji در بدنه ی اصلی دوره ی قبل است. و همه ی پیامدها نیز همانند هارامی نزولی است.

الگوها از نوع صلیب هارامی نزولی

الگوها از نوع صلیب هارامی صعودی (Bullish harami cross)

صلیب هارامی صعودی در روند نزولی رخ می دهد جایی که یک کندل پایین توسط یک doji دنبال می شود. Doji در بدنه ی اصلی دوره ی قبل است و همه ی پیامدها نیز همانند هارامی صعودی می باشد.

دوره ی آموزشی جامع تحلیل تکنیکال فهمینو

در این دوره سعی شده با زبانی ساده و گویا تمامی مطالبی که یک سرمایه گذار و تحلیلگر نیاز دارد از پایه به طور اصولی آموزش داده شود.

رنج سنی استفاده کنندگان از این دوره تا به امروز از 18 سال تا 48 سال بوده است و مدرس با زبانی بسیار شیوا به شکلی مطلب را به مخاطب رسانده که رضایت تمامی نسل ها را جلب کرده است.

چند موضوع مهم این دوره شامل:

آشنایی کامل با بورس اوراق بهادار از صفر

تحلیل تکنیکال انواع نمودار ها

مبحث اعداد فیبوناچی

بررسی استراتژی انواع میانگین های متحرک (Moving Average) و نحوه صحیح استفاده از آن

انواع کانال ها و تفاوت نمودار های حسابی و لگاریتمی

و تحلیل امواج الیوت است.

برای شرکت در این دوره هیچ پیش نیازی لازم نیست و مباحث از صفر مطلق بررسی شده است.

دیگر مباحث دوره:

  • تحلیل روند چیست؟
  • تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال؟ مسئله این است.
  • تعریف تحلیل تکنیکال ارزهای رمزنگاری‌شده
  • انواع نمودارها
  • شمع‌های ژاپنی
  • رسم خط حمایت و مقاومت
  • الگوی چکش
  • معامله‌گری بر روی الگوی چکش
  • الگوی چکش وارونه
  • معامله‌گری بر روی الگوی چکش
  • الگوی مرد به‌دار آویخته
  • معامله‌گری بر روی مرد به‌دار آویخته
  • الگوی مرد به‌دار آویخته وارونه
  • معامله‌گری بر روی مرد به‌دار آویخته وارونه
  • الگوی مارابوزو
  • معامله‌گری بر روی الگوی مارابوزو
  • الگوی ابر سبز پوشاننده
  • معامله‌گری بر روی ابر سبز پوشاننده
  • الگوی ابر قرمز پوشاننده
  • معامله‌گری بر روی ابر سبز پوشاننده
  • الگوی ابر قرمز پوشاننده
  • معامله‌گری بر روی ابر قرمز پوشاننده
  • روند افزیشی با وقفه سه مرحله‌ای
  • معامله‌گری بر روی روند افزایشی با وقفه سه مرحله‌ای
  • روند کاهشی با وقفه سه مرحله‌ای
  • معامله‌گری بر روی روند کاهشی با وقفه سه مرحله‌ای
  • الگوی هارامی صعودی، نزولی و کراس
  • معامله‌گری بر روی الگوهای هارامی
  • الگوهای دوجی
  • ترتیب پلکانی صعودی
  • معامله‌گری بر روی ترتیب پلکانی صعودی
  • ترتیب روش معامله‌گری با الگوی هارامی پلکانی نزولی
  • معامله‌گری بر روی ترتیب پلکانی نزولی
  • الگوی سه سرباز سفید
  • معامله‌گری بر روی الگوی سه سرباز سفید
  • الگوی سه کلاغ سیاه
  • معامله‌گری بر روی الگوی سه کلاغ سیاه
  • الگوی سقف دوقلو
  • معامله‌گری بر روی الگوی سقف دوقلو
  • الگوی کف دوقلو
  • معامله‌گری بر روی کف دو قلو
  • الگوی ستاره دنباله‌دار
  • معامله‌گری بر روی ستاره دنبله‌دار
  • الگوی ستاره صبحگاهی
  • معامله‌گری بر روی ستاره صبحگاهی
  • الگوی ستاره شامگاهی
  • معامله‌گری بر روی ستاره شامگاهی
  • عمق مفهوم سطوح حمایت و مقاومت
  • شکست معتبر
  • شکست کاذب
  • خطوط فیبوناچی
  • فیبوناچی کلاستر
  • فیبوناچی زمانی
  • امواج الیوت
  • شمارش امواج الیوت به روش ماینر
  • محاسبه امواج الیوت با فیبوناچی
  • معامله‌گری بر روی شکست‌ها
  • ریزش متقارن و رشد متقارن
  • پول‌بک
  • ترید براساس خطوط مقاومت
  • بازارهای رنج و ترند
  • ترسیم خط روند نزولی و صعودی
  • کانال صعودی و نزولی
  • نوسان‌گیری برروی کانال‌ها
  • نسبت ریسک به پاداش
  • اندیکاتورها چه هستند؟
  • واقعیتی درباره تریدرهای موفق
  • اندیکاتور میانگین متحرک ساده
  • ترید با استفاده از مووینگ اورج‌ها
  • میانگین متحرک وزنی
  • میانگین متحرک نمایی
  • میانگین متحرک SMOOTH
  • تشخیص روند با استفاده از میانگین متحرک

برای شرکت در این دوره هیچ پیش نیازی لازم نیست و مباحث از صفر مطلق بررسی شده خواهد بود.

این دوره به دلیل نوع تدریس، شرایط سنی و میزان تحصیل هم اصلا ملاک نیست و برای همگان قابل فهم است.

علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.

در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در روش معامله‌گری با الگوی هارامی بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد می‌گردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آن‌ها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.

۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگو دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگو دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل روش معامله‌گری با الگوی هارامی دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در روش معامله‌گری با الگوی هارامی کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایه‌گذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح می‌دهید؟

درک نمودارهای شمعی اولیه

نمودار های شمعی با نمایش بصری مقدار حرکت قیمت با رنگ های مختلف احساسات معامله گران را نشان می دهند. معامله گران از کندل ها برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس الگوهای معمولی استفاده می کنند که به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت کمک می کند.

درک نمودارهای شمعی اولیه

نمودارهای شمعی (Candlestick charts) بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میله ای و نقطه و شکل را ابداع کند در ژاپن ایجاد شد. در دهه 1700، یک مرد ژاپنی به نام هوما (Homma)، کشف کرد که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج روش معامله‌گری با الگوی هارامی ارتباطی وجود دارد، و بازار به شدت تحت تأثیر احساسات معامله گران است.

نمودار های شمعی با نمایش بصری مقدار حرکت قیمت با رنگ های مختلف این احساسات را نشان می دهند. معامله گران از کندل ها برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس الگوهای معمولی استفاده می کنند که به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت کمک می کند.

نکات کلیدی

  • نمودارهای شمعی توسط معامله گران برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته استفاده می شود.
  • استفاده از نمودارهای شمعی هنگام معامله مفید است زیرا چهار نقطه قیمت (قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی) را در طول مدت زمانی که معامله‌گر تعیین می‌کند نشان می‌دهند.
  • بسیاری از الگوریتم ها بر اساس همان اطلاعات قیمتی تشکیل می شوند که در نمودارهای شمعی نشان داده شده است.
  • معامله اغلب بر اساس احساسات انجام می شود که می توان آن را در نمودارهای شمعی مشاهده کرد.

عوامل تشکیل دهنده نمودار شمعی

درست مانند نمودار میله ای، یک کندل روزانه قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی سهام بازار در روز را نشان می دهد. نمودار شمعی قسمت پهنی دارد که به آن «بدنه واقعی» می گویند.

این بدنه واقعی محدوده قیمتی قیمت اولیه و قیمت پایانی معاملات آن روز را نشان می دهد. وقتی بدنه واقعی پر یا سیاه می شود، به این معنی است که قیمت پایانی از قیمت اولیه کمتر بوده است. اگر بدنه واقعی خالی باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است.

معامله گران می توانند این رنگ ها را در پلتفرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، یک شمع پایینی اغلب سایه قرمز دارد و شمع های بالایی اغلب سایه سبز دارند.

مقایسه نمودار شمعی و نمودار میله ای

درست در بالا و پایین بدنه واقعی، «سایه ها» یا «فتیله ها» قرار دارند. سایه ها، سقف های قیمتی و کف های قیمتی معاملات آن روز را نشان می دهند. اگر سایه بالای شمع پایینی کوتاه باشد، نشان می دهد که قیمت اولیه نزدیک به سقف قیمتی آن روز بوده است.

سایه بالایی کوتاه در یک روند صعودی نشان می دهد که قیمت پایانی نزدیک به سقف قیمتی بوده است. رابطه بین قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی، ظاهر نمودار شمعی روزانه را تعیین می کند. بدنه واقعی می تواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. سایه ها نیز می توانند بلند یا کوتاه باشند.

نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی اطلاعات مشابهی را به روشی متفاوت نشان می دهند. نمودارهای شمعی بصری تر هستند، زیرا کد رنگی میله های قیمت و بدنه های واقعی ضخیم تر است، به همین دلیل بهتر می توانند تفاوت بین قیمت اولیه و قیمت پایانی را نشان دهند.

نمودار بالا همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در یک دوره زمانی مشابه نشان می دهد. در نمودار پایینی از میله های رنگی استفاده شده است، در حالی که در نمودار بالایی از شمع های رنگی استفاده شده است. برخی از معامله گران ترجیح می دهند ضخامت بدنه های واقعی را ببینند، در حالی که برخی دیگر ظاهر نمودارهای میله ای را ترجیح می دهند.

الگو های شمعی اولیه

الگوهای شمعی ( Candlestick Patterns)، با نوسانات قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این نوسانات قیمت گاهی تصادفی به نظر می رسند، اما در مواقع دیگر الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران از آنها برای تحلیل یا اهداف معاملاتی استفاده می کنند. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد. در ادامه نمونه ای از این الگو روش معامله‌گری با الگوی هارامی را مشاهده می کنید.

الگوها به دوسته صعودی و نزولی تقسیم می شوند. الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت هستند، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت هستند. هیچ الگویی همیشه دقیق نیست، زیرا الگوهای شمعی نشان دهنده تمایلات حرکت قیمت هستند، نه تضمین کننده آن.

الگوی پوشای نزولی ( Bearish Engulfing Pattern)

زمانی که تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی پوشای نزولی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو به صورت یک بدنه واقعی قرمز بلند، شکل می گیرد که یک بدنه واقعی سبز کوچک را در بر میگیرد. این الگو نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل را به دست گرفته اند و قیمت می تواند به افت خود ادامه دهد.

الگوی پوشای صعودی ( Bullish Engulfing Pattern)

زمانی که تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، یک الگوی پوشای در سمت صعودی بازار اتفاق می افتد و در نمودار به صورت یک بدنه واقعی سبز رنگ که یک بدنه واقعی قرمز کوچک را در بر می گیرد شکل می گیرد. از آنجایی که گاوها کنترل بازار را در دست دارند، قیمت می تواند افزایش یابد.

الگوی ستاره عصرگاهی نزولی

الگوی ستاره عصرگاهی (evening star) یک الگوی ممتاز است. این الگو با آخرین شمع الگو که در زیر بدنه واقعی کوچک روز قبل باز می شود شناسایی می شود. بدنه واقعی کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد. آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه واقعی شمع بسته می شود. این الگو نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل بازار توسط فروشندگان است. فروش می تواند افزایش پیدا کند.

الگوی هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی (bearish harami)، یک بدنه واقعی کوچک (قرمز رنگ) است که کاملاً درون بدن واقعی روز قبل قرار می گیرد. این الگو چندان کاربردی نیست که بتوان بر اساس آن عمل کرد و نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است. اگر قیمت پس از آن بالاتر رود، ممکن است همچنان روند صعودی باشد، اما اگر قیمت کاهش یابد نشان دهنده لغزش است.

الگوی هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی (bullish harami)، مخالف الگوی هارامی نزولی وارونه است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه واقعی کوچک (سبز) در داخل بدنه واقعی بزرگ (قرمز) روز قبل قرار دارد. این عمل نشان می دهد که روند در حال توقف است. اگر بازار یک روز دیگر نیز روند صعودی داشته باشد، ممکن است روند صعودی بیشتری در راه باشد.

الگوی هارامی کراس نزولی

الگوی هارامی کراس (bearish harami cross) نزولی در یک روند صعودی رخ می دهد، که در آن شمع بالایی توسط یک دوجی دنبال می‌شود (بازه زمانی که شمع تقریباً باز و بسته می‌شود). دوجی در بدنه روش معامله‌گری با الگوی هارامی واقعی بازه زمانی قبلی است. بقیه مفاهیم مانند همان الگوی هارامی نزولی است.

الگوی هارامی کراس صعودی

الگوی هارامی کراس صعودی (bullish harami cross) در یک روند نزولی رخ می دهد، که در آن یک شمع پایینی توسط یک دوجی دنبال می شود. دوجی در بدنه واقعی بازه زمانی قبلی است. بقیه مفاهیم مانند الگوی هارامی صعودی هستند.

چند الگوی سیاه و سفید دیگر را مشاهده کنید، که البته رنگ های رایجی برای نمودارهای شمعی هستند.

الگوی صعودی سه کندلی ( Bullish Rising Three)

این الگو با شمعی به نام «روز سفید بلند» شروع می شود. سپس در دومین، سومین و چهارمین بازه زمانی معاملاتی، بدنه‌های واقعی کوچک قیمت را پایین‌تر می‌آورند، اما همچنان در محدوده قیمتی روز سفید بلند (روز اول در الگو) باقی می‌مانند. پنجمین و آخرین روز الگو، یک شمع روز سفید بلند دیگر است.

اگرچه این الگو به ما نشان می دهد که قیمت برای سه روز متوالی در حال کاهش است، اما پایین ترین سطح جدیدی مشاهده نمی شود و معامله گران خود را برای حرکت صعودی بعدی آماده می کنند.
تغییر جزئی این الگو در هنگامی رخ می دهد که فاصله شمع روز دوم به دنبال شمع اول افزایش می یابد. بقیه موارد این الگو شبیه توضیحات قبلی است و تفاوت های جزئی دارد. هنگامی که این تغییر رخ می دهد، به آن «حفظ تشک صعودی» می گویند.

الگوی نزولی سه کندلی ( Bearish Falling Three)

این الگو با یک روز نزولی شروع می شود. به دنبال آن سه بدنه واقعی کوچک به سمت بالا شکل می گیرند، اما در محدوده اولین روز بزرگ نزولی باقی می مانند. این الگو زمانی تکمیل می شود که روز پنجم یک حرکت رو به پایین بزرگ دیگر انجام دهد. این نشان می دهد که فروشندگان دوباره کنترل بازار را بدست گرفتند و قیمت ممکن است کاهش یابد.

سخن آخر

همانطور که تاجران برنج ژاپنی قرن ها پیش کشف کردند که احساسات سرمایه گذاران در مورد معامله یک دارایی، تأثیر عمده ای بر روند قیمت آن دارایی دارد. کندل‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر دارایی‌ها را بسنجند و به آنها کمک می‌کند تا پیش‌بینی‌های بهتری در مورد روند آن سهام داشته باشند.

پرایس اکشن چیست؟ و نحوه استفاده از آن چگونه است؟

طوطیا: اگر از کاربران تازه‌ وارد دنیای ارزهای دیجیتال باشید، ممکن است درک تفاوت بین «سقوط قیمت» و «اصلاح قیمت» برایتان دشوار باشد. هر دو این عبارت‌ها، جزو اصطلاحات رایج و پراستفاده در دنیای ارزهای دیجیتال هستند. در این مطلب مفاهیم سقوط و اصلاح قیمت را توضیح می‌دهیم و تفاوت‌های آنها را بررسی می‌کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.

پرایس اکشن چیست؟ و نحوه استفاده از آن چگونه است؟

پرایس اکشن چیست؟

به بیان ساده پرایس اکشن یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را می‌دهد تا با استفاده از حرکات واقعی قیمت تصمیمات خود برای انجام معاملات را بگیرد؛ برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت می‌کنند (توجه داشته باشید که اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمی‌باشد).

اکثر اندیکاتورها از قیمت فعلی بازار عقب­تر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول خود نشان می‌دهند. با استفاده از برخی روش‌های معامله گری خاص اطلاعات گذشته می‌توانند به تریدر کمک کنند تا بتواند حرکات بعدی بازار که به احتمال زیاد به زودی رخ خواهند داد را تشخیص دهد، در حالی که با استفاده از اندیکاتورها باید صرفا حرکات بعدی بازار را حدس بزنیم.

پرایس اکشن

پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت تلاش می‌کند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر می‌رسد را به شیوه ای بهتر به معامله‌گر ارائه دهد. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر می‌روند; سوال اصلی آن‌ها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است; بلکه این است که چرا این اتفاق دارد می‌افتد! بنابراین می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند.

سویینگ‌­ها (نقطه عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low تست کردن حمایت­ها و مقاومت­ها و روندهای تثبیت؛ نمونه‌هایی از پرایس اکشن هستند.) نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن می‌­باشند.

الگوهای شمعی مانند هارامی، اینگولفینگ، شوتینگ استار و … همگی مواردی هستند که در تحلیلگری به سبک پرایس اکشن با آن موجه خواهید شد.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

همانطور که گفته شد، داده‌های خام قیمتی مبنای داده‌های پرایس اکشن است که می‌توان آن را در قالب‌های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده‌هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین به محبوبیت بالایی بین معامله‌گران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه‌هایی از پرایس اکشن‌های تفسیرشده‌ای هستند که معامله‌گر حین مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن‌ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می‌آورند.

برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می‌توان برای پیش‌بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می‌گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده‌اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده‌اند.

الگوی مثلث صعودی

چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟

پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی‌آید و منبعی از داده‌هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده‌اند. معامله‌گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می‌دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم‌فریم‌هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده‌اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می‌تواند بر روی درست بودن تحلیل‌هایشان تاثیر بگذارد.

معامله‌گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند.

خطوط حمایت و مقاومت

معامله‌گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده‌هایی باشند که قیمت در مواجهه با آن‌ها واکنش نشان داده است. به این محدوده‌ها حمایت و مقاومت گفته می‌شود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می‌شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می‌شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. این خطوط را باید در تایم‌فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم‌فریم خاص می‌تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط روند

شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین‌ کارهایی است که معامله‌گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می‌شود، یکی از نکات مهمی است که معامله‌گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کف‌ها و سقف‌ها به همدیگر ساخته می‌شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص می‌کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می‌کند، معامله‌گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.

خطوط روند

الگوهای کندل استیک

آرایش به خصوص کندل‌ها در کنار یکدیگر، معامله‌گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می‌کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی‌های آن‌ها معرفی شده است.

مشخصات یک شمع (کندل)

ماروبزو (Marubozu)

در این الگو سایه‌ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی‌شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه‌های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.

ماروبزو

دوجی (Doji)

زمانی شکل می‌گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه‌ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته‌اند. این الگو می‌تواند هم به صورت ادامه‌دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.

دوجی

هارامی (Harami)

یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می‌رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می‌شود.

هارامی

پوششی (Engulfing)

در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته‌اند که رنگ‌های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به روش معامله‌گری با الگوی هارامی صورت کامل در بر می‌گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع‌های قبلی را در بر می‌گیرد، قدرت الگو را نشان می‌دهد.

پوششی

نکاتی در خصوص الگوها و ستاپ های پرایس اکشن

1- تحلیلگر پرایس اکشن به مشاهده اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمع‌ها نگاه می­‌کند.

2- در این روش معمولا از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی نیز استفاده می­‌شود.

3- استفاده از پرایس اکشن برای سفته بازی الزاما به معنای نادیده گرفتن تمام روش­‌های تحلیل تکنیکال نیست. اما یک تحلیلگر پرایس اکشن می­‌تواند برای ساخت استراتژی خود صرفا بر روی درک رفتاری پرایس اکشن تمرکز کند.

4- به طور کلی، الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل می­‌گیرد و معامله­‌گر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل بگیرند و بدین ترتیب ستاپ شکل می‌گیرد که به سیگنال خرید و فروش منتج روش معامله‌گری با الگوی هارامی می­‌شود.

5- معامله گر پرایس اکشن از ستاپ برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌­کند. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورود دارد. معامله گران حرفه‌ای معیارهای خود را برای ورود و خروج دارند که این معیارها بر اساس تجربه چندین ساله شکل گرفته‌اند.

لازم به ذکر است که معمولا یک ستاپ ساده به تنهایی برای ورود به معامله کافی نمی­‌باشد، بلکه باید از ترکیب شمع‌ها، الگوها و ستاپ­‌ها استفاده کرد.

زمانی که معامله گر به این نتیجه رسید که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج می‌­مانند که به آن تریگر گفته می­‌شود.

در هنگام معامله ممکن است سیگنالی مشاهده شود اما آن‌ها تریگر نیستند چون باید شمع مورد نظر بسته شود تا سیگنال معتبر باشد.

بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود.

شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن

معامله‌گران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای برای هر چه ساده‌تر کردن آن، از لازمه‌های استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.

 پرایس اکشن

نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای 2019 نشان می‌دهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.

پرایس اکشن

در ابتدا با رسم محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کنیم. با همین کار ساده می‌توان در صورت شکسته شدن این محدوده‌ها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، می‌توان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.

برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان می‌دهد و لزوم مشخص شدن شمع‌ بعدی را بیش از پیش می‌سازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایین‌تر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آن‌ها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند ضروری است.

گام های معامله بوسیله پرایس اکشن

معامله‌گران باتجربه از اقدامات متفاوتی برای تشخیص الگوهای معاملاتی، سطوح ورود و خروج و تعیین حدِ ضرر بهره می‌گیرند. استفاده از تنها یک استراتژی برای یک یا چند سهم ممکن است باعث از دست دادن شماری از فرصت‌های معاملاتی شود. در اغلب موقعیت‌ها از دو گام زیر برای تحلیل، بهره گرفته می‌شود:

تشخیص وضعیت: در این گام، معامله‌گر به تشخیص وضعیت موجود می‌پردازد. برای مثال، ممکن است قیمت یک سهم در حال کاهش یا افزایش یافتن باشد یا سهام به کانال قیمت معینی ورود کند یا به سادگی، روند قیمتی، در حال شکستن خطوط مقاومت یا حمایت باشد.

تشخیص فرصت‌های معاملاتی در هر وضعیت: برای مثال، هنگامی که روند قیمت یک سهم صعودی است، امکان دارد حتی از این اندازه هم بیشتر افزایش یابد و نوسانات زیادی را تجربه کند، یا اینکه بازگشت کند و کاهش یابد. این بستگی به دیدگاه تحلیل‌گر دارد و حتی ممکن است تحلیل‌گران متفاوت، برداشت‌های مختلفی از وضعیتی یکسان داشته باشند.

مزایای استفاده از روش پرایس اکشن برای معامله

تریدرهای پرایس اکشن برای تحلیل بازار به نرم‌افزارهای اضافی نیاز ندارند. کندل‌ها، بار، نقطه یا هر نمودار دیگری، اطلاعات مورد نیاز این تریدرها را فراهم می‌کند.

روش پرایس اکشن در هر موقعیت و تمام بازارهای مالی مثل بازار فارکس، باینری آپشن ، روش معامله‌گری با الگوی هارامی بازار بورس، کالا، سهام، ارزهای دیجیتال و… کاربرد دارد.

با همه نرم‌افزارهای معاملاتی (متاتریدر، نینجا تریدر، ترید استیشن و…) می‌توان تحلیل پرایس اکشن را انجام داد.

روشی است که اطلاعات تاریخ گذشته در معاملات نقشی ندارند.

هر چند روشی همه جانبه است که معامله‎گران جهت ورود به معاملات الگوهای نموداری نوسانات قیمت، حجم معاملات و سایر اطلاعات بازار را با هم ترکیب می‌کنند. اما تداخل اطلاعات در آن وجود ندارد.

با همه ویژگی‌های مثبت این روش، کلید اصلی یادگیری پرایس اکشن صرف زمان و تمرین مداوم است.

سخن پایانی

در این مقاله به معرفی یکی روش‌های ساده،‌ جذاب و درعین حال پول‌ساز در معامله‌گری بازارهای مالی، یعنی پرایس اکشن پرداختیم. در این روش برخلاف سایر روش‌های تحلیل تکنیکال، از اندیکاتورها و ابزارهای مختلف استفاده نمی‌شود و با یک چارت خلوت سروکار داریم. تمرکز اصلی این روش روی قیمت، محدوده‌های مهم قیمت و خطوط روند است.

درست است که اخبار و عوامل فاندامنتال تأثیر زیادی روی قیمت یک دارایی دارند، اما از آنجایی که برایند تمام متغیر‌ها در نهایت روی قیمت ظاهر می‌شود، پرایش اکسن با آنالیز عمیق قیمت، مخصوصاُ در زمان‌هایی که به محدوده‌های مهم نزدیک می‌شود، معامله‌گر را قادر می‌سازد در بهترین زمان وارد معامله شود و تا سطح قیمت بعدی آن را همراهی کند و سود شیرین خود را از بازار به دست بیاورد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.