حکم خرید و فروش سهام چیست؟
باشگاه خبرنگاران جوان : آیت الله شبیری زنجانی از مراجع تقلید نظرات خود را در رابطه با معاملات سهام اعلام کرد.
آیتالله شبیری زنجانی مرجع تقلید شیعیان به سوالی در رابطه با حکم معاملات سهام پاسخ داده است که در ادامه می خوانید.
خرید و فروش سهام ، اگر در قالب قراردادهای واقعی (نه صوری) و مطابق احکام شرع باشد جایز است و سود این معاملات حلال است و در فرض شک در حلال بودن و حرام بودن سهم بنابر حلیت سهام گذاشته میشود.
اگر بداند بخشی از مبیع (سهام) حرام است، خرید سهم مشتمل بر حرام صحیح نیست.
چنانچه بفهمد سهام حرامی در اختیار دارد باید با اذن مجتهد جامع الشرایط، یک پنجم بخش مشتمل بر حرام را به فقیر صدقه بدهد و اگر اطمینان دارد که دوباره سهام، مخلوط به حرام میشود و پرداخت یک پنجم آن به این صورت مشقت دارد، اجازه داده میشود که یک پنجم مال حلال مخلوط به حرام را هنگام فروش به فقیر پرداخت کند.
آیتالله شبیری زنجانی مرجع تقلید شیعیان به سوالی در رابطه با حکم معاملات سهام پاسخ داده است که در ادامه می خوانید.
خرید و فروش سهام ، اگر در قالب قراردادهای واقعی (نه صوری) و مطابق احکام شرع باشد جایز است و سود این معاملات حلال است و در فرض شک در حلال بودن و حرام بودن سهم بنابر حلیت سهام گذاشته میشود.
اگر بداند بخشی از مبیع (سهام) حرام است، خرید سهم مشتمل بر حرام صحیح نیست.
چنانچه بفهمد سهام حرامی در اختیار دارد باید با اذن مجتهد جامع الشرایط، یک پنجم بخش مشتمل بر حرام را به فقیر صدقه بدهد و اگر اطمینان دارد که دوباره سهام، مخلوط به حرام میشود و پرداخت یک پنجم آن به این صورت مشقت دارد، اجازه داده میشود که یک پنجم مال حلال مخلوط به حرام را هنگام فروش به فقیر پرداخت کند.
سایت رسمی دفتر حضرت آيت الله العظمى وحيد خراسانى
مسأله ۲۰۸۳ ـ بعضى از معاملات باطل است و حرام نيست ، و بعضى حرام است و باطل نيست ، و بعضى باطل و حرام است ، و عمده اينها از اين قرار است:
(اوّل) بعضى از اعيان نجسه ، مانند مشروبات مسكر و خوك كه خريد و فروش اين دو باطل و حرام است ، و همچنين مردار نجس و سگ غير شكارى كه خريد و فروش اين دو باطل و بنابر احتياط حرام است.
و در غير اينها در صورتى كه منفعت عقلايى حلالى داشته باشد ـ مثلا غائط را كود كنند يا خون را به مريض تزريق نمايند ـ خريد و فروش آن صحيح و حلال است ، ولى احتياط مستحبّ ترك آن است.
(دوم) خريد و فروش مال غصبى ، كه بدون اجازه مالكش باطل است ، ولى تكليفاً حرام نيست ، بلكه تصرّفات خارجيه در مال غصبى حرام است.
(سوم) خريد و فروش چيزى كه نزد مردم ماليّت ندارد و خريد و فروش آن نزد آنان سفيهانه است ـ مانند حيواناتى كه پيش مردم ارزش ندارد ـ باطل است و حرام نيست.
(چهارم) معامله چيزى كه منافع معمولى آن فقط كار حرام باشد ـ مانند اسباب قمار ـ كه باطل و حرام است.
(پنجم) معامله اى كه در آن ربا باشد باطل و حرام است.
(ششم) فروش جنسى كه با چيز ديگر مخلوط است در صورتى كه آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد ، مثل فروختن روغنى كه آن را با پيه مخلوط كرده است ، يا بها قرار دادن چيزى كه در آن غش شده است ، و چنين معامله اى حرام و در بعضى از صور ـ كه خواهد آمد ـ باطل است.
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده اى دارد به اين مضمون: از مسلمانان نيست كسى كه با مسلمانان غش كند.
و از آن حضرت روايت شده كه: هر كه با برادر مسلمان خود غش كند خداوند بركت روزى او را مى برد و معيشت او را بر او فاسد مى كند و او را به خودش واگذار مى كند.
فروختن چيز پاكى كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است
مسأله ۲۰۸۴ ـ فروختن چيز پاكى كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن است ، اشكال ندارد ، ولى اگر مشترى آن چيز را براى صرف در مثل خوردن و آشاميدن بخواهد يا براى عملى كه طهارت ظاهرى براى صحّت آن كافى نيست ـ مثل آن كه آب را براى وضو گرفتن و غسل كردن بخواهدـ نجاست آن را بايد به او بگويد ، و همچنين بنابر احتياط واجب اگر لباس است و مشترى مى خواهد با لباس پاك واقعى نماز بخواند ، هر چند كه در نماز طهارت ظاهرى بدن و لباس براى جاهل كفايت مى كند.
خريد و فروش چيز پاكى كه نجس شده و آب كشيدن آن ممكن نيست
مسأله ۲۰۸۵ ـ اگر چيز پاكى كه آب كشيدن آن ممكن نيست نجس شود ، در صورتى كه منفعت عقلايى حلالى داشته باشد ، خريد و فروش آن مانعى ندارد ، ولى اگر مشترى آن را براى مثل خوردن و آشاميدن بخواهد يا نجاست آن موجب شود كه عمل مشروط به طهارت او باطل شود ، مثلا بخواهد نفت نجس را بسوزاند ، ولى سبب نجاست خوراك او شود يا بدن او نجس شود كه در نتيجه وضو يا غسلش باطل گردد ، واجب است فروشنده نجاست آن را به مشترى بگويد ، و همچنين ـ بنابر احتياط واجب ـ در جايى كه اگر چه نجاست بدن موجب بطلان وضو و غسل نشود ، ولى مشترى بخواهد با لباس و بدن پاك واقعى نماز بخواند.
خريد و فروش دواهاى نجس خوردنى
مسأله ۲۰۸۶ ـ خريد و فروش دواهاى نجس خوردنى ، در صورتى كه منفعت عقلايى حلالى غير از خوردن نداشته باشند ، باطل است ، و در صورتى كه داشته باشند صحيح است ، ولى بايد نجاستش را به مشترى بگويند ، و اگر خوردنى نباشد خريد و فروشش جايز است ، ولى بايد به طورى كه در مسأله قبل گذشت به مشترى اعلام شود.
خريد و فروش روغن هايى كه از ممالك غير اسلامى مى آورند
مسأله ۲۰۸۷ ـ خريد و فروش روغنهايى كه از ممالك غير اسلامى مى آورند ، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد ، اشكال ندارد ، و همچنين اگر معلوم باشد و منفعت عقلايى حلالى داشته باشد ، ولى در اين صورت فروشنده بايد به خريدار بر طبق آنچه كه در مسأله «۲۰۸۵» گذشت اعلام نمايد.
و روغنى را كه از حيوان بعد از جان دادن آن مى گيرند ، هر چند احتمال آن برود كه به دستور شرع كشته شده ، چنانچه از دست كافر بگيرند ـ در صورتى كه احراز نشود كه آن كافر از دست مسلمان يا از بازار مسلمين گرفته استـ يا از ممالك غير اسلامى بياورند ، خوردنش حرام و خريد و فروش آن باطل و محكوم به نجاست است.
خريد و فروش پوست روباه و مانند آن
مسأله ۲۰۸۸ ـ اگر روباه و مانند آن را به غير دستورى كه در شرع معيّن شده كشته باشند ، يا خودش مرده باشد ، خريد و فروش پوست آن باطل ، و بنابر احتياط حرام است.
چرمى كه از ممالك غير اسلامى يا از دست كافر گرفته مى شود
مسأله ۲۰۸۹ ـ چرمى كه از ممالك غير اسلامى مى آورند ، يا از دست كافر گرفته مى شود ـ در صورتى كه احراز نشود كه آن كافر از دست مسلمان يا از بازار مسلمين گرفته است ـ هر چند احتمال برود از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده ، خريد و فروش آن باطل و نماز در آن جايز نيست.
خرید چرم یا روغن از دست مسلمانى كه آن را از دست كافر گرفته
مسأله ۲۰۹۰ ـ روغنى كه از حيوان بعد از جان دادنش گرفته شده ، يا چرمى كه از دست مسلمان گرفته شود و انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و تحقيق نكرده كه از حيوانى است كه به دستور شرع كشته شده يا نه ، خريد و فروشش باطل ، و نماز در آن چرم و خوردن آن روغن جايز نيست.
معامله مشروبات مسكر
مسأله ۲۰۹۱ ـ معامله مشروبات مسكر حرام و باطل است.
فروختن مال غصبى با عدم اجازه مالك
مسأله ۲۰۹۲ ـ فروختن مال غصبى با عدم اجازه مالك باطل است ، و فروشنده بايد پولى را كه از خريدار گرفته به او برگرداند.
قصد خريدار به اين كه عوض جنسى را كه مى خرد ندهد
مسأله ۲۰۹۳ ـ اگر خريدار قاصد معامله است ولى قصدش اين باشد كه عوض جنسى را كه مى خرد ندهد ، معامله صحيح است و واجب است عوض را به فروشنده بدهد.
خريدار جنسى را به ذمه بخرد و مافى الذمه را از مال حرام ادا كند
مسأله ۲۰۹۴ ـ اگر خريدار جنسى را به ذمّه بخرد و ما فى الذمّه را از مال حرام ادا كند ، معامله صحيح است ، ولى تا آنچه را كه بدهكار است از مال حلال ندهد ، ذمّه اش برئ نمى شود.
خريد و فروش آلات لهو و سازهاى بچه ها و آلات مشتركه
مسأله ۲۰۹۵ ـ خريد و فروش آلات لهو مثل تار و ساز حرام است ، و اين حكم در سازهاى كوچك كه بازيچه بچّه ها است ، مبنى بر روش معامله گری حلال و حرام احتياط است ، و امّا آلات مشتركه مثل راديو و ضبط صوت در صورتى كه براى استعمال در حرام نباشد ، خريد و فروش آن مانعى ندارد.
چيزى را به این قصد بفروشد كه آن را در حرام مصرف كنند
مسأله ۲۰۹۶ ـ اگر چيزى را كه مى شود استفاده حلال از آن ببرند ، به كسى كه در حرام مصرف مى كند به قصد اين بفروشد كه آن را در حرام مصرف كند ، مثلا انگور را به اين قصد بفروشد كه از آن شراب تهيّه نمايند ، معامله آن حرام و باطل است ، ولى اگر به اين قصد نفروشد و فقط بداند كه مشترى از انگور شراب تهيّه خواهد كرد ، معامله اشكال ندارد.
ساختن مجسمه جاندار و نقاشى آن و خريد و فروش و نگهدارى آن
مسأله ۲۰۹۷ ـ ساختن مجسّمه جاندار حرام است ، و همچنين نقاشى آن بنابر احتياط ، و خريد و فروش و نگهدارى آن جايز است ، اگر چه احوط ترك است.
معامله و تصرف چيزى كه از قمار يا دزدى يا معامله باطل تهيه شده
مسأله ۲۰۹۸ ـ چيزى كه از قمار يا دزدى يا از معامله باطل تهيّه شده ، معامله بر آن فضولى است، و صحّت و نفوذ آن محتاج به اجازه مالك يا ولىّ اوست، و تصرّف در آن حرام است ، و در دست هر كس كه باشد بايد به مالك يا ولىّ او برگرداند.
روغنى كه با پيه مخلوط است به معامله شخص یا در ذمه
مسأله ۲۰۹۹ ـ اگر روغنى را كه با پيه مخلوط است بفروشد ، چنانچه مورد معامله عين شخصى باشد، مثلا بگويد اين يك من روغن را مى فروشم، دو صورت دارد:
(اوّل) آن كه مقدار پيه مخلوط به اندازه اى است كه عرفاً مى گويند اين يك من روغن است ولى غش دارد ، در اين صورت معامله صحيح است و خريدار حقّ فسخ دارد.
(دوم) آن كه مقدار پيه مخلوط به اندازه اى است كه عرفاً نمى گويند اين يك من روغن است ، بلكه مى گويند روغن و پيه است ، در اين صورت معامله به مقدار پيهى كه در آن است باطل است ، و پولى كه فروشنده براى پيه آن گرفته مال مشترى و پيه مال فروشنده است ، و مشترى مى تواند معامله روغن خالصى را هم كه در آن است فسخ كند.
و اگر مورد معامله عين شخصى نباشد ، بلكه يك من روغن در ذمّه بفروشد و بعد روغنى كه پيه دارد بدهد ، مشترى مى تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص را مطالبه نمايد.
ربا در معاملاتى كه با وزن يا پيمانه مىفروشند
مسأله ۲۱۰۰ ـ اگر مقدارى از جنسى را كه با وزن يا پيمانه مى فروشند ، به زيادتر از همان جنس بفروشد ـ مثلا يك من گندم را به يك من و نيم گندم بفروشدـ ربا و حرام و معامله باطل است ، و همچنين اگر يكى از آن دو سالم و ديگرى معيوب ، يا يكى خوب و ديگرى بد باشد ، يا با يكديگر تفاوت قيمت داشته باشند ، چنانچه مورد خريد و فروش تفاوت در مقدار داشته باشد ، باز هم ربا و حرام و معامله باطل است ، پس اگر مس درست را بدهد و بيشتر از آن مس شكسته بگيرد ، يا برنج صدرى را بدهد و بيشتر از آن برنج گرده بگيرد ، يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد ، ربا و حرام مى باشد و معامله هم باطل است.
شرط اضافه از غير از جنسى كه مىفروشد در معاملات ربوی
مسأله ۲۱۰۱ ـ اگر چيزى را كه اضافه مى گيرد غير از جنسى باشد كه مى فروشد ، مثلا يك من گندم به يك من گندم و يك قران پول بفروشد ، باز هم ربا و حرام و معامله باطل است ، بلكه اگر چيزى زيادتر نگيرد ولى شرط كند كه خريدار عملى براى او انجام دهد ، باز هم ربا و حرام و معامله باطل است.
در صورتی که بخواهند در معامله ربا نشود
مسأله ۲۱۰۲ ـ اگر در اجناسى كه با وزن يا پيمانه مى فروشند ، بخواهند در معامله ربا نشود ، بايد ملاحظه كنند كه در يكى از دو طرف معامله زياده يا آنچه در حكم زياده است ـ چنانچه در مسأله قبل گذشت ـ محقّق نشود ، مثلا يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم نقد بفروشد ، كه نيم من گندم زيادى در مقابل دستمال باشد ، و همچنين است اگر در هر دو طرف چيزى زياد كنند ، مثلا يك من گندم و يك دستمال را به يك من و نيم گندم و يك دستمال ـ با ملاحظه آنچه كه گذشت ـ بفروشد.
چيزى كه به متر و ذرع يا به شماره معامله مى كنند
مسأله ۲۱۰۳ ـ اگر چيزى را كه مثل پارچه با متر و ذرع مى فروشند ، يا چيزى را كه مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله مى كنند ، بفروشد و زيادتر بگيرد ، در صورتى كه معامله بين دو عين شخصى باشد اشكال ندارد ، و همچنين است اگر به مافى الذمّه بفروشد و بين آنها امتياز باشد ، مثل اينكه ده عدد تخم مرغ بزرگ را به يازده عدد متوسط در ذمّه بفروشد ، ولى اگر بين آنها هيچ امتياز نباشد صحّت معامله محلّ اشكال است ، و همچنين فروختن اسكناس ـ هر چند معدود است ـ به زيادتر در صورتى كه هر دو از يك جنس باشند ، چه هر دو عين شخصى يا شخصى به ما فى الذمّه باشد ، محلّ اشكال است.
جنسى كه در بعضى شهرها با وزن و در بعضى با شماره می فروشند
مسأله ۲۱۰۴ ـ جنسى را كه در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه مى فروشند ، و در بعضى از شهرها با شماره معامله مى كنند ، در صورتى كه غلبه اى در بين نباشد ، حكم آن در هر شهرى بر طبق معمول آن شهر است ، و همچنين در صورتى كه آن را در روش معامله گری حلال و حرام غالب شهرها با وزن يا پيمانه بفروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله كنند ، هر چند در اين صورت احتياط آن است كه آن جنس را به زيادتر از آن نفروشند.
زیاده در چيزى كه از يك جنس نباشد
مسأله ۲۱۰۵ ـ اگر چيزى را كه مى فروشد و عوضى را كه مى گيرد از يك جنس نباشد ، زياده گرفتن اشكال ندارد ، پس اگر يك من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد ، معامله صحيح است.
زیاده در جنسى كه از يك چيز عمل آمده باشد
مسأله ۲۱۰۶ ـ اگر جنسى را كه مى فروشد و عوضى را كه مى گيرد از يك چيز عمل آمده باشد ، بايد در معامله زيادى نگيرد ، پس اگر يك من روغن گاو بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير گاو بگيرد ، ربا و حرام و معامله باطل است ، و همچنين است اگر ميوه رسيده را با ميوه نارس از همان جنس معامله كند.
یک جنس حساب شدن جو و گندم در ربا
مسأله ۲۱۰۷ ـ جو و گندم در ربا يك جنس حساب مى شود ، پس اگر ـ مثلا ـ يك من گندم بدهد و يك من و پنج سير جو بگيرد ، ربا و حرام و معامله باطل است ، و نيز اگر ده من جو بخرد كه سر خرمن ده من گندم بدهد ، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدّتى گندم را مى دهد ، مثل آن است كه زيادى گرفته و حرام و معامله باطل است.
مواردى كه ربا گرفتن جايز است
مسأله ۲۱۰۸ ـ مسلمان از كافر حربى مى تواند ربا بگيرد ، و كافرى كه در پناه اسلام است معامله ربا با او جايز نيست ، ولى بعد از معامله اگر ربا گرفتن در شريعتش جايز باشد ، مى تواند بگيرد ، و پدر و فرزند و شوهر و زن دايمى مى توانند از يكديگر ربا بگيرند.
میزان سود حلال در تجارت
آنچه در معاملات به عنوان سود حلال است بر مبنای انصاف است چون مشتری های شما از دو حال خارج نیستند، یا در ایمان با شما شریک هستند یعنی هم کیش شما می باشند یا در انسانیت با شما شریک هستند، پس در هر دو حالت ظلم کردن سزاوار نیست یعنی قیمتی که می دهید و سودی که می خواهید ببرید باید بر مبنای انصاف باشد.
انصاف در معاملات
انصاف از کلمه نصف می آید و به این معناست که اگر طرف مقابل منصف باشد (یعنی او هم خودش دارای این صفت باشد) و از قیمت خرید و فروش شما مطلع شود، آن مقدار که سود کردید را برای شما حلال بداند. که قرآن در مورد تجارت به این موضوع اشاره می کند که باید رضایت داشته باشند اما منظور از رضایت برای کسی است که خودش منصف باشد.
انصاف در قیمت گذاری چگونه است
ممکن است به کسی بگویید که من خودم این کالا را ۱۰۰۰ تومان خریدم چه قیمتی به شما بدهم که شما راضی باشید و او بگوید ۱۰۰۱ تومان، منظور ما این نیست، اما اگر کسی منصف باشد ممکن است بگوید شما ۱۰۰۰ تومان خریدید و اگر آن را ۱۵۰۰ به من بدهید راضی هستم. پس منظور از انصاف برای شخصی است که خود طرف مقابل هم منصف باشد، اگر شما منصف هستید می توانید یک بار خودتان را جای خریدار بگذارید. یعنی بگویید این جنس را ۱۰۰۰ تومان خریدم، من اگر خریدار بودم برای خودم (برای شخصی که اینجا تاجر بود) منصفانه مثلاً در ۱۰۰۰ تومان ۳۰۰ تومان را به عنوان سود می پسندیدم، پس این انصاف می شود، می گویند آنچه برای خود می پسندید برای دیگران هم بپسندید. حالا اگر کسی هم کیش و هم آیین شما باشد، سزاوار است که از او سود کمتری بگیرید، اما برای بقیه این گونه نباشد و آن حد اعلایی که بشود را سود بگیرید، یعنی مثلاً شما می گویید من کالای ۱۰۰۰ تومانی را به یک فرد غریبه اگر ۱۵۰۰ بدهم انصاف است و اگر ۱۴۰۰ هم بدهم باز انصاف است، پس من بالاترین قیمتی که انصاف است تا بیشترین سود را ببرم، می فروشم. بعضی ها این را اینگونه تعبیر می کنند که هر چقدر از تو خریدند (هر چقدر تیغتان برید)، بفروشید، نه این معنا را ندارد چون گاهی ممکن است شخصی از روی اجبار بخواهد جنسی را از شما خریداری کند.
معاملات حرام از دیدگاه خداوند
یکی از جرم هایی که مردم خیلی راحت انجام می دهند و خداوند ذات این معاملات را حرام اعلام کرده است این دسته از معاملات است که مثلا شخصی بدهی دارد و به خاطر این بدهی، خانه خودش را ۵۰۰ میلیون تومان قیمت گذاری کرده است در حالی که قیمت واقعی خانه در همان موقع ۶۰۰ میلیون تومان است،اگر شما آن را ۵۰۰ میلیون تومان از او بخرید معامله حرام است. حتی با اینکه آن شخص خودش راضی است ولی باز هم آن معامله حرام است، چون رضایتش از قلب نیست بلکه از روی اجباری است که بر او واقع شده است، یعنی اگر بخواهید این معامله حلال باشد باید ۶۰۰ میلیون تومان بدهید. در حالی که امروزه اکثر مردم منتظر چنین معاملاتی هستند و اصلا کارشان این است، مثلا دادگاه حکم داده و خانه ای را از کسی گرفته است و مجبور هستند که کارشناس ببرند و خانه را قیمت گذاری کنند که اکثرا هم به یک عدد پایین تری قیمت می دهند این افراد در صف چنین مزایده هایی که دادگاه ها می گذارند می روند و با پایین ترین قیمت آن ها را خریداری می کنند. پس هم در فروختن و هم در خریدن باید همان قدری که انصاف است، معامله انجام شود اگر غیر از این باشد معامله حرام است. اگر برای مومن و هم کیش خودتان بود آنجا می توانید یک مقداری قیمت را پایین تر بیاورید.
آیات قرآن درباره کافران و مومنان
کافران گمان نکنند که اگر دنیایشان خوب است این برای آن ها بهتر است، قرآن می فرماید "انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین" ما خواستیم این افراد گناهانشان را زیاد کنند و برایشان عذاب خوار کننده ای در نظر گرفتیم. پس این درباره کافرها می باشد اما خدا درباره مومنین آیه دیگر آورده است آن جا که می فرمایند "قل من حرم" چه کسی زینت هایی که خدا برای بندگانش خلق کرده است را حرام کرده است. بعد می فرماید "قل هی و خالصه یوم القیامه" این برای مومنین در دنیا است و در قیامت خدا همه آن را برای مومن خلق کرده است. امام صادق در رابطه با همین آیه می فرمایند "آیا گمان کردید کافر در نظر خدا ارزشی داشت که به خاطرش بخواهد پشه ای خلق کند یا جرعه آبی به او بدهد"، یعنی خلق شدن این نظام خلقت و این زینت و زیور هایش برای مومن است. بعد می فرمایند "انما حرم رب قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الاثم" بگو خدا فقط فاحشه گری های ظاهری و باطنی را حرام کرده است، برعکس زینت هایی که خدا برای بندگانش خارج کرده است این ها متعلق به مومن است.
ثروتمندی و رابطه آن با آخرت
پس اینجا شرط لازم و کافی است یعنی به این معنی نیست که هر کس دنیای خوبی داشته باشد حتما آخر خوبی هم دارد، این تفکر که مذهبی ها اعتقاد دارند که برای آخرت خوب باید دنیا بدی داشته باشند و در کلام خیلی از عرفا اینطوری بیان شده است که مثلا عارف ما فقیر بود و چیزی نداشت که بخورد، این ها باطل است. امامان ما، رسول الله و حضرت خدیجه سلام الله علیها ثروتمند بودند و ثروتمندی نه تنها با آخرت تضاد ندارد بلکه آن چیزی که آخرت را راحت می کند و آن را به جایگاه خوبی می رساند، ثروتمندی است، ولی باز هم نه هر ثروتمندی، ممکن است ثروتمندی باشد که ثروتش را روش معامله گری حلال و حرام در راه خدا خرج نکند است.
تمام وجود امام بزرگوار ما پایبندی به حلال و حرام بود
تولیت حرم مطهر امام خمینی(ره) با بیان اینکه باید نسبت به شریعت، احکام و حلال و حرام خدا حساس باشیم، تاکید کرد: تمام وجود امام بزرگوار ما پایبندی به حلال و حرام بود.
به گزارش ایلنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در افتتاحیه هفتمین اجلاس مجمع جهانی اهل بیت(ع)، طی سخنانی به حوادث کشورهای همسایه اشاره کرد و گفت: با مردم افغانستان به دلیل جنایاتی که در این کشور نسبت به عزاداران حسینی(ع) واقع شده ابراز همدردی می کنیم و از متصدیان این کشور می خواهیم که نسبت به جان، مال و امنیت شهروندانشان، به خصوص شیعیان که در ماه گذشته آماج تهدیدات بوده اند، حساسیت داشته باشند و با این جنایات، مماشات نکنند.
وی افزود: همچنین با سیل زدگان پاکستان، که این روزها درد و رنج بسیار زیادی را روش معامله گری حلال و حرام تحمل می کنند، ابراز همدردی می کنیم و از همه کسانی که می توانند به درد سنگینی که در مناطقی از این کشور اتفاق افتاده کمک برسانند، تقاضا کنیم که نسبت به این امر با حساسیت مواجه شوند.
همه با نگرانی به اتفاقات عراق نگاه میکنیم
وی ادامه داد: همچنین لازم است به حوادث عراق هم توجه کنیم و مردم این کشور را به صبوری و آرامش و امنیتی که خواسته همه شیعیان و مسلمانان است، گوشزد کنیم. همه با نگرانی به اتفاقات عراق نگاه می کنیم. البته الحمدلله التهابات تا حدودی فروکش کرده، ولی به هر حال پیروان اهل بیت(ع) در دنیا از چیزی که می تواند به صورت سخت و طاقت فرسا در این کشور واقع شود، بسیار نگران هستند. امیدواریم این اتفاق آن گونه که مورد رضای خدای سبحان و توجه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است به سرانجام برسد.
سید حسن خمینی سپس با اشاره به یک قطعه شعر عربی در رابطه با اهل بیت(ع) و شیعیان، گفت: اگر از ما سؤال کنند که «اصول مکتب تشیع چیست؟» می گوییم علاوه بر آنچه اصول دین است-که توحید و نبوت و معاد باشد- ما دو اصل را هم به عنوان ارکان مکتب تشیع در چهارچوب اعتقادات خودمان داریم؛ یکی «عدل» که البته آن را با معتزله شریک هستیم و دیگری، «امامت»؛ که به عنوان رکن رکین مکتب شیعه برای خودمان تصویر کرده ایم.
وی اظهار داشت: اگر از این سخن بگذریم، فکر می کنم می توان به پنج قاعده در حوزه رفتار مکتب اهل بیت(ع) اشاره کرد و آنها را به عنوان ارکان مکتب رفتاری اهل بیت(ع) مورد اشاره و دقت قرار بدهیم. البته هر کدام از اینها مخالفینی داشته اند و لذا ائمه(ع) در مقابل آنها به این بسیار توجه داده اند.
باید نسبت به شریعت، احکام و حلال و حرام خدا حساس باشیم
وی در تشریح این پنج قاعده افزود: اولین قاعده، «شریعت» است. در مقابل بسیاری از کسانی که اتفاقا بعضا نام برخی از اهل بیت(ع) را یدک می کشیدند، در مکتب این خاندان تأکید بسیار ویژه ای شده که باید به شریعت و رفتار متشرعانه پایبند بود. اباحی گری یا اینکه ما به گونه ای برخورد کنیم که بخشی از احکام را کنار بگذاریم، هیچ کدام جایی در مکتب اهل بیت(ع) ندارد. بالاترین عابدها در میان مسلمانان از ائمه(ع) ما بوده اند؛ به زین العابدین(ع) گفتند، چرا این قدر گریه می کنید؟! ایشان فرمودند، جدّم امیرالمؤمنین(ع) را ندیده اید!
تمام وجود امام بزرگوار ما پایبندی به حلال و حرام بود
تولیت حرم مطهر امام خمینی(ره) با تأکید بر اینکه اولین رکن رکین مکتب اهل بیت(ع) این است که ما باید نسبت به شریعت، احکام و حلال و حرام خدا حساس باشیم، یادآور شد: تمام وجود امام بزرگوار ما پایبندی به حلال و حرام بود. ایشان شب ها یک ساعت پیش از نماز صبح بیدار می شد و اواخر عمرشان از شدت گریه، آن گونه که خانواده ایشان نقل می کنند، دستمال کاغذی کارساز نبود و حوله کنار دستشان می گذاشتند. امام در تمام مدتی که نجف بود، هر شب به زیارت مولی الموحدین(ع) می رفتند و در ایام دهه محرم صبح ها هم می رفتند و در همه این زیارت ها به صورت ایستاده بر بالای سر مبارک حضرت، زیارت امین الله می خواند.
سید حسن خمینی دومین رکن مهم رفتاری مکتب اهل بیت(ع) را «پایبندی به اخلاق» دانست و گفت: یکی از شئون اخلاق، «باور» است. در روایات ما بسیار هست که ائمه(ع) وقتی با افراد مواجه می شوند، برای آنها استدلال می کنند. ما هرچه در این زمینه خودمان را مسلح تر کنیم، حسینی تر و علوی تر هستیم. از امام صادق(ع) نقل شده که با یکی از نزدیکان خود از جایی عبور می کردند و آن فرد به غلام خودش دشنام داد. راوی می گوید، امام تا پایان عمر با او سخن نگفت.
کدام رفتار ما به ائمه (ع) شبیه است؟!
وی تأکید کرد: کدام رفتار ما به ائمه(ع) شبیه است؟! بددهانی، بدزبانی و توهین؟! بددهان و بی اخلاق نباشید، تهمت نزنید، غیبت نکنید و دروغ نگویید. امام صادق(ع) به محمد بن مسلم می فرماید، «طوری باشید که وقتی کسی شما را دید بگوید اینها پیروان من هستند». به اخلاق پایبند باشیم تا هرکس ما را می بیند در شمایل و رفتار ما خوبی ببیند. آن وقت می گویند اینها گروهی هستند که خودشان را به علی(ع) منسوب می کنند و فخر علی(ع) و سیدالشهدا(ع) هستند.
امام حتی وقتی می خواهند مسئولین غربی را خطاب کنند، «خانم» تاچر و «آقای» ریگان می گویند
وی یادآور شد: در سخنرانی های امام بزرگوار ما، غالبا توهین، دشنام و حتی نقل قول بی دلیل نمی بینید؛ در اوج ستیز امام با شاه شما حرف بی منطق از ایشان نمی شنوید. بعضی ها آن وقت در مورد نطفه شاه شعار داده بودند و امام گفته بود این حرف ها غلط است.
سیدحسن خمینی تأکید کرد: مؤدبانه حرف بزنید و امروز هم ثابت شده که اثر آن صد برابر بیشتر است.
سید حسن خمینی با بیان اینکه رکن سوم رفتاری در مکتب اهل بیت(ع) «شجاعت» است، اظهار داشت: ائمه(ع) یک آموزه را به خوبی به ما یاد داده اند و آن این است که باید شجاع بود. از همین رو، آدم ترسو حق ندارد تابلو سیدالشهداء و علی و فاطمه و حسن(ع) را بردارد.
وی ادامه داد: شجاعت یعنی لحظه ای که به نتیجه رسیدیم مال، جان و آبرو را بتوانیم کنار بگذاریم؛ خواه نتیجه آن عاشورا باشد، خواه صلح نامه امام حسن(ع). شجاعت امام مجتبی(ع) کم از شجاعت سیدالشهدا(ع) ندارد؛ اگر این بزرگوار از جان گذشت، آن بزرگوار هم از آبرو گذشت. شجاعت علی بن موسی الرضا(ع) کم از شجاعت قمر بنی هاشم(ع) ندارد؛ ایشان هنگامی که تشخیص داد باید وارد حکومت شود، وارد شد؛ حتی اگر بسیاری این حرکت را مذمت کردند.
وجه امتیاز امام بزرگوار ما از نظایرش «شجاعت» بود
وی افزود: امام بزرگوار ما از این جهات الگوی سبک زندگی امروزین اهل بیت(ع) است؛ چون وجه امتیازش از نظایرش این است که شجاع بود. من سند این سخنم را بیان می کنم؛ از پدر همسرم نقل می کنم و ایشان از پدرش مرحوم آیت الله العظمی بجنوردی و ایشان از امام نقل می کنند که شب هنگام وقتی مرا دستگیر کردند که به تبعید ببرند، سوار ماشینم کردند؛ مدتی که رفتیم از جاده منحرف شدند و به سمت دریاچه نمک رفتند. احساس کردم همین جا می خواهند مرا را اعدام کنند؛ یک لحظه با خودم خلوت کردم و دیدم والله نمی ترسم.
سید حسن خمینی تأکید کرد: شجاعت یعنی شما مرجع تقلید اول نجف باشید و پشت پا به همه چیز بزنید و به فرانسه بروید. در آن روزها معلوم نبود که بعدا چه می شود ولی امام می گوید، الآن وظیفه این است که برویم و می رویم. شجاعت این است که اگر باید جنگ کنی بجنگی و اگر باید صلح کنی، صلح کنی. این شجاعت هم ریشه در ایمان دارد. تعبیری در قرآن هست مبنی از اینکه از خدا بترسید و از غیر خدا نترسید. ممکن است بعضی ها از «همه چیز» بترسند و صرفا «یکی از آنها» خدا باشد.
ما بخشی از جامعه اسلامی هستیم و سایر مسلمانان برادران ما هستند
وی اظهار داشت: چهارمین قاعده مکتب اهل بیت(ع) «وحدت امت اسلامی» است؛ تقید به اینکه ما یک ملت هستیم. بسیاری در امت اسلامی بوده اند که خواسته اند در همان روزگار اهل بیت(ع) و شیعه را از متن جامعه اسلامی دور کنند. یک حرکت هم نمی بینید که ائمه(ع) بر خلاف امت اسلامی حرکت کرده باشند؛ هر جا منافع امت اسلامی در میان بوده از حق خودشان کنار کشیده اند. رکن مکتب اهل بیت(ع) این است که نباید اسلام لطمه ببیند.
سید حسن خمینی با بیان اینکه ما بخشی از جامعه اسلامی هستیم و سایر مسلمانان برادران ما هستند، گفت: ما با هم همزیستی داریم و نه ما و نه آنها هیچ کدام غده سرطانی نیستیم. ما اندیشه خود را تبلیغ می کنیم، مطلبمان را می گوییم و حق بودنمان را بیان می کنیم، اما به هیچ عنوان ورود به عرصه ای نمی کنیم که خدای ناکرده کسانی که بیرون گود هستند از این اختلاف خوشحال شوند. همه علمای این را می گفتند، اما شجاعت رهبر معظم انقلاب بود که توهین به مقدسات اهل سنت را حرام اعلام کردند؛ یا تعبیری که آیت الله سیستانی دارند که می گویند، «نگویید سنیها برادرانمان هستند بلکه آنها نفس و جان ما هستند». دیگر بزرگان ما گفته اند به نماز آنها بروید و با آنها همراه و همدل شوید، چون منافع مشترک دارید.
اهل بیت (ع) شیعه قدرتمند میخواهند
وی با اشاره به اینکه پنجمین رکن مکتب اهل بیت(ع) «علم» است، گفت: اهل بیت(ع) شیعه قدرتمند می خواهند. البته عموم جامعه هم باید شور و نشاط و احساس را نگه دارند، ولی کار علما این است که باید در هر علمی زبردست شوند. اگر واقعا دل ما می خواهد مکتب اهل بیت(ع) را ترویج کنیم باید به دانش زمانه خودمان مسلط شویم. اگر عشق به نام علی(ع) داریم، بدانیم بقای این نام به این است که شیعیان دانشمندی باشیم.
سید حسن خمینی تأکید کرد: امروز جهاد واجب برای ما، بیان دیگری است از آنچه رهبری تحت عنوان «جهاد تبیین» فرمودند؛ یعنی «جهاد علم» است. علم هم فقط علمِ هم لباسان ما نیست؛ این صرفا یک بخش علم است. البته علوم انسانی یک علم ریشه ای است و باید آن را فرا بگیریم، ولی طبیعتا هیچ کس نمی تواند همه کارها را انجام بدهد و هرکس بنا بر استعدادش یک طرف می رود. ما باید به عرصه تکنولوژی و فناوری های نوین هم وارد شویم. آیا نباید وقتی یک کشوری می خواهد مفاخره کند بگوید اسم این دانشمند ما علی و اسم مادرش فاطمه است؟! خود این بزرگترین تبلیغ است.
امروز «علم» قدرت اول جهان است
وی افزود: امروز «علم» قدرت اول جهان است و اگر سابقا قدرت به شمشیر بود، امروز به علم است. معرفت از راه و دریچه علم می آید. اگر می خواهیم امروز شیعیان خوبی باشیم باید دانش خودمان را بالا ببریم. اگر می خواهید مکتب زنده بماند، به علم و دانش قوی شوید و فرزندانتان را تشویق کنید که به دانش روز مجهز شوند. بچه شیعهها باید دانشمندان تراز اول جهان باشند. این برای ما زشت است که لیست جایزه نوبل علمی را می آورند و دیگران در آن اول هستند. باید کاری کنیم دیگران لیست نوبل را هرچه نگاه می کنند بگویند این شیعه مرتضی علی(ع) است؛ شیعه بالاتر از این تبلیغ نمی خواهد.
روش معامله گری حلال و حرام
ربا چیست؟
ربا خواری که در قرآن کریم در آن به عنوان «اعلان جنگ با خدا و رسولش» یاد شده، از گناهان کبیره است که البته در قوانین مجازات اسلامی هم برای آن مجازات تعیین شده است. البته تشخیص معاملات ربوی از غیر ربوی و اینکه چگونه از معاملات ربوی پیشگیری کنیم، موضوع مهمی است که بسیاری از مردم شاید از اطلاع نداشته باشند.
سود، بهره، ربا، نزول و کلماتی از این دست، همگی به یک معنا هستند؛ ربا در عرف عامه به این معنا است که در ازای دریافت مبلغی پول به عنوان قرض، مبلغی بیشتر به عنوان اصل و سود پول به صاحب مال داده شود. سود پول هم در عرف بازار، در ماه متفاوت است و برخیها، از رباخواری به کسب پول و درآمدهای بیشتر میپردازند. برای کسب اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
مصادیق ربا
اگر دو یا چند نفر طی قرارداد کتبی یا شفاهی توافق کنند تا جنسی را معامله کرده و معادل همان جنس را به شرط اضافه دریافت کنند یا مبلغی را قرض داده و در هنگام استرداد آن، مبلغی اضافهتر دریافت کنند، این توافق «ربا» قلمداد میشود. ربا یا ربای معاملاتی است یا ربای قرضی. قانونگذار در بند ۱ ماده ۱ قانون نحوه اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی (مصوب 1363) در تعریف ربا و انواع آن مقرر داشته است که (ربا بر دو نوع است:
الف : ربای قرضی و آن بهره ای است كه طبق شرط یا بنا بر روال، مقرض از مقترض دریافت نماید.
ب: ربای معاملی و آن زیاده ای است كه یكی از طرفین معامله زائد بر عوض یا معوض از طرف دیگر دریافت كند به شرطی كه عوضین، مكیل یا موزون و عرفاً یا شرعاً از جنس واحد باشند.)
در ربای معاملاتی، منظور خرید و فروش دو جنس یکسان اما نا متناسب در برابر هم است. مثلا یک طرف 10 کیلو برنج طارم درجه یک را در ازای دریافت 20 کیلو برنج طارم درجه یک معامله میکند. یا ده هزار گردوی تویسرکانی را با 15 هزار گردوی تویسرکانی معاوضه میکند؛ این نابرابری معامله، ربای معاملی یا همان معاملاتی گفته میشود.
اما ربای قرضی بیشتر از ربای معاملاتی در جوامع مختلف شایع است و در آن فردی، پولی یا وجهی یا جنسی را به دیگری قرض میدهد و بجای اینکه در انقضای مدت تعیین شده همان میزان جنس یا وجه یا پول را پس بگیرد، چیزی بیشتر از آن را مطالبه کرده و پس میگیرد. برای مثال فردی ده میلیون تومان به دیگری قرض میدهد تا شش ماه بعد به اون بازگرداند البته به شرطی که پس از 6 ماه به جای ده میلیون تومان، 13 میلیون تومان به قرض دهنده بازگرداند؛ این همان چیزی است که به آن ربای قرضی میگویند.
جرم رباخواری
(ربا) در اسلام حرام بوده و هرگونه توافق ربوی بین ربادهنده، رباگیرنده و کسی که معامله ربوی را واسطه میشود، باطل و بلااثر دانسته شده است. از نظر حقوقی، قرارداد ربا بین طرفین، باطل است و اگر طرفین به تعهدات خود عمل نکنند، به دلیل «نامشروع بودن جهت معامله» طبق ماده 190 قانون مدنی، این معامله صحیح نیست. فراتر از جنبه حقوقی، از نظر کیفری هم، اگر معامله ربوی بین طرفین اثبات شود، قانونگذار آن را جرم دانسته است.
مجازات
بر اساس ماده 595 قانون مجازات اسلامی، «هر نوع توافق بین دو یا چند نفر تحت هر قراردادی از قبیل بیع، قرض، صلح و امثال آن جنسی را با شرط اضافه با همان جنس مكیل و موزون معامله نماید و یا زاید بر مبلغ پرداختی، دریافت نماید ربا محسوب و جرم شناخته میشود. مرتكبین اعم از ربادهنده، رباگیرنده و واسطه بین آنها علاوه بر رد اضافه به صاحب مال به شش ماه تا سه سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق و نیز معادل مال مورد ربا به عنوان جزای نقدی محكوم می گردند.» به بیان دیگر، قانونگذار برای سه دسته از افراد مجازات تعیین کرده و آن ها را مجرم دانسته است. اول کسی که ربا میدهد، دوم کسی که ربا میگیرد و سوم کسی که واسطه بین رباگیرنده و ربادهنده میشود.
شاید این سوال پیش بیاید که اگر فردی از روی ناچاری اقدام به اخذ ربا کند، آیا بازهم مجرم است؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت که قانونگذار، اضطرار رباگیرنده را از مصادیق رافع مسئولیت کیفری برای وی قلمداد کرده است. برای مثال، فردی برای تهیه هزینه عمل جراحی فرزندش، مبلغی را با احتساب بهره آن، گرفته و ربا پرداخته است؛ در اینجا به واسطه اضطرار در پرداخت ربا، شخصی رباگیرنده مجرم نیست و تنها ربادهنده مجرم قلمداد میشود و باید مجازات شود.
همینطور اگر قرارداد ربوی بین خویشاوندان منعقد شود، به واسطه اینکه طرفین از یک خانواده و خون هستند و مالشان مشترک است، دیگر مفهوم ربا مطرح نخواهد بود و چنانچه قرارداد ربا بین پدر و فرزند یا زن و شوهر منعقد شود، هیچکدام از طرفین مجرم نخواهند بود.
بر اساس قاعده نفی سبیل هم، اگر مسلمانی از كافر ربا دریافت كند، بازهم جرم نبوده و عملیات ربوی مجازات نخواهد داشت.
ربا چه زمانی محقق میشود؟
مقررات ماده ۵۹۵ قانون مجازات اسلامب حاکی است که عنصر ماده بزه ربا ممکن است به سه طریق محقق شود:
- پرداخت
- دریافت
- وساطت یا معاونت در عملیات ربوی
از میان عناصر مادی مذکور، دریافت و پرداخت ربا دارای اجزائی است که عبارتند از:
- توافق یا تراضی طرفین
- شرط مازاد
- قبض و اقباض مازاد
بدین ترتیب چنانچه توافق طرفین فاقد یکی از اجزاء مذکور در فوق باشد، عمل ارتکابی از عنوان ربا خارج و مشمول مقررات ماده ۵۹۵ نخواهد بود.
برابر فقه و قانون تا زمانی که وجه اضافی دریافت نشود، ربا محقق نخواهد شد؛ بنابراین صرف توافق به اینکه شخصی وجهی را در قبال وجه اضافی به کسی بدهد، این عمل جرم نبوده و ربا نیست ملاک اخذ وجه است. در صورتی که ثابت شود دارنده چک آن را به عنوان ربا دریافت کرده حق مطالبه وجه آن چک را نداشته و باید به صادر کننده مسترد کند البته باید توجه داشت تا زمانی که وجه چک دریافت نشده است ربا محقق نمیشود.
چه ربا دهنده و چه گیرنده و نیز شخصی که واسطه عمل رباست، مجرم محسوب میشوند و هر یک به شش ماه تا سه سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق و نیز جزای نقدی معادل مال مورد ربا محکوم میشوند و همچنین ربا گیرنده باید مبلغ اضافه را به ربا دهنده بازگرداند.
البته هر گاه ثابت شود که ربا دهنده در حالت اضطرار در مقام پرداخت وجه اضافی بر آمده است مجازات نخواهد شد. اگر دادن ربا در حال اضطرار باشد این عمل برای ربا دهنده جرم نیست و همچنین اگر ربا بین پدر و فرزند و زن و شوهر باشد یا مسلمان از کافر ربا دریافت کند، عمل آنها از حیث قوانین کیفری جرم به حساب نمیآید.
قراردادهای غیر ربوی
البته توضیحاتی که گفته شد، در خصوص قراردادهایی است که با قصد ربا بین طرفین منعقد میشود و در بسیاری از عقود اسلامی که در آن سود و بهره وجود دارد، هرگز ربا نخواهند بود؛ شرط مهم در ربوی نبودن یک معامله این است که طرفین تنها در سود شریک نباشند و قبول کنند که در صورت ورود ضرر، در زیان همدیگر هم شریک هستند. نکتهای که موجب ربوی شدن یک روش معامله گری حلال و حرام معامله میشود، این است که طرفین در سود و زیان حاصل از یک فعالیت اقتصادی شریک نبوده و تنها یک طرف بدون توجه به سود حاصله، بخواهد یک سود قطعی را دریافت کند. بنابراین اگر بهره به صورت علی الحساب و به میزان سود حاصل از فعالیت اقتصادی تعیین شود، نه تنها ربا نیست که حتی در توسعه اقتصادی و گردش مالی کشور نیز بسیار موثر خواهد بود.
البته طرفین میتوانند توافق کنند تا در صورت ضرر در اصل مال، یکی از طرفین که عامل ضرر بوده، به میزان ضرر، به صورت بلاعوض به طرف مقابل تملیک کند که در این صورت هم، چنین قراردادی ربوی محسوب نمیشود و طرفین بازهم در اصل ماجرا، در سود و زیان شریک محسوب میشوند. برای اطلاع از مفهوم تدلیس این لینک را کلیک کنید.
وام های بانکی و ربا
درمعاملات بانکی ،سود دادن و یا سودگرفتن از بانک می تواند حرام یا حلال باشد .اگر معاملات بانکی براساس قوانین شرعی باشد حلال است.شما اگر از بانک ها در جمهوری اسلامی وام بگیرید صرف این که بانک درجمهوری اسلامی بوده است حلال نخواهد بود.شاید شما برای مثال گوشت را از بازار اسلامی بخرید و بگویی حلال است اما این مورد درباره وام صدق نمی کند و شما نمی توانید بگویید چون وام را از بانک یک کشور اسلامی گرفته ام حلال است. قرارداد هر وام باید چک شود.
وامی حرام نخواهد بود که قرارداد ان شرعی باشد و براساس همان قرارداد عمل شود و عنوان وام را نباید عوض کرد.زمانی که زا بانک ها وام می گیرید باید بگویید براساس قرارداد سود می دهم و نباید بگویید ربا می دهم.
گزارش هایی مثل پول را در بانک گذاشتن و سودگرفتن و یا بانک وام می دهد و سود می گیرد اشتباه است.این گزارش ها حاکی از ربا است.درنظر داشته باشید هیچ گاه از وام ها نباید به صورت صوری استفاده کرد یعنی نباید وام را با یک عنوان بگیریم و در راه دیگری را خرج کنیم برای مثال بعضی از افراد می بینند وام بانکی خوبی را در زمینه کشاورزی تعلق می گیرد ان را دریافت می کنندو در راه دیگری خرج می کنند.
کسانی که به این مسئله شک و شبهه دارند باید از مرجع تقلید خود در این باره مشاوره بگیرند تا دچار مشکلات از این قبیل نشوند و وام یا سودی که می گیرند حلال باشد.
آخرین اخبار
حق طلاق.
حق طلاق چیست؟ قبل از توضیح حق طلاق در ابتدا لازم است کلیاتی درباره طلاق دانست. طلاق در لغت به معنی رها کردن و گشودن و در فقه اسلامی به معنی زایل کردن ازدواج با لفظ مخصوص است. استادان حقوق فرانسه طلاق را اینگونه می دانند که طلاق قطع رابطه زناشویی به حکم دادگاه است […]
دستور موقت.
دستور موقت چیست؟ قرار دستور موقت امکانی است که در بیشتر مواقع ذینفع یا وکیل او تمایل دارند که آن را حین دعوا (ضمن دعوا) قبل از اقامه ی دعوا و یا پس از اقامه ی دعوا به کار گیرند. این قرار به دلیل وارد کردن خسارت به شخص خوانده (شخصی که دستور موقت علیه […]
اموال ممزوج چیست؟.
در لغت منظور از مزج همان مخلوط کردن است . یعنی دو نفر با اراده و اختیار خود اموال خود را با هم مخلوط کنند . درنهایت به این مال ممزوج می گویند و این مال مشترک خواهد بود . مال ممزوج چیست ؟ از نظر حقوقی منظور از مال ممزوج همان مالی است که […]
میانجی گری.
میانجی گری چیست؟ میانجی گری در واقع پروسه ای است که طی آن شاکی و متهم با مدیریت فرد میانجیگر در خارج از محیط دادگاه در خصوص علت جرم به وجود آمده، آثار و نتایج برجای مانده از جرم و همچنین راه های جبران خسارات به وجود آمده از این جرم با شاکی و متهم […]
دادنامه.
درباره دادنامه چه می دانید؟ به صورت کلی می توان گفت دادنامه رأی قاضی به صورت کتبی است اما قبل از آنکه توضیح بیشتری درباره دادنامه ارائه دهیم، به جهت فهم بهتر، مطالبی در اختیار شما قرار داده می شود که با روند قانونی پرونده ها آشنا شوید. رسیدگی قضایی به پرونده های کیفری و […]
دیدگاه شما