تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس چیست؟
تحلیلها مهمترین بخش معامله در بازار سرمایه هستند که توسط آنها میتوان سهام یک شرکت را ارزیابی کرده و ارزنده بودن آن را تشخیص داد. سرمایهگذارانی که قصد دارند بهصورت مستقل در بازارهای مالی به ویژه بازار بورس، فعالیت نمایند، باید با استفاده از قدرت تحلیل بتوانند سهامی را شناسایی کنند، بهموقع خرید کنند و بهموقع هم بفروشند. خرید و فروش سهام بدون آگاهی و استفاده از تحلیلهای موجود، همانند رها کردن تیری در تاریکی است که احتمال اصابت آن به هدف شانسی و نامشخص میباشد. در بازار سرمایه دو روش کاملاً متفاوت برای تحلیل سهام وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. برای درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، قبل از هر چیزی باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام مختلف است.
اگر شما هم جزء تازهواردان بورسی هستید و سوالاتی از این قبیل را در ذهن دارید که تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل بنیادی چیست؟ تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟ کدام یک بر دیگری برتری دارد؟ و …، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال گفته میشود که قیمت جاری سهام در بازار همیشه با ارزش ذاتی و حقیقی شرکت مربوط به آن برابر نیست. تحلیلگران با استفاده از تحلیل بنیادی، به بررسی صورتهای مالی، روشهای مدیریت، تحلیل رقبا، مزیتهای رقابتی و از همه مهمتر سودهای آتی یک سهم میپردازند و از همین طریق هم ارزش ذاتی سهم را محاسبه میکنند؛ در واقع، میتوان گفت که فاندامتالیستها بیش از هر چیزی سلامت سهم را بررسی میکنند. سپس با توجه به مقایسهی ارزش بازار و ذاتی که برای آن سهم تخمین میزنند، میتواند تشخیص دهند که سهم ارزان و زیرقیمت (under value) است یا گران و بالای قیمت (over value). در نهایت و از این طریق اقدام به خرید و فروش سهم خواهند کرد. تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل بنیادی
در روش فاندامنتال، سعی بر این است که ابتدا همهی عوامل موثر را شناخت و بعد ارزش ذاتی سهم را محاسبه کرد. بهعبارتی میتوان گفت که فاندامنتالیستها همانند یک متخصص تغذیه عمل میکنند که یک وعدهی غذایی را از لحاظ پروتئین، چربی، کربوهیدراتها و …، بررسی کرده و در نهایت از لحاظ ارزش تغذیه، آن وعدهی غذایی را باارزش یا بیارزش اعلام مینماید. در بیان تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس، همچنین باید گفت که برخلاف تحلیل تکنیکال، روش فاندامنتال یک روش دو مرحلهای است که در ابتدا بسیاری از عوامل آتی را حدس میزند و سپس بر اساس این حدسیات، سودهای آتی را پیشبینی میکند. در نهایت با استخراج این موارد، ارزش ذاتی را محاسبه میکند. همین چند مرحلهای بودن موجب میشود تا امکان خطا تا حد زیادی افزایش یابد.
مشکل دیگر تحلیل فاندامنتال این است که هیچ روش مشخصی را برای پذیرش اشتباه بودن تحلیل، ارائه نمیکند. برای مثال اگر سهمی ۵۰ درصد زیر قیمت ارزش ذاتیاش در حال معامله باشد، در آن توصیه به خرید میشود. درحالیکه در بسیاری از مواقع مثل رکود سال ۲۰۰۸، هیچ دلیلی وجود ندارد که سهم ۵۰درصد یا حتی ۹۵درصد از ارزش واقعی خود فاصله بگیرد!
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی، تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. در واقع، در این روش تحلیل سعی بر این است که با بررسی روند قیمتی، آرایشهای تاریخی و حجم معاملات گذشتهی یک سهم، رفتار کلی سهم را مطالعه و نسبت به پیشبینی آیندهی قیمت سهم اقدام کند. تکنیکالیستها معتقدند که گذشتهی نمودار سهم میتواند، چراغ راه آینده باشد؛ یعنی با مطالعهی گذشته و بررسی رفتارهای عمومی سهم، میتوان آیندهی آن را شبیهسازی کرد. حجم معاملات نیز عنصر کلیدی دیگری در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد. دقت داشته باشید که هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و …، از قبل در قیمت داراییها لحاظ شدهاند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ ماهیت تحلیل تکنیکال
در بحث تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی میتوان گفت که برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال سعی در تحلیل برآیند عوامل موثر بر قیمت سهم دارد. رفتار آن به مانند یک اشتهاسنج است که اشتهای فرد را میسنجد. یک فرد بسیار گرسنه ممکن است غذاهای فاقد ارزش کیفی را هم مصرف کند. اما برعکس، یک فرد کاملاً سیر از صرف باارزشترین غذاها نیز خودداری میکند. تحلیل تکنیکال هم درست به همین شکل است. در این روش انرژی فعلی، اشتها و تمایل حرکتی بازار به ادامهی روند فعلی سنجیده میشود. درست برعکس تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال یک مرحلهای بوده و با بررسی رفتار واقعی بازار که همان نمودار قیمت و حجم معاملات میباشد، اقدام به قضاوت میکند. این تحلیل، تنها روشی است که قبل از معامله، سیگنالی مشخص برای تشخیص اشتباه تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی بودن تحلیل ارائه میکند تا معاملهگر با ریسکی روشن وارد بازار شود.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
برای درک بهتر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی به این مثال توجه کنید:
سرمایهگذار الف، یک تحلیلگر فاندامنتال و سرمایهگذار ب، یک تکنیکالیست میباشد. هر دوی این افراد در بررسی ارزشمند بودن چند مرکز خرید برای سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذار الف، به هرکدام از این مراکز خرید سر میزند. محصولات، طراحی و صورتهای مالی هریک از تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکند و بعد تصمیم میگیرد که سهام شرکت را خریداری کند یا خیر؟ چرا که او بهدنبال فروشگاهی است که بهترین شرایط بنیادی را داراست و عواملی مثل محصولات خوب، مدیران مسئولیتپذیر و … را در نظر میگیرد. تحلیلگران تکنیکال، با توجه به روندهای تاریخی که از صعود قیمت خبر میدهند، اقدام به خرید سهام یک شرکت میکنند. نه با توجه به آنچه که در شرکت رخ میدهد.
اما سرمایهگذار ب، از طریق کامپیوتر، وضعیت قیمت سهام فروشگاهها و نمودار شرکتهای مختلف را بررسی میکند تا متوجه شود که ارزش سهام کدام یک از این شرکتها بهترین عملکرد را داشته است؟ سپس الگوهای قیمتی را شناسایی میکند که بیانگر روند صعودی و قدرت ارزش سهام یک شرکت باشند. در تحلیل تکنیکال، سرمایهگذار ب، محصولات فروشگاه و وضعیت مالی آن را در نظر نمیگیرد. چرا که او یک تکنیکالیست است تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی و معتقد است که تمام عوامل بنیادی را میتوان از قیمت سهام فهمید. درواقع، این سرمایهگذار نیازی ندارد که برای تصمیمگیری به فروشگاهها سر بزند. خب این هم دیگر تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی است؛ در واقع، یک تحلیلگر فاندانتال، با توجه به عملکرد شرکتها برای معامله، تصمیمگیری میکند. آنها معتقدند که عوامل بنیادی در قیمت سهام یک شرکت و یا در آیندهی آن تاثیر خواهند گذاشت.
در نهایت، هر دوی این سرمایهگذاران، با وجود دلایل متفاوتی که برای انتخاب سهم دارند، ممکن است که در یک فروشگاه مشترک سرمایهگذاری کنند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس؛ کدام یک بهتر است؟
حالا که با تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس آشنا شدید، احتمالاً این سوال برایتان پیش خواهد آمد که کدام یک از این روشها بر دیگری برتری دارد؟ باید بگوییم که هر دوی این تحلیلها برای ارزیابی و تحلیل بورس و سهام کارایی دارند. در اصل، این استراتژی و نگرش افراد در سرمایهگذاری یا معاملهگری است که مشخص میکند کدام تحلیل برای شما مفیدتر است. پس بهتر است، ابتدا اهداف و روش سرمایهگذاری خود را مشخص کنید تا ببینید کدام تحلیل برای شما مناسبتر است؟ البته گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید. توصیهی بسیاری از حرفهایهای بازار، این است که همزمان از هر دو تحلیل برای انتخاب سرمایهگذاری و سهام مناسب جهت خرید استفاده نمایید. پس بهجای داشتن نگاه متعصبانه به یک نوع تحلیل، دانش و آگاهی خود را نسبت به تحلیلها گسترش دهید.
برای آشنایی بیشتر با تحلیل بنیادی و تکنیکال و آگاهی از ویژگیهای هر کدام از آنها، میتوانید از اینجا شروع کنید 👇👇👇
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس پرداختیم و راجع به ويژگیهای هر یک از آنها صحبت کردیم. در کل، تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد شرکتها تمرکز کنند و تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند؛ این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند. اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانی است که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند و برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند، بسیار کاربردی است. اما همانطور که در این مقاله گفتیم که لزومی ندارد، بهعنوان سرمایهگذار، استراتژی سرمایهگذاریتان را صرفاً به یک نوع تحلیل وابسته نمایید. ممکن است در برخی موقعیتها تحلیل تکنیکال و در برخی دیگر تحلیل بنیادی را موثر بیابید.
چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی
تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی؛ تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکری اصلی در تحلیل بازارهای مالی هستند. سرمایه گذاران و معامله گران از هردو برای تحقیق و پیش بینی قیمت سهام آتی استفاده میکنن.
مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری هردو طرفداران و مخالفانی دارن. تحلیل بنیادی به تجزیه و تحلیل جنبه های مالی یک کسب و کار مانند صورت های مالی و نسبت های مالی و سایر عوامل اقتصاد و عوامل موثر بر کسب و کار برای تجزیه و تحلیل ارزش بازار منصفانه سهم/ اوراق بهادار آن اشاره داره.
در مقابل، تحلیل تکنیکال به تحلیل قیمت منصفانه سهام/ اوراق بهادار با بررسی و تحلیل روند ها و تغییرات گذشته قیمت سهام و مطالعه اطلاعات تاریخی کسب و کار اشاره داره. در ادامه با من همراه باشین تا به جزییات این دو تحلیل تکنیکال و بنیادی، تفاوت این دو تحلیل نگاهی بندازیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی (FA) روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط هستش .
تحلیلگران بنیادی هر چیزی را که بتواند بر ارزش اوراق بهادار تاثیر بذاره، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت، مطالعه میکنن.
هدف نهایی رسیدن به عددی هست که سرمایه گذار می تونه با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کنه تا ببینه آیا اوراق بهادار کمتر یا بیشتر ازحدش ارزش گذاری شده. اگر میخواهید مسیر بنیادی رو انتخاب حتما تحلیل های زیر رو انجام بدین:
1. تجزیه و تحلیل صنعت
2. تجزه و تحلیل شرکت
3. تحلیل اقتصادی
انواع مختلف تحلیل بنیادی
دو نوع اصلی تحلیل بنیادی وجود داره:
مطالعه ای که شامل ارزش برند، تصمیمات مدیریتی، عملکرد مالی شرکت در یک دوره معین و سایر عوامل مشابه هست. برای مثال رفتار مصرف کننده، تقاضا و شناخت شرکت در بازارهای گسترده تر و هدفش کشف پاسخ به سوالاتی مانند چگونگی درک آن و تصمیمات مدیریتی که باعث سروصدا در بازار میشه.
کمی:
تحلیلی که صرفا مبتنی بر اعداد هستش و صورت های مالی شرکت را در نظر می گیره و قیمت سهام را از مشاهدات به دست میاره که شامل تجزیه و تحلیل اعداد، نسبت ها و ارزش ها برای درک قیمت سهام و سلامت مالی کلی شرکت هست.
اگرچه رویکردها متفاوت هست، اما برای تجزیه و تحلیل جامع قیمت سهام یه شرکت به همان اندازه مهمن. همچنین دو فرآیند تحلیل بنیادی وجود داره :
رویکرد از بالا به پایین:
دراین رویکرد، کارشناسان از عوامل کلان اقتصادی به ارزیابی اقتصاد میپردازن و اول صنعت سپس،آنها به شرایط بازار و در نهایت به ارزیابی پیشرفت، مدیریت و سایر عوامل اقتصادی خرد شرکت میرسن.
رویکرد از پایین به بالا:
این رویکرد برعکس دوره از بالا به پایین هست. این کار با مطالعه شرکت، کشف رکورد و عملکرد آن شروع می شود و سپس به آرامی به سمت عوامل کلان اقتصادی مانند شرایط صنعت و اقتصاد یک کشور حرکت میکند.
درکل تجزیه و تحلیل از بالا به پایین دید وسیع تری از اقتصاد داره، از کل بازار شروع میشه و در ادامه به یه بخش، صنعت و دراخر به یه شرکت خاص محدود میشه. برعکس، تجزیه و تحلیل از پایین به بالا با یه سهم خاص شروع میشه و برای در نظر گرفتن همه عواملی که بر قیمت آن تاثیر میذاره، گسترده میشه. بیشتر تحلیل های بنیادی برای ارزیابی قیمت سهام استفاده میشه، اما می توانیم از آن در طیف وسیعی از طبقات دارایی مانند اوراق قرضه و فارکس استفاده کنیم.
مزایای تحلیل بنیادی
در ادامه مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی به مزایا و معایب تحلیل بنیادی اشاره می کنیم.
تجزیه و تحلیل بنیادی شما رو قادر میسازه نبض شرکت رو بخونین. شما میتونین پویای های مالی درون شرکت رو درک کنید و تعیین کنید که آیا در وضعیت خوبی هست یا مشکلاتی وجود داره. شناسایی سهام خوب بزرگترین مزیت تحلیل بنیادی هست که به ما در یادگیری پیچیدگی های مختلف بازار سهام کمک میکنه و در نتیجه به سرمایه گذار کمک میکنه تا سهام کالایی را که مدل تجاری و آینده خوبی داره شناسایی کنه و در عین حال از سهام بد دوری کنه.
مزیت دیگر تحلیل های بنیادی پایه محکم برای سرمایه گذاری هستش. بازارهای سهام مانند یه تونل هستن و اگر دانشی درمورد تحلیل بنیادی یا تحلیل تکنیکال نداشته باشیم، ممکنه در اون تونل گم بشیم و تحلیل بنیادی مانند مشعلیه که به ما کمک میکنه تا از تونل بورس عبور کنیم.
به عبارتی دیگر زمانی که ما از نظر انتخاب ناامید هستیم وسهام زیادی برای خرید داریم،تحلیل بنیادی میتونه کمک بزرگی در شناسایی بهترین سهام ازبین بسیاری از سهام خوب باشه.
معایب تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی خالی از اشکال نیست. تحلیل بنیادی خسته کننده و وقت تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی گیر، اشکالات برون یابی، تاخیر زمانی، نیاز به سرمایه گذاری بلند مدت، سیگنالهای تجاری قابل اعتماد نداره. نقطه ضعف تحلیل بنیادی اینه که میتونه شما رو به یه سهام خوب اما در زمان نامناسب برسونه. و ممکنه لازم باشه سهام خودتون رو برای مدت طولانی نگه دارید.
تحلیل بنیادی در فارکس چیست؟
فارکس یا ارز خارجی را می توان به عنوان شبکه ای از خریداران و فروشندگان توضیح بدیم که ارز را با قیمت توافقی بین یکدیگر انتقال میده. این وسیله ای هست که افراد، شرکت ها و بانک های مرکزی یک ارز را به ارز دیگر تبدیل میکنه. درحالی که بسیاری از مبادلات ارزی برای اهداف عملی انجام میشه، اکثرا تبدیل ارز با هدف کسب سود انجام میشه.
مقدار ارز تبدیل شده در هر روز میتونه حرکت قیمت برخی از ارزها رو به شدت نوسان کنه. همینبی ثباتی میتونه فارکس رو برای معامله گران جذاب بکنه در کل شانس بیشتری برای سود بالا داره و درعین حال ریسک رو نیز افزایش میده.برخلاف سهام یا کالا، معاملات فارکس در بورس ها انجام نمیشه، بلکه مستقیما بین دو طرف در بازار خارج از بورس انجام میشه. بازار فارکس توسط یک شبکه جهانی از بانک ها اداره میشه.
کسانی که در بازار ارز فارکس معامله می کنن به همان دو شکل اصلی تحلیلی که در بازار سهام استفاده میشه، تکیه میکننف تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، کاربردهای تحلیل تکنیکال در فارکس تقریبا یکسان هست. فرض بر اینه که قیمت تمام اخبار را منعکس میکنه و نمودارها موضوع تجزیه و تحلیل هستن.
معاملات فارکس اغلب تحت تاثیر عرضه و تقاضا هست. با توجه به اینکه تحلیل بنیادی در مورد مقادیر و عوامل موثر بر تقاضا و عرضه ارز تحقیق میکنه، معامله گران میتونن از استفاده از تحلیل بنیادی مزیتی کسب کنن.
این تجزیه و تحلیل عمیق از بازارهای فارکس همچنین میتونه در مقایسه با معامله گرانی که فقط به تحلیل بنیادی پایبندن رونق بیشتری به معامله گران بده. علاوه بر این، به لطف این تجزیه و تحلیل عوامل عرضه و تقاضا، معامله گران با تکیه بر تحلیل بنیادی میتونن معاملات سودآوری را که استراتژ های فنی از دست میدن رو تشخیص بده.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال رویکرد متفاوتی داره، این رشته به اصول گذشته واخبار روز نگاه میکنه و در عوض بر قیمت های تاریخی و الگوهای معاملاتی برای پیش بینی روندهای آینده تمرکز میکنه. ایده اینه که تمام اطلاعات مربوط به بازار از قبل در قیمت اوراق بهادار منعکس شده.
تئوری پشت اعتبار تحلیل تکنیکال مفهومش اینه که اقدامات جمعی، خرید و فروش، همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده، بنابراین، به طور مداوم ارزش بازار منصفانه را به اوراق بهادار اختصاص میده.
در کل تحلیل تکینیکال برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی، مانند حرکت قیمت در بازارهای مالی با استفاده از نمودار های تاریخی قیمت وآمار بازارهستش.
براین اساس اگر یه معامله گر بتونه الگوهای قبلی بازار رو شناسایی بکنه، میتونه پیش بینی نسبتا دقیقی از مسیرهای قیمتی آتی داشته باشه. در مقابل، تحلیل بنیادی، که تلاش میکنه ارزش اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کنه، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز داره. برای یه معامله گرمعمولی انجام تحلیل بنیادی سخته و تقریبا غیر ممکنه، برای همین میتونیم از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت بازار هر سهم استفاده کنیم.
شاخص های تحلیل تکنیکال
در سراسر صنعت، صدها الگو و سیگنال وجود داره که توسط محققان برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده. تحلیلگران فنی همچنین انواع متعددی از سیستم های معاملاتی رو توسعه دادن تا به آنها در پیش بینی و معامله بر اساس حرکات قیمت کمک کنه.
برخی از شاخص ها عمدتا بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله مناطق حمایتی و مقاومتی متمرکز هستن، درحالی که برخی دیگر بر روی تعیین قدرت یه روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستن. به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال به انواع گسترده شاخص های زیر نگاه میکنن:
2) الگوهای نمودار
3) شاخص های حجم و حرکت
5) میانگین های متحرک
6) سطوح حمایت و مقاومت
مزایای تحلیل تکنیکال
توانایی شناسایی سیگنالهای مربوط به روند قیمت در بازار جز کلیدی هر استراتژی معاملاتی هست. همه معامله گران باید روشی را برای مکان یابی بهترین نقاط ورود و خروج در یه بازار کار کنن و استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال یه روش بسیار محبوب برای انجام این کار هست. تحلیل تکنیکال براساس داده های عینی هست. میتونیم به نمودار سهام نگاه کنیم و به وضوح ببینیم که در حال حاضر چه اتفاقی میفته. میتونیم ببینیم که قیمت به کدام سمت حرکت میکنه. میتونیم میزان محبوبیت سهام را بر ایای ویژگی های حجمی آن ببینیم. اگر بخواهیم بطور خلاصه بگیم در واقع برای معامله گران کوتاه مدت و روزانه آسونه و ورودی کمتری نیاز داره.
معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یه رویکرد علمی معتبر نیست زیرا اکثر روش ها قیمت ها رو بر اساس داده های مربوط به قیمت مطالعه میکنن. برا همین ضروریه که یه معامله گر به طور مداوم سیستم های معاملاتی خودش رو بررسی کنه تا توانایی کاریش رو بررسی کنه.
اساس تحلیل تکنیکال ممکن هست یادگیری آسون باشه اما پیاده سازی و تسلط به آن دشوار هستش. اکثر معامله گران تمایل دارن بین رویکردهای مختلف در نوسان باشن برا همین نمیتونن تجزیه و تحلیل خود را به روشی ثابت دنبال بکنن و این در نهایت منجر به زیان بیشتر از سود میشه.
به عبارتی دیگر تحلیل تکنیکال به شرکت پشت سهام اهمیتی نمیده، شاید بخواهیم بدونیم که شرکت در چه صنعتی هست، اما جدای از اون، شرکت اصلی واقعا نگران کننده نیست.
ممکن هست شرکت بدهی بیشتری نسبت به توان خودش داشته باشه و حتی ممکنه سودی هم نداشته باشه، چه کس میدونه؟ تحلیل تکنیکال به چنین موضوعاتی مربوط نمیشه. واینکه همیشه عنصری از بازار وجود خواهد داشت که قابل پیش بینی نیست.
هیچ تضمین قطعی وجود نداره که هرشکلی از تحلیل تکینیال یا تحلیل بنیادی صد در صد دقیق باشه. اگرچه الگوهای قیمت تاریخی به ما بینشی از مسیر احتمالی قیمت یه دارایی رو میده، اما این نویدی برای موفقیت نیست.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یه سهام هست. تحلیلگران بنیادی همه چیز رو از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها مطالعه میکنن.
درآمدها، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها همگی از ویژگی های مهم برای تحلیل گران بنیادی هستن. تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت داره زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی هستن. فرض اصلی اینه که تمام عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ میشن.
بنابراین نیازی به توجه دقیق به اونها نیست. تحلیلگران تکنیکال سعی نمیکنن ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه گیری بکنن، بلکه از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روند هایی استفاده میکنن که نشان میده سهام در آینده چه میکنه. تحلیل بنیادی تحت تاثیر اخبار خارجی قرار نمیگیره، درحالی که تحلیل تکنیکال تحت تاثیراخبار خارجی قرار میگیره.
تحلیل بنیادی بر عوامل کیفی و کمی تمرکز داره، در حالی که تحلیل تکنیکال بر قیمت و حجم، نمودارها، میانگین متحرک و غیره تمرکز داره. تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاری های بلند مدت استفاده میشه، در حالی که تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت استفاده میشه. اگرچه تحلیل بنیادی قدرتمندتر هست، اما تحلیل تکنیکال با توجه به این واقعیت که به راحتی در دسترس هست، برخلاف تحلیل بنیادی که به راحتی برای همه در دسترس نیست و برای به دست آوردن تمام اطلاعات لازم زمان و هزینه بیشتری را صرف کرد.
مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی فقط برای مقاصد اطلاعاتی ارائه شده و نباید به عنوان مشاوره حقوقی، تجاری، سرمایه گذاری و غیره به آن اعتماد بکنین. باید درمورد این مواردبا مشاوران خود مشورت بکنین.
اگرچه هردوی این تحلیل ها توسط بسیاری استفاده میشه، اما برای افراد مختلف متفاوت هست. هیچ کدام از اینها نمیتونه گزینه ی بهتری نسبت به دیگری باشه. تحلیل بنیادی بیشتر توسط سرمایه گذارانی استفاده میشه که منابع مالی خودشون رو برای مدت طولانی سرمایه گذاری میکنن، درحالی که تحلیل تکنیکال توسط معامله گرانی که از آن برای تصمیم گیری سریع برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت خود استفاده میکنن استفاده میشه.
معامله گران باید از طیف وسیعی از شاخص ها و ابزار های تجزیه و تحلیل برای به دست آوردن بالاترین سطح اطمینان ممکن استفاده بکنن و یه استراتژی مدیریت ریسک برای محافظت در برابر حرکات نامطلوب داشته باشن.
تحلیل بنیادی و تکنیکال واقعا مکمل هم هستن و هر کدوم بدون دیگری واقعا ناقص میشه! چون معاملات هم باید از لحاظ نموداری و حرکات قیمت بررسی بشه و هم از لحاظ اخبار و فاندامنتالی تا نتیجه خوب حاصل بشه
بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه راه بسیار خوبی تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی برای تولید ثروت و پسانداز برای دوران بازنشستگی است. بهویژه زمانی که جوانتر و در حال کسب درآمد هستید میتوانید بخشی از درآمدتان را به سرمایهگذاری اختصاص دهید. اگر میخواهید در این بازارها سرمایهگذاری کنید مهم است که با روشهای تحلیل بازار آشنا شوید. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما کمک می کنند تا استراتژی خود را به تصمیمات واقعی خرید یا فروش تبدیل کنید. در این نوشتار قصد داریم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را برایتان شرح دهیم.
درک تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
برای آنکه بتوانیم تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را بهدرستی درک کنیم، باید هر یک از آنها را بهخوبی بشناسیم. هر یک از این تحلیلها بر اساس اطلاعات خاصی بنا میشوند. اما هدف اصلی و نهایی آنها پیشبینی روند تغییر قیمتها در سهام بورس، ارز دیجیتال یا داراییهایی همچون طلا و ارز است.
پس بیایید پیش از هر چیز نگاهی به تعاریف آنها داشته باشیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال بر پایهی بررسی ارزش ذاتی یک سهم یا دارایی استوار است. در واقع سهام هر شرکتی در هر بازهی زمانی دارای ارزشی ذاتی است. بازار دیر یا زود متوجه این ارزش ذاتی خواهد شد. اما یک تحلیل بنیادی بهدنبال درک سریعتر این موضوع و خرید یا فروش سهم در زمان مناسب است.
تحلیل بنیادی داراییها را با تمرکز بر ارزش های بنیادی شرکت ها تحلیل میکند؛ به این معنی که با نگاه کردن به سود و زیان، بدهیها و دیگر پارامترهای عملکردی شرکتها ارزش کلی شرکت و ارزش هر سهم آن ارزیابی میشود.
تحلیل بنیادی اغلب با بهکارگیری ارزش نسبی داراییهای مختلف به شما کمک میکند به ارزش واقعی سهام شرکتها پی ببرید. برای مثال اگر شرکتی 20 هزارتومان به ازای هر سهم سودآوری دارد، میتوان گفت ارزش سهام این شرکت به نسبت شرکت مشابهی که به ازای هر سهم آن 10 هزارتومان سودآوری دارد دو برابر است. اما باید بدانید که این مثال تنها برداشتی سطحی از نتایج است. درک دقیقتر ارزش یک سهم از طریق تحلیل بنیادی ممکن خواهد بود.
برای تحلیل فاندامنتال سرمایهگذاران ممکن است از داده های مختلفی از جمله درآمد شرکت، سودآوری و نرخ رشد سود سهام استفاده کنند. همچنین فرمولهایی از جمله مدل قیمتگذاری دارایی (CAPM)، جریان نقدی تنزیل شده (DCF)، ارزش نسبی دارایی و بسیاری از فرمولها و مدلهای دیگر برای کمک به سرمایهگذاران در پیشبینی رفتار بازار قابل استفاده هستند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
اصلیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در این است که تحلیل تکنیکال بر خلاف تحلیل بنیادی تنها بر روند تغییرات قیمت داراییها تمرکز دارد. این تحلیل بر این ایده استوار است که تغییرات قیمت اغلب از الگوهای خاصی پیروی میکنند. این الگوها با تحلیل نمودار قیمت و حجم معاملات قابل درک هستند.
برای نمونه اگر نمودار میانگین متحرک قیمت یک سهم در دورهای 50 روزه، از نمودار میانگین متحرک قیمت آن در دورهای طولانیتر، به عنوان مثال 200 روزه، پیشی بگیرد، تحلیلگران تکنیکال ممکن است این موقعیت را فرصتی برای خرید ببینند. بهطور مشابه اگر میانگین متحرک 50 روزه به زیر میانگین متحرک 200 روزه سقوط کند، تحلیلگران تکنیکال آن را هشداری برای فروش تلقی خواهند کرد.
حجم معاملات نیز دیگر عنصر کلیدی در تحلیل تکنیکال است. برای مثال شکسته شدن روند میانگین حجم معاملات میتواند نشانگر افزایش یا کاهش سطح قیمت باشد.
لازم به ذکر است که تمرکز تحلیل تکنیکال تنها بر قیمت و حجم معاملات است. هنگام استفاده از این نوع تحلیل فرض بر آن است که تمامی فاکتورهای بنیادی از جمله سلامت مالی شرکتها و صنایع، وضعیت اقتصادی و … پیش از این در قیمت داراییها لحاظ شده اند.
پس تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال بسیار گسترده است. اما کدامیک از آنها اهمیت بیشتری دارد؟ میتوان گفت هرکدام از این تحلیلها طرفداران خاص خود را دارند. اما سرمایهگذاران موفق هر دو را درک کرده و هنگام ارزیابی سرمایهگذاریهایشان از آنها استفاده میکنند.
تحلیل بنیادی بر روندهای مالی بلندمدت شرکتها و عملکرد آنها در مقایسه با رقبایشان تمرکز دارد. اگر شرکتی پول زیادی در میآورد، تحلیل بنیادی افزایش قیمت سهام آن را پیشبینی میکند. اگر شرکت ضرر میدهد تحلیل بنیادی خبر از سقوط ارزش سهام آن خواهد داد. البته جنبههای تکنیکی بسیار بیشتری در پشت پردهی تحلیل بنیادی وجود دارند. اما هسته اصلی ماجرا رسیدن به قیمت هدف بر اساس دادهها و نتایج مالی شرکتهاست.
در مقابل تحلیل تکنیکال بر روندهای اخیر قیمت برای سودآوری کوتاهمدتتر نگاه میکند. تحلیلگران تکنیکال اغلب چندان نگران سودآوری شرکتها در 5 یا 10 سال آینده نیستند. آنها برای رفتار سهام در روزها و هفتههای آتی بیشترین اهمیت را قائلند.
کدام تحلیل برای شما بهتر است؟
برای پاسخ به این سوال که کدامیک برای شما بهتر است، ابتدا باید اهداف و روش سرمایهگذاری خود را مشخص کنید. گاهی ممکن است بهطور همزمان از هر دو روش برای تصمیمگیری خرید استفاده کنید.
تحلیل بنیادی بهترین گزینه برای کسانیست که میخواهند بر عملکرد کمپانیها تمرکز کنند. همچنین افرادی که تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت دارند. این تحلیل برای سرمایهگذاری دوران بازنشستگی و دیگر اهداف بلندمدت سرمایهگذاری ایدهآل است. جایی که نتایج مالی بلندمدت کسبوکارها میزان موفقیت سرمایهگذاری را تعیین میکنند.
اما تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای سرمایهگذارانیست که میخواهند از تغییرات قیمت داراییها استفاده کنند. این روش برای سرمایهگذاری کوتاهمدت و کسانی که ریسکپذیری بیشتری در قبال داراییهایشان دارند بسیار کاربردی است.
مروری بر شباهتها و تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال محبوبترین روشهای تحلیل سهام و تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند.
تحلیل بنیادی روشی بلندمدت است و بر عملکرد شرکتها و گاهی رقبایشان متمرکز است. تحلیل تکنیکال روشی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت است و بر روند حرکت قیمتها در بازار تمرکز دارد.
هردو روش بسته به اهداف سرمایهگذاریتان میتوانند مثمرثمر واقع شوند. اما بهطور جدی توصیه میکنیم که همیشه درک مناسبی از ابزارها و روشهایی که از آنها استفاده میکنید داشته باشید.
بهیاد داشته باشید، بازارهای سرمایه میتوانند غیرقابلپیشبینی باشند و تحلیلهای بنیادی و تکنیکال تنها دو ابزار برای هدایت سرمایه گذاریهایمان هستند.
نکات سرمایهگذاری
حال که تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را میدانید، بهتر است نکات زیر را نیز به خاطر بسپارید.
تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال به زبان ساده
تحلیلها بخشی جدایی ناپذیر از فرایند معامله در بازار بورس هستند. به همین دلیل در این مقاله میخواهیم تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال را در قالب یک مثال برایتان توضیح دهیم. فرض کنید شما یک ماهیگیر آماتور هستید. برای امرار معاش به صید ماهی نیاز دارید. تمام ابزار را هم در اختیار دارید ولی نمیدانید باید چکار کنید. کدام دریاچه؟ کدام ساعت؟ کدام فصل؟ و… . یک صیاد بنیادی کار به شما خواهد گفت که کدام دریاچه را انتخاب کنید، گوشت کدام ماهیها خوشمزهتر است، قیمت کدام ماهی گرانتر است، بر اساس تجربه، کدام ماهی مشتری کمتری دارد و غیره. یک صیاد تکنیکال کار به شما خواهد گفت که چه فصلی از سال برای صید آن ماهی در آن دریاچه بهتر است، در چه ساعتی از روز باید به صید بروید، چقدر باید صبر کنید و غیره. شما با استفاده توأم از اطلاعات این دو نفر خواهید توانست به یک ماهیگیر موفق تبدیل شوید، بهترین ماهی را بگیرید و کمترین تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی زمان را تلف کنید.
نمیتوانید بدون داشتن اطلاعات از تراکم ماهیهای یک دریاچه و فقط با دانستن اینکه چه فصلی برای صید خوب است به یک ماهیگیر خوب تبدیل شوید و همین طور برعکس، نمیتوانید با وجود اینکه میدانید ماهی قزل آلا گوشت خوشمزهای دارد کنار یک برکه بدون ماهی نشسته و انتظار صید ماهی را داشته باشید.
تأیید صددرصد یک روش تحلیل و تخریب کامل روشهای دیگر، ابتدا به تریدهای خود فرد آسیب میرساند و در آینده این طرز فکر به سایر اطرافیان وی نیز سرایت میکند. تریدر – یا همان معامله گر – پیروز کسی است که با استفاده از تحلیل تکنیکال، بنیاد هر سهم را بررسی کند، سطوح مناسب آن را تشخیص دهد و بیگدار به آب نزند. با این روش هیچوقت ضرر نخواهیم کرد.
بعد از سالها هنوز هم بسیاری از فعالان بازار سرمایه یک تفکر نادرست را با خود به دوش میکشند؛ آنها فکر میکنند که تحلیل تکنیکال در بازار بورس جواب نمیدهد! یا تحلیل بنیادی مناسب نیست. دلیل های متفاوتی هم میآورند تا یکی از این تحلیلها را رد کرده و آن را کنار بگذارند. به دنبال آنها، تازه واردهای بازار بورس که توصیه این افراد برایشان حکم طلا را دارد با آن درگیر میشوند. امیدواریم روزی فرا برسد که اهمیت تحلیلهای بنیادی و تکنیکال و ضرورت استفاده از هر دو تحلیل برای داشتن یک سرمایه گذاری موفق بر همه فعالان بازار بورس روشن شود. خوشبختانه، مدتی است که این رویداد در حال رخ دادن است و تحلیلگران بسیاری به استفاده از هر دوی این تحلیلها روی آوردهاند. خانه سرمایه نیز سعی کرده است تا در دوره نخبگان بورس و بسته آموزشی جامع، آموزش این دو علم را در نظر بگیرد. به این ترتیب، شرکت کنندگان دورههای حضوری و غیر حضوری نخبگان خانه سرمایه میتوانند در شمار ۱۰ درصد اول افراد موفق بازار بورس قرار بگیرند. امیدواریم این مطلب پاسخی مناسب به پرسش تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در چیست؟
قطعاً سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه، بهترین روش برای رسیدن به سودآوری بیشتر است. برخی از افراد ترجیح میدهند که در سن بازنشستگی وارد این بازار های مالی شوند و به نوعی هم خود را سرگرم کنند و هم سرمایه خود را بیشتر کنند. البته جوانان زیادی هم وجود دارند که وارد این بازارهای مالی میشود و همزمان با کسب و کار خود در این بازارها هم درآمدزایی میکنند و ترجیح می دهند بخشی از درآمد خود را وارد سرمایه گذاری کنند.
اگر میخواهید در این بازارهای سرمایه رشد خوبی داشته باشید و به موفقیت برسید حتماً باید با روشهای تحلیل بازار به خوبی آشنا شوید. در غیر این صورت نه تنها سودآوری برای شما نخواهد داشت بلکه متحمل ضرر هم خواهیم شد. تحلیل های بسیار زیادی برای بازارهای سرمایه وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی اشاره کرد.
شما با توجه به این دو تحلیل باید بتوانید استراتژی های خود را به تصمیمات واقعی تبدیل کنید. این تصمیمات همان تصمیم های خرید و فروش در بازارهای سرمایه هستند. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بپردازیم.
آیا تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی باهم متفاوت هستند؟
همیشه برای اینکه بتوانیم دو چیز را با یکدیگر مقایسه کنیم و تفاوت آنها را متوجه شویم حتماً باید در ابتدا آنها را درک کنیم و به خوبی آنها را بشناسیم. در مورد این دو تحلیل هم همین موضوع وجود دارد، بهتر است قبل از هر چیزی به شناخت و تحلیل بپردازید. توجه داشته باشید که هر کدام از این دو نوع تحلیل بر اساس اطلاعات خاصی بنا شده اند.
هر کدام از این تحلیل ها هدف اصلی و نهایی پیش بینی روند تغییر قیمت ها در سهام بورس، ارز دیجیتال و … را دارند. البته عملکرد این دو تحلیل با یکدیگر متفاوت است در ادامه این مقاله سعی داریم در ابتدا به شناخت این دو تحلیل و سپس به تفاوت های آنها بپردازیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
نام دیگر تحلیل بنیادی، تحلیل فاندامنتال است که بر پایه ارزش ذاتی یک سهم بنا شده است. در واقع باید بدانید که شرکتها دارای سهام هایی هستند که این سهام ها در هر بازه زمانی دارای ارزش ذاتی مشخصی هستند. به طور کلی در بازار سرمایه، ارزش این سهام ها به زودی مشخص می شوند. اما با کمک از تحلیل بنیادی میتوانیم این موضوع را خیلی سریع تر متوجه شویم و تصمیم به خرید یا فروش آن سهم در آن بازه زمانی بگیریم.
تحلیل بنیادی سهام های شرکت را بر اساس ارزشهای بنیادی آن تحلیل میکند به این صورت که می توان سود و یا زیان، بدهی ها و دیگر پارامترهای سهام آن شرکت را مورد بررسی قرار داد که تمامی این موارد جزء ارزش آن شرکت به حساب می آیند و می توان ارزش هر سهم را با این پارامترها مشخص کرد. در نتیجه شما می توانید به کمک تحلیل بنیادی با به کارگیری ارزش نسبی دارایی های مختلف به ارزش واقعی سهام شرکت ها بپردازید.
سعی می کنیم این موضوع را با یک مثال ساده بهتر بیان کنیم. تصور کنید که یک شرکتی به ازای هر سهم حدود 20000 تومان سود آوری دارد. در نتیجه می توانیم بگوییم که ارزش سهام این شرکت نسبت به شرکت دیگری که به ازای هر سهم 10000 تومان سود آوری دارد، دو برابر است. این مثالی که برای شما توضیح دادهایم تنها یک برداشت سطحی است و اگر بخواهیم آن سهم را از لحاظ بنیادی و اصول بررسی کنیم حتماً باید از تحلیل بنیادی کمک بگیریم.
همان طور که در قسمت بالاتر هم توضیح داده ایم در تحلیل فاندامنتال و یا بنیادی سرمایهگذاران حتماً باید اطلاعات مختلفی از سهام یک شرکت و خود آن شرکت به دست آورند. جریان نقدی تنزیل شده، مدل قیمت گذاری دارایی، ارزش نسبی دارایی، سودآوری و زیان سهام آن شرکت و … همگی از جمله مواردی هستند که در پیش بینی رفتار بازار به سرمایهگذاران کمک شایانی میکنند. در ادامه سعی داریم به بررسی تحلیل تکنیکال و درک آن بپردازیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دارای تفاوت های بسیار زیادی هستند اما از اصلیترین این تفاوت ها می توان به این موضوع اشاره کرد که در تحلیل تکنیکال برخلاف تحلیل فاندامنتال بر روی روند تغییرات قیمت دارایی تمرکز می شود. بر طبق این نوع تحلیل تغییرات قیمت بیشتر از الگوهای خاص پیروی می کنند که این الگوها به طور کاملا واضح با تحلیل نمودار قیمت و حجم معاملات مشخص می شوند. در ادامه سعی داریم با توضیح یک مثال اطلاعات بیشتر در مورد معرفی تحلیل تکنیکال به شما بدهیم.
برای مثال تصور کنید که نمودار میانگین متحرک قیمت یک سهم در یک شرکت در دوره ۵۰ روزه مشخص شده است. در این بین نمودار میانگین متحرک قیمت همان سهم در دوره ای طولانی تر مثلاً ۲۰۰ روزه بررسی شده است و مشخص شده است که قیمت آن در دوره ۵۰ روزه پیشی گرفته است. در این صورت میتوان متوجه شد که بهترین فرصت برای خرید آن سرمایه است و در واقع این فرصت را تحلیل تکنیکال به شما نشان داده است.
البته برعکس این موضوع هم امکان پذیر است و شما تصور کنید اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه کاهش پیدا کند در این صورت تحلیل گران تکنیکال آن سهم را هشداری برای فروش می دانند. در تحلیل تکنیکال باید به حجم معاملات هم توجه زیادی کرد.
به طور مثال زمانی که روند میانگین حجم معاملات شکسته می شود می تواند نشانهای برای افزایش یا کاهش قیمت آن باشد. به طور کلی باید بدانید که هدف اصلی در تحلیل تکنیکال تمرکز بر قیمت و حجم معاملات است و تحلیلگران در زمان استفاده از این نوع تحلیل باید تصور کنند که تمامی فاکتورهای بنیادی مانند سلامت مالی شرکت ها و صنایع وضعیت اقتصادی و … قبل از این موضوع در قیمت دارایی ها در نظر گرفته شده است. در ادامه این مقاله می خواهیم اطلاعات تکمیلی مفیدی در مورد تفاوت های بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به شما بدهیم.
تفاوت اصلی تحلیل تکنیکال و بنیادی در چیست؟
اگر بخواهیم در مورد تفاوت های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال صحبت کنیم اندازه یک کتاب حرف برای گفتن وجود دارد. زیرا این بحث بسیار گسترده است اما بهتر است بدانید که کدام یک از این تحلیل ها اهمیت بیشتری دارند؟
در واقع باید بدانید که هر کدام از این دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی طرفداران خاص خود را دارند. در این بین سرمایهگذاران موفق هستند که هر دوی این نوع تحلیلها را درک می کنند و آنها را به خوبی میشناسند و هنگام ارزیابی سرمایه هایشان از آنها استفاده میکنند تا دچار ضرر و زیان نشوند. در تحلیل بنیادی روند مالی بلند مدت شرکت ها و نوع عملکرد آنها در مقایسه با دیگر رقبا اهمیت ویژه ای دارد به همین علت است که توصیه می شود افرادی که می خواهند یک سهم را برای بلندمدت خریداری کنند حتماً قبل از خرید خود تحلیل بنیادی را برای آن سهم در نظر بگیرند.
تصور کنید که یک شرکتی پول بسیار زیادی در می آورد. در این صورت با تحلیل بنیادی بهراحتی میتوان افزایش قیمت سهام آن شرکت را پیش بینی کرد. البته برعکس این موضوع هم وجود دارد و اگر شرکتی دچار ضرر و زیان شود با تحلیل بنیادی میتوان سقوط ارزش آن سهام شرکت را بررسی کرد. توجه داشته باشید که در تحلیل بنیادی جنبه های تکنیکی بسیار بیشتری وجود دارد اما هدف اصلی آگاهی از قیمت هدف بر اساس اطلاعات و نتایج مالی شرکتها است.
در تحلیل تکنیکال سهم، قیمت اخیر سهم برای کوتاه مدت مورد بررسی قرار می گیرد. تحلیل تکنیکال بیشتر برای کسانی است که میخواهند سرما خود را در کوتاه مدت به فروش برسانند و می خواهند در این مدت زمان سودآوری داشته باشند. در واقع تحلیل گران تکنیکال خیلی نگران سودآوری شرکت ها در چندین سال آینده نیستند و آنها تنها برای رفتار سرد در هفته های آینده اهمیت قائل هستند. حتماً شما هم می خواهید بدانید که کدام تحلیل برای شما مناسب تر است و بهتر است در ابتدا کدام تحویل را فرا بگیرید؟
در ادامه این مقاله به بررسی این موضوع می پردازیم تا اطلاعات کاملی بدست آورید.
کدام یک از دو نوع تحلیل تکنیکال و بنیادی را فرا بگیریم؟
برای اینکه بدانید ابتدا کدام یک از این دو نوع تحلیل را باید فرا بگیرید ابتدا باید هدف خود را از سرمایه گذاری مشخص کنید. گاهی میتوان از هر دوی این تحلیل ها برای خرید یک سهم کمک گرفت. اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که می خواهید بر عملکرد کمپانی ها تمرکز داشته باشید تفاوت بین تحلیل فنی و بنیادی حتماً باید با تحلیل بنیادی آشنا باشید. البته اگر هم میخواهید سهم خود را در مدت زمان طولانی تری نگه دارید بازهم باید از تحلیل بنیادی استفاده کنید.
اطمینان داشته باشید که اگر به خوبی بتوانید رفتار یک سهم را با تحلیل بنیادی در نظر بگیرید و آن سهم را در مدت زمان طولانی نگه دارید حتما به سودآوری خیلی خوبی خواهید رسید. در مقابل هم تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیشتر برای افرادی که می خواهند از تغییرات قیمت دارایی ها استفاده کنند بهترین گزینه است. البته کسانی هم که میخواهند سرمایهگذاری کوتاه مدت داشته باشند بر ریسک پذیری بالاتری هم دارند، می توانند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند.
بسیاری از سرمایه گذاران که اطلاعات خوبی در مورد تحلیل های مختلف در بازار دارند معتقد هستند که بهترین روش برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام در بورس استفاده از روش ترکیبی است یعنی سرمایه گذار باید بتواند روند گذشته سهم را مورد بررسی قرار دهد و به نتایج حاصل از این تحلیل ها رضایت ندهد و به دنبال عوامل سهگانه اثر گذار و قیمت سهام یعنی عوامل مرتبط با صنعت، عوامل محیطی و عوامل درونی هم باشد و به این منظور قیمت سهم را مورد بررسی قرار دهد.
تصور کنید قیمت سهمی در گذشته صعودی بوده است اما بر اثر دخالت برخی از عوامل دیگر ضرر کرده است و تا به سهم زیان ده هم تبدیل شده است البته برعکس این موضوع هم وجود دارد و ممکن است یک سهم از وضعیت نزولی خارج شود و در مسیر رشد قرار بگیرد.
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی علاوه بر تفاوت هایی که دارند کاربردهای بسیار مهمی دارند که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در کاربرد
همانطور که قبلا هم گفته ایم، تحلیل های بسیار زیادی در بازار سرمایه وجود دارد. یکی از محبوبترین این مسئله را میتوان به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی اشاره کرد. بهترین این نوع تحلیل ها برای تصمیم در سرمایه گذاری است. در واقع تحلیل بنیادی برای سرمایه گذاریهای بلندمدت و تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت مورد استفاده قرار می گیرد. هر کدام از این تحلیل ها بسته به اهدافی که دارند می توانند موثر عمل کنند. البته توجه داشته باشید به بازارهای سرمایه گاهی غیر قابل پیش بینی می شوند و تحلیل های بنیادی و تکنیکال کار هایی برای هدایت سرمایهگذاریها هستند.
نکات بسیار مهم در سرمایه گذاری
توجه داشته باشید که اگر شما هیچ گونه اطلاعاتی در مورد تحلیل های بازار از تجربه تحلیل بنیادی و تکنیکال ندارید به هیچ عنوان سرمایه خود را وارد این بازار های مالی نکنید. زیرا در این صورت شما بیشتر با شانس خود وارد شده اید ممکن است دچار سود و یا ضرر شوید.
اگر اطلاعاتی در مورد این تحلیل ها ندارید، میتوانید از کارشناسانی که در بازارهای بورس ارز دیجیتال فعال هستند کمک بگیرید تا سرمایهگذاری موفق تری داشته باشید.
سعی کنید از تحلیل های مختلف به صورت ترکیبی بهره ببرید تا با ریسک کمتری وارد سرمایه گذاری در یک سهم شوید و به سود آوری بسیار خوبی دست یابید.
سخن پایانی
به طور کلی بهتر است هیچ نوع سهمی را بدون تحلیل های صحیح و دقیق خریداری نکنید و حتماً از کارشناسانی که تجربه بالایی دارند مشورت بگیرید تا در مدت زمان بسیار کوتاهی سود چشمگیری به دست آورید. متخصصین که در این حوزه فعالیت می کنند قطعاً از چند تکنیک برای بررسی سهم استفاده می کنند. امیدواریم با مطالعه این مقاله اطلاعات مفیدی در مورد تفاوت تحلیل بنیادی تحلیل تکنیکال به دست آورده باشید.
دیدگاه شما