کندل دوجی
کندل دوجی یکی از مهمترین اشکال الگوهای کندل استک می باشد دوجی، که به هر دو شکل مفرد و جمع اشاره دارد و در تحلیل تکنیکال بسیار به کار معامله گران می آید این کندل عموما الگوی معکوس را برای تحلیلگران تکنیکال به نمایش در می آورد. Doji در زبان ژاپنی به معنای اشتباه است که اشاره به نادر بودن وضعیت قیمت باز و بسته بودن یکسان دارد.
این کندل هنگامی بوجود می آید که قیمت باز و بسته شدن برای یک آیتم معاملاتی در بازه زمانی معین تقریباً برابر می باشد و فاصله ای را که در سایر کندلها از جمله کندل چکش یا کندل پین بار وجود دارد در کندل دوجی معمولا وجود ندارد و شکل ظاهری آن شبیه علامت صلیب یا علامت بعلاوه و در واقع بدنه ای در این کندل وجود ندارد. این نوع از کندلها تک کندلی هستند و در دسته بندی الگوهای خنثی قرار می گیرند و از الگوهای مهم می باشند.
انواع کندل دوجی کدامند؟
تا اینجا تا حدودی با کندل دوجی آشنایی پیدا کردیم در این بخش میخواهیم ببینیم کندل دوجی چه انواعی دارد؟ باید گفت که بسته به محلی که قیمت باز و بسته شدن قیمت قرار می گیرد که البته ممکن است خیلی نزدیک به هم و یا فقط در حد یک خط باشد.
انواع مختلفی از کندل دوجی تشکیل می گردد و با نامهای متفاوتی توصیف می گردند از جمله:
- مدل اول به نام دوجی پایه بلند (Long leg Doji) شناخته می شود.
- مدل دوم دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) نامیده می شود.
- مدل سوم دارای شکل خاصی بوده که به آن دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) می گویند .
اکنون هر کدام را جداگانه بررسی می کنیم:
دوجی پایه بلند (Long leg Doji)
دوجی پایه بلند یک نمونه از کندل Doji است و دارای سایه های بلند بالا و پایین می باشد و تقریباً قیمت باز و بسته شدن آن نزدیک بهم و برابر است که نتیجه این برابری تشکیل یک بدنه واقعی کوچک می باشد.
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
نوعی از الگوی کندل استک است که نسبت به نحوه عملکرد قیمت قبلی، می تواند بیانگر تغییر احتمالی قیمت در جهت نزولی یا صعودی باشد و هنگامی شکل میگیرد که قیمتهای بالا باز و بسته یک دارایی برابر باشند.
دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
این نوع از الگوی مورد بخث ما نزولی و معکوس می باشد و به دنبال آن شاهد روند نزولی در قیمت خواهیم بود. این نوع الگو می تواند به عنوان نشانه ای جهت کسب سود در یک موقعیت صعودی یا ورود کردن در معاملات نزولی مورد استفاده قرار گیرد. می توان اینگونه گفت که نقطه مقابل دوجی سنگ قبر دوجی سنجاقک قرار دارد.
استراتژی کندل دوجی چگونه است؟
زمانیکه به الگوی شمعدان دوجی را مشاهده و بررسی می کنیم متوجه می شویم که راههای زیادی برای معامله آن وجود دارد. ابتدا به امر به دنبال سیگنال هایی بگردید که نشان دهنده کندل دوجی باشند. بیشتر تریدرها از اندیکاتورهای شتاب جهت تایید احتمال برگشت سیگنال دوجی بهره می برند چرا که این شاخص ها جهت تایید قدرت یک روند کمک کننده می باشند
برای مثال، اگر تصور می کنید که یک دوجی معمولی در انتهای یک روند نزولی به مفهوم برگشت احتمالی می باشد، می توانید سوگیری صعودی را با استفاده از نوسان ساز تصادفی مورد آزمایش قرار دهید. این اندیکاتور سرعت و شتاب بازار را در یک تایم فریم معین تعقیب می کند و حرکت قیمت را پیش بینی می نماید اگر سیگنال تایید شود احتمال اینکه بخواهید خرید طولانی مدت انجام دهید وجود دارد
برای کسب مهارت و شناخت بیشتر نسب به الگوی دوجی می توانید به دنبال الگوی نمودار دوجی باشید و با استفاده از یک حساب دمو بدون ریسک و استرس معامله کنید .
آیا می توان از این نوع کندل به عنوان سیگنال استفاده کرد؟
پاسخ این سوال مثبت است، می توان از کندل دوجی به عنوان سیگنال استفاده کرد درواقع در معاملات نمودار کندل، الگوی دوجی یکی از بارزترین سیگنال های معکوس در بازار می باشد. در واقع، کندل دوجی را می توان یک الگوی معکوس روند اصلی دانست. با این حال ، می تواند علامتی از وقفه در روند باشد. اصولا همه چیز بستگی دارد به مکان و محل قرارگیری آن در روند.
این الگو از طرفی سطح بلاتکلیفی را در بازار را نشان می دهد و از نظر روانشناختی این الگونشان دهنده کشمکش و جدال بین خریداران و فروشندگان است. اما چگونه این کندل را تشخیص دهیم؟ زیاد پیچیده نیست و تنها کافیست به دنبال کندلهایی باشید که دارای دو مشخصه می باشند : دارای بدنه بسیار کوچک در مرکز بین فیتیله های بالا و پایین. البته این فیتیله ها گاها می توانند در بالا و پایین بلندتر نیز باشند.
سخن پایانی
کندل دوجی را با هم در این مقاله بررسی کردیم و نقش مهم آن را در تحلیل تکنیکال بازار فارکس گفتیم.
زمانی که بازار باز میشود و تریدرهای صعودی یا پولیشها باعث بالا رفتن قیمت در بازار می شوند، کندل دوجی ایجاد می گردد، در حالی که معامله گران نزولی تلاش در پایین آوردن قیمت تا حد ممکن دارند و قیمت بالاتر را ریجکت می کنند سپس گاوها دوباره قیمت را افزایش می دهند. در این شرایط بازار هر دو گزینه را بررسی کرده هم صعودی و هم نزولی را اما بدون آنکه تعهدی به هیچ یک از طرفین داشته باشد گزینه استراحت را انتخاب می کند.
هر نوع حرکت قیمتی اعم از بالا یا پایین که بین باز و بسته شدن اتفاق می افتد تشکیل فیتیله را می دهد و همینطور تشکیل بدنه زمانی است که قیمت در همان سطحی که باز شده است بسته می شود.
با امید به آنکه مطالب ارائه شده در خصوص کندل دوجی توانسته باشد به ابهامات ذهنی شما عزیزان همیشه همراه در این رابطه تا حدودی پاسخ داده باشد. برای گرفتن مشاوره از طریق چت آنلاین با مشاورین بروکر نیکس تماس بگیرید.
الگوی فرفره (Spinning) چیست و چطور به کمک تحلیلگران میآید؟
الگوی فرفره از جمله کندل استیکهایی است که از آن برای تعیین بازگشت یک سهم و بررسی و پیشبینی روند آینده حرکت آن استفاده میشود.
علیرغم اینکه این الگو مانند الگوی دوجی یک الگوی خنثی است، میتواند تاثیر بسیار مهمی در تصمیمگیری خریداران و فروشندگان داشته باشد.
در این الگو قیمت باز شدن و بستهشدن نزدیک به هم است و کندلهای بالایی و پایینی تقریبا با هم تقارن دارند و متناسب با یکدیگرند.
وقتی بازار با الگوی فرفره مواجه شود به این معنی است که خریداران و فروشندگان حاضر در بازار در برابر عرضه و تقاضا دودل هستند یا هنوز تصمیمی نگرفتهاند
هرچقدر تعداد این الگوهای فرفره در کنار هم بیشتر باشد، نشاندهنده این است که این تصمیمی و دودلی در بازار بیشتر است.
ازآنجاییکه رفتار این الگو شباهت زیادی به رفتار الگوی دوجی دارد، به این الگو، الگوی دوجی فرفره هم گفته میشود. نکته مهمی که برای بررسی الگوی فرفره باید در نظر داشته باشید این است که تنها فرفرههایی که در کفها و سقفها شکل میگیرند مهم هستند.
بنابراین الگوهای فرفرهای که در طی این روند شکل گرفته میشود را نادیده بگیرید و فقط به ابتدا و انتها توجه کنید. همچنین شباهت فرفره با دوجی به معنی یکسان بودن آنها نیست!
در حالت ایدهآل، این دو کندل باید طولی مشابه، بدنه کوتاه و تفاوت کمی بین قیمت باز و بستهشدن داشته باشند.
آیا اطلاعات بیشتری درباره روند الگوی فرفره و اهمیت آن برای بررسی حرکت بازار دارید؟ اگر شناخت کاملی از این الگو ندارید و در حال یادگیری بیشتر بازار و کسب دانش بیشتر برای موفقتر شدن در بازار هستید، ادامه این مطلب را بخوانید.
شکلگیری الگوی فرفره
الگوی فرفره ( Spinning Top ) زمانی در بازار و روند حرکت یک سهم شکل میگیرد که خریداران قیمت را در یک بازه زمانی معین بالا ببرند و فروشندگان در همان دوره زمانی، قیمت را پایین بیاورند.
وقتی با وجود این تفاوت قیمتها، همچنان قیمت پایانی بسیار نزدیک به قیمت باز شدن سهم باشد، الگوی فرفره در بازار اتفاق افتاده است.
بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتیکه کندل بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره میتوانند نشانهای از برگشت بالقوه قیمت باشند.
کندلهای یک الگوی فرفره میتواند بالا یا پایین بروند (نسبت به سایه)، اما قیمت پایانی و ابتدایی همیشه نزدیک به هم است.
همانطور که اشاره کردیم، الگوهای فرفره در بازار نشاندهنده عدم تصمیمگیری سهامداران یک سهم یا بازار است. کندل استیکهای بلند در بالا و پایین حرکت سهم نشان میدهد که تفاوت زیادی بین قیمت باز و بسته شدن وجود ندارد.
بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتیکه شمع بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره میتوانند نشانهای از برگشت بالقوه قیمت باشند.
الگوی فرفره در بازارهای گاوی و خرسی
الگوی فرفره در بازارهای گاوی قیمت را به سمت بالاتر میبرند و در بازارهای خرسی قیمت به پایینترین رده خود میرسد.
حتی با وجود چنین روند حرکتی، باز هم قیمت پایانی نزدیک به همان قیمت بازگشایی در هر دو بازار گاوی و خرسی است. اگر این الگو به دنبال افزایش یا کاهش قیمت اتفاق بیفتد، میتواند نشانهای برای برگشت احتمالی قیمت سهم یا کریپتو محسوب شود.
گاهی اوقات الگوهای فرفره به وجود آمده در روند حرکت سهم، ممکن است نشانه تغییر قابلتوجهی باشد. برای مثال، فرفرهای که در بالای یکروند صعودی رخ میدهد، میتواند از بازار خرسی خبر دهد. این اتفاق به ما میگوید سهامداران و سرمایهگذاران بازار گاوی درگیر سردرگمی شدهاند و هر آن ممکن است روند بازار بهطورکلی معکوس شود.
درست در شرایط مشابه، وقتی فرفره بالا در پایین یکروند نزولی قرار میگیرد، نشان میدهد که بازار خرسی هم از کنترل خارج شده و هر لحظه ممکن است بازار تبدیل به یک بازار گاوی شود. درهرصورت، روند حرکتی این فرفرهها نقش مهمی در بررسی و تعیین بازار دارند.
همانطور که یک فرفره صعودی یا نزولی درباره آغاز روند جدید در بازار خبر میدهد، کندل بعدی در الگوی فرفره، تاییدیه این حرکت است.
اگر معاملهگری معتقد باشد که فرفره بالا پس از روند صعودی میتواند منجر به برگشت به سمت نزولی شود، کندل بعدی که باید حرکت آن را دنبال کند، کاهش پیدا کرده و قیمت هم کم میشود. اگر اینطور نباشد، برگشت تایید نمیشود و معاملهگر باید منتظر سیگنال معامله دیگری باشد.
اگر فرفره در یک محدوده اتفاق بیفتد، این نشان میدهد که بلاتکلیفی معاملهگران هنوز در بازار وجود دارد و این محدوده احتمالاً تا مدتزمان دیگری پابرجا خواهد بود.
میتوان گفت ک ندلهای بعدی و پایینتر معمولا تاییدی برای روند و تحلیلی است که تحلیلگران از بازار به دست آوردهاند.
انواع الگوی فرفره
اگر تا این بخش از بررسی الگوی فرفره همراه بورسینس بوده باشید، متوجه شدید که دو بخش اصلی و مهم الگوی فرفره شروع و پایان آن و فرفرههای بالا و پایین است.
به فرفره بالا، فرفره سقف، نزولی یا Spinning top هم گفته میشود. فرفره کف یا پایین فرفره صعودی و Spinning Bottom است.
برای آشنایی بیشتر با این دو نوع فرفره، ویژگی هرکدام از آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکنیم:
فرفره سقف (Spinning top)
فرفره سقف در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و از الگوهای نزولی بازگشتی است.
این کندل به طور بالقوه میتوان نشانه کاهش خریداران و به همان نسبت، نشانهای برای افزایش قدرت فروشندگان باشد. رنگ کندل در الگوی فرفره سقف اهمیتی ندارد. به این معنی که الزاماً فرفره سقف سبز نیست و حتی میتوان یک کندل قرمز را هم بهعنوان الگوی فرفره بالا شناسایی کرد.
تا زمانی که این الگو تایید نشده باشد، نمیتوان بهدرستی اطلاعاتی که نشان میدهد اعتماد کرد. کندل تایید در الگوی فرفره بالا، کندلی قرمزرنگ است که قیمت بستهشدن آن پایینتر از بدنه الگوی فرفره سقف است. شکلگرفتن فرفره سقف در مقاومتها هم میتواند تایید دیگری برای تغییر روند و شروع یکروند صعودی در سهم یا کریپتو باشد.
اگر بین بدنه کندل تایید با بدنه فرفره سقف فاصله یا وقفه افتاده باشد، میتوان اعتبار بیشتری برای الگو قائل شد.
الگوی فرفره بالا نشاندهنده عدم تصمیمگیری در بین گاوها و خرسها است. در نظر داشته باشید که این الگو در بازارهای پرطرفدار، چه دارای روند صعودی باشد و چه روند نزولی را طی کند، بسیار قوی تر است. هنگامی که این الگو در یک بازار متلاطم اتفاق میافتد، سیگنالی برای نشاندادن عدم وضوح عملکرد سرمایهگذاران و معاملهگران در بازار محسوب میشود.
مثال زیر تصویر دقیقتر و کاملتری از شکلگرفتن فرفره سقف در انتهای روند صعودی و مقاومت استاتیکی به شما نشان میدهد.
فرفره کف (Spinning Bottom)
فرفره کف یک الگوی صعودی از نوع بازگشتی است. این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
فرفره کف نشانه افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان به میزان برابر است. مانند الگوی فرفره سقف، رنگ کندل در این الگو اهمیتی ندارد.چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟
فرفره کف نیاز به کندل تایید دارد تا تحلیلگران بتوانند از روند تغییر مطمئن شوند. کندل تایید در الگوی فرفره کف کندلی سبز رنگی است که قیمت بستهشدن آن بالاتر از بدنه الگوی فرفره کف است. شکلگرفتن فرفره در حمایتها هم میتواند تایید دیگری بر تغییر روند و شروع یکروند صعودی باشد.
مثال زیر تغییر روند و حرکت شارپ الگوی فرفره کف در انتهای روند نزولی را نشان میدهد:
ظهور الگوی فرفره و تعادل جدید در سهم
در یکروند صعودی یا نزولی قوی، چرخش بالا نشان میدهد که تعادل جدیدی از نیروها در مورد قیمت سهم یا کریپتو به وجود آمده است.
برخلاف الگوها و اندیکاتورهای دیگر که در آنها یک طرف بر بازار مسلط است و قیمت را به سمت دلخواه خود سوق میدهد، در الگوی فرفره و فرفره سقف میتوان متوجه شد که طرف مقابل بازار درحالرشد بوده اما نتیجه کوتاهمدت این اتفاق نامشخص است.
در نتیجه، مانند تمام الگوهای کندال، نقش کندل بعدی در این الگو هم مهم است.
در صورت معکوس شدن، کندل کنار صفحه الگوی فرفره باید خلاف روند غالب باشد، درحالیکه برای الگوهای دیگر، تحلیلگران به دنبال کندلی هستند که در همان جهت حرکت میکند تا تأیید کند که روند قیمت هم در همان جهت ادامه دارد.
نمودار بالا چندین حرکت از الگوی فرفره را نشان میدهد. اولین مورد، در سمت چپ، پس از کاهش قیمت کوچک رخ داده است. به دنبال آن یک کندل پایین آمده که نشاندهنده کاهش بیشتر قیمت است. مجدد قیمت کمی پایینتر میرود، اما سپس به سمت بالا حرکت میکند.
اگر معاملات را بر اساس کندل انجام دهید، میتوانید برنامه منعطفتری برای مدیریت سرمایه و ریسک داراییهای خود داشته باشید، زیرا کندل استیکهای الگوی فرفره راهنمای خوبی برای شناسایی ریسکها و فرصتهای بازار است.
معمولا چرخشهایی که در این الگو اتفاق میافتد، بلاتکلیفی فعلی بازار را نشان میدهند. زیرا قیمت همچنان به سمت پایین حرکت میکند. بعد از کندل دوم و با بررسی الگوی فرفره بعدی، معمولا اندازه کندل سوم در مقایسه با کندلهای اطراف آن بسیار بزرگتر است. این نشان میدهد که حرکت سهم یک پیشروی را تجربه کرده و به دنبال آن یک کندل بزرگ پایین آمده است.
حرکت بعدی، حرکت معکوسی است که به معنی کاهش قیمت است. با کاهش قیمت، یک الگوی فرفره دیگر شکل گرفته است. در نهایت، حرکت سهم با یک مکث کوتاه به پایان میرسد و کندل بعدی به روند کاهشی خود ادامه میدهد.
بررسی این مثالها و نمونههایی که از نحوه تحلیلی الگوی فرفره وجود دارد، نشاندهنده اهمیت و تاثیر این الگو برای شناسایی حرکت سهم یا ارز است.
تفاوت الگوی فرفره با سایر الگوهای کندلی
همانطور که قبلا ذکر شد، شکل الگوی فرفره بسیار شبیه به الگوی کندل دوجی است.
هر دو دارای کندلهایی هستند که بالاتر و پایینتر امتداد پیدا چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟ میکنند و بهعنوان الگوهای خنثی در نظر گرفته میشوند. بدیهی است زمانی که ردپای یک الگوی فرفره یا دوجی را در پایان حرکت سهم ببینید، بهراحتی میتوان انتظار برگشت سهم را هم داشته باشید.
الگوی دوجی
الگوی دوجی هم مانند الگوی فرفره یک الگوی کندل استیک رایج است.
رایج بودن این الگوها به این معنی است که آنها در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال بهترین کاربرد و اطلاعات را در اختیار تحلیلگران میگذارند. بهعنوانمثال، معاملهگران ممکن است قبل از انجام معامله بر اساس فرفره، به اندیکاتورهای فنی مانند میانگین متحرک همگرایی – واگرایی (MACD) یا شاخص قدرت نسبی (RSI) برای نشانههای برگشت نگاه کنند.
اندیکاتورها یا سایر اشکال تجزیهوتحلیل، مانند شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، ابزارهای کارآمدی برای کمک به تصمیمگیری بر اساس الگوهای کندلی هستند.
تفاوت الگوی فرفره و الگوی دوجی
با وجود تمام شباهتهایی که بین دو الگوی فرفره و دوجی وجود دارد، نمیتوان چشم روی تفاوتهای این دو الگو بست.
طبق چیزی که در کندلهای الگوی فرفره تا اینجا دیدید، میبینید که کندلهای دوجی سایه کوتاهتری دارند و تقریبا بدون بدنه هستند.
این در حالی است که کندلهای فرفره دارای سایههای بلندتری هستند که به دو طرف کشیده میشوند و بدنه آنها نیز طولانیتر است.
با وجود همه شباهتهای الگوی فرفره و دوجی، این دو الگو تفاوتهایی هم دارند که نباید نادیده گرفت.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که اگر در بررسیها و تحلیلهای خود نتوانید الگوی دوجی را از فرفره تشخیص دهید، مشکلساز نیست. آنچه مهم است این است که هر دوی این الگوهای کندلی پیامی مبنی بر عدم تصمیمگیری در بین خریداران و فروشندگان دارند.
نحوه معامله در الگوی دوجی و الگوی فرفره هیچ تفاوتی با معاملات دیگر کندلها ندارد. ازآنجاییکه این دو الگوی بهعنوان یک الگوی کندلی ساده در نظر گرفته میشوند، ممکن است در نمودارهای یک ساختار فرفره سقف را ببینید، پس آماده باشید تا جزئیات استراتژی معاملاتی خود را طبق این حرکت بهروزرسانی کنید.
فرفرهها و دوجیها هر دو نشاندهنده عدم تصمیمگیری هستند. هر دو الگو به طور مکرر رخ میدهند و گاهی اوقات برای هشدار دادن به عقبگرد پس از یک حرکت قیمت قوی استفاده میشوند. هر دو نوع کندل بهشدت به تایید متکی هستند.
جمعبندی
کندلهای فرفره جزء روشهای عادی تحلیل بازار هستند.
به این معنی که نمیتوان به اطلاعات آنها بهعنوان تنها مرجع اتکا کرد و لازم است تحلیلها و اطلاعاتی که از این الگو به دست میآید در کنار الگوهای دیگر و ابزارهای تحلیلی پیشرفتهتر باشد. ازآنجاییکه داراییها اغلب دورههای بلاتکلیفی دارند، این موضوع کاملاً منطقی است.
الگوی فرفره اغلب زمانی اتفاق میافتند که قیمت از قبل به سمتی حرکت میکند یا روند حرکتی آن در شرف شروع است. با وجود تمام کاربردهای این الگو، محدودیتهایی وجود دارد که برای تکمیل این بحث و در بخش پایانی باید به آن اشاره کنیم.
برای مثال فرفره در مورد پیشبینی روند حرکت معکوس در بازار کاربرد دقیقی ندارد. بسیاری از الگوهای فرفره منجر به برگشت نمیشوند. اگر چه برای استفاده از اطلاعات این الگو تایید آن لازم است، اما حتی با تایید هم هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت سهم در جهت جدید و پیشبینی شده ادامه دهد.
معامله در زمان تشکیل یک الگوی فرفره هم میتواند مشکلاتی ایجاد کند. زیرا کندل میتواند از بالابهپایین بسیار بزرگ باشد. ارزیابی پتانسیل پاداش یک معامله تاپ چرخان نیز چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟ دشوار است زیرا الگوی کندل استیک هدف قیمت یا برنامه خروج را ارائه نمیدهد. معاملهگران باید از الگوها، استراتژیها یا شاخصهای دیگر کندل استیک استفاده کنند تا یک خروجی سودآور پیدا کنند.
در پایان میتوان گفت الگوی فرفره هم درست مانند الگویهای دیگر باید در کنار تحلیلها و بررسیهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. این الگو بههیچوجه نمیتوانند به تنهایی مرجع معتبری برای تعیین حرکت سهم و استراتژی سرمایهگذاران باشد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
16 الگو کندل استیک که هر تحلیلگر باید بداند
یکی از روشهای بررسی و ورود به بازارهای مالی روش تحلیل تکنیکال است. استراتژیهای متفاوتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از آنها، بررسی الگوهای کندل استیک یا شمعی ژاپنی است. ما مدرسه تحلیلها در این مقاله ۱۶ نوع از پرکاربردترین الگوهای کندل استیک (Candle Stick) ( شمعی ژاپنی) را برایتان توضیح میکنیم. معاملاگران با استفاده از تحلیل کندلها در نمودار قیمت داراییها میتوانند قدرت یا ضعف رفتار جاری بازار را درک کنند.
نمودارهای کندل استیک (شمعی ژاپنی) از کجا آمدند؟
- نمودارهای کندل استیک بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میلهای و خطی را توسعه دهد در ژاپن ایجاد شد.
- در دهه 1700، مردی ژاپنی به نام مونیهیسا هوما (Munehisa Honma) متوجه شد که در حالی که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد، بازارها به شدت تحت تأثیر احساسات تاجران هستند.
- رنگ شمعدانها یا کندلها نشاندهنده احساس معاملهگران هستند. معاملهگران با توجه به الگوهای کندلی میتوانند روند کوتاه مدت قیمت را پیشبینی کنند و تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.
اجزای کندل استیک Candlestick
- درست مانند نمودار میلهای، یک کندل روزانه قیمت باز شدن، بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن بازار را در روز نشان می دهد. کندل ها قسمت پهنی دارد که به آن بدنه (body) میگویند.
- بدنه (body) محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن معاملات آن روز را نشان میدهد.
- بدنه پر یا سیاه نشان میدهد که قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن پایینتر است. به این کندلها کندل کاهشی یا نزولی میگوییم.
- اگر بدنه تو خالی یا سفید باشد، به این معنی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است، این کندل را کندل افزایشی یا صعودی میگوییم.
- شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
- در شکل زیر نحوه نمایش قیمت، بدنه و سایهها بر روی کندل را میبینید.
- معاملهگران میتوانند این رنگها را در پلت فرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، کندلهای نزولی اغلب قرمز و کندلهای صعودی سبز هستند.
نمودارهای کندل (شمعی ژاپنی) در مقابل نمودار میلهای
- درست در بالا و پایین بدنه “سایه” یا “فتیله” (shadow) قرار دارد.
- سایهها بالاترین قیمت و پایینترین قیمت را نشان میدهند. سایهها میتوانند بلند یا کوتاه باشند.
- بدنه میتواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. بدنه بلند نشان از قدرت کندل است.
- نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی ژاپنی اطلاعات یکسانی را فقط چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟ به روشی متفاوت نشان میدهند. نمودارهای کندل استیک برای تحلیلگران واضحتر و راحتتر هستند.
شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
در شکل زیر نحوه نمایش قیمت بر روی کندل استیک را میبینید.
الگوهای پایه شمعی ژاپنی
- شمعدانها (کندلها) با حرکات بالا و پایین قیمت ایجاد میشوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر میرسند، الگوهایی را تشکیل میدهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل از آنها استفاده میکنند.
- الگوهای شمعی ژاپنی به دو دسته الگوهای صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
- الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.
- در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت است.
- دقت کنید الگوهای شمعی ژاپنی نشان دهنده تمایلات بازار به حرکت قیمت هستند و قطعی نیستند.
الگوی پوشا (Engulfing)
- این الگو یکی از مهمترین و موثقترین الگوهای شمعی ژاپنی است و معادل روز برگشتی تکنیکال کلاسیک است.
- این الگو از دو کندل با رنگهای متضاد تشکیل میشود، بطوریکه بدنه کندل اول به طور کامل توسط بدنه کندل دوم پوشیده میشود.
- الگو پوشا به دو صورت پوشا نزولی (Bearish Engulfing Pattern) و پوشا صعودی (Bullish Engulfing Pattern) است.
فروش با پوشا نزولی Bearish Engulfing Pattern
- زمانی که قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی نزولی در یک روند صعودی ایجاد میشود.
- این عمل توسط یک بدنه (کندل) قرمز بلند منعکس میشود که یک بدنه (کندل) سبز کوچک را میپوشاند.
- این الگو نشان میدهد که قدرت فروشندگان بیشتر است و قیمت میتواند به کاهش ادامه دهد.
خرید با پوشا صعودی Bullish Engulfing Pattern
- زمانی که خریداران از فروشندگان پیشی میگیرند، یک الگوی فراگیر در سمت صعودی بازار اتفاق میافتد.
- این در نمودار با یک بدنه (کندل) سبز رنگ که بدنه (کندل) قرمز کوچکی را در بر میگیرد منعکس میشود.
- در این حالت قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است که به اصلاح میگوییم بازار گاوی و قیمت میتواند بالاتر رود.
پوشش ابر سیاه Dark choud cover
- الگوی پوشش ابر سیاه الگویی برگشتی نزولی است.
- در این الگو بخش بالایی بدنه کندل برگشتی کمی بالاتر از بالای بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
نافذ Piercing pattern
- الگوی نافذ الگویی برگشتی صعودی است.
- بخش پایینی بدنه کندل برگشتی کمی پایینتر از پایین بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
مرد به دار آویخته Hanging man
- در این الگو رنگ بدنه اهمیتی ندارد.
- طول سایه دست کم ۲ برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
- این الگو ماهیت برگشتی دارد که صرفا در مناطق حمایت و مقاومت ارزش پیدا می کند.
الگوی شهاب سنگ Shooting star
توضیحات این الگو نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته است و ماهیت برگشتی دارد.
چکش Hammer
در الگو چکش نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته رنگ بدنه اهمیتی ندارد و طول سایه ۲ تا ۳ برابر بدنه است. این الگو به صورت الگوی چکش (Hammer) و چکش وارونه است. الگوی هامر یا چکش یک الگوی برگشتی است.
الگوی ستاره شامگاهی نزولی Bearish Evening Star
- ستاره شب یک الگوی برگشتی است. با آخرین شمع در باز شدن الگوی زیر بدنه کوچک روز قبل مشخص میشود.
- بدنه کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد.
- آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه شمع بسته میشود.
- این الگو پس از یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل توسط فروشندگان است بنابراین احتمال برگشت روند و افت قیمت را داریم.
بررسی ستاره صبحگاهی Morning star
- الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی برگشتی محسوب میشود.
- خلاف الگوی ستاره شامگاهی است، زمانیکه قیمت در یک روند نزولی است در صورت شکل گیری این الگو احتمال برگشت قیمت و رشد قیمت را داریم.
الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
- الگو شامل یک بدنه (کندل) کوچک (قرمز) است که کاملاً درون کندل روز قبل قرار دارد.
- این الگو نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است.
- اگر قیمت پس از آن مجدد رشد کند، ممکن است همچنان روند صعودی ادامه یابد. اما یک کندل پایین از این الگو نشان دهنده افت بیشتر قیمت است.
بررسی هارامی صعودی (Bullish Harami)
- این الگو مخالف الگوی (Bearish Harami) است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه (کندل) کوچک (سبز) در داخل بدنه (کندل) بزرگ (قرمز) روز قبل رخ میدهد.
- این به تحلیلگران میگوید که روند نزولی در حال توقف است.
- در صورت تشکیل کندل دوم صعودی احتمال شکل گیری روند صعودی تایید می شود.
الگوی هارامی نزولی کراس Bearish Harami Cross
- هارامی نزولی کراس در یک روند صعودی اتفاق میافتد، به صورتیکه پس از شکل گیری یک کندل صعودی، یک الگوی دوجی تشکیل میشود که قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در بازه زمانی مد نظر یکسان هستند.
- دقت کنید الگوی دوجی درون بدنه کندل صعودی قبلی است.
- مفهوم این الگو مشابه الگوی هارامی نزولی معمولی است با این تفاوت که این الگو سیگنال قویتری صادر میکند.
الگوی هارامی صعودی کراس Bullish Harami Cross
- هارامی صعودی کراس مخالف هارامی نزولی کراس در یک روند نزولی اتفاق میافتد.
- به صورتیکه پس از کندل نزولی، یک کندل دوجی که درون بدنه کندل نزولی قبل است شکل میگیرد.
- مفهوم این الگو مشابه الگو هارامی صعودی است اما سیگنال قویتری محسوب میشود.
خرید با سه گانه صعودی گاوی Bullish Rising Three
- این الگو یک الگوی پنج روزه است. به صورتیکه در روز اول شاهد شکل گیری کندل صعودی قوی (بدنه بزرگ و سایههای کوچک) هستیم.
- سپس در ادامه سه کندل نزولی ضعیف میبینیم که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل صعودی روز اول نمیشود.
- در روز پنجم مجدد شاهد کندل صعودی پر قدرت هستیم.
- این الگوی در روند صعودی رخ میدهد و یک الگوی ادامه دهنده محسوب می شود.
- دقت کنید ممکن است کندل شکل گرفته در روز دوم کمی بالاتر بعد از کندل افزایش روز اول باز شود، ولی سایر کندل مشابه قبل هستند. هنگامی که این تغییر رخ میدهد، به آن “الگوی پایداری صعودی” می گویند.
فروش با سه گانه نزولی خرسی (Bearish Falling Three)
- این الگو نیز مشابه الگوی قبل یک الگوی پنج روزه است. با این تفاوت که در میانه روند نزولی رخ میدهد.
- در روز اول یک کندل نزولی پر قدرت داریم.
- در ادامه سه کندل صعودی ضعیف مشاهده میکنیم به گونهای که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل نزولی روز اول نیست.
- مجدد در روز پنچم کندل پر قدرت نزولی را میبینیم.
- این الگوی یک الگوی ادامه دهنده است و به معنای ادامه روند نزولی است.
کلام آخر
همانطور که تاجران ژاپنی برنج قرنها پیش کشف کردند، احساسات سرمایهگذاران در مورد معامله یک دارایی تأثیر عمدهای بر حرکت آن دارایی دارد. کندلها به معاملهگران کمک میکنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر داراییها را بسنجند و به آنها کمک میکند تا پیشبینیهای بهتری در مورد اینکه قیمت آن دارایی ممکن است به کدام سمت حرکت کند، داشته باشند.
منابع
“Understanding a Candlestick Chart”, Investopedia, چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟ 2022.
S. Nison, Japanese candlestick charting techniques. Soeul, Korea: Shinwon Agency Co., 2001.
16 الگو کندل استیک که هر تحلیلگر باید بداند
یکی از روشهای بررسی و ورود به بازارهای مالی روش تحلیل تکنیکال است. استراتژیهای متفاوتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از آنها، بررسی الگوهای کندل استیک یا شمعی ژاپنی است. ما مدرسه تحلیلها در این مقاله ۱۶ نوع از پرکاربردترین الگوهای کندل استیک (Candle Stick) ( شمعی ژاپنی) را برایتان توضیح میکنیم. معاملاگران با استفاده از تحلیل کندلها در نمودار قیمت داراییها میتوانند قدرت یا ضعف رفتار جاری بازار را درک کنند.
نمودارهای کندل استیک (شمعی ژاپنی) از کجا آمدند؟
- نمودارهای کندل استیک بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میلهای و خطی را توسعه دهد در ژاپن ایجاد شد.
- در دهه 1700، مردی ژاپنی به نام مونیهیسا هوما (Munehisa Honma) متوجه شد که در حالی که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد، بازارها به شدت تحت تأثیر احساسات تاجران هستند.
- رنگ شمعدانها یا کندلها نشاندهنده احساس معاملهگران هستند. معاملهگران با توجه به الگوهای کندلی میتوانند روند کوتاه مدت قیمت را پیشبینی کنند و تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.
اجزای کندل استیک Candlestick
- درست مانند نمودار میلهای، یک کندل روزانه قیمت باز شدن، بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن بازار را در روز نشان می دهد. کندل ها قسمت پهنی دارد که به آن بدنه (body) میگویند.
- بدنه (body) محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن معاملات آن روز را نشان میدهد.
- بدنه پر یا سیاه نشان میدهد که قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن پایینتر است. به این کندلها کندل کاهشی یا نزولی میگوییم.
- اگر بدنه تو خالی یا سفید باشد، به این معنی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است، این کندل را کندل افزایشی یا صعودی میگوییم.
- شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
- در شکل زیر نحوه نمایش قیمت، بدنه و سایهها بر روی کندل را میبینید.
- معاملهگران میتوانند این رنگها را در پلت فرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، کندلهای نزولی اغلب قرمز و کندلهای صعودی سبز هستند.
نمودارهای کندل (شمعی ژاپنی) در مقابل نمودار میلهای
- درست در بالا و پایین بدنه “سایه” یا “فتیله” (shadow) قرار دارد.
- سایهها بالاترین قیمت و پایینترین قیمت را نشان میدهند. سایهها میتوانند بلند یا کوتاه باشند.
- بدنه میتواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. بدنه بلند نشان از قدرت کندل است.
- نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی ژاپنی اطلاعات یکسانی را فقط به روشی متفاوت نشان میدهند. نمودارهای کندل استیک برای تحلیلگران واضحتر و راحتتر هستند.
شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
در شکل زیر نحوه نمایش قیمت بر روی کندل استیک را میبینید.
الگوهای پایه شمعی ژاپنی
- شمعدانها (کندلها) با حرکات بالا و پایین قیمت ایجاد میشوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر میرسند، الگوهایی را تشکیل میدهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل از آنها استفاده میکنند.
- الگوهای شمعی ژاپنی به دو دسته الگوهای صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
- الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.
- در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت است.
- دقت کنید الگوهای شمعی ژاپنی نشان دهنده تمایلات بازار به حرکت قیمت هستند و قطعی نیستند.
الگوی پوشا (Engulfing)
- این الگو یکی از مهمترین و موثقترین الگوهای شمعی ژاپنی است و معادل روز برگشتی تکنیکال کلاسیک است.
- این الگو از دو کندل با رنگهای متضاد تشکیل میشود، بطوریکه بدنه کندل اول به طور کامل توسط بدنه کندل دوم پوشیده میشود.
- الگو پوشا به دو صورت پوشا نزولی (Bearish Engulfing Pattern) و پوشا صعودی (Bullish Engulfing Pattern) است.
فروش با پوشا نزولی Bearish Engulfing Pattern
- زمانی که قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی نزولی در یک روند صعودی ایجاد میشود.
- این عمل توسط یک بدنه (کندل) قرمز بلند منعکس میشود که یک بدنه (کندل) سبز کوچک را میپوشاند.
- این الگو نشان میدهد که قدرت فروشندگان بیشتر است و قیمت میتواند به کاهش ادامه دهد.
خرید با پوشا صعودی Bullish Engulfing Pattern
- زمانی که خریداران از فروشندگان پیشی میگیرند، یک الگوی فراگیر در سمت صعودی بازار اتفاق میافتد.
- این در نمودار با یک بدنه (کندل) سبز رنگ که بدنه (کندل) قرمز کوچکی را در بر میگیرد منعکس میشود.
- در این حالت قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است که به اصلاح میگوییم بازار گاوی و قیمت میتواند بالاتر رود.
پوشش ابر سیاه Dark choud cover
- الگوی پوشش ابر سیاه الگویی برگشتی نزولی است.
- در این الگو بخش بالایی بدنه کندل برگشتی کمی بالاتر از بالای بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
نافذ Piercing pattern
- الگوی نافذ الگویی برگشتی صعودی است.
- بخش پایینی بدنه کندل برگشتی کمی پایینتر از پایین بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
مرد به دار آویخته Hanging man
- در این الگو رنگ بدنه اهمیتی ندارد.
- طول سایه دست کم ۲ برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
- این الگو ماهیت برگشتی دارد که صرفا در مناطق حمایت و مقاومت ارزش پیدا می کند.
الگوی شهاب سنگ Shooting star
توضیحات این الگو نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته است و ماهیت برگشتی دارد.
چکش Hammer
در الگو چکش نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته رنگ بدنه اهمیتی ندارد و طول سایه ۲ تا ۳ برابر بدنه است. این الگو به صورت الگوی چکش (Hammer) و چکش وارونه است. الگوی هامر یا چکش یک الگوی برگشتی است.
الگوی ستاره شامگاهی نزولی Bearish Evening Star
- ستاره شب یک الگوی برگشتی است. با آخرین شمع در باز شدن الگوی زیر بدنه کوچک روز قبل مشخص میشود.
- بدنه کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد.
- آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه شمع بسته میشود.
- این الگو پس از یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل توسط فروشندگان است بنابراین احتمال برگشت روند و افت قیمت را داریم.
بررسی ستاره صبحگاهی Morning star
- الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی برگشتی محسوب میشود.
- خلاف الگوی ستاره شامگاهی است، زمانیکه قیمت در یک روند نزولی است در صورت شکل گیری این الگو احتمال برگشت قیمت و رشد قیمت را داریم.
الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
- الگو شامل یک بدنه (کندل) کوچک (قرمز) است که کاملاً درون کندل روز قبل قرار دارد.
- این الگو نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است.
- اگر قیمت پس از آن مجدد رشد کند، ممکن است همچنان روند صعودی ادامه یابد. اما یک کندل پایین از این الگو نشان دهنده افت بیشتر قیمت است.
بررسی هارامی صعودی (Bullish Harami)
- این الگو مخالف الگوی (Bearish Harami) است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه (کندل) کوچک (سبز) در داخل بدنه (کندل) بزرگ (قرمز) روز قبل رخ میدهد.
- این به تحلیلگران میگوید که روند نزولی در حال توقف است.
- در صورت تشکیل کندل دوم صعودی احتمال شکل گیری روند صعودی تایید می شود.
الگوی هارامی نزولی کراس Bearish Harami Cross
- هارامی نزولی کراس در یک روند صعودی اتفاق میافتد، به صورتیکه پس از شکل گیری یک کندل صعودی، یک الگوی دوجی تشکیل میشود که قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در بازه زمانی مد نظر یکسان هستند.
- دقت کنید الگوی دوجی درون بدنه کندل صعودی قبلی است.
- مفهوم این الگو مشابه الگوی هارامی نزولی معمولی است با این تفاوت که این الگو سیگنال قویتری صادر میکند.
الگوی هارامی صعودی کراس Bullish Harami Cross
- هارامی صعودی کراس مخالف هارامی نزولی کراس در یک روند نزولی اتفاق میافتد.
- به صورتیکه پس از کندل نزولی، یک کندل دوجی که درون بدنه کندل نزولی قبل است شکل میگیرد.
- مفهوم این الگو مشابه الگو هارامی صعودی است اما سیگنال قویتری محسوب میشود.
خرید با سه گانه صعودی گاوی Bullish Rising Three
- این الگو یک الگوی پنج روزه است. به صورتیکه در روز اول شاهد شکل گیری کندل صعودی قوی (بدنه بزرگ و سایههای کوچک) هستیم.
- سپس در ادامه سه کندل نزولی ضعیف میبینیم که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل صعودی روز اول نمیشود.
- در روز پنجم مجدد شاهد کندل صعودی پر قدرت هستیم.
- این الگوی در روند صعودی رخ میدهد و یک الگوی ادامه دهنده محسوب می شود.
- دقت کنید ممکن است کندل شکل گرفته در روز دوم کمی بالاتر بعد از کندل افزایش روز اول باز شود، ولی سایر کندل مشابه قبل هستند. هنگامی که این تغییر رخ میدهد، به آن “الگوی پایداری صعودی” می گویند.
فروش با سه گانه نزولی خرسی (Bearish Falling Three)
- این الگو نیز مشابه الگوی قبل یک الگوی پنج روزه است. با این تفاوت که در میانه روند نزولی رخ میدهد.
- در روز اول یک کندل نزولی پر قدرت داریم.
- در ادامه سه کندل صعودی ضعیف مشاهده میکنیم به گونهای که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل نزولی روز اول نیست.
- مجدد در روز پنچم کندل پر قدرت نزولی را میبینیم.
- این الگوی یک الگوی ادامه دهنده است و به معنای ادامه روند نزولی است.
کلام آخر
همانطور که تاجران ژاپنی برنج قرنها پیش کشف کردند، احساسات سرمایهگذاران در مورد معامله یک دارایی تأثیر عمدهای بر حرکت آن دارایی دارد. کندلها به معاملهگران کمک میکنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر داراییها را بسنجند و به آنها کمک میکند تا پیشبینیهای بهتری در مورد اینکه قیمت آن دارایی ممکن است به کدام سمت حرکت کند، داشته باشند.
منابع
“Understanding a Candlestick Chart”, Investopedia, 2022.
S. Nison, Japanese candlestick charting techniques. Soeul, Korea: Shinwon Agency Co., 2001.
روش تشخیص پایان روند صعودی و نزولی در ارزهای دیجیتال
روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی حائز اهمیت است زیرا با شناخت این دو است که می توانیم به سود برسیم. به طور کلی، دو واژه صعودی و نزولی، معمولاً برای توصیف عملکرد بازار های سهام در حال افزایش و کاهش، استفاده می شوند. در این زمینه، یک بازار در حال افزایش، بازار صعودی نامیده می شود، در حالی که بازار رو به کاهش، بازار نزولی نامیده می شود. با توجه به اینکه بازار کریپتو به طور کلی بی ثبات است و به صورت روزانه در نوسان است، این اصطلاحات برای اشاره به روند های طولانی تر حرکت عمدتاً صعودی یا نزولی، استفاده می شود. در این مقاله، ما بر چگونگی اعمال روند ها در ارز های دیجیتال و روش های تشخیص پایان روند صعودی و نزولی، تمرکز خواهیم کرد. در ابتدا لازم است تا با مفهوم بازار های نزولی و صعودی آشنا شویم.
بازار صعودی
بازار صعودی، به شرایط کلی اقتصادی مطلوب اشاره دارد. بدان معنا که یک بازار در حال افزایش است و همچنین معمولا با احساسات مثبت سرمایه گذاران در مورد روند صعودی فعلی همراه است. در بازار صعودی، افزایش مداوم قیمت دارایی ها، همراه با اقتصاد قوی و سطوح بالای اشتغال، وجود دارد. به طور خلاصه، سرمایه گذار، بازار های صعودی را از طریق خرید اوراق بهادار شروع می کند. چرا که بازار های صعودی معمولا قیمت اوراق بهادار را افزایش می دهند. تا زمانی که عرضه بیش از تقاضا باشد، بازار صعودی ادامه دارد.
روند صعودی به یک دوره طولانی اشاره دارد که در طی آن سرمایه گذاران زیادی در حال خرید ارز های دیجیتال هستند. اعتماد سرمایه گذار معمولا یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می کند و روند صعودی را بیشتر می کند. درواقع می توان گفت سرمایه گذاری بیشتر، برابر است با افزایش مداوم قیمت ها. برای ارز های دیجیتال، قیمت، تا حد زیادی تحت تأثیر اعتماد عمومی به یک دارایی قرار دارد.
نگرش ها و اقداماتی که یک بازار صعودی را مشخص می کنند عبارتند از:
● افزایش قیمت در یک دوره زمانی پایدار
● تقاضای قوی علی رغم عرضه ضعیف
● افزایش اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● قیمت گذاری بیش از حد پروژه های خاص
● درج صحبت هایی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی
● علاقه عمومی به ارز های دیجیتال در میان افراد مشهور، اینفلوئنسرها و.
● افزایش شدید قیمت ها در صورت انتشار اخبار خوب و کاهش جزئی قیمت در صورت انتشار اخبار بد.
بازار نزولی
بازار نزولی بازاری است که در آن ارزش رمز ارز های پایه، حداقل 20 درصد کاهش یافته و همچنان در حال سقوط است. مشخصه یک بازار نزولی، افت 20 درصدی یا بیشتر، ناشی از اوج های قبلی است. به این ترتیب، قیمت ها پایین بوده و به طور مداوم کاهش می یابند. روند نزولی نیز بر چشم انداز سرمایه گذاران تأثیر می گذارد و الگوی نزولی بیشتری را تداوم می بخشد. در طول یک بازار نزولی، اقتصاد، با نرخ های بالای بیکاری همراه است. این شرایط می تواند ناشی از سیاست های اقتصادی ضعیف، بحران های ژئوپلیتیکی، ضعف در بازار و. باشد. بازار های نزولی، همچنین فاقد اعتماد عمومی که اکثر سرمایه گذاران در طول دوره های صعودی دارند، هستند. به طور معمول، معامله گران کریپتو قصد دارند دارایی ها را در طول یک بازار نزولی خریداری کنند، اما دانستن اینکه دقیقاً چه زمانی یک بازار نزولی به پایان رسیده است دشوار است و این امر باعث میشود سرمایه گذاران دچار مشکل شوند. به همین دلیل است که فراگیری آموزش خرید ارز دیجیتال در کف قیمت، از واجبات معامله در بازار ارز دیجیتال به شمار می رود. بازار های نزولی در نهایت تمایل به آرام شدن دارند و سرمایه گذاران می توانند دوباره یک چرخه صعودی جدید را آغاز کنند. در ارز های دیجیتال، پیش بینی زمان شروع یک بازار نزولی بر اساس روند های قبلی بسیار دشوار است. یک شاخص رایج که نشان دهنده دلیل شروع یک بازار نزولی می باشد، عبارت است از حجم معاملات کمتر.
نگرش ها و اقدامات معمولی که یک بازار نزولی را مشخص می کند نیز، عبارتند از:
● کاهش قیمت ها در یک دوره زمانی پایدار
● عرضه بیشتر از تقاضا
● عدم اعتماد سرمایه گذاران به بازار
● صحبت منفی در مورد ارز دیجیتال در رسانه های اصلی و همچنین رسانه های اجتماعی و بی اعتمادی عمومی به ارز های دیجیتال در میان اقتصاددانان
● تحلیلگران و امور مالی سنتی
تعریف روند در بازار های مالی
روند احتمالاً مهمترین امر در معاملات روزانه و سرمایه گذاری بلند مدت است. در بیشتر موارد، معامله گران معمولا علاقه مند به شناسایی زودهنگام یک روند و خروج از آن در هنگام معکوس هستند. موفق ترین معامله گران می توانند یک روند صعودی جدید را شناسایی کرده و دارابی مورد نظر خود را خریداری کنند. سپس، پس از پایان این روند وارد معامله کوتاه شوند. به یاد داشته باشید که هیچ فردی دقیقا نمی داند، چه زمانی یک روند به پایان می رسد. اما استفاده انواع روش های حرفه ای ترید، شانس شما برای خروج از یک معامله با سود بالا، را افزایش می دهد. برای تشخیص پایان یک روند، ابتدا باید بدانیم که در یک روند هستیم. برای این امر، از روند اقدام قیمت استفاده می شود. در این روش، به عملکرد قیمت توجه می شود. به این شکل که در یک روند صعودی، به دنبال بالا ترین سطح و در یک روند نزولی، به دنبال پایین ترین سطح باشید. زاویه حرکت بر روی نمودار نیز، تندتر از حد معمول خواهد بود. برای مثال، نمودار های روزانه نشان می دهند که قیمت بیت کوین از مارس،2020 تا آوریل ،2021 در یک روند صعودی عمده بوده است. در آن زمان، هر فردی که ارز دیجیتال را خریداری می کرد، درآمد کسب می کرد. با این حال، می بینیم که این روند زمانی به پایان رسید که سکه به بالاترین حد خود یعنی حدود 65000 دلار رسیده بود. نگاهی دقیق تر به نمودار ها می تواند به ما کمک کند تا بدانیم چگونه پایان یک روند در معاملات را شناسایی کنیم. فراز و نشیب هایی که بیت کوین در ماه های اخیر داشته است، آن را به یک مطالعه موردی کامل تبدیل کرده تا بهترین استراتژی ها را برای پیش بینی پایان یک روند و بهره مندی از آن، تجزیه و تحلیل کنیم. برخی از این استراتژی های کاربردی را در ادامه مقاله شرح داده ایم.
استفاده از الگوی دو یا سه دارایی بالاتر
اولین استراتژی مفید برای شناسایی پایان یک روند، این است که از الگوی دو یا سه مورد دارایی بالا استفاده کنید. این الگو زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی تا یک میزان خاص افزایش یابد و سپس عقب نشینی کند. سپس قیمت دوباره افزایش می یابد و در اولین سطح اوج ، مقاومت پیدا می کند. اگر نتواند بالاتر از مقاومت اول حرکت کند، می تواند سیگنالی باشد که در شرف پایان است. در برخی موارد، قیمت تمایل به عقب نشینی و سپس افزایش و آزمایش مجدد سطح اولیه مقاومت خواهد داشت. این به عنوان الگوی سه گانه بالا شناخته می شود. بنابراین، اگر از یک دارایی طولانی مدت در سبد پرتفوی خود بهره مند هستید، که الگوی دو یا سه تایی را تشکیل می دهد، میبایست از معامله خارج شوید. چرا که این سیگنالی است که روند رو به پایان خواهد رفت.
استفاده از میانگین متحرک
یک استراتژی ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند صعودی یا نزولی، استفاده از میانگین متحرک (Moving Average)، است. همانطور که می دانید، MA یکی از موثرترین شاخص های دنبال کننده روند در جهان، و یکی از متداول ترین اندیکاتور های تحلیل است که اساس ابزار های معاملاتی زیادی را تشکیل می دهد. انواع مختلفی از میانگین های متحرک مانند ساده، نمایی، وزنی و هموار وجود دارند. میانگین متحرک به شما نشان می دهد که زمانی که دارای یک دارایی طولانی یا کوتاه مدت هستید، در یک روند صعودی، تا زمانی که دارایی بالاتر از MA باشد، قیمت در روند صعودی باقی خواهد ماند. در این حالت، تا زمانی که قیمت بالاتر از این MA باشد، روند صعودی تمایل دارد دست نخورده باقی بماند. اندیکاتور میانگین متحرک، قیمت ها را به عنوان داده ها، مورد استفاده قرار می دهد و میانگینی از قیمت های گذشته را محاسبه می کند. این اندیکاتور، یک شاخص دنباله روی روند می باشد که حرکتی مشابه به حرکت نمودار قیمت را نشان می دهد. روش دیگر استفاده از میانگین متحرک برای شناسایی زمانی که یک روند در شرف پایان است، استفاده از دو مورد از آن ها، یعنی ترکیب میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه است. از MA، بیت و پنج روزه به عنوان سیگنال سریع و پنجاه روزه به عنوان تایید کننده این معکوس استفاده می شود. در این حالت، اگر دارایی از میانگین متحرک 25 روزه عبور کند، فرض می شود که پایان روند نزدیک است. پایان روند زمانی تایید می شود که قیمت بتواند به زیر میانگین متحرک نمایی 50 روزه حرکت کند و یا زمانی که این دو میانگین، یک متقاطع نزولی ایجاد کنند. به جای میانگین متحرک 50 روزه و 25 روزه، بسیاری از معامله گران بلندمدت از میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در فرآیندی که به عنوان تقاطع مرگ شناخته می شود، استفاده می کنند. سایر شاخص های فنی که می توانند به شما در شناسایی پایان یک روند کمک کنند، باند های بولینگر، کانال های Donchian و Ichimoku هستند.
الگوهای معکوس
همچنین می توان انتهای یک روند را با استفاده از چندین الگوی معکوس نیز شناسایی کرد.
از محبوب ترین این الگو ها عبارت است از:
1.الگوی کف گرد
2. الگوی سر و شانه ها
3. الگوی شمعدانی
الگوی کف گرد یا Rounding Bottom، زمانی اتفاق می افتد که قیمت دارایی به یک سطح معین افزایش می یابد و سپس به تدریج شروع به کاهش می کند. در پایان، چیزی شبیه به یک نعلبکی وارونه را تشکیل می دهد.
الگوی سر و شانه یا Reverse Head and Shoulders، زمانی اتفاق می افتد که دارایی که قیمت آن در حال افزایش است، یک اوج اولیه را تشکیل داده و سپس کاهش می یابد. پس از این اتفاق، قیمت از پیک اولیه بالاتر می رود و تا اولین حمایت کاهش می یابد. سپس مجدد بالا می رود و شانه های راست را تشکیل می دهد. هنگامی که این اتفاق می افتد، قیمت معمولا پایین تر خواهد بود. الگوی سر و شانه، یک اندیکاتور بازگشتی صعودی است که در هشتاد درصد مواقع در روند صعودی و در بیست درصد مواقع، در چه زمانی الگوی دوجی اتفاق میافتد؟ یک روند نزولی شکل می گیرد. میزان خطای این الگو بسیار کم بوده و به همین دلیل، الگوی معتبری معرفی می شود.
الگوهای شمعدانی، برای معامله گران کوتاه مدت، می توان از برخی از الگو های شمعدانی استفاده کرد. برخی از این الگو ها که می توانند پایان یک روند را نشان دهند عبارتند از:
● دوجی
● صعودی
● سه سرباز سفید
● الگوی چکش
این الگو های شمعدانی، زمانی که به خوبی مورد استفاده قرار گیرند، می توانند سیگنال هایی را از زمان پایان روند ارائه دهند. شناسایی پایان یک روند کار آسانی نیست. با این حال، استفاده از برخی از این استراتژی ها می تواند به شما در تشخیص زمان وقوع این اتفاق کمک کند. در تشخیص پایان یک روند، مشاهده شمعدان های بزرگ روی نمودار زمانی است که بازار روند رو به رشدی دارد. اگر قیمت برای مدتی در یک روند صعودی بوده است، سپس یک کندل قرمز بزرگ ظاهر می شود، این کندل خاص به اندازه کافی قوی است که برخلاف روند حرکت کند. حرکت صعودی ثابتی را که قیمت روی آخرین کندل انجام می دهد، لغو می کند. اگر این اتفاق مشاهده شد، به احتمال زیاد روند در حال پایان است و روند جدیدی در جهت مخالف جایگزین می شود. حال، اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ را در یک روند صعودی مشاهده کنیم، این لزوماً نشان دهنده قوی تر شدن روند نیست. اگر شمعدان های سبز رنگ بزرگ با شمعدان های قرمز رنگ بزرگ دنبال شوند تا یک الگوی سهمی ایجاد کنند، احتمالاً روند رو به پایان است.
بولینگر باند ( Bollinger Bands )
Bollinger Bands نوعی شاخص نمودار برای تحلیل تکنیکال است که به طور گسترده توسط معامله گران در بسیاری از بازار ها، از جمله سهام آتی و ارز استفاده می شود. این اندیکاتور که توسط جان بولینگر در دهه 1980 ایجاد شد، بینش منحصر به فردی را در مورد قیمت و نوسانات ارائه می دهد. Bollinger Bands، یک ابزار معاملاتی است که برای تعیین ورود و خروج از روند، در یک معامله استفاده می شود. Bollinger Bands، از سه خط تشکیل شده است که از میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده می کند. باند بالایی با گرفتن باند میانی و افزودن دو برابر انحراف استاندارد روزانه به آن مقدار، محاسبه می شود. باند پایین نیز با در نظر گرفتن باند میانی، منهای دو برابر انحراف استاندارد روزانه محاسبه می شود. اندیکاتور باند های بولینگر، می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که چه زمانی بازار صعودی یا نزولی است. در یک روند صعودی، می توان مدت زیادی به باند بولینگر پایین نزدیک شده و در یک روند نزولی، می توان در نزدیکی باند بولینگر بالا، قرار گرفت.
شکسته شدن خط روند
این نیز یک راه ساده دیگر برای شناسایی پایان یک روند است، مشروط بر اینکه بدانید چگونه یک خط روند معتبر ترسیم کنید. خط روند، یک خط مستقیم است که حداقل دو نوسان اوج را در طول یک روند نزولی یا حداقل دو نوسان پایین را در طول یک روند صعودی به هم متصل می کند. وقتی قیمت خط روند را می شکند، دو احتمال وجود دارد که می تواند اتفاق بیفتد. احتمال اول، روند ادامه دار به پایان می رسد و قیمت در جهت مخالف حرکت می کند. احتمال دوم، قیمت برگشت می کند و روند ادامه دار ادامه می یابد. اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ما باید خط روند خود را دوباره ترسیم کنیم تا آن را ناگسستنی نکنیم. چرا که خط روند خوب، خط روندی است که با قیمت شکسته نشود. اگر شکستی اتفاق بیفتد، باید فقط برای پایان یک روند باشد.
معرفی ابزار های تحلیلی
مشکل خط روند این است که گاهی اوقات می تواند ذهنی باشد. معامله گران یک خط روند را متناسب با برنامه های تجاری خود ترسیم می کنند، عملی که فقط آن ها را در معرض ضرر قرار می دهد. بنابراین، برای شناسایی پایان یک روند، می توانید از شاخص دیگری نیز استفاده کنید. MACD شاخصی است که تغییرات روند را شناسایی کرده و حرکت بازار را اندازه گیری می کند. MACD معمولاً نشان دهنده یک تغییر حرکت قوی، به محض اینکه قیمت خط روند را بشکند، است. با این سیگنال مکمل، ما با اطمینان بیشتری می گوییم که یک روند در نهایت به پایان می رسد. اگر به نمودار دقت کنیم، می توانیم شاهد نمایان شدن یک کندل قرمز رنگ بزرگ در انتهای روند صعودی باشیم. در واقع، این کندل خاص است که خط روند را می شکند. بنابراین در این مثال، ما عملا از ترکیب خط روند، MACD و کندل برای شناسایی روند استفاده می کنیم.
سخن پایانی
فرض کنید شما در حال حاضر بر روی یک روند حرکت می کنید، اما یک سیگنال قوی وجود دارد که روند به زودی پایان خواهد یافت. احتمالا عمل عاقلانه این است که از معاملات خود خارج شوید. اما اگر پوزیشن های باز ندارید، این فرصت خوبی برای شماست تا در روند جدید وارد معامله شوید. در مجموع، اندیکاتور های مختلفی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند تا مشخص کنیم که چه زمانی یک روند در حال پایان است، که شامل کندل استیک ها، خطوط روند، نوسانگر ها، SAR سهمی، MACD، باند های بولینگر و. می شود. تجزیه و تحلیل و پیش بینی پایان یک روند به ما کمک می کند تا در صورت داشتن معاملات باز، میزان ضرر خود را به حداقل برسانیم و یا اگر معاملات باز نداریم، می توانیم روند را زودتر دریافت کرده تا بتوانیم تا حد امکان از روند جدید سود ببریم.
دیدگاه شما