چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟
آموزش صفر تا ۱۰۰ بازار های مالی شامل بورس و بورس کالا و همچنین تحلیل و پیش بینی قیمت مسکن ، دلار ، طلا ، خودرو ، تورم و…. بصورت کاملا کاربردی و عملی می باشد به نحوی که شما پس از شرکت در این دوره به هیچ کلاس آموزشی دیگری احتیاج نخواهید داشت و می توانید همچون بزرگان بازار بورس :فکر کنید،تحلیل کنید،در قیمت مناسب به سهام ورود کنید و در بهترین قیمت از سهام خروج کنید.
وجه تمایز دوره آموزش بورس بزرگان با سایر دوره های مشابه بورس چیست ؟
تمامی بزرگان بازار اعتقاد دارند که برای موفقیت در بازار می بایست روی چهار دانش کلیدی تسلط داشت:
۱-مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک
۲-تحلیل گری
۳- روانشناسی بازار
۴-روانشناسی خویشتن
با یک جستجوی پنج دقیقه ای در گوگل در میابید که تمرکز عموم آموزش ها و مقالات و کتاب ها در داخل ایران روی دانش تحلیل گری است.
در صورتی که تحلیل ۲۰ الی ۳۰ درصد در موفقیت سرمایه گذار نقش دارد. فراگیری هر ۴ دانش جهت پیوستن به بزرگان بورس الزامی است و فقدان هر یک از آنها حتما باعث آسیب و ضررهای بزرگ خواهد شد.
وجه تمایز دوره بزرگان با سایر دوره این است که در دوره بزرگان هر ۴ دانش به صورت کامل و صحیح و عملی به دانشجویان آموزش داده خواهد شد.
نحوه کسب سود با معاملات مارجین و بررسی مزایا و معایب آن
معاملات مارجین یک روش دستیابی به سود بیشتر با استفاده از اهرمهاست. در این روش، معاملهگران با استفاده از سرمایهای که توسط شخص ثالث فراهم شده است، دارایی خود را خرید و فروش یا معامله میکنند. به عبارت دیگر، با اخذ وجوه بیشتری از سرمایه، علاوه بر سرمایه اولیه خود، معامله را با حجم بزرگتری باز میکنند. این نوع معاملات در بازار بین المللی فارکس و بازارهای سهام بسیار محبوب و پرطرفدار هستند. در حال حاضر نیز در صرافیهای رمز ارزها جهت خرید توکن یا کوینهای بیشتر بسیار مورد استفاده قرار میگیرند. برای علاقمندان آموزش ترید ارز دیجیتال و کسب سود بیشتر، یادگیری این نوع روش معاملاتی میتواند بسیار مفید باشد؛ چرا که این متد تریدینگ میتواند در درک بهتر سرمایه گذار جهت پیش بینی دقیقتر معامله و ریسک ابزاری موثر تلقی شود. در ادامه به معرفی کاملتر این روش با ذکر جزئیاتی بیشتر از آن میپردازیم.
معاملات مارجین ارز دیجیتال چیست؟
معمولیترین گزینهها برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال، معامله اسپات و مارجین هستند. در اسپات تریدینگ شما میتوانید با تبدیل مستقیم و چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ بی واسطه کوینهای خود به پول نقد یا استیبل کوین، صاحب آن دارایی شوید. در حالیکه، در روش مارجین روند تا حدی پیچیدهتر است.
معاملات مارجین که به عنوان معامله اهرم نیز شناخته میشوند، انجام معامله ارزهای دیجیتال از طریق پول قرض شدهای یا وامی است که توسط کارگزار در دسترس شما قرار میگیرد. این وام نیاز به وثقهای دارد که در محافل تجاری به آن مارجین گفته میشود. میزان مارجین مورد نیاز با توجه به نسبت اهرمی که استفاده میکنید، چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ متغیر است. این نکته را هم باید در نظر داشت که هر سرمایه گذار جهت مقاومت در مقابل نوسانات قیمت منفی معاملات اهرمی باید مارجین آزاد کافی در حساب خود داشته باشد. دلیل این امر آن است که مارجین آزاد به سودها و زیانهای تحقق نیافته معاملات باز رمزنگاری شما بستگی دارد. این سودها باعث افزایش مارجین موجود در حساب شما میشود، در حالیکه ضررهای محقق نشده آن را کاهش میدهند.
مارجین تریدینگ به شما این امکان را میدهد که بدون واریز سرمایه به حساب معاملاتی خود، مقدار زیادی سرمایه را کنترل کنید. به بیانی دیگر، با توجه به نسبت اهرمی که میخواهید استفاده کنید، یک معامله ارز دیجیتال چند برابر بزرگتر از موجودی حساب تجاری خود انجام دهید.
معاملات مارجین برای خرده معاملهگران روشی بسیار محبوب تلقی میشود؛ زیرا با یک حساب معاملاتی نسبتاً کوچک امکان حضور در بازار قابل توجهی را خواهند داشت. دلایل اهمیت استفاده از این روش معاملاتی را میتوان در دو مورد زیر خلاصه کرد:
- معاملات مارجین ارز دیجیتال به معاملهگران اجازه میدهد تا ضمن کنترل مقدار زیادی پول، پتانسیل سود خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. این پتانسیل حتی در حرکات کوچک قیمت نیز امکان پذیر است. در نقطه مقابل این مورد باید توجه داشت که استفاده از این نوع معاملات اهرمی ضررهای احتمالی را هم بزرگتر میکنند.
- این نوع روش معامله درک بهتری از ریسک در بازارهای مالی ارائه میدهد. با استفاده صحیح از این روش و به کارگیری شیوههای مدیریت ریسک میتوان همیشه زیانهای معاملات اهرمی را تحت کنترل نگه داشت.
مارجین تریدینگ چگونه کار میکند؟
Margin Trading در ارزهای رمزنگاری شده همانند سایر بازارهای مالی کار میکند. در این روش تریدینگ، معامله گر از کارگزار خود پول قرض میگیرد تا بتواند موقعیت معاملاتی کریپتو خود را تأمین کند. برای انجام این کار، کارگزار به وثیقه یا به عبارتی مارجینی نیاز دارد که با توجه به نسبت اهرمی انتخاب شده میزان آن متغیر است. به عنوان مثال، در صورت استفاده از نسبت اهرمی ۱۰۰:۱، این وثیقه میتواند ۱% از اندازه موقعیت معاملاتی باشد.
فرض کنید در حالی که موجودی حساب تجاریتان فقط ۲۰۰۰ دلار است، قصد خریداری ۱۰۰ هزار دلار بیت کوین را دارید. در این صورت با نسبت اهرمی ۱۰۰:۱، مارجین وثیقهای مورد نیاز شما ۱% از اندازه پوزیشن معاملاتی تان (۱۰۰ دلار) خواهد بود. در واقع، باید ۱۰۰۰ دلار از پولتان را به عنوان وثیقه کنار بگذارید و با باقی آن معاملات رمز ارز باز کنید. مارجین مورد نیاز با توجه به نوع معامله جفت ارز و کارگزاری انتخاب شده هم متفاوت خواهد بود
بر اساس اصول کلی معاملات مارجین شما باید در حساب معاملاتی کریپتو وجوه کافی جهت پوشش میزان مارجین وثیقهای مورد نیاز داشته باشید. مقداری وجوه اضافی جهت مقاومت در برابر نوسانات منفی معاملات اهرمی نیز از دیگر نکات و قواعد مهم جهت ورود به این روش تریدینگ به شمار میآید. این بدان معناست که هرگز نباید کل حساب معاملاتی خود را به مارجین تخصیص دهید؛ چرا که حتی حرکتهای کوچک قیمت میتواند شما را در یک یا چند معامله متضرر کند. در چنین حالتی حساب مارجینی شما با کمبود نقدینگی مواجه میشود. در شرایطی که این حساب به میزانی کمتر از آستانه تعریف شده آن برسد، هشدار Call Margin برای شما فعال میشود. با اعلام این هشدار، لازم است تا وجوه اضافی را برای شارژ حساب واریز کنید. اگر حسابتان را شارژ نکنید، به صورت اتوماتیک بسته خواهد شد.
مزایای معاملات مارجین ارز دیجیتال
با استفاده از معاملات مارجین میتوانید قدرت خرید خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. این میزان افزایش با توجه به نسبت اهرم ارائه شده توسط کارگزاری متفاوت خواهد بود. به طور مثال، با نسبت اهرمی ۱۰:۱ میتوانید ۱۰۰ هزار دلار معاملات رمز ارز را با یک حساب ۱۰ هزار دلاری کنترل کنید. با رساندن این اهرم به نسبت ۱۰۰:۱ و با یک حساب تجاری ۱۰ هزار دلار میتوانید ۱ میلیون دلار معاملات را در این بازار تحت کنترل خود داشته باشید. بنابراین، کاملاً روشن است که معاملات Margin به عنوان یک سلاح و ابزار قدرتمند در زرادخانه معاملاتی عمل میکنند.
در قالب انجام این معاملات میتوانید نه تنها از افزایش قیمت، بلکه از کاهش آن هم سود ببرید. به این ترتیب برای بازارهای کم رونق و پررونق کاملاً آماده خواهید بود. از دیگر مزایای ورود به این روش ترید میتوان به ایجاد تنوع در پورتفولیو یا سبد سهام اشاره کرد. معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال ضمن افزایش قدرت خرید، امکان تنوع بخشیدن به سبد ارزها را برای شما فراهم میآورند. بنابراین، به جای قرار دادن تمام تخم مرغهای خود در یک سبد میتوانید با اختصاص درصد مارجین مورد نیاز هر رمز ارز، تنوعی از سبد رمز ارزها را تجربه کنید.
معایب ترید در مارجین
مهمترین نقطه ضعف معاملات مارجین امکان مواجه شدن با زیانهای بالاست. در واقع، این نوع معاملات در عین حال که سود را افزایش میدهند، به همان اندازه نیز زیان شما را به همراه خواهند داشت. به بیانی دیگر، هم به نفع شما و هم علیه شما کارساز خواهند بود. با توجه به ماهیت ریسکپذیری بازار ارزهای دیجیتال، باید همواره آمادگی لازم جهت کنترل ضررهای احتمالی و پیش رو را داشته باشد.
دومین نقطه ضعف این سبک تریدینگ مربوط به Call Margin است؛ زمانی که مارجین آزاد شما به زیر صفر میرسد. در این شرایطی یک تماس هشدار دریافت خواهید کرد. با این حال، چنانچه مدیریت ریسک کارآمدی داشته باشد میتوانید احتمال دریافت چنین هشدارهایی را کاهش دهید.
سومین نقطه ضعف Margin Trading مربوط به نرخ بهره این معاملات است. با توجه به اینکه مارجین تریدینگ بر اساس وام ارائه شده توسط کارگزار یا صرافی ارز دیجیتال شما انجام میشود، باید به وام بهره بپردازید. نرخ این بهره اغلب بسیار پایین است. البته، بر اساس طول مدت و اهرم به کار رفته در موقعیت معاملاتی تان، ممکن است نیاز به پرداخت بهره بسیار زیادی داشته باشید.
چگونه با مارجین تریدینگ ریسک را مدیریت کنید؟
انجام معاملات مارجین تا حدی دشوار و پر چالش است. این روش تریدینگ بر پایه قرض گرفتن پول استوار است. در صورت بسته نشدن موقعیت معاملاتی شما در زمان مناسب یا استفاده از اهرم اشتباه، ممکن است تمام سرمایه خود را از دست بدهید. در این صورت برای بازپرداخت پول با مشکل مواجه خواهید شد. اما توجه به برخی نکات و اصول کلی ترید میتواند میزان ریسک را تا حد زیادی کاهش دهد.
- گرچه صرافیها یا کارگزاریهایی هستند که از طریق کار کردن با آنها میتوانید یک پوزیشن ترید با اهرم ۱۰۰ برابر باز چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ کنید، اما برای بهینه سازی مدیریت ریسک بهتر است از اهرمهایی در محدوده ۱ تا ۲۰ برابری استفاده کنید. درصد پیشرفت و موفقیت انجام معاملات شما به صرافی رمزنگاری و نوع محصول یا کریپتو منتخب شما بستگی دارد. نکته مهم دیگر در مقوله مدیریت ریسک معاملات مارجین، مطالعه تمام اسناد Margin Trading خود قبل از ورود به آن است.
- با در اختیار داشتن داراییهای رمزنگاری زیاد شما در یک پوزیشن معاملاتی طولانی قرار میگیرید. در چنین شرایطی، برای حفظ وجوه خود در برابر نوسانات بالای قیمت میتوانید با ایجاد یک موقعیت فروش اهرمی از این پوزیشن محافظت کنید. با لحاظ این اهرم، هر زمان که قیمت دارایی کریپتو کاهش مییابد، ارزش موقعیت فروش افزایش پیدا میکند و به شما این امکان را میدهد تا بخشی از پول از دست رفته را در طول معاملات اهرمی خود جبران کنید.
- اصول بازار را نادیده نگیرید. آشنایی با تحلیل تکنیکال بازار یکی از این اصول است. بررسی تغییرات قیمت از منظر عوامل بنیادی بازار نیز از دیگر نکات مهمی است که باید در رادار تحلیل گرانه خود بدان توجه داشته باشید. قبل از ورود به یک معامله اهرمی از نحوه عملکرد بازارهای همبسته مانند سهام و نرخ بهره آگاهی کامل کسب کنید.
- آشنایی با مقیاس گذاری در معاملات به عنوان یک تکنیک قدرتمند به شما کمک میکند تا ضرر خود را کاهش و سود را افزایش دهید. به عنوان یک قاعده کلی همواره در نظر داشته باشید که فقط در معاملات سودآور مقیاس گذاری کنید و از انواع متضرر آن خارج شوید. میزان سود یا ضرر شما در این روش ترید با توجه به استراتژی و برنامه معاملاتی تان متفاوت خواهد بود.
پیگیری بازار ارزهای دیجیتال از طریق مارجین تریدینگ
معاملات مارجین امکان انجام تریدهایی بیش از موجودی حساب تجاری را برای شما فراهم میکنند. این نوع روش تریدینگ همان قدر که به شما سود میدهد، به همان اندازه نیز خطر متضرر کردن و از دست دادن سرمایه را برایتان به همراه دارد. اما، با چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ داشتن سطحی از دانش و درک ریسکها و چالشهای اهرمی، این نوع معاملات در بازار ارزهای دیجیتال میتوانند بسیار سودآور باشند.
اگر از معاملهگران باتجربه و حرفهای بازار کریپتو هستید با تقویت مهارتهای قوی مدیریت ریسک و انجام تحقیقات لازم در این بازار، معامله مارجین کریپتو برای شما گزینه با ارزشی خواهد بود. با این حال، باید در نظر داشته باشید که این نوع معامله یکی از پیشنهادات سرمایه گذاری پرخطر است. با توجه به اینکه در این روش معامله پولی از دیگران قرض گرفته میشود و به دلیل نوسانات قیمت این بازار، ممکن است در این معاملات متضرر هم بشوید. بنابراین، ضروری به نظر میرسد تا با کسب آگاهی و شناخت کافی درباره نقاط قوت و ضعف این روش معاملاتی، نحوه ورود و خروج از یک موقعیت معاملاتی، مطالعه اسناد ارائه شده توسط یک صرافی و دیگر نکات مهم ذکر شده در این مقاله، تا حد امکان میزان ریسک پذیری خود را کاهش دهید.
سؤالات متداول
معامله اهرمی یک رویکرد معاملاتی است که توسط معاملهگران در هر دو بازار سنتی و ارز دیجیتال برای به حداکثر رساندن سود استفاده میشود. معاملات مارجین یک نوع رایج از معاملات اهرمی در بازار کریپتوکارنسی است که در آن بخشی از دارایی به عنوان وثیقه برای افزایش قدرت خرید قرار داده میشوند.
با اهرم ۱۰۰ برابری، ۱ دلار را میتوان به عنوان ۱۰۰ دلار معامله کرد. بدین ترتیب، معاملهگران میتوانند از تمام مزایای ۱۰۰ دلار بهرهمند شوند تا بازده سرمایه گذاری آنها به بالاترین حد برسد.
همانند سایر انواع معاملات بازارهای مالی، مارجین تریدینگ هم میتواند ضرر شما را افزایش دهد. در این معاملات ممکن کل سرمایه خود را از دست بدهید. بنابراین، باید با شناختی کامل و دقیق از اصول این روش تریدینگ به آن ورود کنید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک (SIP) چیست؟
سرمایهگذاری یکی از روشهای مهم کسب درآمد است و اکثر افراد بنابه شرایط زندگی خود دستکم یک بار بهسراغ آن رفتهاند. این مبحث برخلاف ظاهر فریبندهاش، ماهیتی پیچیده دارد. اینکه چه برنامه سرمایهگذاریای داشته باشید تا بتوانید ازپسِ تلاطمهای بازار بربیایید و درنهایت سود زیادی نصیبتان شود، موضوعی است که این فرایند را دشوار میکند.
یکی از روشهایی که برخی از سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند، برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک است. در این روش، سرمایهگذاران بهطورمنظم مبالغ مشخص و یکسانی را به یک صندوق مشترک یا حساب تجاری یا حساب پسانداز بازنشستگی واریز میکنند. این نوع سرمایهگذاری مدتی است بهدلیل سهولت و انعطافپذیری بسیارش شهرت پیدا کرده است.
درواقع، فرد با واریز مبالغ مشخص بهصورت دورهای و با ریسک کم سرمایهگذاری، آرامآرام سبد بزرگی از سهام برای خود در آینده ایجاد میکند. برای اینکه ببینید روش یادشده چگونه انجام میشود و چه ویژگیها و معایب و مزایایی دارد، پیشنهاد میکنیم این مقاله را از دست ندهید و تا انتها همراه ما باشید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک (SIP) چیست؟
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک (Systematic Investment Plan) به سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گفته میشود که افراد در آن مبالغ ثابتی را در فواصل زمانی منظم (مثلاً ماهانه) واریز میکنند. نکته مهم در این نوع سرمایهگذاری آن است که افراد بهیکباره سرمایهای بزرگ را به حساب یا صندوق تجاری واریز نمیکنند و اصل بر سرمایهگذاری تدریجی است.
با اینکه بیشتر SIPها به صندوقهای سرمایهگذاری مشترک مربوط میشوند، برخی از برنامههای SIPها به سرمایهگذاری در حسابهای تجاری و حسابهای پسانداز بازنشستگی نیز اختصاص پیدا میکنند. این برنامه درحقیقت از راهبرد سرمایهگذاری با روش میانگین هزینه دلاری (DCA) پیروی میکند. در این راهبرد، با سرمایهگذاریهای کوچک در فواصل زمانی منظم و دوره طولانی، نوسانها و تلاطمهای بازار نادیده گرفته میشوند.
در سرمایهگذاری سیستماتیک، تعداد سهامی که هربار میخرید، متغیر است. با افزایش قیمت دارایی سهم خریدهشده کمتر میشود و درمقابل با کاهش قیمت دارایی سهم خریدهشده افزایش مییابد. بدینترتیب در پایان یک دوره، صاحب حجم بسیاری از سهام آن دارایی هستید که قیمتش بین قیمتهای کم و زیاد در دورههای انباشت دارایی است.
سرمایهگذاری سیستماتیک چگونه کار میکند؟
وقتی ابتدا مستقیماً در صندوق یا ازطریق کارگزاری در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک ثبتنام میکنید، صندوق یا کارگزاری مقدار پولی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید و فاصله زمانی هر واریز را برایتان مشخص میکند. وقتی اولین واریزی را به حساب سرمایهگذاری انجام دادید، براساس نسبت مبلغ سرمایهگذاری به ارزش خالص داراییهای (NAV) صندوق، بخشی از واحد یا امتیاز صندوق سرمایهگذاری را دریافت خواهید کرد. از این بهبعد بهطورمرتب و براساس آنچه در ابتدای ساخت حساب تعیین کردهاید، سرمایهگذاری میکنید.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک گزینههای متنوعی به کاربران ارائه میکنند. این نوع سرمایهگذاریها درحقیقت غیرفعال (Passive) بهحساب میآیند؛ چون وقتی به آن پولی واریز کردید، دیگر بدون توجه به عملکرد آن، سرمایهگذاریتان را ادامه میدهید. بههمیندلیل، به مقدار پولی که در SIPها قرار میدهید، همواره باید گوشهچشمی داشته باشید. زمانیکه به مقدار سرمایه مشخصی رسیدید یا امتیاز معینی را دریافت کردید، درباره برنامه خاتمهدادن به سرمایهگذاریتان یا تغییر آن میتوانید تصمیمگیری کنید.
اگر این نوع سرمایهگذاری غیرفعال را با راهبرد یا سرمایهگذاری فعال (Active) توأم کنید، میتوانید بر سرمایهتان بیفزایید؛ البته قبل از این کار، بهتر است با متخصصان این عرصه مشورت کنید تا درباره مناسبترین راه به شما مشاوره دهند.
سرمایهگذاری سیستماتیک و دانش مالی رفتاری (Behavioral Finance)
بهطورکلی، احساس میتواند بر عقل غلبه کند و حقایق و شرایط را به گونه دیگری جلوه دهد. دراینمیان، احساسات با کمرنگکردن شواهد قطعی و علمی موجب میشود فرد از حقایق چشمپوشی کند و مسیر متفاوتی را در پیش بگیرد. بههمیندلیل، خودکارکردن پساندازها و برنامههای سرمایهگذاری ابزار هوشمندی است تا از احساسات شما که بزرگترین دشمنتان در زمان سرمایهگذاری است، دربرابر خودتان محافظت کند. درحقیقت، این ما هستیم که گرفتار چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ تصمیمهای احساسی میشویم و با اتخاذ مسیر و اقدامی اشتباه داراییهایمان را به خاکستر تبدیل میکنیم.
موضوع امور مالی افراد در حوزه روانشناختی دانش مالی رفتاری نشان میدهد که اقدامات انسان و احساس طمع و ترس بیشتر از انتخاب مدل سرمایهگذاری یا تخصیص داراییها میتوانند بر عملکرد فرد تأثیر بگذارند. انسانها هروقت احساسات قوی و مثبت نداشته باشند، بدترین تصمیمها را میگیرند. برای نمونه، وقتی قیمت سهام یا ارز دیجیتالی در حال اوجگرفتن است و تیتر رسانهها از رکوردهای جدید قیمت و سودهای کلان خبر میدهند، مردم بهیکباره سمت این داراییها هجوم میبرند.
برعکس این حالت هم رخ میدهد. بهعنوان مثال، وقتی قیمت سهام برای مدت زیادی کم باشد، عدهای از مردم بهدلیل مسلطشدن احساسات بر آنها، تصمیم میگیرند داراییها و سهامشان را بفروشند. این عادت «خرید در گرانی و فروش در ارزانی» با مدل سرمایهگذاری عاقلانه کاملاً در تضاد است. وجود برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک احساسات را از فرایند سرمایهگذاری حذف میکند. با این روش، دیگر نیاز نیست مدام اخبار و تحرکات بازار را دنبال کنید.
برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک و میانگین هزینه دلاری
سرمایهگذاری سیستماتیک یکی از ابعاد برجسته و اصلی میانگین هزینه دلاری است. میانگین هزینه دلاری ازجمله روشهای سرمایهگذاری برمبنای خرید منظم و دورهای سهام است. ارزش و برتری راهبردی میانگین هزینه دلاری (DCA)، کاهش هزینه کلی بهازای هر سهم برای سرمایهگذاریهای ماست. علاوهبراین، روشهای میانگین هزینه دلاری اغلب در ابتدا با برنامه خرید خودکار همراهاند. این روند و برنامه مشخص باعث میشود احتمال تصمیمگیریهای ضعیف افراد براساس احساسات و نوسانات بازار بسیار کمتر شود.
تفاوت برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام (DRIP) با SIP
بسیاری از سرمایهگذاران درکنار SIP ازطریق برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام (Dividend Reinvestment Plans) درآمدهای حاصل از سرمایهگذاریهایشان را برای خرید همان اوراق بهادار صرف میکنند. سرمایهگذاری مجدد سود سهام بدینمعناست که سهامداران میتوانند سهام شرکتهایی که پیشتر هم بخشی از آنها را خریدهاند و دراختیار دارند، یک بار دیگر بخرند.
در این مدل صندوق یا شرکت کارگزاری بهجای ارسال فصلی سود سهام به سرمایهگذار، از سود او برای خرید سهام بیشتر به اسم سرمایهگذار استفاده میکند. درواقع، از طرف سرمایهگذار و با پول او سهام بیشتری میخرند. برنامههای سرمایهگذاری مجدد سود سهام نیز خودکار هستند؛ یعنی سرمایهگذار در زمان افتتاح حساب یا خرید اولین سهم، اختیار استفاده از سود سهام را میتواند به صندوق یا کارگزاری مرتبط بدهد. با این کار سهامدار در بلندمدت وجوه متفاوتی را سرمایهگذاری میکند.
DRIPهای شرکتی از سرمایهگذاران کمیسیون دریافت نمیکنند؛ چون برای انجام معامله به وجود کارگزار نیازی نیست. بعضی از DRIPها امکان خرید مستقیم نقدی سهام از شرکت را با ۱ تا ۱۰درصد تخفیف و بدون کارمزد را ارائه میکنند. درعینحال بهدلیل انعطافپذیری خاص DRIPها، سرمایهگذاران میتوانند به مقدار دلخواه و براساس توان مالی خود در آنها سرمایهگذاری کنند.
دراینبین، برخی SIP و DRIP را باهم اشتباه میگیرند. درحالیکه در DRIP برخلاف SIP پول مستقیماً از حساب بانکی به حساب سرمایهگذاری واریز نمیشود، همانطورکه گفتیم، سرمایهگذاری از محل سود سهام تأمین میشود. تفاوت دیگر این دو برنامه سرمایهگذاری در آن است که در DRIP برخلاف سرمایهگذاری سیستماتیک مبالغ ثابتی سرمایهگذاری نمیشود؛ چون سود سهام همیشه ثابت نیست و نوسان دارد؛ بنابراین، خرید مجدد سهام نیز متغیر خواهد بود.
درعینحال برای داشتن برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام، باید از قبل داراییِ سودده داشته باشید تا بتوانید از محل سود آن مجدداً سهام بخرید. SIP و DRIP میتوانند مکملهای خوبی برای سرمایهگذار باشند. اگر برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک داشته باشید و سپس برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام به آن اضافه کنید، بهمرورزمان سهام و داراییهای بیشتری دریافت خواهید کرد و طبیعی است که بسیار زودتر به اهداف مالیتان میرسید.
مزایا و معایب برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
در SIP هم مثل هرچیز دیگری، مزایا و معایبی وجود دارد که در اینجا فهرستوار به آنها اشاره میکنیم.
مزایای SIP
- محافظت دربرابر نوسان
- سرمایهگذاری آسان بر بودجه
- سرمایهگذاری خودکار
- نیاز اندک به تحقیق و پرسوجو
معایب SIP
- مخارج زیاد
- نقدشوندگی اندک
- ازدسترفتن فرصتهای خرید
مشارکت در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
اکنون که با مفهوم SIP آشنا شدیم، بهسراغ نحوه مشارکت در برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک میرویم. این مشارکت در چند مرحله شکل میگیرد که عبارتاند از:
مرحله اول: شناسایی اهداف
سرمایهگذاری باید فرایندی مبتنیبر هدف باشد. اگر اهدافتان را بدانید، احتمال رسیدن به آنها بسیار بیشتر است. چند لحظه به اهداف سرمایهگذاری خودتان فکر کنید. یادتان باشد هر SIP متفاوت با دیگری است و بعضی از آنها میتوانند در رسیدن به اهدافتان بهتر کمک کنند؛ بنابراین، قدم اول باید شناساسی هدف باشد.
مرحله دوم: انتخاب برنامه
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک باهم متفاوتاند؛ پس باید مقداری زمان بگذارید و گزینههای پیش روی خود را چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ باهم مقایسه کنید تا ببینید کدامیک با اهداف و سبک سرمایهگذاریتان تناسب بیشتری دارد. هنگام مقایسه SIPها حتماً به این نکات دقت کنید:
- کارمزدها: بعضی از برنامههای سرمایهگذاری کارمزدهای هنگفتی میگیرند و برخی دیگر کارمزد معقولتری دارند. بیشک هیچکس دلش نمیخواهد در برنامهای شرکت کند که کارمزدهای زیادی داشته باشد؛ چون درنهایت از سود مالی فرد کم و ظرفیت رشد محدود میشود.
- سابقه سوددهی: به سابقه سوددهی برنامه سرمایهگذاری در سه تا پنج سال گذشته نگاه کنید و درصورت نیاز نیز، سالهای بیشتری را بررسی کنید.
- تخصیص دارایی: در هنگام سرمایهگذاری، باید بدانید سرمایهتان را قرار است به چه حوزهای اختصاص دهید. ببینید که برنامههای موجود از چه داراییهای استفاده میکنند و مطمئن شوید که آیا با اهداف سرمایهگذاری شما همخوانی دارند یا خیر.
مرحله سوم: تنظیم و پرکردن فرمها
هرکدام از ارائهکنندگان برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک فرمهای مخصوصی برای افتتاح SIP دارند. بااینحال، همه این ارائهکنندگان به ارائه فرم KYC (شناخت مشتری) به سرمایهگذار ملزم هستند. در این فرم، تمام اطلاعات هویتی شخصیتان وارد میشود تا صندوق یا کارگزاری مطمئن شود سرمایهگذاری شما بخشی از فعالیتی مجرمانه مانند فرایندهای پولشویی نباشد.
مرحله چهارم: اتصال حساب بانکی
سرمایهگذاری SIP ازطریق حواله بانکی بهطورخودکار انجام میشود؛ پس برای شروع، حساب بانکیتان را باید متصل کنید. درصورتیکه ازطریق کارگزار SIP میخرید، باید ازقبل حساب بانکی خود را به حساب کارگزاری متصل کرده باشید. اگر مستقیم از صندوق سرمایهگذاری مشترک SIP میخرید، شماره حساب و شماره پیگیری را از شما درخواست میکنند.
جایگزینهای برنامه سرمایهگذاری سیستماتیک
اگر درباره SIP تحقیق و پرسوجو کرده و به این نتیجه رسیدهاید که با شرایط و خواستههای شما مطابق نیست، نگران نباشید؛ زیرا راههای دیگری هم برای دسترسی به بازار و استفاده از مزایای سرمایهگذاری خودکار وجود دارد. درادامه، دو نمونه از این سرمایهگذاریهای رایج را شرح میدهیم:
- خرید صندوقهای قابلمعامله در بورس (ETF): صندوقهای قابلمعامله در بورس یا ETFها سرمایهگذاریهایی هستند که از گروههای بزرگی از افراد پول دریافت و آن را در سبدهای متنوع سهام سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها را مثل هر نوع سهم دیگری میتوان ازطریق کارگزاریها خرید.
بسیاری از کارگزاریها امکان سرمایهگذاری خودکار را فراهم میکنند و از حسابهای بانکی شما مبالغ ازپیشتعیینشدهای را با فواصل زمانی مشخص برداشت و به انتخاب خودتان در داراییهای دلخواه شما سرمایهگذاری میکنند. ایجاد سرمایهگذاریهای خودکار در ETFهای بازار فراگیر به شما اجازه میدهد تا بدون نیاز به پرداخت کارمزدهای حضانتی و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، SIP خودتان را بسازید.
- استفاده از سرویسهای ربات مشاور: رباتهای مشاور در میان سرمایهگذاران نسل جدید محبوبیت زیادی دارند. رباتهای مشاور مانند بترمنت (Betterment) و اکورنز (Acorns) ازطرف شما سرمایهگذاری خودکار انجام میدهند. بهطورکلی، این سرویسها در طیف گستردهای از ETFها سرمایهگذاری و بدون نیاز به تلاش سرمایهگذار و صرف وقت وی، دارایی او را وارد بازارهای سرمایه میکنند.
وقتی حساب ربات مشاور ایجاد میکنید، از شما درباره اهداف سرمایهگذاری و میزان سرمایهتان سؤال میشود. مشاور با استفاده از پاسخهایتان برنامهای میسازد تا به اهداف مالیتان برسید. این برنامه اغلب شامل خریدهای منظم و ثابت است. مزیت اصلی ربات مشاور درمقایسهبا SIPهای سنتی، هزینه آنهاست. ربات مشاور، تنها کارمزد ۰.۲۵درصدی دریافت میکند.
جمعبندی
برنامههای سرمایهگذاری سیستماتیک جذابیت خاص خود را دارند. هرکسی میتواند فارغ از تجربهای که در بازارهای مالی دارد، مقداری پول را به این عرصه اختصاص دهد و سرمایهگذاری کند. این برنامهها ازطریق میانگین هزینه دلاری و تنوع فراوانشان، از سرمایهگذاران درمقابل خطرهای ناشی از تلاطمهای بازار محافظت میکنند.
اگر زمانی تصمیم گرفتید در SIP سرمایهگذاری کنید، حتماً پیشازآن تحقیق کنید. گزینههای زیادی ازلحاظ قیمت و عملکرد وجود دارند و باید آنها را بهخوبی باهم مقایسه کنید. یقیناً با تحقیق و پرسوجوی بیشتر میتوانید گزینه مناسبی را پیدا کنید که پاسخگوی نیازهایتان باشد و اهدافتان را محقق کند. یادتان باشد خودتان مسئول سودوزیان حاصل هستید؛ پس مراقب سرمایهتان باشید.
ترید یا سرمایه گذاری؟ تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در ارز دیجیتال چیست؟
معامله گر و سرمایه گذار دو طرف دنیای بازارهای مالی از جمله بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال هستند. این دو هر یک استراتژیهای متفاوتی را دنبال میکنند. معامله گری یا همان ترید تفاوتهایی با سرمایه گذاری دارد. اما واقعاً فرق تریدر و سرمایه گذار در چیست؟ اصلاً ترید سود بیشتری دارد یا سرمایه گذاری؟ در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس در تلاش برای پاسخ به این پرسشها هستیم.
فرق تریدر و سرمایه گذار
در ادامه به برررسی تفاوت معامله گر (تریدر) با سرمایه گذار از جنبههای مختلف میپردازیم.
فرق معامله گر و سرمایه گذار بر اساس رویکرد
اولین تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در رویکردی است که افراد فعال در این دو روش برای کسب درآمد از بازار سهام و سایر بازارهای مالی استفاده میکنند. معامله گران از تحلیل فنی برای تصمیم گیری در خرید و فروش خود استفاده میکنند، در حالی که سرمایه گذاران از تحلیل بنیادی استفاده میکنند.
سرمایه گذار در تحلیل بنیادی به تحلیل مالی شرکت، تحلیل صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند و وضعیت کلی اقتصاد کلان در کشور توجه میکند.
این تحلیل شامل مطالعه سلامت مالی یک صنعت خاص و شرکت مدنظر و چشم انداز رشد آن در آینده است، در حالی که معامله گر در تحلیل فنی از نمودارها به جای گزارشهای سالانه و نمودارها و الگوها استفاده میکند.
در تحلیل تکنیکال از قیمت بازار سهام برای پیش بینی الگوهای آینده قیمت و تحلیل الگوهای تاریخی استفاده میشود و به تحلیل عوامل موثر بر قیمت بازار مقید نیست. متخصصان در این روش روند قیمت، حجم و میانگین متحرک در طی یک دوره زمانی مشخص را بررسی میکنند.
تریدر از استراتژی معاملاتی متفاوتی مانند کپی تریدینگ و مارجین تریدینگ استفاده می کند که در مقاله «هر آنچه که باید در مورد ترید ارز دیجیتال بدانید! ترید چیست و چگونه است؟» به طور مفصل در خصوص ترید و معامله گری صحبت شده است.
تریدر به حوزه فعالیت شرکت یا چشمانداز رشد شرکت علاقهای ندارد.
این یکی از تفاوتهای اساسی بین ترید و سرمایه گذاری است. در معاملات تحلیل فنی بیشتری استفاده میشود، در حالی که در سرمایه گذاری توجه به شرایط بازار و تحلیل بنیادی ضرورت بیشتری دارد.
معامله شامل شناسایی روند بازار و سپس خرید سریع یا فروش سهام برای کسب سود کوتاهمدت است. از طرف دیگر، سرمایه گذاری بر روی سهام یک شرکت تنها پس از تحلیل و بررسی دقیق آن شرکت انجام میشود.
سرمایه گذاران ترجیح میدهند سهام شرکتهایی را خریداری کنند که از نظر بنیادی شرایط خوبی دارند و سهام خود را برای مدت طولانی نگه میدارند. با رشد آن شرکت ارزش سهام آنها نیز افزایش پیدا میکند. سرمایه گذار بازار سهام هیچ توجهی به نوسانات کوتاهمدت بازار ندارد.
تفاوت تریدر و سرمایه گذار بر اساس افق زمانی
فرق تریدر و سرمایه گذار را میتوان براساس افق زمانی نیز بررسی کرد. اجازه دهید این تفاوت را با یک مثال نشان دهیم. فرض کنید با پولی که دارید خانهای را در موقعیتی مناسب خریداری میکنید. طی دو هفته قیمت ملک شما افزایش مییابد و شما آن را با سود مناسبی میفروشید.
این کار معامله نامیده میشود. اما اگر بدانید، مثلاً، در چند سال آینده بزرگراهی در نزدیکی ملکی ساخته خواهد شد و امروز اقدام به خرید آن ملک کنید و انتظار داشته باشید که در آینده ارزش پیدا کند به این کار سرمایه گذاری گفته میشود.
معامله در اصل به معنای نگه داشتن سهام برای مدت کوتاه و کسب سود از طریق فروش آن به محض بالا رفتن قیمت است. مدت زمانی که معامله گران برای خرید و فروش یک دارایی در نظر میگیرند میتواند از یک روز تا چند هفته و شاید چند ماه باشد.
بسیاری از معامله گران ممکن است صبح سهامی را بخرند و در پایان روز آن را بفروشند! نوسان بازار اهمیت و تأثیر بسزایی در تصمیماتی که یک معامله گر میگیرد دارد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری با چشم انداز بلند مدت انجام میشود.
سرمایه گذاران سهام مورد نظر خود را بر اساس ویژگیهای بنیادی امیدوارکننده انتخاب میکنند و آن را برای مدت زمان طولانیتر، از چند سال تا چند دهه، و حتی بیشتر نگه میدارد.
فرق براساس خطرات چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ موجود در ترید و سرمایه گذاری
چه معامله کنید و چه سرمایه گذاری کنید، سرمایه شما در گرو رفتار بازار است و از این رو یک رابطه جانشینی بین بازدهی و خطر در فعالیتهایتان وجود دارد که باید از آن آگاه باشید. با این حال خطر موجود در معامله گری بیشتر از خطرات موجود در سرمایه گذاری است.
دلیل ساده پر خطر بودن معامله این است که در معامله فرد باید بسیار سریع و بر اساس اطلاعات محدود تصمیمگیری کند؛ این تصمیمها ممکن است خوب و یا به طرز وحشتناکی اشتباه از آب در بیایند.
معامله گر بر اساس امیدبخش بودن چشم انداز رشد یک شرکت تصمیم نمیگیرد. او ممکن است تحت تأثیر عومال خارجی یک دارایی بخرد که مجبور شود با پایین آمدن قیمتها آن را بفروشد و ضرر کند.
ناگفته پیداست که در معاملات قیمت ممکن است به سرعت بین سطوح بالا و پایین در نوسان باشد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری به عنوان یک عادت به زمان بیشتری برای به بار نشستن نیاز دارد و در بلند مدت نتیجه میدهد.
هر چه زمان نگه داشتن یک دارایی کمتر باشد خطرات توام با آن نیز کمتر و بازده آن نسبتاً کمتر خواهد بود، با این حال، اگر دارایی خود را برای مدت طولانیتر نگهداری کنید میتوانید به لطف عواملی مانند سود مرکب و سود سهام بازده بیشتری به دست آورید.
اگر سهمیکه در آن سرمایه گذاری کردهاید از نظر بنیادی قوی باشد نوسانات روزانه هیچ تاثیری بر سرمایه گذاریتان نخواهد داشت.
فرق تریدر و سرمایه گذار بر اساس نگرشها
تفاوت نهایی در شخصیت یا نگرش ثروت آفرینی سرمایه گذار و معامله گر نهفته است. در جدول زیر میتوانید تفاوتهای اصلی را مشاهده کنید:
معامله گر (خرید و فروش) | سرمایه گذار (خرید و نگه داشتن) |
شخصیت ناشکیبای معامله گر (خرگوش) | رویکرد آرام اما با ثبات سرمایه گذار (لاک پشت) |
معامله گر در خلال چند دقیقه، روز، هفته، یا ماه تصمیم میگیرد | تصمیمهای سرمایه گذار بر اساس نتایج بلندمدت گرفته شده در نتیجه ممکن است سالها تا دههها زمان نیاز داشته باشد |
زمانبندی کردن بازار؛ احتمال ضرر کردن در نتیجه از دست دادن زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار | عدم توجه به زمانهای کوتاهمدت و آشفته نشدن به دلیل نوسانهای کوتاهمدت بازار |
انتخاب و خرید سهام یا دارایی بر اساس تحلیل فنی؛ معامله گری بر اساس شتاب بازار | انتخاب و خرید سهام بر اساس تحلیل بنیادی شرکت؛ سرمایه گذاری بر روی ارزش |
نیاز به دادهها و اطلاعات در زمان واقعی برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش و همیشه گوش به زنگ بودن | رویکرد خونسردتر؛ صرفاً نیاز به اطلاعات بنیادی شرکتها |
عدم توجه به فعالیت اقتصادی شرکت و صرفاً توجه به قیمت و حجم معاملاتی دارایی | اتخاذ تمام تصمیمها بر اساس اعتقاد به رشد شرکت در بلندمدت |
احتمال خرید دارایی یا سهام به توصیه دوستان، سایر معامله گران، رسانهها و سایر منابع بیرونی | سرمایه گذاری تنها در صورت انطباق اهداف سرمایه گذاری فرد با اهداف شرکت. انجام تحقیق شخصی و تصمیمگیری نهایی در صورت اعتقاد یافتن به پتانسیل رشد شرکت |
کدام یک برای سرمایه گذار خرده فروش بهتر است؟
اگر به تفاوت و فرق بین تریدر و سرمایه گذاری نگاه کنید متوجه خواهید شد که روش معامله گری بیشتر مناسب سرمایه گذاران خرده فروشی است که میخواهند بیشتر با سهام و داراییها سر و کار داشته باشند.
سرمایه گذاری بر روی سهام مزایای بی شماری دارد. برای این کار سرمایه گذار صرفاً باید سهام شرکتی را انتخاب کند که طرحهای اساسی قوی ارائه بکند، دائماً در حال نوآوری و انطباق با نیاز مشتری باشد و تیم مدیریتی خوبی از آن پشتیبانی کند.
سرمایه گذار پس از مطمئن شدن از انتخاب درست دیگر نیازی به انجام هیچ کاری ندارد. لازم به ذکر است که هیچ کدام از دو روش ثروتاندوزی مورد بحث در این مقاله فرمول تضمینی برای کسب درآمد در بازار سهام و بازارهای مالی دیگر ندارند.
رویکرد سرمایه گذاری موفقیت در مدت زمان طولانیتر را تضمین میکند. این روش همچنین به سرمایه گذار آرامش روانی میدهد؛ چیزی معامله گران به ندرت از آن بهرهمند میشوند.
پس یک شرکت را به صورت بنیادی تحلیل کنید، بر روی آن سرمایه گذاری کنید، از سر و صدا و آشوب بازار کنارهگیری کنید و منتظر بمانید تا در بلندمدت از منافع بلند مدت سرمایه گذاری خود بهرهمند شوید.
مزایا و معایب سرمایه گذاری
ساخت یک سبد سرمایه گذاری ارز دیجیتال می تواند مزایا و معایب زیادی داشته باشد. سرمایه گذاری رویکرد سنتی کسب درآمد در بازارهای مالی بوده و مبتنی بر مفهوم ایجاد ثروت از طریق «به کار انداختن پول» است. اجرای رویکرد مدیریت سرمایه بر اساس اصول سرمایه گذاری مزایای متعددی را برای فرد فراهم میکند از جمله:
- مسئولیت کوتاه مدت محدود: ریسکی که به نوسانات دورهای بازار یا یک محصول مربوط میشود بسیار کاهش مییابد. شیوههای سرمایه گذاری افراد فعال در بازار را قادر میسازد تا با این تفکر که ارزش بازار به سطوح بالاتر باز میگردد شرایط سخت بازارها را پشت سر بگذارند.
- افزایش سرمایه غیرمنتظره: پرداخت سود سهام پیش بینی نشده و تقسیم سهام از جنبههای مثبت سرمایه گذاری در سهام است که ممکن است با گذشت زمان ارزش آن را بسیار افزایش دهد.
- سود مرکب: به ارزش زمانی پول اشاره میکند که منجر به رشد یک یک دارایی در یک دوره طولانی میشود. درآمدهای مرتبط با نرخ بهره و سرمایه گذاری کردن مجدد آن از جوانب بسیار مهم این روش سرمایه گذاری است.
- کارمزدهای معاملاتی و هزینههای مالیاتی: به دلیل تعداد محدود معاملات، هزینههای مربوط به سرمایه گذاری نیز کاهش مییابد. همچنین، برخی از حسابهای سرمایه گذاری واجد شرایط تخفیف مالیاتی سود تحقق یافته هستند.
با این حال، سرمایه گذاری اشکالات مختلفی نیز دارد:
- در دسترس بودن سرمایه: پول سرمایه گذاری شده معمولاً تا زمان تسویه شدن پوزیشن معاملاتی به راحتی در دسترس نیستند.
- نرخهای بازده کمتر: اگرچه متنوع سازی سبد سهام و مدیریت پورتفولیو در کاهش ریسک سرمایه گذاری موثر است اما این اقدامات ممکن است باعث کاهش بازده سرمایه گذاری (ROI) نیز شوند. برای مثال، چاپ سال ۲۰۱۴ تحلیل کمی رفتار سرمایه گذاران موسسه دالبار (QAIB) دالبر نشان داد که نرخ بازدهی سرمایه گذاری یک شخصی معمولی در بازه زمانی ۱۰ ساله منتهی به سال ۲۰۱۳ تنها ۲/۶ درصد بود.
- زمانبندی بازار: اگرچه خطرات مربوط به نوسانات کوتاه مدت محدود است اما شرایط بازار در سررسید یکی از جنبههای اصلی تحقق سود است. اگر در زمان تسویه پوزیشن معاملاتی ارزش سرمایه گذاری کاهش یابد، سود محقق شده متحمل ضرر خواهد شد.
مزایا و معایب معامله گری یا ترید
ترید و معامله گری مزایا و معایب خود را دارد. در مقابل سرمایه گذاری، روشهای معاملات (ترید) مبتنی بر ایجاد درآمد در کوتاه مدت است.
معامله گر اغلب نوسانهای دورهای در ارزش ابزارهای مالی را به عنوان راه مناسبی برای دستیابی به سود تلقی میکنند. معامله گران نوسانی، معامله گران روزانه و اسکالپرها همه روشهای مشابه معامله کوتاهمدت دارند.
معامله فعال مزایای مختلفی را به معامله گران میدهد از جمله:
- نقدینگی: معامله گران پوزیشنهای معاملاتی را به سرعت باز و بسته میکنند. این امر باعث میشود تا حساب معاملاتیشان دارای نقدینگی باشد.
- قرار گرفتن در معرض خطر سیستمیک: داشتن فلسفه معاملاتی فعال باعث کاهش خطرات مرتبط با سقوط بازار، ورشکستگی و فروش چشمگیر میشود. معامله گران میتوانند به در موقعیتهای نامساعد به سرعت از بازار خارج شوند و از تحت تاثیر قرار گرفتن حساب معاملاتیشان در نتیجه اتفاقات غیرقابل پیش بینی بازار جلوگیری کنند.
- بازده دورهای بیشتر: دورههای افزایش سودآوری در این روش وجود دارد. یک سری معاملات مثبت ممکن است سود مازادی ایجاد کند که از آن میتوان برای رشد حساب معاملاتی استفاده کرد.
- کاهش ریسک سرمایه: از طریق استفاده از لورج (اهرم)، میتوان از مقادیر کمتری از سرمایه برای دستیابی به سود قابل قبول استفاده کرد.
با این حال، در بازار دیجیتال فعلی اجرای رویکردی صرفاً مبتنی بر معامله فعال ممکن است با اشکالات مختلفی همراه باشد از جمله:
- شکاف فنی: سیستمهای اطلاعاتی و فناوریهای اینترنتی دائماً در حال پیشرفت هستند و معامله گران فعال باید بخشی از سرمایه خود را به تهیه تجهیزات معمول و به روزرسانی زیرساختها اختصاص دهند.
- قرار گرفتن در معرض نوسانهای کوتاه مدت: نوسانها ممکن است در هر زمانی و تقریباً در هر بازاری رخ دهند. نوسانهای دورهای قیمت ممکن است منجر به از بین رفتن سریع حساب معاملاتی شود.
- هزینهها و کارمزدها: فعالیتهای مکرر معاملاتی، کارمزدها و هزینههای قابل توجهی را برای معامله گر ایجاد میکند.
- پیامدهای مالیاتی: سود حاصل از عملیات معاملاتی اغلب به منزله سود کوتاه مدت است و مشمول بدهی مالیاتی بیشتر است.
از کجا ارز دیجیتال بخریم؟
صرافی ارز دیجیتال رمزینکس با پشتیبانی کردن از بهترین ارزهای دیجیتال و کارمزد معاملاتی مناسب به ارائه خدمات به کاربران می پردازد. با طی کردن چند مرحله ساده از جمله ثبت و نام و احراز هویت می توانید به طور مستقیم یا با وارد شدن به بازار معاملاتی همتا به همتا به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.
بعد از ثبت نام و احراز هویت هم می توانید با مراجعه به وب سایت صرافی رمزینکس و هم با دانلود و نصب برنامه و اپلیکیشن رمزینکس در گوشی های هوشمند خود به خرید و فروش ارز دیجیتال مشغول شوید.
برای رصد قیمت لحظه ای انواع ارزهای دیجیتال به صفحه قیمت لحظه ای ارز دیجیتال مراجعه کنید. برای اطلاعات بیشتر در خصوص قوانین و مقررات خرید و فروش ارزهای دیجیتال در رمزینکس می توانید به صفحه سوالات متداول درباره رمزینکس مراجعه کنید.
سخن آخر
تریدر و سرمایه گذار بدون شک با یکدیگر تفاوت دارند اما اینکه کدام بهتر است برای هر کسی میتواند متفاوت باشد. مهم این است که هر دوی ترید و سرمایه گذاری میتواند به نوبه خود سودآور باشد. بهتر است روحیات خود را بسنجید و ببینید که با کدام روش بیشتر هماهنگی دارید. به کار گرفتن هر دو با رعایت مدیریت سرمایه توصیه میشود. فراموش نکنید که بزرگترین سرمایه داران فعلی از طریق سرمایه گذرای به موفقیت رسیده اند.
ماتریس گروه بوستون چیست؟ ستارهها، علامت سوالها، گاوها و سگها را چگونه مدیریت کنیم؟
ستارهها، علامتهای سوال، گاوهای شیرده و سگها ! حتما از دیدن این 4 کلمه بی ربط در این جا تعجب کردید. امروز میخواهیم به شما بگوئیم با این کلمات بی ربط چطور میتوانید کسب و کار خود را به موفقیت برسانید. البته به شرطی که آنها را در ماتریس گروه بوستون قرار دهید.
همراه ما بمانید تا به طور کامل با ماتریس مشاوران بوستون و نحوه رسم نمودار bcg آشنا شویم.
ماتریس بوستون چیست؟
ماتریس bcg یا ماتریس گروه بوستون در دهه 1970، توسط بروس دی هندرسون (Bruce D. Henderson)، برای گروه گروه مشاوران بوستون (Boston Consulting Group) ارائه و توسعه داده شد.
هندرسون، برای تحلیل، ارزیابی و مقایسه نرخ رشد بازار، نرخ سهم بازار، انتخاب استراتژی مناسب برای تصمیم گیری در مورد محصولات، توسعه یا توقف کسب و کارها، ماتریسی را ارئه کرد. این ماتریس با نام bcg شناخته میشود. این اصطلاح معمولا در مورد کسب و کارهایی که سبدی از محصولات را ارائه میدهند، کاربرد دارد. مانند شرکت سامسونگ که هم در زمینه گوشهای هوشمند فعالیت میکند و هم به تولید لوازم خانگی میپردازد.
ماتریس گروه بوستون به شما کمک میکند تا محصولات خود را تجزیه و تحلیل کرده و بهترین فرصتهای فعالیت تجارت خود را شناسایی کنید. طبیعتا وقتی یک کسب و کار چندین محصول دارد، باید تصمیم بگیرد که:
- بر روی کدام محصول سرمایه گذاری کند؟
- کدام محصول را بفروشد؟
- کدام محصول را از بازار خود خارج کند؟
- چقدر برای هر کدام از محصولات، از نظر بودجه بازاریابی، منابع تحقیق و… چقدر هزینه کند؟
ماتریس گروه بوستون، محصولات شما را به 4 بخش تقسیم میکند و به شما کمک میکند راجع به تولیداتتان، نگرش جامع و دقیقی به دست آورید. این ماتریس به شما میگوید که باید بر روی کدام محصولات بیشتر سرمایه گذاری کنید و کدام یک از بخشها به توجه بیشتری نیاز دارند؟
چهار ربع ماتریس بوستون
در این بخش میخواهیم راجع به 4 ربع ماتریس گروه بوستون صحبت کنیم. ماتریس bcg یک نمودار ساده است که محور افقی این نمودار، «سهم نسبی بازار» و محور عمودی،«نرخ رشد بازار» را نشان میدهد.
- سهم نسبی بازار: از ابعاد مورد استفاده برای ارزیابی سبد کسب و کارها به شمار میرود. هر چه سهم نسبی بازار بالاتر باشد، بازده نقدی بیشتر است، چرا که سازمانی که تولیدات بیشتری دارد، از صرفه جویی مقیاس بالاتر و منحنی تجربه بهره میبرد که این موضوع منجر چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ به کسب سود بیشتر خواهد شد.
- نرخ رشد بیشتر: نرخ رشد بالای بازار به معنی درآمد و سود بیشتر است. در این بخش، پول زیادی هزینه میشود که به عنوان سرمایه گذاری برای رشد بیشتر، مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین واحدهای فعال در صنایعی با رشد سریع، مصرف کننده پول به حساب میآیند و تنها در صورتی که انتظار برود در آینده رشد داشته باشند، بر روی آنها سرمایه گذاری میشود.
هر کدام از محصولات شما با این دو معیار ارزیابی چگونه یک سبد سهام قوی ایجاد کنید؟ شده و در یکی از 4 ربع نمودار بوستون قرار میگیرند. اما این 4 ربع چه هستند؟ همان کلمات عجیب ابتدای مقاله !
ستارهها، علامتهای سوال، گاوهای شیرده و سگها
هر کدام از اینها دستهای از محصولات شما هستند که در ادامه با ویژگیهای آنها آشنا میشوید.
ستاره ها: محصولات قوی در بازار قوی
محصولاتی که در این ربع قرار میگیرند، ارزش بالایی دارند. سرمایه گذاری روی این محصولات به خاطر محبوبیت و رشد بالای بازار، سود آینده شما را تضمین میکنند. پس تعجبی ندارد که صاحبان مشاغل، تمایل زیادی به این بخش داشته باشند.
گاو شیرده: محصولات قوی در بازار ضعیف
بر اساس استراتژی گاو شیرده در ماتریس گروه بوستون، هر چند این محصولات، سهم بازار بالایی دارند و سود و درآمد خوبی تولید میکنند، اما در بازاری قرار دارند که رشد کمی دارد.
به خاطر داشته باشید که به دلیل سهم بالای بازار این محصولات، در صورتی که فروش آنها سودآور باشد، میتوانند سایر فعالیتهای سازمان را نیز از لحاظ مالی پشتیبانی کنند. اما به علت پایین بودن نرخ رشد صنعت، لازم نیست سرمایه گذاری جدیدی در آنها صورت گیرد. به این دلیل که ممکن است پس از سرمایه گذاری جدید، بازگشت سرمایه اتفاق نیفتد. معمولا گاوهای شیرده همان ستارههای گذشته هستند که نقدینگی را برای سایر بخشها فراهم میکنند تا آنها هم در آینده به گاوهای شیرده تبدیل شوند.
علامت سوال (محصول مسئله دار): محصول ضعیف در بازار قوی
علامتهای سوال، واحدهای تجاری هستند که به بررسی دقیقتری نیاز دارند. آنها در بازارهای با نرخ رشد بالا، سهم کمی را به خود اختصاص میدهند، هزینه نسبتا زیادی دارند و ضرر هم میدهند. اما به خاطر داشته باشید که این کسب و کارها، توان به دست آوردن سهم بازار، تبدیل شدن به گاو شیرده و در نهایت، ستاره شدن را دارند.
اما این را هم بدانید که علامتهای سوال همیشه هم موفق نیستند، چرا که ممکن است بعد از سرمایه گذاری، نتوانند سهمی از بازار را به دست آورند و در نتیجه تبدیل به سگ شوند. بنابراین برای سرمایه گذاری در این بخش باید با دقت عمل کنید.
سگ: محصول ضعیف در بازار ضعیف
سگها، محصولاتی هستند که نسبت به رقبا سهم بازار پایینی دارند و رشد بازارشان بسیار کم و گاهی صفر است. این محصولات معمولا سودآور نیستند و گاهی حتی ضرر و زیان هم به شما تحمیل میکنند. بنابراین، محصولات با سود بسیار کم و حتی زیان، در این ربع قرار میگیرند.
در صورتی که سگها برای شما سودآور باشند، میتوانید به سرمایه گذاری برای افزایش سهم بازار آنها فکر کنید، در غیر این صورت، بهتر است فروش آنها را منحل کنید.
برای مدیریت موفق فعالیتها و وظایف، از ماتریس raci کمک بگیرید.
مزایای ماتریس بوستون چیست؟
- اولین و مهمترین مزیت ماتریس گروه بوستون، سادگی و کاربردی بودن آن است. این مدل میتواند فرصتها و تهدیداتی را که ممکن است با آنها روبرو شوید، به شما نشان دهد.
- ماتریس گروه بوستون به شما میگوید که چگونه منابع محدود خود را به واحدها و تولید محصولات مختلف اختصاص دهید، تا میزان سود و درآمدتان در دراز مدت به حداکثر ممکن برسد.
- ماتریس bcg، به شما کمک میکند تا در کوتاهترین زمان ممکن، بهترین فرصتهای سرمایه گذاری را شناسایی کرده و از آن برای افزایش درآمدتان استفاده کنید.
- ماتریس بوستون، یک نقطه شروع خوب برای ارزیابیها و تحلیلهای آینده کسب و کار شما به حساب میآید.
محدودیتهای ماتریس بوستون چیست؟
- هر چند ماتریس bcg باعث میشود برای تصمیم گیری، اطلاعات بیشتری در اختیار داشته باشید، اما تمام فاکتورهایی که ممکن است کسب و کار شما با آن روبرو شود را در نظر نمیگیرد. به بیان دیگر، این ماتریس قابلیت پیش بینی ندارد. بنابراین، محصولات جدید و یا محصولاتی که با ورود به بازار اختلال ایجاد کرده و بازار را تغییر میدهند، به حساب نمیآورد. طبیعتا، تغییرات احتمالی در تقاضای مصرف کننده نیز در ماتریس بوستون لحاظ نمیشود.
- «رشد بازار»، تنها یکی از شاخصهای جذابیت صنعت و «سهم بازار» نیز تنها یکی از شاخصهای مزیت رقابتی به شمار میرود. در ماتریس بوستون از بسیاری شاخصهای موثر بر کسب و کار و جایگاه آن، چشم پوشی شده است.
- در مدل بوستون، فرض بر این است که واحدهای مختلف، از یکدیگر کاملا مستقل هستند. اما واقعیت این است که یک واحد «سگ» میتواند به سایر واحدها کمک کند تا به موفقیت بیشتری دست پیدا کنند.
- این مدل، تعریف واضح و دقیقی از بازار ارائه نمیدهد.
- توجه داشته باشید که دو شاخص «نرخ رشد» و «سهم بازار»، تنها شاخصهای سودآوری نیستند. اما ماتریس bcg با توجه مضاعف به این دو شاخص، سایر شاخصهای سودآوری را نادیده میگیرد.
- ماتریس گروه بوستون، کل کسب و کار را فقط در 4 بخش طبقه بندی میکند و تکلیف واحدهایی که روی خط یا در وسط این محور قرار میگیرند، مشخص نیست.
- ماتریس گروه بوستون، عوامل محیطی مانند ظهور فناوریهای جدید، تغییر در قوانین مالیاتی و سایر عوامل خارجی را در نظر نمیگیرد.
نحوه استفاده از ماتریس بوستون چگونه است؟
همان طور که گفتیم، مدل bcg ، یک ابزار مفید و کاربردی برای کسب و کار شماست. که برای استفاده از ماتریس گروه بوستون، باید مراحلی را طی کنید. در این بخش به بیان این مراحل میپردازیم.
مرحله اول: واحد مورد نظر را انتخاب کنید
واحد مورد نظر را انتخاب کرده و محصولات خود را با توجه سهم بازار و رشد بازار تقسیم بندی کنید. میتوانید از ماتریس بوستون برای تحلیل واحدهای استراتژیک کسب و کار، برندهای جداگانه، محصولات مختلف و… استفاده کرد. به خاطر داشته باشید، اینکه چه واحدی را انتخاب میکنید، بر تحلیل شما موثر است.
مرحله دوم: بازار را تعریف کنید
تعریف بازار، مهمترین کاری است که در این مرحله انجام میدهید. در صورتی که بازار را به روشنی تعریف کنید، میتوانید موقعیت پرتفوی شرکت را به درستی شناسایی کنید. در حالی که تعریف نادرست و ناکارآمد بازار، منجر به ضعف و نقص در طبقه بندی شما میشود.
مرحله سوم: سهم نسبی بازار را محاسبه کنید
اکنون باید سهم نسبی بازار برای واحد انتخاب شده را محاسبه کنیم. میتوانیم این محاسبه را بر اساس درآمدها یا سهم بازار انجام دهیم. سهم نسبی بازار را می توان از نظر «درآمد» یا «سهم بازار» محاسبه کرد. برای این کار سهم بازار (درآمد) از برند، نسبت به سهم بازار یا درآمد بزرگترین رقیب، در آن صنعت محاسبه میشود.
مرحله چهارم: نرخ رشد صنعت را محاسبه کنید
نرخ رشد صنعت را میتوانید در گزارشهایی که به صورت آنلاین در دسترس هستند، پیدا کنید. همچنین، میتوانید این نرخ را با نگاه به رشد متوسط درآمد شرکتهای پیشرو محاسبه کنید. نرخ رشد صنعت با درصد اندازهگیری میشود. عدد به دست آمده، درصدی است که در محور y قرار میگیرد.
مرحله پنجم: دایرهها را روی ماتریس ترسیم کنید
پس از محاسبه تمام ارقام، باید آنها را در ماتریس قرار دهید. میتوانید این کار را با کشیدن دایرهای برای هر برند در هر واحد یا برای تمام برندها در یک کسب و کار، انجام دهید. توجه داشته باشید که اندازه هر دایره، بر اساس درآمد تولید شده توسط آن برند تعیین میشود.
و در انتها…
به یاد داشته باشید که نتیجه تحلیل ماتریس گروه بوستون، فقط یک تصویر لحظهای از وضعیت فعلی بازار به شما ارائه میدهد. اینکه قرار است در آینده چه اتفاقی برای بازار متغیر امروز بیفتد، اصلا معلوم نیست. اما در هر حال شما باید قادر باشید در هر شرایطی کسب و کار خود را در بهترین مسیر هدایت کنید. در این راه حواستان به ستارهها، گاوهای شیرده، سگها و علامت سوالهای کسب و کارتان باشد.
دیدگاه شما